اهل بیت در کتابهای اهل سنت
ماجرای سقیفه در حالی رخ میدهد که مسلمانان سفارشهای فراوان و اکید پیامبر (ص) را در مناسبتها و محلهای مختلف نسبت به اهل بیت و بویژه خلافت علی (ع) هنوز به خاطر دارند. بسیاری از آن سفارشها در زمینهای مختلفا هنوز هم در کتابهای حدیث اهل سنت به تواتر موجود است. «احمد بن حنبل» پیشوای حنبلیان و از ائمه حدیث اهل سنت میگوید:
فضایلی که از پیامبر برای «علی بن ابیطالب (ع)» آمده برای هیچ یک از صحابه نیامده است.» [1] .
اکنون به چند نمونه آن در ذیل اشاره میشود:
آیه تطهیر
امسلمه میگوید: «پیامبر در خانه من بود که آیه «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا» [2] نازل شد. آن گاه پیامبر (ص) علی، فاطمه، حسن، حسین را خواند و کسای خیبری خود را بر آنان افکند و فرمود: «اللهم هؤلاء اهل بیتی، اللهم اذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهیرا». امسلمه گوید به پیامبر عرض کردم «آیا من از ایشان نیستم؟» فرمود: «تو خوبی» [3] اکثر قریب به اتفاق اهل سنت، نزول این آیه را در شأن علی و فاطمه و فرزندانش ذکر کردهاند و گروهی زنان پیامبر را نیز داخل میدانند.
حدیث ثقلین
«زید بن ارقم» گوید: زمانی که پیامبر خدا از حجة الوداع بازگشت و وارد «غدیر خم» شد، ظهر بود. دستور فرمود: «کاروان توقف کند.» پس از نماز بالای منبر رفت و خطبه خواند و فرمود: «ای مردم! من موظف شدهام که پیغامی را به شما برسانم.»
«انی قد ترکت فیکم الثقلین احدهما اکبر من الاخر کتاب الله تعالی و عترتی فانظروا کیف تخلفونی فیهما فانهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض». ثم قال: «ان الله عزوجل مولای و انا مولی کل مؤمن». ثم اخذ بید علی (ع) فقال: «»من کنت مولاه فهذا ولیه، اللهم و ال من والاه و عاد من عاداه». [4] .
«همانا من بین شما دو چیز گرانبها به یادگار گذاشتم که یکی از آن دو از دیگری بزرگتر است: کتاب خداوند تعالی (قرآن) و عترتم، پس بنگرید که چگونه مرا در آن دو پیروی میکنید. همانا آن دو هرگز از هم جدا نشوند تا بر حوض بر من وارد شوند». سپس فرمود: «همانا خدای عزوجل مولای من و من مولای همه مؤمنان هستم». آن گاه دست علی (ع) را گرفت و فرمود: «کسی که من مولای اویم پس این علی مولای اوست. خدایا دوستانش را دوست و دشمنانش را دشمن دار».
«حاکم نیشابوری» در مستدرک «ابنحجر مکی» (علیرغم تعصب شدیدش) در صواعق، میگوید: «این حدیث صحیح است و هیچ شکی در آن نیست».
بیش از سیصد نفر از بزرگان اهل سنت به طرق مختلف «حدیث غدیر خم» و نزول آیات «تبلیغ» و «اکمال» [5] را از بیش از یک صد نفر از صحابه رسول گرامی اسلام (ص) نقل نمودهاند.
حدیث سفینه
از دلایل دیگر بر حقانیت اهل بیت -علیهمالسلام -حدیث معتبر «سفینه» است که بیش از صد نفر از علمای اهل سنت به حد تواتر نقل کردهاند که پیامبر فرمود: «ان مثل اهل بیتی فیکم مثل سفینة نوح من رکبها نجا و من تخلف عنها هلک». [6] .
«همانا مثل اهل بیت من در شما همانند مثل کشتی نوح است. هر کس بر آن سوار شود نجات خواهد یافت و هر کس از آن جا بماند هلاک خواهد شد».
حدیث منزلت
پیامبر خدا زمانی که از مدینه برای غزوه تبوک خارج میشد، علی (ع) را به عنوان جانشین خود در آن شهر منصوب فرمود، ولی آن حضرت به دلیل شوق حهاد از پیامبر خواهش کرد که او را هم با خود به جنگ ببرد. در این موقع پیامبر (ص) به علی (ع) فرمود:
«الا ترضی انت منی بمنزلة هارون من موسی الا انه لا نبی بعدی» [7] .
«آیا خشنود نیستی که تو به منزله هارون برای من هستی، جز اینکه بعد از من پیامبری نخواهد بود».
از این قبیل است: آیه مباهله «با نصارای نجران»، آیه ولایت«در شأن علی (ع) هنگام تصدق در حال نماز»، حدیث مدینه علم، حدیث الدار «در اولین روزهای رسالت هنگام بیعت کردن علی (ع) با حضرت»، حدیث رایت «در جنگ خیبر» و...، که حاکم نیشابوری در کتاب «المستدرک علی الصحیحین» همه آنها را به عنوان احادیثی که صحیح بوده، ولی بخاری و مسلم آنها را در کتابشان ذکر نکردهاند، جمع آوری کرده است.
هدف از آنچه بیان شد، تنها شناسایی خط اصیل قرآن به همراه عترت است. خطی که پیامبر برای بقای اسلام و حفظ آن از گزند حوادث از همان اوایل رسالتش، پس از نزول آیه «و انذر عشیرتک الاقربین» در حدیث معروف به «حدیث الدار» آن را مطرح کرد و در طول 23 سال دوران رسالت و به مناسبتهای گوناگون این اصل اصیل را گوشزد فرمود و حتی در آخرین روزهای حیات خویش با بیانی بسیار صریح در حدیث معروف به «ثقلین» آن را ترسیم فرمود. خطی که اگر امام حسین (ع) با شهادت خود از آن حمایت نمیکرد امروز از اسلام اصیل محمدی خبری نبود.8
××××××××
پاورقی:1-مستدرک حاکم نیشابوری،ج3،ص107---2-احزاب،آیه33
3-تفسیرالقرآن العظیم،ابن کثیر،چاپ بیروت،ج3،ص484
4-مستدرک حاکم،ج3،ص109
5-مائده،آیه67----6-کنزالعمال،التراث الاسلامی،ح34134
7-مسنداحمدبن حنبل،ج1،ص170و177و179و182
8-کتاب اهل بیت درکتابهای اهل سنت