سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خواب چه تصمیمهاى روزانه را که نقش بر آب کرد . [نهج البلاغه]
قطره ای ازدریا
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» دلیل دوّم معاد:

دلیل دوّم معاد:

 حکمت خدا

تاکنون عدل خدا را به عنوان اوّلین دلیل معاد بیان کردیم و اکنون دلیل دیگرى را مطرح مى کنیم و آن اینکه اگر قیامتى نباشد اصل آفرینش انسان و جهان لغو و بیهوده و خلاف حکمت الهى است .

فرض کنید: شخصى انواع غذاهاى لذیذ، آن هم به تعداد حساب شده اى را با توجّه خاصّى و بر اساس مهر و لطفى که نسبت به مهمانان عزیزیش دارد تهیه نماید و انواع خوردنى ها و نوشیدنى ها را در فضاى مناسب و زیر سقفى زیبا با مسئولینى براى پذیرایى آماده کند و افراد بسیارى را به عنوان تدبیر و نظارت و حفاظت بر این مهمانان قرار دهد، لیکن بعد از همه این تشریفات ، مهمانانى وحشى همچون گرگ ها، گربه ها و موش ها وارد این فضا شوند و بر سر این سفره به جان هم افتند و هم خودشان و هم سفره را بهم بریزند و آنگاه صاحب خانه سفره را جمع نماید، راستى این مهمانى چه تحلیلى مى تواند داشته باشد؟

آرى ، اگر معاد نباشد کار خدا به مراتب از این نوع پذیرایى و سفره چینى بیهوده تر است ، زیرا خداوند نیز سفره اى به اندازه جهان هستى پیش روى انسان گسترده است ، سفره اى نو وابتکارى که اختراع کننده آن خوداوست ؛ بَدِیعُ السّمواتِ و الاَرض (1)

سفره اى بس نیکو و زیبا؛ اءلّذى اءحسَنَ کلّ شَى خَلقه (2)

سفره اى حساب شده و با اندازه گیرى دقیق ؛ و کلّ شَى عنده بِمقدار(3)

سفره اى بر اساس لطف و رحمت خداوند؛ کَتَبَ على نَفسِه الرّحمَة (4) او لطف و رحمت را بر خود حتمى نموده است .

سفره اى پر از انواع نعمت ها؛ خَلَقَ لَکم ما فِى الاَرضِ جَمعیا(5) آن هم نعمت هاى دل پسند و لذیذ؛ وَ رَزَقناهُم مِنَ الطّیّبات (6)

سفره اى زیر سقف و ستارگانى زیبا؛ اِنّا زَیّنَا السّماءَ الدّنیا بِزِینَةٍ الکَواکِب (7)

سفره اى با کارگردانان بسیار که مسئول تقسیم و تدبیر هستند؛ فَالمقَسّماتِ اَمرا(8)، فَالمُدبّراتِ اَمرا(9)

سفره اى همراه با پزشکى دلسوز. حضرت على علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله پزشکى بود که چنان علاقه و سوزى نسبت به مردم داشت که خودش ‍ مى گشت و مریضان را پیدا مى کرد و آنها را مداوا مى فرمود.(10)

آیا مى توان قبول کرد که خداى حکیم چنین سفره اى با آن همه ویژگى ها براى نسل بشر گسترانیده باشد، ولى مردم بدون مراعات برنامه هاى آن ، گروهى ظالم و در رفاه و آزاد و گروه دیگرى در بند و فقیر و مظلوم باشند و پس از چند روزى همه مرده و بساط سفره بر چیده شود و همه چیز خاتمه پیدا نماید؟ آیا این کار از چنان حکیمى انتظار مى رود؟!

خدایا! تو از هرگونه کار بیهود و عیبى پاک و منزّه هستى ، هرگز این آفرینش را پوچ و باطل نیافریدى . رَبّنا ما خَلَقتَ هذا باطِلا سُبحانَک (11)

آیا در قرآن که حدود صد مرتبه خدا را به حکیم توصیف فرموده است و نشانه هاى حکمت او را در همه جا مشاهده مى کنیم مانند: مژه هاى چشم ، گودى کف پا، مِهر مادر، قدرت مکیدن طفل ، تناسب آب شور با چشم و آب شیرین با دهان ، تنفّس اکسیژن در انسان و تنفّس کربن در گیاهان ، تناسب امواج با گوش و نور با چشم و خوردنى ها با دستگاه گوارش ، حرکت آرام زمین و تاءمین تمام نیازمندى هاى انسان و نعمت هاى فراوانى که به گفته قرآن اگر بخواهیم به شماره در آوریم قدرت آن را نداریم ، جهانى پر از اسرار که حتّى دانشمندان مادّى براى فهمیدن یک سرّ آن تمام عمر خود را صرف مى نماید و شاید هم تا پایان عمر نفهمند، آیا این جهان با آن همه دقّت ، استحکام ، لطافت ، نظم و نظارت ، براى چند روز زندگى و سپس پوچ شدن است ؟!

آیا مى توان باور کرد که خداوند حکیم این جهان را پس از چندى بدون جهت و بدون تبدیل آن به عالم باعظمت آخرت ، با زلزله ، قارعه و انفجار همه را خراب نماید؟

اگر معادى نباشد کار خدا این است که از خاک گندم و از گندم نطفه و از نطفه طفل و سپس جوان نیرومند وپس از چندى به صورت انسان سالخورده و سپس مرده و پوسیده و آنگاه خاک شود. راستى اگر بناست بعد از این همه تغییر و تحوّل ما خاک شویم و معادى هم نباشد، مگر از اوّل ما خاک نبودیم آیا این خلقت و برنامه ، بازى و عَبَث نیست ؟

آیا این آسمان ، زمین ، دریا، خورشید، گیاهان و حیوانات ، براى انسان و انسان براى مردن و پوچ شدن کار صحیحى است ؟

آیا اگر معاد نباشد معناى زندگى ، جز میلیون ها لیتر آب را بول کردن و خروارها تن غذا را کود کردن چیز دیگرى است ؟ حالا یا پاى شمع و روى الاغ و یا سوار ماشین و زیر برق ، در اصل زندگى فرقى ندارد.

راستى اگر بعد از آن همه کار و شعار و فریادِ خوراک ، پوشاک و مسکن براى زندگى ، بعد هیچ و پوچ شدن باشد که اعتقاد مارکسیست است ، آیا بهتر نیست انسان ها قبل از آنکه آن همه زحمت بکشند، دست به خودکشى بزنند؟ تعمیر ماشینى که به سوى نابودى و سقوط در درّه است ، چه سود؟

هنگامى که بناست ما با مردن هیچ شویم ، چرا این همه زحمت بکشیم ؟

راستى جوانى که چند روز دیگر مى میرد، آیا اگر به فکر حنا بستن و آرایش و اتو کردن لباس خود باشد مسخره نیست ؟

اگر با مردن هیچ مى شویم ، چرا غریزه علاقه به بقا در نهاد ما نهفته است ؟

آرى ، در جهان بینى و بینش مادّى ، آینده جهان بن بست ، تاریک و کور، سرنوشت کارها تباهى و پایان عمر انسان پوچى است و با این دید است که گاهى مى پرسد: چرا آفریده شدم و چرا هستم ؟ بر فرض که هستم ، چرا گرگ نباشم و کامیابى نکنم ؟ گرچه به قیمت هلاک انسان ها باشد.

اکنون که من وهمه انسان ها به سوى نیستى مى رویم ، بگذار تا نیستىِ دیگران در راه لذّت من تمام بشود!

حالا که همه فدا مى شوند، بگذار فداى لذّت من شوند!

این تفکّر خطرناک مادّیگرى جهان را به وضعى رسانده که در حالى که در بعضى کشورها قحطى غوغا مى کند، کشورهاى پیشرفته دنیا به خاطر نگهدارى نرخ اجناس خود، گندم و محصولات غذایى و تولیدات اضافى خود را به دریا ریخته یا زیر خاک دفن کرده یا مى سوزانند و به دیگران نیز نشان مى دهند.

فکر مى کنم حرف کافى باشد به سراغ وحى برویم که چگونه لزوم معاد را از راه حکمت الهى بیان کرده است ، قرآن در این زمینه مى فرماید:

اءفَحَسِبتُم اءنّما خَلَقناکم عَبَثا و اَنّکُم الَینا لاتُرجَعون (12) آیا گمان مى کنید که ما شما را بیهوده آفریدیم و شما به سوى ما باز نمى گردید؟

اءیَحسَبُ الانسانُ اءن یُترَک سُدى (13) آیا انسان گمان مى کند که رها و بدون تکلیف است ؟ و عاقبت مى میرد و دیگر هیچ ؟!

در قرآن آیات فراوانى است که مى فرماید: ما در آفرینش نه اهل بازى و لعب هستیم و نه بى هدف و باطل کارى مى کنیم و نه هدف هاى سطحى و ساده و سرگرمى در کار است ، بلکه آفرینش طبق حق و براى رشد و آزمایش ‍ انسان ها بر مبناى قوانین و سنّت ها پایه ریزى شده و هدف از آفرینش ، شناخت ، عبادت و انتخاب راه خدا از میان صدها راه غیرالهى است و دیر یا زود راه شما به سوى خدا پایان مى یابد؛ اِنّا لِلّه و اِنّا اِلَیه راجِعون (14)

و این دنیا مزرعه اى است که در قیامت حاصل آن درو مى شود و عمل هر انسانى از مرد و زن پاداش داده مى شود؛ وَلِتُجزى کلّ نَفسٍ بِما کَسَبَت (615) و انسان در گرو عمل خویش است ؛ کلّ نَفسٍ بما کسبت رهینة (16)

لقمان به فرزندش مى فرماید: یا بُنىَّ اِنّها اِن تَکُ مِثقالَ حَبَّة مِن خَردَلٍ فتَکُن فى صَخرة اءو فى السّموات اءو فى الاَرض یَاءتِ بهَا اللّه (17) حتّى اگر به اندازه دانه خردلى کارى انجام دهى ، خواه این کار در محکم ترین مناطق و در درون سنگ هاى سفت باشد و یا در دورترین مناطق و آسمان ها باشد و یا در عمیق ترین جاها و در درون زمین و خاک ها باشد، بالاخره خداوند آن عمل را در روز قیامت مى آورد و هیچ کارى از دیدگاه خداوند مخفى نمى ماند.

راستى این بینش چه نقش تربیتى عجیبى مى تواند در انسان داشته باشد.

با یک آیه فقیه شد

شخصى وارد مسجد پیامبر صلّى اللّه علیه و آله شد وگفت : یا رسول اللّه ! به من قرآن بیاموز! حضرت او را به یکى از یارانش سپرد، او دست این تازه وارد را گرفت و به کنارى برد و براى تعلیم او سوره زلزال را تلاوت کرد، همین که رسید به آیه فَمَن یَعمَل مِثقالَ ذَرّةٍ خَیراً یَرَه و مَن یَعمَل مِثقالَ ذَرّةٍ شَرّاً یَرَه (18) هر که به مقدار ذرّه اى خیر یا شرّى انجام دهد آن را خواهد دید. آن عرب کمى فکر کرد و به معلّم خود گفت : آیا این جمله وحى است ؟ معلّم گفت : بله ، گفت : من درس خودم را از همین آیه گرفتم ، اکنون که ریز و درشت کارهاى مخفى و آشکار ما در این جهان حساب دارد، تکلیف من روشن شد، همین جمله براى خط زندگى من کافى است و با معلّم خود خداحافظى کرد.

معلّم خدمت پیامبر صلّى اللّه علیه و آله آمد و گفت : این شاگرد امروز ما کم حوصله بود و حتّى نگذاشت من بیش از یک سوره کوچک براى او بخوانم و گفت : اگر در خانه کس است یک حرف بس است ، من درسم را گرفتم . پیامبر صلّى اللّه علیه و آله فرمود: رَجَع فَقیها او در حالى برگشت که به مقام فقاهت و شناخت عمیقى که باید برسد رسیده بود.

جاى تاءسّف است که عربى بیابانگرد با یک جمله راه خود را شناخت ، هم فهمید و هم عوض شد و هم لقب فقیه را از رسول اللّه دریافت کرد، ولى افرادى مثل بنده سالها با آیات و روایات و دلائل عقلى و نقلى با چند بیان و گاهى با چند زبان با بهترین روشها و شیوه ها حرفها مى زنیم ، اما...

×××××××

پاورقی:1- سوره انعام ، آیه 101.

2-سوره سجده ، آیه 7.

3-سوره رعد، آیه 8.

4-سوره انعام ، آیه 12.

5-سوره بقره ، آیه 29.

6-سوره اسراء، آیه 70.

7-سوره صافّات ، آیه 6.

8-سوره ذاریات ، آیه 4.

9-سوره نازعات ، آیه 5.

10-نهج البلاغه ، خطبه 108.

11-سوره آل عمران ، آیه 191.

12-سوره مؤ منون ، آیه 115.

13-سوره قیامت ، آیه 36.

14-سوره بقره ، آیه 156.

15-سوره جاثیه ، آیه 22.

16-سوره مدّثر، آیه 38.

17-سوره لقمان ، آیه 16.

18-سوره زلزال ، آیه 8.

معاد: استاد قرائتى



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( شنبه 91/11/7 :: ساعت 12:27 عصر )
»» دلیل اوّل معاد

(ادامه مبحث اول)

دلیل اوّل معاد:

عدل خدا (مبحث دوم)

پاسخ چهارم : نظام زندگى بهم مى خورد

جواب دیگر از آیه 61 سوره نحل استفاده مى شود که مى فرماید: ولو یؤ اخِذُ اللّهُ النّاسَ بِظُلمِهم ما تَرَک عَلیها مِن دابّةٍ و لکن یُؤ خّرهم الى اءجَلٍ مُسمّىً(1)اگر خداوند مردم را بخاطر ظلم و گناهشان کیفر دهد، هیچ جنبنده اى را بر زمین باقى نخواهد گذارد، لیکن خداوند زود کیفر نمى دهد و تا مدّتى که خودش مى داند به آنها مهلت داده و کیفر را تاءخیر مى اندازد.

نظیر همین آیه را در سوره فاطر مى خوانیم : ولَو یُؤ اخِذُ اللّهُ النّاسَ بِما کَسَبوا ما تَرک على ظَهرِها مِن دابّة (2)هر گاه خدا بخواهد در دنیا جزا بدهد، هیچ کس و جنبنده اى روى زمین باقى نخواهد ماند و اساساً نظام زندگى بشر بهم خورده و پرونده انسان و زندگى او در زمین خاتمه مى یابد.

بنابراین چون حکمت و اراده خدا بر آن است که موجودى آزاد و انتخابگر به نام انسان براى مدّتى روى زمین زندگى کند باید به خلافکاران هم مهلت دهد وگرنه هر گاه خلافى شد اگر خداوند هلاک کند، بشرى باقى نخواهد ماند، کیست که در برابر ذات مقدّس او خلافى نکرده باشد؟ و مگر بى ادبى وگناه در برابر فرمان او جزایى کمتر از نابودى دارد؟

پاسخ پنجم : کیفر در دنیا کم لطفى است

گر چه گوشمالى ها و کیفرهاى موقّت در دنیا عامل هوشیارى و توجه و زنگ بیدار باش است ، امّا اگر بطور کلّى در دنیا هر گناهکارى به کیفر برسد کم لطفى است ، زیرا شاید این گناهکار توبه کند و خلافکارى خود را اصلاح نماید و حقّى که کتمان کرده افشا نماید، چقدر ما نمونه هایى از گناهکاران را دیده یا شنیده ایم که توبه کرده و دست از گناه برداشته اند؟ و حتّى جنایتکارانى در آخرین فرصت ها و نزدیک مرگ تغییر مسیر داده اند، بنابراین آیا بهتر نیست انسان ضعیفى که اسیر شهوت ها و هوسها مى باشد و در دام شیطان ها قرار گرفته است تا پایان عمر به او مهلت داده شود تا شاید با یک جرقّه همچون حُر عوض شود، گرچه بعضى از این مهلت الهى سوء استفاده کنند و به ظلم وگناه خود ادامه دهند، لیکن در جمع به نفع انسان است . بنابراین لطف خدا اقتضا دارد که انسان در دنیا کیفر نشود و تا هنگام مرگ به او مهلت توبه و جبران خطاها داده شود.

پاسخ ششم : گاهى کیفر و پاداش فورى عادلانه نیست

پاداش و کیفر زمانى عادلانه خواهد بود که تنها به خود عمل توجه نکنیم ، بلکه به عوارض و لوازم آن هم دقّت کنیم و به قول قرآن : وَ نَکتُبُ ما قَدّموا و آثارَهُم (3) ما هم عملکرد قبلى و هم آثار بعدى کارهایشان را ضبط مى نماییم .

فرض کنید در یک مجلسِ با شکوهى شخصى آمد و چراغ را خاموش ‍ کرد و فرار کرد. خاموش کردن چراغ چندان جزائى ندارد، لیکن باید ببینیم که این خاموشى چه مسائلى را به وجود آورده است ؛ گاهى آتش روى فرش ‍ مى افتد و فرش را مى سوزاند، گاهى شخصى با اسلحه یا چاقو دیگرى را مجروح و زخمى مى کند، گاهى افرادى در اثر تاریکى از پله ها پرت مى شوند و خسارات غیر قابل جبران مى بینند. بنابراین نباید تنها مسئله خاموش کردن چراغ را مطرح و بر آن حکم صادر کنیم ، بلکه جزاى عادلانه هنگامى است که تمام مفاسدى را که در اثر آن کار او پیدا شده به حساب بیاوریم .

یا گاهى شخصى هروئینِکشنده و یا داروى شفابخشى اختراع مى کند، دادن جزاى فورى به این قبیل اشخاص عادلانه نیست ، زیرا باید تا پایان عمر جهان صبر کنیم و ببینم هروئین چند نفر را کشت و یا داروى شفابخش ‍ او چه کسانى سالم را شفا داد، بعد جزابدهیم .

و یا شخصى با یک فیلم ، کتاب ، نوار و سخنرانى ، ایجاد یک فساد یا صلاح مى کند وبراى سالها در مردم اثر خوب یا بد مى گذارد، در این موارد نباید در پاداش و کیفر عجله کرده تنها خود عمل را بررسى کنیم ، بلکه باید تا پایان عمرِ جهان صبر کنیم تا شعاع کار خیر و شرّ او را بسنجیم و سپس ‍ پاداش بدهیم ، این حرف علاوه بر اینکه پشتوانه عقلى دارد، از استدلال هاى قرآنى و حدیثى هم برخوردار است ؛ امّا قرآن همان آیه دوازدهم سوره یس که در چند سطر پیش خواندیم . و امّا در روایات ، پیامبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله فرمودند: مَن سَنّ سُنّة حَسَنة فلَه اَجرُ مَن عَمِل بها و مَن سَنّ سُنّة سَیّة فلَه وِزرُ مَن عَمِل بها(4) هر کسى یک راه و یا کار خوبى را بنا نهد، او نیز در پاداش تمام کسانى که در آن راه گام بر دارند و آن عمل را انجام دهند شریک است ، بدون آنکه از اجر دیگران کم شود و بالعکس هر که مرکز فساد و یا راه فسادى را پیش پاى مردم قرار دهد، علاوه بر آنکه روندگان در آن راه گناهکارند، گناهى همچون گناه مرتکبان براى شخص ‍ مؤ سّس نیز ضبط مى شود.

خلاصه بحث : گفتیم دلیل اوّل معاد، عدل الهى است یعنى با سه مقدّمه ثابت مى شود که طبق عدالت باید قیامتى باشد و آن مقدّمات عبارتند از:

1 مردم در برابر گفتار و فرمان خدا و پیامبران دو دسته هستند: عدّه اى مخالف و گروهى هوادار.

2 دنیا نیز (به دلیل همان شش پاسخى که گفتیم ) جاى جزا نیست .

3 خداوند عادل است (و عدل او در جاى خود با دلائل محکم عقلى ثابت شده است .(5))) و عمل افراد را بدون پاداش و جزا نخواهد گذاشت .

بنابراین باید جایى براى جزا وجود داشته باشد که آن روز قیامت است .(6)

×××××× 

پاورقی:1- سوره نحل ، آیه 61.

2-سوره فاطر، آیه 45.

3-سوره یس ، آیه 12.

4-سفینة البحار سن ؛ بحار، ج 2، ص 261.

5-به کتاب عدل نوشته مؤ لّف مراجعه کنید.

6- معاد: استاد قرائتى



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( پنج شنبه 91/9/30 :: ساعت 1:8 عصر )
»» نبود مانع

 معاد(مبحث سوم)

نبود مانع

بار دیگر متذکّر مى شویم که براى معاد و امرى سه شرط لازم است : یکى امکان شدن و دیگرى علّت شدن که این دو مرحله گذشت و اکنون نوبت شرط و مرحله رسید که نبود مانع است که براى معاد و زنده شدن هیچ مانعى نیست .

معمولا مانع براى قدرت هاى محدود است . فرض کنید ماشینى که مجبور است روى فلان جاده حرکت کند و چاره اى هم جز آن ندارد، وجود یک قطعه سنگ بزرگ در جادّه مى تواند مانع حرکت آن باشد، امّا این سنگ براى پرنده اى که مجبور نیست از یک جادّه خاصّى عبور کند، مانع نیست .

آرى ، هر چه قدرت و علم بیشتر باشد کمتر چیزى مى تواند به عنوان مانع و مزاحم قرار گیرد، زیرا زنده شدن مردگان و جمع ذرّات پخش شده دو شرط دارد: یکى علم بى نهایت و دیگرى قدرت بى نهایت .

با علم بى نهایت الهى که مى داند هر ذرّه اى از کجا و در کجا و در چه شرایطى است ، چه مانعى مى توان فرض کرد؟ قَد عَلِمنا ما تَنقُص الاَرضَ مِنهم و عِندَنا کتابٌ حَفیظ(1) ما مى دانیم که زمین چقدر مستهلک مى کند و نزد ما کتابى است که همه خصوصیات در آن هست .

و باقدرت بى نهایتى که مى تواند ذرّات پخش شده را یکجا جمع کند، مانعى قابل تصوّر نیست چنانکه قرآن حدود چهل مرتبه مى فرماید: اِنّ اللّه على کلّ شَى ءٍ قَدیر

همین الا ن خود ما از ذرّات خاک پخش شده هستیم ، زیرا ما در همین دنیا از گندم فلان منطقه و برنج ، سبزى و میوه منطقه دیگر ترکیب شده و مدّتى به صورت نطفه پدر و پس از آن در رحم مادر قرار گرفته و سپس به دنیا آمدیم . آرى الا ن هم هر سلول بدن ما از یک منطقه اى از زمین است . همان قدرتى که در این جهان از ذرات خاک هاى پخش شده ما را درست کرد، روز قیامت هم از ذرات پخش شده همان استخوان هاى پوسیده دوباره ما را زنده مى کند.

البتّه گاهى شیطان ما را به وسوسه مى اندازد که این کار بسیار مشکلى است ، امّا قرآن این وسوسه را با آیات متعدّدى نظیر اِنّ ذلِکَ على اللّهِ یَسیر(2) که براى خداوند زنده کردن مردگان کار آسان و ساده اى است ، پاسخ داده است .

البتّه اشکال اصلى کار ما آن است که ما قدرت و علم خدا را از روزنه دید خود نگاه مى کنیم و چون خود ما محدود هستیم ، نمى توانیم بى نهایت را تصوّر کنیم ، در سرتاسر داستان هاى قرآن این حقیقت به چشم مى خورد که خداوند مى خواهد فکر ما را از انحصار این چهار چوب مادّى بیرون کند و لذا اگر مى گوید: ما به زن بى شوهرى به نام مریم نوزاد دادیم .( 3)

اگر مى گوید: ما به نوزاد در گهواره قدرت سخن گفتن دادیم .( 4)

اگر مى گوید: ما توسّط پرندگانى به نام ابابیل ، فیل سواران را نابود کردیم .( 5)

اگر مى گوید: با زدن یک عصا، دوازده چشمه آب از سنگها بیرون آوردیم .( 6)

اگر مى گوید: ما با نَفَس حضرت عیسى علیه السّلام مردگان را زنده کردیم .( 7)

اگر مى گوید: ما به زکریاى پیرمرد و همسر نازاى او فرزندى به نام یحیى دادیم .( 8)

واگر مى گوید: ما موسى را در دامن خودِ فرعون تربیت کردیم .( 9)

و صدها نمونه دیگر، همه و همه به خاطر آن است که چشم انداز فکر انسان از چهارچوب آنچه با او در شبانه روز ماءنوس شده وسیع تر گردد و کمى هم به ماوراى طبیعت بیندیشد، چنانکه سفارش به تلاوت قرآن براى تذکّر و مرور این قبیل خاطرات است . آرى ، ما باید با کمال احترامى که به قوانین حاکم بر طبیعت مى نهیم ، هرگز فکر خود را در چهارچوب آنان محدود نکنیم و بدانیم که خداوند هر چه را بخواهد همان مى شود.

کوتاه سخن آنکه در برابر قدرت نامتناهى و علم بى نهایت الهى ، هیچ مانعى قابل فرض نیست .(10)

××××××

پاورقی:1- سوره ق ، آیه 4.

2-سوره عنکبوت ، آیه 19 ؛ ق ، آیه 44 و تغابن ، آیه 7.

3-سوره مریم ، آیه 20.

4-سوره مریم ، آیه 30.

5-سوره فیل ، آیه 4.

6-سوره بقره ، آیه 60.

7-سوره مائده ، آیه 110.

8-سوره هود، آیه 72.

9-سوره قصص ، آیه 9.

10- معاد: استاد قرائتى



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( سه شنبه 91/9/21 :: ساعت 12:1 عصر )
»» نمونه هایی براى امکان معاد

 

معاد(مبحث دوم)

نمونه هایی براى امکان معاد

قرآن براى اثبات اینکه زنده شدن مردگان کار محالى نیست ، نمونه هاى فراوانى را بیان مى کند، از جمله :

الف : شخصى استخوان پوسیده اى را از دیوار کند و با فشار دست آن را پودر کرد (و با یک دنیا غرور و نِخوت ) به رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله گفت : کیست که دوباره این استخوان پوسیده متلاشى شده را زنده کند؟

خداوند به پیامبرش مى فرماید: قل یُحیِیهَا الّذى اءنشَاءها اوّلَ مَرّة (1) به او بگو: همان خدایى که مرتبه اوّل او را آفریده ، بعد از متلاشى شدن هم مى تواند دوباره آن را خلق کند.

اگر سازنده کالایى بگوید که من محصول کارخانه ام را باز کرده و دوباره بهم متّصل مى کنم ، سخن گزافى نگفته است ، زیرا ساختن از باز کردن و دوباره بستن مهم تر است .

ب : حضرت عُزیرعلیه السّلام (2) در سفرى از کنار آبادى خراب شده اى عبور مى کرد، از روى تعجّب (نه انکار) پرسید: چگونه خدا اینها را پس از مرگ زنده مى کند؟! خداوند همانجا جان او را گرفت و بعد از صد سال زنده کرد و از او پرسید: چقدر در اینجا مانده اى ؟ آن پیامبر گفت : یک روز یا نصف روز.

خداوند فرمود: تو صد سال است که اینجا هستى ، به الاغى که سوارش ‍ بودى و غذایى که همراه داشتى نگاه کن و قدرت خدا را دریاب که چگونه الاغ ، مرده و پوسیده و متلاشى شده ، ولى غذایى که باید بعد از یکى دو روز فاسد شود، صد سال است که سالم نگاهدارى شده است ، حالا براى اینکه زنده شدن مردگان را با چشم خود ببینى نگاهى به همین استخوان هاى پوسیده الاغ کن که در جلو چشم تو آنرا از زمین بلند و گوشت و پوست و روح را به او بر مى گردانیم تا براى آیندگان نشانه ودرسى باشد.

آن حضرت زمانى که هم زنده شدن الاغ و سالم ماندن غذاى صدساله را دید گفت : مى دانم که خدا بر هر کارى قدرت دارد.(3)

ج : حضرت ابراهیم علیه السّلام از کنار دریایى مى گذشت ، لاشه اى را دید که گوشه اى از آن در دریا و قسمت دیگرش در خشکى قرار داشت و حیوانات دریایى و صحرایى و پرندگان بر سر آن ریخته و هر ذرّه اى از آن را یک نوع حیوانى مى خورد، همین که این منظره را دید از خدا پرسید: روز قیامت چگونه مردگان را زنده مى کنى ؟ (در حالى که ذرّات این لاشه در دریا و صحرا و فضا پخش شده و هر قسمت بدنش جزو بدن حیوانى گردیده است )

خداوند از ابراهیم پرسید: آیا ایمان به معاد و قدرت من ندارى ؟ گفت : چرا ولى با مشاهده عینى ، آرامش دل پیدا مى کنم .

آرى ، استدلال و منطق تنها مغز و فکر را آرام مى کند، ولى تجربه و مشاهده دل را آرامش مى بخشد.

خداوند به ابراهیم فرمود: چهار نوع پرنده را بگیر و پس از ذبح و کشتن ، گوشتشان را در هم مخلوط کن و بر بالاى چند کوه بگذار و سپس یک یک آن پرندگان را صدا کن و ببین چگونه ذرّات مخلوط، از هم جدا شده و در کنار هم قرار مى گیرد و به شکل پرنده اوّل ساخته مى شود.

حضرت ابراهیم علیه السّلام خروس ، کبوتر، طاووس و کلاغ را گرفت و ذبح نمود و گوشتشان را کوبیده و در هم مخلوط کرد و بر سر ده کوه نهاد، سپس هر یک از آن پرنده ها را صدا زد، تمام ذرّات گوشت آنها که بر سر هر قله کوهى بود، بهم متّصل شد و در برابر چشمان او به صورت همان چهار پرنده کامل در آمدند.(4)

آرى ، خداوند براى امثال حضرت ابراهیم که در کلاسهاى ابتدایى و متوسطه قبول شده اند، مرحله بالاترى دارد و آنان را به آزمایشگاه هاى مخصوص خود در نظام هستى مى برد، ولى براى کسانى امثال ما که از پلّه هاى اوّل هم بالا نرفته ایم ، از مقام شهود، حضور، معراج ، ملکوت و یقین خبرى نیست .

بنابراین وسوسه منکران معاد در دو چیز است :

اوّل اینکه آیا مى شود استخوان پوسیده زنده شود؟ و قالوا ءاِذا کنّا عِظاما و رُفاتا ءانّا لَمبعوثون خَلقا جَدیدا(5) مى گویند: آیا هنگامى که ما استخوان هاى پوسیده و پراکنده اى شدیم ، دگر بار آفرینش تازه اى خواهیم یافت ؟!

دوّم اینکه بر فرض زنده شدن استخوان هاىِ پوسیده ممکن باشد، این کار توسّط چه کسى انجام خواهد گرفت ؟ فسیَقولونَ مَن یُعیدُنا قُلِ الّذى فَطَرکم اوّلَ مَرّة (6) مى پرسند چه کسى دوباره ما را برمى گرداند؟ به آنها بگو: همان خدایى که بار اوّل شما را آفرید.

کسانى که اینقدر بهم پیوستن اجزاى متلاشى مردگان و زنده شدن آنها را بعید مى دانند، چرا در اصل آفرینش شکى ندارند؟ اصل آفرینش که از دوباره آفریدن مشکل تر است ! اگر یک کارگر ساده خشت مال بگوید که من خشت خودم را خرد مى کنم و دوباره از نو از همان خاک ، خشت تازه اى مى سازم ، آیا اینقدر تعجّب مى کنند؟! اگر کسى که هواپیما مى سازد بگوید: من این هواپیما را باز مى کنم و درهم مى ریزم و دوباره مى سازم ، آیا باید در سخن او شک کرد؟ هرگز، زیرا بازکردن و بستن به مراتب از ساخت اوّل آسانتر است و کسى که کار مشکلى انجام داد، کار آسان تر را هم مى تواند انجام دهد. (گرچه نزد خدا و قدرت بى نهایت او هیچ چیز مشکل نیست .)

به سراغ قرآن مى رویم که در این زمینه مى فرماید: او خدایى است که خلق و آفرینش را پدید آورد و سپس آن را باز مى آورد و باز آوردن آسان تر است . هُو الّذى یَبدؤ ا الخَلقَ ثمّ یُعیدُه و هُو اَهوَنُ عَلیه (7)

باز هم چند مثال ساده دیگر بیاوریم که چگونه از ذرّات پخش شده و بى جان ، موجودى جاندار ساخته مى شود:

1 -گاو علف مى خورد و از ذرّات علف شیر بیرون مى آید.

2- انسان قطعه نانى میل مى کند و از درون آن اشک ، خون ، استخوان ، مو، ناخن و گوشت و... ساخته مى شود.

3- بسیارى از پارچه ها از نخى است که از دل نفت بیرون کشیده شده است .

4- فلزى که ذوب مى شود، کف هاى درون خود را خارج و بیرون مى ریزد.

5- مَشک دوغى را مکرر تکان مى دهید، سپس ذرّات پخش شده چربى همه یکجا و بر روى آن جمع مى شود.

چگونه قبول مى کنید که دستگاه گوارش گاو بتواند شیر را از علف بیرون کشد، انسان بتواند نخ را از دل نفت بیرون آورد و شما بتوانید با حرکتى که به مشک مى دهید ذرّات پخش شده چربى را جمع نمایید، امّا همین که مى شنوید خدا زمین را حرکت مى دهد؛ اِذا زُلزِلَت الارضُ زِلزالَها(8) و ذرّات استخوان هاى پوسیده ما را از هر جایى که باشد یک جا جمع مى کند، قبول نمى کنید؟

در پایان این بحث ، چند آیه ساده و کوتاه است را متذکّر مى شوم ، از جمله :

کما بَدَاءکم تَعُودون (9) همان گونه که شما را در آغاز پدیدآورد، زنده مى کند.

و لَقَد عَلِمتُم النَشاءةَ الاُولى فَلولا تَذَکّرون (10) اى منکران معاد! شما که به آفرینش نخستین آگاهى دارید، پس چرا پند نمى گیرید و باز لجاجت مى کنید؟

فَلیَنظُرِ الانسانُ مِمّ خُلِق خُلِقَ من ماءٍ دافِق یَخرُجُ من بَین الصُّلبِ و التّرائِب اِنّه على رَجعِه لَقادِر(11) باید انسان بنگرد که از چه خلق شده ، از آبى جهنده آفریده شده که این آب جهنده از میان کمر و دنده ها بیرون مى آید. آرى ، خدایى که شما را از چنین آبى آفرید از برگردانیدن انسان و دوباره زنده کردنش تواناست .

اءلَیس ذلِکَ بِقادرٍ على اءن یُحیِى المَوتى (12) آیا خدایى که شما را از نطفه آفرید، نمى تواند دوباره مردگان را زنده کند؟

اءفَعَیِینا بِالخَلقِ الاوّلِ بل هم فى لَبسٍ من خَلقٍ جَدید(13) مگر ما از خلقت اول وامانده شدیم که آنها از خلقت جدید و دوباره در شک و شبهه افتاده اند.

اءوَلَم یَروا انّ اللّه الّذى خَلَق السّمواتِ و الارضَ قادِرٌ على اءن یَخلُقَ مِثلَهم (14) آیا مشاهده نمى کنند خدایى که آسمان ها و زمین را آفرید، مى تواند مثل این مردم را نیز بیافریند؟

اءوَلا یَذکُر الانسان اءنّا خَلقناه من قَبل و لم یَکُ شَیئا(15) آیا کسى که معاد را باور ندارد به یاد ندارد که ما از اوّل او را آفریدیم در حالى که هیچ نبود؟

چون بناى این نوشتار بر فشرده گویى است ، بنابراین از نمونه هاى دیگرى که در قرآن آمده و از ماجراهایى نظیر داستان اصحاب کهف که بیدارشدن یک عدّه جوانمرد خداشناس بعد از 309 سال خواب است ، صرف نظر مى کنیم .

××××××

پاورقی:1--سوره یس ، آیه 78 79.

2-بعضى نام آن پیامبر را چیزى دیگرى گفته اند، ولى معروف همان عُزیر است .

3-سوره بقره ، آیه 259.

4-سوره بقره ، آیه 260.

5-سوره اسراء، آیه 49.

6-سوره اسراء، آیه 51.

7-سوره روم ، آیه 27.

8-سوره زلزال ، آیه 1 2.

9-سوره اعراف ، آیه 29.

10-سوره واقعه ، آیه 62.

11-سوره طارق ، آیه 5 8.

12-سوره قیامت ، آیه 40.

13-سوره ق ، آیه 15.

14-سوره اسراء، آیه 99.

15-سوره مریم ، آیه 67.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( دوشنبه 91/9/20 :: ساعت 6:19 عصر )
»» امکان معاد

معاد(مبحث اول)

امکان معاد

در طول تاریخ ، هیچ کس دلیل علمى براى نبودن معاد نیاورده است وتنها چیزى که مخالفان معاد زمزمه مى کنندآن است که مگر مى شود انسانِ مرده اى که ذرّاتش پوسیده و پخش شده است بار دیگر زنده شود؟ آیا این محال نیست ؟

پاسخ عقل و قرآن آن است که بدون شک و تردید این کار شدنى است ، زیرا هم در فکر قابل تصوّر است و هم دائماً در شبانه روز نمونه هایى از زنده شدن مردگان را به چشم خود مى بینیم .

گرچه استدلال هاى ما از قرآن است ، لیکن قرآن فکر و عقل ما را دعوت به اندیشه مى کند و مى گوید: آیا کسى که نمونه هاى کارش را هر روز و شب و در هر فصل و سال مشاهده مى کنید، باز جایى براى استبعاد و انکار عمل و کارى از او وجود دارد؟!

امام جوادعلیه السّلام مى فرماید: خوابیدن و بیدارشدن ، بهترین نمونه اى است که مردن و زنده شدن را براى ما قابل درک مى کند. آرى مرگ یک خواب طولانى و شدیدى بیش نیست .

بهار و پائیز درختان ، نمونه دیگرى از زنده شدن و مردن گیاهان است ، در سوره فاطر مى خوانیم : خداست که بادها را مى فرستد تا ابرها را برانگیزد و آنرا به شهرها و مناطق مرده روانه مى کند و پس از باریدن ، آن شهر مرده را زنده مى کند، سپس مى فرماید: کذلِکَ النُّشور(1) یعنى زنده شدن مردگان هم مانند زنده شدن درختان و گیاهان است .

در جاى دیگر مى فرماید: و اَحیَینا بِهِ بَلدَةً مَیّتا کذلِکَ الخُروج (2) ما به واسطه باران شهر مرده را زنده کردیم ، همچنین است خروج شما در قیامت .

بنابراین ، نمونه هاى زنده شدن در آفرینش و جهان هستى هر روز و شب و هر سال و فصل پیش چشم ما مى درخشد و مساءله زنده شدن مرده (با آن همه عظمت ) را براى ما ساده و ممکن جلوه مى دهد.(3)

×××××××

پاورقی:1- سوره فاطر، آیه 9.

2-سوره ق ، آیه 11.

3- معاد : استاد قرائتى



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( یکشنبه 91/9/19 :: ساعت 10:10 صبح )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

حدیث روز
مثل شجره طیبه
در تفسیر مرج البحرین یلتقیان
فضایل حضرت زهرا(سلام الله علیها)
داستانهایى از زیارت عاشورا
مقامات مردان خدا
داستانهائى از علماء
فاطمه(س)بعدازرحلت پیامبر(ص)
مردى که بر قبر شیخ مى گریست
ای آخرین بهار
صلوات و درود فرشتگان
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 25
>> بازدید دیروز: 49
>> مجموع بازدیدها: 1492643
» درباره من

قطره ای ازدریا

» پیوندهای روزانه

داستانهای اصول کافی [190]
داستان وحکایت [172]
احکام بانوان [91]
احکام جوانان ونوجوانان ویژه دختران [104]
احکام جوانان ونوجوانان ویژه پسران [89]
احکام روابط زن ومرد [192]
[آرشیو(6)]

» فهرست موضوعی یادداشت ها
امام زمان(عج)[221] . حدیث روز[159] . امام علی(ع)[135] . محرم[110] . داستان دوستان[103] . امام حسین(ع)[102] . شعر[97] . رمضان[81] . امام رضا(ع)[68] . حضرت محمد(ص)[67] . امام حسن مجتبی(ع)[48] . امام صادق(ع)[43] . یَابْنَ آدَمَ![37] . پندهاى کوتاه از نهج‏البلاغه[34] . حضرت زهرا(س)[31] . بانگ رحیل[31] . دعاهاى قرآن[31] . دعا[28] . صلوات[21] . عکسهای دیدنی[21] . پیام امام زمان[21] . شیطان[20] . امام جواد(ع)[17] . کرامات الرضویه (ع )[16] . اعجازخوراکیها[15] . امام باقر(ع)[15] . نکته ها[14] . امام سجاد(ع)[13] . علامه حسن زاده آملى[13] . امام حسن عسکری(ع)[12] . چیستان[12] . داستانهائى از علماء[10] . درسهایی ازنهج البلاغه[10] . شیوه هاى تهاجم فرهنگى[9] . مناجات[9] . امام مهدی امتحان الهی[9] . اربعین[8] . حادثه کربلا و پیامبران الهی[8] . پیشگوئیهای حضرت علی(ع)[8] . مراقبات ماه مبارک رمضان[8] . فاطمه سلام الله علیها از دیدگاه روایات[8] . زیارت عاشورا[8] . ذکرهای شگفت عارفان[8] . نماز[8] . داستانی ازصلوات[7] . شیطان شناسی[7] . غدیر[6] . دوستی[6] . حضرت معصومه(س)[6] . آیت الله بهاءالدینی[6] . ابزارهاى تهاجم فرهنگى[6] . امام زمان[6] . وادی السلام[6] . معاد[5] . بانگ رحیل![5] . حضرت زینب(س)[5] . حکایت[5] . دانستنی ها[5] . تمثیلات[5] . حدیث[5] . ره توشه[5] . شفایافتگان[5] . فاطمه سلام الله علیها از دیده گاه قرآن[5] . عکس دیدنی[5] . ماه رمضان[5] . لطیفه[4] . کشکول[4] . مقامات مردان خدا[4] . عیدفطر[4] . عیدنوروزدرشعرامام خمینی(ره)[4] . عکس[4] . فاطمه زهرا(س)[4] . شعر میلاد حضرت ولیعصر(عج)[4] . سلمان فارسی[4] . درسهایی ازعارف کامل مرحوم میرزا جواد آقا ملکی تبریزی[4] . پیامهاونکته های قرآنی[4] . حکایت[4] . امام هادی(ع)[4] . امام خمینی(ره)[4] . امام کاظم(ع)[4] . اعجازخوراکیها[4] . آیامی دانید[4] . مقام حضرت زینب(س)[4] . یاصاحب الزمان(عج)[4] . یاعلی ابن موسی الرضا(ع)[3] . هجران غیبت[3] . نماز باران و بلعیدن دوشیرِ در پرده[3] . کشکول[3] . استغاثه به حضرت مهدی(عج)[3] . اسراف[3] . احترام به عزاداران امام حسین(ع)[3] . حضرت ابوالفضل(ع)[3] . جواب چهل مسئله مشکل از کودکی خردسال[3] . داستانهاى شگفت انگیز از زیارت عاشورا[3] . سیمای نصیحت وناصحین[3] . شوخ طبعیهای جبهه[3] . شیخ حسنعلی اصفهانی(نخودکی)[3] . شایعه[3] . فضایل حضرت زهرا[3] . شیطان درقرآن(مبحث هفتم)[3] . عیدنوروزمبارک باد[2] . فراق محبوب[2] . عیدمبعث[2] . غفلت چرا؟![2] . فضیلت ماه رمضان[2] . فرمان شگفت[2] . عکسهای دیدنی[2] . فلسفه روزه چیست؟[2] . قرآن[2] . فوکویاماوبازشناسی هویت شیعه[2] . شیطان درقرآن(مبحث دوم)[2] . عدس[2] . علل و عوامل عزت[2] . مکتب عشق[2] . مردم از نظر دعا کردن بر چند گروهند؟[2] . معجزات رسول خدا صلى اللّه علیه و آله[2] . ناله ستون مسجد[2] . قضاوتهای حضرت علی(ع)[2] . گریه امام زمان(عج)[2] . گریه پیامبر صلى الله علیه و آله ![2] . شب قدر[2] . شعر جانسوز[2] . شباهت علم اخلاق به علم طب[2] . شفاى پا[2] . شیخ مرتضى انصارى[2] . شعر-درمبعث حضرت رسول(ص)[2] . شهادت امام حسن علیه السلام[2] . سیما واهمیت روزه[2] . سرو کجا، قامت رسای ابوالفضل[2] . سفارش مؤ کّد امام زمان (عج ) به خواندن زیارت عاشورا[2] . روز پنجم محرم[2] . روز چهارم محرم[2] . روز دهم محرم[2] . روز هشتم محرم[2] . روز هفتم محرم[2] . زهر کشنده[2] . سخنى درباره نیمه شعبان[2] . زیارت عاشورا و برطرف شدن دشواریها[2] . دستورالعمل[2] . دعا از امتیازات شیعه[2] . دعاهایى که به حضرت محمد (ص) آموزش داد[2] . دعای امام صادق علیه السلام در روز آخر شعبان[2] . دعاى بندگان با کمال الهى[2] . دلیل قرآنی[2] . دیدار با مهدی در سایه قرآن[2] . دفاع ازحق[2] . دست بخشش گر[2] . دلیل اوّل معاد[2] . دو رکعت نماز حاجت[2] . روزسوم محرم[2] . روزششم محرم[2] . داستانهایى از زیارت عاشورا[2] . داستانی از صلوات[2] . حماسه عاشورا[2] . در خلوت هم از گناه بپرهیزید[2] . خاطره[2] . خطبه پیامبر گرامی اسلام(ص)درآخرماه شعبان المعظم[2] . چند گفتار از امام رضا علیه السلام[2] . چه کنم با شرم؟[2] . حدیث قدسی[2] . تلخى گوش و شورى آب چشم[2] . حد یث روز[2] . حدیث عید[2] . حضرت فاطمه(س)[2] . پیش صاحب نظران[2] . پیشنهاد ابلیس[2] . پیراهن نبوت بر تن على علیه السلام[2] . تأثیرتربیت خانوادگی[2] . تسلیم[2] . ترک جلسه به خاطر نماز[2] . تشرف آقا شیخ حسین نجفی[2] . به برکت حضرت زهرا(س)شیعه شدند[2] . پاسخ نیکی[2] . پند[2] . بهشت مشتاق حسن[2] . پر افتخارترین پیوند[2] . جمع شدن حیوانات و عزاداری آنها در کنار کوه الوند[2] . ثواب زیارت امام حسین(علیه السلام)[2] . تو جان جهانی فدایت شوم[2] . توقیع حضرت ولیعصر(عج)[2] . تشرف اخوی آقاسیدعلی داماد[2] . تشریع روزه رمضان[2] . تعجب عزرائیل[2] . اسامی شیطان[2] . ارتحال رسول خداصلی الله علیه وآله[2] . اسلحه مسموم در توبره[2] . اشعار امام حسین علیه‏السلام[2] . اعتماد به ساقى[2] . الاکه راز خدایی[2] . آثار نیک و بد اعمال[2] . آه دل[2] . ابدال یا پیشکاران امام زمان (عجّ)[2] . آیت الله بهجت[2] . آیت الله خوشوقت[2] . آفرینش نور پیش از آفرینش خلق[2] . 1مام زمان(عج)[2] . آثارمتفاوت همنشینی باطبقات مختلف[2] . آخرین وظایف منتظران[2] . انجیر[2] . امام حسن عسکری(ع)[2] . امام حسن(ع)[2] . امام حسین (ع)[2] . امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) در دیدگاه اهل سنت[2] . امام زمان (عج)[2] . آیت الله بهاء الدینی[2] . امام زمان(ع)[2] . امام کاظم(ع)[2] . اول آگاهی بعدعمل[2] . بعثت رسول خدا[2] . به ره ولای مهدی[2] . به من پناه آورید![2] . بهترین بندگان خدا[2] . بیهوده تان نیافریده ام![2] . اولین مؤمن[2] . یامهدی(عج)[2] . یونجه[2] . کرامات امام رضا علیه السلام به روایت اهل سنت[2] . کم کم غروب ماه خدا دیده می شود[2] . نکته[2] . نظراهل تسنن درباره حضرت مهدی(عج الله تعالی)[2] . مقام معظم رهبری[2] . موعودجهانی[2] . میلاد خورشید[2] . نماز لیله الرغائب[2] . نور نبوت[2] . هفته دفاع مقدس[2] . وصیت امام صادق علیه السلام به عمران بصری[2] . یاثامن الحجج(ع)[2] . نیکی به پدرومادر[2] . ویژه گیهای امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)[2] . یا صاحب الزمان(عج)[2] . یاامام رضا(ع)[2] . یاامام صادق(علیه السلام) . یاایهاالعزیز . یاایهالعزیز . یاباقرالعلوم . یا صادق آل محمد«علیه السلام» . یا علمدارحسین(ع) . یا قابض.... . یا مولا . یاامام جواد(ع) . یا اباصالح المهدی ادرکنی . یا ایها العزیز . یا بگو نه تا به خانه ام بروم .. . یا حسن مجتبی(علیه السلام) . یا رب زغمش . یا صاحب الزمان (عج) . نکته . نماز اوّل وقت وسط جنگ . یاجوادالائمه ادرکنی . یاحسن مجتبی(ع) . یاد دادن استخاره با تسبیح به خانمی که می‏خواست از راه حرام کسب م . یاد کردى دوسویه . یادی از گذشته . یادی ازشهیدثالث . یار آمدنی است . یاران مهدى علیه السلام بیشتر کجا هستند؟ . یاعلی بن موسی الرضا(ع) . یاعلی(ع) . یافاطمه معصومه(س) . یاقدوس . یامهدی . هارون مکی . هان اى مردم! دنیا... . یَابَنی آدَمَ! . وصیت نامه رهبر انقلاب در سال 42 . وصیت های حضرب زهرا(س) . وظیفه پدران . وفات سلمان فارسی . وقتى عمر از على علیه السلام مى گوید! . ولایت و درخت انار . ولترنت افشا کرد: . وه !شگفتا از تو اى خاک اسرارآمیز! . ویژگی های حزب الله . ویژگی های شیطان . ویژگی‌های ماه رجب . ویژگیهاى حضرت معصومه (س) . ویژگیهاى دهگانه عاقل . ویژگیهای میهمانی خداوند . هدایت واقفى در خواب خفته . هدف امام حسین‌(ع)درنهضت عاشورا . هدف امام حسین‌(ع)درنهضت عاشورا«2» . هرکه شیدای توشد . هشت خاصّیت زمین کربلا . هشتمین اختر امامت . هشدار پروردگار! . هفت خبر داغ . هفت سرور اهل بهشت . هفت سرور وسید اهل بهشت . هفتاد و دو آذرخش . هفتاد و دو آذرخش سوزان . وادی السلام از دیدگاه روایات . وادی السلام در آستانه ظهور . وادی السلام در شب معراج . وادی السلام در عهد امیرمؤ منان (ع) . وادی السلام در عهد کهن . وادی السلام و پیشینه آن . واقعه غدیرخم . والا ترین خصلت مومن . والشمس .
» آرشیو مطالب
صادق
صادق

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
در انتظار آفتاب
عکس و مطلب جالب و خنده دار
وبلاگ هیت متوسلین به آقا امام زمان ارواحنا فداء
بلوچستان
نغمه ی عاشقی
معیار عدل
.: شهر عشق :.
بادصبا
سایت روستای چشام (Chesham.ir)
منطقه آزاد
اندیشه های من
عشق
سرباز حریم ولایت
شورای دانش آموزی شهرستان
ستاره طلایی
xXx عکسدونی xXx
نمی دونم بخدا موندم
عرفان وادب
پایــــــگاه اطــــــلاع رســــــــانی قـتــــلیــــش
صدای مردم نی ریز
مناجات با عشق
نوجوونی از خودتون
یا ذوالجلال و الاکرام
* امام مبین *
درجست وجوی حقیقت
دکتر علی حاجی ستوده
طلبه ایرانی
یه غریبه
حدائق ذات بهجة
نوری ازقرآن
تنهاصراط بندگی
مؤسسه فرهگی وهنری شهیدآوینی
پایگاه اطلاع رسانی دفترمقام معظم رهبری
سایت جامع دفاع مقدس
مسجدمقدس جمکران
فاطمیون قم
باشگاه شبانه
قطعه ای ازبقیع
گروه اینترنتی رهروان ولایت

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان
































» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» موسیقی وبلاگ

» طراح قالب