سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سخنی از سخنان حکمت که مرد مؤمن می شنودـ و به آن عمل کند یا آن را بیاموزد ـ بهتر از عبادت یک سال است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
قطره ای ازدریا
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» شفاى اعضاء

کرامات الرضویه (ع ) -12

شفاى اعضاء   

هنگام فجر جمعه بیست و سوم ذى الحجه سنه 1345 قمرى کربلائى غلامحسین شفا یافت و چون از حال او جماعتى از مردم با خبر بودند شفاى او مانند آفتاب روشن شد که سید مذکور (جناب صدیق محترم و ثقه معظم حاج سید اسماعیل معروف به حمیرى که این داستان را از کتاب آیات الرضویه این مرحوم نوشته ) این قصه را از زبان ایشان مى گوید:

اصلیت من از بجنورد است ولى در نیشابور ساکن بودم تا دردى بپاى چپم عارض شد و لَمس گردید پس من خود را به پابوس حضرت ثامن الائمه (ع ) رساندم و در کاروانسرائى منزل کرده و مریض شدم و چون فقیر و پریشان بودم سراى دار مرا بصحن عتیق آورد و من بیست روز در گوشه صحن امام بحالت مرض افتاده بودم تا دربانان امام (ع ) مرا به دارالشفاى حضرتى بردند و سه ماه مرا در آنجا معالجه مى نمودند و فایده اى نبخشید. بلکه آن مرض ‍ تمام بدنم را فرا گرفت که بجز سر و گردن عضو دیگر را نمى توانستم حرکت دهم لذا باز مرا در صحن آورده گذاردند. پس از پانزده روز دربانان مرا بمسجد کوچکى که در کوچه مدرسه معروف به دودر بود بردند.

پس از یکماه محله بواسطه کثافت مرا بمحل دیگرى بردند و بعد از دو ماه اهل آنجا مرا بمسجد اولى حمل کردند و بعد از یکماه تقریبا باز بصحن عتیق گذاردند و پس از چهار پنج روز بدارالشفاء بردند و بعد از بیست روز مرا بیرون آورده در خیابان نهادند و از آنجا ثالثا به مسجد اولى که در کوچه مدرسه معروف به دودر بود بردند.

کار اینقدر بر من سخت شد که مقدارى تریاک تحصیل کرده خوردم تا بمیرم و مردم از شرّ و زحمت من راحت شوند اتّفاقا بعضى فهمیدند و در مقام علاج برآمدند. و مرا از مردن نجات دادند.

من پیوسته متوسل بحضرت رضا (ع ) بودم خصوصا در این شب جمعه که از اول شب بهمان نحوه که افتاده بودم حالى داشتم و تا نزدیک صبح درد دل بآنحضرت مى نمودم .

ناگاه دیدم سید بزرگوارى پائى بمن زد که برخیز عرض کردم آقاى من منکه از سینه تا بقدم شل مى باشم و قدرت برخاستن ندارم .

فرمود برخیز که شفا یافتى آیا مرا مى شناسى ؟ همین سخن را فرمود و از نظر غائب شد و من بوى خوشى استشمام کردم و با خود گفتم : خود را امتحان کنم که آیا مى توانم برخیزم یا نه ؟!

برخاستم و ملتفت شدم که تمامى اعضاى من به فرمان من است و از نظر مرحمت امام هشتم (ع ) روح تازه اى بهمه جوارحم دمیده شده پس بجانب چپ و راست نگاه مى کردم و چشمهاى خود را مى مالیدم که من بیدارم یا خواب و شروع کردم براه رفتن آنگاه بدویدن آنوقت یقین کردم که حضرت رضا (ع ) مرا شفاء بخشیده .

بدر خانه تاجرى که در آن نزدیکى بود رفتم و ترحما کفالت از من مى کرد خبر دادم که امام هشتم (ع ) مرا شفا داده و من اینک بحمام مى روم تا خود را تطهیر و غسل زیارت کنم . شما براى من لباس بیاورید.

وقتى که بحمام رفتم حمامى تعجب کرد و گفت چگونه آمده اى ؟ گفتم بپاى خود آمده ام زیرا حضرت رضا (ع ) مرا شفا داده است .(1)

اى دل حرم رضا حریم شاه است

برج شرف و سپهر عزّ و جاه است

حق کرده تجلّى از در و دیوارش

هرجا نگرى (فثم وجه الله ) است 

*******

پاورقی:1- دارالسلام محدث بزرگوار سیدنورى اعلى الله مقامه

کرامات الرضویه (ع ) - على میرخلف زاده



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( یکشنبه 94/7/5 :: ساعت 1:47 عصر )
»» زبان، چونان شیرى!

بانگ رحیل

زبان، چونان شیرى!

خداوند رحمان به انسان مى فرماید:

یَابْنَ آدَمَ!

1. لِسانُکَ أَسَدٌ; إِنْ أَطْلَقْتَهُ أَهْلَکَکَ.

2. وَهَلاکُکَ فی طَرَفِ لِسانِکَ.

ای فرزندآدم!

1. زبانت، چونان شیرى [درنده]است; اگررهایش کنى، هلاکت مى کند.

2. و هلاکتِ تو، از ناحیه زبان توست.

ظالم آن قومى که چشمان دوختند**وز سخنها عالَمى را سوختند

عالمى را یک سخن ویران کند**روبهان مرده را شیران کند!

******

از اوج آسمان على اکبرمظاهرى



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( یکشنبه 94/7/5 :: ساعت 1:38 عصر )
»» نورى در ظلمت

نورى در ظلمت

آیت اللّه حاج شیخ عبّاس قوچانى ، وصىّ مرحوم آیة اللّه حاج میرزا على آقاى قاضى (ره ) مى گوید: آیت اللّه العظمى حاج شیخ محمّد تقى بهجت فومنى (دامت برکاته ) در دورانى که در عتبات حضور داشتند بسیار به مسجد مقدّس سهله مى رفتند و شبها تا به صبح بیتوته مى نمودند و در حال تهجّد وعبادت بسر مى بردند. یک شب که بسیار تاریک بود و چراغى هم در مسجد روشن نبود در میانه شب احتیاج به تجدید وضو پیدا کردند و به این جهت به ناچار از مسجد خارج شده و به سمت محلّ وضوخانه که در قسمت شرقى بیرون مسجد قرار داشت حرکت کردند. در بین راه مختصر خوفى به جهت ظلمت محض و تنهایى در ایشان پیدا مى شود. به مجرّد این خوف ، یک مرتبه نورى همچون چراغ در پیشاپیش ایشان پدیدار شد که با ایشان حرکت مى کرد.

آقا با این نور به محلّ وضوخانه رفتند. تطهیر کرده و وضو گرفتند و سپس به جاى خود یعنى مسجد سهله حرکت کردند و در همه این احوال آن نور در برابرشان قرار داشت . همین که وارد مسجد شدند آن نور نیز از بین رفت .

(فَضلُ العالِمِ عَلَى العابدِ کَفَضْلى عَلى اُمَّتى )

فضیلت عالم بر عابد همانند فضیلت من است بر امّتم

رسول گرامى اسلام صلى الله علیه و آله نهج الفصاحة

****** 

پاورقی:1- داستانهائى از علماء : علیرضا خاتمى



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( یکشنبه 94/7/5 :: ساعت 1:32 عصر )
»» دعاى بندگان با کمال الهى

دعاهاى قرآن

دعاى بندگان با کمال الهى

ما گمان مى کنیم طلب مغفرت و آمرزش از خداوند بزرگ ، مخصوص کسانى است که کارهاى زشت و ناپسند انجام مى دهند و در پى گناه و فسق و فجور هستند، اما آنان که سر در فرمان حق دارند، برایشان تقاضاى آمرزش و عفو معنا ندارد. این پندار نادرست است زیرا استغفار و طلب آمرزش پیامبران را در جاى جاى قرآن کریم مشاهده مى کنیم و تقاضاى عفو و بخشایش ائمه اطهار علهیم السلام در احادیث و دعاها و مناجات ها بیش از موضوعات دیگر مى بینیم .

خداوند متعال در آیه 15 و 16 سوره آل عمران مى فرماید: آنها که اهل صبر و راستى و عبادت و انفاق و استغفار سحرى هستند این گونه دعا مى کنند:

ربنا اننا آمنا فاغفرلنا ذنوبنا و قنا عذاب النار ؛

بارالها ما ایمان آوردیم ، گناهان ما را بیامرز و از عذاب آتش ما را نگه دار.

******

دعاهاى قرآن - حسین واثقى



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( یکشنبه 94/7/5 :: ساعت 1:21 عصر )
»» درود فرشتگان بر صلوات فرستنده

تصاویر متحرک صلوات

درود فرشتگان بر صلوات فرستنده 

رسول خدا - صلى الله علیه و آله - فرمود:

من صلى على صلى الله علیه و ملائکته فمن شاء فلیقل و من شاء فلیکثر. ؛

هر کس بر من صلوات و درود فرستد، خدا و فرشتگانش بر وى صلوات و درود مى فرستند. هر که خواهد کم و هر که خواهد بسیار این عمل را انجام دهد.

******

آثار و برکات صلوات در دنیا، برزخ و قیامت -عباس عزیزى



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( پنج شنبه 94/6/26 :: ساعت 6:16 عصر )
»» ماهیت حلال و حرام

بانگ رحیل

ماهیت حلال و حرام

خداوند سبحان به انسان مى فرماید:

یَابْنَ آدَمَ!

1. إِنَّ الْحَلالَ لَیْسَ یَأْتیکَ إِلاّ قَطْرَةً قَطْرَةً.

2. وَ الْحَرَامُ یَأتیکَ کَالسَّیْلِ!

2. فَمَنْ صَفا عَیْشُهُ، صَفَادینُهُ.

اى فرزندآدم!

1. همانا «حلال» به سویت نمى آید، مگر قطره قطره.

2. و [امّا] «حرام» چونان سیل، به سویت مى آید!

3. پس [به یقین بدان:] کسى که [حیات خویش را بر حلال و پارسایى بنا کند و به مرزهاى ممنوع الـهى، حرمت نهد و جان و مال خویش را به حرام نیالا ید و در نتیجه،] زندگانى اش صفا و پاکى یابد، دینش [و ایمان و آخرتش نیز] صفا مى یابد [و سعادت دو جهان را نصیب خود مى کند.و امّا آن که زیستن دنیایى اش را به حرام و ناپاکیها بیالا ید، شقاوت دو جهان نصیبش مى شود].

عاقل اوّل بیند آخر را به دل **اندر آخر بیند از دانش مقل

چون که ایمان برده باشى زنده اى** چون که با ایمان روى پاینده اى

******

از اوج آسمان على اکبرمظاهرى



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( پنج شنبه 94/6/26 :: ساعت 6:9 عصر )
»» سفارش مؤ کّد امام زمان (عج ) به خواندن زیارت عاشورا

سفارش مؤ کّد امام زمان (عج ) به خواندن زیارت عاشورا

سیّد احمد رشتى مى گوید:

تاریخ 1280 هجرى قمرى به عزم زیارت بیت اللّه از رشت به تبریز رفتم و از آنجا مرکبى کرایه کرده و روانه شدم ، در منزل اوّل سه نفر دیگر با من رفیق شدند.

در یکى از منازل بین راه خبر دادند زکه قدرى زودتر روانه شویم که منزل آینده خطرناک و مخوف است کوشش کنید که از کاروان عقب نمانید.

از این جهت دو سه ساعت به صبح مانده راه افتادیم هنوز یک فرسخ نرفته بودیم که هوا منقلب شد و برف باریدن گرفت به طورى که رفقا هر کدام سرهاى خود را به پارچه پیچیدند و تند رفتند من هم هر چه کردم که بتوانم با آنها بروم ممکن نبود سرانجام از آنها عقب ماندم و ناچار از اسب پیاده شده و در کنار راه نشسته و متحیر بودم مخصوصاً به خاطر ششصد تومان پولى که براى هزینه سفر همراه داشتم نگرانى بیشترى داشتم .

با خود گفتم : همین جا تا صبح مى مانم و به منزل قبلى بر مى گردم و از آنجا چند نفر مستحفظ به همراه داشته خود را به قافله مى رسانم .

در این اندیشه بودم که در برابر خود باغى دیدم که باغبانى با بیلش برف درختان را مى ریخت تا مرا دید جلو آمد و گفت : کیستى ؟

گفتم : رفقایم رفتند و من مانده ام و راه را نمى دانم .

به زبان فارسى فرمود: نافله (1) بخوان تا راه را پیدا کنى . من مشغول نافله شدم نماز شب تمام شد باز آمد و فرمود: نرفتى ؟

گفتم : واللّه راه را نمى دانم .

فرمود: جامعه بخوان .(2)

من زیارت جامعه را از حفظ نداشتم و اکنون هم از حفظ ندارم از جا بلند شدم و زیارت جامعه را تماماً از حفظ خواندم .

باز آمد و فرمود: نرفتى و هنوز اینجایى ؟

بى اختیار گریه ام گرفت ، گفتم : آرى راه را نمى دانم .

فرمود: عاشورا(3) بخوان .

زیارت عاشورا را نیز از حفظ نداشتم و اکنون هم از حفظ ندارم از جا بلند شدم و مشغول زیارت عاشورا شدم و همه اش را حتى لعن و سلام و دعاى علقمه را از حفظ خواندم .

بار سوم آمد و فرمود: نرفتى و هستى ؟

گفتم : آرى نرفتم هستم تا صبح .

فرمود: من هم اکنون تو را به قافله مى رسانم . سپس رفت و بر الاغى سوار شد و بیل خود را به دوش گرفت و آمد.

فرمود: ردیف من بر الاغ سوار شو. من هم پشت سر او سوار شدم و افسار اسبم را کشیدم ، اسب اطاعت نکرد.

فرمود: جلو اسب را به من بده . عنان اسب را به دست راست گرفت و راه افتاد. اسب در نهایت تمکین پیروى کرد.

سپس دست مبارکش را بر زانوى من گذاشت و فرمود: شما چرا نافله نمى خوانید؟

نافله ، نافله ، نافله ، سه بار تکرار کرد.

آنگاه فرمود: شما چرا عاشورا نمى خوانید؟

عاشورا، عاشورا، عاشورا.

سپس فرمود: شما چرا جامعه نمى خوانید؟

جامعه ، جامعه ، جامعه .

دقت کردم دیدم در وقت پیمودن راه به نحو دایره راه طى مى کرد یک مرتبه برگشت و فرمود: اینها رفقاى شمایند که کنار نهر آبى فرود آمده و براى نماز صبح وضو مى گیرند.

پس من از الاغ پیاده شدم و خواستم سوار اسبم شوم نتوانستم آن آقا پیاده شد و بیل را در برف فرو کرد و به من کمک کرد تا سوار شدم و سر اسب را به طرف رفقایم بر گردانید من در این هنگام با خود گفتم این شخص کى بود که به زبان فارسى حرف مى زد و حال آنکه زبانى جز ترکى و مذهبى جز عیسوى در آن نواحى نبود و چگونه با این سرعت مرا به قافله رساند؟

برگشتم پشت سر خود را نگاه کردم دیدم کسى نیست .(4)

*****

پاورقی:1- به نمازهاى مستحبى نافله مى گویند و در اینجا شاید مقصود نماز شب بوده است .

2- مقصود زیارت جامعه کبیره است که در مفاتیح الجنان است .

3- مقصود زیارت عاشورا است .

4- یکصد داستان درباره نماز اول وقت ، رجائى خراسانى . داستانهاى مفاتیح الجنان ، اسماعیل محمدى : ص 78.

داستانهاى شگفت انگیز از زیارت عاشورا و تربت سید الشهدا (ع )



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( پنج شنبه 94/6/26 :: ساعت 6:3 عصر )
»» آب دادن امیرالمؤ منین علیه السلام به علامه امینى از حوض کوثر

آب دادن امیرالمؤ منین علیه السلام به علامه امینى از حوض کوثر

آقاى عبداللّه چایچى از قول مرحوم حجة الاسلام دکتر محمّد هادى امینى فرزند علاّمه امینى رحمه الله نقل مى کند: وقتى پدرم را دفن کردیم مرحوم علاّمه بحرالعلوم آمد و به من تسلیت گفت و معانقه نمود. سپس فرمود: (من در این فکر بودم ببینم مولا امیرالمؤ منین علیه السلام چه مرحمتى در مقابل زحمات و خدمات مرحوم امینى مى نمایند. در عالم خواب دیدم : حوضى است آقا امیرالمؤ منان علیه السلام بر لب آن ایستاده اند. افراد مى آیند و مولا از آن حوض آب به آنها مى دهند. گفتند: این حوض کوثر است . در این حال آقاى امینى به نزدیک حوض رسید ت ظرف را گذاشتند، آستینها را بالا زده و دستان مبارکشان را پر از آب کردند و به علامه آب خورانیدند و خطاب به او فرمودند: بَیّضَ اللّه وَجهک کما بَیَّضت وجهى (پروردگار رو سفید کند تو را کما اینکه مرا رو سفید کرد). مولا در این عبارت دو حقیقت را بیان کردند. علامه نسبت به حضرات معصومین علیهم السلام بسیار ادب داشت . وقتى وارد حرم مطّهر حضرت امیر علیه السلام مى شد از پایین به بالاى سر نمى رفت . روبروى حضرت مى ایستاد و گریه شدیدى مى نمود. خود ایشان به من فرمودند: (از آن وقتى که در نجف هستم از سمت بالاى سر حرم نرفته ام .) از پایین وارد شده و از همان سمت خارج مى شدند.(1)

(اِنّما یَخشى اللّهَ مِن عِبادِهِ العُلَماءُ)

همانا تنها مردمان عالِم خداترسند.

سوره فاطر: آیه 28

****** 

پاورقی: 1- احیاگر حماسه غدیر: ص 60.

داستانهائى از علماء : علیرضا خاتمى



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( چهارشنبه 94/6/25 :: ساعت 1:38 عصر )
»» فراریان قیامت

فراریان قیامت

از امیرمؤ منان على علیه السلام پرسیدند: مراد از آیه شریفه (1):

یَومَ یَفِرُّ المَرءُ مِن اَخیهِ وَ اُمِّهِ وَ اَبیهِ وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنیهِ چه کسانى هستند؟

حضرت فرمود: کسى که در فرداى قیامت از برادرش فرار مى کندقابیل است که از هابیل مى گریزد.

کسى که از مادرش مى گریزد موسى است .(2)

کسى که از پدرش (3) مى گریزد ابراهیم است .

کسى که از همسرش فرار مى کند لوط است .

کسى که از پسرش مى گریزد نوح (4) است .

البته این به عنوان بیان یکى از مصادیق است و مفهوم آیه اختصاص به این مورد ندارد.

*******

پاورقی:1-سوره عبس / آیات 34 36

2- فرار موسى از مادر به خاطر ترس از ناتوانى بر اداء حق مادر است .

3 - مراد از پدر ابراهیم شخصى است که او را تربیت کرده است .

4 - خصال صدوق / باب 5/ ص 102 بحارالانوار/ ج 10/ ص 80.

کشکول جبهه: مؤ سسه فرهنگى نور



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( چهارشنبه 94/6/25 :: ساعت 1:36 عصر )
»» با پنجاه قدم ، شام تا کعبه را پیمود

با پنجاه قدم ، شام تا کعبه را پیمود

حافظ ابونعیم - یکى از علماء اهل سنّت - در کتاب خود به نام حلیة الا ولیاء آورده است :

شخصى به نام ابویزید بسطامى حکایت قابل توجّهى را از سرگذشت خود با کودکى خردسال نقل کرده است :

روزى از شهر بسطام جهت زیارت خانه خدا حرکت کردم ؛ چون به یکى از روستاهاى شهر دمشق رسیدم ، تپّه خاکى را دیدم که کودکى حدودا چهار ساله روى آن بازى مى نمود.

وقتى نزدیک او رسیدم ، خواستم به او سلام کنم ، با خود گفتم : این بچّه است و هنوز به تکلیف الهى نرسیده ، اگر به او سلام کنم ، جواب نمى داند؛ و اگر سلام نکنم حقّى را ضایع (1) کرده ام .

و بالا خره بر او سلام کردم و آن کودک نگاهى بر من انداخت و اظهار داشت :

قسم به آن کسى آسمان را برافراشت و زمین را گسترانید، چنانچه جواب سلام را واجب نگردانیده بود، جواب نمى گفتم .

چون که مرا به جهت کمى سنّ و سال نزد خود کوچک و حقیر دانستى ؛ ولیکن جوابت را مى دهم : (علیک السّلام و رحمة اللّه و برکاته و تحیّاته و رضوانه ) .

و سپس افزود: هرگاه تحفه و تحیّتى برایتان هدیه کردند، سعى نمائید که به بهترین وجه آن را پاسخ دهید.

با شنیدن چنین سخنانى ، فهمیدم که او شخصیّتى والا و بلند مرتبه است و من اشتباه فکر کرده ام .

در همین لحظه ، فرمود: اى ابویزید! براى چه از دیار خود بسطام به شهر شام آمده اى ؟

گفتم : اى سرورم ! قصد زیارت کعبه الهى را دارم .

پس آن کودک از جاى خود برخاست و اظهار داشت : آیا وضو دارى ؟

گفتم : خیر.

فرمود: همراه من بیا، دَه قدم که راه رفتیم ، به نهرى بزرگ تر از فرات رسیدیم و او نشست و وضوئى با رعایت تمام آداب و مستحبّات گرفت و من نیز وضو گرفتم .

در همین اثناء، قافله اى عبور مى کرد از شخصى پرسیدم : این نهر کدام نهر است ، و چه نام دارد؟

گفت : رود جیحون است .

بعد از آن ، کودک فرمود: حرکت کن تا برویم ، چون بیست قدم راه پیمودیم ، به نهرى بزرگ تر از نهر قبلى رسیدیم .

و چون کنار آن نهر آمدیم ، فرمود: بنشین ، و من طبق دستور او نشستم و او رفت ، از قافله اى که از آن محلّ عبور مى کرد، پرسیدم : این جا کجاست و این نهر چه نام دارد؟

گفتند: رود نیل است و تا شهر مصر حدود یک فرسخ فاصله دارى ، آن ها رفتند و پس از ساعتى آن کودک باز آمد و اظهار داشت : برخیز حرکت کن تا برویم .

پس حرکت کردیم و بیست قدم دیگر راه رفتیم ، نزدیک غروب خورشید بود که نخلستانى نمایان گردید، کنار آن رفتیم و اندکى نشستیم ؛ و پس از استراحتى مختصر دوباره فرمود: حرکت کن تا برویم .

مقدار خیلى کمى که راه آمدیم ، به مکّه معظّمه رسیدیم ؛ و چون وارد مسجدالحرام شدیم ، من از کلیددار کعبه سؤ ال کردم که این کودک کیست ؟

گفت : او حضرت ابوجعفر، محمّد جواد، فرزند علىّ بن موسى الرّضا علیهم السلام مى باشد.(2)

******

پاورقی:1-یکى از حقوق لازم هر مسلمان آن است که چون بر دیگرى وارد شود، باید بر او سلام کند.

2- إ ثبات الهداة : ج 3، ص 348، ح 79، به نقل از حلیة الاُلیاء.

چهل داستان و چهل حدیث از امام جواد (ع ): عبداللّه صالحى



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( سه شنبه 94/6/24 :: ساعت 1:33 عصر )
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

حدیث روز
مثل شجره طیبه
در تفسیر مرج البحرین یلتقیان
فضایل حضرت زهرا(سلام الله علیها)
داستانهایى از زیارت عاشورا
مقامات مردان خدا
داستانهائى از علماء
فاطمه(س)بعدازرحلت پیامبر(ص)
مردى که بر قبر شیخ مى گریست
ای آخرین بهار
صلوات و درود فرشتگان
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 5
>> بازدید دیروز: 173
>> مجموع بازدیدها: 1498454
» درباره من

قطره ای ازدریا

» پیوندهای روزانه

داستانهای اصول کافی [190]
داستان وحکایت [172]
احکام بانوان [91]
احکام جوانان ونوجوانان ویژه دختران [104]
احکام جوانان ونوجوانان ویژه پسران [89]
احکام روابط زن ومرد [192]
[آرشیو(6)]

» فهرست موضوعی یادداشت ها
امام زمان(عج)[221] . حدیث روز[159] . امام علی(ع)[135] . محرم[110] . داستان دوستان[103] . امام حسین(ع)[102] . شعر[97] . رمضان[81] . امام رضا(ع)[68] . حضرت محمد(ص)[67] . امام حسن مجتبی(ع)[48] . امام صادق(ع)[43] . یَابْنَ آدَمَ![37] . پندهاى کوتاه از نهج‏البلاغه[34] . حضرت زهرا(س)[31] . بانگ رحیل[31] . دعاهاى قرآن[31] . دعا[28] . صلوات[21] . عکسهای دیدنی[21] . پیام امام زمان[21] . شیطان[20] . امام جواد(ع)[17] . کرامات الرضویه (ع )[16] . اعجازخوراکیها[15] . امام باقر(ع)[15] . نکته ها[14] . امام سجاد(ع)[13] . علامه حسن زاده آملى[13] . امام حسن عسکری(ع)[12] . چیستان[12] . داستانهائى از علماء[10] . درسهایی ازنهج البلاغه[10] . شیوه هاى تهاجم فرهنگى[9] . مناجات[9] . امام مهدی امتحان الهی[9] . اربعین[8] . حادثه کربلا و پیامبران الهی[8] . پیشگوئیهای حضرت علی(ع)[8] . مراقبات ماه مبارک رمضان[8] . فاطمه سلام الله علیها از دیدگاه روایات[8] . زیارت عاشورا[8] . ذکرهای شگفت عارفان[8] . نماز[8] . داستانی ازصلوات[7] . شیطان شناسی[7] . غدیر[6] . دوستی[6] . حضرت معصومه(س)[6] . آیت الله بهاءالدینی[6] . ابزارهاى تهاجم فرهنگى[6] . امام زمان[6] . وادی السلام[6] . معاد[5] . بانگ رحیل![5] . حضرت زینب(س)[5] . حکایت[5] . دانستنی ها[5] . تمثیلات[5] . حدیث[5] . ره توشه[5] . شفایافتگان[5] . فاطمه سلام الله علیها از دیده گاه قرآن[5] . عکس دیدنی[5] . ماه رمضان[5] . لطیفه[4] . کشکول[4] . مقامات مردان خدا[4] . عیدفطر[4] . عیدنوروزدرشعرامام خمینی(ره)[4] . عکس[4] . فاطمه زهرا(س)[4] . شعر میلاد حضرت ولیعصر(عج)[4] . سلمان فارسی[4] . درسهایی ازعارف کامل مرحوم میرزا جواد آقا ملکی تبریزی[4] . پیامهاونکته های قرآنی[4] . حکایت[4] . امام هادی(ع)[4] . امام خمینی(ره)[4] . امام کاظم(ع)[4] . اعجازخوراکیها[4] . آیامی دانید[4] . مقام حضرت زینب(س)[4] . یاصاحب الزمان(عج)[4] . یاعلی ابن موسی الرضا(ع)[3] . هجران غیبت[3] . نماز باران و بلعیدن دوشیرِ در پرده[3] . کشکول[3] . استغاثه به حضرت مهدی(عج)[3] . اسراف[3] . احترام به عزاداران امام حسین(ع)[3] . حضرت ابوالفضل(ع)[3] . جواب چهل مسئله مشکل از کودکی خردسال[3] . داستانهاى شگفت انگیز از زیارت عاشورا[3] . سیمای نصیحت وناصحین[3] . شوخ طبعیهای جبهه[3] . شیخ حسنعلی اصفهانی(نخودکی)[3] . شایعه[3] . فضایل حضرت زهرا[3] . شیطان درقرآن(مبحث هفتم)[3] . عیدنوروزمبارک باد[2] . فراق محبوب[2] . عیدمبعث[2] . غفلت چرا؟![2] . فضیلت ماه رمضان[2] . فرمان شگفت[2] . عکسهای دیدنی[2] . فلسفه روزه چیست؟[2] . قرآن[2] . فوکویاماوبازشناسی هویت شیعه[2] . شیطان درقرآن(مبحث دوم)[2] . عدس[2] . علل و عوامل عزت[2] . مکتب عشق[2] . مردم از نظر دعا کردن بر چند گروهند؟[2] . معجزات رسول خدا صلى اللّه علیه و آله[2] . ناله ستون مسجد[2] . قضاوتهای حضرت علی(ع)[2] . گریه امام زمان(عج)[2] . گریه پیامبر صلى الله علیه و آله ![2] . شب قدر[2] . شعر جانسوز[2] . شباهت علم اخلاق به علم طب[2] . شفاى پا[2] . شیخ مرتضى انصارى[2] . شعر-درمبعث حضرت رسول(ص)[2] . شهادت امام حسن علیه السلام[2] . سیما واهمیت روزه[2] . سرو کجا، قامت رسای ابوالفضل[2] . سفارش مؤ کّد امام زمان (عج ) به خواندن زیارت عاشورا[2] . روز پنجم محرم[2] . روز چهارم محرم[2] . روز دهم محرم[2] . روز هشتم محرم[2] . روز هفتم محرم[2] . زهر کشنده[2] . سخنى درباره نیمه شعبان[2] . زیارت عاشورا و برطرف شدن دشواریها[2] . دستورالعمل[2] . دعا از امتیازات شیعه[2] . دعاهایى که به حضرت محمد (ص) آموزش داد[2] . دعای امام صادق علیه السلام در روز آخر شعبان[2] . دعاى بندگان با کمال الهى[2] . دلیل قرآنی[2] . دیدار با مهدی در سایه قرآن[2] . دفاع ازحق[2] . دست بخشش گر[2] . دلیل اوّل معاد[2] . دو رکعت نماز حاجت[2] . روزسوم محرم[2] . روزششم محرم[2] . داستانهایى از زیارت عاشورا[2] . داستانی از صلوات[2] . حماسه عاشورا[2] . در خلوت هم از گناه بپرهیزید[2] . خاطره[2] . خطبه پیامبر گرامی اسلام(ص)درآخرماه شعبان المعظم[2] . چند گفتار از امام رضا علیه السلام[2] . چه کنم با شرم؟[2] . حدیث قدسی[2] . تلخى گوش و شورى آب چشم[2] . حد یث روز[2] . حدیث عید[2] . حضرت فاطمه(س)[2] . پیش صاحب نظران[2] . پیشنهاد ابلیس[2] . پیراهن نبوت بر تن على علیه السلام[2] . تأثیرتربیت خانوادگی[2] . تسلیم[2] . ترک جلسه به خاطر نماز[2] . تشرف آقا شیخ حسین نجفی[2] . به برکت حضرت زهرا(س)شیعه شدند[2] . پاسخ نیکی[2] . پند[2] . بهشت مشتاق حسن[2] . پر افتخارترین پیوند[2] . جمع شدن حیوانات و عزاداری آنها در کنار کوه الوند[2] . ثواب زیارت امام حسین(علیه السلام)[2] . تو جان جهانی فدایت شوم[2] . توقیع حضرت ولیعصر(عج)[2] . تشرف اخوی آقاسیدعلی داماد[2] . تشریع روزه رمضان[2] . تعجب عزرائیل[2] . اسامی شیطان[2] . ارتحال رسول خداصلی الله علیه وآله[2] . اسلحه مسموم در توبره[2] . اشعار امام حسین علیه‏السلام[2] . اعتماد به ساقى[2] . الاکه راز خدایی[2] . آثار نیک و بد اعمال[2] . آه دل[2] . ابدال یا پیشکاران امام زمان (عجّ)[2] . آیت الله بهجت[2] . آیت الله خوشوقت[2] . آفرینش نور پیش از آفرینش خلق[2] . 1مام زمان(عج)[2] . آثارمتفاوت همنشینی باطبقات مختلف[2] . آخرین وظایف منتظران[2] . انجیر[2] . امام حسن عسکری(ع)[2] . امام حسن(ع)[2] . امام حسین (ع)[2] . امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) در دیدگاه اهل سنت[2] . امام زمان (عج)[2] . آیت الله بهاء الدینی[2] . امام زمان(ع)[2] . امام کاظم(ع)[2] . اول آگاهی بعدعمل[2] . بعثت رسول خدا[2] . به ره ولای مهدی[2] . به من پناه آورید![2] . بهترین بندگان خدا[2] . بیهوده تان نیافریده ام![2] . اولین مؤمن[2] . یامهدی(عج)[2] . یونجه[2] . کرامات امام رضا علیه السلام به روایت اهل سنت[2] . کم کم غروب ماه خدا دیده می شود[2] . نکته[2] . نظراهل تسنن درباره حضرت مهدی(عج الله تعالی)[2] . مقام معظم رهبری[2] . موعودجهانی[2] . میلاد خورشید[2] . نماز لیله الرغائب[2] . نور نبوت[2] . هفته دفاع مقدس[2] . وصیت امام صادق علیه السلام به عمران بصری[2] . یاثامن الحجج(ع)[2] . نیکی به پدرومادر[2] . ویژه گیهای امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)[2] . یا صاحب الزمان(عج)[2] . یاامام رضا(ع)[2] . یاامام صادق(علیه السلام) . یاایهاالعزیز . یاایهالعزیز . یاباقرالعلوم . یا صادق آل محمد«علیه السلام» . یا علمدارحسین(ع) . یا قابض.... . یا مولا . یاامام جواد(ع) . یا اباصالح المهدی ادرکنی . یا ایها العزیز . یا بگو نه تا به خانه ام بروم .. . یا حسن مجتبی(علیه السلام) . یا رب زغمش . یا صاحب الزمان (عج) . نکته . نماز اوّل وقت وسط جنگ . یاجوادالائمه ادرکنی . یاحسن مجتبی(ع) . یاد دادن استخاره با تسبیح به خانمی که می‏خواست از راه حرام کسب م . یاد کردى دوسویه . یادی از گذشته . یادی ازشهیدثالث . یار آمدنی است . یاران مهدى علیه السلام بیشتر کجا هستند؟ . یاعلی بن موسی الرضا(ع) . یاعلی(ع) . یافاطمه معصومه(س) . یاقدوس . یامهدی . هارون مکی . هان اى مردم! دنیا... . یَابَنی آدَمَ! . وصیت نامه رهبر انقلاب در سال 42 . وصیت های حضرب زهرا(س) . وظیفه پدران . وفات سلمان فارسی . وقتى عمر از على علیه السلام مى گوید! . ولایت و درخت انار . ولترنت افشا کرد: . وه !شگفتا از تو اى خاک اسرارآمیز! . ویژگی های حزب الله . ویژگی های شیطان . ویژگی‌های ماه رجب . ویژگیهاى حضرت معصومه (س) . ویژگیهاى دهگانه عاقل . ویژگیهای میهمانی خداوند . هدایت واقفى در خواب خفته . هدف امام حسین‌(ع)درنهضت عاشورا . هدف امام حسین‌(ع)درنهضت عاشورا«2» . هرکه شیدای توشد . هشت خاصّیت زمین کربلا . هشتمین اختر امامت . هشدار پروردگار! . هفت خبر داغ . هفت سرور اهل بهشت . هفت سرور وسید اهل بهشت . هفتاد و دو آذرخش . هفتاد و دو آذرخش سوزان . وادی السلام از دیدگاه روایات . وادی السلام در آستانه ظهور . وادی السلام در شب معراج . وادی السلام در عهد امیرمؤ منان (ع) . وادی السلام در عهد کهن . وادی السلام و پیشینه آن . واقعه غدیرخم . والا ترین خصلت مومن . والشمس .
» آرشیو مطالب
صادق
صادق

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
در انتظار آفتاب
عکس و مطلب جالب و خنده دار
وبلاگ هیت متوسلین به آقا امام زمان ارواحنا فداء
بلوچستان
نغمه ی عاشقی
معیار عدل
.: شهر عشق :.
بادصبا
سایت روستای چشام (Chesham.ir)
منطقه آزاد
اندیشه های من
عشق
سرباز حریم ولایت
شورای دانش آموزی شهرستان
ستاره طلایی
xXx عکسدونی xXx
نمی دونم بخدا موندم
عرفان وادب
پایــــــگاه اطــــــلاع رســــــــانی قـتــــلیــــش
صدای مردم نی ریز
مناجات با عشق
نوجوونی از خودتون
یا ذوالجلال و الاکرام
* امام مبین *
درجست وجوی حقیقت
دکتر علی حاجی ستوده
طلبه ایرانی
یه غریبه
حدائق ذات بهجة
نوری ازقرآن
تنهاصراط بندگی
مؤسسه فرهگی وهنری شهیدآوینی
پایگاه اطلاع رسانی دفترمقام معظم رهبری
سایت جامع دفاع مقدس
مسجدمقدس جمکران
فاطمیون قم
باشگاه شبانه
قطعه ای ازبقیع
گروه اینترنتی رهروان ولایت

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان
































» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» موسیقی وبلاگ

» طراح قالب