امام صادق(علیه السلام)وابوشاکردیصانی
ابوشاکردیصانی که مردی منکرخداوخلقت بودروزی واردخدمت حضرت امام صادق(ع)شد.عرضکرد: ای جعفربن محمد(ص)مراراهنمایی کن به پروردگارم وبرهانی آشکارا براثبات آفرینش جهان بیاور.
حضرت فرمود:بنشین.ابوشاکرنشست.
بچه ای درآنجابودوبا تخم مرغی بازی می کرد،حضرت آن تخم مرغ را ازاوگرفت وبه دیصانی گفت:این تخم مرغ چون دژوحصارمحکمی است که ازتمام اطراف پوشیده شده وجدارخارجی آن راپوستی محکم وضخیم تشکیل داده ودرزیرآن پوسته نازکی قراردارد،درداخل پوسته سفیده روانی است که درمیان آن زرده ای مایع وجوددارد،نه زرده داخل سفیده می شود ونه سفیده داخل زرده می گردد.به همین کیفیت تکوّن وپیدایش یافته نه چیزی درآن داخل می شود ونه ازداخل آن چیزی خارج می گردد.اکنون تونمی دانی این تخم مرغ منشأحیوانی ماده خواهدبود یانر.هنگامی که باشرایط معین شکفت وبازشدجوحه ای همانندطاووس به رنگهای مختلف ازمیان آن خارج می شود.
ای دیصانی آیابرای پیدایش این تخم مرغ باچنین خصوصیتی مدبری حکیم وآفریننده ای علیم لازم می دانی یامی گویی خودبه خودبااین وضع شگفت انگیزپیداشده؟
ابوشاکرسربه زیرانداخت ومدتّی دراندیشه وفکربود.ناگاه سربرداشت وکفت:گواهی می دهم بریگانگی خداورسالت خاتم انبیاء وشهادت می دهم که شماامام وحجّت خدابرخلقی وتوبه می کنم ازعقیده ای که تاکنون داشتم.1
××××××
پاورقی:1- احتجاج طبرسی ،ص171