باز محرم آمد و اشک هایش برای حسین
باز محرم آمد و اشک هایش برای حسین
باز محرم آمد و ناله هایش برای زینب
باز محرم آمد و دلتنگی هایش برای رقیه
باز محرم آمد و دل شکستگی هایش برای عباس
دهه اول محرم که می شود بغض عجیبی روی سینه ام سنگینی می کند و اشک ها در چشمم دو دو می زند و منتظر تلنگری است که جاری شود ... کاش به جای این همه دل نازکی کمی هم از صبر زینب می آموختم که در سخت ترین شرایط محکم بایستم تا دشمن بلرزد ... کاش به جای این همه بی تابی کمی از استقامت حسین می آموختم و کمی از وفاداری ابوالفضل .... و کاش ذره ای از جوانمردی حسین در وجود ما بود.
بازمحرم آمد...