حادثه کربلا و پیامبران الهی
حضرت زکریا علیه السلام سه روز از مسجد خارج نشد
در حدیث طویل از سعد بن عبدالله اشعرى در حکایت شرفیاب شدن به حضور حضرت مهدى علیه السلام گفت : خبر ده مرا از تاویل کهیعص .
حضرت فرمود: این حروف از خبرهاى غیبى است که خداوند بنده خود زکریا را از آن آگاه کرد و حکایت آن را براى محمد صلى الله علیه و آله بیان فرمود و آن چنان است که زکریا از خداوند خواست نام پنج تن را به وى آموزد جبرئیل فرود آمد و او را بیاموخت و زکریا هر گاه نام محمد صلى الله علیه و آله و على و فاطمه و حسن علیهم السلام را مى برد اندوهش برطرف مى شد و غمش زایل مى گشت و هرگاه نام حسین علیه السلام مى برد گریه گلوى او را مى گرفت و نفسش به شمار مى افتاد روزى گفت : اى پروردگار من ! چون است که وقتى نام چهار کس از آنها را مى برم از اندوه تسلیت مى یابم و هر گاه یاد حسین مى کنم اشکم ریزان مى شود و ناله ام بیرون مى آید ؟
خداوند تبارک و تعالى او را خبر داد و فرمود: کهیعص پس کاف نام کربلاست و ها هلاکت عترت است و یا یزید است که بر امام حسین علیه السلام ستم مى کند و عین عطش حسین است و صاد و صبر و شکیبایى آن حضرت چون زکریاى این بشنید، سه روز از مسجد خود جدا نگشت و مردم را از داخل شدن به محضر خود منع فرمود و به گریه و ناله پرداخت . (1)
و او را رثا مى گوید: که خداوندا! آیا بهترین خلق خود را به مصیبت فرزند وى مبتلا مى کنى آیا چنین بلایى بر خانه او فرود مى آورى ؟آیا على و فاطمه علیهماالسلام را لباس سوگوارى مى پوشانى و اندوه آن را در منزل آنها مى آورى ؟
آن گاه گفت : اى خداى من ، مرا فرزندى روزى کن که در پیریم چشم من به وى روشن شود و چون روزى کردى ، مفتون کن مرا به دوستى او آنگاه به مرگ او اندوهناکم ساز چنان که رسول خدا صلى الله علیه و آله حبیب را به فرزندش اندوهناک ساختى پس خداوند یحیى را به وى بخشید و او را مبتلا کرد و حمل یحیى شش ماه بود چنان که حمل حسین علیه السلام چنین بود. (2)
××××××
پاورقی:1- نفس المهوم ، ص 20 .
2- نفس المهوم ، ص 20 . - چهره درخشان حسین بن على علیه السلام : على ربانى خلخالى