معاد(مبحث سوم)
نبود مانع
بار دیگر متذکّر مى شویم که براى معاد و امرى سه شرط لازم است : یکى امکان شدن و دیگرى علّت شدن که این دو مرحله گذشت و اکنون نوبت شرط و مرحله رسید که نبود مانع است که براى معاد و زنده شدن هیچ مانعى نیست .
معمولا مانع براى قدرت هاى محدود است . فرض کنید ماشینى که مجبور است روى فلان جاده حرکت کند و چاره اى هم جز آن ندارد، وجود یک قطعه سنگ بزرگ در جادّه مى تواند مانع حرکت آن باشد، امّا این سنگ براى پرنده اى که مجبور نیست از یک جادّه خاصّى عبور کند، مانع نیست .
آرى ، هر چه قدرت و علم بیشتر باشد کمتر چیزى مى تواند به عنوان مانع و مزاحم قرار گیرد، زیرا زنده شدن مردگان و جمع ذرّات پخش شده دو شرط دارد: یکى علم بى نهایت و دیگرى قدرت بى نهایت .
با علم بى نهایت الهى که مى داند هر ذرّه اى از کجا و در کجا و در چه شرایطى است ، چه مانعى مى توان فرض کرد؟ قَد عَلِمنا ما تَنقُص الاَرضَ مِنهم و عِندَنا کتابٌ حَفیظ(1) ما مى دانیم که زمین چقدر مستهلک مى کند و نزد ما کتابى است که همه خصوصیات در آن هست .
و باقدرت بى نهایتى که مى تواند ذرّات پخش شده را یکجا جمع کند، مانعى قابل تصوّر نیست چنانکه قرآن حدود چهل مرتبه مى فرماید: اِنّ اللّه على کلّ شَى ءٍ قَدیر
همین الا ن خود ما از ذرّات خاک پخش شده هستیم ، زیرا ما در همین دنیا از گندم فلان منطقه و برنج ، سبزى و میوه منطقه دیگر ترکیب شده و مدّتى به صورت نطفه پدر و پس از آن در رحم مادر قرار گرفته و سپس به دنیا آمدیم . آرى الا ن هم هر سلول بدن ما از یک منطقه اى از زمین است . همان قدرتى که در این جهان از ذرات خاک هاى پخش شده ما را درست کرد، روز قیامت هم از ذرات پخش شده همان استخوان هاى پوسیده دوباره ما را زنده مى کند.
البتّه گاهى شیطان ما را به وسوسه مى اندازد که این کار بسیار مشکلى است ، امّا قرآن این وسوسه را با آیات متعدّدى نظیر اِنّ ذلِکَ على اللّهِ یَسیر(2) که براى خداوند زنده کردن مردگان کار آسان و ساده اى است ، پاسخ داده است .
البتّه اشکال اصلى کار ما آن است که ما قدرت و علم خدا را از روزنه دید خود نگاه مى کنیم و چون خود ما محدود هستیم ، نمى توانیم بى نهایت را تصوّر کنیم ، در سرتاسر داستان هاى قرآن این حقیقت به چشم مى خورد که خداوند مى خواهد فکر ما را از انحصار این چهار چوب مادّى بیرون کند و لذا اگر مى گوید: ما به زن بى شوهرى به نام مریم نوزاد دادیم .( 3)
اگر مى گوید: ما به نوزاد در گهواره قدرت سخن گفتن دادیم .( 4)
اگر مى گوید: ما توسّط پرندگانى به نام ابابیل ، فیل سواران را نابود کردیم .( 5)
اگر مى گوید: با زدن یک عصا، دوازده چشمه آب از سنگها بیرون آوردیم .( 6)
اگر مى گوید: ما با نَفَس حضرت عیسى علیه السّلام مردگان را زنده کردیم .( 7)
اگر مى گوید: ما به زکریاى پیرمرد و همسر نازاى او فرزندى به نام یحیى دادیم .( 8)
واگر مى گوید: ما موسى را در دامن خودِ فرعون تربیت کردیم .( 9)
و صدها نمونه دیگر، همه و همه به خاطر آن است که چشم انداز فکر انسان از چهارچوب آنچه با او در شبانه روز ماءنوس شده وسیع تر گردد و کمى هم به ماوراى طبیعت بیندیشد، چنانکه سفارش به تلاوت قرآن براى تذکّر و مرور این قبیل خاطرات است . آرى ، ما باید با کمال احترامى که به قوانین حاکم بر طبیعت مى نهیم ، هرگز فکر خود را در چهارچوب آنان محدود نکنیم و بدانیم که خداوند هر چه را بخواهد همان مى شود.
کوتاه سخن آنکه در برابر قدرت نامتناهى و علم بى نهایت الهى ، هیچ مانعى قابل فرض نیست .(10)
××××××
پاورقی:1- سوره ق ، آیه 4.
2-سوره عنکبوت ، آیه 19 ؛ ق ، آیه 44 و تغابن ، آیه 7.
3-سوره مریم ، آیه 20.
4-سوره مریم ، آیه 30.
5-سوره فیل ، آیه 4.
6-سوره بقره ، آیه 60.
7-سوره مائده ، آیه 110.
8-سوره هود، آیه 72.
9-سوره قصص ، آیه 9.
10- معاد: استاد قرائتى