فاطمه سلام الله علیها از دیدگاه روایات(مبحث اول)
زهرا سلام الله علیها یکى از علل آفرینش
در این موضوع اخبار بسیارى از فریقین (شیعه و سنى ) روایت شده است که به موجب آنها ثابت مى شود، حضرت صدیقه سلام الله علیها سبب آفرینش (عالم ) بوده است ، همانگونه که پدربزرگوارش ، امیرالمؤ منین و حسنین سلام الله علیهم ، علت خلقت بوده اند.و اینک حدیثى در اثبات این مطلب ، که راوى آن ((ابوهریزه )) است :
((قال رسول صلى الله علیه و اله : لما خلق الله تعالى آدم اباالبشر و نفخ فیه من روحه ، التفت آدم یمنه العرش فاذا فى النور خمسة اشباح سجدا و رکعا، قال آدم : (على نبینا و آله و علیه السلام ) هل خلقت احدا من طین قبلى ؟ قال : لا یا آدم ! قال : فمن هولاء الخمسه الاشباح الذین اراهم فى هیئتى و صورتى ؟ قال : هولاء خمسة من ولدک ، لولا هم ما خلقتک ، هولاء خمسه شققت لهم خمسة اسماء من اسمائى لولا هم ما خلقت الجنة و النار، و لا العرش ، ولا الکرسى ، ولا السماء و لا الارض و لا الملائکة ، و لا الانس ، و لا الجن .
فانا المحمود، و هذا محمد، و اناالعالى و هذا على ، و انا الفاطر وهذه فاطمة .
و انا الاحسان و هذالحسن ، و اناالمحسن و هذالحسن ...
الیت بعزتى ان لا یاتینى احد مثقال ذرة من خردل من بغض احدهم الا ادخله نارى ، ولا ابالى یا آدم ، هولاء صفوتى بهم انجیهم و بهم اهلکهم فاذا کان للک الى حاجة فبهولاء توسل ))
((رسول خدا(ص ) فرمود: هنگامى که خداى تعالى حضرت آدم ابوالبشر را آفرید و از روح خود در او بدمید، آدم (ع ) به جانب راست عرش نظر افکند، آنجا پنج شبح غرقه در نور به حال سجده و رکوع مشاهده کرد، عرض کرد:
خدایا قبل از آفریدن من ، کسى را از خاک خلق کرده اى ؟ خطاب آمد: نه ، نیافریده ام . عرض کرد: پس این پنج شبح که آنها را در هیئت و صورت همانند خود مى بینم چه کسانى هستند؟ خداى تعالى فرمود:
این پنج تن : از نسل تو هستند، اگر آنها نبودند، ترا نمى آفریدم ، نامهاى آنان را از اسامى خود مشتق کرده ام (یعنى من خود، آنها را نامگذارى کرده ام ) اگر این پنج تن نبودند، نه بهشت و دوزخ را مى آفریدم ، نه عرش و کرسى ، نه آسمان و زمین را خلق مى کردم ، و نه فرشتگان و انس و جن را...
منم ((محمود)) و این ((محمد)) است ، منم ((عالى )) و این ((على )) است ، منم ((فاطر)) و این ((فاطمه )) است ، منم ((احسان )) و این ((حسن )) است ، و منم ((محسن )) و این ((حسین )) است .
به عزتم سوگند، هر بشرى به مقدار ذره بسیار کوچکى ، کینه و دشمنى آنها را در دل داشته باشد، او را در آتش دوزخ مى افکنم ، یا آدم ،... این پنج تن ، برگزیدگان منند، و نجات و هلاک هر کس وابسته به حب و بغضى است که نسبت به آنها دارد. یا آدم ، هر وقت از من حاجتى مى خواهى ، به آنان توسل کن .
ابو هریره مى گوید، پیامبر اکرم (ص ) در ادامه سخن فرمود:
((نحن سفینه النجاة ، من تعلق بها نجى ، و من حاد عنها هللک ، فمن کان له الى الله حاجت فلیسئل بنا اهل البیت ))
((ما (پنج تن ) کشتى نجاتیم ، هر کس با ما باشد، نجات یابد، و هر کس که از ما روگردان شود، هلاک گردد. پس هر کس حاجتى از خدا مى خواهد پس به وسیله ما اهل بیت از حضرت حق تبارک و تعالى مسئلت نماید)).
این روایت را ((شیخ الاسلام حموینى )) در ((فرائد)) - ((حافظ خوارزمى )) در ((مناقب )) - و چند تن دیگر از دانشمندان اهل سنت نقل کرده اند، همچنین دانشمندان بزرگ شیعه این حدیث شریف را روایت نموده اند، و با بررسى آن ، به طور خلاصه ، مى توان به شش مطلب ، و یا شش منقبت پى برد، که هر یک از پنج تن در آن مناقب و فضائل ، به طور یک نواخت و همردیف ، مشترک هستند.
مطلب اول : خلقت پنج تن و انوار آنان قبل از آفرینش آدم بوده است ، و غیر از روایت مذکور احادیث بسیارى نیز از فریقین (شیعه و سنى ) در این باره وارد شده است .
از حضرت رسول اکرم (ص )، نسبت به مدت زمانى که پنج تن ، قبل از آدم بوجود آمده اند روایاتى منقول است که در برخى 2000 سال و در بعضى به طور مختلف ذکر گردیده است که گمان مى رود - این ارقام تقریبى است نه قطعى .
مطلب دوم : پنج تن سبب و علت آفرینش جهان بوده اند.
مطلب سوم : اسامى آنها از نامهاى خداى تعالى مشتق شده است .
مطلب چهارم : جزاى دشمنى و کینه توزى نسبت به آنان ، سوختن در آتش قهر الهى است .
مطلب پنجم : پنج تن ، برگزیدگان حضرت حق تبارک و تعالى هستند، و هلاک و نجات هر بشرى ، وابسته به حب و بغضى است که نسبت به آنها دارد.
مطلب ششم : هنگام حاجت خواستن از خداى تعالى باید آنها را وسیله استجابت دعا قرار داد و به آنها متوسل شد.
با توجه به این شش مطلب که بیان شد، اگر اشخاصى واجد این شش منقبت بوده باشند، مى توان معتقد بود و یقین کرد که آنها یک بشر عادى نیستند، افرادى که خداى تعالى از همان ابتداى خلقت به آدم ابوالبشر معرفى و نشان داده است که علت خلقت تو و اولاد تو اینها هستند، اگر حاجتى دارى باید به در خانه اینان بروى ، اینها برگزیدگان من اند، من خود اینها را نامگذارى کرده ام . بنابر آنچه گفته شد، پنج تن در شش منقبت مذکور هیچ فرقى با یکدیگر ندارند و در این مورد هیچ تفاوتى میان پیغمبر اکرم ، على ، و حسنین علیهم السلام با حضرت صدیقه سلام الله علیها وجود ندارد، همه در این مناقب یک نواخت ، هم رتبه ، و هم درجه اند. اگر چه از جهات و اعتبارات دیگر ممکن است قائل به فضلیت و برترى برخى بر بعضى باشیم ، مثلا پیامبر اکرم (ص ) منصبى دارد که دیگران ندارند.
اگر درشان پنج تن به جز این شش منقبت نبود، همردیف بودن آنها در این مناقب نشان مى دهد که هر یک از پنج تن ، از همه پیامبران ، از همه صدیقین ، از آدم تا خاتم خلاصه از جمیع مخلوقات خداى تبارک و تعالى افضل و برترند.
زیرا اگر آنها آفریده نمى شدند، این خوان رحمت ، و این سفره خلقت گسترده نمى شد هر کس که به عالم هستى پا نهاده است (یعنى هر بزرگى ، هر شریفى ، هر نبیى ، هر وصیى ، هر خلیفه اى ، هر امامى ، هر عالمى که به وجود آمده است ) در حقیقت کنار سفره رحمت آنها نشسته ، و از نعمت وجودشان برخوردار گشته ، و نان خور و پرورش یافته و عائله رحمت و برکت وجود پنج تن بوده است ، از این جهت است که حضرت سجاد سلام الله علیها در یکى از ادعیه شریفه اش که ائمه را معرفى مى کند، مى فرماید:
((نحن رحمة من استرحمک ، و غوث من استغاث بک ))
((مائیم رحمتى که مردم از تو مى طلبند، مائیم غوث و پناه کسى که از تو پناه مى جوید)) آرى ، آنان در پیش آمدها پناه ، و در طلب حوائج ملجا همه مردمند، اغلب انبیا (از آدم تا خاتم ) در هنگام مشکلات و طلب حاجت به آنان متوسل شده اند و از آبرومندى آنها در نزد خدا، حاجت روا گشته اند، آنها محترمند، معظمند، معززند، علت خلقتند برگزیدگان خدا هستند، و با توجه به اینکه پنج تن در مناقب گفته شده ، همدرجه و همردیف هستند، حضرت صدیقه سلام الله علیها نیز در این مورد کوچکترین فرقى با پدر بزرگوارش نداشته است .
××××××
پاورقی:1- فاطمة الزهرا علیهاسلام - مؤ لف : گفتار علامه امینى