&انگیزه قیام عاشورا &
اززبان امام حسین (ع)
?هرقیامی درراستای تاریخ دارای انگیزه وهدفی مشخص ومعین بوده است، خواه آن انگیزه برای مردم شناخته شده باشدیانباشدوخواه انگیزه ،خدائی باشدیاشیطانی وخواه مادی باشدیامعنوی ولی آنچه درتاریخ جاودان مانده وبرای همیشه نورافشانی می کندقیامها وحرکتهایی است که تنها برای خداودرراه خدا (خالصاً لوجه ا.. وفی سبیل الله ) بوده وجزرضا وخشنودی خداوانجام وظیفه ،غرض دیگردرآن نبوده است ،ازاین رواست که می بینیم قیامی ونهضتی همانند قیام ونهضت امام حسین(ع) دردرخشندگی وجوشش وزایندگی وجودندارد. حال باید انگیزه این نهضت رااز صاحب نهضت پرسید، ودراین موردهیچ سخنی رساتر وروشن ترازسخن آن حضرت نیست برای دریافت بهتر ،به بررسی سخنان امام می پردازیم:
1- یزیدازاستاندارمدینه می خواهدکه امام حسین(ع) راوادار به بیعت کند، استانداردرجلسه ای که به همین مناسبت ترتیب یافت این مطلب راازامام درخواست می کند. امام درجواب اوچنین می فرماید:
«ایاالامیر: انااهل بیت النبوه ومعدن الرساله ...»
ای استاندار: ماتبارنبوت وسرچشمه رسالت هستیم ، منزل وماوای مامحل رفت وآمدفرشتگان وفرودگاه رحمت خداوندی است ،خداازماآغازکردوبه ماپایان می بخشد،ویزیدمردی است میخوار وخونخوار وفاسقی است بی پرده وآشکار وهمانندمن بامانند اوهرگز بیعت نمی کند.
2- درپاسخی که امام به نامه اهل مکه داده اند، شرایط امامت ورهبری رامشخص نموده اندآنجائیکه می فرمایند:
« به جان خودم قسم ، امام نیست مگرآن کسی که به کتاب خداعمل کندوباعدالت رفتارنماید»
3- امام دروصیتش به محمدبن حنفیه پس ازشهادت به وحدانیت ویگانگی خداوندو رسالت پیامبر می فرماید:
« خروج من نه ازروی جاه طلبی وخودبینی وتبهکاری وسمتگری است بلکه برای خیر خواهی واصلاح درامت جدم (ص) خروج کردم. من می خواهم امربه معروف ونهی ازمنکرکنم وبه روش جدم وپدرم علی بن ابیطالب (ع) گام بردارم .
4- امام درمکه درجمع مردم خطبه ای بسیارجالب ایراد فرمودکه قسمتی ازآن چنین است :
هرکس حاضراست درراه ماازجان خودبگذرد وبرای دیدار باخدا خودراآماده کرده است ، باماحرکت کند ،زیرا فردا صبح من به طرف کربلا حرکت خواهم کرد.
5- دربین راه امام (ع) برشخصی به نام «شقوق» واردمیشود وشبی را درآنجا به سر می برد. یک نفرازعراق آمده است ، امام ازوی اوضاع عراق رامی پرسد واونیز پاسخ می گوید، سپس امام خطبه ای ایراد می فرمایدویادآورمی شودکه:«هرچه خدابخواهد،ماراضی وخشنود وازقضای الهی راضی و سپاسگزاریم سپس اشعاری می خواند(این اشعاریاازخودآن حضرت است یا به آنها تمثل جسته است ) دریکی ازابیات آمده است :
«وان تنس الابدان للموت أنشأت فقتل امرء بالسیف فی ا له »
اگراین بدنها برای مردن آفریده شده اند،چه بهتر که انسان درراه خدا باشمشیرکشته شود.
6- درآخرین سخنرانی وآخرین اتمام حجت ، درروز عاشورا امام فرمود: بدانیدکه این زنازاده ،فرزندزنازاده (یزدبن معاویه) مارابین دوامرقرارداد: بین شمشیر وذلت (کشتن یاذلت راپذیرفتن )،ذلت ازماسخت دوراست وهرگزماذلت رانمی پذیریم.(هیات من الذله)