دعاى بلقیس ملکه سبا
خداوند به سلیمان حکومتى بى نظیر عطا کرد. پرندگان نیز در تسخیر سلیمان بودند. روزى سلیمان در میان پرندگان ، هدهد را ندید. زمانى نگذشت که هدهد باز آمد و گفت : از سرزمین سبا براى تو خبرى آورده ام . در آن جا زنى با امکانات بسیار و تختى عظیم حکم مى راند و مردم آن در برابر خورشید سجده مى کنند.
سلیمان نامه اى به ملکه آن سرزمین مى نویسد و هدهد آن را به مقصد مى رساند. ملکه پس از رایزنى و مشورت با سران ، هدیه اى براى سلیمان مى فرستد که سلیمان آن را نمى پذیرد.
پس از گذشت زمان و مراحلى ملکه به سوى دربار سلیمان بار سفر مى بندد و وارد کاخ سلیمان مى شود و به نشانه توبه و ایمان مى گوید:
رب انى ظلمت نفسى و اسلمت مع سلیمان لله رب العالمین
بارالها، من بر خودم ستم کردم و با سلیمان به خداوند عالمیان ایمان آوردم .
******
پاورقی:1- دعاهاى قرآن - حسین واثقى