دعاهاى حضرت نوح علیه السلام
1. نوح یکى از پیامبران الهى بود که عمرى دراز یافت به گونه اى که عمر او ضرب المثل شده است .
نوح مردم را به خداپرستى و معرفت فرا مى خواند و از بت پرستى و جهالت باز مى داشت . مردم که با عقاید پدران خویش خو گرفته بودند و از اندیشه و تفکر به دور بودند نوح را تهدید کردند که اى نوح اگر از کارت دست برندارى تو را سنگباران مى کنیم .
نوح دست به دعا برداشت و گفت :
رب ان قومى کذبون# فافتح بینى و بینهم فتحا و نجنى و من معى من المؤ منین
پروردگارا! قوم من مرا تکذیب کردند. بین من و آنان داورى کن ، و مرا و کسانى که با من ایمان آورده اند از دست آنان نجات بخش .
خداوند در قرآن کریم مى فرماید: ما نوح و همراهان او را نجات دادیم و دیگران را غرق کردیم .
2. در قرآن کریم یک سوره به نام حضرت نوح آمده است و تمام این سوره مربوط به داستان آن حضرت است . خداى متعال مى فرماید: ما نوح را به سوى قومش فرستادیم پیش از آن که عذاب دردناک به سراغشان آید. او به مردم گفت : من شما را هشدار مى دهم ، خدا را بپرستید و تقواى الهى را پیشه گیرید و مرا اطاعت کنید اگر چنین کنید خداوند شما را مى آمرزد و اجل شما را به تاءخیر مى اندازد .
این پیام و تبلیغ ، مردم را بیدار نکرد و به همین سبب نوح از سر درد با خداوند چنین گفت : بارالها، شب و روز مردم را دعوت کردم و هرچه بیشتر فراخواندم مردم بیشتر گریزان شدند هر گاه آنان را به آمرزش تو دعوت مى کنم انگشت به گوش مى کنند، لباس بر سر مى کشند تا پیام مرا نشنوند و بر کردار خود اصرار مى ورزند. به طور علنى و پنهانى آنان را خواندم و گفتم از پروردگارتان طلب آمرزش کنید چرا که او آمرزنده است اوست که باران بر شما فرو مى فرستد و اموال و پسران به شما مى دهد و باغ ها و نهرها برایتان فراهم مى آورد .
نوح سپس آیات و نشانه هاى حق تعالى را در عالم آفرینش برایشان بازگو کرد. اما باز هم بیدار نشدند و به یکدیگر سفارش مى کردند که از بت هاى خود دست برندارید. آنان در گناهان غوطه ور شدند و سرانجام اهل جهنم گشتند.
در این هنگام نوح دست به دعا برداشت و به پروردگار عرضه داشت :
رب لاتذر على الارض من الکافرین دیارا # انک ان تذرهم یضلوا عبادک ولایلدوا الا فاجرا کفارا # رب اغفرلى ولوالدى و لمن دخل بیتى مؤ منا و للمؤ منین و المؤ منات و لاتزد الظالمین الا تبارا .
بارالها، از کافران بر روى زمین هیچ کسى باقى نگذار. اگر آنان را رها کنى بندگان تو را گمراه مى کنند و به جز تبه کار کافر فرزندى نیاورند. بارالها، مرا و پدر و مادرم و هر مؤ منین را که به خانه ام وارد شود و همه مردان و زنان با ایمان را بیامرز و بر نابودى ستمگران بیفزا.
3. خداوند در سوره قمر مى فرماید: در دوران گذشته قوم نوح بنده ما را تکذیب کردند و گفتند او دیوانه و جن زده است . نوح هم دست به دعا برداشت و خداوند را خواند و چنین گفت :
این مغلوب فانتصر
بارالها، من در هدایت مردم شکست خوردم ؛ تو خود مرا یارى فرما.
4. در سوره مؤ منون آمده است : ما نوح را به سوى قومش فرستادیم ، او به مردم گفت : اى قوم من خداوند را بپرستید به جز او براى شما خدایى نیست ، آیا پروا نمى کنید؟ .
گروه کافران گفتند: نوح چون شما بشر است که مى خواهد بر شما برترى جوید؛ اگر خداوند مى خواست پیامبرى بفرستد فرشتگانى را به پیامبرى مى فرستاد نوح دیوانه است .
در این هنگام نوح دست به دعا برداشت و گفت :
رب انصرنى بما کذبون
خداوند مى فرماید: به نوح وحى کردیم که زیر نظر و راهنمایى ما کشتى ساز، و هر گاه فرمان رسید و آب از تنور فوران کرد از هر یک از حیوانات دو عدد و خانواده ات را سوار بر کشتى کن ، و هر گاه تو و همراهان در کشتى مستقر شدید بگو:
الحمدلله الذى نجینا من القوم الظالمین # و قل رب انزلنى منزلا مبارکا و انت خیرالمنزلین
حمد براى خدایى است که ما را از دست ستمکاران نجات داد وبگو: بارالها، مرا در منزلگاهى مبارک جاى ده (زیرا) تو بهترین فرود آورندگانى .
پیامبر گرامى صلى الله علیه و آله به حضرت على علیه السلام فرمود: اى على هرگاه در جایى منزل کردى بگو: اللهم انزلنى منزلا مبارکا و انت خیر المنزلین ؛ چرا که خیر و خوبى آن منزل روزى تو مى شود و شر و بدى آن از تو دور مى شود
در حدیث اربع مائة که على علیه السلام چهارصد سخن کوتاه و نغز در آداب زندگى و بندگى براى یارانش بیان فرمود، آمده است : هرگاه جایى منزل کردید بگویید: اللهم انزلنا منزلا مبارکا و انت خیرالمنزلین
5. نوح 950 سال در میان مردم تبلیغ یکتا پرستى و پاکى و درستى کرد. اما ده قرن تبلیغ و دعوت آن مردم خفته جاهل را بیدار نکرد و به هوش نیاورد. و از همه بذر توحید و خداپرستى به جز بسیار اندک در دل سخت تر از سنگ آنان جوانه نزد و به بار ننشست افزون بر آن پیامبر الهى را به باد استهزاء مى گرفتند و تهمت هایى که خود شایسته آن بودند به او مى بستند و مؤ منان همراه او را مردمانى پست مى خواندند...
با چنین پیشینه عصیان و تبه کارى است که بفرمان الهى از آسمان باران شدید باریدن مى گیرد و از جاى جارى زمین چشمه ها مى جوشد و سیل و طوفان همه جا را فرا میگیرد.
نوح که از پیش آماده چنین شرایطى است ؛ به مؤ منان و همراهان خود مى گوید تا بر کشتیى که به دست خود او ساخته شده است سوار شوند. نوح به هنگام سوار شدن بر کشتى مى گوید:
بسم الله مجریها و مرسیها ان ربى لغفور رحیم
به نام خداست حرکت و توقف کشتى ؛ به درستى که پروردگارم آمرزنده و مهربان است .
در این هنگام ، آب از آسمان و زمین به هم مى پیوندد و همه جا را مى گیرد و همه نابکاران سیه روز را در کام خود فرو مى کشد در حالى که نوح و همراهانش بر کشتى نجات سوارند و بر سطح آب در حرکتند. وقتى که آب همه جا را فرا گرفت و همه گمراهان لجوج را به کام مرگ کشید فرمان الهى بر توقف باران و جوشش زمین صادر مى شود و کشتى نوح بر کوه (جودى ) آرام مى یابد. در این میانه نوح که پسر نادرستش را در میان غرق شدگان مى بیند دست به دعا برمیدارد و مى گوید:
رب ان ابنى من اهلى و ان وعدک الحق و انت احکم الحاکمین
بارالها، پسرم از خانواده من است (و تو وعده داده بودى که خانواده مرا نجات دهى ) و وعده تو حق است و تو احکام الحاکمین هستى .
خداوند فرمود: اى نوح ، او از خاندان تو نیست ، او ناشایست است آنچه را که به آن آگاهى ندارى از من مخواه ، من تو را پند میدهم ، مبادا از جاهلان باشى .
نوح به خود آمد و گفت :
رب انى اعوذ بک ان اسئلک ما لیس لى به علم ، و ان لاتغفر لى و ترحمنى اکن من الخاسرین
بارالها، من به تو پناه مى برم از این که چیزى را که به آن آگاهى ندارم از تو بخواهم اگر مرا نیامرزى و به من رحم نکنى از زیانکاران خواهم بود.
******
پاورقی:1- دعاهاى قرآن - حسین واثقى