بانگ رحیل
طالبان بهشت کجایند؟!
خداوند رحمان به مردمان مى فرماید:
یَابْنَ آدَمَ!
1. إِذا کانَتِ الْمُلُوکُ تَدْخُلُ النّارَ بِالْجَوْرِ.
2. وَالْعَرَبُ بِالْعَصَبیَّةِ.
3. وَالْعُلَماءُ بِالْحَسَدِ.
4. وَالْفُقَراءُ بِالْکِذْبِ.
5. وَالْتُجّارُ بِالْخیانَةِ.
6. وَالْحُرّاثُ بِالْجَهالَةِ.
7. وَالْعُبّادُ بِالرِّیاءِ.
8. وَالأَْغْنیاءُ بِالْکِبْرِ.
9. وَالْقُرّاءُ بِالْغَفْلَةِ.
10. وَالصُّبّاغُ بِالْغِشِّ.
11. وَ مانِعُ الزَّکاةِ بِمَنْعِ الزَّکاةِ.
فَأیْنَ مَنْ یَطْلُبُ الْجَنَّةَ؟! .
اى فرزندآدم!
1. اگر چنین است که پادشاهان و حاکمان، به خاطر «ستمگرى» به آتش جهنم مى روند،
2. و عربان، به سبب «تعصّب ورزى» و نژادپرستى،
3. و عالمان، به وسیله «حسدورزى»،
4. و فقیران، با «دروغگویى»،
5. و تاجران، با «خیانت ورزى»،
6. و کشاورزان، به خاطر «جهالت» و دانش نطلبیدن،
7. و عابدان، به سبب «ریا ورزیدن در عبادت»،
8. و ثروتمندان به وسیله «تکبّر ورزیدن»،
9. و خوانندگان کتابهاى آسمانى، با «غفلت ورزیدن» [وعدم ژرفنگرى در معانى آنچه مى خوانند]،
10. و رَنگرَزان، با «تقلّب در کارشان»،
11. و زکات نادهندگان، به سبب «ندادن زکات مالشان»،
[اگر اینان به سبب این امور و با این رفتار و کردار، به جهنم مى روند، ]پس، طالبان بهشت، کجایند [و به بهشت روندگان، کیانند]؟!
در هر گام از راههاى این جهان، دامى نهفته است، که رهیدن از آنها هشیارى و بیدارىِ هوشمندانه و زیرکانهاى مى طلبد. به سلامت رساندن «بار امانت» به مقصد نهایى، کیاست و فطانتى عظیم مى خواهد. شیطان و هواهاى نفسانى، هرکس را به گونهاى ویژه مى فریبند، و هرکس مسؤولیت و موقعیتش سنگینتر و خطیرتر باشد، دام فریبش نیز محکمتر و فریبنده تر است.
آدمى اگر به خود وانهاده شود و به دستاویزى استوار و مطمئن چنگ نزند، هلاکت و تباهى اش حتمى است; همچنان که گمراهى کودکِ راهْ ناشناس و بى راهنما.
اللّه! به فریاد منِ بى کس رس **فضل و کرمت یار منِ بى کس بس
هرکس به کسى و حضرتى مى نازد **جز حضرتِ تو ندارد این بى کس، کس
بهترین و استوارترین و مطمئنترین دستاویز و مشعل هدایت، و یا تنها راه نجات آدمیان از مهلکه ها، چنگ افکندن به دامان پر مهر خداوند است و پناه بردن به دژ استوار او. شیطان نیز اعتراف کرده که از فریفتن «مخلَصان»، ناتوان است. آنان که زیر لواى «اللّه» درآیند، از گزند تباهیها در امانند.
قدِ بلند تو را تا به بر نمى گیرم **درخت بختِ مرادم «به بر» نمى آید
مگر به روى دلاراى یار ما، ور نى **به هیچ وجه دگر، کار بر نمى آید
******
از اوج آسمان – على اکبرمظاهرى