بانگ رحیل
امداد الـهى در مسیر پارسایى
خداوند به آدمى مى فرماید:
یَابْنَ آدَمَ!
1. إِنْ نازَعَکَ بَصَرُکَ إِلى بَعْضِ ما حَرَّمْتُ عَلَیْکَ، فَقَدْ أَعَنْتُکَ عَلَیْهِ بِطَبَقَیْنِ، فَأَطْبِقْ وَ لا تَنْظُرْ.
2. وَ إِنْ نازَعَکَ لِسانُکَ إِلى بَعْضِ ما حَرَّمْتُ عَلَیْکَ، فَقَدْ أَعَنْتُکَ عَلَیْهِ بِطَبَقَیْنِ، فَأَطْبِقْ وَ لا تَتَکَلَّمْ.
3. وَ إِنْ نازَعَکَ فَرْجُکَ إِلى بَعْضِ ما حَرَّمْتُ عَلَیْکَ، فَقَدْ أَعَنْتُکَ عَلَیْهِ بِطَبَقَیْنِ، فَأَطْبِقْ وَ لا تَأْتِ حَراماً.
اى فرزندآدم!
1. اگر چشمت، براى نگاه به آنچه بر تو حرام کرده ام، با تو ستیز کرد [و خواست به نگاه حرامت وادارد،] من با دو پوشش [پلکهاى چشم ]تو را یارى کرده ام; پس، چشم فروبند و نگاه نکن.
2. و اگر زبانت براى وادارى ات به گفتن آنچه بر تو حرام کرده ام، با تو ستیز کرد، من با دو پوشش [لبها] تو را مدد کرده ام; پس، دهان فروبند و سخن مگو.
3. و اگر عضو جنسى ات براى واداشتن تو به انجام آنچه برایت حرام کرده ام، با تو به ستیز برخاست، من با دو پوشش، تو را یارى کرده ام; پس،از گناه در گذر و عمل حرام انجام مده.
آفریدگار حکیم، هریک از اعضاى بدن آدمى و هرکدام از غرایز وجودى او را بر اساس حکمت آفریده است. هر یک از اعضا در سیر تکاملى انسان، نقش مخصوصى بر عهده دارند. برخى از اعضا و غرایز، به گونه «خودکار» و بدون اختیار و دخالت آدمى، به ایفاى وظایف خود مى پردازند; اما خداوند، باز هم از سر حکمت، زمام اختیار پاره اى از غرایز و اندامهاى انسان را به دست خود او سپرده است و شیوه کاربرد صحیح آنها را نیز، به وسیله پیامبران و امامان و عقل و الهام فطرى، به وى آموخته است. این تفویض و وانهادن اختیار و انتخاب به انسان، از الطاف و إِنعام گرانقدر خداوندى به آدمى است که بسیارى از آفریدگان دیگر از آن بى بهره اند.
اعطاى این موهبت، نشان لیاقت و کرامت انسان نزد خداوند سبحان است. امّا و صد امّا که در برابر این موهبت گرانسنگِ «حق انتخاب و داشتن اختیار»، دشمنانى غدّار و پرنیرنگ در کمین نشسته اند تا آدمیان را از همین راه «انتخاب و اختیار» به انحراف و تباهى بکشانند و به انواع آلودگیها بیالا یند. ابلیس و هواهاى نفسانى و غرایز شهوانى، در جبه هاى متحّد، به مصاف انسان مى آیند و به ستیز با او برمى خیزند و به فریب وى مى پردازند و مى کوشند تا آدمى را به سوء استفاده از «اختیار خویش» وادارند.
زشتها را خوب بنماید شَرَه** نیست چون شهوت بَتَر ز آفاتِ ره
صد هزاران نام خوش را کرد ننگ ** صد هزاران زیرکان را کرد رنگ
اما خداوند رحمان، آدمى را در این میدان کارزار، بى دفاع و بدون یاور واننهاده است; بلکه براى مهار هر یک از غرایز سرکش، لجامى ویژه در دسترس او نهاده و وى را در رام کردن آنها مدد فرموده است.
دامْ سخت است،مگر یار شود لطف خدا**ورنه آدم نبَرد صرفه ز شیطان رجیم
حسابرسى و کیفر و پاداش در جهان آخرت نیز بر همین اساس است. اگر انسان، توان مهار غرایز و هوسهاى لجام گسیخته را نمى داشت و ناچار به تسلیم در برابر آنها مى بود، دیگر حساب و کتاب و کیفر و پاداش، معنا نداشت.
******
از اوج آسمان – على اکبرمظاهرى