بانگ رحیل
گواهان آدمیان
خداوند به آدمى مى فرماید:
یَابْنَ آدَمَ!
1.مَلا ئِکَتی یَتَعاقَبُونَ بِالَّیْلِ وَالنَّهارِ لِیَکْتُبُوا عَلَیْکَ ما تَقُولُ وَ تَفْعَلُ مِنْ قَلیلِکَ وَکَثیرِکَ.
2. فَالسَّماءُ تَشْهَدُ بِما رَأَتْ مِنْکَ.
3. وَالأَْرْضُ تَشْهَدُ عَلَیْکَ بِما عَمِلْتَ عَلى ظَهْرِها.
4. وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ وَالنُّجُومُ یَشْهَدْنَ عَلَیْکَ بِما تَقُولُ وَ تَفْعَلُ.
5. وَ أَنَا مُطَّلِعٌ عَلى مَخْفیّاتِ خَطَراتِ قَلْبِکَ.
6. وَ لا تَغْفَلْ عَنْ نَفْسِکَ.
7. فَإِنَّ لَکَ فِی الْمَوْتِ شُغْلٌ شاغِلٌ.
8. وَ عَنْ قَلیل أَنْتَ راحِلٌ.
9. وَ کُلُّ ما قَدَّمْتَهُ مِنَ الْخَیْرِ وَالشَّرِ حاصِلٌ بِلا زیادَة وَ نُقْصان.
10. وَ تَسْتَوفی غَداً ما کُنْتَ فاعِ.
اى فرزندآدم!
1. فرشتگانم [که مأموران منند]، شب و روز در پى تواَند و مراقب اعمال تو، تا آن چه را مى گویى و انجام مى دهى، چه کم و چه زیاد، بنویسند.
2. و آسمان ـ نیزـ آنچه از تو ببیند، شهادت مى دهد.
3. و زمین ـ هم ـ به آنچه روى آن انجام مى دهى گواهى مى دهد.
4. و خورشید و ماه و ستارگان ـ نیزـ بر گفتار و کردارت گواهند.
5. و من ـ خود ـ بر اندیشه هاى پنهانى قلبت آگاهم.
6. و [اکنون که چنین است و گواهان گوناگون احاطه ات کرده اند و همگى مراقب تواَند، پس] خودت ـ نیزـ از خویشتن غافل مباش.
7. زیرا مرگ [در پیش است] و گرفتارى فراوان در انتظار تو است [و به توشه بسیار نیازمندى].
8. و هنگامه کوچ و رحلت تو نزدیک است.
9. و آنچه را از پیش فرستاده اى، چه نیکى و چه بدى، بى کم و کاست، آماده است.
10. و فردا[در آینده اى نزدیک]ی آنچه را عمل کرده اى کام درمى یابى.
ما آدمیان در جهانى زندگى مى کنیم که چشمانى تیزبین و همیشه بیدار، نظاره مان مى کنند و تمامى گفتار و رفتار و کردارمان را ـ با دقت و امانتـ ثبت و ضبط مى نمایند. پدیده هاى پیرامون ما، آیت ها و مأموران خداوندند و همگى سمیعند و بصیرند و هوشمند، گرچه با نامحرمان، خاموشند:
جملهْ اجزاء، در تحرّک، در سکون **ناطقان که: «إِنّا إلَیْهِ راجِعُون.»
جملهْ اجزاءِ زمین و آسمان **با تو مى گویند روزان و شبان:
«ما سمیعیم و بصیریم و هُشیم **با شما نامحرمان ما خامُشیم
خامشیم و نعره تکرارمان** مى رود تا پایتخت یارمان.»
چون شما سوى «جمادى» مى روید**آگه از جان «جمالى» کى شوید؟!
و هنگامه برپایى دادگاه عدل الهى، که پرونده هامان گشوده مى شود، حضور مى یابند و بر آنچه دیده و شنیده اند، گواهى مى دهند. و برتر از این همه، خودخداوند، نظاره گرمان است و علاوه بر اعمالمان، بر اندیشه هاى پنهان و موجه اى خفیفى که بر شیارهاى مغز و لایه هاى قلبمان مى گذرد نیز آگاه است و همه را به حساب مى آورد.
اللّه تویى، از دلم آگاه تویى **درمانده منم، دلیل هر راه تویى
گر مورچه اى دم زند اندر ته چاه **آگه زِ دَمِ مورچه در چاه تویى
به یاد داشتن این نظارت فراگیر، سبب هشیارى آدمى مى شود و او را از فرو افتادن در غفلتها و تباهی ها باز مى دارد.
******
از اوج آسمان – على اکبرمظاهرى