کارازنظر اسلام
دراسلام بیکاری مردودومطروداست وکاربه عنوان یک امرمقدس شناخته شده است. درزبان دین وقتی می خواهندتقدس چیزی رابیان کنند،به این صورت بیان می کنندکه خداوندفلان چیزرادوست دارد. مثلاً درحدیث وارد شده است «اٍن الـ ... یٌحب المٌوِمن المُحترِف » .خداوند مومنی را که دارای یک حرفه است وبدان اشتغال دارد،دوست دارد.یااینکه گفته اند: «مَلعونٌ مَن القَی کَلّه عَلَی النّاس» هرکس که بیکاربگردد وسنگینی «اقتصادی» خودرا بردوش مردم بیاندازد ملعون است ولعنت خداشامل اوست...
رباعی زیراز دیوان منسوب به حضرت امیرالمونین علی(ع) است که می فرماید:
لَنقلُ الصَّخرِ مِن قُلَلِ الجِبــــالِ اَحَبٌّ اِلَیَّ مِن مِنَنِ الرِّجـالِ
یَقُولُ الناس لی فی الکَسبِ عارٌ فَاِنَّ العارَ فی ذُلِّ السَّئوالِ
«برای من سنگ کشی ازقله های کوه گواراتر وآسانتر است ازاین که منت دیگران رابدوش بکشم».« به من می گویند: درکاروکسب ننگ است ،ومن می گویم: ننگ این است که انسان نداشته باشدوازدیگران بخواهد».
وازطرفی بامروری به زندگی پیامبر گرامی اسلام(ص) می بینیم که حضرت ازکودکی به کارجدی وسخت عادت کرده بودوتاپایان زندگانی نیز لحظه ای ازجِدوجهد،کار وکوشش بازنماند.
معروف است که قبل ازبعثت ،آن حضرت به کارشبانی اشتغال داشته ودرامرتجارت وخرید وفروش نیز بوده اندوهمچنین پیامبران پیشین نیز ازاین قانون مستثنی نبوده واز چوپانی گرفته تاخیاطی وزره بافی ،نجاری ،بازرگانی وکشاورزی می کرده اندوائمه وپیشوایان بعدازپیامبر اکرم(ص) نیزهمانند مولای متقیان علی(ع) به امرشبانی ، حفر چاه وقنات ،کشاورزی وپرورش نخل وایجاد نخلستان همت نموده و ازطریق همین گونه فعالیتهای اقتصادی بودکه حضرت علی(ع)تعداد بسیارزیادی بنده وبرده راآزاد کرد.
حکایت: شنیده ایدکه بوعلی سینا مدت زیادی ازعمرش رابه سیاست ووزارت گذراند و وزارت چندپادشاه راداشته است. یک وقتی بوعلی باهمان کبکبه ودبدبه ودستگاه وزارتی وغلامها ونوکرها داشت ازجایی عبورمیکرد، به یک کنّاسی برخوردکردکه داشت کنّاسی می کردومستراحی راخالی می نمود. بوعلی هم معروف است که سامعه خیلی قوی داشته وحتی مطالب افسانه واری دراین مورد می گویند. کنّاس باخودش شعری رازمزمه می کرد،صدا به گوش بوعلی رسید.
گرامی داشتم ای نفس از آنت که آسان بگذرد بردل جها نت
بوعلی خنده اش گرفت که این مردداردکنّاسی می کندومنت هم برنفسش می گذارد که من تورا محترم داشتم برای اینکه زندگی توآسان بگذرد. دهنه اسب را کشیدوآمد جلووگفت : انصاف این است که خیلی نفست راگرامی داشته ای ! از این بهتر دیگرنمی شد که چنین شغل شریفی انتخاب کرده ای . مرد کناس از هیکل واوضاع واحوال شناخت که این آقاوزیر است، گفت : «نان از شغل خسیس خوردن به که بارمنت رئیس بردن» وگفت:همین کارمن ازکارتوبهتراست.بوعلی ازخجالت عرق کردورفت.
درپایان باذکر چندجمله مختصر ازبیانات حضرت امام خمینی(ره)دررابطه باکاروکارگر مطلب رابه اتمام می رسانیم.
«کارگران ازارزشمندترین طبقه وسودمندترین گروه درجامعه ها هستند.چرخ عظیم جوامع بشری بادست توانای کارگران درحرکت وچرخش است. حیات یک ملت، مرهون کار وکارگراست. کار خلاصه نمی شودبه جنبش مخصوص وکارگر خلاصه نمی شود به گروهی خاص.