بانگ رحیل
دعوت و اجابت
خداوند سبحان به مردمان مى فرماید:
یَابْنَ آدَمَ!
1. اُذْکُرُونی أَسْتَجِبْ لَکُمْ.
2. اُدْعُونی بِلا غَفْلَة، أَسْتَجِبْ لَکُمَ بِلا مُهْلَة.
3. اُدْعُونی بِالْقُلُوبِ الْخالیَةِ، أَسْتَجِبْ لَکُمْ بِالدَّرَجاتِ الْعالیَةِ.
4. اُدْعُونی بِالاِْ خْلاصِ وَالتَّقْوى، أَسْتَجِبْ لَکُمْ بِالْجَنَّةِ الْمَأْوى.
5. اُدْعُونی بِالْخَوْفِ وَ الرَّجاءِ، أَجْعَلْ لَکُمْ مِنْ کُلِّ أَمْر فَرَجاًوَ مَخْرَجاً.
6. اُدْعُونی بِالاَْ سْماءِالْعُلْیا، أَسْتَجِبْ لَکُمْ بِبُلُوغِ الْمَطالِبِ الاَْ سناءِ.
7. اُدْعُونى فی دارِ الْخَرابِ وَالْفَناءِ، أَسْتَجِبْ لَکُمْ فی دارِ الثَّوابِ وَالْبَقاءِ.
اى فرزندان آدم!
1. مرا یاد کنید، تا پاسختان گویم.
2. مرابدون غفلت بخوانید تا دعایتان را بدون تأخیر و مهلت، اجابت کنم.
3. مرا با قلبهاى خالى [از شرک و آلودگى...]بخوانید، تا شمارا با درجات و مقامهاى عالى اجابت کنم.
4. مرا از سراخلاص و تقوا بخوانید، تا به بهشت جاودان پاسختان گویم.
5. مرا با بیم و امید بخوانید، تا در همه امور برایتان توفیق و گشایش قرارد هم.
6. مرا با نامهاى بلندْمرتبهام بخوانید، تا شمایان را با وصول به خواستههاى ارجمند پاسخ گویم.
7. مرا در این وادى خراب و فناپذیر بخوانید، تا شما را در سراى پاداش و جاویدِ آخرت پاسخ گویم.
از نیازهاى حتمى ما آدمیان، بلکه لازمترین و عالیترین نیازمان، «نیایش» است; مناجات با خداوند، پیوند با پروردگار، گشودن گره دل و افشاى رازهاى نهان و ابراز نیاز در برابر آن مولاى بنده نواز، افکندن خویشتن در دامان پر مهر آفریدگار مهربانتر از مادر، نجواى محرمانه با آن وجود رازدار و رازدان، تضرّع خاشعانه و طلب خاضعانه حوایج خویش از آن ذات اقدس... و آن گاه از لطف بى انتهاى او بهره مند شدن واز جذْبه هاى پرفیض و خلسه آور و سبکبار کننده لقاى محبوب، سرشار گشتن، و جامى از شهد حیات بخش وصال یار نوشیدن، و پر و بال جان را از آلودگی ها و غبارها تکاندن، و جانْ آسوده و سبکبال، بال در بال ملا ئک، از تنگناى خاکستان جهان مادّى، پر کشیدن و بى کرانه ها را درنوردیدن... و به سرمنزل مقصود رسیدن!
«مرغ روح، در حال نیایش، از تنگناى قفس تن رها گشته; پر و بالى در بى نهایت مى گشاید. اگر این پرواز، صحیح بوده باشد، دیگر براى روح، برگشتن و محبوس شدن در همین قفس خاکى، امکان پذیر نخواهد بود; زیرا پس از چنین پروازى، کالبد خاکى او همچون رصدگاهى است که به سوى بى نهایت نصب شده و دیده از نظاره به آن بى نهایت نخواهد پوشید.»
دعا و نیایش و مناجات، شکلهاى گوناگون دارد; هم از راز و نیاز عاشق و عابد، سخن مى رود و هم از ناز و عطاى معشوق و معبود.در نیایش،اُنس و محبّت و خوف و خشیت، درهم مى آمیزند; هم نیازهاى معیشتى و زندگانى این جهانى خواسته مى شود و هم مطلوب هاى آرمانى و آن جهانى; هم معرفت پروردگار تحصیل مى گردد و هم کرامت انسانى فراهم مى آید.
البته، در بخش خواسته ها، نباید توقّع داشت که هر چه ما از خداوند ی طلب مى کنیم، به همان صورت و بى کم و کاست و کام مطابق دلخواه ما، عطایمان فرماید; بلکه وظیفه ما دعا و تضرّع و نیایش است و امّا اختیار عطا و اندازه و چگونگى آن، به دست خداوند است.
او مصلحت ما را بهتر مى داند. شاید برخى از خواسته هاى ما، [به واقع ]به زیانمان باشد و یا اکنون زمان و زمینه برآورده شدنشان نرسیده و فراهم نشده باشد و... امّا آنچه حتمى است، این است که اگر دعا و نیایش ما از سر اخلاص و معرفت باشد، قطعاً نتیجه مى دهد; چه دعا براى نیازهاى مادّى و چه معنوى.
گفت آن اللّه تو، لبیک ماست **و آن نیاز و درد و سوزت، پیک ماست
حیله ها و چاره جویى هاى تو**جذب ما بود و گشاد این پاى تو
ترس و عشق تو، کمند لطف ماست **زیر هر یاربّ تو، لبیک هاست
و نیز پاره اى دعاهایمان که در این جهان به اجابت نمى رسد، خداوند حکیم آنها را براى آخرتمان ذخیره مى کند و در آن جهان به گونه اى بهتر، عطایمان مى فرماید. انشاءاللّه.
تو کار بندگى چو گدایان به شرط مزد مکن **که خواجه خود روش بنده پرورى داند
******
از اوج آسمان – على اکبرمظاهرى