بانگ رحیل
هشدار پروردگار!
خداوند به آدمى مى فرماید:
یَابْنَ آدَمَ!
1. تَسْأَ لُنی فَأَمْنَعُکَ، لِعِلْمی بِما یَنْفَعُکَ.
2. ثُمَّ تُلِـحُّ عَلَیَّ بِالْمَسْأَلَةِ، فَاُعْطیکَ ما سَأَلْتَ.
3. فَتَسْتَعینُ بِه عَلى مَعْصیَـتی.
4. فَأَهُمُّ بِهَتْکِ سِتْرِکَ فَتَدْعُونی، فَأَسْتُرُ عَلَیْکَ.
5. فَکَمْ مِنْ جَمیل أَصْنَعُ مَعَکَ، وَ کَمْ مِنْ قَبیح تَصْنَعُ مَعی؟!
6. یُوشِکُ أَنْ أَغْضَبَ عَلَیْکَ غَضْبَةً لاأَرْضى بَعْدَها أَبَداً!
اى فرزندآدم!
1. از من درخواست مى کنى [و خواسته هایى مى طلبى] امّا از تو دریغ مى دارم; زیرا من به آنچه برایت سودمند [و یا زیانبار] است آگاهم.
2. سپس بر خواسته ات اصرار مى ورزى، پس آن گاه آنچه را خواسته اى عطایت مى کنم.
3. سپس از آنچه عطایت کرده ام، در راه معصیت من بهره مى برى [و از آن نعمت، سوء استفاده مى کنى و آنرا در راه نافرمانى ام به کار مى گیرى].
4. پس آن گاه به پرده درى [و مجازات] و رسوایى ات همّت مى گمارم; امّا تو مرا مى خوانى [و به تضرع و پوزش، طلب بخشایش و عفو مى نمایى] و من بر تو پرده پوشى مى کنم و رسوایت نمى سازم.
5. چقدر با تو خوبى مى کنم و چقدر با من بدى مى کنى؟!
6. [از خشم و قهر من پروا گیر و به راه صلاح و صواب بازگرد، و گرنه] نزدیک است که چنان بر تو خشمناک شوم که پس از آن دیگر هرگز از تو راضى و خشنود نگردم!
بینش بسیارى از ما آدمیان، در باب دعا و نیایش، بینشى ناصواب و نادرست است; به این گونه که: مى پنداریم «دعا» یعنى خواستن نیازهاى شخصى و معیشتى از خداوند و بس. و نیز، هرچه ما از خدا خواسته ایم باید به همان گونه و بى کم و کاست عطایمان کند، و اگر نکرد، معلوم مى شود که به ما عنایتى ندارد و دعایمان مستجاب نگشته و سودى به حالمان ندارد!...
این نگرشِ خطا، زیانمند است و اى بسا که سبب ناامیدى و رمیدگى آدمى از درگاه خداوند گردد و یا حوادث و مسائلى دل آزار و مصیبت بار در زندگى انسان پدید آورد.
ما بندگان که از آینده مان بى خبریم و مصلحت و مفسدت خویش را به خوبى نمى دانیم، همان بهتر که زمام همه امور و شؤون حیاتمان را به خداوند بسپاریم و در دعاها و خواسته هامان نیز «مصلحت اجابت» را به خداى رحمان وانهیم. البته خدا خود به دعا دعوتمان فرموده و وعده اجابت نیز داده است و وعده او حق است و تخلّف ناپذیر; امّا ما چون به اسرار غیب آگاه نیستیم، وظیفه خویش را که همانا دعا کردن است باید انجام دهیم و اجابت را که همانا لطف خداوند است به او واگذاریم.
«چون نه اى آگاه از اسرار پنهان، غم مخور.»
و امّا مطلب فراتر و عالیتر آن است که: دعا و نیایش، فى نفسه و به خودىِ خود و با قطع نظر از اجابت یا عدم اجابت آن، مطلوب و بلکه واجب است. و نیز اینکه: در دعاهامان به خواسته ها و نیازهاى معیشتى اکتفا نکنیم; بلکه خویشتن و آرمانهایمان را فراتر ببریم و مطلوب هاى «فرامعیشتى» را بطلبیم و باز هم بیشتر اوج گیریم و محبوب و مطلوب نهایى، یعنى خودِ خداوند را بجوییم! او را که بیابیم همه چیز داریم: «چون که صد آید، نود هم پیش ماست!». به فرموده امام حسین(علیه السلام):
«ماذا وَجَدَ مَنْ فَقَدَکَ وَ مَاالَّذی فَقَدَ مَنْ وَجَدَکَ :
آن که تو را باخت، چه دارد؟! و آن که تو را یافت، چه ندارد؟!»
لذت انس با خداى مهربان و چشیدن حلاوت لقاى او و درک هم نشینى با محبوب و هم سخنى و راز و نیاز نجواگونه با وى، از تمامى نعمتهاى هستى، ارزنده تر است.
یارب! ز تو آنچه من گدا مى خواهم **افزون ز هزار پادشا مى خواهم
هرکس ز درِ تو حاجتى مى طلبد**من آمده ام از تو، تو را مى خواهم!
******
از اوج آسمان – على اکبرمظاهرى