حضرت ایت الله مرعشی نجفی (رحمه الله علیه )یک روزی،
جلوی آب انبار سیدعرب (نزدیک بازار قم) دیده بودند که یک
پاسبان در حال کشیدن چادر از سر یک زن است و زن به داخل
آبانبار می افتد. در این حین، ایت الله مرعشی یک سیلی به آن پاسبان میزند که بعد از آن معلوم میشود که رئیس نظمیه قم بوده است. پس از این سیلی، آن فرد ایشان را تهدید میکند و
میرود. مردم به ایشان میگویند که او رئیس نظمیه بوده است و مطمئنا با شما برخورد خواهد کرد. ایشان همان موقع به حرم میروند و به حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) میگویند: ما برای اسلام این کار را کردیم، یک موقع برایم مشکلی پیش نیاید. همان شب،رئیس نظمیه که بر بالای پشت بام بازار به دنبال برداشتن چادر از سر زنان بود، از نورگیربالای سقف بازار میافتد و میمیرد.