یادی ازشهیدثالث
اومحمدتقى مجتهد قزوینى بود که در سال 1264 ه.ق در نیمه شب ، در محراب مسجد به دست بابى ها مجروح شده و سپس به شهادت رسید.
این عالم بزرگوار برادرى داشت به نام ملا صالح که او نیز از علماى قزوین بود، ملا صالح دخترى به نام زرین تاج داشت که در زیبایى چهره و اندام کم نظیر بود، این دختر همسر پسر عمویش ملا محمد (پسر محمد تقى شهید) گردید.
زرین تاج نزد پدر و عمویش مشغول تحصیل علوم حوزوى گردید، ولى متاءسفانه در پایان تحصیل پیرو مذهب شیخیه و از مریدان سید کاظم رشتى شد، سپس با اینکه داراى دو یا سه فرزند شده بود، در سال 1259 ه.ق شوهر و فرزندان را رها کرد، و براى دیدار سید کاظم رشتى عازم کربلا شد، در آنجا با خبر شده که سید کاظم از دنیا رفته ، با شاگردان سید کاظم محشور بود و سرانجام از مریدان سید على محمد باب گردید و رسما بابى شد، به قدرى در نزد سید على محمد باب (موسس فرقه بابیه ) مقرب گردید که سید على محمد، کتابى به نام احسن القصص در تفسیر سوره یوسف نوشت . در چندین مورد نام او را به عنوان (قرهالعین )ذکر کرد و علاقه مفرط خود را به او ابراز نمود، و لقب قرة العین را سید على محمد باب به او داد و گفت او نور چشم من است .
قرة العین سه سال بعد از سفر به عراق ، به ایران بازگشت و به قزوین و به خانه پدرش ملا صالح وارد شد، ولى به شدت مورد اعتراض پدر و عمویش قرار گرفت ، و آنها او را از روش شیخیگرى و بابیگرى برحذر داشتند. شهید ثالث سابقه مبارزه با شیخیگرى و بابیگرى داشت و در این راستا کوشش بسیار نموده بود، و همین موجب شد که بابى ها نقشه قتل ملا محمد تقى قزوینى عموى قرة العین را طرح کردند (و به عقیده بعضى ، طراح اصلى قتل او خود قرة العین بود که حاضر شد عمویش را بکشند).
مرحوم آیة اللّه ملا محمد تقى قزوینى نیمه هاى شب براى خواندن نماز شب به مسجد رفت ، مسجد خلوت بود، در حال سجده به خواندن مناجات خمسة عشر اشتغال داشت ، ناگهان چند نفر بابى به مسجد ریختند، نخستین بار نیزه اى بر پشت گردن او فرو بردند، سپس نیزه اى به دهان او فرو کردند، سپس هشت زخم وخیم بر بدنش زدند و گریختند، او براى رعایت نجس نشدن مسجد، خود را با زحمت بسیار تا در مسجد رساند و همانجا بى هوش شد، او را به خانه اش بردند و پس از دو روز به شهادت رسید، مرقد مطهرش در قزوین در نزدیک بارگاه ملکوتى امامزاده حسین علیه السلام به عنوان قبر شهید ثالث ، معروف و زیارتگاه شیفتگان حق و حقیقت است .
سرانجام قرة العین در عصر ناصرالدین شاه ، با عده اى دستگیر و اعدام شدند.1
******
پاورقی:سرگذشتهای عبرت انگیز