پیشگوئیهای حضرت علی(ع)
شماقصدشورش داریدنه عمره
دو روز بعد ازاینکه خبر نارضایتى عایشه از حضرت امیر علیه السلام و بهانه کردن خون عثمان را براى شورش بر حضرت على علیه السلام ، به گوش طلحة و زبیر رسید و اینکه عایشه مردم را براى خونخواهى عثمان تحریک مى کند و عده اى از عمال عثمان نیز اموال مسلمانان را برداشتند و براى موفقیت این شورش با خود به مکه آورده اند، آنان دو موقعیت را مغتنم شمردند و تصمیم گرفتند به ناراضیان ملحق شوند و براى توجیه سفر ناگهانى خود به نزد حضرت امیر علیه السلام در خلوت آمدند .
گفتند: یا امیرالمؤمنین مدتى است که توفیق انجام عمره را پیدا نکرده ایم ، اجازه بده براى انجام عمره به مکه رویم .
حضرت فرمود: بخدا سوگند تصمیم عمره ندارید، بلکه تصمیم حیله و مکر دارید و مى خواهید به بصره (پایگاه اصلى ایشان که بعدا در آن مستقر شدند) بروید.
آن دو گفتند: خدایا آمرزش تو را خواستاریم ، ما هدفى جز عمره نداریم ، حضرت فرمود: به خداوند عظیم سوگند یاد کنید که در کار مسلمانان فساد نکنید و بیعتى را که با من کرده اید نشکنید و دنبال فتنه و آشوب نباشید، آن دو در زبان پذیرفتند و سوگندهاى شدید و غلیظ یاد کردند، و چون بیرون رفتند به ابن عباس برخورد کردند، از آنها پرسید: آیا حضرت به شما اجازه داد؟ گفتند: آرى ، و چون به نزد حضرت آمد.
حضرت به او فرمود: اى پسر عباس ، خبر دارى ؟ گفت : طلحة و زبیر را دیدم ، حضرت فرمود: از من اجازه خواستند به عمره روند، من بعد از گرفتن سوگندهاى محکم بر اینکه مکر و حیله نکنند و پیمان شکنى ننمایند و فسادى بر پا نکنند، به آنها اجازه دادم ، بخدا سوگند اى پسر عباس من مى دانم که اینها جز آشوب گرى تصمیمى ندارند، گویا (مى بینم ) آن دو را که به مکه رفته اند تا براى جنگ با من تلاش کنند همانا آن خائن فاجر یعلى بن منبه (استاندار عثمان در یمن ) اموال عراق و فارس را برده است تا در آن جهت خرج کند، و بزودى این دو مرد در کار (حکومت من ) فساد مى کنند و خون پیروان و یاوران مرا مى ریزند.
ابن عباس گفت : اى امیرالمؤمنین اگر شما این را مى دانى ، چرا به آنها اجازه مى دهى ؟ چرا آنها را حبس نکردى و به زنجیر نکشیدى تا شرّ آنها از مسلمانان کوتاه شود؟
حضرت فرمود: اى پسر عباس ، مى گوئى من به ستم پیشدستى کنم ، و بدى را قبل از نیکى مرتکب شوم ، و با گمان و تهمت کسى را مجازات نمایم و یا مردم را به کارى قبل از آنکه مرتکب شوند مؤ اخذه کنم ، نه بخدا سوگند، اگر چنین کنم نسبت به پیمانى که خداوند در مورد عدالت از من گرفته است ، عدالت نکرده ام .
اى پسر عباس ! من در حالى به آنها اجازه دادم که مى دانم چه انجام خواهند داد ولى من به خداوند تکیه مى کنم بر علیه آن دو، بخدا سوگند که آن دو را خواهم کشت و گمانشان را ناکام مى کنم و هرگز به آرزوى خویش نخواهند رسید، و خداوند آنها را بخاطر ظلمى که بر من مى دارند و پیمان شکنى کرده و بر من شورش مى کنند مجازات خواهد کرد. 1
******
منبع: کتاب پیشگوئیهای حضرت علی(ع)