قضاوتهای حضرت علی(ع)
توطئه اى که فاش گردید
در زمام خلافت عمر دو نفر امانتى را نزد زنى به ودیعت گذاشتند و به
وى سفارش نمودند که تنها با حضور هر دوى آنان ودیعه را تحویل دهد.
پس از مدتى یکى از آن دو به نزد زن رفته مدعى شد که دوستش
مرده است و ودیعه را مطالبه نمود. زن در ابتداء از دادن سپرده امتناع
ورزید ولى چون آن مرد زیاد رفت و آمد مى نمود و مطالبه مى کرد،
ودیعه را به وى رد کرد. پس از گذشت زمانى مرد دیگر به نزد زن آمده
خواستار ودیعه گردید، زن داستان را برایش بازگو نمود که نزاعشان در
گرفت ، خصومت به نزد عمر بردند، عمر به زن گفت : تو ضامن ودیعه
هستى . اتفاقا امیرالمومنین علیه السلام در آن مجلس حضور داشت ،
زن از عمر خواست تا على(ع) بین آنان داورى کند، عمر گفت :
یا على! میان آنان قضاوت کن .امیرالمومنین علیه السلام به آن مردرو
کرد و فرمود:مگر تو و دوستت به این زن سفارش نکرده ایدکه سپرده
را به هر کدامتان به تنهایى ندهد،اکنون ودیعه نزد من است،برو دیگرى
را به همراه خود بیاور و آنرا تحویل بگیر،و زن را ضامن ودیعه نکردواز این
راه توطئه آنان را آشکار نمود؛ زیرا آن حضرت علیه السلام مى دانست
که آن دو با هم تبانى کرده و خواسته اند هر دو نفرشان از زن مطالبه
کنند تا او به هر دو غرامت بپردازد.
نیرنگ زنى حیله گر
زنى فتنه گر شیفته و دلباخته نوجوانى از انصار گردید،
ولى هر چه کوشید جوان پرهیزکار را جلب توجه و عطف نظر
کند نتوانست ، از این رو در صدد انتقامجویى بر آمده و تخم مرغى
را شکسته باسفیده آن جامه خود را از بین دو ران آلوده ساخت
و بدین وسیله جوان پاکدامن را متهم کرده او را نزد عمر برد و
گفت : اى خلیفه ! این مرد مرا رسوا نموده است .
عمر تصمیم گرفت جوان انصارى را عقوبت دهد، مرد پیوسته سوگند
یاد مى کرد که هرگز مرتکب فحشایى نشده است و از عمر
مى خواست تا در کار او دقت و تحقیق نماید، اتفاقا امیرالمومنین
علیه السلام در آنجا نشسته بود، عمر به آن حضرت علیه السلام
رو کرده و گفت : یا على ! نظر شما در این قضیه چیست ؟
آن حضرت به سفیدى جامه زن به دقت نظر افکنده وى را متهم نموده
و فرمود:آبى بسیار داغ روى آن بریزند و چون ریختند سفیدى جامه
بسته شد، پس امام علیه السلام براى فهماندن حاضران اندکى از آن
را در دهان گذاشت وچون طعمش را چشیدآن را به دورافکندو سپس
به زن رو کرده ، او را سرزنش نمود تا این که زن به گناه خود اعتراف
نمود و از این راه مکر و خدعه زن را آشکار کردو به برکت آن حضرت ،
مرد انصارى از عقوبت عمر رها گردید.