بی بی شطیطه؛ پیرزنی از تبار خوبیها
«شطیطه زنی از قبیله قدیسان و هم تبار با پرواپیشگان که به پایمردی خلوص و ناب اندیشی و دینمندانه زیستن در نیشابور قرن دوم هجری، به عنایت و کرامت ویژه هفتمین خورشید امامت حضرت امام موسی کاظم جاودان یاد شد. از میان انبوه وجوه و کالای سنگین و رنگین که به عنوان سهم امام به مدینه فرستاده شد، تنها نقدینه یک درهمی و دسترشت چهار درهمی شطیطه نیشابوری شرف قبول یافت و نیکنامی و خوش فرجامی او را که هم اینک در زیر سقف این بقعه در شمال غرب نیشابور آرمیده است در تاریخ روزگار رقم زد».
بقعه و بنای آرامگاه بی بی (بانو) شطیطه
«بانو شطیطه، یکی از زنان فاضل نیشابوری و مورد عنایت خاص امام موسی کاظم (ع) در قرن دوم هجری بوده که اکنون بنای آرامگاهش در میدانی به نام همین بانو، در انتهای غربی خیابان امام خمینی در غرب شهر نیشابور واقع شده است.
از تاریخ اولین بنا یا آرامگاه ساخته شده بر مزار بانو اطلاع دقیقی در دست نیست، ولی احتمال می رود پس از تجدید حیات شهر در بعد از زلزله ی ویرانگر سال 808 هـ .ق، بنای یادبود دیگری بر مزار بانو احداث گردیده و آن نیز در طی سال های بعد مسلما بارها تعمیر و بازسازی شده است.
آخرین بنا، بنایی چهار گوش، مسقف (خانه) و کوچک از خشت و گل بوده که در گوشه ی یک قبرستان قدیمی واقع شده و قدمتی حدود 200 تا 300سال داشته است. در قسمت مرکزی آن بنا، یک سنگ لوح کوچک، که احتمالا نام بانو برآن حک بوده ـ و بر بالای آن یک دیوار (احتمالی) عمودی سفید رنگ به شکل طاق نما وجود داشته است.
آن بنای چهار گوش تا سال 1359 هـ . ش باقی بود تا این که بقعه ی کنونی بانو شطیطه، در همان سال به همت مرحوم حاج عباس ترقی و جمعی از خیرین منطقه و شهرستان ساخته شد. قبرستان قدیمی اطراف بقعه نیز در سال 1372 با اجرای طرح ساماندهی شهری (در محله ی رسولی ـ سرآب کوشک) به یک فضای سبز عمومی یا میدان شهری تبدیل شد. که با توجه به قرار گرفتن آرامگاه بانو در مرکز آن، به میدان بی بی شطیطه معروف گردید.
بنای فعلی آرامگاه شطیطه دارای پلان (طرح) 6 ضلعی با 12 غرفه ی کوچک در طرفین آن است، در ورودی اصلی، با اتصال دو غرفه، به آرامگاه از جانب جنوب غربی و مصالح به کار رفته در آن شامل آجر، خشت قالبی تراش، گچ، سیمان و آهن و روکار نمای بیرونی بنا از سنگ مرمر و آجر سفال می باشد. مهم ترین تزئینات آرامگاه نیز شامل آینه کاری نمای داخلی گنبد و دو کتیبه ی کاشیکاری شده در دو طر در ورودی اصلی، در جنوب غربی، به آرامگاه است. در کتیبه ی جانب شرقی، سمت راست، تاریخ تولد و در کتیبه جانب غربی، تاریخ وفات یا شهادت چهارده معصوم (ع) به تاریخ هجری قمری نوشته شده است».
امانت شطیطه
«خلاصه شده قضایای بی بی شطیطه»، به استناد متن صفحه 260 جلد 2 منتهی الآمال
«شیعیان نیشابور، محمد بن علی نیشابوری را که عازم مدینه منوره بود 30 هزار دینار و پنجاه هزار درهم و 3 هزار پاره جامه دادند که به نزد امام زمانشان حضرت موسی الکاظم (ع) تقدیم کند و شطیطه که زن مومنه ای بود یک درهم صحیح و پاره ای از خام که خود رشته بود و 4 درهم ارزش داشت آورد و گفت «ان الله لا یستحیی من الحق» از دادن حق امام اگر کم هم باشد نباید حیا کرد. و علماء شهر هم جزوه ای مشتمل بر 70 صفحه، که 70 سوال علمی بر صدر هر صفحه نوشته بودند تا در ذیل آن پاسخ نوشته شود به حامل دادند و به او گفتند امام برحق آن است که این سوالات بسته و لاک و مهر شده را بدون اینکه باز شود پاسخ نویسند.
محمد نیشابوری با وسائل نقلیه آن زمان که کجاوه یا شتر بوده طی طریق کرد و پس از ماهها با محموله ها وارد مدینه شد و با خود زمزمه می کرد «رب اهدنی الی سواء الصراط» ناگاه پسری را پیش روی خود دید که می گوید اجابت کن کسی را که می خواهی، و هدایت نمود او را به خانه حضرت موسی ابن جعفر (ع)، محمد نیشابوری با عرض سلام وارد شد. حضرت ضمن پاسخ سلام و اکرام فرمود: ای محمد بن علی نیشابوری جواب سوالات 70 جزوه ای که نزد تو است نوشته ایم پس بیاور امانت شطیطه را که وزن آن یک درهم و دو دانق است و بیاور پاره خام او را که در پشتواره 2 برادری است که اهل بلخ اند، محمد نیشابوری گفت از شنیدن فرمایشات امام، عقل از سرم پرید و امر حضرت را فوراً اطاعت کردم، پس حضرت امانات شطیطه را قبول و فرمودند: « ان الله یستحیی من الحق»، و امر فرمود برسان به شطیطه سلام مرا او بده به او این امانات و همیان را که در آن 40 درهم است و بگو برای تو شقه ای از گفته های خودم را که پنبه اش از قریه صیداء متعلق به بی بی فاطمه زهرا (س) است و خواهرم حلیمه دختر حضرت صادق (ع) آنرا رشته است و بگو به شطیطه که تو زنده می باشی 19روز پس وصول شقه و دراهم، پس 16 درهم آنرا خرج خودت کن و 24 درهم آنرا صدقه خودت و آنچه لازم شود و من نماز تو را خواهم خواند بر جنازه تو، و به محمد نیشابوری فرمود در آن هنگام که مرا به نماز دیدی کتمان کن که بهتر نگاه می دارد ترا.
حضرت فرمودند: برگردان بقیه مالها را به صاحبان آن و مرا رخصت دادند، محمد نیشابوری که خود را تنها یافت فوراً حواسش متوجه سوالات لاک و مهر شده شد، دید لاک و مهر آنها سالم است یکی را برای نمونه باز کرد و جواب آنرا نوشته یافت، خواند: نوشته بود مردی نبش قبر کرده و سر مرده را برید و کفن او بدزدید حکم چیست ج. دست آن مرد به جهت دزدی بریده شود سپس لازم می شود او را صد اشرفی برای بریدن سر میت زیرا که ما قرار دادیم مرده را به منزله بچه در شکم مادر قبل از دمیدن روح. محمد نیشابوری در بازگشت نیشابور، هنگام پس دادن اموال به صاحبان آن دریافت که آنها فتحی مذهب شده اند؟ لذا امانات شطیطه را به او رسانید و در فاصله 19روز رخ داد آنچه حضرت فرموده بودند».