فخر کاینات
ای آن که جلوهای ز جمال خدا تویی
فرزند فاطمه، حسن مجتبی، تویی
پور علی و سبط نبی، فخر کاینات
نور و سرور چشم و دل مرتضی، تویی
میلاد تو به نیمهی ماه خدا بود
یعنی که جلوهای ز کمال خدا تویی
حسنت چنان شبیه پیمبر بود، که من
در بحر حیرتم که مگر مصطفی تویی؟!
بعد از علی به مسند حق، بهر مسلمین
رهبر تویی، امام تویی، پیشوا تویی
شادیفزای خانهی وحیی، که بر نبی
آن کوثری که کرد خدایش عطا، تویی
هنگام رزم، همچو علی تیغ میزنی
هنگام صلح، مظهر صلح و صفا تویی
در راه پایداری قرآن، ز دست خلق
آن کس که خورد خون جگر سالها، تویی
آن قهرمان، که با همهی قدرت از عدو
بهر خدا شنید بسی ناسزا، تویی
در بحر پرتلاطم و طوفان حادثات
در کشتی نجات بشر، ناخدا تویی
صلح تو شد، مقدمهی نهضت حسین
بنیانگذار واقعهی کربلا، تویی
«خسرو» به غیر درگه تو رو کجا کند؟
ای آن که با ضمیر همه آشنا تویی(1)
******
پاورقی:1- شعرازسیدمحمدخسرونژاد