حماسه غدیر
پیامبرصلی الله علیه وآله، پس از پایان حج، فرمان حرکت صادر کرد. کاروان وقتی به سرزمین «رابغ» بین راه مکه و مدینه در سه میلی «جُحفه» رسید، امین وحی، در نقطهای به نام غدیر خم، بر رسول رحمت نازل شد و او را با آیات الهی مورد خطاب قرار داد:
«یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللّهَ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ»[1] ؛
ای پیغمبر، آن چه از خدا بر تو نازل شد به خلق برسان که اگر نرسانی تبلیغ رسالت و اداء وظیفه نکردهای و خدا تو را از شرّ مردمان محفوظ خواهد داشت و دل قوی دار که خدا کافران را راهنمایی نخواهد کرد.
دستور توقف صادر شد. پیامبرصلی الله علیه وآله نماز جماعت ظهر را اقامه فرمود. آن گاه بر روی نقطه بلندی که از جهاز شتر ترتیب داده شده بود، ایستادند و با صدایی رسا، خطبهای بلیغ بیان فرمودند.
پیامبرصلی الله علیه وآله دست حضرت علیعلیه السلام را گرفت و آن قدر بلند کرد که سفیدی زیر بغل هر دو برای مردم نمایان گشت و او را به همه مردم معرفی نمود.
پیامبرصلی الله علیه وآله فرمود: ای مردم، آیا میدانید که خداوند ولی و سرپرست من است و من ولی و سرپرست شما مؤمنان هستم؛ و من نسبت به جانهای شما از خودتان سزاوارترم؟
همگی پاسخ دادند: چنین است ای پیامبر خدا.
سپس فرمود: علی به پاخیز.
آنگاه فرمود: «من کنت مولاه فعلی مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه»؛
هر کس من ولی و سرپرست او هستم علی بنابیطالبعلیه السلام بر او ولایت دارد؛ بار خدایا دوستبدار هر که علی را دوست دارد، و دشمن بدار هر که علی را دشمن میدارد...[2] .
صدای تکبیر پیامبر برخاست و افزود.
خدا را سپاسگزارم که آیین خود را کامل کرد و نعمت خود را به پایان رساند و به ولایت و جانشینی علی پس از من خشنود شد.
دسته دسته مسلمانان برای تبریک و بیعت به دیدار علی شتافتند[3] .
×××××××
1-مائده5،آیه163---- 2- ارشاد،ص182-183
3-دراستنادواهمیت غدیرهمین نکته بس که 110نفرازاصحاب رسول خدا (ص)آن رانقل کرده اند.