پیامبر و جانشینی حضرت علی(ع) قبل از واقعه غدیر
روایات شیعه و سنی و نیز گزارش های تاریخی بیانگر این است که پیامبر اکرم (ص) قبل از واقعه غدیر خم، بارها در رویدادها و مناسبت های گوناگون به جانشینی امیر مؤ منان علی (ع) اشاره داشته اند که برخی از آنها عبارتند از:
دعوت خویشاوندان و جانشینی علی (ع): رسول خدا(ص) مساءله جانشینی علی (ع) را در همان روزهای اوّل دعوت مطرح کرد.
براساس نقل تاریخ، پس از آنکه آیه شریفه (وَ اَنْذِرْ عَشیرَتَکَ الاَْقْرَبینَ) [1] نازل شد، پیامبر(ص) به علی (ع) دستور داد تا میهمانی ترتیب دهد و چهل مرد از فرزندان عبدالمطلب را دعوت کند.
پیامبر(ص) در خاتمه میهمانی فرمود: (کدام یک از شما مرا در این راه کمک می کند تا برادر، وصی، وزیر، و وارث وظیفه من پس از من باشد.)
از میان جمعیت تنها حضرت علی (ع) برخاست و گفت: (ای رسول خدا! من تو را یاری می کنم.) پیامبر(ص) فرمود: (بنشین، پس تو برادر، وصی، وزیر، وارث و جانشین منی پس از من.) [2] .
حدیث منزلت: هنگامی که رسول خدا(ص) عازم جنگ تبوک بود، حضرت علی (ع) را به جانشینی خود در مدینه تعیین کرد. منافقان که از این امر نگران بودند، شایع کردند که پیامبر(ص)، علی (ع) را به دلیل بی مهری نسبت به وی با خود همراه نبرده است. علی (ع) برای اثبات بی پایگی سخن منافقان، به سرعت نزد پیامبر(ص) رفت و موضوع را با او در میان گذاشت. رسول خدا(ص) فرمود:
برادر من! به جای خود باز گرد. زیرا مدینه اصلاح نپذیرد، جز به بودن من یا تو. چه آنکه تو جانشین منی در میان خاندان و هجرتگاه و فامیل من. آیا خشنود نیستی ای علی از این که تو نسبت به من همانند هارون باشی نسبت به موسی، جز اینکه پیغمبری پس از من نیست؟ [3] .
اعزام علی (ع) به یمن: رسول خدا(ص) در سال نهم هجری سپاهی را به فرماندهی علی (ع) به یمن اعزام کرد تا بتخانه (فُلس) را ویران سازد. آن حضرت هنگام اعزام علی (ع) سخنانی فرمود که بر جانشینی علی (ع) پس از وی دلالت دارد. امام باقر(ع) می فرماید:
رسول خدا(ص) علی (ع) را به سوی یمن فرستاد و فرمود: علی ستمگر نیست و برای ستمکاری آفریده نشده است. همانا بعد از من ولایت برای علی است و حکم، حکم او، و گفته، گفته اوست و ولایت و گفته و حکم او را جز کافر رد نمی کند و بجز مؤ من به ولایت و گفته و حکم او رضایت نمی دهد. [4] .
××××××
1- شعرا،آیه214
2- ارشادمفید،ص111
3- همان،ترجمه رسولی محلاتی،ج1،ص123
4- اثباة الهداة،حرعاملی،ج3،ص315