مراقبات ماه مبارک رمضان(مبحث هشتم)
دعا براى درک شب قدر و فطر
از مهمترین دعاها در ماه رمضان ، دعاى زیاد براى توفیق عبادت شب قدر و شب فطر، از اول ماه تا رسیدن این دو شب است . اگر در دعاى خود راست بگوید، کریم متعال دعاى او را رد ننموده و به این خیر بزرگ مى رسد. خیرى که در قرآن کریم آمده و سزاوار است مؤ من جهت اطمینان از رسیدن به آن ، یک سال شب زنده دارى نموده و به عبادت مشغول باشد، و چرا چنین نکند در حالى که در قرآن کریم تصریح شده است که آن بهتر از هزار ماه است و هزار ماه بیش از هشتاد سال مى باشد. پس کسى که عمل یک سال را بجا آورد و به پاداش هشتاد سال برسد از برندگان خوشبخت مى باشد؛ چه رسد به این که با دعاى توفیق عبادت شب قدر در کمتر از یک ماه به این پاداش دست یابد.
کسى که همتى به این مقدار کم نیز براى درک شب قدر در خود نبیند، ایمان او مریض است ؛ که باید آن را معالجه نماید.
شب عید فطر و روز آن نیز همین قدر اهمیت دارد. از امام سجاد (علیه السلام ) روایت شده است که مى فرمودند: ((این شب کمتر از آن شب - یعنى شب قدر - نیست .)) و افراد بلندنظر همتشان این بود که در این شب فرشتگان و مقدراتى را که از آسمان به زمین فرود مى آید ببینند. بنابراین چرا ما براى توفیق عبادت این شب همت ننماییم ؛ گرچه بخوبى نمى دانیم کدام شب است .
شناخت شب قدر و درک فضیلت آن
در روایتى ، صد بار خواندن سوره دخان ، تا شب بیست و سوم ، براى شناخت این شب ، آمده است ؛ و در روایت دیگر آمده است که بجاى آن مى توان هزار بار سوره قدر خواند. در اقبال روایتى آمده است که گرچه صحت آن ثابت نشده ولى بخاطر اهمیت زیاد آن و بامید صحت و ثبوت آن در واقع ، سزاوار است به آن عمل شود. و آن روایتى است از ابن عباس که مى گوید: به رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) عرض کردم : ((رسول خدا! درود و سلام خدا بر تو. خوشا به حال کسى که شب قدر را ببیند؛ فرمودند: ابن عباس ! آیا نمازى به تو یاد ندهم که در صورت بجا آوردن آن در هر شب ، بیست بار و بیشتر شب قدر را ببینى . عرض کردم : بفرمایید - درود خدا بر تو. فرمود: یک نماز چهار رکعتى بعد از نماز مغرب و قبل از نماز ((وتر)) بجا مى آورى ؛ در هر رکعت یک بار فاتحة الکتاب و سه بار سوره جحد و سه بار سوره توحید مى خوانى ؛ و بعد از سلام سیزده بار ((استغفرالله )) مى گویى . بحق کسى که من را به پیامبرى برانگیخت ، کسى که این نماز را بجا آورد و در آخر آن سیزده بار تسبیح بگوید و از خدا آمرزش بخواهد، شب قدر را خواهد دید. و روز قیامت شفاعت او در مورد هفتصد هزار نفر از امتم قبول مى شود. و خداوند او را و پدر و مادرش را مى آمرزد. اگر خدا بخواهد.))
منظور از بیست بار دیدن شب قدر و بیشتر در این روایت بروشنى معلوم نیست و ممکن است منظور این باشد که پاداش او بهتر از لذت بیست بار دیدن شب قدر است ؛ مانند این روایت که : ثواب یک تسبیح بهتر از ملک سلیمان است . که چنین چیزى هم بعید نیست . ولى این که بگوییم مراد این است که ثواب این نماز بالاتر از ثواب شب قدر و بیش از بیست برابر ثواب عبادت شب قدر مى باشد، بعید است ؛ چنانچه صاحب کتابى که سید (قدس سره ) این روایت را از آن نقل کرده اینطور فهمیده است .
مراد از دیدن شب قدر و لذت آن
چنانچه قبلا اشاره کردیم ، دیدن شب قدر بمعنى کشف وقایعى است که در این شب اتفاق مى افتد. یعنى فرود آمدن مطالب مهم بر زمین ؛ همانگونه که براى امام عصر (علیه السلام ) در این شب آشکار مى گردد.
توضیح مطلب اینکه : خداوند متعال بین عالم ارواح و عالم اجسام عالمى بنام عالم مثال و برزخ دارد. عالمى که بین این دو عالم است . نه مانند عالم اجسام تنگ و تاریک و نه مانند عالم ارواح وسیع و روشن است . زیرا عالم ارواح عارى از کدورت ماده و تنگى شکل و اندازه بوده و عالم اجسام در بنده ماده و شکل است و عالم مثال عارى از ماده ولى در بند صورت و اندازه است که خود مشتمل بر عالمهاى زیادى است . و هر موجودى در عالم اجسام ، شکلهاى مختلفى غیر از شکلى که در عالم اجسام دارد در عالمهاى مثال دارا مى باشد. و هر موجودى در این عالم بعد از پیدایش در دو عالم اول ، بگونه اى که مناسب با آن دو عالم است ، بوجود مى آید. بلکه منشا هر موجودى در عالم مثال از گنجینه هاى خداوند است که در این آیه به آن اشاره شده است : ((چیزى نیست مگر این که گنجینه هاى او نزد ماست .)) و هر جسم یا حسیّى در این عالم از عالم مثال و توسط فرشتگان خداوند بهره مى گیرد.
روایات دال بر این است که مقدار ارزاق موجودات این عالم و اجلهاى آنان ، در شب قدر بر زمین نازل مى شود. و این مطلب براى خلیفه خداوند در این شب آشکار مى گردد و هویدا شدن نزول این مطلب مهم ، توسط فرشتگان براى او، دیدن شب قدر نامیده مى شود. و لذت این آشکار شدن و دیدن نزول این مطلب مهم و فرود آمدن فرشتگان را فقط اهل آن درک مى کنند و شاید ملکوت آسمانها و زمین که ابراهیم خلیل آن را دید از همین قبیل باشد.
هر انسانى نصیب کاملى از این عالمها دارد که مخصوص به خود اوست ؛ ولى بیشتر مردم از عالمهاى مثالى خود غافل بوده و از غفلت خود نیز غافل هستند، و همینطور نسبت به عالمهاى روحانى خود؛ مگر کسانى که خداوند با اعطاى معرفت نفس به آنان بر آنان منت گذاشته است . معرفت عالم مثال از راه معرفت نفس مى باشد. زیرا روح حقیقت نفس است . بنابراین کسى که حجاب ماده از روى روح و نفسش برداشته شود و نفس خود را در عالم مثال مجرد از آن ببیند، مى تواند براحتى ، به حقیقت روح خود که مجرد از شکل است ، نیز منتقل شود. و این شناخت همان است که در این فرمایش پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) آمده است : ((کسى که خود را شناخت ، پروردگار خود را شناخته است .)) و وجه ارتباط شناخت نفس با معرفت پروردگار را نمى داند مگر کسى که به این شناخت رسیده باشد. براى برطرف کردن انکار و استبعاد درک شب قدر براى عاملین عابد، و ایجاد شوق براى رسیدن به آن همین مقدار بیان کافى است .
×××××××
ازکتاب المراقبات آیت حق میرزاجوادآقاملکی تبریزی