حدیث غدیر
حدثنا عبدالله حدثنی ابیثنا ابوالنضر محمد بن طلحه عن الاعمش عن عطیه العوفی عن ابیسعید الخدری عن النبی صلی الله علیه و آله و سلم قال: انی اوشک ان ادعی فاجیب و انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله عز و جل و عترتی کتاب الله حبل ممدود من السماء الی الارض و عترتی اهل بیتی و ان اللطیف الخبیر اخبرنی انهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض فانظرونی بم تخلفونی فیهما.[1] .
«پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: به زودی از سوی حق دعوت خواهم شد و اجابت میکنم، من در میان شما دو گوهر گرانبها بر جای میگذارم، کتاب خدا و عترت خویش، کتاب خدا ریسمانی کشیده از آسمان به زمین است. و عترتم اهلبیت من است.
خدای لطیف و دانا به من خبر داد که این دو، تا کنار حوض از یکدیگر جدا نمیشوند، بنگرید با آنها چگونه رفتار میکنید».
در برخی منابع اهل سنت «کتاب الله و سنتی» آمده است. در کنزالعمال 20 حدیث به این مضمون نقل شده [2] . که از میان آنها چهار حدیث «سنتی» یا «سنه نبیه» دارد. سه حدیث را ابوهریره نقل کرده که در یک مورد گفته:(ابونصر السجزی فی الابانه و قال غریب جدا عن ابیهریره). و حدیث چهارم از ابنعباس نقل شده است.
لیکن این دو طایفه تعارضی ندارند، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم کتاب خدا و عترت و سنت خود را به یادگار گذاشت و مردم را به حفظ و نگهداری از آنها توصیه نمود.
· به تعبیر عالمان اصول، اینها دو مضمون مثبت هستند که در کنار یکدیگر قابل جمعاند.
نحوهی استدلال به این حدیث شریف آن است که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم عترت و اهلبیت خود را همتای قرآن قرار داد. و فرمود آنها از یکدیگر جدا نمیشوند و راه نجات مسلمانان در تمسک جستن به این دو گوهر گرانبها است.
همه میدانند که قرآن دارای اوصافی از قبیل: نور، شفاء، رحمت، تبیان، بیان، فصل الخطاب، موعظه، هدایت و... میباشد، اگر همتا و قرین قرآن دارای این ویژگیها نباشد چگونه معقول و روا است که عدل قرآن قرار گیرد و راه نجات شود ؟! مگر نور با ظلمت میتوانند صراط حق شوند ؟ مگر تبیان و بیان و قرینی که چنین نیست توان هدایت دارند ؟ مگر هادی و مضل میتوانند هدایت کنند ؟
بنابراین از این قرین قرار دادن استفاده میشود که: همانگونه که کتاب الهی حجت بر خلق است، عترت و اهلبیت رسولخدا صلی الله علیه و آله و سلم نیز حجت بر خلق میباشند و کلام و فعل آنان دلیل و سند برای مسلمین است.
به طور یقین از مصادیق اهلبیت در این حدیث شریف، حضرت علی علیهالسلام است که در واقعه غدیر به مقام خلافت و ولایت منصوب شد. و اگر حجیت فعل و سخن یک امام و پیشوا ثابت شد، حجیت سنت دیگر پیشوایان را میتوان از گفتههای او ثابت کرد. گرچه در سخنان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نام دیگر امامان علیهمالسلام نیز آمده است.
این فراز از حدیث از جهت محتوا و دلالت مانند این حدیث شریف پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است که: اخبرنا محمد بن عبدالله الحفید ثنا احمد بن محمد بن نصر ثنا عمرو بن طلحه القناد الثقه المامون ثنا علی بن هاشم بن البرید عن ابیه قال حدثنی ابوسعید التمیمی عن ابیثابت مولی ابیذر قال کنت مع علی علیهالسلام.... قال صلی الله علیه و آله و سلم: علی مع القرآن و القرآن مع علی لن یفترقا حتی یردا علی الحوض.[3] . قال الحاکم: هذا صحیح الاسناد.
«پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: علی علیهالسلام همراه قرآن است و قرآن با علی علیهالسلام است، این دو، تا کنار حوض از یکدیگر جدا نمیشوند ».
×××××××
پاورقی:1-مسنداحمد،ج3،ص14و17،ج4،ص367و371- السنن الکبری،ج2،ص148وج7،ص30وج10،ص114
2- کنزالعمال،ج1،ص185-188،ش943-955وص172-173،ش870-876
3- المستدرک ،ج2،ص124