زیارت اربعین
من علائم المومن زیارة الاربعین (الامام الحسن العسکری)
بدون شک ائمهی اطهار هیئت دولت حقهی الهیه هستند که خداوند به وجود آنها راه خیر و شر را به مردم دنیا نموده، و آنها را صاحب اختیار در نشئهی عالم کون قرار داد، و شیعه را واسطهی دعوت و نفوذ تعلیمات عالیهی آنها و ناشر فضایل و مناقب و آثار و مآثر چهارده معصوم «علیهمالسلام» معرفی فرمود، تا حقوق واجب بر بشر به وسیلهی آنها که بهترین امت و امت وسط هستند، یعنی از افراط و تفریط ملل و ادیان جهان برکنارند، قرار داد و قیام شیعه احیاء احکام دین است، که به وسیلهی ائمهی اطهار افاضه و تعلیم شده است.
چنان چه حضرت ابوجعفر امام محمد باقر «علیهالسلام» به خثیمهی جعفی فرموده:
أبلغ موالینا منی السلام و أوصهم بتقوی الله و أن یعود غنیهم علی فقیرهم وقویهم علی ضعیفهم و أن یشهد حیهم جنازة میتهم و أن یتلاقوا فی بیوتهم، فرحم الله عبدا اجتمع مع آخر و تذاکر فی أمرنا فان ثالثهما ملک یستغفر لهما و ما اجتمعتم فاشتغلوا بالذکر فان فی اجتماعکم و مذاکرتکم احیاء أمرنا، و خیر الناس بعدنا من ذاکر بأمرنا و دعا الی ذکرنا.
شیعیان و دوستان ما را سلام برسان و بگو اغنیاء به فقرا و اقویاء به ضعفاء توانگران به ناتوانان، کمک و معاضدت و مساعدت و مرافقت و مواسات و مساوات نمایند و عیادت مرضی و تشییع جنازه هم نمایند، در خانههای یکدیگر بروند به ملاقات دوستانه و صلهی رحم و ألفت و أنس و برادری با هم تجمع کنند و یادی از ما نمایند که این ملاقاتها و این مذاکرات، احیاء امر ما و زنده داشتن نام ما و اجرای تعلیمات ما میباشد، فرمود: بهترین مردم پس از ما کسی است که یاد ما باشد و به سوی ما دعوت کند و احیای مرام ما نماید.
حضرت امام صادق «علیهالسلام» به بعضی از دوستانش فرمود:
انکم تجلسون و تتحدثون و تقولون ما شئتم و تبرؤن ممن شئتم؟ فقیل له: نعم،قال «علیهالسلام»: و هل العیش الا هذا. و قال «علیهالسلام»: شیعتنا منا و مضافون الینا فلهم معنا قرابة خاصة، رضوا بنا أئمة و رضینا بهم شیعة یحزنهم حزننا و یسرهم سرورنا و نحن نطلع علی أحوالهم و نتألم لهم. ان شیعتنا أوذوا فینا و لم نوذ فیهم أحبونا و أبغضنا الناس، و وصلونا و قطعنا الناس.
و انهم خیر من حواری عیسی بن مریم «علیهالسلام» ان حواری عیسی ما کانوا بأطوع له من شیعتنا لنا، قال عیسی «علیهالسلام»: من أنصاری الی الله؟ قال الحواریون: نحن أنصار الله، فلا والله ما نصروه من الیهود و لا قاتلوهم دونه
و ان شیعتنا منذ قبض رسول الله ینصرونا و یقاتلون دوننا و یحرقون و یعذبون و یشردون فی البلدان فجزاهم الله خیرا و ان حقوق شیعتنا علینا أوجب من حقوقنا عیهم فنحن نترحم علیهم کل صباح و مساء.
حضرت صادق «علیهالسلام» فرمود: آیا مینشینید دور هم و نقل احادیث و اخبار ما میکنید، و آنچه بخواهید از مناقب و مدایح ما میگوئید و از آنها که بیزارید تبری میجوئید؟ گفتند: آری، فرمود: آیا عیش و خوشی غیر از این است.
مترجم گوید: آری انسان پس از ضروریات سته حس میکند که نیاز و احتیاجی دارد که عقدههای دل را بگشاید و راز درون را با کسی که با او اهلیت و سنخیت و همفکری داشته باشد بگوید، و ابراز عقیده کند یا تشفی دل نماید، و این احتیاج در درجهی اول این است که محتاج به دین است و باید دین را در اجتماع یافت، و با همنوع به اجرا گذاشت، و اسرار آن را با هم دینان، هم مسلکان، هم مذهبان به حکم ضرورت و سنت اجتماعی در میان نهاد، و این معنی عیش و عشرت و خوشی و کامیابی است، همان طور که یک شاعر باید با شاعر احساسات خود را به میان نهد، یک فقیه باید با فقیه بحث کند، یا حکیم و متکلم و فیلسوف و ریاضی و مهندس و طبیب باید اسرار آن علم و فن را به همکار خود بگوید و با اهل فن راز را فاش و موضوع را تجزیه و ترکیب و هضم و تحلیل نماید. شیعیان و دوستان آل محمد هم که از تقیه اسرار دوستی و ولایت و تکامل افاضات اشراقیهی مذهب جعفری را میدانستند باید با هم به میان نهند و از این رو به ملاقات یکدیگر قند در دلشان آب میشد و بهترین لذت را میبردند، و هم اکنون نویسنده وقتی بسیار مسرور و مشعوف است که بتواند احساسات درونی، ادراکات عقلی خود را برای اهل فن به میان نهم.
حضرت فرمود: شیعیان ما به سبب دوستی ما اذیت و رنج کشیدند و ما اذیت ندیدیم از آنها، آنها ما را دوست میداشتند و مردم به سبب دوستی ما آنها را دشمن میداشتند به ما نزدیک میشدند، مردم بدین جهت از آنها دوری میجستند.
فرمود: دوستان و شیعیان ما بهتر از حواریون حضرت عیسی بن مریم «علیهالسلام» هستند، زیرا به رغبت و میل تمام به ما دوستی میورزیدند و فداکاری میکردند، در حالیکه حضرت عیسی از یهود و نصاری پرسیدند: کیانند یاری کنندگان ما در راه خدا؟ حواریون گفتند: ما هستیم انصار الله، اما نه تنها عیسی را یاری نکردند و یاری دین خدا ننمودند، بلکه جز آنها کسی در مقام کشتن عیسی بر نیامد. در حالی که شیعیان ما از همان ساعت که پیغمبر خاتم النبیین قبض روح شد، ما را یاری کردند و در یاری ما جهاد و فداکاری و دفاع نمودند، و با آن که آنها را کشتند، آتش زدند، عذاب نمودند، رنج و تهدید و تبعید نمودند باز هم فداکاری خود را ادامه دادند، خداوند جزای آنها را جزای خیر دهد.
حقوق شیعیان بر ما واجبتر است از حقوق ما بر آنها، و بدین جهت ما هر صبح و عصر برای آنها طلب رحمت و مغفرت میکنیم.
حضرت سجاد «علیهالسلام» فرمود:
انی لأدعو لمذنبی شیعتنا فی الیوم و اللیلة مائة مرة.
فرمود: من در هر شب و روز، صد بار برای گناهکاران شیعیان طلب مغفرت میکنم.
و در روایت دیگر است که حضرت صادق «علیهالسلام» به شیعیان خود فرمود: أتجلسون و تحدثون و تذکرونی؟ آیا جلسه میکنید و نشینید نقل احادث ما را بنمائید؟ گفتند: بلی، فرمود:
والله أحبنا تلک هذه المجالس.
به خدا قسم ما این مجالس را که به نام ما تشکیل میشود دوست داریم. و چندین ضمیر در این جمله نمونهی بارز شدت علاقهی ائمه است به این مجالس ذکر اخبار و احادیث و محافل مجد و عظمت آنها.
آیا با این اهمیت که مجالس احیاء نام ائمهی دین دارد آیا شایسته است که از تشکیل این گونه مجالس مسامحه و مجامله کنیم و شانه خالی کنیم، و از یک سلسله عوامل دوستی و تحکیم روابط معنوی که موجب رستگاری و سعادت دنیا و آخرت است غفلت ورزیم؟
آیا ما دوستان و مدعیان دوستی نباید روزهای موالید و وفیات و روزهای مهم تاریخی آنها را که در راه احیای دین و ابقای ملیت ما گذشته، تجدید کنیم؟ و بدین وسیله، حقوق آنها را در تشکیل این مجالس و تجدید مجد و عظمت و ذکر مدح و منقبت و تشکر و تقدیم ادا نمائیم؟ و بدین وسیله روح مقدس پیغمبر و فاطمهی زهرا به تجلیل و تبجیل و تعظیم شعائر این خاندان راضی و خرسند سازیم و مشمول دعای حضرت صادق «علیهالسلام» بشویم؟!
××××××
پاورقی:1- زندگانی امام حسین(ع)،ج2،ص598