پارساترین
پارسایی امام مجتبی علیهالسلام را چه بهتر که از زبان گویای عترت آشنا شویم. در حدیث آمده است که حضرت هنگامی که برای وضو گرفتن آماده میشد، چهرهاش دگرگون و بدنش لرزان میشد: الحسن بن علی علیه السلام کان اذا توضأ ارتعدت مفاصله و اصفر لونه....[1] هنگامی که به سوی مسجد روان میشد در هنگام ورود به مسجد با کمال تواضع این جملهها رابه زبان میآرود: الهی ضیفک ببابک یا محسن قد أتیک المسیء فتجاوز عن قبیح ما عندی بجمیل ما عندک یا کریم. [2] «خدایا مهمان تو بر در خانهی تو است، ای مظهر احسان! گناهکار در پیشگاه تو قرار گرفته است، به آنچه از زیبایی در پیشگاه تو است از هر چه از زشتی از اندیشه و رفتار من است در گذر که تو کریم و بخشندهای.»
امام صادق علیه السلام نیز از زبان پدرش و او از امام سجاد علیهم السلام این گونه سخن میگوید: حسن بن علی بن ابی طالب کان اعبد الناس فی زمانه و ازهدهم و افضلهم و کان اذا حج حج ماشیا و ربما مشی حافیا و کان اذا ذکر الموت بکی و ذاا ذکر القبر بکی و اذا ذکر البعث و النشور بکی و ذا ذکر الممر علی الصراط بکی... و کان اذا قام فی صلاته ترتعد فرائصه بین یدی ربه عزوجل....[3] «حسن بن علی عابدترین پارساترین برترین فرد زمان خویش بود. پیاده عازم حج میشد و چه بسا با پای برهنه راهی حج میشد. هنگامی که به یاد مرگ میافتاد میگریست. هنگامی که به یاد قبر میافتاد میگریست و هنگامی که به یاد رستاخیز و برانگیخته شدن در قیامت میافتاد میگریست. هنگامی که به یاد لحظه گذر از صراط میافتاد میگریست. هنگامی که به نماز میایستاد ارکان بدنش در پیشگاه خدا میلرزید.» پارساترین فرد این گونه عبادت میکند.وی بارها به حج بیت الله عزیمت میکند. مسافت بین مدینه و مکه را که بیش از پانصد کیلومتر در آن زمان بوده است، بیش از بیست بار میپیماید. در مورد تعداد سفرهای حج حضرت بیست تا 25 بار روایت نقل شده است. [4] آن هم با پای پیاده و در برخی موارد پا برهنه. و این در شرایطی بود که تندروترین اسبها همراه امام بودند. [5] زیرا تحمل زحمت در راه کوی دوست شیرینتر بر کام دوست خواهد بود. حضرت نه برای پاداش و بلکه اظهار محبت بیشتر به خدای سبحان پیاده و پا برهنه زحمت این سفر را بر خویش هموار مینمود.
سفر حج شکوهمندترین صحنه عبودیت است. انجام مناسک ابراهیمی بیشترین تأثیر در تربین و پرواز روح به ملکوت را عهدهدار است. سفر حج سفر بازگشت به خویشتن و بازگشت به اصل خویش و خدای خویش است. امامان شیعه به همین جهت بارها رنج و زحمت این سفر را با آن شرایط طاقتفرسا بر خویش هموار ساختند. آنگاه میفرماید: امام مجتبی هر گاه از قبر و قیامت و پل صراط یاد میکرد میگریست. پاکترین و برجستهترین فرد است که این گونه از عالم برزخ و قیامت در هراس است! و این گونه متأثر از هول و هراسهای آن سرا میباشد. وی از هنگام گذر از پل صراط نگران است مبادا لغزش باشد. امام معصوم این گونه از قیامت در هراس است که در مورد رسول الله صلی الله علیه و آله نیز راویت است هنگامی که خبر از قیامت میدادند چهرهی حضرت گلگون میشد. که این تأثر به لحاظ شناخت آنان ازآن سرا میباشد که آنان به ویژگیهای مسیر انسان تا به لقاء الله رسیدن به خوبی آگاهند.آنان خوب میدانند در پیمودن این راه چه خطرهایی ره گذران را تهدید مینماید، که این گونه تلاش میکنند خویشتن را از خطرها حراست نمایند.آنگاه امام صادق علیه السلام در ادامه میفرماید: و کان علیه السلام لایقرء من کتاب الله عزوجل یا ایها الذین آمنوا الا قال لبیک اللهم لبیک و لم یر فی شیء من احواله الا ذاکرا لله سبحانه و کان اصدق الناس لهجة و افصحهم منطقا....[6] «هر گاه امام مجتبی در هنگام قرائت قرآن آیهای مانند یا ایها الذین امنوا را تلاوت مینمود میگفت: لبیک اللهم لبیک. همواره حضرت در تمام شؤون زندگی به یاد خدا بود. وی راستگوترین و از رساترین بیان بهرمند بود. این جمله که حضرت درهمه حال به یاد خدا بوده است، تمام زندگی حضرت را فرا میگیرد که لحظه لحظهی زندگی حضرت با یاد خدا سپری میشده است.
حضرت سه نوبت اموال خویش را با خدا به نصف تقسیم نمود. [7] و دو مرتبه تمام اموال خویش را در راه خدا ایثار نمود. [8] .
سفره کرمش همواره گسترده بود، فقیر و غنی از آن بهرهمند بودند. لباس زیرین وی خشن، لباس رو فاخر بود.
در مورد علت گریهای حضرت از زبان امام رضا این گونه سخن رسیده: هنگامی که از حضرت پرسیدند شما که بیست مرتبه پیاده به حج مشرف شدهای و شما که سه نوبت اموال خویش در راه خدا انفاق نمودهای چرا این گونه از آخرت نگران میباشی و گریه میکنی. در پاسخ اظهار میدارد به دو مهم؛ یکی فراغ و جدایی دوستان، دیگری خطر موقفهای قیامت: لهول المطلع و فراغ الاحبة. [9] .
××××××
پاورقی:1و2- بحارالانوار،ج3،ص339
3و4و5- همان،ص331-332
6- امالی شیخ صدوق،مجلس33،ص178،بحار}43،ص331
7- مناقب،ج4،ص18-بحار،ج43،ص332-339-349
8و9- بحار،ج43،ص339-س52