آخرین وظایف منتظران
(مبحث آخر)
آمادگی برای مواجهه با امامی که با تشخیصهای غلط به شدت برخورد میکند/گاهی تشخیص نادرست نشان? بیماری قلب است
حجتالاسلام پناهیان، در سومین شب از سخنرانی خود در مدرسه علمیه صدر، به یکی دیگر از آخرین وظایف منتظران عصر ظهور اشاره کرد. پناهیان با اشاره به اینکه قلب و گرایشهای انسان، هدف اصلی امتحانات و علت اصلی تمام ریزشها و رویشها است، اما در عین حال گفت: به دلیل مکر نفس و پیچیدگیهای قلب انسان، چارهای نداریم جز اینکه در «عرصه عمل» و یا در «عرصه درک و تشخیص» قلب خود را مورد مطالعه قراردهیم. پناهیان تصریح کرد: کسی که تشخیص غلط میدهد نوعاً بدلیل بیماری قلبِ اوست.
برگزیدهای از مطالب این سخنرانی را در ادامه میخوانید:
- امتحانات الهی گاهی معطوف به «قلب» انسان، گاهی معطوف به «عمل» انسان و گاهی معطوف به «قدرتِ درک و تشخیص» اوست.
- وقتی انسان در عرصه عمل مورد امتحان قرار میگیرد معلوم خواهد شد تا چه حدّ به انجام طاعات و ترک معاصی پایبند است. ولی آنچه معمولا مورد غفلت است امتحاناتی است که معطوف به قدرت درک و تشخیص است. خیلیها فکر میکنند چون تشخیصشان این بوده پس معافند که طبق آن عمل کنند در حالیکه باید دید چرا به این تشخیص رسیده است و آنجا مواخذه خواهد شد.
- وقتی قلب انسان و مرکز گرایشهای او در معرض امتحان الهی قرار میگیرد میزان ایمان او و تعلق او به پرودگار و خوبیها و یا میزان تعلقات نفسانی انسان مشخص خواهد شد. مثلاً هرگاه درموقعیتی دچار ترس شدیم درحالیکه نباید میترسیدیم و باید به خدا توکل میکردیم، در چنین موقعیتی باید بفهمیم که در قلبمان مشکلی وجود دارد. وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ (بقرة / 155)
- واقعیت اینست که بدلیل تودرتو بودن و پیچیدگیهای قلبِ انسان، اغلب نمیتوان فهمید، در قلب چه میگذرد و برای ما معلوم نمیشود که گرایشهای قلبیمان تا چه حدّ دارای بیماری و ضلالت است. مثلاً براحتی نمیفهمیم که در قلب ما تکبّر وجود دارد و اغلب تا وقتی تکبّر تمام قلب ما را فرا نگیرد به وجود آن در قلب پی نمیبریم. گاهی انسان بدیها را در قلب خود پنهان کرده یا آنها را توجیه میکند. حتی گاهی مکر نفس سبب میشود، بدیها را تفسیر به خوبی کرده و آنها را زیبا و مطابق با خواست خداوند جلوه میدهد. پس ما چاره ای نداریم جز اینکه در «عرصه عمل» و یا در «عرصه درک و تشخیص» قلب خود را مورد مطالعه قراردهیم. مثلاً وقتی بی رغبتی و بیمیلی نسبت به نماز در خود میبینیم، باید بفهمیم که در قلبمان اتفاقی افتاده و مشکلی بوجود آمده است. وَ إِذا قامُوا إِلَى الصَّلاةِ قامُوا کُسالى (نساء/142)
- در واقع هرگاه امتحانات الهی معطوف به «عمل» و یا «قوّه تشخیص» انسان است، میتوان گفت این امتحانات بطور غیر مستقیم معطوف به قلب و گرایشهای انسان است. اگر انسان توجه به قلب خود داشته باشد در پسِ این امتحانات میتواند قلب خود را محک زده و به امراضِ قلب خود پی ببرد. بهطور مثال وقتی خوارج به کشتن یک زنِ باردار با آن وضع فجیع اقدام کردند، باید از رفتار خود در صحنه عمل میفهمیدند که در دلشان خدا نیست. از این عمل پلید باید به پلیدی قلب خود پیمیبردند. فی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ (بقره/10)
- پس مقامِ عمل مقامِ لو رفتنِ قلب پلید است. همیشه آنهایی که بیمار دل هستند یک جاهایی در عرصه عمل، خودشان را رسوا میکنند و حقیقتِ قلبِ خود را لو میدهند. مثل آن شخص معزولی که یکی از مریدانش شخصی را کشته بود و او در مقام دفاع از قاتل، برآمد و گفت «حالا او یک کسی را کشته است» به همین سادگی در مورد قاتلِ یک انسان بیگناه نظر میدهد. چطور شد که قتل یک انسان بیگناه برای او اینقدر بیحرمت شد؟ در عرصه عمل هر که میخواست میتوانست رسوایی او را ببیند.
- اما کسانی هستند که در مقام عمل خود را لو نمیدهند و آنقدر اعمالِ خود را کنترل میکنند تا نتوان به راحتی به حقیقت قلب آنها پیبرد. «اینگونه افراد را باید در عرصه تشخیص شناخت» این افراد در مقام تشخیص به اشتباه میافتند. کسی که تشخیص غلط میدهد نوعاً بدلیل بیماری قلبِ اوست. البته نمیتوان به او گفت که تو بهدلیل هوای نفس و مرض قلب، به این تشخیصِ غلط رسیدهای چرا که او نخواهد پذیرفت. اینگونه افراد را باید در همان عرصه تشخیص گیرانداخت و مُچشان را گرفت. آنهم اگر صداقت داشته باشد و غرور نداشته باشد میتواند بفهمد که اشتباه کرده و منشأ آن چه بوده.
- باید آماده شویم برای ظهور آن آقایی که اگر کسی در محضرِ ایشان تشخیص غلط بدهد حضرت به شدّت با او برخورد خواهد کرد.(رک: روایات جلسه قبل) در آن زمان بدلیل« شفافیت فضای موجود» حضرت با نشانههایی معلوم خواهد کرد که تشخیصِ غلط او تنها بدلیل بیماری قلبِ اوست. البته قبل از ظهور هم بسیاری از سقوطها بخاطرِ همین تشخیصِ غلط است. غربال آخرالزمان و شرایطِ قبل از ظهور بهگونهایست که ما در مقام تشخیص مورد امتحان قرار گیریم. پس لازم است مقدمات تشخیص درست را در قلبمان ایجاد کنیم و مقدمات تشخیصِ غلط را در خود از بین ببریم.
- یکی از راههای مهم در جلوگیری از تشخیص غلط و بالا بردن قدرت فهم پذیرش انتقاد است و آمادگی برای تغییر نظر. اگر کسی به داشتههای خود زیادی اعتماد کند و بیجا از نظر خود دفاع کند در دام کج فهمیها خواهد افتاد. هر کسی باید با دقت در نحوه تفکر خود، نقطه ضعفهای خود را در مقام تشخیص درک نماید.
- یکی از راههای مهم دیگر مجالست با اهل علم و نظر است ببینید بزرگان اندیشه و درایت چگونه استدلال میآورند و از چه زاویهای به مسائل نگاه میکنند. همچنانکه برخی منحرفین، به اذناب خود راه غلط اندیشیدن را یاد میدهند.
آخرین وظایف منتظران
(مبحث اول)
حجتالاسلام علیرضا پناهیان در اولین شب سخنرانی خود در «مدرسه علمیه صدر» واقع در محدوده بازار تهران، با موضوع «آخرین وظائف منتظران ظهور»، یکی از آخرین و مهمترین وظایفِ منتظران را «آمادگی برای برخورداری از امام معصوم و مقتدر» دانست. به گزارش خبرنگار فارس، این استاد حوزه و دانشگاه که در جمع طلاب مدارس علمیه تهران سخن میگفت، با اشاره به اینکه بشر در طول تاریخ، با موضوع مظلومیتِ اولیاءالله خوگرفته است و به همین دلیل مواجهه با امام مقتدر و تغییر این ذهنیت برای بشر کمی دشوار است، گفت: «امام مقتدر، امامی است که منفعل نبوده و به دلیل اقتداری که ناشی از بصیرت و قوت ایمان شیعیان او است، اجازه نمیدهد هیچ امری به او تحمیل شود.»
این مراسم به دعوت و میزبانی طلاب مدرسه علمیه صدر(مشکات)، و با حضور برادران و خواهران طلبه و دانشجو در محل مدرسه صدر، واقع در جنب مسجد امام، برگزار شده است .
در ادامه گزیدهای از مطالب بیان شده در اولین شب این مراسم را میخوانید:
- خداوند حیات بشر را عرصه امتحانات و ابتلائاتی قرار داده است تا معلوم شود چه کسانی بهتر از دیگران عمل میکنند و بیشتر از نعمات الهی بهره برداری میکنند. به این ترتیب زندگی ما تبدیل به فضای مسابقهای خواهد شد که باید آن فضا را درک کرده و جدّی بگیریم. این مسابقه گاهی تبدیل به یک جنگ تمام عیار می شود که در آن، با کوچکترین غفلتی ممکن است انسان به هلاکت و نابودی کشانده شود.
- ما همیشه در بستر امتحانات الهی قرار داریم و این امتحانات گاهی بسیار حیاتی بوده وگاهی به اوج جدیّت و اهمیّت میرسند. امتحانات آخرالزمان که ائمه هدی ما را از آنها ترساندهاند، جدّیترینِ امتحانات و فتنهها هستند و به همین دلیل برای اینکه از این امتحانات سربلند بیرون آئیم لازم است به اوج آمادگی رسیده و ایمان خود را قبل از ظهور حضرت تکمیل کنیم. امام صادق(ع) فرمودهاند «ایمان خود را قبل از ظهور تکمیل کنید چون در لحظات ظهور ایمانها به سختی مورد امتحان و ابتلاء قرار میگیرند.»(کافی/1/370/6 ؛ کمالالدین/1/18)
- سخت بودن امتحانات آخرالزمان امری طبیعی و معقول است و همانطور که در آخرین لحظات عمر یک انسان، ابلیس بیشترین تدبیر و اصرار و فشار خود را در جهت گمراهی فرد، بهکار میگیرد؛ شیطان در آخرالزمان بیشترین تلاش خود را برای سقوط افراد انجام میدهد. شیطان با مقدمهسازی و تدبیر کار میکند و برای انجام نقشههای خود طرحریزی میکند و لذا ما باید تدبیر خود را برای پیشگیری از سقوط، افزایش دهیم و ایمانمان را کاملتر کنیم.
- یکی از ترفندها و شیوههای ابلیس اینست که قبل از اقدام به گمراهی و بهانحراف کشاندنِ بعضی افراد، مدتی به آنها فرصت انجام کارهایِ خوب میدهد و به بیان دیگر در انجام کارهای خوب مانع آنها نمیشود. با این هدف که وقتی دچار انحراف و سقوط شدند بیشتر غافلگیرشده و درنتیجه امکان بازگشتشان کمتر شده و همچنین لطمه اجتماعی ناشی از سقوط آنها(کسانی که در اثر سقوط آنها منحرف میشوند) بیشتر باشد. البته واضح است؛ آنهایی که دچار ریزش می شوند از قبل این زمینه در آنها وجود داشته است وگرنه کسانی که زمینه انحراف و ریزش ندارند و از هوشیاری بالایی برخوردارند، شیطان در آنها نفوذی ندارد. «إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطانِ کانَ ضَعیفاً»(نساء/76)
- جدیّت امتحانات و فتنههای آخرالزمان برای منتظران وضع جدیدی را ایجاد می کند که با شرایط عادی متفاوت بوده و رفتارهای خاصّی را میطلبد. با توجه به متفاوت بودن شرایط و بروز فتنههای سهمگین در آخرالزمان، منتظرین در آستانه ظهور یک سلسله مسئولیتهای ویژهای را که متناسب با زمانه خودشان است بهعهده دارند. به بیان دیگر با عنایت به ریزشهای فراوان ناشی از شدّت فتنههای آخرالزمان و ضرورت افزایش ایمان، در آخرالزمان وظایف خاصی بردوش منتظران قرار میگیرد. اساساٌ طبق یک قاعده کلی، میتوان گفت متناسب با هر زمانی، وظایفی بر عهده مؤمنین قرار میگیرد وطبق همین قاعده میتوان گفت در آستانه ظهور، در مسیر دینداری تفاوتهایی در رفتار منتظران ایجاد میشود.
- از بزرگترین مهلکه ها در فتنه های آخرالزمان «یکی دانستن آخرالزمان و دیگر زمانها و تأسّی کردن به اسوههایی است که رفتارشان برای زمان دیگری بوده است» این یکی از مواضعی است که در جریان فتنههای آخرالزمان برخی دچار ریزش میشوند. مثلاٌ یکسان دانستنِ اخلاق اسلامی در حال حاضر و اخلاق اسلامی در زمان قبل از انقلاب و یا یکی دانستن شرایط امر به معروفِ الآن با قبل از انقلاب، یک اشتباه است. حتی سیره برخی از بزرگان که در دورانهای قبل میزیستهاند در زمان ما نمیتواند حجّت باشد. کسانی که به جنگهای امیرالمؤمنین(ع) عادت کرده بودند، در صلح امام حسن(ع) ریزش کردند و کسانی که به مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) و امام حسن(ع) در پذیرفتن شرایط و تحمیلها عادت کرده بودند، بر روی امام حسینی که تسلیم نشد، شمشیر کشیدند.
- آخرالزمان اقتضائات خاص خودش را دارد که باید مراقب آنها باشیم. طبیعی است وقتی که بیشترین فتنهها و بیشترین ریزشها و بیشترین تدابیرِ شیطانی در آخرالزمان رُخ میدهد معلوم است که این زمان اقتضائات ویژهای خواهد داشت.
- یکی از آخرین و مهمترین وظایفِ منتظران «آمادگی جهت برخورداری از امام معصوم و مقتدر» میباشد، امامِ مقتدری که دیگر مظلوم نیست. البته واضح است که معنای مقتدر بودن ظالم بودن نیست بلکه به معنای اقدام فعّالانه از سوی امام است. امام مقتدر امامی است که منفعل نبوده و به دلیل اقتداری که ناشی از بصیرت و قوت ایمان شیعیان او است، اجازه نمیدهد هیچ امری به او تحمیل شود. میدانیم که بسیاری از امور به پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) و سایر ائمه هدی(ع) تحمیل شده است تا جایی که امیرالمؤمنین در اواخر حکومت خود میفرمود :«تا دیروز من امیر بودم و فرمان میدادم، و امروز شما به من فرمان میدهید: لَقَدْ کُنْتُ أَمْسِ أَمِیراً فَأَصْبَحْتُ الْیَوْمَ مَأْمُوراً»(نهج البلاغه، خطبه 208)
- بشر در طول تاریخ، با موضوع مظلومیتِ اولیاءالله خوگرفته است و بههمین دلیل مواجهه با امام مقتدر و تغییر این ذهنیت برای بشر کمی دشوار است و بهمین جهت پس از ظهور برخی به حضرت اعتراض خواهند کرد و خواهند گفت ایشان پسر پیغمبر نیست، مگر میشود پسر پیغمبر اینقدر با شدت برخورد کند؟(غیبت نعمانی، باب13، حدیث113) این تقریباً برای اولین بار در طول تاریخ انبیاء و اولیاء الهی است که بشریت، خود را در آستانه برخورداری از «امام معصومِ مقتدر» میبیند. اکثر مردم تصورشان از یک آدم خوب اینست که آدم خوب باید مظلوم باشد، مثل امام حسین(ع). این ذهنیت برای ما شکل گرفته است و ما قبل از ظهور باید این ذهنیت را تغییر دهیم.
- برای اینکه بتوانیم خود را آماده پذیرش امام مقتدر کنیم، علاوه بر تقویت ایمان و صفای باطن، باید قدرت درک و فهم خود را در مسائل مختلف سیاسی و فرهنگی بالا ببریم. باید از پیچ و خمهای مسائل سیاسیِ عالم خبر داشته باشیم و در عرصه سیاست فرق گنهکار و بیگناه را تشخیص دهیم. باید افراد ظالم را در پشت چهرههای به ظاهر بیگناهشان بشناسیم و گرگ را در لباس میش بتوانیم تشخیص دهیم. باید مفهوم «الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْل»(بقره/191) را بفهمیم.
(ادامه دارد)