درمحضراستاد(2)
چند نکته
ذکر کثیر
از نظر ایمان دو مرحله داریم : اولی که خدا اصلاً از آن نگذشته و کنارش هم جهنم گذاشته – چون آدمها از بین می روند- تقوای خدا در واجب و حرامست. با اطاعت فرمان در این مرحله نفس اماره آب می شود و از بین می رود و نفس مطمئنه جایش می آید. کسانی که اینطور هستند طبق تعریف قرآن کریم، اولیاء الله اند.
-حال اگر کسی خواست بالاتر پرواز کند، علاوه بر این دو، باید ذکر خدا را هم کنارش بگذرد. باید یواش یواش از کم، ذکر را با توجه و با زبان، در حال کار، در حال نماز، تعقیبات ، قرآن، ... با توجه بگوید تا توجه تقویت شود و غفلت از دل خارج و ذکر از زبان وارد قلب شود و ذکر کثیر حاصل گردد. با رعایت تقوا و ذکر باهم رشد ایمان سرعت می گیرد. اما این (ذکر) واجب نیست و اقلی از مردم که تقوا را رعایت می کنند، تصمیم به ادامه راه دراین مرحله را میگیرند. لذا این طرف اتوبانش خلوت خلوت است. اما خدا راه را باز گذاشته ولی ....؟! برای همین در قرآن زیاد به ذکر اشاره نشده است.
عقل
آدم عقل دارد، بعضی راه دنیا را انتخاب می کنند، بعضی هم راه بندگی را، اگر راه بندگی را ادامه دهد، از خارج به او کمک می شود و عقل زیاد می شود.
کسیکه اخلاق خوش در خانه دارد، مانند کسی است که روزها را روزه دارد و شبها را عبادت کند.
کسیکه دارای ایمان در حد بالاست، همه چیز برای او تفریح است. هر که تفریح می خواهد بیاید در این راه...! تازه از نعمتهای خدا بیشتر هم لذّت می برد.
ظرفیت اینطور نیست که ظرفیتهای همه ثابت و به یک اندازه مشخص باشد. انجام عمل خیر ظرفیت خیر آدم را زیاد می کند کسی که ظرفیتش بزرگ است چیز گیرش می آید.انجام عمل شر ظرفیت شر آدم را زیاد می کند ملاک در تند و کند رفتن ملاک در تند و کند رفتن سلامت بدن است. اگر بدن از دست برود دیگر هیچ کار نمی تواند بکند و اینکه آرام و پیوسته برود و 70-80 سال عمر کند بهتر است تا اینکه زود برسد و تا آخر از کار بیفتد یعنی دلش درد بگیرد، سرش درد کند، رنگش زرد شود، نباید بدن ضرر ببیند حفظ زبان قال رسول الله(ص):واحفظوا السنتکم... در یک کلام زبان باعث سوراخ کردن کیسه اعمال است.هر چه اعضاء زحمت می کشند و جمع میشود یک حرکت زبان کیسه را سوراخ می کند(اشاره به حدیث گفتگوی اعضاء با زبان)حضرت امیر(ع)فرمودند: هیچ عملی بدون تقوا مفید نیست و تقوا هم بدون حفظ زبان مفید نخواهد بود لذا خداوند در خاکریز برای زبان قرار داده است لبها و دندانها!اگر در برابر زن و فرزند غضبناک شدید باید از مهلکه خارج شوید و گرنه قطعاً زمین خواهید خورد.
درمحضراستاد(1)
زندگینامه آیت الله خوشوقت
از ولادت تا هجرت به قم
آیت الله عزیز خوشوقت در سال 1305 هجری شمسی متولد و پس از تحصیلات روز به فراگیری علوم حوزوی پرداختند. شور و شوق آموختن معارف دینی و استفاده از عنایات خاصه کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه (س) ایشان را پس از پنج سال تحصیل در تهران به آشیان اهل بیت عصمت و طهارت فراخواند.
تحصیل در شهر علم و اجتهاد در قم
از برکات سفره کریمه بی بی دو عالم هفت سال تلمذ و شاگردی حضرت امام (قدس سره) در مباحث خارج فقه و اصول و استفاده از درس خارج فقه مرجع عالیقدر آیت الله العظمی بروجردی و هم نشینی با شهید محراب آیت الله صدوقی بود
ایشان حکمت و فلسفه را نیز در محضر مفسر کبیر قرآن، عالم ربانی علامه طباطبایی آموخت، از آنجا که زینت علم با عمل صالح است و اخلاق و تهذیب نفس زیور مردان پاک آن روزگار، ایشان نیز با مدد از توفیق الهی پای همت در مسیر خود سازی و سیر و سلوک نهاد. انفاس ملکوتی مرد فرزانه، معلم اخلاق مرحوم آیت الله علامه طباطبایی ایشان را بیش از دیگران همچون شهید علامه مرتضی مطهری با دقایق و رموز اخلاق و درجات عرفان آشنا ساخته و همین امر، ایشان را مورد توجه و محبت ویژه علامه قرار داد.
عزیمت به تهران
ایشان پس از فراگیری علوم معقول و منقول و آشنایی با لطایف حکمت و اخلاق و عرفان و پس از نایل شدن به مقام معنوی اجتهاد به تهران بازگشت. اقامت در تهران، برپایی نماز جماعت در مسجد امام حسن مجتبی (ع)، تربیت طلاب و فضلای حوزه حوزه علمیه، درس اخلاق و توجه به خواسته ها و حاجات مردم، انس با جوانان، بسیجیان و رزمندگان، خانواده های شهدا در طول بیش از چهل سال از ایشان چهره ای دوست داشتنی و مردمی ساخت.
آنها که ایشان را از نزدیک می شناسند و یا وصف حال ایشان را شنیده اند صبر و حوصله و سعه صدر کم نظیرشان را در برخورد با مردم می ستایند.
اصرار فراوان شهید بزرگوار آیت الله قدوسی جهت بازگرداندن ایشان به قم و برپایی کرسی درس اخلاق و تربیت طلاب فاضل حاکی از مراتب معنوی ایشان بود.
دوران شکوهمند انقلاب اسلامی
پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی طی حکمی از طرف حضرت امام خمینی (قدس سره) به عنوان نماینده ویژه ایشان در ستاد انقلاب فرهنگی منصوب شدند و از آن پس نیز بیشتر در زمینه های فرهنگی و ارشاد و هدایت جوانان و تربیت فضلای حوزه علمیه و دانشجویان مستعد ایفای وظیفه نمودند و تا حال مسجد ایشان کانون آمد و شد جان های ارادتمند و جوانان انقلابی و پر شوری است که از زلال صحیفه سجادیه، خطبه های نهج البلاغه، روایات و آیات و توضیح و تفسیر آیات نورانی قرآن سیراب می شوند.
تاکید نسبت به آراء و اندیشه های امام راحل (ره)، حمایت و پشتیبانی از مواضع و دیدگاههای مقام معظم رهبری، از وی چهره ای محکم و انقلابی ساخته است. بصیرت ایشان نسبت به جریانات سیاسی و ترفندهای دشمنان موجب گردید تا معظم له مورد مشورت بسیاری از شخصیت های سیاسی و نخبگان حوزه و دانشگاه گردیده است. دوری از ظواهر مادی و دنیایی و تاکید بر ساده زیستی و مردمداری و ارتباطات بی تکلف مردم با ایشان از جمله ویژگیهایی است که موجب توجه قلوب ارادتمندان و جوانان به این شخصیت اخلاقی است.
حضرت آیت الله خوشوقت در کلام حاج آقا صدیقی
یکی از چهره های نورانی که علماً و عملاً جزء وجاهتهای جامعه ما و حسنات زمان به حساب می آیند، آیت الله حاج شیخ عزیزالله خوشوقت می باشند.
این بزرگوار در بعد نقلی، عقلی، معرفتی، عملی و خودساختگی، برجستگی دارد. در بعد علمی، بحمدالله از درجه ی بالا و والای فقاهت و اجتهاد برخوردارند و در بعد عرفان، اخلاق و سیر و سلوک، جزء اولین کسانی هستند که مرحوم آیت الله علامه بزرگوار، آیت الله سیدمحمد حسین طباطبایی، صاحب تفسیر المیزان را یافتند.
این بزرگوار و مرحوم آیت الله شیخ علی آقای پهلوانی، قبل از تمام شاگردانی که در مراحل بعد با مراتب سیر باطنی و عرفانی مرحوم علامه طباطبایی (ره) آشنا شدند و رسیدن به خدا را در گرو شناخت و معرفت نفس دانستند، ایشان را یافتند. آیت الله خوشوقت، جزء نفرات اول شاگردان علامه هم از حیث زمانی و هم از نظر رتبی و کیفیت بودند. ایشان انصافآً نفر اول بودند.
مدتهای مدیدی قبل از انقلاب، آیت الله خوشوقت در میان خواص، به عنوان یک عنصر خودساخته و رهیافته به قله کشف و شهود شناخته شده بود. اما اینجور اشخاص خیلی عمومی نبودند و مردم، آنان را به این خصوصیتها نمی شناختند. اما بعد از انقلاب که خون زلال شهیدان، چشمه عرفان را به جوشش و جریان درآورد و حضرت امام راحل (ره) هم گوشه ای از پرده ها را کنار زدند و این مسائل خصوصی را در میان عموم هم مطرح کردند، عطش در میان برخی مردم، خصوصاً گروهی از جوانان پاکدلی که صفای باطن داشتند، رو به فزونی گذارد و دنبال چهره ها می گشتند. یکی از این چهر ه های ناب آیت الله خوشوقت بود.
زمانی که هنوز انقلاب واقع نشده بود، مرحوم آیت الله قدوسی که یک مدیر با کفایت و یک مربی نورانی بودند و با علامه طباطبایی از نزدیک ارتباط داشتند، از بین شخصیتهای موجود در آن زمان نسبت به دو نفر طمع داشتند. در مورد این دو شخصیت آرزومند بودند و قدمهایی هم برداشتند.
یکی آرزو داشتند که مرحوم آیت الله علامه شهید مطهری(ره) را از تهران به قم برگردانند تا این شخصیت علمی و فلسفی در حوزه قم مستقر شوند و کرسی تدریس داشته باشند و به ساختن چهره های علمی و شکوفایی استعدادهای درخشان افراد مستعد بپردازند. در آن جهت فی الجمله، توفیقی پیش آمد و مرحوم شهید مطهری(ره) بین تهران و قم در تردد بودند و هفته ای یک تا دو روز را برای تفسیر اسفار به قم می آمدند. دیگر از آرزوهای مرحوم شهید قدوسی این بود که آیت الله خوشوقت را برای تربیت نفوس مستعد و ساختن انسانها در بعد کمال انسانی به حوزه ی قم برگردانند که در این آروز، علیرغم تلاششان موفق نشدند.
آیت الله خوشوقت، علیرغم آنکه اهل سکوت بوده و به انس عمومی چندان تمایل نداشتند، اما با خراباتیهای زمان خویش؛ با تمام آنهایی که مردم به صفای باطن آنها را شناختند و خواص آنها را به نورانیت می شناسند، با تمام آنها از نزدیک انس داشته است و از نزدیک «در یک خرابات، می ها به سر کشیدند»
با داشتن این موقعیت باطنی و سیر در معرفة النفس و همچنین سیر عملی علاوه بر سیر علمی؛ آیت الله خوشوقت، در همان زمانها حساسیت خاصی نسبت به دستگاه طاغوت و هم نسبت به کسانی که به هر کیفیتی با دستگاه طاغوت ارتباط داشتند، داشت. هرکس در آن زمان با آیت الله خوشوقت ارتباط فی الجمله ای داشت، در برابر جریانهای انحرافی و طاغوتی، شامه حساسی پیدا می کرد و ظلمت زدایی، انحراف زدایی و دوری از ظلم و ظالم، قطعاً شیوه او قرار می گرفت.
کسی که در ظاهر فکر می شد که اهل سیاست نیست و در گور سیاست، عَلَمی به پا نکرده؛ معذلک دست پرورده های ایشان، همه انقلابی، علاقمند و مجری فرامین امام راحل (ره) بودند. آیت الله خوشوقت در خفا و گوشه و کنار، تربیت برخی دانشجویان که در دروس جدید اشکال داشتند و به ایشان برمی خوردند را هم بر عهده می گرفتند و از کتابهای حوزوی برای آنها تدریس می کردند.
گروهی از فضلای قم که از افراد مفید و بابرکت حوزه علمیه هم بودند، به حق عرض می کنم که نسبت به آیت الله خوشوقت سرسپرده بودند تا آنجا که حتی در ابعاد مختلف و جزئیات زندگی خود، با ایشان به عنوان کارشناسی امین، خبره و آگاه مشورت می کردند. از عجایب ویژگی آیت الله خوشوقت، اطلاعات وسیع از جریانات مختلف عرفاست. از نوشته های آنها و نسبت به اشخاص، سوابق، تفکرات سیاسی ونقطه ضعفهای گذشته آنها اطلاعات بسیار زیادی دارند که من هیچکس را سراغ ندارم که اینگونه باشد و در بعد شناخت شخصیتهای آسمان عرفان، معرفت، اخلاق، علم و فقاهت، اینقدر اطلاعات داشته باشد.
گاهی که ما در محضرشان بر روی منبر، ذکری از شخصیتها کردیم، قطعه هایی تاریخی نقل کردیم یا از شنیده های خودمان از بزرگان، نکته ای را درباره شخصیتی نقل کردیم، پایین که آمدیم، دیدیم ایشان مطلب جدیدتری دارند، مطالبی می دانند که ما آن را نمی دانیم.
در کنار همه این امتیازات، ایشان یک امتیاز دیگری دارند و آن این است که قبل از انقلاب با پرچمدار انقلاب ما، حضرت آیت الله خامنه ای که گرایش های خاص معنوی با اخلاقیون جامعه و با آنان مراوده و ارتباط داشتند، از قدیم الایام (از زمان مدرسه حجتیه) ارتباط داشتند. این رفاقت و انس و اینکه آقا ایشان را از نزدیک دیده بودند، سبب آن شده تا مقام معظم رهبری یک اعتقاد ویژه ای نسبت به معنویت آیت الله خوشوقت داشته باشند و گهگاهی دیده شده که ایشان اشخاص را در امور خودسازی و اخلاقی به آیت الله خوشوقت حواله داده اند.
بحمدالله، ایشان از حسنات زمانه ما هستند، از گنجینه های زمانه ما هستند، مفیدند، مبارکند.
********
( سحرهای رمضان امسال پای درس اخلاق آیت الله خوشوقت )