حضرت امام موسی کاظم (ع)
لَیسَ مِنّا مَن لَم یُحاسِب نَفسَهُ فی کُلِّ یَومٍ؛
کسى که هر روز خود را ارزیابى نکند، از ما نیست.
(امام موسی کاظم علیه السلام)
نام امام هفتم ما ، موسی و لقب آن حضرت کاظم ( ع ) کنیه آن امام " ابوالحسن " و " ابوابراهیم " است . شیعیان و دوستداران لقب " باب الحوائج " به آن حضرت داده اند . تولد امام موسی کاظم ( ع ) روز یکشنبه هفتم ماه صفر سال 128هجری در " ابواء " اتفاق افتاد . دوران امامت امام هفتم حضرت موسی بن جعفر ( ع ) مقارن بود با سالهای آخر خلافت منصور عباسی و در دوره خلافت هادی و سیزده سال از دوران خلافت هارون که سخت ترین دوران عمر آن حضرت به شمار است . امام موسی کاظم ( ع ) از حدود 21 سالگی بر اثر وصیت پدر بزرگوار و امر خداوند متعال به مقام بلند امامت رسید ، و زمان امامت آن حضرت سی و پنج سال و اندکی بود و مدت امامت آن حضرت از همه ائمه بیشتر بوده است ، البته غیر از حضرت ولی عصر (عج).
امام موسى الکاظم(ع) هنوز کودک بود که فقهاى مشهور مثل ابو حنیفه از او مسأله مىپرسیدند و کسب علم مىکردند و به تصدیق همه مورخان ، به زهد و عبادت بسیار معروف بوده است و از عبادت و سختکوشی به " عبد صالح " معروف و در سخاوت و بخشندگی مانند نیاکان بزرگوار خود بود.
موسی بن جعفر ( ع ) به جرم حقگویی و به جرم ایمان و تقوا و علاقه مردم زندانی شد . حضرت موسی بن جعفر را به جرم فضیلت و اینکه از هارون الرشید در همه صفات و سجایا و فضائل معنوی برتر بود به زندان انداختند .
هیچکس مثل او حافظ قرآن نبود ، با آواز خوشی قرآن می خواند ، قرآن خواندنش حزن و اندوه مطبوعی به دل می داد ، شنوندگان از شنیدن قرآنش می گریستند ، مردم مدینه به او لقب " زین المجتهدین " داده بودند . مردم مدینه روزی که از رفتن امام خود به عراق آگاه شدند ، شور و ولوله و غوغایی عجیب کردند .
بعد از رحلت پدر بزرگوارش امام صادق(ع) (148 ه.ق.) در بیست سالگى به امامت رسید و 35 سال رهبرى و ولایت شیعیان را بر عهده داشت.
شیخ مفید درباره آن حضرت می گوید : " او عابدترین و فقیه ترین و بخشنده ترین و بزرگ منش ترین مردم زمان خود بود ، زیاد تضرع و ابتهال به درگاه خداوند متعال داشت و این جمله را زیاد تکرار می کرد :
" اللهم انی أسألک الراحة عند الموت و العفو عند الحساب "
خداوندا در آن زمان که مرگ به سراغم آید راحت و در آن هنگام که در برابر حساب اعمال حاضرم کنی عفو را به من ارزانی دار.
التماس دعا
السلام علی المعذب فی قعر السجون
شهادت مظلومانه امام موسی کاظم علیه السلام تسلیت باد.
امام کاظم علیه السلام:
مَنْ دَعا لاِمْرَىءٍ مِنَ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ الْمُسْلِمینَ وَ الْمُسْلِماتِ وَکَّلَ اللّهُ بِهِ لِکُلِّ مُؤْمِنٍ مَلَکا یَدْعُو لَهُ.
هر کس فردى از زنان و مردان مؤمن و مسلمان را دعا کند، خداوند به شمار هر مؤمن فرشته اى را مى گمارد تا برای او دعا کند.
اعلام الدین، ص 393
امام کاظم علیه السلام:
عَلَیکُم بِالدُّعاءِ ، فَإنَّ الدُّعاءَ للّه ِِ ، وَالطَّلَبَ إلى اللّه ِ یَرُدُّ البَلاءَ وَقَد قُدِّرَ وَقُضِیَ وَلَم یَبقَ إلّا إمضاؤهُ ، فإِذا دُعِیَ اللّه ُ عزّوجلّ وسُئلَ صَرْفَ البَلاءِ صَرَفَهُ.
بر شما باد دعاکردن؛ زیرا دعا به درگاه خدا و مسئلت کردن از او، بلایى را که قضا و قدر الهى به آن تعلق گرفته و فقط مانده که قطعى شود، دفع مى کند . پس ، چون خداوند عز و جل خوانده شود و از او دفع بلا مسئلت گردد، آن را بر مى گرداند .
الکافی : 2/470/8 .
امام کاظم علیه السلام :
إذا مَرَّ بکَ أمرانِ لا تَدری أیُّهُما خَیرٌ و أصوَبُ ، فانظُرْ أیُّهُما أقرَبُ إلى هواکَ فخالِفْهُ ؛ فإنَّ کَثیرَ الصَّوابِ فی مُخالَفَةِ هَواکَ .
هرگاه دو کار برایت پیش آمدکه ندانستى کدام یک بهتر و درست تر است، بنگر که کدام یک از آنها به هوس تو نزدیکتر است، با همان مخالفت کن؛ زیرا درست هاى بسیارى در مخالفت کردن با هواى نَفْست نهفته است.
تحف العقول : 398
یونس بن عبدالرحمن مى گوید: از امام رضا علیه السلام نقش نگین انگشتر خود و پدرش را پرسیدم؟ امام علیه السلام فرمودند:
نَقْشُ خاتَمى «ما شاء اللّهُ لا قُوَّةَ إلاّ باللّهِ » وَ نَقْشُ خاتَمِ أَبى «حَسْبِىَ اللّهُ » وَ هُوَ الَّذى کُنْتُ أَخْتِمُ بِهِ.
نقش نگین انگشتر من این است: «ما شاءَ اللّهُ لاقُوَّةَ إلاّ باللّهِ» (آن چه را که خدا بخواهد آن خواهد شد و هیچ قدرتى براى غیر خدا وجود ندارد) و نقش نگین انگشتر پدرم «حَسْبِىَ اللّهُ» (خدایم کفایت مى کند.) و آن همان انگشترى است که با آن مهر مى زنم.
وسائل الشیعه 3: 410 ح 3
? روزی 5000 مرتبه استغفار: ابراهیم بن ابى البلاد مى گوید: امام کاظم علیه السلام به من فرمودند:
إِنّى أَسْتَغْفِرُ اللّهَ فى کُّلِ یَوْمٍ خَمْسَةَ الافِ مَرَّةٍ، ثُمَّ قالَ: خَمْسَةُ الافٍ کَثیرٌ؟
«من هر روز پنج هزار بار از خداوند آمرزش مى طلبم، سپس [چون تعجّب مرا دید]فرمود: مگر پنج هزار استغفار زیاد است؟
بحارالانوار 93: 282 ح 26
? ابن شهر آشوب مى گوید: بیشتر اوقات امام کاظم علیه السلام این دعا را مى خواندند:
«اَللّهُمَّ إِنّى أَسْأَلُکَ الرّاحَةَ عِنْدَ الْمَوْتِ وَ الْعَفْوَ عِنْدَ الْحِسابِ».
وَ یُکَرِّرُ ذلِکَ.
«بار الها! راحت و آسانى هنگام مرگ، و بخشایش هنگام حساب از تو مى خواهم». و این دعا را تکرار مى نمود.
مناقب ابن شهر آشوب 4: 318
نماز خواندن به سوى در گشوده
شخصى نامور که یکى از مشایخ علمى زمان خودش بود به حضور مبارک امام صادق علیه السلام ، تشرف حاصل کرد، دید جوانى خردسال در حضور امام به سوى در باز به نماز ایستاده است .
این جوان همان کس است که امام صادق علیه السلام به مردم فرمود: انتم السفینة و هذا ملّاحها (1) شما کشتى هستید و این جوان ناخداى شما است . این جوان خردسال فرزند امام صادق ، یعنى امام هفتم امامّیه موسى بن جعفر علیهماالسلام است .
آن شخص به امام صادق عرض کرد: آقا فرزند شما دارد به سوى در گشوده نماز مى گزارد و این کراهت دارد. امام فرمود: نمازش را که تمام کرد و به خود او بگویید. این شخص بى خبر از این که :
گفتن بر خورشید که من چشمه نورم
دانند بزرگان که سزاوار سهانیست
آقازاده نماز را خواند و مواجه اعتراض آن شخص شد، در جوابش فرمود: آن کس که من به سوى او نماز مى خواندم از این درب به من نزدیکتر است .(2)
********
پاورقی :1-اصول کافى ، ج 1، ص 248.
2- داستانهاى عارفانه در آثار (علامه حسن زاده آملى) -مجموعه مقالات ، ص 180 - 179.
بی بی شطیطه؛ پیرزنی از تبار خوبیها
«شطیطه زنی از قبیله قدیسان و هم تبار با پرواپیشگان که به پایمردی خلوص و ناب اندیشی و دینمندانه زیستن در نیشابور قرن دوم هجری، به عنایت و کرامت ویژه هفتمین خورشید امامت حضرت امام موسی کاظم جاودان یاد شد. از میان انبوه وجوه و کالای سنگین و رنگین که به عنوان سهم امام به مدینه فرستاده شد، تنها نقدینه یک درهمی و دسترشت چهار درهمی شطیطه نیشابوری شرف قبول یافت و نیکنامی و خوش فرجامی او را که هم اینک در زیر سقف این بقعه در شمال غرب نیشابور آرمیده است در تاریخ روزگار رقم زد».
بقعه و بنای آرامگاه بی بی (بانو) شطیطه
«بانو شطیطه، یکی از زنان فاضل نیشابوری و مورد عنایت خاص امام موسی کاظم (ع) در قرن دوم هجری بوده که اکنون بنای آرامگاهش در میدانی به نام همین بانو، در انتهای غربی خیابان امام خمینی در غرب شهر نیشابور واقع شده است.
از تاریخ اولین بنا یا آرامگاه ساخته شده بر مزار بانو اطلاع دقیقی در دست نیست، ولی احتمال می رود پس از تجدید حیات شهر در بعد از زلزله ی ویرانگر سال 808 هـ .ق، بنای یادبود دیگری بر مزار بانو احداث گردیده و آن نیز در طی سال های بعد مسلما بارها تعمیر و بازسازی شده است.
آخرین بنا، بنایی چهار گوش، مسقف (خانه) و کوچک از خشت و گل بوده که در گوشه ی یک قبرستان قدیمی واقع شده و قدمتی حدود 200 تا 300سال داشته است. در قسمت مرکزی آن بنا، یک سنگ لوح کوچک، که احتمالا نام بانو برآن حک بوده ـ و بر بالای آن یک دیوار (احتمالی) عمودی سفید رنگ به شکل طاق نما وجود داشته است.
آن بنای چهار گوش تا سال 1359 هـ . ش باقی بود تا این که بقعه ی کنونی بانو شطیطه، در همان سال به همت مرحوم حاج عباس ترقی و جمعی از خیرین منطقه و شهرستان ساخته شد. قبرستان قدیمی اطراف بقعه نیز در سال 1372 با اجرای طرح ساماندهی شهری (در محله ی رسولی ـ سرآب کوشک) به یک فضای سبز عمومی یا میدان شهری تبدیل شد. که با توجه به قرار گرفتن آرامگاه بانو در مرکز آن، به میدان بی بی شطیطه معروف گردید.
بنای فعلی آرامگاه شطیطه دارای پلان (طرح) 6 ضلعی با 12 غرفه ی کوچک در طرفین آن است، در ورودی اصلی، با اتصال دو غرفه، به آرامگاه از جانب جنوب غربی و مصالح به کار رفته در آن شامل آجر، خشت قالبی تراش، گچ، سیمان و آهن و روکار نمای بیرونی بنا از سنگ مرمر و آجر سفال می باشد. مهم ترین تزئینات آرامگاه نیز شامل آینه کاری نمای داخلی گنبد و دو کتیبه ی کاشیکاری شده در دو طر در ورودی اصلی، در جنوب غربی، به آرامگاه است. در کتیبه ی جانب شرقی، سمت راست، تاریخ تولد و در کتیبه جانب غربی، تاریخ وفات یا شهادت چهارده معصوم (ع) به تاریخ هجری قمری نوشته شده است».
امانت شطیطه
«خلاصه شده قضایای بی بی شطیطه»، به استناد متن صفحه 260 جلد 2 منتهی الآمال
«شیعیان نیشابور، محمد بن علی نیشابوری را که عازم مدینه منوره بود 30 هزار دینار و پنجاه هزار درهم و 3 هزار پاره جامه دادند که به نزد امام زمانشان حضرت موسی الکاظم (ع) تقدیم کند و شطیطه که زن مومنه ای بود یک درهم صحیح و پاره ای از خام که خود رشته بود و 4 درهم ارزش داشت آورد و گفت «ان الله لا یستحیی من الحق» از دادن حق امام اگر کم هم باشد نباید حیا کرد. و علماء شهر هم جزوه ای مشتمل بر 70 صفحه، که 70 سوال علمی بر صدر هر صفحه نوشته بودند تا در ذیل آن پاسخ نوشته شود به حامل دادند و به او گفتند امام برحق آن است که این سوالات بسته و لاک و مهر شده را بدون اینکه باز شود پاسخ نویسند.
محمد نیشابوری با وسائل نقلیه آن زمان که کجاوه یا شتر بوده طی طریق کرد و پس از ماهها با محموله ها وارد مدینه شد و با خود زمزمه می کرد «رب اهدنی الی سواء الصراط» ناگاه پسری را پیش روی خود دید که می گوید اجابت کن کسی را که می خواهی، و هدایت نمود او را به خانه حضرت موسی ابن جعفر (ع)، محمد نیشابوری با عرض سلام وارد شد. حضرت ضمن پاسخ سلام و اکرام فرمود: ای محمد بن علی نیشابوری جواب سوالات 70 جزوه ای که نزد تو است نوشته ایم پس بیاور امانت شطیطه را که وزن آن یک درهم و دو دانق است و بیاور پاره خام او را که در پشتواره 2 برادری است که اهل بلخ اند، محمد نیشابوری گفت از شنیدن فرمایشات امام، عقل از سرم پرید و امر حضرت را فوراً اطاعت کردم، پس حضرت امانات شطیطه را قبول و فرمودند: « ان الله یستحیی من الحق»، و امر فرمود برسان به شطیطه سلام مرا او بده به او این امانات و همیان را که در آن 40 درهم است و بگو برای تو شقه ای از گفته های خودم را که پنبه اش از قریه صیداء متعلق به بی بی فاطمه زهرا (س) است و خواهرم حلیمه دختر حضرت صادق (ع) آنرا رشته است و بگو به شطیطه که تو زنده می باشی 19روز پس وصول شقه و دراهم، پس 16 درهم آنرا خرج خودت کن و 24 درهم آنرا صدقه خودت و آنچه لازم شود و من نماز تو را خواهم خواند بر جنازه تو، و به محمد نیشابوری فرمود در آن هنگام که مرا به نماز دیدی کتمان کن که بهتر نگاه می دارد ترا.
حضرت فرمودند: برگردان بقیه مالها را به صاحبان آن و مرا رخصت دادند، محمد نیشابوری که خود را تنها یافت فوراً حواسش متوجه سوالات لاک و مهر شده شد، دید لاک و مهر آنها سالم است یکی را برای نمونه باز کرد و جواب آنرا نوشته یافت، خواند: نوشته بود مردی نبش قبر کرده و سر مرده را برید و کفن او بدزدید حکم چیست ج. دست آن مرد به جهت دزدی بریده شود سپس لازم می شود او را صد اشرفی برای بریدن سر میت زیرا که ما قرار دادیم مرده را به منزله بچه در شکم مادر قبل از دمیدن روح. محمد نیشابوری در بازگشت نیشابور، هنگام پس دادن اموال به صاحبان آن دریافت که آنها فتحی مذهب شده اند؟ لذا امانات شطیطه را به او رسانید و در فاصله 19روز رخ داد آنچه حضرت فرموده بودند».