به برکت حضرت زهرا(س)شیعه شدند
یکى از واعظان عالیقدر تهران بر فراز منبر مى فرمود: تاجرى از تجار تهران
نقل کرد : هر سال به مکه معظمه مى رفتم و در مدینه طیبه در منزل یک
خیاط سکونت مى گزیدم وروزها درب دکان او مى نشستم . یک روز گفتم :
اى میزبان من سالیان زیادى است که درمدینه بر شما وارد مى شوم و شما
هم در تهران بر من مهمان مى شوى ، سؤ الى دارم کهدوست دارم جواب آن
را به من بدهى .
گفت : بگو. گفتم : در این مدینه تمام قبوربزرگان دین هرکدام مشخص و معیّن
است ولى بفرمایید که قبر حضرت فاطمهزهرا(علیهاالسلام ) کجاست ؟ آن خیاط
تا این حرف را شنید دست بر روى پیشانى خودگذاشت و به فکر فرو رفت .
حاجى گفت : ترس تمام وجودم را گرفت فورا به منزلمراجعت و وسایل را برداشته
به سوى تهران حرکت کردم و خود را به عجله به تهرانرساندم .
پس از چند روزى که در حجره تجارتخانه بودم ناگهان دیدم آن حاجى خیاطوارد شد
و سلام کردو به من گفت : ترسیدى وازمدینه فرارکردى؟ گفتم: حقیقت مطلب
همین است که مى گویى . گفت : اى حاج احمد! بدان به واسطه مخفى بودن قبر
حضرت فاطمهزهرا (سلام اللّه علیها) من و جمع زیادى شیعه شدیم ، زیرا شما که
آن روز رفتید،مننزد قضات رفتم و چنین سؤ الى کردم . آنان به اختلاف سخن
راندند. آخر الامر نزدقاضىالقضات حجاز رفته و از او پرسیدم که : یک شیعه
چنین چیزى را از من پرسید. گفت : قبرفاطمه زهرامخفى است . گفتم : چرا؟
گفت : چون خودش وصیت نموده بود.
سؤ ال کردم به چهواسطه ؟ گفت : چون عده اى از بس او را اذیت و آزار دادند
به همسرش وصیت کرد مراشبانه دفن نما که دشمنان در تشییع جنازه و نماز
بر من حاضرنشوند.
خلاصه ،تحقیقات زیادى کردم و مظلومیت آن بى بى بر من ثابت شد. لذا به
واسطه مخفى بودن قبرششیعه شدیم .1
*******
پاورقی:1- زندگانى خاندانى پیغمبر(ص )، ص 155.
به برکت حضرت زهرا(س)شیعه شدند
یکى از واعظان عالیقدر تهران بر فراز منبر مى فرمود: تاجرى از تجار تهران
نقل کرد : هر سال به مکه معظمه مى رفتم و در مدینه طیبه در منزل یک
خیاط سکونت مى گزیدم و روزها درب دکان او مى نشستم . یک روز گفتم :
اى میزبان من سالیان زیادى است که در مدینه بر شما وارد مى شوم و شما
هم در تهران بر من مهمان مى شوى ، سؤ الى دارم که دوست دارم جواب آن
را به من بدهى .
گفت : بگو. گفتم : در این مدینه تمام قبور بزرگان دین هرکدام مشخص و معیّن
است ولى بفرمایید که قبر حضرت فاطمه زهرا(علیهاالسلام ) کجاست ؟ آن خیاط
تا این حرف را شنید دست بر روى پیشانى خود گذاشت و به فکر فرو رفت .
حاجى گفت : ترس تمام وجودم را گرفت فورا به منزل مراجعت و وسایل را برداشته
به سوى تهران حرکت کردم و خود را به عجله به تهران رساندم .
پس از چند روزى که در حجره تجارتخانه بودم ناگهان دیدم آن حاجى خیاط وارد شد
و سلام کردو به من گفت : ترسیدى وازمدینه فرارکردى؟ گفتم: حقیقت مطلب
همین است که مى گویى . گفت : اى حاج احمد! بدان به واسطه مخفى بودن قبر
حضرت فاطمه زهرا (سلام اللّه علیها) من و جمع زیادى شیعه شدیم ، زیرا شما که
آن روز رفتید،من نزد قضات رفتم و چنین سؤ الى کردم . آنان به اختلاف سخن
راندند. آخر الامر نزدقاضى القضات حجاز رفته و از او پرسیدم که : یک شیعه
چنین چیزى را از من پرسید. گفت : قبر فاطمه زهرامخفى است . گفتم : چرا؟
گفت : چون خودش وصیت نموده بود.
سؤ ال کردم به چه واسطه ؟ گفت : چون عده اى از بس او را اذیت و آزار دادند
به همسرش وصیت کرد مرا شبانه دفن نما که دشمنان در تشییع جنازه و نماز
بر من حاضرنشوند.
خلاصه ، تحقیقات زیادى کردم و مظلومیت آن بى بى بر من ثابت شد. لذا به
واسطه مخفى بودن قبرش شیعه شدیم .1
*******
پاورقی:1- زندگانى خاندانى پیغمبر(ص )، ص 155.