سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ثمره اندرز، بیداری است . [امام علی علیه السلام]
قطره ای ازدریا
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» دعاى حضرت لوط علیه السلام

دعاى حضرت لوط علیه السلام

لوط که در زمان حضرت ابراهیم مى زیست پسر برادر آن حضرت و پیامبران هلى در شهر سدوم بود او مردم شهر خود را به توحید و پاکى و درستى دعوت مى کرد. ثمره ده ها سال تبلیغ و فراخوانى او، گرایش افرادى اندک بود. در میان مردم آن شهر، فساد اخلاق و آلودگى به اوج رسید به گونه اى که پیشتر سابقه نداشت . لوط که مردم را از گناه باز میداشت ، تهدیدش کردند که اگر از تبلیغ دست برندارد او را از شهر بیرون مى کنند. و گاه به نشانه تمسخر به او مى گفتند: اگر راست مى گویى عذاب الهى را براى ما بیاور. لوط دست به دعا برداشت و گفت :

رب انصرنى على القوم المفسدین

بارالها، مرا بر قوم تبه کار و هرزه پیروز فرما؛

لوط به مردم اعلام کرد من با کردار ناشایست شما دشمنم و دست به دعا برداشت و گفت :

رب نجنى و اهلى مما یعلمون

بارالها، من و خاندانم را از کردار ناشایست آنها نجات بخش .

عذاب الهى بر آن مردم در رسید. لوط و خاندان و پیروان اندکش شبانه از شهر بیرون رفتند و صبحگاهان فرشتگان الهى عذاب آسمانى را بر مردم فاسق و تبه کار شهر سدوم فرود آوردند.

******

پاورقی:1- دعاهاى قرآن - حسین واثقى



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( پنج شنبه 94/2/31 :: ساعت 5:53 عصر )
»» دعاى سلیمان علیه السلام

دعاى سلیمان علیه السلام براى حکومتى بى نظیر

سلیمان و پدرش داوود از پیامبران الهى بودند که خداوند در قرآن کریم از آنان به نیکى یاد مى کند. از آن جا که سلیمان علیه السلام شیفته اسب بود، لشکریان او مسابقه اسب دوانى ترتیب داده بودند تا براى نبرد با دشمن آماده باشند، و سلیمان از آن سان مى دید. مسابقه به درازا کشید و وقت فضیلت نماز سپرى شد، خداوند که خواست سلیمان را بیازماید، جنازه اى بر تخت او افکند. سلیمان به درگاه الهى رو کرد و دست به دعا برداشت و گفت :

رب اغفرلى و هب لى ملکا لاینبغى لاحد من بعدى انک انت الوهاب

خداوندا مرا بیامرز وحکومتى به من ببخش که شایسته هیچ کس پس از من نباشد، همانا تو بسیار عطا کننده اى .

خداوند متعال هم خواست او را بر آورد و حکومتى بى نظیر به او عطا کرد. پس از گذشت هزاران سال هنوز هم داستان ملک سلیمان بر سر زبانهاست و از آن بزرگى و عظمت یاد مى شود.

دعاى سلیمان علیه السلام براى توفیق بر شکر نعمت هاى الهى

در دعاى پیشین گفتیم که خداوند حکومتى بى نظیر به سلیمان داد.

گرچه بسیارى از مردم آنگاه که به قدرت و ثروت مى رسند خداوندى در که صاحب نعمت است فراموش مى کنند، اما سلیمان هرگاه به نعمت هاى مادى و معنوى که خداوند به او و پیش تر به پدرش حضرت داود داده بود نظر مى افکند مى گفت : این را فضل و کرامت خداى من است به من نعمت داده تا ببیند سپاسگزارى یا ناسپاسى اش مى کنم .

روزى سلیمان با لشکریانش از سرزمینى مى گذشتند و شنید که مهتر مورچگان به مورچگان گفت : به لانه هاى خود بروید مبادا سلیمان و لشکریانش شما را لگد مال کنند. سلیمان که زبان همه موجودات را مى دانست تا این سخن را شنید به خنده آمد و دست به دعا برداشت و چنین گفت :

رب اورعنى ان اشکر نعمتک التى انعمت على وعلى والدى و ان اعمل صالحا ترضیه و ادخلنى برحمتک فى عبادک الصالحین

بارالها، به من الهام کن نعمتهایى را که به من و به پدر و مادرم داده اى سپاس و شکر بگذارم ، کارهاى نیک که مورد پسند تو باشد انجام دهم و از سر لطف و رحمت خود، مرا در زمره بندگان نیکوکارت قرار ده .

******

پاورقی:1- دعاهاى قرآن - حسین واثقى



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( پنج شنبه 94/2/24 :: ساعت 1:32 عصر )
»» دعاى حضرت یونس علیه السلام

دعاى حضرت یونس علیه السلام

حضرت یونس یکى از پیامبران الهى بود او زمانى دراز مردم را به توحید و یکتاپرستى فرا خواند. لیکن این دعوت و تبلیغ طولانى مردم را به راه نیاورد و آنان همچنان بر کفر خود لجاجت مى کردند. در این هنگام که یونس از جهل و کفر آنان به خشم آمده بود پیش ‍ از آن که از خداوند اجازه گیرد از شهر خارج شد و سر به بیابان گذاشت . رفت تا به دریا رسید. به قدرت الهى یک ماهى بزرگ دهان باز کرد و یونس را بلعید. یونس بدون آن که در شکم ماهى هضم شود زندانى شد و دانست این سزاى آن است که بدون اذن الهى ، ماءموریت خود را رها کرده است .

در چنین شرایطى با دلى شکسته و قطع امید از همه جا، دعا کرد و گفت :

لااله الا انت سبحانک انى کنت من الظالمین

خدایا، معبودى به جز تو نیست ، منزهى از هر عیب به درستى که من از کسانى هستم که بر خود ستم کردم .

خداوندا در قرآن کریم مى فرماید: ما دعاى او را مستجاب کردیم .

و او را از غم نجات دادیم ، و این چنین همه مؤ منان را نجات میدهیم .

حضرت یونس که از شکم ماهى و دریاى عمیق نجات یافته بود، به محل ماءموریت خود باز آمد و مردم هم که در غیاب او به خود آمده بودند به گرد او جمع شدند و راه پاکى و خداپرستى در پیش گرفتند.

چند نکته

1. خداوند در پایان داستان یونس مى فرماید: و کذلک ننجى المؤ منین ؛ ما این چنین مؤ منان را از غم و گرفتارى نجات مى دهیم گویا داستان یونس براى این در قرآن آمده است که این قانون کلى و سنت همیشگى الهى بازگو شود: نجات مؤ منان گرفتار، برنامه دائمى خداست ، که در همه زمانها و مکانها و در تمام نسل ها جارى است .

پر واضح است که این بشارت و مژده اى براى همه ماست .

پیامبر گرامى ما فرمود: آیا شما را راهنمایى کنم به اسم اعظم الهى ، که هر گاه خداوند با آن اسم خوانده شود جواب دهد، و هر گاه با آن اسم از خداوند درخواست شود پاسخ دهد؟ آن دعاى یونس است که در تاریکى ها خواند: لااله الاانت سبحانک انى کنت من الظالمین .

مردى پرسید: اى رسول خدا! آیا این دعا مخصوص یونس بود یا براى همه مؤ منان است ؟ پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: آیا نشنیدى بقیه آیه را: و کذلک ننجى المؤمنین

2. عارفان الهى به دعاى حضرت یونس اهمیت فراوان میدهند، و بدان اهتمام ورزند و آن را ذکر یونسیه نامند.

3. دعاهاى معصومان علیهم السلام ریشه قرآنى دارد. چرا که آنان فرزندان قرآنند و از معرفت زلال قرآنى بهره مندند. امام حسین علیه السلام با اقتباس از دعاى حضرت یونس ، در دعاى عرفه گوید:

لا اله الا انت سبحانک انى کنت من الظالمین . لا اله الا انت سبحانک انى کنت من المستغفرین لا اله الا انت سبحانک انى کنت من الموحدین . لا اله الا انت سبحانک انى کنت من الخائفین . لا اله الا انت سبحانک انى کنت من الوجلین . لا اله الا انت سبحانک انى کنت من الراجین . لا اله الا انت سبحانک انى کنت من الراغبین . لا اله الا انت سبحانک انى کنت من المهللین لا اله الا انت سبحانک انى کنت من السائلین . لا اله الا انت سبحانک انى کنت من المسبحین . لا اله الا انت سبحانک انى کنت من المکبرین . لا اله الا انت سبحانک ربى و رب آبائى الاولین ؛

به جز تو خدایى نیست ، منزهى از عیب من از ستمکارانم به جز تو خدایى نیست منزهى تو، من از استغفار کنندگانم . به جز تو خدایى نیست ، منزهى تو، من از یکتا پرستانم . به جز تو خدایى نیست ، منزهى ، من از بیمناکان از عذاب توام . به جز تو خدایى نیست ، منزهى تو من از افراد ترسانم . به جز تو خدایى نیست منزهى تو، من از امیدوارانم . به جز تو خدایى نیست ، منزهى تو من از آرزومندم . به جز تو خدایى نیست ، منزهى تو، من از لااله الا الله گویانم . به جز تو خدایى نیست ، منزهى تو من از گدایانم به جز تو خدایى نیست ، منزهى تو، من از تسبیح گویانم . به جز تو خدایى نیست ، منزهى تو، من از الله اکبر گویانم . به جز تو خدایى نیست ، منزهى تو که پروردگار من و پروردگار پدران پیشین منى .

چند حدیث در فضیلت این دعا

1. پیامبر گرامى صلى الله علیه و آله : هر بیمار مسلمانى که این دعا را بخواند، اگر در آن بیمارى (بهبودى نیافت و) مرد پاداش شهید به او داده مى شود و اگر بهبودى یافت خوب شده در حالى که تمام گناهانش آمرزیده شده است .

2. رسول خدا صلى الله علیه و آله : آیا به شما خبر دهم از دعایى که هرگاه غم و گرفتارى پیش آمد آن ادعا را بخوانید گشایش ‍ حاصل شود؟ اصحاب گفتند: آرى اى رسول خدا. آن حضرت فرمود: دعاى یونس که طعمه ماهى شد: لا اله الا انت سبحانک انى کنت من الظالمین .

3. امام صادق علیه السلام : عجب دارم از کسى که غم زده است چطور این دعا را نمى خواند :لا اله الا انت سبحانک انى کنت من الظالمین چرا که خداوند به دنبال آن مى فرماید: فاستبجنا له و نجیناه من الغم و کذلک ننجى المؤ منین (ما او را پاسخ دادیم و از غم نجات دادیم و این چنین مؤ منان را نجات مى دهیم ).

4. مرحوم کلینى نقل مى کند: مردى خراسانى بین مکه و مدینه در ربذه به امام صادق علیه السلام برخود و عرضه داشت : فدایت شوم من تا کنون فرزنددار، نشده ام ، چه کنم ؟

حضرت فرمود: هرگاه به وطن برگشتى و خواستى به سوى همسرت روى آیه ، و ذالنون اذ ذهب مغاضبا فظن ان لن نقدر علیه فنادى فى الظلمات ان لا اله الا انت سبحانک انى کنت من الظالمین را تا سه آیه بخوان ان شاء الله فرزنددار خواهى شد .

******

پاورقی:1- دعاهاى قرآن - حسین واثقى



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( چهارشنبه 94/2/23 :: ساعت 12:5 عصر )
»» دعاى اصحاب کهف

دعاى اصحاب کهف

داستان اصحاب کهف را خوانده و شنیده ایم . گروهى از جوانان موحد و خداپرست که از جو کفرآمیز جامعه و حکومت پلید زمان نفرت دارند و به خشم آمده اند راهى کوه و بیابان مى شوند تا بتوانند با آزادى خدا را عبادت کنند و با حق تعالى انس گیرند. وقتى که مسیر را پیمودند و به غار پناه بردند، در آن جا دست به دعا برداشتند و چنین گفتند:

ربنا اتنا من لدنک رحمة و هیى ء لنا من امرنا رشدا

بارالها از نزد خودت به ما رحمت ده و رشد و پیشرفت در کار براى ما مهیا کن .

طالبان رحمت الهى و راهیان رشد و ایمان و نیکبختى و هدایت الهى ، شایسته است این دعا را زمزمه کنند.

******

پاورقی:1- دعاهاى قرآن - حسین واثقى



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( سه شنبه 94/2/22 :: ساعت 11:23 صبح )
»» دعاى سربازان طالوت

دعاى سربازان طالوت

یکى از داستانهاى قرآنى داستان طالوت و جالوت است . بنى اسرائیل پس از دوره حضرت موسى علیه السلام به پیغمبر خود مى گویند: فرماندهى را بر ما بگمار تا به فرمان او در راه خدا پیکار کنیم . از جانب حق تعالى ، طالوت به فرماندهى آنان گماشته مى شود. در آغاز آنان از این انتصاب رخ برمیتابند و نمى پذیرند. سرانجام با تاءکید پیامبر الهى به آن تن مى دهند و در رکاب او براى نبرد با جالوت کافر تبهکار و لشکر او حرکت مى کنند.

دو لشکر مقابل یکدیگر صف آرایى مى کنند و آماده نبرد مى شوند. سربازان موحد طالوت در این هنگام دست به دعا برمیدارند و مى گویند:

ربنا افرغ علینا صبرا و ثبت اقدامنا و انصرنا على القوم الکافرین

بارالها، صبر و پایدارى بر ما فرو ریز، و گامهاى ما را استوار دار و ما را بر کافران پیروز فرما.

و سپس به کارزار مى پردازند، موحدان پیروز، و کافران فرارى مى شوند.

******

پاورقی:1- دعاهاى قرآن - حسین واثقى



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( دوشنبه 94/2/21 :: ساعت 7:35 عصر )
»» دعاى حضرت ایوب علیه السلام

دعاى حضرت ایوب علیه السلام

ایوب یکى از پیامبران الهى است که به خاطر صبرش زبانزد همگان است خداوند به ایوب نعمت بسیار داده و او هم به طاعت الهى کمر بسته و شکرگزار نعمت هاى الهى بود. شیطان به بندگى ایوب حسد برد و گفت : خداوندا، اگر ایوب فرمانبر است به خاطر نعمتهایى است که به او داده اى ، وگرنه فرمان نمى برد.

سرانجام ، زمینه و زمان آزمایش ایوب فرا رسید و گرفتار امتحان الهى شد.

ایوب ثروت و مکنت و فرزندان را یکى پس از دیگرى از دست داد. در تمام مراحل این آزمایش بزرگ ، صبر ایوب بر حوادث و پیشامدهاى تلخ چیره شد و آن گاه که نیمه جانى بیش برایش نمانده بود دست به دعا برداشت و چنین گفت :

انى مسنى الضر وانت ارحم الراحمین

بارالها، ضرر و زیان به جان من رسید و تو ارحم الراحمین هستى .

شیخ طبرسى گوید: این سخن ایوب ، کنایه اى ظریف براى طلب حاجات است .

در آیه دیگر آمده است که ایوب چنین گفت :

انى مسنى الشیطان بنصب و عذاب

پروردگارا، شیطان باسختى و رنج و عذاب به سراغ من آمد.

به هر حال دعاى ایوب مستجاب شد و از این امتحان بزرگ سربلند برآمد و بر شیطان و پیروانش روشن شد که ایوب در شادى و غم ، دارایى و ندارى ، تندرستى و بیمارى خداپرست و خدا دوست است .

ندا رسید: با پایت زمین را بخراش ، چشمه اى برمى آید، که آبش بیمارى هاى تو را مداوا مى کند و هم نوشیدنى گوارا براى تو است . خداوند سلامتى را به او برگرداند و از فرزندان و خاندان دو چندان به او عنایت کرد. ثروت و مکنت رفته باز آمد و زندگى او بیش از پیش رونق یافت .

درباره تفسیر از فرزندان دو چندان به او عنایت کرد از امام صادق علیه السلام پرسیدند، آن حضرت فرمود: علاوه بر فرزندانى که در این امتحان بزرگ از دنیا رفته بودند، فرزندانى که پیش از آن هم از ایوب وفات یافته بودند، زنده شدند .

******

پاورقی:1- دعاهاى قرآن - حسین واثقى



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( شنبه 94/2/19 :: ساعت 9:24 صبح )
»» دعاهاى حضرت نوح علیه السلام

دعاهاى حضرت نوح علیه السلام

1. نوح یکى از پیامبران الهى بود که عمرى دراز یافت به گونه اى که عمر او ضرب المثل شده است .

نوح مردم را به خداپرستى و معرفت فرا مى خواند و از بت پرستى و جهالت باز مى داشت . مردم که با عقاید پدران خویش خو گرفته بودند و از اندیشه و تفکر به دور بودند نوح را تهدید کردند که اى نوح اگر از کارت دست برندارى تو را سنگباران مى کنیم .

نوح دست به دعا برداشت و گفت :

رب ان قومى کذبون# فافتح بینى و بینهم فتحا و نجنى و من معى من المؤ منین

پروردگارا! قوم من مرا تکذیب کردند. بین من و آنان داورى کن ، و مرا و کسانى که با من ایمان آورده اند از دست آنان نجات بخش .

خداوند در قرآن کریم مى فرماید: ما نوح و همراهان او را نجات دادیم و دیگران را غرق کردیم .

2. در قرآن کریم یک سوره به نام حضرت نوح آمده است و تمام این سوره مربوط به داستان آن حضرت است . خداى متعال مى فرماید: ما نوح را به سوى قومش فرستادیم پیش از آن که عذاب دردناک به سراغشان آید. او به مردم گفت : من شما را هشدار مى دهم ، خدا را بپرستید و تقواى الهى را پیشه گیرید و مرا اطاعت کنید اگر چنین کنید خداوند شما را مى آمرزد و اجل شما را به تاءخیر مى اندازد .

این پیام و تبلیغ ، مردم را بیدار نکرد و به همین سبب نوح از سر درد با خداوند چنین گفت : بارالها، شب و روز مردم را دعوت کردم و هرچه بیشتر فراخواندم مردم بیشتر گریزان شدند هر گاه آنان را به آمرزش تو دعوت مى کنم انگشت به گوش مى کنند، لباس ‍ بر سر مى کشند تا پیام مرا نشنوند و بر کردار خود اصرار مى ورزند. به طور علنى و پنهانى آنان را خواندم و گفتم از پروردگارتان طلب آمرزش کنید چرا که او آمرزنده است اوست که باران بر شما فرو مى فرستد و اموال و پسران به شما مى دهد و باغ ها و نهرها برایتان فراهم مى آورد .

نوح سپس آیات و نشانه هاى حق تعالى را در عالم آفرینش برایشان بازگو کرد. اما باز هم بیدار نشدند و به یکدیگر سفارش مى کردند که از بت هاى خود دست برندارید. آنان در گناهان غوطه ور شدند و سرانجام اهل جهنم گشتند.

در این هنگام نوح دست به دعا برداشت و به پروردگار عرضه داشت :

رب لاتذر على الارض من الکافرین دیارا # انک ان تذرهم یضلوا عبادک ولایلدوا الا فاجرا کفارا # رب اغفرلى ولوالدى و لمن دخل بیتى مؤ منا و للمؤ منین و المؤ منات و لاتزد الظالمین الا تبارا .

بارالها، از کافران بر روى زمین هیچ کسى باقى نگذار. اگر آنان را رها کنى بندگان تو را گمراه مى کنند و به جز تبه کار کافر فرزندى نیاورند. بارالها، مرا و پدر و مادرم و هر مؤ منین را که به خانه ام وارد شود و همه مردان و زنان با ایمان را بیامرز و بر نابودى ستمگران بیفزا.

3. خداوند در سوره قمر مى فرماید: در دوران گذشته قوم نوح بنده ما را تکذیب کردند و گفتند او دیوانه و جن زده است . نوح هم دست به دعا برداشت و خداوند را خواند و چنین گفت :

این مغلوب فانتصر

بارالها، من در هدایت مردم شکست خوردم ؛ تو خود مرا یارى فرما.

4. در سوره مؤ منون آمده است : ما نوح را به سوى قومش فرستادیم ، او به مردم گفت : اى قوم من خداوند را بپرستید به جز او براى شما خدایى نیست ، آیا پروا نمى کنید؟ .

گروه کافران گفتند: نوح چون شما بشر است که مى خواهد بر شما برترى جوید؛ اگر خداوند مى خواست پیامبرى بفرستد فرشتگانى را به پیامبرى مى فرستاد نوح دیوانه است .

در این هنگام نوح دست به دعا برداشت و گفت :

رب انصرنى بما کذبون

خداوند مى فرماید: به نوح وحى کردیم که زیر نظر و راهنمایى ما کشتى ساز، و هر گاه فرمان رسید و آب از تنور فوران کرد از هر یک از حیوانات دو عدد و خانواده ات را سوار بر کشتى کن ، و هر گاه تو و همراهان در کشتى مستقر شدید بگو:

الحمدلله الذى نجینا من القوم الظالمین # و قل رب انزلنى منزلا مبارکا و انت خیرالمنزلین

حمد براى خدایى است که ما را از دست ستمکاران نجات داد وبگو: بارالها، مرا در منزلگاهى مبارک جاى ده (زیرا) تو بهترین فرود آورندگانى .

پیامبر گرامى صلى الله علیه و آله به حضرت على علیه السلام فرمود: اى على هرگاه در جایى منزل کردى بگو: اللهم انزلنى منزلا مبارکا و انت خیر المنزلین ؛ چرا که خیر و خوبى آن منزل روزى تو مى شود و شر و بدى آن از تو دور مى شود

در حدیث اربع مائة که على علیه السلام چهارصد سخن کوتاه و نغز در آداب زندگى و بندگى براى یارانش بیان فرمود، آمده است : هرگاه جایى منزل کردید بگویید: اللهم انزلنا منزلا مبارکا و انت خیرالمنزلین

5. نوح 950 سال در میان مردم تبلیغ یکتا پرستى و پاکى و درستى کرد. اما ده قرن تبلیغ و دعوت آن مردم خفته جاهل را بیدار نکرد و به هوش نیاورد. و از همه بذر توحید و خداپرستى به جز بسیار اندک در دل سخت تر از سنگ آنان جوانه نزد و به بار ننشست افزون بر آن پیامبر الهى را به باد استهزاء مى گرفتند و تهمت هایى که خود شایسته آن بودند به او مى بستند و مؤ منان همراه او را مردمانى پست مى خواندند...

با چنین پیشینه عصیان و تبه کارى است که بفرمان الهى از آسمان باران شدید باریدن مى گیرد و از جاى جارى زمین چشمه ها مى جوشد و سیل و طوفان همه جا را فرا میگیرد.

نوح که از پیش آماده چنین شرایطى است ؛ به مؤ منان و همراهان خود مى گوید تا بر کشتیى که به دست خود او ساخته شده است سوار شوند. نوح به هنگام سوار شدن بر کشتى مى گوید:

بسم الله مجریها و مرسیها ان ربى لغفور رحیم

به نام خداست حرکت و توقف کشتى ؛ به درستى که پروردگارم آمرزنده و مهربان است .

در این هنگام ، آب از آسمان و زمین به هم مى پیوندد و همه جا را مى گیرد و همه نابکاران سیه روز را در کام خود فرو مى کشد در حالى که نوح و همراهانش بر کشتى نجات سوارند و بر سطح آب در حرکتند. وقتى که آب همه جا را فرا گرفت و همه گمراهان لجوج را به کام مرگ کشید فرمان الهى بر توقف باران و جوشش زمین صادر مى شود و کشتى نوح بر کوه (جودى ) آرام مى یابد. در این میانه نوح که پسر نادرستش را در میان غرق شدگان مى بیند دست به دعا برمیدارد و مى گوید:

رب ان ابنى من اهلى و ان وعدک الحق و انت احکم الحاکمین

بارالها، پسرم از خانواده من است (و تو وعده داده بودى که خانواده مرا نجات دهى ) و وعده تو حق است و تو احکام الحاکمین هستى .

خداوند فرمود: اى نوح ، او از خاندان تو نیست ، او ناشایست است آنچه را که به آن آگاهى ندارى از من مخواه ، من تو را پند میدهم ، مبادا از جاهلان باشى .

نوح به خود آمد و گفت :

رب انى اعوذ بک ان اسئلک ما لیس لى به علم ، و ان لاتغفر لى و ترحمنى اکن من الخاسرین

بارالها، من به تو پناه مى برم از این که چیزى را که به آن آگاهى ندارم از تو بخواهم اگر مرا نیامرزى و به من رحم نکنى از زیانکاران خواهم بود.

******

پاورقی:1- دعاهاى قرآن - حسین واثقى



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( پنج شنبه 94/2/17 :: ساعت 10:52 صبح )
»» دعاى بلقیس ملکه سبا

دعاى بلقیس ملکه سبا

خداوند به سلیمان حکومتى بى نظیر عطا کرد. پرندگان نیز در تسخیر سلیمان بودند. روزى سلیمان در میان پرندگان ، هدهد را ندید. زمانى نگذشت که هدهد باز آمد و گفت : از سرزمین سبا براى تو خبرى آورده ام . در آن جا زنى با امکانات بسیار و تختى عظیم حکم مى راند و مردم آن در برابر خورشید سجده مى کنند.

سلیمان نامه اى به ملکه آن سرزمین مى نویسد و هدهد آن را به مقصد مى رساند. ملکه پس از رایزنى و مشورت با سران ، هدیه اى براى سلیمان مى فرستد که سلیمان آن را نمى پذیرد.

پس از گذشت زمان و مراحلى ملکه به سوى دربار سلیمان بار سفر مى بندد و وارد کاخ سلیمان مى شود و به نشانه توبه و ایمان مى گوید:

رب انى ظلمت نفسى و اسلمت مع سلیمان لله رب العالمین

بارالها، من بر خودم ستم کردم و با سلیمان به خداوند عالمیان ایمان آوردم .

******

پاورقی:1- دعاهاى قرآن - حسین واثقى



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( چهارشنبه 94/2/16 :: ساعت 6:46 عصر )
»» دعاهاى حضرت یوسف علیه السلام

دعاهاى حضرت یوسف علیه السلام

1. یکى از پیامبران الهى یوسف است . داستان یوسف در قرآن کریم بلند و پرنکته است . حسد برادران را وادار مى کند که او را به چاه بیندازند. قافله اى سر مى رسد و دلو را در چاه مى افکنند تا آب بکشند و استفاده کنند. ناباورانه مى نگرند به جاى آب ، نوجوانى زیبا از چاه سر برآورد. او را به بردگى مى گیرند و در مصر به فروش مى رسانند. یوسف به عنوان برده به کاخ عزیز مصر راه مى یابد و زلیخا همسر عزیز شیفته یوسف مى شود و مى خواهد از او کام گیرد.

یوسف پاکدامن پیغمبر زاده ، به گناه تن نمى دهد. او را تهدید به زندان مى کنند. یوسف دست به دعا برمیدارد و مى گوید:

رب السجن احب الى مما یدعوننى الیه و الاتصرف عنى کیدهن اصب الیهن و اکن من الجاهلین

بارالها، زندان براى من دوست داشتنى تر است از گناهى که مرا به سوى آن فرا مى خوانند، اگر مکر زنان را از من مگردانى با آنان درآمیزم و از جاهلان خواهم بود.

خداوند هم دعاى او را مستجاب فرمود و مکر زنان دربار را از او بگرداند. پس یوسف را زندانى کردند.

2. یوسف مدتى را در زندان مى گذراند. سالها و حکایت ها مى گذرد تا آن که براى تعبیر خواب پادشاه مصر در زندان به نزد او مى آیند. یوسف از موقعیت استفاده مى کند، از بى گناهى خود مى گوید، و از سبب زندانى شدن خود جویا مى شود.

پیام او را به پادشاه مى رسانند. پادشاه زنان را حضار مى کند. همه زنان ، به ویژه زلیخا همسر پادشاه ، برگناهکارى خود و بیگناهى یوسف گواهى میدهند. یوسف از زندان آزاد، مقرب دربار و وزیر دارایى و اقتصاد مى شود. در کنعان مردم دچار قحطى مى شوند و براى تهیه آذوقه به سوى مصر رو مى آورند، مصر که با تدبیر یوسف داراى انبارهاى بزرگ غله شده است پذیرایى فرزندان یعقوب مى شوند.

یوسف ، پدر و مادرش را احترام مى کند و بر تخت مى نشاند، و برادرانش در برابر او به خاک در مى افتند و براى خداوند سجده مى گزارند با پدید آمدن چنین صحنه اى ، خوابى که یوسف در نوجوانى دیده بود و به پدرش بازگو کرده بود تعبیر مى شود. در چنین شرایطى یوسف دست به دعا برمیدارد و با خداوند چنین مناجات مى کند:

رب قد آتیتنى من الملک و علمتنى من تاءویل الاحادیث فاطر السموات و الارض انت ولیى فى الدنیا و الاخرة توفنى مسلما و الحقنى بالصالحین

بارالها، تو به من ریاست دادى ، و تعبیر خواب را تو به من آموختى ، اى آفریننده آسمانها، و زمین ، تو ولى و سرپرست منى در دنیا و آخرت ، مرا مسلمان بمیران و به نیکوکارانم بپیوند.

******

پاورقی:1- دعاهاى قرآن - حسین واثقى



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( سه شنبه 94/2/15 :: ساعت 12:26 عصر )
»» دعاهاى حضرت ابراهیم علیه السلام

دعاهاى حضرت ابراهیم علیه السلام

1. حضرت ابراهیم یکى از پیامبران بزرگ الهى است . او از برجستگان دعوت به توحید در طول تاریخ و پدر بسیارى از پیامبران است .

در زمانى برانگیخته شد که مردم سخت در بت پرستى بودند و بتهاى گونه گون را پرستش و احترام مى کردند. آن حضرت با مردم گفت و گو مى کرد و بى خاصیتى و پوچى بت ها را براى آنان شرح مى داد. آنان در برابر سخنان حکیمان ابراهیم خلیل علیه السلام یک حرف داشتند و آن این بود که : پدران ما این گونه مى کردند و ما هم به راه آنان مى رویم .

ابراهیم گفت : خدا آن است که پروردگار هستى است . او که مرا آفرید و هدایتم مى کند او که مرا طعام و نوشیدنى میدهد و هرگاه بیمار شدم شفایم مى دهد. او که مرا مى میراند و سپس زنده مى کند او که امیدوارم در روز قیامت گناه مرا بیامرزد .

سپس ابراهیم دست به دعا برداشت و گفت :

رب هب لى حکما و الحقنى بالصالحین # و اجعل لى لسان صدق فى الاخرین # و اجعلنى من ورثة جنة النعیم # و اغفر لابى انه کان من الضالین# و لاتخزنى یوم یبعثون .

بارالها، به من حکمت ده و مرا به نیکوکاران بپیوند. و نام نیک مرا در امت هاى بعدى قرار ده . و مرا از وارثان بهشت نعیم قرار ده . و پدرم را بیامرز چرا که از گمراهها بود و در روز قیامت مرا رسوا مساز .

2. اسوه و الگو در سازندگى یا نابودى شخصیت انسان نقش حیاتى دارد. قرآن کریم که کتاب سازندگى و تربیت انسان هاست به این معنى مهم بسیار پرداخته است . یاد انسانهاى بزرگ چون پیامبران و دیگر شخصیت هاى مثبت و نیز یاد افراد گمراه و بدفرجام به منظور عبرت گرفتن و سرمشق یافتن در قرآن کریم آمده است .

کلمه اسوه سه بار در قرآن مجید به کار رفته است : یک بار درباره پیامبر اسلام یکبار در مورد حضرت ابراهیم و مؤ منان همراه و نوبت سوم درباره یاوران حضرت ابراهیم .

خداوند در قرآن کریم مى فرماید: ابراهیم و یاران او اسوه اى نیکو براى شمایند هنگامى که به قوم خود گفتند: ما از شما و آنچه به غیر خدا مى پرستید بیزاریم و راه شما را رد مى کنیم ، و بین ما و شما دشمنى و کینه همیشه خواهد بود، تا آن گاه که به خداوند بى شریک ایمان آورید. مگر سخن ابراهیم که به پدرش گفت : من به زودى براى تو استغفار مى کنم و عذاب الهى را از تو نمیتوانم بگردانم .

دعاى ابراهیم و یارانش این بود:

ربنا علیک توکلنا و الیک انبنا و الیک المصیر# ربنا لاتجعلنا فتنة للذین کفروا واغفرلنا ربنا انک انت العزیز الحکیم .

بارالها، بر تو توکل کردیم و به فرمان تو بازگشتیم و بازگشت به سوى تو است . بارالها ما را براى کافران هدف قرار مده و ما را بیامرز به درستى که تو توانا و حکیمى .

امام صادق علیه السلام در تفسیر ربنا لاتجعلنا فتنة للذین کفروا فرمود:

در گذشته تمام افراد با ایمان فقیر بودند ( و زیر فشار و اذیت و آزار کافران به سر میبردند) و تمام کافران ثروتمند بودند، تا آن که ابراهیم علیه السلام آمد و این چنین دعا کرد: ربنا لاتجعلنا فتنة للذین کفروا. آنگاه خداوند در میان مؤ منان ثروت و فقر قرار داد و در میان کفار نز ثروت و فقر قرار داد .

3. بحث و گفتگوى ابراهیم علیه السلام با بت پرستان بى نتیجه ماند. چرا که هر چه ابراهیم با آنان به سخن مى نشست آنان بیشتر بر گمراهى خود اصرار مى ورزیدند.

ابراهیم با خود گفت : شاید اجراى یک صحنه آنان را هشیار کند. در یک روز عید که همه مردم از شهر خارج شده و به گشت و گذار تفریح رفته بودند ابراهیم وارد بتخانه شد تبر را به دست گرفت و همه بتها را شکست و تنها بت بزرگ را سالم گذارد تبر را به دوش ‍ بت بزرگ نهاد و از بتکده خارج شد. مردم از گلگشت و تفریح بازگشتند به سوى بتهاى خود رفتند و آنها را شکسته یافتند. با تفحص و جست و جو دریافتند که این کار، کار ابراهیم است .

از ابراهیم بازجویى کردند ابراهیم در پاسخ آنان گفت : بت بزرگ دست به چنین کارى زده است ! .

ابراهیم این سخن را به این منظور گفت که شاید آنها به خود آیند و بنگرند بت که سخن نمى گوید و فهم و شعور ندارد و نمى تواند ضرر را از خود دور کند و به دیگران آسیبى برساند، چگونه مى تواند خداى هستى باشد؟

اما این صحنه هم ذهن بسته آنان را بیدار نکرد و تقلید کور کورانه از پدران نادان خود را بر اندیشه و تفکر ترجیح دادند.

از این رو، آتشى عظیم افروختند، و ابراهیم را در آن پرتاب کردند. اما اراده حق تعالى این چنین بود که ابراهیم سالم بماند؛ چرا که هنوز دوره هایى از ماءموریتش براى هدایت و ارشاد خلق و ساختن کعبه اجرا نشده بود.

ابراهیم که دعوت و تبلیغ را در آن سرزمین بى ثمر دید، از میان آن مردم بیرون رفت و گفت : از من این سرزمین به جایى که پروردگارم بخواهد مى روم ، او مرا هدایت مى کند آنگاه رو به سوى سرزمین فلسطین نهاد.

ابراهیم که پس از سالها ازدواج و رسیدن به سن پیرى هنوز فرزندى داشت دست به دعا برداشت و گفت :

رب هب هلى من الصالحین

بارالها از نیکوکاران (فرزندى ) به من عطا کن .

خداوند هم به او بشارت داد که دعایت مستجاب شد و پسرى بردبار به تو خواهم داد و به زودى اسماعیل به دنیا چشم گشود.

4. پس از آن که ابراهیم علیه السلام به فلسطین هجرت کرد خداوند به او و هاجر، اسماعیل را عطا کرد. اما بر اثر اصرار ساره مجبور شد که اسماعیل و مادرش هاجر را به سرزمین دیگر برد. ابراهیم و هاجر و اسماعیل رفتند تا به مکه رسیدند، و به راهنمایى جبرئیل همان جا توقف کردند. ابراهیم سایبانى برپا کرد و خانواده اش را در آن پناه داد و خود به سوى فلسطین بازگشت .

اراده الهى اینچنین تعلق گرفت بود که ابراهیم از ساره هم فرزند داشته باشد.

پس ساره به اسحاق باردار شد. اسماعیل و مادرش در مکه و اسحاق و مادرش در فسلطین به سر مى بردند و ابراهیم خلیل هم بین این دو سرزمین در رفت و آمد بود. فلسطین جاى خوش آب و هوا و سرزمین حاصلخیز بود اما در مکه نه آب بود و نه گیاه ، نه درخت و نه زمین هموار.

ابراهیم که به فرمان الهى در چنان جاى کوهسار و خشک و بى آب و گیاه ، خانواده اش را مسکن داده بود دلش شکست و حالش ‍ دگرگون شد دست به دعا برداشته گفت :

رب اجعل هذا البلد آمنا و اجنبنى وبنى ان نعبد الاصنام # رب انهن اضللن کثیرا من الناس فمن تبعنى فانه من و من عصانى فانک غفور رحیم # ربنا انى اسکنت من ذریتى بواد غیر ذى زرع عند بیتک المحرم ربنا لیقیموا الصلاة فاجعل افئدة من الناس تهوى الیهم و ارزقهم من الثمرات لعلهم یشکرون # ربنا انک تعلم ما نخفى و ما نعلن و ما یخفى على الله من شى ء فى الارض و لا فى السماء # الحمد لله الذى و هب لى على الکبر اسماعیل و اسحق التى ربى لسمیع الدعاء # رب اجعلنى مقیم الصلاة و من ذریتى ربنا و تقبل دعاء # ربنا اغفرلى و لوالدى و للمؤ منین یوم یقوم الحساب .

بارالها، این سرزمین را امنیت ده و من پسرانم را از پرستش بت ها دور دار. بارالها، بت پرستان بسیارى از مردم را گمراه کردند، پس ‍ هر که مرا پیروى کرد از من است و هر کس نافرمانى من کرد پس تو آمرزنده مهربانى بارالها من برخى از فرزندانم را در سرزمین بدون زراعت مکه نزد خانه محترم تو ساکن کردم ، تا نماز را به پا دارند. پس دلهاى جمعى از مردم را میل و محبت آنان ده ، و از میوه ها آنان را روزى ده ، باشد که شکرگزارند. بارالها، آنچه ما مخفى یا آشکار کنیم تو مى دانى ، و هیچ چیز در آسمان و زمین بر تو پوشیده نیست حمد براى خداست که به سن پیرى اسماعیل و اسحاق را به من بخشید. همانا پروردگارم شنونده دعاست . بارالها من و بعضى از فرزندانم را بر پا دارنده نماز قرار ده ، بارالها، دعاى مرا بپذیر. بارالها، بیامرز مرا و پدر و مادرم و مؤ منان را در روزى که حساب برپا مى شود.

5. انتخاب مکه براى سکونت اسماعیل و هاجر به فرمان خدا بود و ابراهیم به این منزلگه رضا داد لیکن مکه جاى آبادى نبود و میوه و حبوبات در آن تولید نمى شد. این است رمز این که ابراهیم باز هم دعا مى کند و مى گوید:

رب اجعل هذا بلدا امنا و ارزق اهله من الثمرات من ءامن منهم بالله و الیوم الاخر .

بارالها، این سرزمین را امن قرار ده ، و اهل آن را از میوه ها روزى ده ؛ مردمى که ایمان به خدا و روز قیامت آورند.

خداوند متعال هم به دعاى ابراهیم پاسخ مثبت داد و گفت : هر کس کفر ورزد مدتى کوتاه در این دنیا او را بهره دهم و آنگاه او را به سوى عذاب جهنم کشانم که بد جایى است.

امام باقر علیه السلام فرماید: بر اثر این دعاست که میوه ها از سرزمین هاى دیگر به سوى مکه برده مى شود .

6. اسماعیل در مکه بالید و برآمد، و ابراهیم بین مکه و فلسطین در رفت و آمد بود. خانه کعبه اولین عبادتگاه در روزى زمین و از دیر باز محل پرستش خداى متعال و راز و نیاز با او بوده است . لیکن دیر زمانى بود که ویران شده و از یادها رفته بود. ابراهیم به فرمان الهى ماءمور تجدید بناى کعبه شد. او با کمک اسماعیل به این ماءموریت پرداخت . پایه ها بالا رفت و خانه حق براى طوف کنندگان و عبادت کنندگان مهیا شد.

ابراهیم و اسماعیل دست به دعا برداشتند:

ربنا تقبل منا انک انتاالسمیع العلیم # ربنا و اجعلنا مسلمین لک و من ذریتنا امة مسلمة لک و ارنا مناسکنا و تب علینا انک انت التواب الرحیم # ربنا و ابعث فهیم رسولا منهم یتلوا علهیم آیاتک و یعلمهم الکتاب والحکمة و یزکیهم انت العزیز الحکیم .

بارالها، از ما بپذیر تو شنوا و دانایى .

بارالها، ما دو را تسلیم خود قرار ده و از فرزندان ما نیز تسلیم امر تو باشند، عبادات ما را به ما بیاموز و توبه ما را بپذیر، تو توبه پذیر مهربانى .

بارالها، در میان فرزندان ما پیامبرى برگزین که آیات تو را بر مردم بخواند و کتاب حکمت به آنان آموزد و آنها را تزکیه کند؛ همانا تو عزیز و حکیمى .

نکته

در آیه 129 سوره بقره ملاحظه شد که ابراهیم و اسماعیل از خداوند خواستند در میان امتى از ذریه آنان پیامبرى برگزین که آیات الهى را بر مردم بخواند و کتاب و حکمت به آنان آموزد و آنان را تزکیه کند، این دعاى ابراهیم و اسماعیل چه زمانى مستجاب شد؟

در حدیث آمده است که پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله فرمود: انا دعوة ابى ابراهیم

من به واسطه دعاى پدرم ابراهیم به دنیا آمدم و مبعوث شدم .

بنگر بین زمان دعاى ابراهیم ، و مستجاب شدن آن و به دنیا آمدن و مبعوث شدن حضرت محمد صلى الله علیه و آله چقدر فاصله است !و از تاءخیر استجابت دعا ماءیوس مشو.

******

پاورقی:1- دعاهاى قرآن - حسین واثقى



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( شنبه 94/2/5 :: ساعت 2:34 عصر )
<      1   2   3   4      >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

حدیث روز
مثل شجره طیبه
در تفسیر مرج البحرین یلتقیان
فضایل حضرت زهرا(سلام الله علیها)
داستانهایى از زیارت عاشورا
مقامات مردان خدا
داستانهائى از علماء
فاطمه(س)بعدازرحلت پیامبر(ص)
مردى که بر قبر شیخ مى گریست
ای آخرین بهار
صلوات و درود فرشتگان
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 54
>> بازدید دیروز: 284
>> مجموع بازدیدها: 1495499
» درباره من

قطره ای ازدریا

» پیوندهای روزانه

داستانهای اصول کافی [190]
داستان وحکایت [172]
احکام بانوان [91]
احکام جوانان ونوجوانان ویژه دختران [104]
احکام جوانان ونوجوانان ویژه پسران [89]
احکام روابط زن ومرد [192]
[آرشیو(6)]

» فهرست موضوعی یادداشت ها
امام زمان(عج)[221] . حدیث روز[159] . امام علی(ع)[135] . محرم[110] . داستان دوستان[103] . امام حسین(ع)[102] . شعر[97] . رمضان[81] . امام رضا(ع)[68] . حضرت محمد(ص)[67] . امام حسن مجتبی(ع)[48] . امام صادق(ع)[43] . یَابْنَ آدَمَ![37] . پندهاى کوتاه از نهج‏البلاغه[34] . حضرت زهرا(س)[31] . بانگ رحیل[31] . دعاهاى قرآن[31] . دعا[28] . صلوات[21] . عکسهای دیدنی[21] . پیام امام زمان[21] . شیطان[20] . امام جواد(ع)[17] . کرامات الرضویه (ع )[16] . اعجازخوراکیها[15] . امام باقر(ع)[15] . نکته ها[14] . امام سجاد(ع)[13] . علامه حسن زاده آملى[13] . امام حسن عسکری(ع)[12] . چیستان[12] . داستانهائى از علماء[10] . درسهایی ازنهج البلاغه[10] . شیوه هاى تهاجم فرهنگى[9] . مناجات[9] . امام مهدی امتحان الهی[9] . اربعین[8] . حادثه کربلا و پیامبران الهی[8] . پیشگوئیهای حضرت علی(ع)[8] . مراقبات ماه مبارک رمضان[8] . فاطمه سلام الله علیها از دیدگاه روایات[8] . زیارت عاشورا[8] . ذکرهای شگفت عارفان[8] . نماز[8] . داستانی ازصلوات[7] . شیطان شناسی[7] . غدیر[6] . دوستی[6] . حضرت معصومه(س)[6] . آیت الله بهاءالدینی[6] . ابزارهاى تهاجم فرهنگى[6] . امام زمان[6] . وادی السلام[6] . معاد[5] . بانگ رحیل![5] . حضرت زینب(س)[5] . حکایت[5] . دانستنی ها[5] . تمثیلات[5] . حدیث[5] . ره توشه[5] . شفایافتگان[5] . فاطمه سلام الله علیها از دیده گاه قرآن[5] . عکس دیدنی[5] . ماه رمضان[5] . لطیفه[4] . کشکول[4] . مقامات مردان خدا[4] . عیدفطر[4] . عیدنوروزدرشعرامام خمینی(ره)[4] . عکس[4] . فاطمه زهرا(س)[4] . شعر میلاد حضرت ولیعصر(عج)[4] . سلمان فارسی[4] . درسهایی ازعارف کامل مرحوم میرزا جواد آقا ملکی تبریزی[4] . پیامهاونکته های قرآنی[4] . حکایت[4] . امام هادی(ع)[4] . امام خمینی(ره)[4] . امام کاظم(ع)[4] . اعجازخوراکیها[4] . آیامی دانید[4] . مقام حضرت زینب(س)[4] . یاصاحب الزمان(عج)[4] . یاعلی ابن موسی الرضا(ع)[3] . هجران غیبت[3] . نماز باران و بلعیدن دوشیرِ در پرده[3] . کشکول[3] . استغاثه به حضرت مهدی(عج)[3] . اسراف[3] . احترام به عزاداران امام حسین(ع)[3] . حضرت ابوالفضل(ع)[3] . جواب چهل مسئله مشکل از کودکی خردسال[3] . داستانهاى شگفت انگیز از زیارت عاشورا[3] . سیمای نصیحت وناصحین[3] . شوخ طبعیهای جبهه[3] . شیخ حسنعلی اصفهانی(نخودکی)[3] . شایعه[3] . فضایل حضرت زهرا[3] . شیطان درقرآن(مبحث هفتم)[3] . عیدنوروزمبارک باد[2] . فراق محبوب[2] . عیدمبعث[2] . غفلت چرا؟![2] . فضیلت ماه رمضان[2] . فرمان شگفت[2] . عکسهای دیدنی[2] . فلسفه روزه چیست؟[2] . قرآن[2] . فوکویاماوبازشناسی هویت شیعه[2] . شیطان درقرآن(مبحث دوم)[2] . عدس[2] . علل و عوامل عزت[2] . مکتب عشق[2] . مردم از نظر دعا کردن بر چند گروهند؟[2] . معجزات رسول خدا صلى اللّه علیه و آله[2] . ناله ستون مسجد[2] . قضاوتهای حضرت علی(ع)[2] . گریه امام زمان(عج)[2] . گریه پیامبر صلى الله علیه و آله ![2] . شب قدر[2] . شعر جانسوز[2] . شباهت علم اخلاق به علم طب[2] . شفاى پا[2] . شیخ مرتضى انصارى[2] . شعر-درمبعث حضرت رسول(ص)[2] . شهادت امام حسن علیه السلام[2] . سیما واهمیت روزه[2] . سرو کجا، قامت رسای ابوالفضل[2] . سفارش مؤ کّد امام زمان (عج ) به خواندن زیارت عاشورا[2] . روز پنجم محرم[2] . روز چهارم محرم[2] . روز دهم محرم[2] . روز هشتم محرم[2] . روز هفتم محرم[2] . زهر کشنده[2] . سخنى درباره نیمه شعبان[2] . زیارت عاشورا و برطرف شدن دشواریها[2] . دستورالعمل[2] . دعا از امتیازات شیعه[2] . دعاهایى که به حضرت محمد (ص) آموزش داد[2] . دعای امام صادق علیه السلام در روز آخر شعبان[2] . دعاى بندگان با کمال الهى[2] . دلیل قرآنی[2] . دیدار با مهدی در سایه قرآن[2] . دفاع ازحق[2] . دست بخشش گر[2] . دلیل اوّل معاد[2] . دو رکعت نماز حاجت[2] . روزسوم محرم[2] . روزششم محرم[2] . داستانهایى از زیارت عاشورا[2] . داستانی از صلوات[2] . حماسه عاشورا[2] . در خلوت هم از گناه بپرهیزید[2] . خاطره[2] . خطبه پیامبر گرامی اسلام(ص)درآخرماه شعبان المعظم[2] . چند گفتار از امام رضا علیه السلام[2] . چه کنم با شرم؟[2] . حدیث قدسی[2] . تلخى گوش و شورى آب چشم[2] . حد یث روز[2] . حدیث عید[2] . حضرت فاطمه(س)[2] . پیش صاحب نظران[2] . پیشنهاد ابلیس[2] . پیراهن نبوت بر تن على علیه السلام[2] . تأثیرتربیت خانوادگی[2] . تسلیم[2] . ترک جلسه به خاطر نماز[2] . تشرف آقا شیخ حسین نجفی[2] . به برکت حضرت زهرا(س)شیعه شدند[2] . پاسخ نیکی[2] . پند[2] . بهشت مشتاق حسن[2] . پر افتخارترین پیوند[2] . جمع شدن حیوانات و عزاداری آنها در کنار کوه الوند[2] . ثواب زیارت امام حسین(علیه السلام)[2] . تو جان جهانی فدایت شوم[2] . توقیع حضرت ولیعصر(عج)[2] . تشرف اخوی آقاسیدعلی داماد[2] . تشریع روزه رمضان[2] . تعجب عزرائیل[2] . اسامی شیطان[2] . ارتحال رسول خداصلی الله علیه وآله[2] . اسلحه مسموم در توبره[2] . اشعار امام حسین علیه‏السلام[2] . اعتماد به ساقى[2] . الاکه راز خدایی[2] . آثار نیک و بد اعمال[2] . آه دل[2] . ابدال یا پیشکاران امام زمان (عجّ)[2] . آیت الله بهجت[2] . آیت الله خوشوقت[2] . آفرینش نور پیش از آفرینش خلق[2] . 1مام زمان(عج)[2] . آثارمتفاوت همنشینی باطبقات مختلف[2] . آخرین وظایف منتظران[2] . انجیر[2] . امام حسن عسکری(ع)[2] . امام حسن(ع)[2] . امام حسین (ع)[2] . امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) در دیدگاه اهل سنت[2] . امام زمان (عج)[2] . آیت الله بهاء الدینی[2] . امام زمان(ع)[2] . امام کاظم(ع)[2] . اول آگاهی بعدعمل[2] . بعثت رسول خدا[2] . به ره ولای مهدی[2] . به من پناه آورید![2] . بهترین بندگان خدا[2] . بیهوده تان نیافریده ام![2] . اولین مؤمن[2] . یامهدی(عج)[2] . یونجه[2] . کرامات امام رضا علیه السلام به روایت اهل سنت[2] . کم کم غروب ماه خدا دیده می شود[2] . نکته[2] . نظراهل تسنن درباره حضرت مهدی(عج الله تعالی)[2] . مقام معظم رهبری[2] . موعودجهانی[2] . میلاد خورشید[2] . نماز لیله الرغائب[2] . نور نبوت[2] . هفته دفاع مقدس[2] . وصیت امام صادق علیه السلام به عمران بصری[2] . یاثامن الحجج(ع)[2] . نیکی به پدرومادر[2] . ویژه گیهای امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)[2] . یا صاحب الزمان(عج)[2] . یاامام رضا(ع)[2] . یاامام صادق(علیه السلام) . یاایهاالعزیز . یاایهالعزیز . یاباقرالعلوم . یا صادق آل محمد«علیه السلام» . یا علمدارحسین(ع) . یا قابض.... . یا مولا . یاامام جواد(ع) . یا اباصالح المهدی ادرکنی . یا ایها العزیز . یا بگو نه تا به خانه ام بروم .. . یا حسن مجتبی(علیه السلام) . یا رب زغمش . یا صاحب الزمان (عج) . نکته . نماز اوّل وقت وسط جنگ . یاجوادالائمه ادرکنی . یاحسن مجتبی(ع) . یاد دادن استخاره با تسبیح به خانمی که می‏خواست از راه حرام کسب م . یاد کردى دوسویه . یادی از گذشته . یادی ازشهیدثالث . یار آمدنی است . یاران مهدى علیه السلام بیشتر کجا هستند؟ . یاعلی بن موسی الرضا(ع) . یاعلی(ع) . یافاطمه معصومه(س) . یاقدوس . یامهدی . هارون مکی . هان اى مردم! دنیا... . یَابَنی آدَمَ! . وصیت نامه رهبر انقلاب در سال 42 . وصیت های حضرب زهرا(س) . وظیفه پدران . وفات سلمان فارسی . وقتى عمر از على علیه السلام مى گوید! . ولایت و درخت انار . ولترنت افشا کرد: . وه !شگفتا از تو اى خاک اسرارآمیز! . ویژگی های حزب الله . ویژگی های شیطان . ویژگی‌های ماه رجب . ویژگیهاى حضرت معصومه (س) . ویژگیهاى دهگانه عاقل . ویژگیهای میهمانی خداوند . هدایت واقفى در خواب خفته . هدف امام حسین‌(ع)درنهضت عاشورا . هدف امام حسین‌(ع)درنهضت عاشورا«2» . هرکه شیدای توشد . هشت خاصّیت زمین کربلا . هشتمین اختر امامت . هشدار پروردگار! . هفت خبر داغ . هفت سرور اهل بهشت . هفت سرور وسید اهل بهشت . هفتاد و دو آذرخش . هفتاد و دو آذرخش سوزان . وادی السلام از دیدگاه روایات . وادی السلام در آستانه ظهور . وادی السلام در شب معراج . وادی السلام در عهد امیرمؤ منان (ع) . وادی السلام در عهد کهن . وادی السلام و پیشینه آن . واقعه غدیرخم . والا ترین خصلت مومن . والشمس .
» آرشیو مطالب
صادق
صادق

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
در انتظار آفتاب
عکس و مطلب جالب و خنده دار
وبلاگ هیت متوسلین به آقا امام زمان ارواحنا فداء
بلوچستان
نغمه ی عاشقی
معیار عدل
.: شهر عشق :.
بادصبا
سایت روستای چشام (Chesham.ir)
منطقه آزاد
اندیشه های من
عشق
سرباز حریم ولایت
شورای دانش آموزی شهرستان
ستاره طلایی
xXx عکسدونی xXx
نمی دونم بخدا موندم
عرفان وادب
پایــــــگاه اطــــــلاع رســــــــانی قـتــــلیــــش
صدای مردم نی ریز
مناجات با عشق
نوجوونی از خودتون
یا ذوالجلال و الاکرام
* امام مبین *
درجست وجوی حقیقت
دکتر علی حاجی ستوده
طلبه ایرانی
یه غریبه
حدائق ذات بهجة
نوری ازقرآن
تنهاصراط بندگی
مؤسسه فرهگی وهنری شهیدآوینی
پایگاه اطلاع رسانی دفترمقام معظم رهبری
سایت جامع دفاع مقدس
مسجدمقدس جمکران
فاطمیون قم
باشگاه شبانه
قطعه ای ازبقیع
گروه اینترنتی رهروان ولایت

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان
































» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» موسیقی وبلاگ

» طراح قالب