سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سخن گویید تا شناخته شوید که آدمى زیر زبانش نهان است . [نهج البلاغه]
قطره ای ازدریا
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» دعاى مسیحیانى که مسلمان شدند

دعاهاى قرآن

دعاى مسیحیانى که مسلمان شدند

از آغاز ظهور اسلام ، یهود و نصارا هر کدام به شیوه اى با اسلام برخورد مى کردند، یهود از روى حسد ورزى و کینه و دشمنى با اسلام و پیامبر و مسلمین ، سر ناسازگارى و عناد داشتند و از هیچ زمینه اى براى ضربه به اسلام چشم پوشى نمى کردند.

در مقابل نصارا روشى منطقى و معقول ، و برخوردهاى مهرآمیز و دوستانه با اسلام و مسلمین داشتند. قرآن کریم از این دو برخورد، متفاوت یاد مى کند و بارها به نشانه قدرشناسى ، از حق گرایان مسیحى تمجید مى کند و از برخوردهاى معقول و سنجیده آنان ستایش ‍ مى کند.

گروهى از آنان که از زهاد و عباد و دانشمندان مسیحى بودند وقتى که با قرآن و پیام آن آشنا شدند و آن را حق یافتند، مسلمان شدند و از شادمانى گریستند و چنین گفتند:

ربنا امنا فاکتبنا مع الشاهدین

بارالها، ایمان آوردیم ، ما راهم در زمره گواهان (و مسلمین ) قرار ده .

دعا براى پدر و مادر

پدر و مادر حقوق بسیارى بر فرزندان دارند. خداوند کریم در چند جاى قرآن فرزندان را بر اداى حق پدر و مادر سفارش کرده است .

در سوره اسراء مى فرماید: پروردگارت حکم کرد که به جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکى کنید. اگر یکى از آن دو یا هر دو در نزد تو به سن پیرى رسیدند، به آنان اف نگو و تندى مکن و با آن به ملایمت و نرمى سخن گو، در برابر آنان تواضع و مهربانى پیشه کن و براى آنان دعا کن و بگو:

رب ارحمهما کما ربیانى صغیرا

بارالها، آن دو را رحمت کن ، چنان کن مرا در کودکى پروراندند .

دعاى آنان که به سلطه ستمگران گرفتارند

یک وظیفه اساسى و همیشگى مؤ منان این است که در راه خدا پیکار کنند و براى نجات مستضعفان ، از چنگال حکومت کفر و ظلم تلاش کنند. چرا که ستمگران و زورگویان براى آنان قدرتى باقى نگذاشته اند تا بتوانند از خود دفاع کنند به همین جهت دست به عامر مى دارند و مى گویند:

ربنا اخرجنا من هذه القریة الظالم اهلها و اجعل لنا من لدنک ولیا واجعل لنا من لدنک نصیرا

بارالها، ما را از این سرزمین ستمگران بیرون بر، خود براى ما سرپرستى قرار ده ، وبراى ما یارى کننده و پشتیبان بفرست

******

دعاهاى قرآن - حسین واثقى



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( دوشنبه 94/4/8 :: ساعت 6:10 عصر )
»» دعاهایى که به حضرت محمد (ص) آموزش داد-2

دعاهاى قرآن

دعاهایى که به حضرت محمد (ص) آموزش داد 

(مبحث دوم)
9. پیامبر ما در راه ابلاغ پیام الهى از ناکسان آزار بسیار دید. و هر گاه که فشار روحى و روانى و تبلیغاتى دشمن اوج مى گرفت ، خداوند پیامبرش را دلدارى و روحیه میداد.
در صلح حدیبیه به هنگام نوشتن صلحنامه ، یکبار به گاه نوشتن بسم الله الرحمن الرحیم در آغاز صلحنامه ، و بار دیگر به وقت نوشتن کلمه رسول الله در پى نام آن حضرت ، قریشیان اعتراض کردند و نتیجه آن شد که به جاى بسم الله الرحمن الرحیم ، باسمک اللهم بنویسند، همان طور که در جاهلیت مى نوشتند، و لقب رسول الله را هم از پى نام آن حضرت حذف کنند. از آن جا که این دشمنى و عناد آنان روحیه پیامبر را مى آزرد خداوند براى حمایت و دلدارى به آن حضرت فرمود بگو:
هو ربى لااله اله هو علیه توکلت و الیه متاب
او پروردگار من است ، به جز او خدایى نیست ، بر او توکل کردم و به سوى او باز مى گردم .

10. یکى از تعلیمات خدا به پیامبرش حضرت محمد صلى الله علیه و آله این است که بگو:
ان صلاتى و نسکى و محیاى و مماتى لله رب العالمین .
به درستى که نماز من ، عبادات من زندگى من و مرگ من براى خداوند است که پروردگار جهان هاست .

11. پیامبر ما از منافقان رنج بسیار دید؛ آنان که به زبان تظاهر به اسلام مى کردند و در دل اعتقاد به آن نداشتند بلکه در پى کار شکنى و شیطنت و عیب جویى بودند. خداوند هم از درون و شیوه آنان پیامبرش را آگاه مى کرد. به همین سبب در جاى جاى قرآن کریم از منافقان و کج رفتارى آنان یاد مى شود. آنان که میدیدند، از گفت و گوها و محفل آنان ، پیامبر خبردار میشود، به جاى اصلاح کار و برنامه خود و آمدن به راه راست ، شیوه خود را عوض کردند و این بار با زبان ایما و اشاره پیامهاى خود را به یکدیگر مى رساندند این بار هم خداوند پیامبرش را از روش آنان آگاه ساخت و ضمن تحلیل از آن حضرت به وى فرمود: در برخورد با چنین مشکلات بگو:
حسبى الله لا اله الا هو علیه توکلت و هو رب العرش العظیم
خداوند مرا بس است ، به جز او خدایى نیست ، بر او توکل کردم ، او که صاحب عرش عظیم است .

پیامبر گرامى فرمود: هر کس صبح و شب هفت بار این دعا را بخواند کارهاى مهمش را کفایت کند.
عبدالله بن عباس گوید: این دعاى ابراهیم علیه السلام بود هنگامى که او را در آتش افکندند، و دعاى حضرت محمد صلى الله علیه و آله هنگامى که دشمنان علیه آن حضرت گرد آمدند
12. در قرآن کریم گاهى ملاحظه مى شود دعاهایى را خداوند به پیامبرش یاد مى دهد. گرچه در این نوع جملات طرف خطاب حضرت محمد صلى الله علیه و آله است ، اما از آنجا که پیامبر براى همگان اسوه و الگوست ، پیداست که اینگونه خطاب ها شامل حال دیگران نیز مى شود.
یکى از آموزشهاى خداى متعال به حضرت محمد صلى الله علیه و آله این دعاست :
قل اللهم مالک الملک تؤ تى الملک من تشاء و تنزع الملک ممن تشاء و تعز من تشاء بیدک الخیر انک على کل شى ء قدیر # تولج اللیل فى النهار و تولج النهار فى اللیل وتخرج الحى من المیت و تخرج المیت من الحى و ترزق من تشاء بغیر حساب
اى محمد، بگو بارالها، صاحب حقیقى حکومت تویى ، به هر که خواهى حکومت دهى واز هر که خواهى بازستانى ، هر که خواهى عزیز و گرامى دارى ، و هر که را خواهى ذلیل و پست گردانى ، تمام خیرات به دست تو است ، به درستى که تو بر هر چیز توانایى شب را در روز فرو مى برى ، و روز را در شب فرو مى برى زنده را از مرده برآورى ، و مرده را از زنده ، خارج سازى ، و هر که را خواهى بى شمارى روزى مى دهى .

دو حدیث   
1. پیامبر گرامى صلى الله علیه و آله اسم اعظم که هرگاه به آن دعا کنند مستجاب شود عبارت است از:
قل اللهم مالک الملک ... بغیر حساب     .
2. معاذ بن جبل گوید: روز جمعه اى از رسولخدا صلى الله علیه و آله باز ماندم و نتوانستم نماز جمعه را با آن حضرت به جا آورم پس ‍ از آن که رسول خدا صلى الله علیه و آله مرا دید پرسید:
اى معاذ چه چیز تو را از نماز جمعه بازداشت ؟ گفتم : اى رسولخدا! یوحناى یهودى چند وقیه طلا از من طلب دارد و در خانه ام ایستاده بود تا از خانه خارج شوم و طلبش را از من درخواست کند و من ندارم تا طلب او را بپردازم به این سبب از خانه خارج نشدم .
حضرت فرمود: اى معاذ، آیا دوست دارى خدا قرض تو را ادا کند؟ گفتم : آرى یا رسول الله فرمود:
(آیه قل اللهم مالک الملک را تا بغیر حساب بخوان و سپس بگو: یا رحمان الدنیا و الاخرة و رحیمهما تعطى منهما ما تشاء و تمنع منهما ما تشاء، اقص عنى دینى اگر به اندازه تمام زمین طلا بدهکار باشى ، خداوند ادا مى کند .
13. خداوند متعال شیوه احتجاج و گفت و گو با کفار را به رسول خدا صلى الله علیه و آله آموزش میدهد و آن جناب آن شیوه را به کار مى بندد و پس از آن که این گفت و گو به ثمر نمى نشیند، و آنها بر جهل و گمراهى خود اصرار مى ورزند، به آن حضرت تعلیم میدهد که دعا کند و بگوید:
رب اما ترینى ما یوعدون # رب فلا تجعلنى فى القوم الظالمین.
پروردگارم اگر اراده کرده اى آن عذابى را که به کفار وعده داده اى به من نشان دهى . پروردگارم پس مرا در میان ستمگران قرار مده .

استعاذه  
استعاذه یعنى پناه بردن به خداوند متعال از فتنه انگیزان و شر آنها.
در قرآن کریم بارها خداوند بزرگ حضرت محمد صلى الله علیه و آله را تعلیم مى دهد که از وسوسه هاى شیاطین و پلیدان به خداوند پناه برد.
در دو سوره فصلت و اعراف خداوند به پیامبرش مى فرماید: اگر شیطان تو را وسوسه کرد به خدا پناه بر، همانا او شنوا و داناست . در سوره مؤ منون به حضرت محمد صلى الله علیه و آله این گونه تعلیم مى دهد که دعا کن و بگو:
رب اعوذبک من همزات الشیاطین # و اعوذ بک رب ان یحضرون
پروردگارم ، از وسوسه هاى شیطان ها به تو پناه مى برم و پناه مى برم به تو پروردگارم ، از این که آنان نزد من حاضر شوند.
دو سوره آخر قرآن کریم معوذتین نام گرفته است که در آن ها خداوند به پیامبر گرامى ما دستور مى دهد که بگوید:
بسم الله الرحمن الرحیم
قل اعوذ برب الفلق # من شر ما خلق # ومن شر غاسق اذا وقب # و من شر النفاثات فى العقد # و من شر حاسد اذا حسد ؛

بگو پناه مى برم به پروردگار سپیده صبح ، از شر مخلوقات و از شر شب تار هنگامى که در آید، و از شر جادوگرانى که در گره ها دمند. و از شر حسود آن که حسد ورزد.
بسم الله الرحمن الرحیم
قل اعوذ برب الناس # ملک الناس # اله الناس # من شر الوسواس الخناس # الذى یوسوس فى صدور الناس # من الجنة و الناس ‍
بگو پناه مى جویم ، به پروردگار آدمیان ، پادشاه آدمیان ، معبود آدمیان ، از بدى وسوسه کننده خناس ؛ آن که در دل مردمان وسوسه کند که از جن و انسان است .

******

دعاهاى قرآن - حسین واثقى



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( چهارشنبه 94/4/3 :: ساعت 1:59 عصر )
»» دعاهایى که به حضرت محمد (ص) آموزش داد-1

دعاهاى قرآن

دعاهایى که به حضرت محمد (ص) آموزش داد  

(مبحث اول)
1. در سوره زمر خداوند متعال به پیامبرش حضرت محمد صلى الله علیه و آله آموزش هاى متعددى میدهد. یکى از آن تعلیمات این دعاست که اى محمد بگو:
اللهم فاطر السموات و الارض عالم الغیب و الشهادة انت تحکم بین عبادک فیما کانوا فیه یختلفون
اى پروردگار آفریننده آسمانها و زمین ، داناى پنهان و پیدا، تو حکم مى کنى بین بندگانت در آن چه که در آن اختلاف کنند.

2. دشمنان حضرت محمد صلى الله علیه و آله افراد عنود و لجوجى بودند و هر روز براى گریز از پیام حق و گمراه کردن مردم ، نغمه اى ساز مى کردند، اما در برابر هر سخن و بهانه اى جواب شایسته اى از پیامبر دریافت مى کردند. و چه بسا پیامبر در انتظار مى ماند تا از سوى خداوند جواب مناسبى صادر شود، تا هم به دشمنان پاسخ دهد و هم بر عزم و اراده آن جناب بیفزاید. در پایان سوره انبیاء ضمن جواب به منکران توحید، خداوند به حضرت محمد صلى الله علیه و آله آموزش میدهد که این گونه بگو:
رب احکم بالحق و ربنا الرحمن السمتعان على ما تصفون
پروردگارم به حق داورى کن ، و پروردگار ما بخشنده اى است که از او یارى جویند بر آنچه شما( از دروغ و باطل ) گویید.

3. خداوند متعال به پیامبر گرامى اش حضرت محمد صلى الله علیه و آله این گونه تعلیم و آموزش مى دهد که بگو:
رب اغفر و ارحم و انت خیرالراحمین
خداوندا!بیامرز، و رحم کن ، تو بهترین رحم کنندگانى .

گرچه در این آیه نفرمود چه کسى را بیامرز و به چه کسى رحم کن ، اما به کمک آیات و ادله دیگر در مى یابیم که رسول خدا صلى الله علیه و آله براى خود و براى همه مسلمانان از حق تعالى آمرزش و رحمت طلب مى کند. و چون رسول الله صلى الله علیه و آله الگوى همگان است ، ما هم به آن جناب اقتدا مى کنیم و مى گوییم رب اغفر و ارحم و انت خیرالراحمین .
4. خداوند بزرگ به پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله دستور مى دهد که براى قرائت آن بخش از قرآن که در حال وحى بر آن حضرت است پیش از پایان یافتن وحى ، شتاب نکند. به آن حضرت فرمان مى دهد که بگو:
رب زدنى علما: پروردگارا، دانش مرا بیشتر فرما.
با توجه به این نکته که پیامبر ما داناترین آفریدگان خداست در عین حال حق تعالى به او چنین دستورى مى دهد، بر ما که از علم و دانش ذره اى بیش نداریم ، ضرورى تر و لازم تر است که این دعا را تکرار و از خداوند حکیم دانش فراوان طلب کنیم .
پیامبر ما فرمود: هرگاه روزى بر من بگذرد که در آن بر دانشم نیفزایم ، طلوع خورشید، در چنین روزى بر من مبارک مباد.
5. ما مسلمان و پیرو قرآنیم قرآن کریم با بسم الله الرحمن الرحیم و سپس با الحمدلله رب العالمین آغاز مى شود.
پیامبر اسلام فرموده است : هر کار با نام خدا و حمد الهى آغاز نشود پایان خوشى و کامل ندارد.
در سوره اسراء خداوند دعایى را به حضرت محمد صلى الله علیه و آله تعلیم مى دهد که هر وقت بر کارى تصمیم گرفتى براى موفقیت در آن این طور دعا کن :
رب ادخلنى مدخل صدق و اخرجنى مخرج صدق و اجعل لى من لدنک سلطانا نصیرا
بارالها، مرا با صدق و استوارى داخل کن ، و با صدق و درستى بیرون آر، و برایم از جانب خود تسلطى یارى بخش قرار ده .

این دعاى قرآنى در آغاز هر کار، شایسته و مناسب است تا شروع و پایان آن به درستى و استوارى باشد و در هنگامه کار یارى الهى همراهى کند در تاریخ آمده است : پیامبر گرمى اسلام صلى الله علیه و آله هنگام فتح مکه این دعا را خواندند.
و از امام علیه السلام نقل شده که فرمود: هرگاه در شرایط ترسناک قرار گرفتى این آیه را بخوان.
6. حضرت محمد صلى الله علیه و آله فرمود: نه من و نه هیچ پیامبرى پیش از من ، پیامى به عظمت و سنگینى توحید نیاورده اند .
چون پیام توحید بزرگ و عظیم بود بیشترین فرصتهاى تبلیغى پیامبران را به خود اختصاص داد، پیامبر ما هم براى معرفى توحید گفت و گوهاى بسیار با مردم داشت . آیات و نشانه هاى خداوند را براى مردم باز مى گفت و از آنان مى خواست به تاءمل و دقت نشینند. در آغاز سوره شورا، خداوندا مواد لازم را براى این گفت و به پیامبرش مى آموزد و در ضمن به او تعلیم مى دهد تا بگوید:
الله ربى علیه توکلت و الیه انیب
الله پروردگار من است ، بر او توکل کردم و به سوى او باز مى گردم .

7. یکى از آموزش هاى الهى و قرآنى حمد و سپاس الهى است و دیگرى یاد نیک و شایسته از برگزیدگان وادى توحید، یعنى پیامبران و اولیاى الهى که راهنمایان بشر به سوى تقوا و پاکى و عدالت و توحید بودند. آنانى که خداوندشان برگزید تا مشعل هدایت دیگران به سوى خدا و آخرت باشند. خداوند به حضرت محمد صلى الله علیه و آله فرمان مى دهد که بگو:
الحمدلله و سلام على عباده الذین اصطفى
تمام حمد و سپاسش براى خداست ، و سلام بر بندگانش آنان که برگزید.

8. مهمترین پیام پیامبران الهى ، توحید، و خداپرستى بوده است . پیامبر ما هم به سان دیگر پیامبران پایه و شالوده دعوتش یکتاپرستى بود وسعى مى کرد، تصویر درستى از توحید ذات و صفات و افعال به بشر ارائه دهد، و به دور از خرافات و پندارها توحید ذات و صفات و افعال به بشر ارائه دهد، و به دور از خرافات و پندارها، توحید ناب و خالص را تبیین کند. در قرآن کریم آیاتى که مربوط به توحید است از آیات دیگر بیشتر است . هر بار که مردم نادان براى کجروى خود بهانه اى مى تراشند و بر پایه اندیشه هاى جاهلى ، اعتراض مى کنند پیامبر با صبر و سعد صدر به آنان پاسخ سنجیده میدهد. یک بار پس از پاسخ به آنان به فرمان الهى چنین مى گوید:
الحمدلله الذى لم یتخذ ولدا ولم یکن لم له شریک فى الملک ولم یکن له ولى من الذل و کبره تکبیرا
حمد و سپاس خدایى راست که فرزندى نگرفته و در حکومت شریکى براى او نیست و هم پیمانى براى یارى او در مشکلات نیست (چرا که احتیاج ندارد) و بزرگ دار او را برترین بزرگ داشتن .

رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: آیه عزت را بسیار بخوانید پرسیدند: آیه عزت کدام است ؟ فرمود:
الحمدلله الذى لم یتخذوا ولدا...

******

دعاهاى قرآن - حسین واثقى

(ادامه دارد)



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( چهارشنبه 94/4/3 :: ساعت 1:41 عصر )
»» دعاى صاحبان باغ سوخته

دعاهای قرآن

دعاى مجاهدانى که در رکاب پیامبران جهاد کردند

خداوند متعال وقتى مى خواهد مؤ منان مجاهد را قوت قلب دهد و راه و رسم صحیح جهاد را به آنان آموزد و توکل و تعبد را در آنان زنده کند، و شیوه پایدارى و صبر و ثبات را براى آنان ترسیم کند و طریقه دعا و نیایش مردان جهاد و شهادت را بازگو کند مى فرماید: چه بسیار پیامبرانى که توده هاى انبوه همراه آنان با دشمنان پیکار کردند و به خاطر رنج و مصیبتى که در راه خدا دیدند، سست نشدند و به ضعف نگراییدند، و در برابر دشمن تسلیم نشدند، و خداوند صابران را دوست میدارد. خواسته و دعایشان تنها این بود:

ربنا اغفرلنا ذنوبنا و اسرافنا فى امرنا و ثبت اقدامنا و انصرنا على لقوم الکافرین

پروردگارا، گناهان و کوتاهى و تندروى ما را در کار خود بیامرز، و گامهاى ما را ثابت بدار، و ما را بر کفار پیروز فرما.

خداوند در پاسخ ، پاداش دنیاى که پیروزى و سربلندى آنهاست و پاداش نیکوى آخرت را که بهشت و مقام قرب خداست به ایشان عطا فرمود.

در زمان ما هر گاه جنگى بین مسلمین و کفار در گیرد و نیز، در نبرد دائمى فرهنگى ، عقیدتى سیاسى ، میان اهل ایمان و پیروان شرک و شیطان در هر نقطه جهان ؛ به منظور پیمودن مسیر صحیح و صبر و پایدارى و طلب هدایت و پیروزى از خداوند شایسته است این دعا را زیاد بخوانیم .

دعاى صاحبان باغ سوخته

در زمانهاى دور، در سرزمین یمن مرد با ایمانى زندگى مى کرد. او باغ و بستان بزرگ و آبادى داشت و به هنگام برداشت محصول ، فقیران و تهى دستان به باغ او مى آمدند، و بهره مى بردند. وقتى که پدر از جهان رخت بر بست پسران مالک باغ به مستمندان چیزى ندهند. زمان برداشت محصول فرا رسید آنان با خود گفتند:

فردا صبح بى سر و صدا به باغ مى رویم و به سرعت محصول را جمع مى کنیم و تا تهیدستان از شروع برداشت محصول بیخبر هستند، ما کار را تمام کرده و آن را به خانه و انبار مى آوریم . آنان بدون آن که توجه کنند که نعمت ها همه از خداست و خداوند در محصول آنان براى فقرا سهمى قرار داده است ، با این تصمیم ، شب خوابیدند تا پگاه به باغ روند.

همان شب آتش الهى ، باغ را سوزاند، به گونه اى که صبحگاهان وقتى که آنان به باغ رسیدند، با خود گفتند: اشتباه آمدیم ، این باغ ما نیست برادر عاقل تر گفت : مگر به شما نگفتم تسبیح الهى گویید و به یاد خداوند باشید و جانب حق را پاس دارید!

آنان از غفلت به در آمدند، و هشیار شدند و به اشتباه خود پى بردند، و گفتند:

سبحان ربنا انا کنا ظالمین

منزه است پروردگار ما، همانا ما ستمکارانیم .

آنان یکدیگر را ملامت کردند و به گناه خود اقرار و اعتراف کردند، و تصمیم گرفتند راه راست و درست ، و روش پدر خردمند خود را در پیش گیرند و گفتند:

عسى ربنا ان یبدلنا خیرا منها انا الى ربنا راغبون

امیدواریم پروردگار ما بهتر از آن باغ به ما دهد، ما به سوى پروردگار خود رو مى کنیم .

******

دعاهاى قرآن - حسین واثقى



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( پنج شنبه 94/3/28 :: ساعت 10:25 صبح )
»» دعاى مادر مریم

دعاهاى قرآن

دعاى مادر مریم

حنه همسر عمران بود و هر دو از موحدان و از خاندان بزرگ توحید و یکتاپرستى بودند. هنگامى که حنه باردار شد نذر کرد که فرزندى که در راه دارد خدمتگزار بیت المقدس شود. او که انتظار داشت فرزندش پسر باشد، به هنگام زایمان دریافت نوزادش ‍ دختر است . او را مریم نامید و زکریاى پیامبر بزرگ بیت المقدس و شوهر خاله مریم سرپرستى او را به عهده گرفت .

مریم همراه با رشد جسمى ، جانش نیز در پرتو تعلیمات الهى پرورش یافت و بدون همسر با نفخ روح الهى عیسى را بزاد.

خداوند از دعاى حنه مادر مریم و همسر عمران چنین یاد میکند:

او گفت :

رب انى نذرت لک ما فى بطنى محررا فتقبل منى انک انت السمیع العلیم .

بارالها، من فرزندى که در شکم دارم نذر کردم ، براى تو آزاد باشد از من بپذیر به درستیکه تو شنوا و دانایى .

در آیه دیگر مى فرماید: خداوندش به نیکو قبولى از او پذیرفت .

دعاى حواریون عیسى علیه السلام

حضرت عیسى علیه السلام در میان بنى اسرائیل به پیامبرى برانگیخته شد. بنى اسرائیل که مردمى بهانه گیر و لجوج بودند حضرت عیسى را مى آزردند. معجزاتى که عیسى علیه السلام در معرض دید آنان قرار مى داد، آنان را بیدار نکرد و همچنان بر کفر خود اصرار مى ورزیدند.

عیسى علیه السلام که بى خردى آنان را دید در میان مردم ندا داد چه کسانى مرا در راه خدا یارى مى کنند ؟

حواریون ، گفتند ما یاوران الهى هستیم ، به خداوند ایمان آورده ایم و گواه باش که ما تسلیم اوییم . و سپس دست به دعا برداشتند و چنین دعا کردند:

ربنا ءامنا انزلت و اتبعنا الرسول فاکتبنا مع الشاهدین.

بارالها، به آنچه نازل فرمودى ایمان آوردیم ، و پیامبرت را پیروى کردیم ، پس ما را از گواهان قرار ده .

دعاى حضرت عیسى علیه السلام

در دعاى پیشین گفتیم وقتى که عیسى علیه السلام کفر و لجاجت بنى اسرائیل را دید از میان یاورانى طلبید. حواریون اعلام کردند: ما یاوران الهى هستیم و تو را در برابر کافران یارى مى دهیم . اما اینان نیز به راحتى عیسى را همراهى نمى کردند، بلکه سخنان و خواسته هاى ناروایى داشتند. یکى از خواسته هاى آنان مائده آسمانى بود عیسى به آنان گفت تن اگر به راستى ایمان آورده اید از خدا پروا کنید و بهانه جویى نکنید آنان گفتند: ما مى خواهیم از مائده آسمانى بخوریم تا قلب ما به پیام و پیامبرى تو اطمینان یابد و بدانیم تو با ما صادقانه سخن مى گویى . در این هنگام عیسى علیه السلام دست به دعا برداشت و چنین گفت :

اللهم ربنا انزل علینا مائدة من السماء تکون لنا عیدا لاولنا و آخرنا و آیة منک و ارزقنا و انت خیرالرازقین

بارالها، پروردگارا!بر ما مائده آسمانى فرو فرست تا براى اول و آخر ما عید شود، و نشانه اى از تو باشد، و ما را روزى ده که ، تو بهترین روزى دهندگانى .

خداوند در پاسخ فرمود: من آن را بر شما فرو مى فرستم هر کدام از شما، پس از این معجزه باز هم کفر ورزد او را به گونه اى عذاب کنم که هیچ کس از جهانیان را بدان گونه عذاب نکنم .

******

دعاهاى قرآن - حسین واثقى



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( دوشنبه 94/3/25 :: ساعت 6:11 عصر )
»» دعاى بنى اسرائیل

دعاهاى قرآن
دعاى بنى اسرائیل  
موسى در غیاب خود هارون را به جانشینى تعیین کرده بود هارون . هم با نهایت دلسوزى به مسئولیت خود قیام کرد و به راهبرى و هدایت مردم پرداخت .
وقتى که موسى به میقات رفت مؤ منان دو دل و متزلزل هارون را تنها دیدند، و زمینه را براى شیطنت خود آماده یافتند. سامرى از زیور آلات آنان گوساله اى ساخت که آن را مى پرستیدند. اما به زودى پشیمان شدند و دریافتند که بیراهه رفته اند از این رو، به درگاه الهى روى آوردند و با تضرع و خشوع گفتند:
لئن لم یرحمنا ربنا و یغفرلنا لنکون من الخاسرین
اگر پروردگار ما به رحم نکند و ما را نیامرزد، از زیانکاران خواهیم برد.
دعاى همسر فرعون  
در سوره تحریم ، به ناسازگارى بعضى از همسران پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله اشاره شده است و در پایان سوره چند نمونه مثبت و منفى از زنان خوش بخت و بدبخت یاد مى شود، دو نمونه منفى و بدعاقبت همسران نوح و لوط هستند، آن دو با این که با دو پیامبر الهى در زیر یک سقف زندگى مى کردند، از چنین زمینه اى بهره نگرفتند تا به کمال معنوى برسند بلکه به آن دو پیامبر خیانت کردند و اهل آتش شدند. در مقابل از دو نمونه مثبت یاد مى شود. یکى مریم ، و دیگرى آسیه ، همسر فرعون ، آسیه در خانه فرعون بود و با او زندگى مى کرد، اما ادعاى خدایى او را باور نداشت بلکه یک انسان موحد بود که خداوند در قرآن کریم از او به عنوان نمونه و مثل براى مؤ منان یاد مى کند. گویند وقتى فرعون دانست که همسرش خداپرست است به دستور او شکنجه اش کردند تا زیر شکنجه جان داد.
ملکه موحد فرعون در زیر شکنجه این گونه خدا را مى خواند و دعا مى کرد:
رب ابن لى عندک بیتا فى الجنة و نجنى من فرعون و عمله و نجنى من القوم الظالمین
بارالها، براى من نزد خودت در بهشت خانه اى بساز، و مرا از فرعون و کردارش نجات ده ، و مرا از قوم ستمکار رهایى بخش .
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:
سه نفر یک چشم بر هم زدن به وحى کافر نشدند، مؤ من آل یاسین ، على بن ابیطالب ، آسیه همسر فرعون .
در حدیث دیگرى رسول خدا صلى الله علیه و آله آسیه همسر فرعون را یکى از چهار زن برتر بهشتیان شمرد.
دعاهاى حضرت زکریا علیه السلام براى درخواست فرزند  
زکریا یکى از پیامبران الهى است . او یک عمر توحید و خداپرستى و پاکى و درستى را تبلیغ کرد و مردم را به راه راست هدایت نمود. آنگاه که به سن پیرى رسید فکر مى کرد به زودى مرگ به سراغ او خواهد آمد و در غمى جانکاه فرو رفت .
غم و اندوه زکریا براى آن بود که فرزندى نداشت واز نزدیکان او هم کسى نبود که راه او را ادامه دهد و از این نظر بسیار اندوهگین شد که مشعل هدایتى که از دیرباز در خاندان او و به دست پدران او بوده است به خاموشى گراید.
پیرى خود و عقیم بودن همسر، او را از چشم داشتن به الطاف الهى باز نداشت او این خواسته و آرزوى خود را در موارد گوناگون از خداوند درخواست کرد در سه جاى قرآن کریم از آن یاد شده است :
الف ) حنه همسر عمران در حالى که حاملگى نذر کرده بود فرزندى که به دنیا مى آورد خدمتگزار بیت المقدس شود. وقتى که زایمان کرد دختر زایید و گفت :
خداوندا دختر زاییدم - گرچه آرزو داشتم پسر باشد - و او را مریم نامیدم ، و از شیطان رجیم به تو پناه دادم .
خداوند هم نذر او را قبول کرد. زکریا که شوهر خاله مریم و بزرگ بیت المقدس بود سرپرستى مریم رابه عهده گرفت و او را بزرگ کرد و در میان مسجد براى او محرابى ساخت که مریم در آن به عبادت مى پرداخت . زکریا هرگاه براى سرکشى به مریم به محراب او داخل میشد مشاهده مى کرد طعام گوارا و میوه هاى غیر فصل نزد مریم موجود است ، از مریم مى پرسید:
اینها از کجا براى تو آمده است ؟
جواب مى شنید:
از جانب خداوند متعال آمده و خداوند به هر کس خواهد روزى بى حساب مى دهد .
در این هنگام عبادت و معنویت و کمالات مریم ، زکریا، را تکان داد و با خود گفت : چه مى شد، من چنین فرزندى داشتم و بلافاصله دست به دعا برداشت و گفت :
رب هب لى من لدنک ذریة طیبة انک سمیع الدعاء
سپس در حالى که در محراب نماز مى گزارد فرشتگان الهى به او بشارت دادند که خداوند فرزندى به نام یحیى که بزرگ و پاکدامن و پیامبر خواهد بود به تو عطا مى کند.
زکریا ناباورانه گفت :
کجا من پسرى خواهم داشت ، چرا که خود پیرو و همسرم ناز است ؟
جواب آمد:
خداوند انجام میدهد آنچه را خواهد .
ب ) در آغاز سوره مریم آمده است : یاد کن رحمت پروردگارت را بر حضرت زکریا آن گاه که آهسته پروردگارش را خواند و گفت :
رب انى و هن العظم منى و اشتعل الراءس شیبا و لم اکن بدعائک رب شقیا# و این خفت المولى من ورائى و کانت امراءتى عاقرا فهب لى من لدنک ولیا # یرثنى و یرث من آل یعقوب و اجعله رب رضیا
بارالها، استخوانم سست شده و موى سپید سرم را فرا گرفته است ، تا کنون هرگاه تو را خوانده امت بد عاقبت نبوده ام من از اموال پس
از خود مى ترسم ، همسرم نیز عقیم است . فرزندى به من عطا کن از جانب خود که وارث من و وارث آل یعقوب باشد، و او را پسندیده بدار.
از جانب خداوند ندا آمد:
اى زکریا تو را بشارت مى دهیم به پسرى که نامش یحیى است و پیش از این همنامى نداشته است .
زکریا گفت :
پروردگارا، کجا من پسرى خواهم داشت در حالى که همسر نازاست ؟
جواب آمد:
خداى تو اینچنین مى خواهد و براى او آسان است پیشتر تو را آفریدم در حالى که چیزى نبودى .
خداوند یحیى را با کتاب و حکمت به زکریا عطا فرمود.
ج ) در سوره انبیاء، در مقام یاد پیامبران اشاره به زندگى و بندگى شان ، آنگاه که نوبت به زکریا مى رسد، خداوند مى فرماید: آنگاه که زکریا پروردگارش را ندا داد و گفت :
رب لاتذرنى فردا و انت خیر الوارثین
بارالها، مرا تنها نگذار و تو بهترین وارثانى .

و خداوند فرماید:
ما دعاى او را مستجاب کردیم و یحیى را به او بخشیدیم و همسرش را به صلاح آوردیم ، آنان در کارهاى خیر شتاب داشتند و با امید و بیم ما را مى خواندند و در برابر ما خاشع بودند.
چند حدیث  
1. در تاریخ آمده است که : رسول خدا صلى الله علیه و آله هرگاه حضرت على علیه السلام را در جنگ ها به میدان مى فرستاد دعا مى کرد و مى گفت : رب لاتذرنى فردا وانت خیر الوارثین بارالها مرا تنها مگذار - یعنى على را از من مگیر - و تو بهترین وارثانى.
2. مرحوم کلینى از حارث نصرى حکایت مى کند که او گوید: به
امام صادق علیه السلام گفتم : خاندان من همه منقرض شده اند و من هم فرزندى ندارم (کنایه از این که به من دعایى تعلیم کن تا به برکت آن فرزند دار شوم ).
حضرت فرمود: در سجده بگو:
رب هب لى من لدنک ذریة طیبة انک سمیع الدعاء رب لاتذرنى فردا و انت خیرالوارثین .
حارث گوید: من به دستور حضرت عمل کردم و در سجده ام این دو آیه را خواندم . خداوند به من دو پسر به نامهاى على و حسین عطا کرد
.
3. على بن محمد صیمرى کاتب گوید:
با دختر جعفر بن محمد کاتب ازدواج کردم و او را بسیار دوست داشتم اما از این ازدواج فرزندى نصیبم نشد. به سراغ امام هادى علیه السلام رفتم و داستان خود را براى او باز گفتم . او تبسم کرد و فرمود: انگشترى فراهم کن که نگینش فیروز باشد و بر آن بنویس (رب لاتذرنى فردا و انت خیرالوارثین . صیمرى گوید به دستور حضرت عمل کردم ، یک سال نگذشت که از آن همسر پسرى روزى ام شد .
روایات دیگرى هم درباره نحوه طلب فرزند از خداوند آمده است.

******

دعاهاى قرآن - حسین واثقى



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( یکشنبه 94/3/24 :: ساعت 9:30 صبح )
»» دعاى مؤ منان

دعاى مؤ منان  
موسى و هارون مدتى در میان بنى اسرائیل به تبلیغ توحید و ایمان و مبارزه و آزادى دست زدند، اما به جز اندک ایمان نیاوردند، چرا که ترس از فرعون و حکومت ظالمانه اش مانع از گرایش مردم به موسى مى شد.
موسى که به همین گروه اندک نیز اطمینان خاطر نداشت بارى تقویت ایمان و روحیه آنان گفت :
اگر مؤ منیند و از مسلمانانید بر خداوند توکل کنید .
آنان گفتند: بر خداوند توکل کردیم و سپس رو به جانب پروردگار بزرگ کرند و چنین دعا کردند:
ربنا لا تجعلنا فتنة للقوم الظالمین # و نجنا برحمتک من القوم الکافرین
بارالها، ما را هدف قوم ستمکار قرار مده و به رحمت خود ما را از شر کافران نجات بخش .
 موسى به فرمان الهى به دعوت توحیدى ادامه مى داد، اما کمتر کسى به او ایمان مى آورد و فرعون ستمگر و دستگاه جبارش بر فشار خود به موسى و هارون مى افزود. اما شدت عمل فرعونیان و گمراهى مردم مانع از کار موسى نشد. از این رو با ایمان کامل و با قاطعیت اعلام کرد:

افوض امرى الى الله ان الله بصیر بالعباد
سرنوشتم را به خدا سپردم ، به درستى که خدا بر بندگانش بیناست .
مکنت و ثروت و قدرت فرعونیان چشم ها را خیره کرده بود. مردم هم که داراى رشد عقلانى نبودند، بین موسى و مؤ منان از یک سو، و فرعون و دستگاه سلطنتش از سوى دیگر مقایسه مى کردند، و پیداست وقتى که ملاک در مقایسه ، ظواهر مادى و لباس و کاخ و ملک و پول و زر باشد کفه فرعون برترى دارد و موسى و هارون به او نمى رسند. چرا که فرعون سلطان دنیاپرست و جمع کننده قدرت و ثروت بود، موسى و هارون پیام آور ایمان و اعتقاد و عدالت و آزادى بودند.
موسى که ثروت و جاه و جلال مادى فرعون و اطرافیانش را مانع گرایش مردم به توحید و تقوا مى دید، در مناجات با خداوند چنین گفت :

ربنا انک اتیت فرعون و ملاه زینة و اموالا فى الحیاة الدینا ربنا لیضلوا عن سبیلک ربنا اطلس على اموالهم و اشدد على قلوبهم فلا یؤ منوا حتى یروا العذاب الا لیم
بارالها، تو به فرعون و اطرافیانش جمال و مال در دنیا داده اى اما - آنان به جاى شکر گزارى - از راه تو گمراه شدند. بارالها، اموالشان را نابود و دلهایشان را سنگ کن - تا دیگر ایمان اجبارى نیاورند - تا آن عذاب دردناک را ببینند.
نکته  
پس از این مناجات خداوند فرمود: دعاى شما مستجاب شد .
در تفسیر این آیه از امام صادق علیه السلام روایت شده است که فرمود: بین این دعا و مستجاب شدن آن نابودى فرعون چهل سال فاصله شد.از ین حدیث در مى یابیم که گاهى ممکن است بنابه صالحى که خدا میداند اجابت دعاى ما به تاءخیر افتد که نباید ماءیوس شد بلکه همچنان باید به فضل و رحمت خداوند امیدوار بود تا زمان استجابت دعا فرا رسد.
امام صادق علیه السلام فرمود: عجب دارم از کسى که علیه او نقشه مى شکند، و حیله به کار مى برند؛ چرا نمى گوید افوض ‍ امرى الى الله ان الله بصیر بالعباد در حالى که خداوند در پى آن فرماید (تا موسى این جمله را گفت و کاریش را به خدا سپرد) خداوند موسى را از شر حیله هاى فرعونیان حفظ کرد .
 آنگاه که موسى مى خواهد چهل روز به میقات به کوه طور رود، برادرش هارون را به جانشینى خود مى گمارد.
موسى به میقات مى رود. در آن جا خواستار رؤ یت حق تعالى مى شود. خداوند به او مى فرماید:
هرگز مرا نمى بینى ، به کوه بنگر اگر کوه پس از تجلى خداوند بر آن ، آرام گرفت مرا مى بینى .
و آنگاه که خداوند بر کوه تجلى کرد، کوه خرد شد و مو سى بى هوش درافتاد وقتى که به هوش آمد خطاب به خداوند گفت :
سبحانک تبت الیک و انا اول المؤ منین
بارالها، منزهى ، به سوى تو توبه مى کنم و من نخستین ایمان آورندگانم .
میقات موسى به سر آمد و پس از چهل روز به جمع مردم بازگشت . وقتى از گوساله پرستى مردم با خبر شد اندوه وجودش را فرا گرفت . به خشم آمد و الواح تورات را بر زمین افکند، و با هارون بیاویخت .
هارون گفت :
برادر این مردم مرا ضعیف داشتند نزدیک بود مرا بکشند و هر چه آنان را به هدایت خواندم بى ثمر مانددر چنین شرایطى موسى دست به دعا برداشت و گفت :
رب اغفرلى ولاخى و ادخلنا فى رحمتک و انت ارحم الراحمین
بارالها من و برادرم را بیامرز و ما را به رحمت خود داخل کن ، تو ارحم الراحمین هستى .
هنگام که موسى نوبت دیگر خواست به میقات برود از میان مردم خود هفتاد نفر را انتخاب کرد و همراه خود برد. چون به میقات رسیدند، چنان لرزشى آنان را فرا گرفت که یقین به نابودى خود کردند. در چنین شرایطى موسى به دعا برخاست و چنین گفت :

رب لو شئت اهلکتهم من قبل و ایاى اتهلکنا بما فعل السفهاء منا ان هى الا فتنتک تضل بها من تشاء و تهدى من تشاء انت ولینا فاغفرلنا و ارحمنا و انت خیر الغافرین # و اکتب لنا فى هذه الدنیا حسنة و فى الاخرة انا هدنا الیک 
وقتى که موسى و بنى اسرائیل از دریا گذشتند و فرعون و لشکرش در دریا غرق شدند، موسى به بنى اسرائیل رو کرد و گفت : نعمت هاى الهى را به یاد داشته باشید؛ چرا که در میان شما پیامبران و پادشاهان قرار داد و نعمت هایى به شما داد که به هیچ کس ‍ نداد، اکنون به سرزمین قدس داخل شوید .
بنى اسرائیل در پاسخ گفتند: قومى ستمگر در آن سرزمین هستند و تا زمانى که از آنجا خارج نشوند ما داخل نمى شویم ، اى موسى تو و خدایت بروید و بجنگید، ما ین جا نشسته ایم .
موسى که آن همه تلاش و تبلیغ را براى هدایت و رهانیدن آن مردم از چنگ فرعون نقش بر آب دید، دست به دعا برداشت و گفت :
رب انى لا املک الا نفسى و اخى فافرق بیننا و بین القوم الفاسقین
بارالها من اختیار خود و برادرم را دارم ، خودت بین ما و این قوم فاسق جدایى انداز.
در این هنگام حق تعالى فرمود: آنها باید چهل سال سرگردان در بیابان به سربرند و تو بر این مردم فاسق افسوس مخور.

******

دعاهاى قرآن - حسین واثقى



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( پنج شنبه 94/3/21 :: ساعت 9:52 عصر )
»» دعاى ساحران مؤ من

دعاى ساحران مؤ من

موسى و هارون به فرمان الهى رهسپار دربار فرعون شدند و به فرمان پروردگار به نرمى با او سخن گفتند از آزادى بنى اسرائیل عذاب قیامت خداشناسى نعمت هاى الهى مرگ معاد و آیات دیگر الهى برایش گفتند و معجزات الهى را به او نشان دادند.

فرعون ، معجزات الهى را سحر و موسى دانست و روز عید را براى مبارزه با آن تعین کرد.

فرعون داناترین ساحران را گرد آورد و به آنان دلگرمى و وعده داد که اگر موسى را شکست دادند از مقربان او خواهند شد.

روز عید فرا رسید. همه در مکان مقرر گرد آمدند تا مبارزه ساحران نامدار را با موسى و هارون ببینند. در آغاز ساحران به سحر پرداختند به گونه اى که موسى بترسید. ناگهان ندا آمد: اى موسى ، نترس ، تو برترى ، عصایت را بینداز تا ساخته هاى ساحران را ببلعد .

موسى به فرمان خدا دست به کار شد عصایش را افکند در دم به اعجاز الهى سحر ساحران را ببلعید و کارى کرد که ساحران و فرعون به سجده در افتادند و به حقانیت خداوند و صدق موسى و هارون و پوچى ادعاى خدایى فرعون گواهى دادند.

فرعون رو به آنان کرد و گفت : پیش از آن که من به شما اجازه دهم به خدا ایمان آورید؟ این نقشه را طرح کردید که مردم را پراکنده و از شهر بیرون کنید؛ به زودى خواهید فهمید!دست و پایتان را برعکس یکدیگر مى برم و همه شما را به دار مى آویزم .

ساحران تازه ایمان آورده گفتند: ما به سوى پروردگارمان برمیگردیم ، و تو که ما را مجازات میکنى براى آن است که ما وقتى معجزه الهى را دیدیم ایمان آوردیم . و در این هنگام دست به دعا برداشتند و گفتند:

ربنا افرغ علینا صبرا و توفنا مسلمین .

بار خدایا، صبر و پایدارى بر ما ببار و ما را مسلمان بمیران .

******

دعاهاى قرآن - حسین واثقى



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( سه شنبه 94/3/19 :: ساعت 1:19 عصر )
»» دعاهاى حضرت موسى علیه السلام

دعاهاى حضرت موسى علیه السلام

1. یکى از داستانهاى بلند قرآن کریم ، داستان موسى و فرعون است . خوابگزاران و منجمان به فرعون مى گویند: به زودى فرزندى به دنیا مى آید که تاج و تخت تو را نابود مى سازد. با این خبر وحشتناک فرعون دست به کار مى شود تا موسى به عرصه هستى قدم نگذارد اما به خواسته الهى و علم رغم خواسته فرعون ، موسى به دنیا چشم گشود و به اعجاز الهى در دامن خود فرعون بالید و بزرگ شد و آنگاه که جوانى نیرومند شد خداوند به او علم و حکمت داد.

موسى ، یک روز خلوت داخل شهر شد دید دو نفر در حال نزاع و نبرد هستند، و یکى از آنان از پیروان اوست . آن که پیرو موسى بود موسى را به کمک خواست . موسى به یارى او شتافت و بر اثر ضربه موسى ، خصم از پا در آمد. در این هنگام موسى منقلب شد و دست به دعا برداشت و گفت :

رب انى ظلمت نفسى فاغفرلى

بارالها، من بر خود ستم کردم مرا بیامرز.

خداوند هم او را آمرزید.

موسى باز هم دعا کرد و گفت :

رب بما انعمت على فلن اکون ظهیرا للمجرمین

خداوندا، به خاطر نعمتى که به من دادى هیچگاه پشتیبان گنهکاران نخواهم بود.

صبح روز بعد موسى با بیم و هراس در شهر گردش میکرد. دید مرد دیروزى ، امروز هم با کسى درگیر است . باز هم موسى را به کمک خواست . طرف مقابل به موسى رو کرد و گفت : آیا مى خواهى مرا بکشى آن چنان که دیروز دیگرى را کشتى !تو زورگویى نه مصلح !

از آن طرف شهر مردى سر مى رسد و مى گوید: اى موسى !سران گرد آمده اند و براى کشتن تو نقشه مى کشند، هر چه زودتر از شهر خارج شو!

موسى با احتیاط و مراقبت از شهر بیرون شد و چنین دعا کرد:

رب نجنى من القوم الظالمین

امیدوارم پروردگارم مرا به بهترین راه هدایت کند.

2. موسى به شهر مدین رسید. در بیرون شهر مردمى را دید که در کنار چاهى جمع شده اند و از آن آب مى کشند و گوسفندان را سیراب مى کنند. موسى دید دو زن دورتر ایستاده اند و در انتظار به نزد آنان رفت و پرسید: چرا این جا ایستاده اید؟ آن دو جواب گفتند: وقتى که چوپان ها از چاه آب کشیدند و گله خود را آب دادند و دور شدند ما سر چاه مى آییم ، آب مى کشیم و گوسفندان خود را سیراب مى کنیم .

موسى از سر وظیفه الهى و نوع دوستى به سر چاه آمد، براى آنان آب کشید و گوسفندان آنان را سیراب کرد آنان به راه افتادند و زودتر از هر روز به خانه رسیدند.

موسى که در مدین غریب بود و راه به جایى نمى برد، به زیر سایه ، درختى رفت تا بیاساید؛ و خستگى راه از تن به در کند و چون امکانات و آذوقه نداشت دست به دعا برداشت این چنین خدا را خطاب کرد:

رب انى لما انزلت الى من خیر فقیر

بارخدایا، من به هر آنچه بر من فرو فرستى محتاجم .

دعاى موسى مستجاب شد دختران شعیب که زودتر از هر روز به خانه برگشته بودند ماجراى یارى جوانى ناشناس را براى پدر بازگفتند.

پدر یکى از آنان را به دنبال موسى فرستاد تا او را بیاورد موسى به خانه شعیب آمد از او پذیرایى کردند و چون توانایى و درستى و امانت او را دیدند او را به گرمى پذیرفتند، موسى داماد شعیب و صاحب همسر و زندگى شد.

گرچه در برخى روایات آمده است موسى در آن هنگام که این دعا را کرد به نانى محتاج بود، اما این دعا مخصوص نان و خوراکى نیست ، بلکه براى همه احتیاجات به کار مى آید. دلیلش این است که موسى پس از این دعا صاحب همه چیز شد.

3. موسى مدتى را که با شعیب عهد بسته بود در مدین بماند و سپس با خانواده و گله و دارایى خود رو به سوى وطن آورد تا به طور سینا رسید در آنجا، نورى از دور پدیدار شد. به سوى آن رفت تا براى گرم شدن همراهان از آن شعله اى برگیرد. آن نور حق تعالى بود که بر درختى تجلى کرده بود. در آن جا که بزرگترین حادثه زندگانى موسى که رسالت اوست رخ مى نماید. موسى پیامبر شد و معجزه هم که دلیل صدق ادعاى وى بود، به او عطا شد.

سرآغاز ماءموریت او، رفتن به دربار فرعون و هشدار و انذر و دعوت او به سوى خداوند متعال اعلام شد.

در این هنگام که موسى ماءموریت را دشوار یافت به درگاه الهى رو کرد و گفت :

رب اشرح لى صدرى # و یسرلى امرى # واحلل عقدة من لسانى # یفقهوا قولى # و اجعل لى وزیرا من اهلى # هرون اخى # اشدد به ازرى # و اشرکه فى امرى# کى نسبحک کثیرا# و نذکرک کثیرا# انک کنت بنا بصیرا

بارالها سینه ام را گشاده دار. ماءموریتم را برایم آسان کن گره از زبانم بگشا. تا سخنم را بفهمند. از خاندانم برایم یاورى قرار ده که هارون برادرم باشد پشتم را به او محکم کن . و او را در ماءموریتم شریک کن . تا تو را تسبیح بسیار گوییم و بسیار تو را یاد کنیم . به درستى که تو با خبر و بینا بر احوال مایى .

خداى متعال پاسخ داد: اى موسى خواسته ات را برآورده ساختم سپس خداوندشیوه برخورد با فرعون را اینچنین به موسى به هارون آموخت :

به سوى فرعون روید، چرا که او را طغیان در پیش گرفته است به نرمى با او سخن گویید، شاید به خود آید یا بترسد موسى و هارون گفتند:

ربنا اننا نخاف ان یفرط علینا و ان یطغى

بارالها ما مى ترسیم بر ما ستم کند یا راه طغیان و نافرمانى پیش گیرد.

خداوند پاسخ داد: نترسید من با شمایم ، آنچه پیش آید مى شنوم و مى بینم .

******

پاورقی:1- دعاهاى قرآن - حسین واثقى



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( سه شنبه 94/3/5 :: ساعت 10:46 صبح )
»» دعاى حضرت شعیب علیه السلام

دعاى حضرت شعیب علیه السلام

شعیب یکى از پیامبران الهى بود که در راه ابلاغ توحید و هدایت مردم رنج ها برد و از نامردان و پیروان شرک و شیطان مصیبت ها کشید. مردمان مدین ، هم در اعتقادات و باورها دچار گمراهى و کج اندیشى بودند وهم در رفتارهاى اجتماعى به بیراهه مى رفتند وهم در داد و ستد اهل خیانت بودند. شعیب به فرمان الهى دامن همت به کمر زده به تبلیغ توحید ناب ، مبارزه با مفاسد اجتماعى و اقتصادى آنان مى پرداخت .

امام مردمى که به باورهاى باطل و عادتهاى نادرست خو گرفته بودند، شعیب را تخطئه و از باورها و سنتهاى خود دفاع مى کردند. شعیب به آنان گفت : ان ارید الا الا صلاح ما استطعت و ما توفیقى الا بالله علیه توکلت و الیه انیب . من قصدى به جز اصلاح تا آن جا که بتوانم ندارم . موفقیت من به دست خداست ، بر او توکل کردم و به سوى او باز مى کردم .

شعیب مردم را به توحید و توبه فراخواند و از این که عذاب الهى که بر امت هاى پیشین نازل شده ، بر آنان نیز نازل شود آنان را بیم داد.

اما آن مردم به جاى هشیارى ، شعیب را تهدید کردند که اگر حرمت خویشانت نبود، تو را سنگسار مى کردیم .

روشنگرى و مبارزه فرهنگى فکرى شعیب ادامه یافت تا آن هنگام که سران کفر و جهل ، شعیب و مؤ منان را بر سر دو راهى قرار دادند و گفتند: به آیین ما برگردید، وگرنه شما را از شهر بیرون میکنیم شعیب در پاسخ گفت : پس از آن که خداى متعال ما را از آیین شما نجات بخشید اگر به آن برگردیم بر خداوند افترا بسته ایم و سپس گفت :

وسع ربنا کل شى ء علما على الله توکلنا ربنا افتح بیننا و بین قومنا بالحق و انت خیرالفاتحین

دانش پروردگار ما همه چیز را فرا گرفته است ، بر خداوند توکل کردیم ، بارالها، بین ما و این مردم به حق داورى کن ، و، تو بهترین داورانى .

نفرین شعیب مستجاب شد و عذاب الهى بر تبهکاران فرود آمد.

******

پاورقی:1- دعاهاى قرآن - حسین واثقى



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( شنبه 94/3/2 :: ساعت 1:23 عصر )
<      1   2   3   4      >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

حدیث روز
مثل شجره طیبه
در تفسیر مرج البحرین یلتقیان
فضایل حضرت زهرا(سلام الله علیها)
داستانهایى از زیارت عاشورا
مقامات مردان خدا
داستانهائى از علماء
فاطمه(س)بعدازرحلت پیامبر(ص)
مردى که بر قبر شیخ مى گریست
ای آخرین بهار
صلوات و درود فرشتگان
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 1459
>> بازدید دیروز: 66
>> مجموع بازدیدها: 1517068
» درباره من

قطره ای ازدریا

» پیوندهای روزانه

داستانهای اصول کافی [193]
داستان وحکایت [174]
احکام بانوان [91]
احکام جوانان ونوجوانان ویژه دختران [104]
احکام جوانان ونوجوانان ویژه پسران [89]
احکام روابط زن ومرد [193]
[آرشیو(6)]

» فهرست موضوعی یادداشت ها
امام زمان(عج)[221] . حدیث روز[159] . امام علی(ع)[135] . محرم[110] . داستان دوستان[103] . امام حسین(ع)[102] . شعر[97] . رمضان[81] . امام رضا(ع)[68] . حضرت محمد(ص)[67] . امام حسن مجتبی(ع)[48] . امام صادق(ع)[43] . یَابْنَ آدَمَ![37] . پندهاى کوتاه از نهج‏البلاغه[34] . حضرت زهرا(س)[31] . بانگ رحیل[31] . دعاهاى قرآن[31] . دعا[28] . صلوات[21] . عکسهای دیدنی[21] . پیام امام زمان[21] . شیطان[20] . امام جواد(ع)[17] . کرامات الرضویه (ع )[16] . اعجازخوراکیها[15] . امام باقر(ع)[15] . نکته ها[14] . امام سجاد(ع)[13] . علامه حسن زاده آملى[13] . امام حسن عسکری(ع)[12] . چیستان[12] . داستانهائى از علماء[10] . درسهایی ازنهج البلاغه[10] . شیوه هاى تهاجم فرهنگى[9] . مناجات[9] . امام مهدی امتحان الهی[9] . اربعین[8] . حادثه کربلا و پیامبران الهی[8] . پیشگوئیهای حضرت علی(ع)[8] . مراقبات ماه مبارک رمضان[8] . فاطمه سلام الله علیها از دیدگاه روایات[8] . زیارت عاشورا[8] . ذکرهای شگفت عارفان[8] . نماز[8] . داستانی ازصلوات[7] . شیطان شناسی[7] . غدیر[6] . دوستی[6] . حضرت معصومه(س)[6] . آیت الله بهاءالدینی[6] . ابزارهاى تهاجم فرهنگى[6] . امام زمان[6] . وادی السلام[6] . معاد[5] . بانگ رحیل![5] . حضرت زینب(س)[5] . حکایت[5] . دانستنی ها[5] . تمثیلات[5] . حدیث[5] . ره توشه[5] . شفایافتگان[5] . فاطمه سلام الله علیها از دیده گاه قرآن[5] . عکس دیدنی[5] . ماه رمضان[5] . لطیفه[4] . کشکول[4] . مقامات مردان خدا[4] . عیدفطر[4] . عیدنوروزدرشعرامام خمینی(ره)[4] . عکس[4] . فاطمه زهرا(س)[4] . شعر میلاد حضرت ولیعصر(عج)[4] . سلمان فارسی[4] . درسهایی ازعارف کامل مرحوم میرزا جواد آقا ملکی تبریزی[4] . پیامهاونکته های قرآنی[4] . حکایت[4] . امام هادی(ع)[4] . امام خمینی(ره)[4] . امام کاظم(ع)[4] . اعجازخوراکیها[4] . آیامی دانید[4] . مقام حضرت زینب(س)[4] . یاصاحب الزمان(عج)[4] . یاعلی ابن موسی الرضا(ع)[3] . هجران غیبت[3] . نماز باران و بلعیدن دوشیرِ در پرده[3] . کشکول[3] . استغاثه به حضرت مهدی(عج)[3] . اسراف[3] . احترام به عزاداران امام حسین(ع)[3] . حضرت ابوالفضل(ع)[3] . جواب چهل مسئله مشکل از کودکی خردسال[3] . داستانهاى شگفت انگیز از زیارت عاشورا[3] . سیمای نصیحت وناصحین[3] . شوخ طبعیهای جبهه[3] . شیخ حسنعلی اصفهانی(نخودکی)[3] . شایعه[3] . فضایل حضرت زهرا[3] . شیطان درقرآن(مبحث هفتم)[3] . عیدنوروزمبارک باد[2] . فراق محبوب[2] . عیدمبعث[2] . غفلت چرا؟![2] . فضیلت ماه رمضان[2] . فرمان شگفت[2] . عکسهای دیدنی[2] . فلسفه روزه چیست؟[2] . قرآن[2] . فوکویاماوبازشناسی هویت شیعه[2] . شیطان درقرآن(مبحث دوم)[2] . عدس[2] . علل و عوامل عزت[2] . مکتب عشق[2] . مردم از نظر دعا کردن بر چند گروهند؟[2] . معجزات رسول خدا صلى اللّه علیه و آله[2] . ناله ستون مسجد[2] . قضاوتهای حضرت علی(ع)[2] . گریه امام زمان(عج)[2] . گریه پیامبر صلى الله علیه و آله ![2] . شب قدر[2] . شعر جانسوز[2] . شباهت علم اخلاق به علم طب[2] . شفاى پا[2] . شیخ مرتضى انصارى[2] . شعر-درمبعث حضرت رسول(ص)[2] . شهادت امام حسن علیه السلام[2] . سیما واهمیت روزه[2] . سرو کجا، قامت رسای ابوالفضل[2] . سفارش مؤ کّد امام زمان (عج ) به خواندن زیارت عاشورا[2] . روز پنجم محرم[2] . روز چهارم محرم[2] . روز دهم محرم[2] . روز هشتم محرم[2] . روز هفتم محرم[2] . زهر کشنده[2] . سخنى درباره نیمه شعبان[2] . زیارت عاشورا و برطرف شدن دشواریها[2] . دستورالعمل[2] . دعا از امتیازات شیعه[2] . دعاهایى که به حضرت محمد (ص) آموزش داد[2] . دعای امام صادق علیه السلام در روز آخر شعبان[2] . دعاى بندگان با کمال الهى[2] . دلیل قرآنی[2] . دیدار با مهدی در سایه قرآن[2] . دفاع ازحق[2] . دست بخشش گر[2] . دلیل اوّل معاد[2] . دو رکعت نماز حاجت[2] . روزسوم محرم[2] . روزششم محرم[2] . داستانهایى از زیارت عاشورا[2] . داستانی از صلوات[2] . حماسه عاشورا[2] . در خلوت هم از گناه بپرهیزید[2] . خاطره[2] . خطبه پیامبر گرامی اسلام(ص)درآخرماه شعبان المعظم[2] . چند گفتار از امام رضا علیه السلام[2] . چه کنم با شرم؟[2] . حدیث قدسی[2] . تلخى گوش و شورى آب چشم[2] . حد یث روز[2] . حدیث عید[2] . حضرت فاطمه(س)[2] . پیش صاحب نظران[2] . پیشنهاد ابلیس[2] . پیراهن نبوت بر تن على علیه السلام[2] . تأثیرتربیت خانوادگی[2] . تسلیم[2] . ترک جلسه به خاطر نماز[2] . تشرف آقا شیخ حسین نجفی[2] . به برکت حضرت زهرا(س)شیعه شدند[2] . پاسخ نیکی[2] . پند[2] . بهشت مشتاق حسن[2] . پر افتخارترین پیوند[2] . جمع شدن حیوانات و عزاداری آنها در کنار کوه الوند[2] . ثواب زیارت امام حسین(علیه السلام)[2] . تو جان جهانی فدایت شوم[2] . توقیع حضرت ولیعصر(عج)[2] . تشرف اخوی آقاسیدعلی داماد[2] . تشریع روزه رمضان[2] . تعجب عزرائیل[2] . اسامی شیطان[2] . ارتحال رسول خداصلی الله علیه وآله[2] . اسلحه مسموم در توبره[2] . اشعار امام حسین علیه‏السلام[2] . اعتماد به ساقى[2] . الاکه راز خدایی[2] . آثار نیک و بد اعمال[2] . آه دل[2] . ابدال یا پیشکاران امام زمان (عجّ)[2] . آیت الله بهجت[2] . آیت الله خوشوقت[2] . آفرینش نور پیش از آفرینش خلق[2] . 1مام زمان(عج)[2] . آثارمتفاوت همنشینی باطبقات مختلف[2] . آخرین وظایف منتظران[2] . انجیر[2] . امام حسن عسکری(ع)[2] . امام حسن(ع)[2] . امام حسین (ع)[2] . امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) در دیدگاه اهل سنت[2] . امام زمان (عج)[2] . آیت الله بهاء الدینی[2] . امام زمان(ع)[2] . امام کاظم(ع)[2] . اول آگاهی بعدعمل[2] . بعثت رسول خدا[2] . به ره ولای مهدی[2] . به من پناه آورید![2] . بهترین بندگان خدا[2] . بیهوده تان نیافریده ام![2] . اولین مؤمن[2] . یامهدی(عج)[2] . یونجه[2] . کرامات امام رضا علیه السلام به روایت اهل سنت[2] . کم کم غروب ماه خدا دیده می شود[2] . نکته[2] . نظراهل تسنن درباره حضرت مهدی(عج الله تعالی)[2] . مقام معظم رهبری[2] . موعودجهانی[2] . میلاد خورشید[2] . نماز لیله الرغائب[2] . نور نبوت[2] . هفته دفاع مقدس[2] . وصیت امام صادق علیه السلام به عمران بصری[2] . یاثامن الحجج(ع)[2] . نیکی به پدرومادر[2] . ویژه گیهای امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)[2] . یا صاحب الزمان(عج)[2] . یاامام رضا(ع)[2] . یاامام صادق(علیه السلام) . یاایهاالعزیز . یاایهالعزیز . یاباقرالعلوم . یا صادق آل محمد«علیه السلام» . یا علمدارحسین(ع) . یا قابض.... . یا مولا . یاامام جواد(ع) . یا اباصالح المهدی ادرکنی . یا ایها العزیز . یا بگو نه تا به خانه ام بروم .. . یا حسن مجتبی(علیه السلام) . یا رب زغمش . یا صاحب الزمان (عج) . نکته . نماز اوّل وقت وسط جنگ . یاجوادالائمه ادرکنی . یاحسن مجتبی(ع) . یاد دادن استخاره با تسبیح به خانمی که می‏خواست از راه حرام کسب م . یاد کردى دوسویه . یادی از گذشته . یادی ازشهیدثالث . یار آمدنی است . یاران مهدى علیه السلام بیشتر کجا هستند؟ . یاعلی بن موسی الرضا(ع) . یاعلی(ع) . یافاطمه معصومه(س) . یاقدوس . یامهدی . هارون مکی . هان اى مردم! دنیا... . یَابَنی آدَمَ! . وصیت نامه رهبر انقلاب در سال 42 . وصیت های حضرب زهرا(س) . وظیفه پدران . وفات سلمان فارسی . وقتى عمر از على علیه السلام مى گوید! . ولایت و درخت انار . ولترنت افشا کرد: . وه !شگفتا از تو اى خاک اسرارآمیز! . ویژگی های حزب الله . ویژگی های شیطان . ویژگی‌های ماه رجب . ویژگیهاى حضرت معصومه (س) . ویژگیهاى دهگانه عاقل . ویژگیهای میهمانی خداوند . هدایت واقفى در خواب خفته . هدف امام حسین‌(ع)درنهضت عاشورا . هدف امام حسین‌(ع)درنهضت عاشورا«2» . هرکه شیدای توشد . هشت خاصّیت زمین کربلا . هشتمین اختر امامت . هشدار پروردگار! . هفت خبر داغ . هفت سرور اهل بهشت . هفت سرور وسید اهل بهشت . هفتاد و دو آذرخش . هفتاد و دو آذرخش سوزان . وادی السلام از دیدگاه روایات . وادی السلام در آستانه ظهور . وادی السلام در شب معراج . وادی السلام در عهد امیرمؤ منان (ع) . وادی السلام در عهد کهن . وادی السلام و پیشینه آن . واقعه غدیرخم . والا ترین خصلت مومن . والشمس .
» آرشیو مطالب
صادق
صادق

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
در انتظار آفتاب
عکس و مطلب جالب و خنده دار
وبلاگ هیت متوسلین به آقا امام زمان ارواحنا فداء
بلوچستان
نغمه ی عاشقی
معیار عدل
.: شهر عشق :.
بادصبا
سایت روستای چشام (Chesham.ir)
منطقه آزاد
اندیشه های من
عشق
سرباز حریم ولایت
شورای دانش آموزی شهرستان
ستاره طلایی
xXx عکسدونی xXx
نمی دونم بخدا موندم
عرفان وادب
پایــــــگاه اطــــــلاع رســــــــانی قـتــــلیــــش
صدای مردم نی ریز
مناجات با عشق
نوجوونی از خودتون
یا ذوالجلال و الاکرام
* امام مبین *
درجست وجوی حقیقت
دکتر علی حاجی ستوده
طلبه ایرانی
یه غریبه
حدائق ذات بهجة
نوری ازقرآن
تنهاصراط بندگی
مؤسسه فرهگی وهنری شهیدآوینی
پایگاه اطلاع رسانی دفترمقام معظم رهبری
سایت جامع دفاع مقدس
مسجدمقدس جمکران
فاطمیون قم
باشگاه شبانه
قطعه ای ازبقیع
گروه اینترنتی رهروان ولایت

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان
































» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» موسیقی وبلاگ

» طراح قالب