وسائلالشیعة ج : 8 ص : 20/ عَنِ النَّبِیِّ ص قَالَ قَالَ مُوسَى
إِلَهِی أُرِیدُ قُرْبَکَ: قَالَ قُرْبِی لِمَنِ اسْتَیْقَظَ لَیْلَةَ الْقَدْرِ
قَالَ إِلَهِی أُرِیدُ رَحْمَتَکَ: قَالَ رَحْمَتِی لِمَنْ رَحِمَ الْمَسَاکِینَ لَیْلَةَ الْقَدْرِ
قَالَ إِلَهِی أُرِیدُ الْجَوَازَ عَلَى الصِّرَاطِ: قَالَ ذَلِکَ لِمَنْ تَصَدَّقَ بِصَدَقَةٍ لَیْلَةَ الْقَدْرِ
قَالَ إِلَهِی أُرِیدُ مِنْ أَشْجَارِالْجَنَّةِ وَثِمَارِهَا:قَالَ ذَلِکَ لِمَنْ سَبَّحَ تَسْبِیحَةً فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ
قَالَ إِلَهِی أُرِیدُ النَّجَاةَ مِنَ النَّارِ: قَالَ ذَلِکَ لِمَنِ اسْتَغْفَرَ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ
قَالَ إِلَهِی أُرِیدُ رِضَاکَ: قَالَ رِضَایَ لِمَنْ صَلَّى رَکْعَتَیْنِ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ
ترجمه:
- خداوندا! مىخواهم به تو نزدیک شوم.فرمود: قرب من از آن کسى است که شب قدر بیدار شود،
- گفت: خداوندا! رحمتت را مىخواهم. فرمود: رحمتم از آن کسى است که در شب قدر به مسکینان رحمت کند
- گفت: خداوندا! جواز گذشتن از صراط را از تو مىخواهم .فرمود: آن، از آن کسى است که در شب قدر صدقهاى بدهد.
- گفتخداوندا! از درختان بهشت و از میوههایش مىخواهم .فرمود: آنها از آن کسى است که در شب قدر تسبیحش را انجام دهد
- گفت: خداوندا! رهایى از جهنم را مىخواهم، فرمود: آن، از آن کسى است که در شب قدر استغفار کند
- گفتخداوندا خشنودى تو را مىخواهم، فرمود: خشنودى من از آن کسى است که در شب قدر دو رکعت نماز بگذارد.
مراقبات ماه مبارک رمضان(مبحث نهم)
شب قدر
از امور مهم در ماه رمضان شب قدر است . شبى که از هزار ماه بهتر مى باشد. روایاتى داریم مبنى بر این که از هزار ماه جهاد بهتر، و از سلطنت هزار ماه بهتر، و عبادت آن بهتر از عبادت هزار ماه مى باشد. و خلاصه شب شریفى است که روزى بندگان ، اجلهاى آنان و سایر امور مردم از خوب و بد در آن مقدر مى گردد. شبى که قرآن در آن نازل شد. شبى که به نص قرآن مبارک است . در روایات اهل بیت آمده است : ((فرشتگان در شب قدر فرود آمده و در زمین پخش مى شوند، بر مجالس مؤ منین گذشته ، بر آنان سلام مى کنند و براى دعاهاى آنها ((آمین )) مى گویند، تا آنگاه که سپیده دم طلوع کند.)) و ((در این شب دعاى کسى رد نمى شود مگر دعاى عاق والدین ، قطع کننده رحم نزدیک ، کسى که شراب بنوشد و کسى که دشمنى مؤ منى در دلش باشد.))
در ((اقبال )) از ((کنز المواقیت )) از پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) روایت شده است که فرمودند: ((موسى عرض کرد: خداى من ! نزدیک شدن به تو را خواهانم ، فرمود: نزدیکى من از آن کسى است که شب قدر بیدار شود. عرض کرد: خداى من رحمت تو را مى خواهم ، فرمود: رحمت من از آن کسى است که در شب قدر به فقیرها رحم کند، عرض کرد: خداى من ! جواز عبور از صراط را خواهانم ، فرمود: آن براى کسى است که در شب قدر صدقه اى بدهد، عرض کرد: خداى من ! از درختان بهشتى مى خواهم ، فرمود: این مال کسى است که در شب قدر سبحان الله بگوید، عرض کرد: خداى من ! تو را مى خواهم ؛ فرمود: رضایت من از آنکسى است که دو رکعت نماز در شب قدر بخواند.))
و از همین کتاب از پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) روایت شده است که فرمودند: ((درهاى آسمانها در شب قدر باز مى شود. بنابراین بنده اى در آن نماز نمى خواند، مگر اینکه خداوند متعال در مقابل هر سجده اى درختى در بهشت براى او مى نویسد که اگر سواره ، صد سال در سایه آن حرکت کند به انتهاى سایه اش نمى رسد؛ و در مقابل هر رکعت خانه اى از در و یاقوت و زبرجد و مروارید، و در مقابل هر آیه اى تاجى از تاجهاى بهشت ، و در مقابل هر ((سبحان الله گفتن )) پرنده اى از پرندگان بهشت ، و در مقابل هر نشستن درجه اى از درجات بهشت ، و در مقابل هر تشهدى بالا خانه اى از بالا خانه هاى بهشت ، و در مقابل هر سلام دادن ، لباسى از لباسهاى بهشت براى او مى نویسد. و آنگاه که سپیده صبح بدمد، خداوند از دختران پستان برآمده ماءنوس و کنیزان خوش اخلاق و خدمتکارانى جاویدان ، و بهترین پرندگان ، و بوهاى خوش ، و نعمتهاى خوب و تحفه ها و هدایا و خلعتها و کرامتها، و آنچه نفس میل دارد و دیدگان از آن لذت مى برد به او عنایت مى فرماید، و شما در آن جاوید هستید.))
مراتب شب قدر
از بعضى از روایات برمى آید که شب قدر مراتبى دارد. و شب قدرى که در قرآن آمده است ، شب قدرى است که آخرین مراحل مشیت الهى در آن صورت گرفته و پس از آن تغییر و تبدیلى انجام نمى شود. و نیز از بعضى روایات برمى آید که شب نیمه شعبان و نوزدهم و بیست و یکم و بیست و سوم ماه رمضان از شبهاى قدر بوده و شب آخر برترین آنهاست که شب ((جهنى )) نامیده مى شود. و همین شب است که مقدرات در آن تغییر مى کند. و با احتمال قوى شب بیست و هفتم ماه رمضان نیز از شبهاى قدر است . و کسى که مى خواهد احتیاط کند باید در تمام این پنج شب اعمال شب قدر را انجام دهد. و چون این قول از لحاظ مضمون و سند برتر از دیگر اقوال بود، بهمین جهت سایر اقوال را ذکر نکردیم .
آمادگى براى این شب و دعا براى توفیق در آن
سزاوار است کسى که دین و نص روشن قرآن و روایات پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) و آل معصوم او (علیهم السلام ) دارد، تمام سعى خود را جهت آمادگى براى اعمال این شب بکار گیرد. از کارهایى که در طول سال مى تواند انجام دهد، دعا جهت توفیق در این شب مى باشد و این که بتواند در این شب ، محبوبترین و پسندیده ترین کارها نزد خدا را انجام داده و خداوند این شب را براى او بهتر از هزار ماه قرار داده ، و اعمال این شب را باین شکل از او قبول نموده و آن را با بالاترین درجات براى او ثبت ، و تا روز دیدار او آن را بپروراند؛ در این شب ، نام او در گروه مقربین نوشته ، و شناخت ، محبت ، نزدیکى ، پناه ، رضایت و خیر خود همراه با عافیتش را نصیب او گردانیده ، و بگونه اى از او راضى شود که خشمى بعد از آن نبوده ، و پیامبر و امامان بخصوص امام زمانش (علیه السلام ) از او راضى شده ، و او را با آنان در مجلس ((صدق ))، نزد سلطان مقتدر جاى داده و در بذل تمام توانایى براى فرمانبردارى و بدست آوردن رضایتش ، او را موفق ، و عاقبت او را نزدیکى و رضایتش قرار دهد.
از کارهایى که مى تواند بوسیله آن تمام سعى خود را در این شب بکار گیرد، این است که در طول سال براى این شب آماده شده و مقدمات عبادت را فراهم نماید. مثلا مکان و لباس مناسب و عطر و صدقه اى را تهیه و مضامین لطیفى را براى مناجات با پروردگار و کلمات برانگیزنده اى را در خطاب آقایان و نگهبانان و حامیانش انتخاب کند. و میهمانان مخصوصى را که مناسب با این شب مى باشند، و چند فقیر را براى صدقه دادن در نظر بگیرد.
گمان مى کنم اگر یکى از سلاطین دنیا کسى را در روز مخصوص به میهمانى دعوت نموده و شخص بزرگى را دنبال او بفرستد، و آنگونه که خداوند با تو رفتار کرده است او نیز در دعوت خود با او مهربانى کرده و در مقابل حضور او در مجلس - که اعیان و اشراف و پادشاهان حضور دارند - و رعایت آداب آن ، به او وعده اعطاى خلعتهاى گرانبها و املاک پرارزش و وسیع و فرمانهاى حکومت و سلطنت داده و به او بگوید هر قدر در انجام کارهاى کمى که در این مجلس باید انجام دهد، دقت کند سلطان او را از عطایا و احسان خود بیشتر بهره مند مى کند، از اشتیاق حضور در این مجلس قالب تهى کرده و براى آمادگى حضور در چنین مجلسى شریف و این مقام والا تمام توان خود را بکار گرفته ، در طول سال این مطلب را فراموش نکرده ، در تمام حالات با جدیت به آن پرداخته و خود را براى چنین روز بزرگى آماده مى نماید بگونه اى که اهل سعى و تلاش نمى توانند اینطور عمل کنند. و باندازه اى مواظب است و دقت مى کند که انسان را شگفت زده مى کند. و آنگونه که باید و دوست در مقابل دوست انجام مى دهد ادب را رعایت مى کند.
اى عاقل ! چگونه این دعوت را اجابت مى کنى ؟ سلطان سلاطین ، خداى خدایان و حاکم آسمانها و زمین تو را به این میهمانى دعوت نموده و براى این دعوت فرشتگان بزرگوار و پیامبران و رسولان و بهترین مردم را فرستاده و با جانشینان معصومش آن را تاءکید کرده است . و آنگاه تو را با فرشتگان دعوت کننده بزرگ داشته است ؛ هر شبى با دعوتهایى مخصوص و لطفها و کرامتهایى عالى . در مقابل اخلاص یک شب تو نعمتهاى جاویدى به تو وعده داده است که نه چشمى مانند آن دیده و نه گوشى شنیده و نه در دل انسانى خطور کرده است . نور، زیبایى ، سرور، سلطنت ، دارایى ، و شادمانیى را به تو وعده داده که عقل تو حتى از تصور گوشه اى از آن عاجز، و اندیشه ات در آن سرگردان است . نزدیکى ، پناه و شادمانى دیدار خود را به تو وعده داده است که عقل انسانها و فهم علما و اندیشه حکما از درک آن ناتوان است .
برادرم ! آیا بخاطر آمادگى براى این مجلس ، باندازه اى که شایسته است تلاش نموده و از رستگاران خواهى شد یا با غفلت خود این فرصت را از دست داده و از جمله ورشکستگان خواهى بود؟ یقین داشته باش اگر از این کرامت غفلت کرده و با کوتاهى خود آن را از بین ببرى و در روز قیامت آنچه را که دیگران با سعى کامل به آن رسیده اند ببینى ، به حسرتى دچار مى شوى که آتش جهنم و عذاب دردناک در مقابل آن کوچک است . و بهمین جهت در آن روز با ورشکستگان پشیمان صدا مى زنى : ((افسوس که جانب خدا را رعایت ننموده و در حق خود ظلم و تفریط نمودم و وعده هاى خدا را مسخره نمودم )) در حالى که پشیمانى سودى نداشته و درهاى توبه و جبران بسته و آثار اعمال و نتایج آن آشکار شده است .
بنابراین قبل از این که بخاطر کوتاهى و از بین بردن فرصتها ملامت شوى خود را سرزنش کن . و قبل از اینکه به تو بگویند: چرا کرامت پروردگار جهانیان را کوچک شمردى ؟ خود این مطلب را در نظر بگیر. و خود و سرمایه ات را حسابرسى کن ، قبل از این که به حساب تو رسیدگى شده و بجاى کرامت و سلطنت ، به خوارى و پستى برسى . سرمایه اى که اگر باقى مى ماند به بالاترین سودهاى تجارت در روزهاى سختى و نیاز مى رسیدى . سزاوار است وقتى که شب قدر نزدیک مى شود شوق او به رسیدن به کرامتهایى که در این شب براى او مهیا شده است افزون گردیده ، کرامت مقام بالا و مجلس حضور پروردگار جهانیان و تقدیس خداوند آسمانها و زمین ، و اعمالى را که با حال و اخلاص و حضور و رقت و صفاى او و رضایت مولایش مناسبتر است ، براى شبش انتخاب کرده و در این مورد از خداى متعال کمک گرفته و از خلفاى او - درود خدا بر آنان - یارى بجوید.
انتخاب عمل براى این شب ، تفکر و یاد خدا
اگر فهمید چه عملى مناسبتر است که به همان عمل مى کند. و اگر تردید پیدا کرد، باید استخاره کند. بعد از تعیین وقت ذکر، وقت مناسبى را که در آن خواب آلود یا سیر یا گرسنه نبوده و موانع دیگرى نیز نداشته باشد، باید براى تفکر معین کند. نیز باید تمام سعى خود را بکار گیرد که در شبش چیزى ، حتى امور مباح ، او را از یاد خدا بازنداشته و در نمازها و مناجاتش به غیر آن حتى مستحبات فکر نکند.
زیرا کسى که مثلا در نماز به ساختن مسجد و آب کشیدن آن یا صدقه دادن فکر کند غافل است . حتى در حال ایستادن نماز در یاد اجزاى آن بودن غفلت است . و باید در هنگام عمل فقط سعى کند که قلب او از حقیقت کارهایى که انجام مى دهد و ذکرهایى که مى گوید غافل نباشد. و براى این که براحتى به این مطلب برسد، مى تواند قبل از انجام عمل مختصرى درباره آن فکر کند و آنگاه عمل را انجام دهد. و اگر هنگام قرائت و ذکر از آن غافل شد باید آن را تکرار کند. مثلا وقتى مى خواهد رو به قبله بایستد، مى تواند اجمالا درباره معناى رو به قبله نمودن بیندیشد. و هنگامى که مى خواهد بایستد ابتدا درباره حقیقت آن که همان ایستادن براى اداى حق بندگى است اندیشیده و فکر کند که ایستادن بر روى دو پا اشاره به ترس و امید بخاطر پذیرفته شدن عبادت یا عدم آن است . و بهمین ترتیب ...، حتى قرائت و ذکرهاى نماز. مثلا قبل از گفتن ((بسم الله الرحمن الرحیم )) معناى آن را اجمالا در نظر آورده و آنگاه آن را بگوید. و اگر در اثناى قرائت آیه اى غفلتى براى او پیش آمد باید آن آیه را تکرار کند.
توسل به نگهبان این شب
بر چنین عمل کننده اى لازم است در اول شب خیلى به نگهبان آن شب که از معصومین (علیهم السلام ) است ، توسل جسته و او را شفیع خود قرار دهد. و در این هنگام توفیق در اعمال و احوال را که به آن احتیاج دارد ذکر نموده و تلاش کند با الفاظى که براى درخواست ترحم و شفاعت مى گویند، رحمت و رقت را جلب کرده و مهربانى و کرامت را برانگیخته و ابرهاى جود و کرم و بخشش را بباراند. و با دست آنان عقل و نفس و قلب و صفات و اعمال و تمام وجودش را به مولایش تفویض و واگذار نموده ؛ و در طول شب نیز مواظب باشد کارى مخالف با تفویض ، انجام ندهد؛ و اگر بتواند حتى تفویض خود را نیز واگذار کند، قطعا رستگار شده است .
ولى خیلى اتفاق مى افتد که انسان مراقب نبودن و بى مبالاتى را با تفویض اشتباه کرده ، آن پلید او را فریب داده و با نادانى او را هلاک مى کند. بنابراین تا زمانى که با علوم الهى بخوبى نفهمیده که به تفویض رسیده است ، نباید مطمئن شود و براى اطمینان باید ببیند که حال و مرادش در آنچه که تفویض نموده با یکدیگر موافق هستند یا نه . زیرا یکى از علامات صحت تفویض قبول آن ، و یکى از علامات قبول نیز آن است که خداوند متعال ، امورى را که بنده به او تفویض نموده است ، بخوبى و بالاتر از آرزوى بنده سرپرستى کند.