نور نبوت
از روز اول خلقت، نور وجود پیامبر در پیشانی آدم نمایان بود و این نور در اجداد حضرت پیوسته دیده میشد تا به عبداللَّه رسید. درخشیدن نور پیامبر در شصت و یک قرن به اندازهای بود که مردم آن را میدیدند و مبهوت میماندند.
این نور نسل به نسل منتقل شد تا به هاشم پدربزرگ عبداللَّه رسید. نور حضرت به قدری در پیشانی او میدرخشید که سنگها و کوهها و مخلوقات غیرانسانی ولادت محمد بن عبداللَّه را به او بشارت میدادند. مردم نیز از دیدن نور پیشانی هاشم بن عبدمناف محیر میشدند و علت آن را نمیدانستند.
نور پیامبر از هاشم به عبدالمطلب و از او به فرزندش عبداللَّه منتقل شد. هنگام میلاد او نوری از صورتش ساطع شد که به آسمانها رسید و از کودکی پیشانی وی نورانیت دیگری داشت.
هر چه عبداللَّه به سن 25 - 20 سالگی نزدیکتر میشد نور پیشانیاش درخشندگی بیشتری مییافت تا آنجا که در شبها و مواقع تاریکی فضا را روشن میکرد.
هنگامی که عبداللَّه به 25 سالگی رسید همراه پدر برای خواستگاری آخرین ودیعهگاه پروردگار رفتند و آمنه بنت وهب با مهریهای معادل چهار هزار درهم سفید از بهترین نوع و پانصد مثقال طلای سرخ با عبداللَّه ازدواج کرد.
پس از ازدواج نور نبوت از پیشانی عبداللَّه ناپدید شد و در پیشانی آمنه ظهور کرد. این بار نیز نورانیتی عجیب داشت، چرا که هنگام ظهور این نور نزدیک شده بود.
یهودیان که از روز نخستِ پیدایش این نور منتظر فرصتی برای خاموش کردن آن بودند، دیگر ناامید شدند زیرا موعد خداوند نزدیک و نزدیکتر میشد و پس از نُه آن وجود نورانی پا بر عرصه وجود میگذاشت، و دیگر کسی را یارای مقابله با این نور نبود.1
مکان و زمان
مکان ولادت پیامبر در شعب ابیطالب بود؛ در منزلی که محمد بن یوسف برادر حجاج بن یوسف آن را از عقیل خریده بود. آن خانه به خانه سفید معروف بود زیرا با گچ آن را سفید کرده بودند. بعدها خیزران مادر مأمون آن منزل را از محمد بن یوسف گرفت و مکان ولادت را محل زیارت قرار داد و مسجدی بنا کرد.
زمان ولادت پیامبر طلوع فجر روز جمعه هفده ربیع الاول سال عام الفیل بوده است. هنگام ولادت حضرت 34 سال و هشت ماه از پادشاهی انوشیروان عادل میگذشت و 55 روز از هلاک شدن اصحاب فیل گذشته بود؛ از هبوط آدم تا ولادت پیامبر 6163 سال میگذشت و بین اصحاب اخدود و روز میلاد 78 سال فاصله بوده است.
قریش چندین سال در سختی و مضیقه و کمی آذوقه بودند اما در سالی که آمنه باردار شد و حضرت به دنیا آمد، زمین سرسبز شد و درختان میوه داد و آن سال به نام «سال گشایش و خوشحالی و غنیمت» نامیده شد.2
نسب پیامبرصلی الله علیه وآله
محمد بن عبداللَّه بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف بن قصی بن کلاب بن مرة بن کعب بن لوی بن غالب بن فهر بن مالک بن نضر بن خزیمة بن مدرکة بن طابخة بن الیاس بن مضر بن نزار بن معد بن عدنان بن اد بن ادد بن یسع بن همیسع بن سلامان بن نبتحمل بن قیذار بن اسماعیل بن ابراهیم بن تارخ بن ناخور بن سروغ بن هود بن ارفخشد بن متوشلخ بن سام بن نوح بن لمک بن ادریس بن مهلائیل بن زبارز بن قینان بن انوش بن شیث بن آدم.3
×××××××
پاوقی:1- بحارالانوار،ج15
2- مناقب آل ابی طالب ،ج1ص149- تاریخ یعقوبی،ج2،ص118- روضه الواعظین،ص70- انوارالبهیه،ص31و...
3- بحارالانوار،ج15،ص107
نور نبوت
از روز اول خلقت، نور وجود پیامبر در پیشانی آدم نمایان بود و این نور در اجداد حضرت پیوسته دیده میشد تا به عبداللَّه رسید. درخشیدن نور پیامبر در شصت و یک قرن به اندازهای بود که مردم آن را میدیدند و مبهوت میماندند.
این نور نسل به نسل منتقل شد تا به هاشم پدربزرگ عبداللَّه رسید. نور حضرت به قدری در پیشانی او میدرخشید که سنگها و کوهها و مخلوقات غیرانسانی ولادت محمد بن عبداللَّه را به او بشارت میدادند. مردم نیز از دیدن نور پیشانی هاشم بن عبدمناف محیر میشدند و علت آن را نمیدانستند.
نور پیامبر از هاشم به عبدالمطلب و از او به فرزندش عبداللَّه منتقل شد. هنگام میلاد او نوری از صورتش ساطع شد که به آسمانها رسید و از کودکی پیشانی وی نورانیت دیگری داشت.
هر چه عبداللَّه به سن 25 - 20 سالگی نزدیکتر میشد نور پیشانیاش درخشندگی بیشتری مییافت تا آنجا که در شبها و مواقع تاریکی فضا را روشن میکرد.
هنگامی که عبداللَّه به 25 سالگی رسید همراه پدر برای خواستگاری آخرین ودیعهگاه پروردگار رفتند و آمنه بنت وهب با مهریهای معادل چهار هزار درهم سفید از بهترین نوع و پانصد مثقال طلای سرخ با عبداللَّه ازدواج کرد.
پس از ازدواج نور نبوت از پیشانی عبداللَّه ناپدید شد و در پیشانی آمنه ظهور کرد. این بار نیز نورانیتی عجیب داشت، چرا که هنگام ظهور این نور نزدیک شده بود.
یهودیان که از روز نخستِ پیدایش این نور منتظر فرصتی برای خاموش کردن آن بودند، دیگر ناامید شدند زیرا موعد خداوند نزدیک و نزدیکتر میشد و پس از نُه آن وجود نورانی پا بر عرصه وجود میگذاشت، و دیگر کسی را یارای مقابله با این نور نبود.1
مکان و زمان
مکان ولادت پیامبر در شعب ابیطالب بود؛ در منزلی که محمد بن یوسف برادر حجاج بن یوسف آن را از عقیل خریده بود. آن خانه به خانه سفید معروف بود زیرا با گچ آن را سفید کرده بودند. بعدها خیزران مادر مأمون آن منزل را از محمد بن یوسف گرفت و مکان ولادت را محل زیارت قرار داد و مسجدی بنا کرد.
زمان ولادت پیامبر طلوع فجر روز جمعه هفده ربیع الاول سال عام الفیل بوده است. هنگام ولادت حضرت 34 سال و هشت ماه از پادشاهی انوشیروان عادل میگذشت و 55 روز از هلاک شدن اصحاب فیل گذشته بود؛ از هبوط آدم تا ولادت پیامبر 6163 سال میگذشت و بین اصحاب اخدود و روز میلاد 78 سال فاصله بوده است.
قریش چندین سال در سختی و مضیقه و کمی آذوقه بودند اما در سالی که آمنه باردار شد و حضرت به دنیا آمد، زمین سرسبز شد و درختان میوه داد و آن سال به نام «سال گشایش و خوشحالی و غنیمت» نامیده شد.2
نسب پیامبرصلی الله علیه وآله
محمد بن عبداللَّه بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف بن قصی بن کلاب بن مرة بن کعب بن لوی بن غالب بن فهر بن مالک بن نضر بن خزیمة بن مدرکة بن طابخة بن الیاس بن مضر بن نزار بن معد بن عدنان بن اد بن ادد بن یسع بن همیسع بن سلامان بن نبتحمل بن قیذار بن اسماعیل بن ابراهیم بن تارخ بن ناخور بن سروغ بن هود بن ارفخشد بن متوشلخ بن سام بن نوح بن لمک بن ادریس بن مهلائیل بن زبارز بن قینان بن انوش بن شیث بن آدم.3
×××××××
پاوقی:1- بحارالانوار،ج15
2- مناقب آل ابی طالب ،ج1ص149- تاریخ یعقوبی،ج2،ص118- روضه الواعظین،ص70- انوارالبهیه،ص31و...
3- بحارالانوار،ج15،ص107