حدیث روز
انتساب حضرت مهدی (عج الله تعالی فرجه) به حضرت فاطمه (سلام الله علیها)
متن حدیث
. . ثم بکى النبی صلى الله علیه وآله فقیل : مم بکاؤک یا رسول الله ؟ قال : أخبرنی جبرئیل أنهم یظلمونه ویمنعونه حقه ، ویقاتلونه ویقتلون ولده ، ویظلمونهم بعده . وأخبرنی جبرئیل عن الله عز وجل أن ذلک الظلم یزول إذا قام قائمهم وعلت کلمتهم ، واجتمعت الأمة على محبتهم ، وکان الشانئ لهم قلیلا والکاره لهم ذلیلا ، وکثر المادح لهم . وذلک حین تغیر البلاد وضعف العباد ، والإیاس من الفرج ، وعند ذلک یظهر القائم منهم . فقیل له ما اسمه ؟ قال النبی صلى الله علیه وآله : اسمه کإسمی ، واسم أبیه کاسم أبی ، هو من ولد ابنتی ، یظهر الله الحق بهم ، ویخمد الباطل بأسیافهم ، ویتبعهم الناس بین راغب إلیهم وخائف منهم . قال : وسکن البکاء عن رسول الله صلى الله علیه وآله فقال : معاشر المؤمنین أبشروا بالفرج ، فإن وعد الله لا یخلف ، وقضاءه لا یرد ، وهو الحکیم الخبیر ، فإن فتح الله قریب . اللهم إنهم أهلی ، فأذهب عنهم الرجس وطهرهم تطهیرا ، اللهم أکلاهم وارعهم وکن لهم ، وانصرهم وأعنهم وأعزهم ولا تذلهم ، واخلفنی فیهم إنک على کل شئ قدیر "
* * *
* ترجمه حدیث *
* ( عبد الرحمن بن ابى لیلى مى گوید : پدرم گفت : پیامبر صلى الله علیه وآله در جنگ خیبر پرچم اسلام را بدست علی علیه السلام سپرد وخداوند او را فاتح و پیروز گرداند ، در روز غدیر خم به مردم اعلام داشت که او سرور و رهبر همهء مردان و زنان مؤمن است و دربارهء او در یک حدیث طولانى مطالبى فرمود که بخشى از آن حدیث این است : آنگاه رسول خدا صلى الله علیه و آله گریه نمود ، گفته شد : اى رسول خدا چرا گریه مى کنى ؟ حضرت فرمود : جبرئیل به من خبر داد که این مردم به او ظلم مى کنند و او را از حقش محروم مى سازند و با او به جنگ برمى خیزند و فرزندش را مى کشند و بعد از او به اولادش ستم روا مى دارند و جبرئیل از خداوند متعال برایم خبر آورد که این ظلم پایان خواهد یافت زمانى است که قائم آنها قیام کند و پرچم اسلام ( آنها ) را برافرازد ، و تمام امت بر محبت ایشان اجتماع مى کنند ، در آن روز دشمن آنها اندک و ناخشنود از آنها وپست و ذلیل خواهد بود ، آنها را زیاد مدح و ستایش کنند وآن زمانى است که شهرها تغییر کنند و بندگان سست و ناتوان شده ، از فرج و ظهور مأیوس شوند ، در این هنگام قائم آنها ظهور خواهد نمود ، به آن حضرت گفته شد : نام حضرت قائم چیست ؟ رسول خدا صلى الله علیه وآله فرمود : نام او مانند نام من ونام پدر او مانند نام پدر من است ، او از فرزندان دخترم است ، خداوند حق را بوسیلهء او آشکار و باطل را با شمشیرهاى آنها خاموش مى کند ، مردم از آنها پیروى مى نمایند چه با میل و رغبت ویا از روى ترس و وحشت ، راوى مى گوید : گریهء حضرت صلى الله علیه وآله آرام شد ، آنگاه فرمود : اى گروه مؤمنین مژده باد شما را به ظهور ، همانا وعدهء خداوند تخلف ناپذیر است ، قضاء الهى قابل برگشت نیست و وقوع آن حتمى است ، و او حکیم و آگاه است ، همانا فتح و پیروزى خداوند نزدیک است .
خدایا اینها اهل من هستند از آنها پلیدى را دور نما وآنها را پاک ومنزه گردان ، خدایا به آنها پناه بده و حق آنها را رعایت نما و با آنها باش و آنها را کمک کن و به آنها عزت ببخش وآنها را خوار و ذلیل مگردان و در میان آنها جانشین من باش ، همانا تو بر انجام هر کارى قادر و توانایى .
منبع حدیث
* : أمالی الطوسی : ج 1 ص 361 ص 362 - وبالاسناد ( أخبرنا الشیخ المفید أبو علی الحسن بن محمد الطوسی قراءة علیه قال : أخبرنا والدی رحمه الله قال : ) أخبرنا الحفار قال : حدثنا أبو بکر محمد بن عمر الجعابی الحافظ قال : حدثنی أبو الحسن علی بن موسى الخزاز من کتابه قال : حدثنا الحسن بن علی الهاشمی قال : حدثنا إسماعیل بن أبان قال : حدثنا أبو مریم ، عن ثور بن أبی فاختة ، عن عبد الرحمن بن أبی لیلى قال : قال أبی : دفع النبی صلى الله علیه وآله الرایة یوم خیبر إلى علی بن أبی طالب علیه السلام ، ففتح الله علیه . وأوقفه یوم غدیر خم فأعلم الناس أنه مولى کل مؤمن ومؤمنة . وقال له : . . فی حدیث طویل جاء فیه : -
* : مناقب الخوارزمی : ص 23 ف 5 - وأنبأنی مهذب الأئمة أبو المظفر عبد الملک بن علی بن محمد الهمدانی إجازة ، أخبرنی محمد بن الحسین بن علی البزاز ، أخبرنی أبو منصور محمد بن علی بن عبد العزیز أخبرنی هلال بن محمد بن جعفر ، حدثنی أبو بکر محمد بن عمرو الحافظ ، حدثنی أبو الحسن علی بن موسى الخزاز من کتابه ، حدثنی الحسن بن علی الهاشمی ، حدثنی إسماعیل بن أبان ، حدثنی أبو مریم ، عن ثور بن أبی فاختة ، عن عبد الرحمن بن أبی لیلى ، قال : قال لی : دفع النبی صلى الله علیه وآله : - کما فی أمالی الطوسی بتفاوت یسیر ، وفیه " . . هو من ولد ابنتی فاطمة " .
* : الطرائف : ص 521 - عن مناقب الخوارزمی .
* : کشف الغمة : ج 2 ص 24 - 25 - عن أمالی الطوسی بتفاوت یسیر .
* : إثبات الهداة : ج 3 ص 611 ب 32 ف 11 ح 138 - بعضه ، عن مناقب الخوارزمی .
* : غایة المرام : ص 33 ب 12 ح 10 - عن الفضائل ( مناقب الخوارزمی ) .
وفی : ص 94 ب 17 ح 30 - عن أمالی الطوسی .
وفی : ص 115 ب 19 ح 56 - عن الفضائل ( مناقب الخوارزمی ) .
وفی : ص 130 ب 21 ح 22 - عن أمالی الطوسی .
وفی : ص 292 ب 1 ح 39 - عن کتاب فضائل علی علیه السلام .
وفی : ص 296 ب 2 ح 22 - عن أمالی الطوسی .
وفی : ص 364 ب 65 ح 1 - وفی ص 573 ب 65 ح 15 بعضه - وفی ص 682 ب 139 ح 2 - عن مناقب الخوارزمی .
* : البحار : ج 28 ص 45 ب 2 ح 8 ،
وفی ج 37 ص 191 ب 52 ح 75 - عن الطرائف ، وفی ج 51 ص 67 ب 1 ح 7 - عن أمالی الطوسی ، وفی المواضع الثلاثة اشتباه فی سنده .
* : ینابیع المودة : ص 135 ب 45 - وفی ص 440 ب 75 - عن مناقب الخوارزمی ، والثانی بتفاوت ، وفیه " . . وذاب البدع عن ملتی . . وأنت معی فی الجنة . . ما أمرنی الله بتبلیغه وذلک قوله تعالى : یا أیها الرسول بلغ ما أنزل إلیک من ربک . . فعند ذلک یظهر القائم المهدی ، من ولدی یقوم . . " .
* : منتخب الأثر : ص 155 ف 2 ب 1 ح 44 - عن ینابیع المودة .
حدیث روز
قال الحسن مجتبی (علیه السّلام):
«سئلت جدّی رسول اللّه عن الائمّة بعده فقال: الائمّة بعدی عدد نقباء بنی اسرائیل اثناعشر اعطاهم اللّه علمی و فهمی و انت منهم یا حسن قلت: یا رسول اللّه فمتی یخرج قائمنا اهل البیت؟ قال: انّما مثله کمثل الساعة ثقلت فی السموات والارض لاتأتیکم الا بغتة». [1] .
یعنی از تعداد ائمّه ی اطهار (علیهم السّلام) از جدّم رسول خدا سؤال کردم و گفتم:چند نفر بعد از شما امام اند فرمود: آنها دوازده نفرند به عدد نقباء بنی اسرائیل خدای تعالی به آنها علم و فهم مرا عطا کرده و تو هم ای حسن یکی از آنها هستی گفتم: یا رسول اللّه پس کی قائم ما اهل بیت خروج می کند؟ فرمود: مَثَل او مانند روز قیامت است که بسیار در آسمان و زمین سنگین خواهد بود او ظهور نمی کند مگر ناگهانی.
××××××
پاورقی:1- بحارالانوار،ج 36 ، ص 341
حدیث روز
حدثنی محمد بن احمد بن ابراهیم، عن الحسین بن علی الزیدی، عن ابیه، عن علی بن عباس؛ و عبد السلام بن حرب جمیعا قال: حدثنا من سمع بکربن عبد الله المزنی، عن عمران بن الحصین قال: قال رسول الله صلی الله علیه و آله له لی: یا عمران ان لکل شی ء موقعا من القلب، و ما وقع موقع هذین الغلامین من قلبی شی قط، فقلت: کل هذا یا رسول الله؟ قال: یا عمران و ما خفی علیک اکثر ان الله امرنی بحبهما.
ترجمه حدیث
محمد بن احمد بن ابراهیم از حسین بن علی زیدی و او از پدرش و او از علی بن عباس و عبد السلام بن حرب جمیعا نقل کرده، عبد السلام بن حرب می گوید: کسی که حدیث را از بکر بن عبد الله مزنی شنیده برایم از عمران بن حصین نقل نموده که وی گفت: رسول خدا صلی الله علیه و آله بن من فرمودند:ای عمران:
هر چیزی در قلب جایگاهی دارد ولی جایگاه این دو کودک«حسن وحسین» از قلب من هرگز مکان خاصی نیست.
عمران می گوید: عرض کردم ای رسول خدا تمام قلب شما جایگاه این دو است؟
حضرت فرمودند: ای عمران: آنچه بر تو مخفی مانده بیش از آن است که دانسته ای، خداوند متعال من را به محبت ایشان امر فرموده است.
حدیث روز
حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) جوان وبا صورتی زیبا مانند ماه وستارهء درخشان
متن حدیث
" المهدی رجل من ولدی ، وجهه کالقمر الدری ، اللون لون عربی ، والجسم جسم إسرائیلی ، یملأ الأرض عدلا کما ملئت جورا ، یرضى بخلافته أهل السماء وأهل الأرض والطیر فی الهواء . یملک عشرین سنة "
* * *
ترجمه حدیث
* از حذیفه ، از رسول خدا ( ص ) روایت شده است که حضرت فرمود : مهدى ( علیه السلام ) مردى از فرزندان من است چهرهء آن حضرت مانند ماه درخشان است ، رخسار او گندم گون و جسم و قامت وى رشید ( مانند فرزندان حضرت یعقوب ( ع ) ) زمین را پر از عدل مى نماید همانگونه که از جور پر شده است ، اهل آسمان و زمین و پرندگان در هوا از خلافت او راضى و خشنود هستند و آن حضرت بیست سال حکومت خواهد نمود .
منبع حدیث
- المصادر :
* : أحمد : على ما فی ینابیع المودة ، ولم نجده فی فهارس نسخته التی عندنا .
* : ابن ماجة : على ما فی غایة المرام ، ولم نجده فی نسخته التی عندنا .
* : الرویانی : على ما فی عرف السیوطی ، والفتاوى الحدیثیة ، والصواعق ، وکنز العمال ، والجامع الصغیر .
* : الطبرانی : على ما فی بیان الشافعی ، والصواعق ، وفرائد فوائد الفکر ، وإسعاف الراغبین ، والمغربی .
* : أربعون أبی نعیم : على ما فی بیان الشافعی ، وفرائد فوائد الفکر ، ولوائح السفارینی ، وکشف الغمة .
* : مناقب المهدی لأبی نعیم : على ما فی بیان الشافعی ، ولوائح السفارینی .
* : أبو نعیم : على ما فی میزان الاعتدال .
* : البعث والنشور للبیهقی : على ما فی إثبات الهداة .
* : الفردوس : ج 4 ص 221 ح 6667 - عن حذیفة ، عن النبی صلى الله علیه وآله : -
* : مصابیح البغوی : على ما فی غایة المرام ، ولم نجده فیه بهذا اللفظ .
* : العلل المتناهیة : ج 2 ص 858 ح 1439 - قال " وأما حدیث حذیفة فحدثت عن ماجد بن بکر الزاهد قال : أنا یوسف بن محمد الخطیب قال : نا العباس بن ترکان قال : نا عبد الرحمن بن حمدان الحلاب قال : نا محمد بن إبراهیم بن کثیر الصوری قال : نا رواد بن الجراح قال : نا سفیان الثوری ، عن منصور ، عن ربعی ، عن حذیفة قال : قال رسول الله صلى الله علیه وسلم : - وفیه " . . کالکوکب الدری . . فرضی خلافته أهل الأرض وأهل السماء والطیر فی الجو " .
* : بیان الشافعی : ص 501 ب 8 - عن الفردوس ، وفیه " . . أهل السماوات والأرض " .
وفی : ص 513 ب 17 - بسنده إلى أبی نعیم ، ثم بسنده : حدثنا محمد بن المظفر ، حدثنا عبد الرحمن بن إسماعیل بن علی بدمشق ، حدثنا محمد بن إبراهیم ، حدثنا داود ، حدثنا سفیان ، عن منصور ، عن ربیع ، عن حذیفة قال : قال رسول الله صلى الله علیه وآله : - وقال " قلت : هذا حدیث حسن ، رزقناه عالیا بحمد الله ، عن جم غفیر من أصحاب الثقفی ، وسنده معروف عندنا ، ذکره أبو نعیم فی مناقب المهدی ، وأخرجه الطبرانی فی معجمه ، عن محمد بن إبراهیم بن کثیر الصوری قال : حدثنا وارد بن الجراح کما سقناه " .
* : ذخائر العقبى : ص 136 - أوله ، مرسلا عن حذیفة ، عن النبی صلى الله علیه وآله : - وقال " وقد روی عن أبی سعید الخدری وعبد الرحمن بن عوف وغیرهما أنه من عترته صلى الله علیه وسلم " .
* : عقد الدرر : ص 18 ب 1 - أوله ، عن أبی نعیم فی صفة المهدی .
وفی : ص 34 ب 3 - کما فی روایة بیان الشافعی الثانیة ، وقال " أخرجه الحافظ أبو نعیم فی مناقب المهدی ، وأخرجه الحافظ أبو القاسم الطبرانی فی معجمه " .
وفی : ص 239 ب 11 - أوله ، کما فی روایته الثانیة ، وقال " أخرجه الحافظ أبو نعیم الأصبهانی فی مناقب المهدی ، ورواه الحافظ أبو القاسم الطبرانی فی معجمه " .
* : میزان الاعتدال : ج 3 ص 449 - أوله ، وقال " قال أبو نعیم : حدثنا سلیمان بن أحمد ، حدثنا محمد بن إبراهیم بن کثیر ، حدثنا رواد ، حدثنا سفیان ، عن منصور ، عن ربعی ، عن حذیفة قال : قال رسول الله صلى الله علیه وسلم : - إلى قوله " کالکوکب الدری " .
* : لسان المیزان : ج 5 ص 23 - أوله ، کما فی میزان الاعتدال .
* : الفصول المهمة : ص 294 - عن الفردوس .
* : جواهر العقدین : على ما فی ینابیع المودة .
* : الجامع الصغیر : ج 2 ص 672 ح 9245 - أوله ، عن الرویانی ، عن حذیفة : - وقال " حدیث صحیح " .
* : عرف السیوطی ، الحاوی : ج 2 ص 66 - أوله ، وقال " وأخرج الرویانی فی مسنده ، وأبو نعیم عن حذیفة : - وفیه " . . المهدی رجل من ولدی لونه لون عربی وجسمه جسم إسرائیلی ، على خده الأیمن خال کأنه کوکب دری ، یملأ الأرض عدلا کما ملئت جورا ، یرضى فی خلافته أهل الأرض وأهل السماء والطیر فی الجو " . وفیها : أوله ، وقال " وأخرج الرویانی فی مسنده ، وأبو نعیم عن حذیفة " .
* : الفتاوى الحدیثیة : ص 28 - أوله ، وقال " وأخرج الرویانی فی مسنده ، وأبو نعیم " . وفیها : کما فی روایة عرف السیوطی الثانیة ، عن الرویانی وأبی نعیم أیضا .
* : صواعق ابن حجر : ص 164 ب 11 ف 1 - کما فی روایة بیان الشافعی الثانیة بتفاوت یسیر وتقدیم وتأخیر ، وقال " وأخرج الرویانی ، والطبرانی وغیرهما " .
* : القول المختصر : ص 9 ب 1 ح 47 - کما فی عرف السیوطی بتفاوت یسیر ، مرسلا .
* : برهان المتقی : ص 93 ب 2 ح 16 - عن روایة عرف السیوطی الثانیة .
* : کنز العمال : ج 14 ص 264 ح 38666 - أوله ، عن الرویانی .
* : مرقاة المفاتیح : ص 179 - أوله ، عن الرویانی .
* : فرائد فوائد الفکر : ص 4 ب 2 - کما فی العلل المتناهیة ، عن حذیفة : - وقال " أخرجه أبو نعیم فی مناقب المهدی ، والطبرانی فی معجمه " .
* : لوائح السفارینی : ج 2 ص 4 - وقال " أخرجه أبو نعیم فی مناقب المهدی ، والطبرانی فی معجمه " .
* : إسعاف الراغبین : ص 146 - أوله ، کما فی الصواعق ، وقال " وأخرج الرویانی والطبرانی وغیرهما " .
* : نور الابصار : ص 187 - کما فی بیان الشافعی ، ما عدا آخره ، بتفاوت یسیر ، وقال " و أخرج الرویانی ، والطبرانی ، وغیرهما " .
وفی : ص 188 - عن الفردوس .
* : جواهر العقدین : على ما فی ینابیع المودة .
* : ینابیع المودة : ص 188 ب 56 - عن الجامع الصغیر .
وفی : ص 433 ب 73 - عن جواهر العقدین .
* : فیض القدیر : ج 6 ص 279 ح : 9245 - عن الجامع الصغیر .
* : العمدة : ص 439 ح 922 - عن الفردوس .
* : الطرائف : ج 1 ص 178 ح 283 - عن الفردوس بتفاوت یسیر ، وفیه " . . واللون منه لون العربی . . یملأ الأرض قسطا وعدلا کما ملئت ظلما . . أهل السماوات والأرض " .
وفی : ص 276 - کما فی روایة عرف السیوطی الثانیة ، عن بیان الشافعی .
* : إثبات الهداة : ج 3 ص 593 ب 32 ف 2 ح 15 - أوله ، عن کشف الغمة .
وفیها : ح 16 - کما فی روایة عرف السیوطی الثانیة ، عن کشف الغمة .
وفی : ص 600 ب 32 ف 2 ح 68 - کما فی الفردوس ، عن کشف الغمة .
وفی : ص 605 ب 32 ف 4 ح 104 - کما فی الفرودس ، عن الطرائف .
وفی : ص 608 ب 32 ف 8 ح 118 - عن تحفة الأبرار ، وفیه " . . المهدی من ولدی " .
وفی : ص 617 ب 32 ف 17 ح 172 - عن الأنوار البدریة وفیه " . . المهدی من ولدی " .
وفیها : ح 173 - أوله ، عن الأنوار البدریة .
* : غایة المرام : ص 698 ب 141 ح 58 - کما فی الفردوس بتفاوت یسیر ، عن مصابیح البغوی ، وفیه " . . أهل السماوات " .
وفی : ص 699 ب 141 ح 80 - کما فی روایة عرف السیوطی بتفاوت یسیر ، عن أربعین أبی نعیم ، وفیه " . . على خده الأیمن . . والطیر فی جو السماء " .
وفی : ص 702 ب 141 ح 132 - کما فی الفردوس بتفاوت یسیر ، عن بیان الشافعی ظاهرا ، ولیس فیه " رجل من ولدی " وفیه " . . والجسم منه إسرائیلی . . وقسطا " .
وفی : ص 703 ب 141 ح 146 - عن بیان الشافعی .
* : حلیة الأبرار : ج 2 ص 582 - 583 - ب 20 - عن دلائل الإمامة ، وفیه " . . محمد بن إبراهیم الصوری " .
وفی : ص 697 ب 54 ح 21 - کما فی الفردوس بتفاوت یسیر ، عن مصابیح البغوی .
وفی : ص 701 ب 54 ح 43 - أوله ، عن أربعین أبی نعیم .
وفی : ص 702 ب 54 ح 44 - کما فی روایة عرف السیوطی الثانیة ، عن أربعین أبی نعیم ،
وفیه " . . یملأ الأرض قسطا وعدلا . . على خده الأیمن " .
وفی : ص 712 ب 54 ح 96 - عن الفردوس بتفاوت یسیر ، ولیس فیه " رجل من ولدی " .
وفی : ص 717 ب 54 ح 110 - عن بیان الشافعی ظاهرا .
* : البحار : ج 51 ص 80 ب 1 ح 8 - أوله ، عن کشف الغمة .
وفیها : ج 9 - کما فی عرف السیوطی ، عن کشف الغمة .
وفی : ص 91 ب 1 - عن روایة کشف الغمة الثالثة .
وفی : ص 95 - عن روایة کشف الغمة الثانیة .
* : المهدی الموعود : ج 1 ص 15 ح 3 - عن إسعاف الراغبین .
* : منتخب الأثر : ص 185 ف 2 ب 4 ح 1 - عن صواعق ابن حجر . وقد ذکر لهذا الحدیث فی ملحقات " إحقاق الحق " ج 13 ص 161 ، المصادر الأخرى
التالیة :
* : تاریخ الاسلام للشیخ عثمان عثمانی : ج 1 ص 156 طبع مصر .
* : جالیة الکدر : ص 208 - طبع مصر .
* : العرائس الواضحة ، الأبیاری : ص 280 .
* : الفتح الکبیر : ج 3 ص 259 - طبع مصر .
* : الأربعون لأبی العلاء الهمدانی : على ما فی مناقب الکاشی : ص 300 مخطوط
حدیث روز
حسین، سید جوانان اهل بهشت
احمد بن حنبل در مسند، بیهقی در سنن، طبرانی در اوسط و در کبیر، ابن ماجه در سنن، سیوطی در الجامع الصغیر و الحاوی و الخصائص الکبری، ترمذی در سنن، حاکم در مستدرک، ابن حجر در صواعق، ابن عساکر در تاریخ دمشق، ابن حجر عسقلانی در الاصابه، ابن عبدالبر در الاستیعاب، بغوی در مصابیح السنة، ابن اثیر در اسد الغابه، حموینی شافعی در فرائد السمطین، ابوسعید در شرف النبوه، محب طبری در ذخائر العقبی، ابن السمان در الموافقه، نسائی در خصائص امیر المؤمنین، ابونعیم در حلیه، خوارزمی در مقتل، ابن عدی در کامل، مناوی در کنوز الحقائق، و دیگران از پیامبر اعظم ـ صلی الله علیه وآله ـ در احادیثی روایت کرده اندکه فرمود: «حسن و حسین دو آقای جوانان اهل بهشتند».
این احادیث به سندهای متعدد از جمعی از صحابه مثل امیرالمؤمنین علی ـ علیه السّلام ـ، ابن مسعود، حذیفه، جابر، ابوبکر، عمر، عبداللّه بن عمر، قره، مالک بن الحویرث، بریده، ابی سعید خدری، ابوهریره، اسامه، براءو اَنَس روایت شده و از مجموع آنها استفاده می شود که پیغمبر ـ صلی الله علیه وآله وسلّم ـ مکرر حسن و حسین را به این صفت معرفی فرموده، و صدور این لفظ که:
«اَلْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ سَیِّدا شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ»
از آن حضرت متواتر و مسلّم و در میان مسلمانان معروف و مشهور بوده است.
متن اکثر احادیث این است که «اَلْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ سَیِّدا شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ» و ترجمه متن بعضی دیگر این است که فرمود: فرشته ای از آسمان که مرا زیارت نکرده بود از خدا برای زیارت من اذن خواست، پس به من خبر داد و مژده داد که دخترم فاطمه، سیده زنان امت من است و اینکه حسن و حسین دو آقای جوانان اهل بهشتند:
«وَ اَنَّ حَسَناً وَ حُسَیْناً سَیِّدا شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ».
و در بعضی روایات این جمله نیز مذکور است:
«وَ اَبُو هُما خیْرٌ مِنْهُما»
و پدرشان از آنها بهتر است.
و در بعض طرق آن فضایل دیگری نیز از اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ بیان شده است[1] .
××××××
پاورقی:1- سنن ابن ماجه،ج1،ص56 – الجامع الصغیر،ج1،ص7و52 – صواعق،ص185و189و....
حدیث روز
قالَ الاْ مامُ ابوجَعْفَر محمّد بنِ علیّ باقرُ العلومِ صَلواتُ اللّه وَ سَلامُهُ عَلَیْه :
إ ذا اءرَدْتَ اءنْ تَعْلَمَ اءنَّ فیکَ خَیْراً، فَانْظُرْ إ لى قَلْبِکَ فَإ نْ کانَ یُحِبُّ اءهْلَ طاعَةِ اللّهِ وَ یُبْغِضُ اءهْلَ مَعْصِیَتِهِ فَفیکَ خَیْرٌ؛ وَاللّهُ یُحِبُّک ، وَ إ ذا کانَ یُبْغِضُ اءهْلَ طاعَةِ اللّهِ وَ یُحِبّ اءهْلَ مَعْصِیَتِهِ فَلَیْسَ فیکَ خَیْرٌ؛ وَ اللّهُ یُبْغِضُکَ، وَالْمَرْءُ مَعَ مَنْ اءحَبّ.1
ترجمه :
فرمود: اگر خواستى بدانى که در وجودت خیر و خوشبختى هست یا نه ، به درون خود دقّت کن اگر اهل عبادت و طاعت را دوست دارى و از اهل معصیت و گناه ناخوشایندى ، پس در وجودت خیر و سعادت وجود دارد؛ و خداوند تو را دوست مى دارد.
ولى چنانچه از اهل طاعت و عبادت ناخوشایند باشى و به اهل معصیت عشق و علاقه ورزیدى ، پس خیر و خوبى در تو نباشد؛ و خداوند تو را دشمن دارد.
و هر انسانى با هر کسى که به او عشق و علاقه دارد، با همان محشور مى گردد.
××××××××
1-اصول کافى : ج 2، ص 103، ح 11، وسائل الشّیعة : ج 16، ص 183، ح 1.
حدیث روز
هفت سرور وسید اهل بهشت
متن حدیث
حدیث روز
حضرت مهدی (ع) از اولین افراد بهشت
متن حدیث
( الامام أمیر المؤمنین علیه السلام ) " إنی أرید أن أذکر حدیثا فقال عمار بن یاسر فذکره قال : إنی أرید أن أذکر حدیثا قال أبو أیوب الأنصاری : فما یمنعک یا أمیر المؤمنین أن تذکره ؟ فقال : ما قلت هذا إلا وأنا أرید أن أذکره ، ثم قال : إذا جمع الله الأولین والآخرین کان أفضلهم سبعة ، منا بنی عبد المطلب ، الأنبیاء أکرم الخلق على الله ، ونبینا أکرم الأنبیاء ثم الأوصیاء أفضل الأمم بعد الأنبیاء ووصیه أفضل الأوصیاء ثم الشهداء أفضل الأمم بعد الأنبیاء والأوصیاء وحمزة سید الشهداء وجعفر ذو الجناحین یطیر مع الملائکة لم ینحله شهید قط قبله وإنما ذلک شئ أکرم الله به وجه محمد صلى الله علیه وآله ثم قال : أولئک الذین أنعم الله علیهم من النبیین والصدیقین والشهداء والصالحین وحسن أولئک رفیقا ، ذلک الفضل من الله وکفى بالله علیما ، والسبطان حسن وحسین والمهدی ، علیهم السلام جعله الله ممن یشاء من أهل البیت "
* ترجمه *
* اصبغ بن نباته از على بن أبی طالب ( ع ) روایت کرده وگفت : حضرت به من فرمود : مى خواهم حدیثى را نقل کنم ، عمار یاسر گفت : آنرا ذکر فرمود ، واظهار داشت : مى خواهم حدیثى نقل کنم ، ابو ایوب انصارى عرض کرد ، چرا آنرا بیان نمى فرمایید حضرت فرمود : این را نگفتم الا اینکه قصد دارم آنرا بیان کنم وسپس فرمود : آنگاه که خداوند اولین وآخرین را گرد آورد ، برترین آنان هفت تن از ، بنى عبد المطلب هستند ، پیامبران گرامى ترین آفریده ها نسبت به خداوند هستند ، وپیامبر ما ( ص ) برترین پیامبرانست سپس اوصیاء برترین امتهاست بعد ازپیامبران ، ووصى او ، برترین اوصیاست ، وسپس شهداء پس از انبیاء و اوصیاء ، برتر از همه اند وحمزه سید الشهداء وجعفر طیار که با فرشتگان پرواز مىکند وهرگز شهیدى قبل از او به این موهبت دست نیافته است واین چیزى است که خداوند نسبت به محمد صلى لله علیه وآله ارزانى داشته است وسپس فرمود : " اولئک الذین انعم الله علیهم من النبیین والصدیقین والشهداء والصالحین وحسن اولئک رفیقا " ذلک الفضل من الله وکفى بالله علیما " ودو نوه دخترى پیامبر ( ص ) ، امام حسن وامام حسین ومهدى علیهم السلام ، وخداوند او را از هر کس از اهل بیت که بخواهد قرار مى دهد .
منبع حدیث
المصادر :* : تفسیر فرات : ص 35 - ( فرات ) قال : حدثنی الحسن بن علی بن بزیع ، معنعنا ، عن الأصبغ بن نباتة ، قال : قال لی علی بن أبی طالب علیه السلام :
وفی : ص 30 - عن عبید بن کثیر ، معنعنا عن الأصبغ بن نباتة عن أمیر المؤمنین علیه السلام فی حدیث طویل جاء فیه " . . وإن أفضل الشهداء حمزة بن عبد المطلب وجعفر بن أبی طالب ذو الجناحین مع الملائکة لم یحل بحلیته أحد من الآدمیین فی الجنة شئ شرفه الله به والسبطان الحسن والحسین علیهما السلام سیدا شباب أهل الجنة ، ومن ولدت أیاهما ( کذا ) والمهدی یجعل الله من أحب منا أهل البیت ، ثم قال أبشروا ثلاثا من یطع الله والرسول فأولئک مع اللذین أنعم الله علیهم من النبیین والصدیقین والشهداء والصالحین وحسن أولئک رفیقا ذلک الفضل من الله وکان الله علیما حکیما "
* : الکافی : ج 1 ص 450 ح 34 - محمد بن یحیى ، عن أحمد بن محمد ، عن ابن فضال ، عن الحسین بن علوان الکلبی ، عن علی بن الحزور الغنوی ، عن أصبغ بن نباتة الحنظلی ، قال : رأیت أمیر المؤمنین علیه السلام یوم افتتح البصرة ، ورکب بغلة رسول الله صلى الله علیه وآله [ ثم ] قال : یا أیها الناس ألا أخبرکم بخیر الخلق یوم یجمعهم الله ، ثم ذکر بمعناه .
* : البحار : ج 24 ص 32 ب 26 ح 6 - عن روایة تفسیر فرات الأولى ، وفی سنده " الحسن بن علی بدل الحسین بن علی " .
وفی : ج 32 ص 273 ب 5 ح 212 - عن روایة تفسیر فرات الثانیة .
* : نور الثقلین : ج 1 ص 513 ح 383 - عن الکافی
حدیث روز
متن حدیث
الإمام الصادق علیه السلام : " من مات وهو لا یعرف إمامه مات میتة جاهلیة . ثم قال : فعلیکم بالطاعة ، قد رأیتم أصحاب علی ، وأنتم تأتمون بمن لا یعذر الناس بجهالته ، لنا کرائم القرآن ، ونحن أقوام افترض الله طاعتنا ، ولنا الأنفال ولنا صفو المال "
* * *
* ترجمه *
* از امام صادق علیه السلام : هرکس بمیرد در حالیکه امامش را نمى شناسد به مرگ جاهلیت مرده است . سپس فرمود : پس بر شما باد اطاعت وپیروى ( از ما ) شما دیدید اصحاب على ( علیه السلام ) را وشما به امامى اقتدا کرده اید که مردم نمىتوانند عذر بیاورند که آن امام را نمى شناختند . کرائم وبر گزیده هاى قرآن از آن ماست ، ومائیم گروهى که خداوند اطاعت ما را واجب گردانیده انفال وبرگزیدهء اموال نیز از آن ماست .
منبع حدیث
المصادر :
* : سلیم بن قیس : على ما فی سند کمال الدین .
* : المحاسن : ج 1 ص 153 ب 22 ح 78 - عنه ( أحمد بن أبی عبد الله البرقی ) عن أبیه ، عن النضر بن سوید ، عن یحیى الحلبی ، عن بشیر الدهان قال : قال أبو عبد الله علیه السلام : قال رسول الله صلى الله علیه وآله : -
وفی : ص 154 ب 22 ح 80 - عنه ( أحمد بن عبد الله البرقی ) عن أبیه ، عن النضر ، عن یحیى الحلبی ، عن حسین بن أبی العلاء قال : سألت أبا عبد الله علیه السلام عن قول رسول الله صلى الله علیه وآله : من مات لیس له إمام مات میتة جاهلیة ، فقال : نعم ، لو أن الناس تبعوا علی بن الحسین علیهما السلام وترکوا عبد الملک بن مروان اهتدوا ، فقلنا : من مات لا یعرفه إمامه مات میتة جاهلیة ، میتة کفر ؟ فقال : لا ، میتة ضلال " .
* : العیاشی : ج 1 ص 252 ح 175 - مرسلا عن یحیى بن السری قال : قلت لأبی عبد الله علیه السلام : أخبرنی عن دعائم الاسلام التی بنی علیها الدین لا یسع أحد التقصیر فی شئ منها ، التی من قصر عن معرفة شئ منها فسد علیه دینه ولم یقبل منه عمله ، ومن عرفها وعمل بها صلح له دینه وقبل منه عمله ، ولم یضره ما هو یجهل ( شئ من الأمور إن جهله ) ؟ فقال : نعم ، شهادة أن لا إله إلا الله ، والایمان برسوله صلى الله علیه وآله والاقرار بما جاء من عند الله ، وحق من الأموال الزکاة ، والولایة التی أمر الله بها ولایة محمد ، قال : وقال رسول الله صلى الله علیه وآله : من مات ولا یعرف إمامه مات میتة جاهلیة . . الحدیث " .
وفی : ج 2 ص 303 ح 119 - مرسلا ، عن عمار الساباطی ، عن أبی عبد الله علیه السلام قال : لا تترک الأرض بغیر إمام یحل حلال الله ، ویحرم حرامه ، وهو قول الله " یوم ندعو کل أناس بإمامهم " ثم قال قال رسول الله صلى الله علیه وآله : من مات بغیر إمام مات میتة جاهلیة . فمدوا أعناقهم ، وفتحوا أعینهم ، فقال أبو عبد الله علیه السلام : لیست الجاهلیة الجهلاء " .
* : الکافی : ج 1 ص 376 ح 1 - الحسین بن محمد ، عن معلى بن محمد ، عن الحسن بن علی الوشاء ، عن أحمد بن عائذ ، عن أبی أذینة ، عن الفضیل بن یسار قال : ابتدأنا أبو عبد الله علیه السلام یوما وقال : قال رسول الله صلى الله علیه وآله : من مات ولیس علیه إمام فمیتته میتة جاهلیة . فقلت : قال ذلک رسول الله صلى الله علیه وآله ؟ فقال : إی والله قد قال . قلت : فکل من مات ولیس له إمام فمیتته میتة جاهلیة ؟ قال : نعم " .
وفیها : ح 2 - الحسین بن محمد ، عن معلى بن محمد ، عن الوشاء قال : حدثنی عبد الکریم بن عمرو ، عن ابن أبی یعفور قال : سألت أبا عبد الله علیه السلام عن قول رسول الله صلى الله علیه وآله : من مات ولیس له إمام فمیتته میتة جاهلیة ، قال قلت میتة کفر ؟ قال : میتة ضلال قلت : فمن مات الیوم ولیس له امام فمیتته میتة جاهلیة فقال : نعم .
وفی : ص 377 ح 3 - أحمد بن إدریس ، عن محمد بن عبد الجبار ، عن صفوان ، عن الفضیل ، عن الحارث بن المغیرة قال : قلت لأبی عبد الله علیه السلام : قال رسول الله صلى الله علیه وآله : من مات لا یعرف إمامه ، مات میتة جاهلیة ؟ قال : نعم ، قلت : جاهلیة جهلاء أو جاهلیة لا یعرف إمامه ؟ قال : جاهلیة کفر ونفاق وضلال " .
وفی : ص 378 ح 2 - علی بن إبراهیم ، عن محمد بن عیسى ، عن یونس بن عبد الرحمن ، قال : حدثنا حماد ، عن عبد الأعلى قال : سألت أبا عبد الله علیه السلام عن قول العامة إن رسول الله صلى الله علیه وآله قال : - فی حدیث طویل ، کما فی روایته الثانیة بتفاوت یسیر .
وفی : ص 19 ح 6 - محمد بن یحیى ، عن أحمد بن محمد ، عن صفوان بن یحیى ، عن عیسى بن السری أبی الیسع قال : قلت لأبی عبد الله علیه السلام : أخبرنی بدعائم الاسلام التی لا یسع أحدا التقصیر عن معرفة شئ منها . الذی ( التی ) من قصر عن معرفة شئ منها فسد دینه ، ولم یقبل [ الله ] منه عمله ، ومن عرفها وعمل بها صلح له دینه وقبل منه عمله ، ولم یضق به مما هو فیه لجهل شئ من الأمور جهله ؟ ، فقال : شهادة أن لا إله إلا الله ، والایمان بأن محمدا رسول الله صلى الله علیه وآله ، والاقرار بما جاء به من عند الله ، وحق فی الأموال الزکاة ، والولایة التی أمر الله عز وجل بها ، ولایة آل محمد صلى الله علیه وآله . قال فقلت له : هل فی الولایة شئ دون شئ فضل یعرف لمن أخذ به ؟ قال : نعم ، قال الله عز وجل ( یا أیها الذین آمنوا أطیعوا الله وأطیعوا الرسول وأولی الامر منکم ) وقال رسول الله صلى الله علیه وآله : " من مات ولا یعرف إمامه مات میتة جاهلیة " .
وفی : ج 2 ص 21 ح 9 - علی بن إبراهیم ، عن محمد بن عیسى ، عن یونس ، عن حماد بن عثمان ، عن عیسى بن السری قال : قلت لأبی عبد الله علیه السلام : - کما فی روایة العیاشی الأولى ، وزاد فیه " وأحوج ما یکون أحدکم إلى معرفته إذا بلغت نفسه ههنا - قال وأهوى بیده إلى صدره - یقول حینئذ : لقد کنت على أمر حسن " .
* : النعمانی : ص 129 - 130 ب 7 ح 6 - کما فی المحاسن ، بسند آخر ، عن معاویة بن وهب ، قال : سمعت أبا عبد الله علیه السلام یقول : قال رسول الله صلى الله علیه وآله : -
* : الکشی : ص 424 ح 799 - بسند آخر ، قریبا من روایة الکافی الخامسة .
* : کمال الدین : ج 2 ص 413 ب 39 ح 15 - بسند آخر ، عن سلیم بن قیس الهلالی أنه سمع من سلمان ومن أبی ذر ومن المقداد حدیثا عن رسول الله صلى الله علیه وآله أنه قال : من مات ولیس له إمام مات میتة جاهلیة ، ثم عرضه على جابر وابن عباس فقالا : صدقوا وبروا ، وقد شهدنا ذلک وسمعناه من رسول الله صلى الله علیه وآله ، وإن سلمان قال : یا رسول الله إنک قلت : من مات ولیس له إمام مات میتة جاهلیة ، من هذا الامام ؟ قال : من أوصیائی یا سلمان ، فمن مات من أمتی ولیس له إمام منهم یعرفه فهی میتة جاهلیة ، فإن جهله وعاداه فهو مشرک ، وإن جهله ولم یعاده ولم یوال له عدوا فهو جاهل ولیس بمشرک " .
* : ثواب الأعمال : ص 205 ح 1 - بسند آخر ، قریبا من روایة الکافی الخامسة .
* : عیون أخبار الرضا : ج 2 ص 58 ب 31 ح 214 - بسند آخر ، عن علی بن أبی طالب قال " قال رسول الله صلى الله علیه وآله : من مات ولیس له إمام من ولدی مات میتة جاهلیة . ویؤخذ بما عمل فی الجاهلیة والاسلام " .
* : الاختصاص : ص 268 - مرسلا ، عن عمر بن یزید ، عن أبی الحسن الأول علیه السلام ، قال سمعته یقول " من مات بغیر إمام مات میتة جاهلیة ، إمام حی یعرفه ، فقلت : لم أسمع أباک یذکر هذا - یعنی إماما حیا - فقال : قد والله قال ذاک رسول الله صلى الله علیه وآله ، قال : وقال رسول الله صلى الله علیه وآله : من مات ولیس له إمام یسمع له ویطیع مات میتة جاهلیة " .
* : رسائل المفید : ص 384 - کما فی المحاسن ، مرسلا عن النبی صلى الله علیه وآله : - وفیه " . . إمام زمانه " وقال " بل هو خبر صحیح یشهد به إجماع أهل الآثار ، ویقوی معناه صریح القرآن حیث یقول جل اسمه ( یوم ندعو کل أناس بإمامهم ، فمن أوتی کتابه بیمینه فأولئک یقرؤن کتابهم ولا یظلمون فتیلا ) .
* : کنز الفوائد : ص 151 - بسند آخر ، عن علی علیه السلام قال " قال رسول الله صلى الله علیه وآله : - کما فی روایة العیون " .
* : تلخیص الشافی : ج 4 ص 132 - کما فی رسائل المفید ، مرسلا عن النبی صلى الله علیه وآله : -
* : إثبات الهداة : ج 1 ص 87 ب 6 ح 57 - 58 - عن روایة الکافی الأولى ، والثانیة .
وفی : ص 88 ب 6 ح 59 - 61 - عن روایة الکافی الثالثة ، والرابعة .
* : غایة المرام : ص 266 ب 59 ح 5 - کما فی روایة الکافی الخامسة بتفاوت یسیر ، عن ابن یعقوب .
وفی : ص 273 ب 6 ح 13 - عن روایة العیاشی الثانیة .
* : البرهان : ج 1 ص 383 ح 8 - کما فی روایة الکافی الخامسة ، عن محمد بن یعقوب
وفی : ص 386 ح 25 - عن روایة العیاشی الأولى .
وفی : ج 2 ص 430 ح 13 - عن روایة العیاشی الثانیة .
* : نور الثقلین : ج 1 ص 503 ح 344 - 345 - عن روایة الکافی السادسة ، والخامسة
* : البحار : ج 8 ص 12 ب 19 ح 11 - عن روایة العیاشی الثانیة .
وفی : ج 23 ص 76 ب 4 ح 1 - عن روایة المحاسن الأولى .
وفی : ص 81 ب 4 ح 18 - عن العیون .
وفی : ص 92 ب 4 ح 39 - عن کنز الکراجکی بتفاوت یسیر ، بسنده .
وفی : ص 78 ب 4 ح 9 - عن النعمانی .
وفی : ص 85 ب 4 ح 26 - عن ثواب الأعمال .
وفی : ص 88 ب 4 ح 31 - عن کمال الدین .
وفی : ص 89 ب 4 ح 35 - عن رجال الکشی .
وفی : ص 92 ب 4 ح 36 - عن الاختصاص .
وفی : ج 68 ص 337 ب 27 ح 11 - عن روایة الکافی السادسة .
وفی : ص 387 ب 27 ح 37 - عن روایة العیاشی الأولى ، وفیه " عیسى بن السری ، بدل یحیى بن السری "
حدیث روز
دوست حسن را آتش نمیسوزاند
از ابوذر غفاری چنین نقل شده است: رسول خدا صلی الله علیه و آله را دیدم که حسینین علیهماالسلام را میبوسید و میفرمود:
«من احب الحسن و الحسین و ذریتهما لم تلفحه النار».
ترجمه:
هر کس حسن و حسین و فرزندان آنان را دوست دارد، آتش جهنم او را نخواهد سوزاند. [1]
××××××
پاورقی:1- ناسخ التواریخ ، زندگانی امام حسن(ع)،ج1، ص141