?رمضان از اسماء الله است.
رمضان اسمی از اسماء الهی میباشد ونبایست به تنهایی ذکر کرد مثلاً بگوئیم رمضان آمد یا رفت، بلکه باید گفت ماه رمضان آمد، یعنی ماه را باید به اسم اضافه نمود.
امام باقر (ع) در این رابطه میفرمایند: نگوئید این است رمضان، و نگوئید رمضان رفت و یا آمد، زیرا رمضان نامی از اسماء ا... است که نمیرود و نمیاید که شیء ذائل و نابود شدنی میرود و میآید... . (1)
البته برخی نیز میگویند چون به هنگام نامگذاری ماههای عربی، این ماه در فصل گرمای تابستان قرار داشت ماه «رمضان» نامیده شد.
واژه رمضان و معنای اصطلاحی آن
رمضان از مصدر « رمض» به معنای شدت گرما، و تابش آفتاب بر رمل و سنگریزه معنا شده است. انتخاب چنین واژهای براستی از دقتنظر و لطافت خاصی برخوردار است، چرا که سخن از گداخته شدن است، و شاید به تعبیری دگرگون شدن در زیر آفتاب گرم و سوزان نفس و تحمل ضربات بیامانش، زیرا که رمضان ماه تحمل شدید و عطش میباشد، عطش ناشی از آفتاب سوزان یا گرمای شدید روزهای طولانی تابستان، و عطش دیگر حاصل از نفس سرکشی که پیوسته میگدازد، و سوزشش براستی جبرانناپذیر است.
فضیلت ماه مبارک رمضان
ماه رمضان ماه خداوند، ماه نزول قرآن و از شریفترین ماههای سال است.
در این ماه درهای آسمان و بهشت گشوده و درهای جهنم بسته میشود و عبادت در یکی از شبهای آن ( شبقدر) بهتر از عبادت هزار ماه است.
رسول خدا (ص) در خطبه شعبانیه خود درباره فضیلت و عظمت ماه رمضان فرموده است:
« ای بندگان خدا ماه خدا با برکت و رحمت و آمرزش به سوی شما روی آورده است، ماهی که نزد خداوند بهترین ماهها است، روزهایش بهترین روزها، شبهایش بهترین شبها و ساعاتش بهترین ساعات است. برمهمانی خداوند فرا خوانده شدید و از جمله اهل کرامت قرار گرفتید، در این ماه، نفسهای شما تسبح، خواب شما عبادت، عملهایتان مقبول و دعاهایتان مستجاب است. پس با نیتهای درست و دلی پاکیزه، پروردگارتان را بخوانید تا شما را برای روزه داشتن و تلاوت قرآن توفیق دهد. بدبخت کسی است که از آمرزش خدا در این ماه عظیم محروم گردد، با گرسنگی و تشنگی در این ماه، به یاد گرسنگی و تشنگی قیامت باشید.»
آنگاه پیامبر(ص) وظیفه روزهداران را برشمرد و از صدقه برفقیران، احترام به سالخوردگان، ترحم به کودکان، صله ارحام، حفظ زبان و چشم و گوش از حرام، مهربانی به یتیمان و نیز عبادت و سجدههای طولانی، نماز، توبه، صلوات، تلاوت قرآن و فضیلت اطعام در این ماه سخن گفت. (2)
بیانات مقام معظم رهبری
« در حدیث صحیح معتبر از پیامبر اکرم (ص) این است: « الصوم جنه من النار » روزه سپر آتش است. از طرق اهل سنّت هم همین مضمون با الفاظ مختلف نقل شده است، از جمله این لفظ: « الصیام جنه العبد المومن یوم القیامه کما یقی احدکم سلاحه فی الدنیا » همچنان که شما در دنیا با سلاح و وسیلهی دفاعی خودتان از خود دفاع میکنید، در آخرت هم به وسیلهی روزه از خودتان در مقابل تعرض آتش دوزخ دفاع میکنید. خصوصیت روزه چیست که تعبیر « جنه منالنار» دربارهی آن بیان شده است؟
خصوصیت روزه عبارت است از کفّ نفس. روزه، مظهر کفّ نفس است، « و نهیالنفس عنالهوی ». مظهر صبر در مقابل گناه و غلبهی مشتهیات، روزه است. (3)
فلسفه و حکمت روزه
روزه از نظر بهداشت جسم و سلامت بدن و ابعاد دیگر دارای فواید فراوانی است، روزه در سلامت معده و پاکسازی آن از انواع غذاها که موجب انواع بیماریهاست اهمیت فوقالعادهای دارد.
پیامبر اکرم(ص) فرمود:« المعده بیت کل داء و الحمئه رأس کل دواء » (4)
معده مرکز و خانه هر دردی است، و پرهیز و اجتناب ( از غذاهای نامناسب و زیادخوری) اساس و رأس هر داروی شفابخش است. و در روایت دیگر فرمودند: « وصومو اتصحوا » روزه بگیرید تا صحت و سلامتی خویش را تضمین کنید.
امام صادق (ع) میفرمایند: براستی خداوند روزه را واجب کرد، تا بوسیله او بین اغنیاء و فقراء مساوات و برابری بوجود آید، و این برای آن است که ثروتمندان که هرگز درد گرسنگی را احساس نکردهاند، به فقرا ترحم نمایند...
حضرت علی (ع) در نهجالبلاغه میفرمایند: یکی از دلایل وجوب روزه این است که روزه ماه رمضان سپر است از عقاب الهی، یعنی روزه موجب غفران و آمرزش گناهان و معاصی انسان است، که بوسیله روزه نجات از آتش جهنم و عقوبت پروردگار به دست میآید. (5)
برخی حوادث و رویدادهای مهم ماه مبارک رمضان
- وفات حضرت خدیجه در دهم رمضان سال دهم بعثت
- ولادت امام حسن مجتبی (ع) نیمه رمضان سال دوم هجرت
- جنگ بدر در سال دوم هجرت
- فتح مکه در سال هشتم هجرت
- مراسم عقد اخوت و پیمان برادری میان مسلمانان
- بیعت مردم به ولایت عهدی امام رضا (ع) در سال 201 قمری
-1 بحار جلد69 ص 276
-2 مفاتیحالجنان، تفسیر نمونه ج 1 ص 634
-3 بیانات در دیدار مسئولان نظام 6/8/63
-4 بحار بجلد 14
-5 نهجالبلاغه چاپ صبحی صالح ، ص 163
دعای امام صادق علیه السلام در روز آخر شعبان
قال الامام الصادق علیهالسلام ـ مِمّا کانَ یَقولُهُ فی آخِرِ لَیلَةٍ مِن شَعبانَ و أوَّلِ لَیلَةٍ مِن شَهرِ رَمَضانَ
از جمله دعاهایى که امام صادق علیهالسلام در آخرین شب شعبان و اوّلین شب ماه رمضان مىخوانْد:
اللّهُمَّ إنَّ هذَا الشَّهرَ المُبارَکَ الَّذی اُنزِلَ فیهِ القُرآنُ هُدىً لِلنّاسِ و بَیِّناتٍ مِنَ الهُدى وَالفُرقانِ قَد حَضَرَ، فَسَلِّمنا فیهِ وَ سَلِّمهُ لَنا و تَسَلَّمهُ مِنّا فی یُسرٍ مِنکَ و عافِیَةٍ ، یامَن أخَذَ القَلیلَ و شَکَرَ الکَثیرَ اقبَل مِنِّی الیَسیرَ .
خداوندا! این ماه مبارک، که قرآن را در آن فرو فرستادهاى و آن را مایه هدایت مردم و نشانههایى روشن از هدایت و فرقان قرار دادهاى، فرا رسید. پس، ما را در این ماه، سالم بدار و نیز آن را براى ما سالم بدار و آن را با آسانى و تندرستى از سوى خودت، از ما دریافت کن. اى که اندک را مىگیرى و پاداش بسیار مىدهى! اندک را از من بپذیر!
اللّهُمَّ إنّی أسأَلُکَ أن تَجعَلَ لی إلى کُلِّ خَیرٍ سَبیلاً، و مِن کُلِّ ما لا تُحِبُّ مانِعا، یا أرحَمَ الرّاحِمینَ، یا مَن عَفا عَنّی و عَمّا خَلَوتُ بِهِ مِنَ السَّیِّئاتِ،یا مَن لَم یُؤاخِذنی بِارتِکابِ المَعاصی، عَفوَکَ عَفوَکَ عَفوَکَ یا کَریمُ، إلهی وَ عَظتَنی فَلَم أتَّعِظ ، و زَجَرتَنی عَن مَحارِمِکَ فَلَم أنزَجِر، فَما عُذری؟ فَاعفُ عَنّی یا کَریمُ ، عَفوَکَ عَفوَکَ
خداوندا! از تو مىخواهم که به سوى هر نیکى، راهى و در برابر هر آنچه دوست ندارى، باز دارندهاى برایم قرار دهى! اى مهربانترینِ مهربانان؛ اى که از من و از گناهانى که در نهان انجام دادهام، چشم پوشیدى؛ اى آن که مرا به خاطر نافرمانىها مؤاخذه ننمودى! ببخشاى، ببخشاى، ببخشاى، اى بزرگوار!
خدایا! پندم دادى، پند نگرفتم! از گناهانت بازم داشتى، دست برنداشتم! چه عذرى دارم؟! پس بر من ببخشاى، اى بزرگوار! ببخشاى، ببخشاى!
اللّهُمّ، إنّی أسأَلُکَ الرّاحَةَ عِندَ المَوتِ، وَالعَفوَ عِندَ الحِسابِ، عَظُمَ الذَّنبُ مِن عَبدِکَ فَلیَحسُنِ التَّجاوُزُ مِن عِندِکَ، یا أهلَ التَّقوى و یا أهلَ المَغفِرَةِ، عَفوَکَ عَفوَکَ
. خداوندا! از تو آسودگى را به هنگام مرگ و بخشایش را به هنگام حساب، مىخواهم. بندهات گناه بزرگ آورْد. اینک، گذشت از سوى تو، نیکوست، اى شایسته تقوا و اى شایسته آمرزش! ببخشاى، ببخشاى!
اللّهُمَّ إنّی عَبدُکَ وَابنُ عَبدِکَ وَابنُ أمَتِکَ، ضَعیفٌ فَقیرٌ إلى رَحمَتِکَ، و أنتَ مُنزِلُ الغِنى وَالبَرَکَةِ عَلَى العِبادِ، قاهِرٌ مُقتَدِرٌ، أحصَیتَ أعمالَهُم و قَسَمتَ أرزاقَهُم، و جَعَلتَهُم مُختَلِفَةً ألسِنَتُهُم و ألوانُهُم، خَلقا مِن بَعدِ خَلقٍ، لا یَعلَمُ العِبادُ عِلمَکَ، ولا یَقدِرُ العِبادُ قَدرَکَ، و کُلُّنا فَقیرٌ إلى رَحمَتِکَ، فَلا تَصرِف عَنّی وَجهَکَ، وَاجعَلنی مِن صالِحی خَلقِکَ فِی العَمَلِ وَالأَمَلِ وَالقَضاءِ وَالقَدَرِ
خداوندا! من بنده تو و فرزند بنده و کنیز توام، ناتوانى که نیازمند رحمت توست؛ و تویى که بر بندگانت، توانگرى و برکت را فرو مىفرستى و چیره با اقتدارى و کارهاى بندگان را شمرده و روزىهایشان را تقسیم کردهاى و آنان را با زبانها و رنگهاى گوناگون، قرار دادهاى، آفرینشى پس از آفرینشى .
بندگان، نه دانش تو را دارند و نه قدرت تو را . همه ما نیازمند رحمت توییم. پس، روى رحمت را از من برنگردان و مرا در کار و امید و تقدیر خویش، از بندگان شایستهات قرار بده!.
اللّهُمَّ أبقِنی خَیرَ البَقاءِ، و أفنِنی خَیرَ الفَناءِ؛ عَلى مُوالاةِ أولِیائِکَ و مُعاداةِ أعدائِکَ وَالرَّغبَةِ إلَیکَ وَالرَّهبَةِ مِنکَ، وَالخُشوعِ وَالوَفاءِ وَالتَّسلیمِ لَکَ، وَالتَّصدیقِ بِکِتابِکَ، وَاتِّباعِ سُنَّةِ رَسولِکَ .
خداوندا! مرا به نیکوترین ماندن، باقى بدار و به بهترین فنا، فانى ساز: بر دوستى با دوستانت و دشمنى با دشمنانت و شوق به درگاهت و هراس از عظمتت و خشوع و وفا و تسلیم نسبت به خودت و باور به کتابت و پیروى از سنّت فرستادهات .
اللّهُمَّ ما کانَ فی قَلبی مِن شَکٍّ أو ریبَةٍ، أو جُحودٍ أو قُنوطٍ ، أو فَرَحٍ أو بَذَخٍ، أو بَطَرٍ أو خُیَلاءَ، أو رِیاءٍ أو سُمعَةٍ، أو شِقاقٍ أو نِفاقٍ، أو کُفرٍ أو فُسوقٍ أو عِصیانٍ، أو عَظَمَةٍ أو شَیءٍ لا تُحِبُّ، فَأَسأَلُکَ یا رَبِّ أن تُبدِلَنی مَکانَهُ إیمانا بِوَعدِکَ، و وَفاءً بِعَهدِکَ، و رِضا بِقَضائِکَ، و زُهدا فِی الدُّنیا، و رَغبَةً فیما عِندَکَ، و اُثرَةً و طُمَأنینَةً و تَوبَةً نَصوحا، أسأَلُکَ ذلِکَ یا رَبَّ العالَمینَ .
خداوندا! آنچه در دلم هست، از: شک و تردید، یا انکار و یأس، یا شادى بىجا و غرور، یا سرمستى و غرور، یا ریا و آوازهخواهى، یا دشمنى و نفاق، یا کفر و تبهکارى و نافرمانى، یا خودبزرگبینى و یا هر چه که دوست نمىدارى ـ پروردگارا ـ از تو مىخواهم که آنها را به ایمان به وعدهات، وفا به پیمانت، رضا به تقدیرت، پارسایى در دنیا، شوق به آنچه پیش توست، بزرگوارى، آرامش و توبه راستیناست. توبه نصوح، یعنى توبه درست و بىغل و تبدیل کنى! اى پروردگار جهانیان! اینها را از تو مىطلبم.
إلهی أنتَ مِن حِلمِکَ تُعصى، و مِن کَرَمِکَ وَ جودِکَ تُطاعُ؛ فَکَأَنَّکَ لَم تُعصَ، و أنَا و مَن لَم یَعصِکَ سُکّانُ أرضِکَ، فَکُن عَلَینا بِالفَضلِ جَوادا، و بِالخَیرِ عَوّادا، یا أرحَمَ الرّاحِمینَ
خدایا! چون بردبارى، نافرمانىات مىکنند و چون بزرگوار و بخشندهاى، فرمانت مىبرند، آن چنان که گویا نافرمانىات نکردهاند. من و آن که نافرمانى تو نکرده است، ساکنان زمین توییم. پس با عطاى خویش بر ما، بخشنده و خیررسان باش، اى مهربانترینِ مهربانان!
درود خدا بر محمّد و خاندان او، درودى پیوسته و بىشمار، درودى که ارزش آن را کسى جز تو نداند، اى مهربانترینِ مهربانان!
**************
حدیث روز
امام رضا ع می فرمایند:
هر که سه روز از روزهای آخر ماه شعبان را روزه بگیرد و به ماه مبارک رمضان وصل کند خداوند ثواب دو ماه روزه ی متوالی برای وی مینویسد.
ابوالصلت هروی روایت کرده است که در جمعه آخر ماه شعبان به خدمت امام رضا ع رفتم،حضرت فرمود:
ای ابوالصلت اکثر ماه شعبان رفت و این جمعه ی آخر آن است پس تدارک و تلافی کن در آنچه از این ماه مانده است،دعا و استغفار بسیار بکن، و تلاوت قرآن بسیار بکن، و توبه کن بسوی خدا از گناهان خود تا آنکه چون ماه مبارک درآید خالص گردانیده باشی خود را از برای خدا،مگذار در گردن خود امانت و حق کسی را مگر آنکه ادا کنی،مگذار در دل خود کینه کسی را مگر آنکه بیرون کنی و مگذار گناهی را که می کرده ای مگر آن که ترک کنی و از خدا بترس و توکل کن بر خدا در پنهان و آشکار امور خود و هر که بر خدا توکل کند خدا برای او بس است .
شیخ صدوق به سند معتبره روایت کرده از حضرت امام رضا (علیه السلام) از پدران بزرگوار خود از حضرت امیرالمؤ منین (علیه و على اولاده السلام) که فرمود : خطبه اى خواند براى ما روزى حضرت رسول خدا (صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ آله) پس فرمود : اَیُّها النّاس بدرستى که رو کرده است به سوى شما ماه خدا با برکت و رحمت و آمرزش. ماهى است که نزد خدا بهترین ماه ها است و روزهایش بهترین روزها است و شب هایش بهترین شب ها است و ساعت هایش بهترین ساعتها است و آن ماهی است که خوانده اند شما را در آن بسوى ضیافت خدا و گردیده اید در آن از اهل کرامت خدا . نَفَسهاى شما در آن ثواب تسبیح دارد و خواب شما ثواب عبادت دارد و عملهاى شما در آن مقبول است و دعاهاى شما در آن مستجاب است . پس سؤ ال کنید از پروردگار خود به نیّت هاى درست و دل هاى پاکیزه از گناهان و صفات ذمیمه که توفیق دهد شما را براى روزه داشتن آن و تلاوت کردن قرآن در آن . به درستى که شقى و بد عاقبت کسى است که محروم گردد از آمرزش خدا در این ماه عظیم و یاد کنید به گرسنگى و تشنگى شما در این ماه تشنگى و گرسنگى روز قیامت را و تَصدّق کنید بر فقیران و مسکینان خود و تعظیم نمائید پیران خود را و رحم کنید کودکان خود را و نوازش نمائید خویشان خود را و نگاه دارید زبان هاى خود را از آنچه نباید گفت و بپوشید دیدهاى خود را از آنچه حلال نیست شما را در نظر کردن به سوى آن و بازدارید گوش هاى خود را از آنچه حلال نیست شما را شنیدن آن و مهربانى کنید با یتیمان مردم تا مهربانى کنند بعد از شما با یتیمان شما و بازگشت کنید به سوى خدا از گناهان خود و بلند کنید دست هاى خود را به دعا در اوقات نمازهاى خود ، زیرا که وقت نمازها بهترین ساعت ها است که نظر مى کند حق تعالى در این اوقات به رحمت به سوى بندگان خود و جواب مى گوید ایشان را هرگاه او را مناجات کند و لبّیک مى گوید ایشان را هرگاه او را ندا کنند و مستجاب مى گرداند هرگاه او را بخوانند اى گروه مردمان . به درستى که جان هاى شما در گروِ کرده هاى شما است ، پس از گرو به در آورید به طلب آمرزش از خدا و پشت هاى شما گرانبار است از گناهان شما ، پس سبک گردانید آنها را به طول دادن سجده ها و بدانید که حق تعالى سوگند یاد کرده است به عزّت و جلال خود که عذاب نکند نمازگذارندگان و سجده کنندگان در این ماه را و نترساند ایشان را به آتش جهنم در روز قیامت . ایُّها النّاس هر که از شما افطار دهد روزه دار مؤمنى را در این ماه از براى او خواهد بود نزد خدا ثواب بنده آزاد کردن و آمرزش گناهان گذشته . پس بعضى از اصحاب گفتند : یا رسول الله همه ما قدرت بر آن نداریم . حضرت فرمود : بپرهیزید از آتش جهنم به افطار فرمودن روزه داران اگرچه به نصف دانه خرما باشد و اگر چه به یک شربت آبى باشد ؛ به درستى که خدا این ثواب را مى دهد کسى را که چنین کند اگر قادر بر زیاده از این نباشد . اَیُّها النّاسُ هر که خُلْق خود را در این ماه نیکو گرداند بر صراط آسان بگذرد در روزى که قدم ها بر آن لغزد و هر که سبک گرداند در این ماه خدمت غلام و کنیز خود را ، خدا در قیامت حساب او را آسان گرداند و هر که در این ماه شرّ خود را از مردم باز دارد ، حق تعالى غضب خود را در قیامت از او باز دارد و هر که در این ماه یتیم بى پدرى را ، گرامى دارد خدا او را در قیامت گرامى دارد و هر که در این ماه صله و احسان کند با خویشان خود خدا وَصل کند او را به رحمت خود در قیامت و هر که در این ماه قطع احسان از خویشان خود بکند ، خدا در قیامت قطع رحمت از او کند و هر که نماز سنّتى در این ماه بکند خدا براى او برات بیزارى از آتش جهنم بنویسد و هر که در این ماه نماز واجبى را ادا کند خدا عطا کند به او ثواب هفتاد نماز واجب که در ماه هاى دیگر کرده شود و هر که در این ماه بسیار بر من صلوات فرستد خدا سنگین گرداند ترازوى عمل او را در روزى که ترازوهاى اعمال سبک باشد و کسى که یک آیه از قرآن در این ماه بخواند ثواب کسى دارد که در ماه هاى دیگر ختم قرآن کرده باشد . اَیُّها النّاسُ بدرستى که درهاى بهشت در این ماه گشاده است پس سؤ ال کنید از پروردگار که آن را به روى شما نبندد ؛ و درهاى جهنّم در این ماه بسته است . پس سؤ ال کنید از پروردگار تبارک و تعالى به تلاوت کردن قرآن مجید در شب ها و روزهاى این ماه و به ایستادن به نماز و جِدّ و جَهد کردن در عبادت و بجا آوردن نمازها در اوقات فضیلت و کثرت استغفار و دعا . فَعَنِ الصّادِقِ علیه السلام : اَنَّهُ مَنْ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ فى شَهْرِ امام صادق علیه السلام فرمود: هر که در ماه رمضان آمرزیده نشود رَمَضانَ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ اِلى قابِلٍ اِلاّ اَنْ یَشْهَدَ عَرَفَهَ تا سال آینده آمرزیده نشود مگر آنکه در عرفات حاضر شود و نگاه دارد خود را از چیزهایى که خدا حرام کرده است و از افطار کردن بر چیزهاى حرام و رفتار کن به نحوى که مولاى ما حضرت صادق (علیه السلام) وصیّت نموده و فرموده هرگاه روزه دارى ، مى باید که روزه داری گوش و چشم و مو و پوست و جمیع اعضاى تو ، یعنى از محرّمات بلکه از مکروهات و فرمود باید که روزِ روزه داری تو مانند روزِ افطار تو نباشد و نیز فرموده که روزه نه همین ترک از خوردن و آشامیدن است ؛ بلکه باید در روز روزه نگاه دارید زبان خود را از دروغ و بپوشانید دیده هاى خود را از حرام و با یکدیگر نزاع مکنید و حَسَد مبرید و غیبت مکنید و مجادله مکنید و سوگند دروغ مخورید بلکه سوگند راست نیز و دشنام مدهید و فحش مگوئید و ستم مکنید و بى خردى مکنید و دلتنگ مشوید و غافل مشوید از یاد خدا و از نماز و خاموش باشید از آنچه نباید گفت و صبر کنید و راستگو باشید و دورى کنید از اهل شرّ و اجتناب کنید از گفتار بد و دروغ و افتراء و خصومت کردن با مردم و گمان بد بردن و غیبت کردن و سخن چینى کردن و خود را مُشْرِف به آخرت دانید و منتظر فَرَج و ظُهور قائم آل محمّد (علیه السلام) باشید و آرزومند ثوابهاى آخرت باشید و توشه اعمال صالحه براى سفر آخرت بردارید . به درستى که پدرم گفت : رسول خدا (صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ آله) شنید که زنى در روز روزه اى جاریه خود را دشنام داد . حضرت طعامى طلبید . آن زن را گفت بخور زن . زن گفت من روزه ام . فرمود : چگونه روزه اى که جاریه خود را دشنام دادى . روزه فقط همین نخوردن و نیاشامیدن تنها نیست . به درستى که حق تعالى روزه را حجابى گردانیده است از سایر امور قبیحه . از کردار بد و گفتار بد . چه بسیار کمند روزه داران و چه بسیارند گرسنگى کشندگان و حضرت امیرالمؤ منین (علیه السلام) فرمود که چه بسیار روزه دارى که بهره اى نیست او را از روزه به غیر از تشنگى و گرسنگى و چه بسیار عبادت کننده اى که نیست او را بهره اى از عبادت به غیر تَعَب . اى خوشا خواب زیرکان که بهتر از بیدارى و عبادت احمقان است و خوشا افطار کردن زیرکان که بهتر از روزه داشتن بى خردان است . و روایت شده از جابربن یزید از حضرت امام محمد باقر (علیه السلام) که حضرت رسول (صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ آله) به جابر بن عبدالله فرمود : اى جابر این ماه رمضان است ، هر که روزه بدارد روز آن را و بایستد به عبادت پاره اى از شبش را و باز دارد از حرام شکم و فَرْج خود را و نگاه دارد زبان خود را ، بیرون رود از گناهان خود مثل بیرون رفتن او از ماه . جابر گفت یا رسول اللّه چه نیکو است این حدیث که فرمودى ، فرمود : اى جابر چقدر سخت است این شرطهایى که نمودم .
بر شما باد به آرام دل و آرام تن و خضوع و خشوع و شکستگى و مذلّت مانند بنده اى که از آقاى خود ترسد و ترسان باشید از عذاب خدا و امیدوار باشید رحمت او را و باید پاک باشد اى روزه دار دل تو از عیبها و باطن تو از حیله ها و مکرها و پاکیزه باشد بدن تو از کثافتها و بیزارى بجوى به سوى خدا از آنچه غیر اوست و در روزه ولایت خود را خالص گردانى از براى او و خاموش باشى از آنچه حق تعالى نهى کرده است تو را از آن در آشکارا و پنهان و بترسى از خداوند قهار آنچه سزاوار ترسیدن او است در پنهان و آشکار و ببخشى روح و بدن خود را به خداى عزّوجلّ در ایّام روزه خود و فارغ گردانى دل خود را از براى محبّت او و یاد او و بدن خود را به کارفرمائى در آنچه خدا تو را امر کرده است به آن و خوانده است به سوى آن اگر همه اینها را به عمل آورى آنچه سزاوار روزه داشتن است به عمل آورده اى و فرموده خدا را اطاعت کرده اى و آنچه کم کنى از آنها که بیان کردم از براى تو به قدر آن از روزه تو کم مى شود از فضل آن و ثواب آن .
حدیث روز
قال الا مام المهدی، صاحب العصر و الزّمان سلام اللّه علیه و عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف:
الَّذی یَجِبُ عَلَیْکُمْ وَ لَکُمْ أنْ تَقُولُوا: إنّا قُدْوَةٌ وَ أئِمَّةٌ وَ خُلَفأُ اللّهِ فی أرْضِهِ،
وَ اُمَناؤُهُ عَلی خَلْقِهِ، وَ حُجَجُهُ فی بِلادِهِ، نَعْرِفُ الْحَلالَ وَالْحَرامَ، وَ نَعْرِفُ
تَأْویلَ الْکِتابِ وَ فَصْلَ الْخِطابِ. [1] .
ترجمه:
فرمود: بر شما واجب است و به سود شما خواهد بود که معتقد باشید بر این که ما اهل بیت رسالت، محور و أساس امور، پیشوایان هدایت و خلیفه خداوند متعال در زمین هستیم.
همچنین ما امین خداوند بر بندگانش و حجّت او در جامعه می باشیم، حلال و حرام را می شناسیم، تأویل و تفسیر آیات قرآن را عارف و آشنا هستیم.
********
پاورقی1-تفسیرعیاشی ،ج1،ص116---بحارالانوار،ج89،ص96،ح58
اس ام اس میلاد
روشن شد از این عید ، جهان تاریک
یارب بنما ظهور مهدی نزدیک
در گلشن زهرا(س)، گل نرگس بشکفت
شد نیمه شعبان ، به محمد(ص) تبریک
++++++++
امشب که زدل غصّه وغم ریشه کن است
دریای عنایت و کرم موج زن است
این شور وشعف که در دل خلق خداست
از یُمن قدومِ حجت ابن الحسن(عج) است
××××××××××
جلوه گر شد زعنایات خدا مظهرذات
شکرلله که شده وقت نزول برکات
حجت ابن الحسن(عج)آمد، صلواتی بفرست
که خدا نیز فرستد به جمالش صلوات
××××××××××
برخیز که میرکاروان می آید
آن قافله سالار جهان می آید
درخانه عسکری زنرجس خاتون
هان مهدی صاحب الزمان(عج)می آید
×××××××××××
مرآت جمال سرمدی می آید
احیاگردین احمدی می آید
برخیز وبپا جشن وچراغانی کن
چون دسته گل محمدی می آید
×××××××××××
امشب که به وجدوشورچرخ کهن است
گل نغمه مانوای یابن الحسن (عج) است
آمد ولی عصر(عج)همان کس که از او
بر کنده ز جا ریشة نخل فتن است
میلادامام زمان(عج)
درجسم جهان ، باردگرروح دمیدند
دلها همه از جلوه دلدار طپیدند
بر چهره شب ، پرده ای ازنور کشیدند
هنگام سحر ، نیمه شعبان معظم
شور و طرب و، نور وسروراست به هرجا
چون مهدی موعود ، نهد پای به دنیا
پور حسن عسکری و ، نرگس والا
دردانه زهرا که به خوبان شده خاتم
احمد رخ و، حیدرصفت و، فاطمه رفتار
حُسن حسنین است درآن قامت ورخسار
پیوسته شکوفان و بهار آن گل بی خار
مقصود خدا ،زآب وگل وخلقت آدم
غایب زنظرهاست ، ولی حاضردائم
با علم خداداد ، بود شاهد و عالم
همنام پیمبر ، لقبش حجت و قائم
ازقامت او ، پایه خلقت شده محکم
آلودگی ما سبب غیبت دلدار
جز پرده عصیان نَبُوَد مانع دیدار
غایب نبود هیچگه از مردم بیدار
بسیار کسان را شده ، دیدار فراهم
با دیده جان ، دلبردلخواه توان یافت
چون ابرگناهان رَوَد، آن ماه توان یافت
با پاکدلی در حرمش راه توان یافت
لطفش همه جا ، بر همه کس ، بوده دمادم
روزی که بشر می شود آزرده وخسته
روزی که شود راه امید همه بسته
دلها ز ستمهای جهانگیر شکسته
آن روز دگر ، روز ظهور است مسلّم
تا جلوه کند یار، دل آماده او کن
پاکیزه دل آئینه آن روی نکو کن
بااشک (حسان) چهره بیارای ووضوکن
شاید که بخدمت کند احضارتوراهم
داستان دوستان
تشرف شهیدثانی (ره)
مرحوم شهیدثانى مى فرمایند: در مـنـزل رمـلـه (نـام محلى است)، به مسجد آن جا، که معروف به جامع ابیض است براى زیارت پیامبرانى که در غار آن جا مدفونند، رفتم .
وقتى رسیدم، دیدم در مسجد قفل است و احدى در آن جا نیست. دست خود را بر قفل گذاشته و کشیدم.
در باز شد و من وارد غار شدم .
در آن جا مشغول نـمـاز و دعـا گردیدم و به حدى توجه قلبى به خداى تعالى برایم پیدا شد که از حرکت قافلهاى که همراهش بودم، فراموش کردم .
مـدتـى در آن جـا نشستم .
پس از آن داخل شهر شدم و بعد هم به سوى مکان قافله رفتم، اما دیدم آنها رفته اند و هیچ کدام از ایشان نمانده است .
در کار خویش متحیر ماندم و به فکر فرو رفتم، چون بـا پـاى پـیـاده کـه نمى توانستم به قافله ملحق شوم .
از طرفى اثاثیه و حیوان مرا همراه خود برده بـودنـد.
به ناچار تنها و پیاده به دنبال آنها به راه افتادم تا آن که از پیاده روى خسته شدم و به قافله هم نـرسـیـدم .
حـتى از دور هم کاروان را نمى دیدم .
در این احوال که در تنگى و مشقت افتاده بودم، مردى را دیدم که رو به طرف من آمد، او بر استرى سوار بود و وقتى به من رسید، فرمود: پشت سر من بر استر سوار شو.
سـوار شـدم .
مـانند برق راه را طى کرد و طولى نکشید که به قافله ملحق شدیم .
آن شخص مرا از استر پیاده کرد و فرمود: به نزد رفقاى خود برو.
من هم داخل قافله شدم .
شهیدثانى مى فرماید: بین راه در جستجویش بودم که او را ببینم، اما اصلا ایشان را ندیدم و قبل از آن نیز ندیده بودم.
********
منبع:
کتاب العبقرى الحسان که داراى پنج بخش است که جلد اول آن سه بخش و جلد دوم دو بخش است. مطالب ارائه شده مربوط به جلد اول، بخش دوم (المسک الاذفر) و جـلـد دوم، بـخـش اول (الـیـاقوت الاحمر) مىباشد.
...**>روزى منزل حضرت ابومحمّد، امام حسن عسکرى علیه السلام بودم ، چون خورشید غروب کرد، از جاى برخاستم تا به منزل خودمان بروم .
امام حسن عسکرى علیه السلام فرمود: اى عمّه ! امشب را در منزل ما باش ، در این شب نوزادى کریم و عزیز به دنیا مى آید، نوزادى که خداوند زمین را به وسیله او حیات مى بخشد، او حجّت خداوند متعال خواهد بود.
چون نگاهى به مادرش نرجس کردم ، آثار حمل در او ندیدم ؛ وقتى موضوع را براى امام حسن عسکرى علیه السلام اظهار داشتم ، حضرت فرمود: نزدیک طلوع فجر وعده الهى ، عملى خواهد شد و سپس افزود: داستان حمل و زایمان او همانند حضرت موسى علیه السلام مخفى و ناگهانى است .
آن روز را روزه بودم ، بعد از نماز مغرب و عشاء در منزل حضرت افطار کردم و در رختخواب دراز کشیدم ، نیمه شب براى نماز شب برخاستم ، نرجس نیز بلند شد و نماز شب خواند، حضرت مرا صدا کرد و فرمود: اى عمّه ! مشیّت الهى نزدیک است .
بعد از آن مشغول قرائت قرآن گشتم ، ناگهان نرجس ناله اى کرد، سریع نزد او رفتم ، و ملاّفه اى روانداز روى آن مخدّره انداختم و پس از ساعتى کوتاه صدائى شنیدم ، همین که ملاّفه را کنار زدم ، چشمم افتاد به نوزادى که در حال سجده بود.
او را در بغل گرفتم ، بسیار تمیز و خوشبو بود، در همین بین امام حسن عسکرى علیه السلام فرمود: اى عمّه ! فرزندم را بیاور.
هنگامى که نوزاد خود را در برگرفت ، اظهار داشت : اى عزیزم ! سخن بگو. نوزاد لب به سخن گشود و با زبان فصیح گفت : ((أشهد أن لا إله إلاّ اللّه وحده لا شریک له ، و أشهد أنّ محمّداً رسول اللّه ))، سپس نام یازده امام را یکى پس از دیگرى بر زبان آورد و بر آن ها صلوات و تحیّت فرستاد.
چون صبح شد خدمت امام حسن عسگرى علیه السلام آمدم تا نوزاد را بار دیگر بنگرم ولى او را نیافتم ، گفتم : اى مولاى من ! نوزاد عزیز کجاست ؟
فرمود: همان طور که حضرت موسى علیه السلام به ودیعه رفت ، نوزاد ما هم به ودیعه رفته است .
و چون روز هفتم شد و بر آن حضرت وارد شدم ، فرمود: اى عمّه ! نوزادم را بیاور، وقتى به اتاق درونى رفتم ، نوزاد را مشاهده کردم و او را در بغل گرفته و بوسیدم .
همین که او را نزد پدر بزرگوارش آوردم ، همانند روز اوّلى که به دنیا آمده بود، شهادتین را گفت ، پس از آن امام عسکرى علیه السلام زبان مبارک خود را در دهان نوزاد عزیز قرار داد و نوزاد، زبان پدر را همانند شیر و عسل مى مکید.
پس از آن ، امام علیه السلام فرمود: عزیزم ! سخن بگو.
نوزاد مجدّدا، همانند قبل پس از شهادتین ، یکایک ائمّه علیهم السلام را نام بُرد و صلوات و سلام بر آن ها فرستاد.
سپس این آیه شریفه قرآن را تلاوت نمود:
وَ نُریدُ أنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِى الاْ رْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أئمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ وَ نُمَکِّنَ لَهْمُ فِى الاْ رْضِ وَ نُرِىَ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُما مِنْهُمْ ما کانُوا یَحْذَرُونَ.
و بعد از آن ، نام کتاب هائى را که بر حضرت شیث ، ابراهیم ، ادریس ، نوح ، هود، صالح ، موسى و عیسى علیهم السلام نازل شده بود، بر زبان شیرین و مبارک خویش جارى نمود.1
*******
پاورقی:چهل داستان وحدیث ازامام زمان(عج)