او را نخواهید دید
مرحوم شیخ طوسی رضوان اللّه تعالی علیه به نقل از علیّ بن بلال بغدادی - که یکی از اصحاب امام عسکری علیه السلام می باشد - حکایت کند:
روزی به همراه عدّه ای از علماء و بزرگان حضور مبارک امام حسن عسکری علیه السلام رسیدیم تا آن که از آن حضرت درباره امام و حجّت بعد از او جویا شویم.
همین که وارد مجلس حضرت شدیم، مشاهده کردیم که بیش از چهل نفر در منزل آن حضرت، اجتماع نموده اند.
عثمان بن سعید عَمری حرکت کرد و ایستاد، سپس اظهار داشت: یابن رسول اللّه! می خواهم از چیزی سؤال نمایم که شما خود نسبت به آن آگاه هستی.
حضرت فرمود: فعلاً بنشین.
بعد از آن، امام حسن عسکری علیه السلام با حالت غضب حرکت نمود و خواست که از مجلس خارج شود، فرمود: کسی بیرون نرود تا من برگردم.
چون لحظاتی گذشت، حضرت مراجعت نمود و با صدائی بلند فرمود: ای عثمان بن سعید!
و عثمان بن سعید با شنیدن سخن حضرت، از جای خود برخاست و سر پا ایستاد.
امام علیه السلام اظهار داشت: آیا مایل هستی که شما را به آنچه می خواهید، خبر بدهم؟
همگان گفتند: آری، یاابن رسول اللّه!
امام علیه السلام فرمود: آمده اید تا از خلیفه و حجّت خداوند متعال، بعد از من سؤال نمائید!؟
تمام افراد گفتند: بلی، ما برای همین موضوع آمده ایم.
در همین اثناء، کودکی همانند پاره ای از ماه و شبیه ترین افراد به امام حسن عسکری علیه السلام ظاهر گشت.
سپس امام حسن عسکری علیه السلام فرمود: این کودک، امام شما پس از من خواهد بود و او خلیفه و جانشین من می باشد، او را تابع و پیرو باشید؛ و از یکدیگر متفرّق نشوید که هلاک می گردید.
و سپس افزود: از این پس دیگر او را نخواهید دید، مگر آن که وقتش فرا برسد. [1] .
*****
پاورقی:[1] کتاب الغیبة شیخ طوسی: ص 357، ح 319.
چهل داستان وچهل حدیث ازامام زمان(ج)-عبدالله صالحی
خصوصیات حضرت ولیعصر(عج) از زبان رسول خدا
حضرت جواد الا ئمّه به نقل از پدران بزرگوارش از امام حسین صلوات اللّه علیهم اجمعین در حدیثی بسیار طولانی حکایت فرماید:
روزی بر جدّم رسول خدا صلی الله علیه و آله وارد شدم، شخصی به نام أبیِّ بن کعب حضور داشت و سؤال و جواب هائی پیرامون ائمّه اطهار علیهم السلام مطرح شد تا جائی که جدّم رسول اللّه صلی الله علیه و آله اظهار داشت:
خداوند متعال در صُلب یازدهمین خلیفه ام، نطفه ای پاک و منزّه قرار داده است که تمام انسان های مؤمن به وسیله آن شادمان و راضی خواهند شد.
خداوند تبارک و تعالی در عالم ذرّ عهد و میثاق ولایت او را گرفته است و کسانی نسبت به او کافر خواهند شد که منکر خداوند باشند.
او امامی است پرهیزکار و پاک، مسرور کننده و رضایت بخش، هدایت گر و هدایت بخش، حکم به عدل می نماید و بر اجرای عدالت دستور می دهد.
در تمام امور، خداوند حکیم را تصدیق می کند و خداوند هم او را تصدیق و تأیید خواهد کرد، او از دید افراد، مخفی و پنهان می گردد تا زمانی که آمادگی ظهور و بیان احکامش در جامعه آشکار شود.
در طالقان گنج های ارزشمندی در انتظار اوست که نه طلا است و نه نقره، بلکه مردانی قوی و پایدار خواهند بود.
خداوند متعال هنگام فزرندم، از تمام شهرها و دورترین نقاط اصحاب او را گرد یکدیگر جمع می نماید که به تعداد اصحاب جنگ بدر - یعنی؛ سیصد و سیزده نفر - خواهند بود.
و طوماری در دست دارد که در آن نام تمام اصحاب و یارانش با معرّفی کامل از جهت نسب، شهر، شغل و فامیل خانوادگی ثبت و ظبط گردیده است.
امام حسین علیه السلام افزود: أُبیّ بن کعب سؤ ال کرد: علائم و نشانه های ظهور او چگونه و چیست؟
جدّم رسول اللّه صلی الله علیه و آله در جواب او، فرمود: بیرقی مخصوص او قرار گرفته است که هر موقع زمان ظهورش فرا رسد؛ بیرق، باز و گسترده خواهد شد و خداوند متعال آن را به سخن درخواهد آورد، پس صاحبش را صدا می زند و می گوید:
ای ولیّ اللّه! ظاهر شو و دشمنان خدا را به هلاکت برسان.
همچنین شمشیری مخصوص او، در قلاف قرار داده شده است، که هنگام خروج حضرتش شمشیر از قلاف بیرون آید و با قدرت خداوند به سخن آید و گوید:
ای ولیّ اللّه! خارج و ظاهر شو، چون که دیگر بر تو جائز نیست که نسبت به دشمنان خدا ساکت و آرام بنشینی.
پس در همان حال، ظاهر و خارج می گردد و دشمنان خداوند متعال را در هر کجای عالَم و در هر حالتی بیابد پس از إتمام حجّت به قتل خواهد رساند.
و او تمام حدود و احکام الهی را به اجراء در خواهد آورد، در حالتی که جبرئیل سمت راست و میکائیل سمت چپ و شعیب فرزند صالح جلوی او قرار دارد.
و به همین زودی قبل از قیام قیامت، او را خواهید یافت و من تمام امور خود را به خداوند واگذار می کنم.
سپس رسول خدا صلی الله علیه و آله در ادامه فرمایش خود افزود: ای أُبیّ! خوشا به حال کسی که در آن زمان حجّت خدا را درک کند و خوشا به سعادت کسی که دوستدار او، و معتقد و مؤمن به ولایت و امامت او باشد، همانا که خداوند متعال آن افراد مؤمن را از شدائد و هلاکت ها نجات می بخشد. [1] .
******
پاورقی:[1] إعلام الوری طبرسی: ج 2، ص 186 - 190، إ کمال الدّین صدوق: 264، ح 11، عیون اخبارالرّضا علیه السلام: ج 1، ص 59، ح 29.
چهل داستان وچهل حدیث ازامام زمان(ج)-عبدالله صالحی
شهرسازی و تخریب و کندی حرکت افلاک درزمان امام زمان(عج)
مرحوم شیخ طوسی، صدوق، طبرسی و بعضی دیگر از بزرگان، به نقل از ابو بصیر حکایت کنند:
روزی حضرت ابوجعفر، امام محمّد باقر علیه السلام در جمع برخی از اصحاب فرمود:
هنگامی که قائم آل محمّد علیه السلام ظهور نماید و به شهر کوفه وارد شود، دستور می دهد تا چهار مسجد از مساجد کوفه را تخریب نمایند، و دیوار و ساختمان سایر مساجد را کوتاه نمایند، تا برسد به آن مقدار ارتفاعی که در عهد پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله بوده است، به طوری که بر هیچ ساختمانی از منازل و خانه ها إشراف نداشته باشد.
همچنین دستور می دهد تا خیابان های اصلی شهرها از شصت ذرع - یعنی؛ سی متر - کمتر نباشد و آنچه مسجد و عبادت گاه در مسیر توسعه خیابان ها باشد تخریب می گردد.
و نیز تمامی پیش آمد ساختمان ها و بالکن هائی که مقداری از فضای جادّه ها را گرفته باشد؛ و نیز سکّو و پلّه هائی که قدری از راهروها را اشغال کرده، دستور می دهد تا همه آن ها تخریب و اصلاح شود.
کلّیه بدعت ها و سنّت های نامشروع را باطل و نابود می نماید و سنتّهای حسنه سعادت بخش را جایگزین آن ها خواهد نمود.
تمامی شهرهای قسطنطنیه و چین و دیلم را فتح و در قلمرو حکومت اسلامی درخواهد آورد.
و مدّت حکومت امام زمان (عجّ)، هفت سال به طول خواهد انجامید [1] و پس از آن خداوند متعال آنچه را مقدّر نموده باشد واقع خواهد شد.
ابوبصیر که راوی این حکایت است، گوید: از حضرت باقرالعلوم علیه السلام سؤ ال کردم: چگونه ممکن است این همه برنامه ها و فعّالیّت ها در مدّت هفت سال إجراء شود؟!
حضرت فرمود: خداوند متعال تمامی أفلاک و کُرات را دستور می دهد که از سرعت حرکت خود بکاهند تا زمان، طولانی گردد؛ بنابر این روزگار و سال ها - در آن زمان ظهور حضرت صاحب الزّمان (عجّ) طولا نی تر از الا ن خواهد بود.
سؤال کردم: منجّمین و ستاره شناسان گویند: اگر تغییری در حرکت أفلاک و ستارگان به وجود آید، فساد بر پا می شود، آیا گفته آنان صحیح است؟
امام علیه السلام فرمود: خیر صحّت ندارد، این گفتار زندیق ها و بی دین ها است؛ ولیکن مسلمین چنین اعتقادی را ندارند، مگر نه این است که خداوند متعال ماه را برای پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله دو نیم کرد.
و حتّی قبل از پیغمبر اسلام، خورشید برای حضرت یوشع علیه السلام از مسیر خود برگردانیده شد [2] و هیچ فساد و خللی در نظام زمین و آسمان واقع نگردید.
سپس امام باقر علیه السلام اشاره نمود: به طولانی شدن زمان در قیامت برای محاسبه و بررسی اعمال بندگان -، که قرآن نیز به آن تصریح کرده است. [3] .
*******
پاورقی:[1] و در بعضی روایات وارد شده است که مدّت حکومت حضرت 309 (سیصد و نُه) سال خواهد بود، به همان مقداری که اصحاب کهف در غار مخفی و غائب بودند. إعلام الوری: ج 2، ص 293، به نقل از غیبة شیخ طوسی، تاج الموالید و دلائل الا مامة طبری.
[2] هچنین برای حضرت امیر المؤمنین امام علیّ صلوات اللّه علیه، خورشید چندین بار از جای خود حرکت کرد و باز گشت، مانند رجوع خورشید در آن هنگامی سر مقدّس پیغمبر اکرم بر زانوی امام علیّ علیه السلام بود؛ و نیز در سر زمین بابل و... که شیعه و سنّی در کتابهای خود نگاشته اند و نیز در جلد دوّم همین مجموعه اشاره ای شده است.
[3] کتاب الغیبة شیخ طوسی ص 475، ح 498، إعلام الوری طبرسی: ج 2، ص 291، روضة الواعظین: ص 264 با تفاوت مختصر در عبارات.
چهل داستان وچهل حدیث ازامام زمان(ج)-عبدالله صالحی
خصایص حضرت حجت (عج)
محمّد بن مسلم ثقفی گوید:
محضر مبارک حضرت باقرالعلوم علیه السلام رفتم، تا درباره قائم آل محمّد عجّل اللّه تعال فرجه الشّریف سؤالی نمایم، هنگامی که خدمت حضرت رسیدم، پیش از آن که سخنی بگویم، مرا مخاطب قرار داد و فرمود: ای محمّد بن مسلم! قائم آل محمّد (عجّ) دارای پنج امتیاز از پیامبران الهی می باشد که آن حضرت در این پنج امتیاز و خصوصیّت با آن پیامبران شبیه است:
شبیه حضرت یونس علیه السلام می باشد، از این جهت که او پس از سال ها غیبت در شکم ماهی، هنگام ظهور و خروجش جوانی شاداب و نیرومند بود.
شبیه حضرت یوسف علیه السلام است، از جهت این که از دید و از چشمِ غریب و آشنا مخفی و پنهان بود، به طوری که حتّی برادرانش هم او را نمی شناختند.
شبیه حضرت موسی علیه السلام است، چون مرتّب طاغوتیان از ظهورش وحشت داشتند و ولادتش مخفی انجام گرفت.
و نیز غیبتی طولانی داشت و دوستان و پیروانش صدمات و سختی های بسیاری را - در زمان غیبت حضرت موسی بن عمران - متحمّل شدند؛ و مرتّب در انتظار ظهورش چشم به راه بودند تا آن که خداوند متعال او را ظاهر گردانید و بر دشمنش پیروز آمد و مؤمنین در آسایش قرار گرفتند.
شبیه حضرت عیسی علیه السلام است، همچنان که امتّش درباره او اختلاف کردند و عدّه ای گفتند: اصلا عیسی متولّد نشده، گروهی ادّعا کردند که تولّد یافته، ولی مرده است؛ بعضی هم گفتند: او را به دار آویختند و کشته اند و برخی هم بر واقعیّت و حقیقت امر آگاه و پابرجا ماندند.
و نیز شبیه جدّش رسول خدا صلی الله علیه و آله می باشد، از این جهت که با شمشیر خروج و قیام می نماید و دشمنان خدا و رسولش را به قتل می رساند، همچنین ستمگران و تجاوزگران را سرکوب و نابود می نماید.
پس او مانند جدّش با نصرت های الهی بر همگان مسلّط و پیروز خواهد شد؛ و هیچ پرچمی از او بدون پیروزی باز نمی گردد.
سپس امام باقر علیه السلام افزود: بعضی از نشانه های ظهور آن حضرت عبارتند از: خروج سفیانی از شام، صیجه آسمانی در ماه مبارک رمضان خواندن نام مبارک آن حضرت با نام پدر بزرگوارش. [1] .
******
پاورقی
[1] اکمال الدّین: ص 327، ح 7، غیبة شیخ طوسی: ص 261، إلام الوری: ج 2، ص 233، و ینابیع المودّة: ج 3، ص 311 با تفصیلی بیشتر به نقل از امام صادق علیه السلام آورده است.
چهل داستان وچهل حدیث ازامام زمان(ج)-عبدالله صالحی
تشخیص حرام و حلال برای کودکی خردسال
احمد بن اسحاق یکی از اصحاب و کسانی بود که وجوهات شیعیان را جمع آوری می کرد و خدمت امام حسن عسکری علیه السلام تقدیم می نمود، او حکایت نماید:
روزی به قصد تحویل مقدار قابل توجّهی وجوهات شرعیّه به همراه تعدادی سؤ ال در مسائل مختلف، به محضر مبارک امام حسن عسکری علیه السلام عازم سامراء شدم.
و چون وارد شهر سامراء گشتم، به سمت منزل آن حضرت حرکت نمودم، هنگامی که به منزل رسیدم، اذن دخول طلبیده و وارد شدم، چشمم به کودکی خردسال افتاد که بر زانوهای حضرت نشسته و بسیار خوش سیما و نورانی بود.
همین که کیسه های پول و جواهرات را خدمت حضرت نهادم، امام علیه السلام نگاهی به کودک نمود و فرمود: ای پسرم! این اموال از شیعیان و دوستان تو می باشد، آن ها را باز کن و تحویل بگیر.
ناگهان کودک اظهار داشت: ای پدر! و ای سرورم! آیا جایز است که دست به سوی اموالی دراز کنم که آغشته به حرام است؟!
سپس امام حسن عسکری علیه السلام خطاب به احمد بن اسحاق کرد و فرمود: آنچه در کیسه ها می باشد، بیرون بیاور تا فرزندم حلال و حرام آن ها را از یکدیگر جدا نماید.
چون یکی از کیسه ها را خدمت حضرت نهادم، کودک فرمود: این مال فلان شخص است که در فلان محلّه شهر قم سکونت دارد و مقدار آن 72 دینار است که بابت فروش باغ ارثیه پدرش و نیز فروش هفت عدد پیراهن و کرایه مغازه هایش می باشد.
امام حسن عسکری علیه السلام فرمود: عزیزم! صحیح گفتی، اکنون بگو کدام حرام است؟
کودک اظهار داشت: در این کیسه یک دینار مشکوک، از اهالی شهر ری مربوط به فلان تاریخ می باشد که مغشوش می باشد.
بعد از آن اشاره به یکی دیگر از کیسه ها نمود و فرمود: و امّا صاحب این کیسه فلانی است که در فلان شهر مقدار یک مَن و یک چارک نخ، جهت بافتن پارچه به فلان بافنده معروف داد و چون مدّتی طولانی سپری شد، نخ ها را دزد به سرقت برد.
و صاحب نخ ها نسّاج را تکذیب و جریمه کرده و به جای آن، یک مَن و نیم غرامت گرفت.
پس یک دینار با تکّه ای پارچه در این کیسه از چنین راهی به دست آمده است که حرام می باشد.
سپس کودک به سوّمین کیسه اشاره نمود و اظهار داشت: آنچه درون آن است، مال فلان شخص است که در فلان محلّه قم زندگی می کند و مقدار هفتاد دینار می باشد که نباید دست زده شود.
امام حسن عسگری علیه السلام سؤال نمود: چرا؟
فرزند جواب داد: چون این ها بابت فروش گندم هائی است که مالک با کشاورز اختلاف داشتند و مالک سهم کشاورز را کمتر از حقّش داد.
پدر فرمود: بلی، صحیح است.
پس از آن کودک فرمود: ای احمد بن اسحاق! این اموال را به صاحبانش برگردان، ما نیازی به آن ها نداریم.
و اکنون کیسه آن پیرزن را بیاور.
احمد گفت: من به طور کلّی آن کیسه را فراموش کرده بودم... [1] .
آری برای امام معصوم، چون از طرف خداوند متعال منصوب است، سنّ و سال، موقعیّت مطرح نیست؛ بلکه هر زمان هر چه اراده نماید حاصل خواهد شد و به همه امور آگاه می گردد.
پس مواظب اعمال و گفتار خود در تمام حالات باشیم که امام زمان، روحی له الفداء و سلام اللّه علیه غافل نخواهد بود.
*******
پاورقی :[1] احتجاج طبرسی: ج 2، ص 524 - 527، ینابیع المودّة: ج 3، ص 319، ح 5.
چهل داستان وچهل حدیث ازامام زمان(ج)-عبدالله صالحی
یا صاحب الزمان (عج)
من کیستم فقیر تو یا صاحب الزمان
دلداده حقیر تو یا صاحب الزمان
در راه وصل روی تو از پا فتاده ام
دست مرا بگیر تو یا صاحب الزمان
صید به خون تپیده دام محبتم
افتاده ام به تیر تو یا صاحب الزمان
حیف است پا به خاک گذاری از آنکه هست
عرش خدا سریر تو یا صاحب الزمان
تشبیه می کنند جمال تو را به مه
ای ماه مستنیر، تو یا صاحب الزمان
اندر کمند گیسوی پر پیچ و تاب عشق
من کیستم اسیر تو یا صاحب الزمان
پشت زمان ز یاد فراقت بود کمان
ما هم شدید پیر تو یا صاحب الزمان
با اشک دیده هاشمی دلشکسته گفت
من کیستم فقیر تو یا صاحب الزمان
دعای حضرت صاحب الزمان در حق دعا کننده برای تعجیل فرج
بی تردید دعا کردن برای آن بزرگوار، نصرت و یاری اوست، چون یکی از انواع نصرت، یاری کردن به زبان است، و دعا برای آن حضرت یکی از اقسام یاری کردن به زبان است. قرآن مجید می فرماید: و اذا حییتم بتحیه فحیوا باحسن منها او ردوها... [1] .
و هر گاه محبت و ستایش شدید، به بهتر یا نظیر آن جواب دهید... در تفسیر علی بن ابراهیم قمی ذیل آیه شریفه می گوید:
سلام و کارهای نیک دیگر. [2] .
پر واضح است که دعا از بهترین انواع نیکی است، پس اگر مومن برای مولای خود خالصانه دعا کند، مولایش نیز برای او دعا می کند، و دعای آن بزرگوار کلید همه خیرات و برکات و فلاح و رستگاری است. شاهد و موید این مدعا روایت ذیل است:
جمعی از اهالی اصفهان از جمله ابوالعباس احمد بن النصر و ابوجعفر محمد بن علویه نقل کردند که: شخصی به نام عبدالرحمن در اصفهان ساکن بود که شیعه بود. از او پرسیدند: چرا به امامت حضرت امام علی النقی علیه السلام معتقد شدی؟ گفت: چیزی دیدم که سبب اعتقاد محکم من شد. من مردی فقیر بودم و زبان و جرات داشتم. در یکی از سالها اهل اصفهان مرا از شهر بیرون کردند، من با جمعی دیگر برای شکایت به دربار متوکل رفتیم. در حالی که در دربار او بودیم، دستوری از او صادر شد که علی بن محمد بن الرضا علیه السلام را حاضر کنند. به یکی از حاضران گفتم: این مرد کیست که دستور احضارش داده شده؟. گفت: او مردی علوی است که رافضیان معتقد به امامتش هستند. سپس گفت: چنین می دانم که متوکل او را برای کشتن حاضر می کند. گفتم: از اینجا نمی روم تا این مرد را ببینم که چگونه شخصی است. [3] .
گوید: پس آن حضرت سوار بر اسب آمد و مردم از سمت راست و چپ راه، در صف ایستاده بودند و به او نگاه می کردند. هنگامی که او را دیدم، محبتش در دلم جا گرفت، شروع کردم در دل برای او دعا کردن که خداوند شر متوکل را از او دفع نماید. او در بین مردم پیش می آمد و به کاکل اسبش نگاه می کرد، نه به چپ نظر می کرد و نه به راست، و من در دل دعایم را تکرار می کردم. هنگامی که به کنارم رسید، صورتش را به سویم گردانید، سپس فرمود: خداوند دعایت را مستجاب کند و عمرت را طولانی نماید و مال و فرزندن را زیاد سازد. از هیبت و عظمت او به خود لرزیدم و در میان رفقایم رفتم. دوستانم پرسیدند چه شد؟ گفتم خیر است. و به هیچ کس نگفتم. پس از این ماجرا به اصفهان برگشتم و خداوند به برکت دعای او راههایی از مال دنیا بر من گشود، به طوری که امروز من تنها هزار هزار درهم ثروت در خانه دارم غیر از اموالی که خارج از خانه دارم، و صاحب ده فرزند شدم و اکنون هفتاد و چند سال از عمرم می گذرد. من به امامت آن بزرگوار قائلم که آنچه در دلم بود، دانست و خداوند دعایش را درباره ام مستجاب کرد.
ای دوستان امام زمان علیه السلام، خوب در این روایت بنگرید که چگونه یک انسانی که اهل ایمان نبود، به خاطر یک دعا برای حضرت هادی علیه السلام و دعای آن امام همام در حقش، صاحب ثروت و عزت و ایمان و تقوا گردید. پس اگر ما که از شیعیان و دوستان حضرت صاحب الزمان علیه السلام هستیم برای آن بزرگوار دعا کنیم و متقابلا حضرت ما را دعا بفرمایند، چه برکات عجیبی در زندگی ما پیدا خواهد شد.
مرحوم آیه الله موسوی اصفهانی در کتاب مکیال المکارم (ج 1، ص 386) نقل می کند که: یکی از برادران صالحم برایم نقل کرد که آن حضرت را در عالم رویا مشاهده کرده و آن بزرگوار به او فرموده اند: من برای هر مومنی که پس از ذکر مصائب سیدالشهداء در مجالس عزاداری دعا می کند، دعا می کنم.
******
پاورقی:[1] نساء / 86.
[2] تفسیر القمی، ج 1، ص 145.
[3] خرائج، باب هادی عشر: در معجزات حضرت هادی علیه السلام.
خلاصه آثار و فواید دعا برای فرج حضرت ولیعصر(عج)
صاحب مکیال المکارم خلاصه آثار و فواید و ویژگی هایی را که بر دعا کردن برای تعجیل فرج مترتب است، بیان می کند و ما هم به جهت اینکه کتاب مکیال المکارم که به امر مطاع ولی عصر علیه السلام نوشته شده کتابی مبارک و پر خیر است، مطالب آن را ذیلا نقل می کنیم: دعا کننده برای فرج حضرت مشمول برکات زیر می گردد:
1 - اطاعت از امر مولا یش کرده است، که فرموده اند: و بسیار دعا کنید برای تعجیل فرج که فرج شما در آن است.
2 - این دعا سبب زیاد شدن نعمتها می گردد.
3 - و اظهار محبت قلبی است.
4 - و نشانه انتظار است.
5- و زنده کردن امر ائمه اطهار علیهم السلام است.
6 - و مایه ناراحتی شیطان لعین است.
7 - و اداء قسمتی از حقوق آن حضرت است (که اداء حق هر صاحب حقی واجب ترین امور است).
9 - و تعظیم خداوند و دین خداوند است.
10 - حضرت صاحب الزمان علیه السلام در حق دعا کننده دعا می کند.
11 - شفاعت آن حضرت در قیامت شامل حال او می شود.
12 - و شفاعت پیامبر ان شاء الله شامل حال او می شود.
13 - و این دعا امتثال امر الهی و طلب فضل و عنایت اوست.
14 - و مایه استجابت دعا می شود.
15 - و اداء اجر رسا لت است.
16 - و مایه دفع بلا ست.
17 - و سبب وسعت روزی است ان شاء الله.
18 - و باعث آمرزش گناهان می شود.
19 - و دعا کننده مشرف به دیدار آن حضرت در بیداری یا خواب می شود.
20 - و در زمان ظهور آن حضرت به دنیا رجعت می کند.
21 - و از برادران پیامبر صلی الله علیه و آله خواهد بود.
22 - و فرج مولای ما حضرت صاحب ا لزمان علیه السلام زودتر واقع خواهد شد.
23 - و سبب پیروی از پیغمبر و امامان - صلوات الله علیهم اجمعین - می شود.
24 - و وفای به عهد و پیمان الهی است.
25 - و آثار نیکی به والدین برای دعا کننده فرج حاصل می گردد.
26- و فضیلت رعایت و اداء امانت برایش حاصل می شود.
27 - و سبب زیاد شدن اشراف نور امام علیه السلام در دل او می گردد.
28 - و دعا برای فرج موجب طولانی شدن عمرش خواهد شد ان شاء الله.
29 - و موفق به تعاون در کارهای نیک و تقوا می شود.
30 - و به نصرت و یاری خداوند و پیروزی بر دشمنان به کمک خداوند توفیق می یابد.
31 - و هدایت می شود به نور قرآن مجید.
32 - و نزد اصحاب اعراف معروف می گردد.
33 - و به ثواب طلب علم نائل می شود ان شاء الله.
34 - و از عقوبتهای اخروی ان شاء الله در امان می ماند.
35 - و در هنگام مرگ به او مژده می رسد و با او به نرمی رفتار می شود.
36 - و این دعای برای فرج، اجابت دعوت خدا و رسول صلی الله علیه و آله است.
37 - و با امیرالمومنین علیه السلام محشور و در درجه آن حضرت خواهد بود.
38 - و محبوب ترین افراد نزد خداوند می گردد.
39 - و عزیزتری و گرامی ترین افراد نزد پیامبر صلی الله علیه و آله می شود.
40 - و ان شاء الله از اهل بهشت خواهد بود.
41 - و دعای پیامبر صلی الله علیه و آله شامل حالش می گردد.
42 - و کردارهای بد او به کردارهای خوب تبدیل می شود.
43 - و خداوند در عبادت او را تایید فرماید.
44- و ان شاء الله با این دعا عقوبت از اهل زمین دور می شود.
45 - و ثواب کمک به مظلوم را دارد.
46 - و ثواب احترام به بزرگتر و تواضع نسبت به او را دارد.
47 - و پاداش خونخواهی حضرت سیدالشهداء علیه السلام را دارد.
48 - و شایستگی دریافت احادیث ائمه اطهار علیهم السلام را می یابد.
49 - و نور او برای دیگران نیز [در روز قیامت] درخشان می گردد.
50 - و هفتاد هزار نفر از گنهکاران را شفاعت می کند.
51 - و دعای امیرالمومنین علیه السلام روز قیامت شاملش می شود.
52 - و بی حساب داخل بهشت می شود.
53 - و از تشنگی قیامت در امان می ماند.
54 - و در بهشت جاودان خواهد بود.
55 - و مایه خراش روی ابلیس و مجروح شدن دل اوست.
56 - و روز قیامت هدیه های ویژه ای دریافت می دارد.
57 - و خداوند عز و جل از خدمتکاران بهشت نصیبش می فرماید.
58 - و در سایه گسترده خداوند قرار می گیرد و رحمت بر او نازل می شود مادامی که مشغول آن دعا باشد.
59 - و پاداش نصیحت مومن را دارد.
60 - و مجلسی که در آن برای حضرت قائم - عجل الله تعالی فرجه - دعا شود، محل حضور فرشتگان گردد.
61 - و دعا کننده مورد مباهات خداوند قرار می گیرد.
62- و فرشتگان برای او طلب آمرزش می کنند.
63 - و از نیکان مردم محسوب می گردد.
64 - و این دعا اطاعت از اولیای امر است که خداوند اطاعتشان را واجب کرده است.
65 - و مایه خرسندی خدای عز و جل می شود.
66 - و مایه خشنودی پیامبر می گردد.
67 - و این دعا خوشایندترین اعمال نزد خداوند است.
68 - و دعاگوی فرج حضرتش از کسانی خواهد بود که خداوند در بهشت به او حکومت دهد ان شاء الله تعالی.
69 - و حساب او آسان می گردد.
70 - و این دعا برای او در عالم برزخ انیس و مونس مهربانی خواهد بود.
71 - و بهترین اعمال است.
72 - و باعث دوری غمها می شود.
73 - و دعای هنگام غیبت بهتر از دعای هنگام ظهور است.
74 - و فرشتگان درباره دعا کننده دعا می کنند.
75 - و دعای حضرت سیدالساجدین علیه السلام - که نکات و فواید متعددی دارد - شامل حالش می شود.
76 - و این دعا تمسک به ثقلین (کتاب و عترت) است.
77 - و چنگ زدن به ریسمان الهی است.
78 - و سبب کامل شدن ایمان است.
79 - و مانند ثواب همه بندگان به او می رسد.
80 - و این و این دعا برای فرج از تعظیم شعائر خداوند است.
81 - و گوینده این دعا ثواب کسی را دارد که با پیامبر صلی الله علیه و آله شهید شده باشد.
82- و ثواب کسی دارد که در زیر پرچم حضرت قائم شهید شده باشد.
83 - و ثواب احسان به حضرت صاحب الزمان علیه السلام را دارد.
84 - و دعا ثواب گرامی داشتن عالم را دارد.
85 - و پاداش گرامی داشتن شخص کریم را دارد.
86 - و دعا کننده در میان گروه ائمه اطهار علیهم السلام محشور می شود.
87 - و درجات او در بهشت بالا می رود.
88 - و از بدی حساب در روز قیامت در امان می ماند.
89 - و در روز قیامت به بالاترین درجات شهدا نائل می گردد.
90 - و به شفاعت حضرت زهرا سلام الله علیها رستگار می گردد.
جای تاسف است که بسیاری از موالیان آن حضرت از دعا برای فرج آن بزرگوار غافل مانده و از این فیوضات زیادی که بر دعای آن حضرت مترتب است محرومند. امید است ان شاء الله این مختصر مطالبی که درباره فواید دعا برای فرج آن بزرگوار نوشتم، سبب تذکر و تنبه دوستان حضرتش گردد و همگی در صدر حوایج مشروعه، برای فرج آن امام انس و جان دعا کنند. تا چه قبول افتد و که در نظر آید.
حضرت مهدی در ضمانت و حمایت خداست
قال ابو محمد الحسن العسکری (ع): لما وهب لی ربی مهدی هذه الامه ارسل ملکین. فحملاه الی سرادق العرش حتی وقفا بین یدی الله عز و جل فقال له مرحبا بک عبدی لنصره دینی و اظهار امری و مهدی عبادی آلیت انی بک آخذوا و بک اعطی و بک اغفر و بک اعذب اردداه ایها الملکان رداه، رداه علی ابیه ردا رفیقا و ابلغاه فانه فی ضمانی و کنفی و بعینی الی ان احق به الحق و ازهق به الباطل و یکون الدین لی واصبا. [1] .
حضرت عسکری علیه السلام فرمود: هنگامی که خداوند مهدی این امت را به من بخشید، دو ملک را فرستاد. پس او را به سراپرده های عرش بردند تا اینکه او را در محضر خدای عز و جل قرار دادند. پس خداوند به او فرمود: آفرین به تو بنده ام برای یاری دینم و اظهار امرم و هدایت بندگانم. سوگند می خورم که به سبب تو بگیرم و به خاطر تو عطا کنم و به جهت تو ببخشم و به خاطر تو عذاب کنم (ملاک من در عطا و عذاب و رحمت، تو هستی). برگردانید او را ای دو ملک. برگردانید او را به سوی پدرش با مهربانی، پس بدرستی که او در ضمانت و حمایت من است و چشم من به اوست تا اینکه حق را به وسیله او محقق کنم و باطل را به دست او نابود سازم و دین برای من پا بر جا شود.
******
پاورقی
[1] بحارالانوار، ج 51، ص 18.
شمس عالمیان
دلم ز دوری رویت قرار و تاب ندارد
میان ما و رخت جز گنه حجاب ندارد
به اشک دیده نوشتم هزار نامه برایت
مگر که نامه بیچارگان جواب ندارد
نسیم صبح سلامم به دلبرم برسان
بگو جواب سلامم مگر ثواب ندارد
به آسمان جمالت ستاره نازیباست
که تاب دیدن روی تو آفتاب ندارد
نشسته دیده نازت میان صف زده مژگان
شکوه صف زده مژگان تو شهاب ندارد
تو شمس عالمیانی ز روی پرده بیفکن
که آفتاب به رخسار خود نقاب ندارد
هر آن کسی که به دل عشق روی ماه تو دارد
به شام اول قبرش یقین عذاب ندارد
چو سر ز خاک بر آرد به عرصه گاه قیامت
به زیر سایه لطف دگر عقاب ندارد
محاسبات الهی اگر چه سخت و دقیق است
محب یوسف زهرا غم حساب ندارد
اگر چه آتش دوزخ هزار شعله فروزد
یقین اثر به دل و سینه کباب ندارد
به ناله دل سوزان هاشمی نظری کن
اگر چه تاب نگاهت دل خراب ندارد