سفارش تبلیغ
صبا ویژن
گنجی سودمندتر از دانش، نیست . [امام علی علیه السلام]
قطره ای ازدریا
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» رأفت بیکران حضرت مهدی(عج)

رأفت بیکران حضرت مهدی(عج)

شاید این سخن را بسیاری شنیده و از ترس بر جان خود لرزیده‏اند که دوازدهمین امام معصوم علیه السلام - آن زمان که ظهور می‏کند - بیشتر مردم دنیا را می‏کشد و جویِ خون به راه می‏اندازد ؛ از کشته‏ها پشته می‏سازد، نَفَس‏ها را در سینه‏ها قطع می‏کند و قیام او برای عذاب و عقوبت مردم است و...!

این تصویر حجابی بر حجاب‏های او می‏افزاید و سدّی افزون بر آن‏چه هست در برابر دید مردمان می‏کشد تا هرگز نور جمالش را نبینند و به فیض ظهورش نرسند و او بیش از پیش در غربت خود بماند و از فِراق دوستان بنالد!

آن‏چه بیش از همه قلب محبّانش را می‏آزارد آن است که این سخنان از کسانی به گوش می‏رسد که دعوی محبّت و ارادت به او دارند ؛ در حالی که غافل‏اند از این که آن وجود مقدّس امام عصر علیه السلام رحمت پهناور است. [1] .

امام باقر علیه السلام از پدران گرامیش از حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در وصف مهدی آل محمّد علیه السلام چنین نقل فرموده است :

«أوسَعُکُمْ کَهْفَاً، وأکثَرُکُم عِلْماً، وأوْسَعُکُمْ رحماً». [2] .

(حضرت مهدی علیه السلام) از همه شما بیشتر، مردمان را پناه می‏دهد و از همه شما علمش افزونتر است، و رحمت و لطفش از همه فراگیرتر.

این کلام - که به نقل شیخ حرّ عامِلی رحمه الله چهار معصوم آن را نقل فرموده‏اند - گوهری از خزائن معرفت آن ولیّ اللَّه الاعظم است که در نهایت ظرافت، عمق رأفت او را بیان می‏کند و وسعت رحمت او را بر عموم یادآور می‏شود. از آن‏جا که مولی الموحّدین حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام رأفت او را به «کهف» تشبیه می‏فرماید، می‏توان این نکته را دریافت که چگونه لطف عامّش نه تنها شیعیان و محبّان، که عموم مردمان را فرا گرفته است ؛ همچون کهفی که ملجأ هر پناه‏جویی است و آغوش امن و امان بر بی‏پناهان گشوده است و هرکه به او روی آورد ایمن خواهد بود.

حدیث مفصّل و جالبی از حضرت رضا علیه السلام نقل شده است. [3] در این کلام نورانی امام رضا علیه السلام، باید به نیکی تدبّر نمود و آن جام لبریز از زلالِ وحی را با آرامی نوشید که کلام امام را فهمی از امام باید.

اکنون باید در محضر انوار رضوی زانوی ادب زد و نظاره کرد که چه زیبا، آن حضرت از رأفت امام پرده برمی‏گیرد و آن برتر از معنا را به پیمانه الفاظ می‏ریزد و جان‏ها را به تماشا می‏نشاند. نخست او را به صاحب اُنسی رفیق مانند، تشبیه می‏کند که در اُنسش آرامش جان است و در رفاقتش محبّت بیکران. دیگرباره این مقام را با تعبیری عمیق‏تر به تصویر می‏کشد و رأفتش را به پدری دلسوز تشبیه می‏کند که از هیچ هدایت و ارشادی دریغ نمی‏ورزد ؛ چه عطوفت و لطف پدر از محبّت و انس رفاقت برتر است. لطف امام، امّا، فوق این‏هاست. مهر امام مهر برادری است که همراه انسان و همزاد با او به دنیا آمده است یا این که یکی بوده‏اند ؛ مثل دانه خرما و سپس دو نیم گشته‏اند ؛ گویی انسان را جزئی از خود می‏داند و اینسان به او مهر می‏ورزد ؛ محبّانش را جدا از خود نمی‏بیند و رعیّتش را از اجزای خود می‏انگارد.(4)

*******

[1] وَالرَّحْمَةُ الواسِعَة.... مفاتیح الجنان، زیارت آل یس.

[2] إثبات الهداة، ج7، ص75

[3] الکافی، کتاب الحجّة، بابٌ نادرٌ جامعٌ فی فضل الإمام وصفاته.

4-آفتاب درنگاه خورشید-مرتضی طاهری



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( پنج شنبه 93/6/13 :: ساعت 6:13 عصر )
»» هجران غیبت

هجران غیبت

روزگار غیبت، دوران ظلمت و محرومیّت است برای تمام آن‏هایی که امام‏علیه السلام از آنان غائب است یا به سخن دیگر، اینان از او مهجورند.

اگر نیکو بنگریم و بیندیشیم و در برکات و آثار وجودی امام علیه السلام تأمّل نمائیم، خواهیم دریافت که دوران غیبت چه دوران رنج‏بار و طاقت‏فرسایی است! خود امام عصر علیه السلام در دعای شریف افتتاح زبان شِکوِه به محضر خداوند می‏گشاید و از نکبت‏ها وسیه‏روزی‏ها و تیره‏بختی‏های مردمان آن عصر، شکایت می‏کند.

با مراجعه به روایات بس فراوان در باب غیبت امام زمان علیه السلام و تدبّر در آن‏ها، این نکته حاصل می‏گردد که ائمّه ما علیهم السلام، نگران مصائب عصر غیبت و ابتلائات دوستان و شیعیانشان بوده‏اند. به عنوان نمونه، حضرت رضا علیه السلام در بیان شیوایی، از حیرت و سرگردانی مؤمنان در آن عصر چنین یاد می‏فرمایند :

«وکَمْ مِنْ مُؤْمِنٍ مُتَأسّفٍ حَیْرانَ حَزینٍ عِنْدَ فِقْدانِ الْماءِ المَعین!» [1] .

چه بسیار مؤمن دل سوخته‏ای که در فقدان آب گوارا در حیرت و حزن به سر می‏برد!

آن حضرت محرومیت زمان مستوری را چنین به تصویر می‏کشد که - مؤمنان چون تشنگانی که از جرعه‏ای آب گوارا منع می‏شوند - در وادی حرمان به سر خواهند برد ؛ آن آبی که برای همگان است و ضروری‏ترین مادّه حیات... و به راستی، امام زمان علیه السلام چنین است و دوران غیبت چنان.

کوتاه سخن آن که غیبت امام عصر علیه السلام دوری از تجلّی تمام خوبی‏هاست و در پرده بودن تمام روشنایی‏ها.

آری، شب سرد غیبت، هنگامه به چاه افتادن‏هاست ؛

گاه لرزیدن‏ها و ترسیدن‏هاست ؛

بحبوحه گریستن‏ها و نالیدن‏هاست.

عصر غیبت، عصر محرومیّت از چشمه گوارای ولایت است و دوران پرده‏نشینی یار و محجوبیِ جمال و کمال او. روزگار غیبت امام علیه السلام، هنگامه دوری از چشمه‏سار معرفت و زُلال هدایت حضرت اوست.

همان‏گونه که خود در پس پرده غیبت نشسته است و مردمان، از دیدار او محروم‏اند، صفات حُسنش نیز محجوب است ؛ آن چه از تشعشع خُلق و خُوی او دیده می‏شود از پس ابر سیاهی است که بر چهره آفتاب افتاده و تابشی است از میان روزنه‏های پرده هجران و چه زیباست آن لحظه که این پرده برافتد و « أشْرَقَتِ الأرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا » [2] معنی شود!(3)

******

پاورقی1-عیون اخبارالرضا،ج2،ص6

2-زمر69

3-آفتاب درنگاه خورشید-مرتضی طاهری



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( جمعه 93/6/7 :: ساعت 1:48 عصر )
»» پر افتخارترین پیوند

آزاده‏ ای از تبار وارستگان (قسمت دوم)

پر افتخارترین پیوند

شب فرا رسید و آن روز دهشتناک سپری شد. من همان شب در خواب دیدم که حضرت مسیح علیه‏السلام به همراه وصی خود «شمعون» و گروهی از حواریون وارد کاخ جدم قیصر روم شدند و منبری پرفراز و شکوهمند در همان نقطه‏ای که جدم تخت خود را قرار داده بود برپا ساختند. درست همین لحظات بود که حضرت محمد صلی الله علیه و اله و سلم با گروهی از جوانان و فرزندان خویش وارد شدند. مسیح علیه‏السلام به استقبال آن حضرت شتافت. و او را در آغوش کشید.

پیامبر اسلام به او فرمود: «من آمده‏ام تا ملیکه، دختر شمعون را برای پسرم خواستگاری کنم.» و در همانحال دیدم که آن حضرت با دست خویش به امام حسن عسکری، اشاره فرمود.

مسیح نگاهی به شمعون کرد و گفت: «افتخار بزرگی به سویت آمده است، با خاندان پیامبر پیوند کن و دخترت را به فرزند او بده.»

و شمعون هم گفت: «پذیرفتم.»

پیامبر اسلام بر فراز منبر رفت و مرا به ازدواج پسر خود در آورد و بر این ازدواج مسیح علیه‏السلام و حواریون و فرزندان محمد صلی الله علیه و اله و سلم گواه بودند.

چه کنم؟

از خواب خوش آن شب جاودانه بیدار شدم اما ترسیدم خواب خمود را بر پدر و جدم بازگویم.

از آن پس قلبم از محبت عسکری علیه‏السلام مالامال شد به گونه‏ای که از آب وغذا دست شستم و به همین جهت بسیار ضعیف و ناتوان شدم و به بیماری سختی دچار گشتم.

جدم، بهترین پزشکان کشور را یکی پس از دیگری برای نجات من فراخواند، اما بیهوده بود و آنان کاری از پیش نبردند و هنگامی که جدم از نجات من نومید شد به من گفت: «نور دیده‏ام! دخترم! برای نجات و شفای بیماریت چه کنم؟ آیا چیزی به نظرت نمی‏رسد؟»

من گفتم: «نه! من درهای نجات را به سوی خود مسدود می‏نگرم، شما اگر ممکن است دستور دهید اسیران مسلمان را از زندانها و شکنجه‏گاه‏ها آزاد و کند و زنجیر از دست و پای آنان بردارند و بر آنان مهر ورزند و آزادشان سازند، امید که در برابر این مهر به اسیران و غریبان، حضرت مسیح علیه‏السلام و مادرش «مریم» مرا شفا بخشند.»

جدم به خواسته من جامه عمل پوشاند و برای شفای من، همه اسیران مسلمان را آزاد ساخت ومن نیز خویشتن را اندکی سالم و بانشاط نشان دادم و کمی غذا خوردم و جدم شادمان گردید و بر محبت اسیران و احترام به آنان تأکید کرد.

آن رؤیای پرشکوه:

چهار شب از آن رؤیای شکوهبار گذشته بود که خواب دیگری دیدم.

گویی دخت گرانمایه پیامبر، سالار بانوان گیتی به همراه مریم و هزار نفر از دوشیزگان بهشتی، به دیدار من آمدند.

مریم پاک، رو به من کرد و گفت: «این، سالار بانوان جهان، فاطمه علیه‏السلام دخت گرانمایه پیامبر و مادر همسر آینده تو است.»

من دامان آن بانوی بزرگ را سخت گرفتم و گریه‏کنان از اینکه حضرت عسکری از دیدار من سرباز می‏زند و به خوابم نمی‏آید به مادرش شکایت بردم.

فاطمه علیه‏السلام فرمود: «ملیکه! پسرم به دیدار تو نخواهد آمد چرا که تو مشرک هستی این خواهرم «مریم» است که از دین شما بیزاری می‏جوید، اگر براستی دوست داری

خشنودی خدا و مسیح علیه‏السلام ومریم را بدست آوری و به دیدار حسن من، مفتخر گردی بگو: «اشهد ان لا اله الا الله و أن أبی‏محمد رسول الله.»

اینک در انتظار دیدار پسرم باش

من به دعوت، دخت گرانقدر پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم اسلام آوردم و به یکتایی خدا و رسالت محمد صلی الله علیه و اله و سلم گواهی دادم. بانوی بانوان مرا در آغوش کشید و خوش آمد گفت و فرمود: «اینک در انتظار دیدار پسرم باش!...»

از خواب برخاستم، اما شور و شوق دیدار ابومحمد، حضرت عسکری، کران تا کران وجودم را فرا گرفته بود. در انتظار دیدارش قرار و آرام نداشتم که شب فرا رسید و او به خواب من آمد. هنگامی که او را دیدم به او گفتم: «سرورم! محبوب قلبم! پس از اینکه، قلب مرا لبریز از مهر وعشق پاک خود کردی، به من بی‏مهری نمودی؟»

فرمود: «تنها دلیل تأخیر دیدارت، شرک تو بود و اینک که به راه توحید و توحید گرایی گام سپرده‏ای، همواره به دیدارت خواهم آمد. تا خداوند ما را یک جا گرد آورد.» و آن گرانمایه از آن روز تاکنون مرا ترک نکرده و هر شب به خواب من آمده است.»

تدبیر برای وصال

«بشر» فرستاده‏ی امام هادی علیه‏السلام می‏گوید: من که از سرگذشت عجیب او غرق در حیرت شده بودم، از او پرسیدم: «با این شرایط شما چگونه به اسارت رفتی و در صف اسیران قرار گرفتی؟»

گفت: «حضرت عسکری، شبی در عالم رؤیا به من خبر داد که بزودی جدت، سپاهی گران برای نبرد با مسلمانان گسیل خواهد داشت، شما نیز با گروهی از دوشیزگان در لباس خدمتگزار و بطور ناشناس همراه آنان بیا...»

من طبق رهنمود «ابومحمد» چنین کردم و طلایه داران سپاه مسلمین ما را به اسارت گرفتند و تا الان که خود سرگذشت خویش را به تو بازگفتم، هیچ کس نمی‏داند که من دختر پادشاه «روم» هستم.»

پرسیدم: «شگفتا! شما که دختر پادشاه روم هستی چگونه به زبان عربی سخن می‏گویی؟»

پاسخ داد: «این بخاطر شدت محبت جدم به من بود که مرا با همه وجود و امکانات به آموزش، دانش و بینش تشویق کرد و بانوی مترجم و زبانشناسی را همواره در خدمت من قرار داد تا با کوشش و تلاش بسیار، زبان عربی را بطور شایسته و بایسته به من آموخت.

«بشر» فرستاده امام هادی علیه‏السلام می‏افزاید: «هنگامی که او را به سامرا و به محضر حضرت هادی علیه‏السلام آوردم امام علیه‏السلام ضمن خوش آمد و احترام به او پرسید: «پیروزی اسلام و مسلمانان و شکست رومیان را چگونه دیده است؟ و در مورد شکوه و عظمت خاندان وحی و رسالت چه فکر می‏کند؟»

نرجس گفت: «شما که از من، بر این واقعیتها داناترید، من چه گویم؟»

حضرت به او فرمود: «من در این اندیشه‏ام که مقدم شما را گرامی دارم. اینک، کدامین یک از این دو راه را برای گرامیداشت خود می‏پسندی: دریافت سرمایه کلانی از طلا و نقره همچون ده هزار درهم یا بشارت و نوید به افتخار ابدی و همیشگی، کدامیک؟»

پاسخ داد: «سرورم! دومی را، مژده به شرافت و نیکبختی جاودانه را.»

امام هادی علیه‏السلام فرمود:«پس تو را مژده باد به فرزند گرانمایه‏ای که حکومت عدل و داد را در جهان، پی خواهد افکند و بر شرق و غرب گیتی حکومت خواهد نمود و زمین را لبریز از عدالت و دادگری خواهد ساخت همانگونه که از ظلم وبیداد لبریز باشد.»

پاسخ داد: «سرورم چه کسی و چگونه؟»

فرمود: «از همان شخصیت والایی که پیامبر در آن شب جاودانه تو را از مسیح وشمعون برای او خواستگاری کرد و در حضور مسیح و جانشین او، تو را به عقد او در آورد. اینک آیا او را می‏شناسی؟»

پاسخ داد: «آری! از همان شب جاودانه‏ای که به دست مادر گرانقدرش فاطمه علیه‏السلام اسلام آوردم، تاکنون شبی بدون عشق و ارادت معنوی به وجود مقدس او سحر نکردم وهر شب نیز خواب او را دیده‏ام.»

امام هادی علیه‏السلام به یکی از خدمتگزاران فرمود: «کافور! خواهر گرانقدرم «حکیمه» را فراخوان.»

هنگامی که آن بانوی بزرگ وارد شد امام هادی علیه‏السلام خطاب به او فرمود: «حکیمه! این همان دوشیزه است....»

و حکیمه او را در آغوش کشید و مورد تکریم مهر قرار داد و شادمانی خویش را از دیدار او اعلان کرد.

حضرت هادی علیه‏السلام به خواهر گرانقدرش فرمود: «دختر پیامر! اینک او را نزد خویش ببر و مقررات و قوانین دین را آنگونه که می‏باید به او بیاموز که او همسر گرانقدر پسرم حسن و مادر پرافتخار «قائم» خواهد بود.» [1] .

*******

پاورقی 1-اامام مهدی ازولادت تاظهور-سیدمهدی قزوینی(ا ین بود آنچه مرحوم صدوق در «اکمال‏الدین ص423» و شیخ طوسی در «کتاب الغیبة ص214»با اندک تفاوت در برخی واژه ها آودره‏اند که ما در حد توان، بهترینها را برگزیدیم.)



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( دوشنبه 93/6/3 :: ساعت 12:4 عصر )
»» حضرت ولی عصر(عج) از فوت دانشمندان ناراحت می‏شود

حضرت ولی عصر(عج) از فوت دانشمندان ناراحت می‏شود

قاضی نورالله شوشتری در مجالس المومنین جملاتی نوشته بدین مضمون که این شعرها را به خط حضرت ولی عصر بر روی قبر شیخ مفید دیدند.

لا صوت الناعی بفقدک انه 

یوم علی آل الرسول عظیم‏

ان کنت قد غیبت فی جدث الثری 

فالعدل و التوحید فیک مقیم‏

و القائم المهدی یفرح کلما 

تلیت علیک من الدروس علوم [1] .

جریان دیگری‏

میرزا محمد تنکابنی در قصص العلماء از فاضل لاهیجی و او از سید محمد صاحب ریاض نقل می‏کند که به خط علامه در حاشیه یکی از کتابهایش دیدم که نوشته شبی برای زیارت قبر مولانا ابا عبدالله الحسین خارج شدم سوار بر الاغ بودم و به دستم شلاقی برای راندن الاغ بود در بین راه مردی به شکل اعراب همراه با من شد، شروع به صحبت و سوال کردم فهمیدم این شخص دانشمند کم نظیری است مسائل مشکلی برایم پیش آمده بود از او سوال کردم او را حلال مشکل و جواب دهنده از هر مسئله غامضی یافتم تمام مسائل که اشکال داشتم جواب داد.

تا رسیدیم به مسئله اینکه بر خلاف من، نظر داد من قبول نکردم و ادعا کردم این برخلاف اصل و قاعده است در صورتی می‏توانیم مخالفت اصل و قاعده را بنمائیم که دلیلی حکومت بر آن دو نماید. فرمود دلیل بر این مطلب حدیثی است که شیخ طوسی در تهذیب نقل نموده. من گفتم چنین حدیثی را در تهذیب ندیده‏ام و شیخ و دیگران ذکر نکرده‏اند.

فرمود به نسخه تهذیبی که داری مراجعه کن در صفحه فلان و خط فلان نوشته است علامه می‏گوید این سخنان را که شنیدم فهمیدم او از غیب خبر می‏دهد بسیار در شگفت شدم و حیران گشتم با خود گفتم شاید این شخص قطب دائره امکان و امام زمان است من سواره هستم و او پیاده از تشویش و اندیشه‏ای که داشتم شلاق از دستم افتاد.

به ایشان عرض کردم آیا در غیبت کبری ممکن است به حضور ولی عصر علیه السلام مشرف شویم در این هنگام شلاق را از روی زمین برداشت و در دست من گذاشت فرمود چرا ممکن نباشد با اینکه دست او در میان دست تو است علامه گفت خود را از الاغ به زیر انداختم و قدمهایش را بوسیدم تا از هوش رفتم همین که به هوش آمدم کسی را ندیدم بسیار ناراحت شده به خانه برگشتم.

*******

پاورثی1- جنه الماوی - ص263



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( یکشنبه 93/6/2 :: ساعت 1:12 عصر )
»» شعر میلاد حضرت ولیعصر(عج)

 

شعر میلاد حضرت ولیعصر(عج)

درجسم جهان ، باردگرروح دمیدند

   دلها همه  از جلوه  دلدار طپیدند

بر چهره شب ، پرده ای ازنور کشیدند

هنگام سحر ، نیمه شعبان معظم

 شور و طرب و، نور وسروراست به هرجا

 چون مهدی موعود ، نهد پای به دنیا

 پور حسن عسکری و ، نرگس والا

                        دردانه زهرا که به خوبان شده خاتم

 احمد رخ و، حیدرصفت و، فاطمه رفتار

 حُسن حسنین است درآن قامت ورخسار

 پیوسته شکوفان و بهار آن گل  بی خار

                        مقصود خدا ،زآب وگل وخلقت آدم

 غایب زنظرهاست ، ولی حاضردائم

 با علم خداداد ، بود شاهد  و عالم

 همنام  پیمبر ، لقبش حجت و قائم

                       ازقامت او ، پایه خلقت شده محکم

 آلودگی ما  سبب غیبت  دلدار

 جز پرده عصیان نَبُوَد مانع دیدار

 غایب نبود هیچگه از مردم بیدار

                      بسیار کسان را شده ، دیدار فراهم

 با دیده جان ، دلبردلخواه توان یافت

 چون ابرگناهان رَوَد، آن ماه توان یافت

 با پاکدلی در حرمش راه توان  یافت

                       لطفش همه جا ، بر همه کس ، بوده دمادم

 روزی که بشر می شود آزرده وخسته

 روزی که شود راه امید همه بسته

 دلها ز ستمهای جهانگیر شکسته

                      آن روز دگر ، روز ظهور است مسلّم

 تا جلوه کند یار، دل  آماده او کن

 پاکیزه دل آئینه آن روی نکو کن

 بااشک (حسان) چهره بیارای ووضوکن

                    شاید که بخدمت کند احضارتوراهم



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( پنج شنبه 93/3/22 :: ساعت 12:6 عصر )
»» تو جان جهانی فدایت شوم

 

تو جان جهانی فدایت شوم

تو بهتر ز جانی فدایت شوم

                       نه ماهی نه مهری به رویت قسم

                       به از این و آنی فدایت شوم

دلم را که چون سایه دنبال توست

کجا میکشانی فدایت شوم

                       چه کردم گناهم چه بوده چرا

                       ز چشمم نهانی فدایت شوم

قلم را شکستم دهان دوختم

تو فوق بیانی فدایت شوم

                       قد سرو و سرو قد تو کجا

                       تو سرو روانی فدایت شوم

چه کم گردد از تو مرا هم اگر

کنارت نشانی فدایت شوم

                      الا ای تمام جهان از تو پر

                      کجای جهانی فدایت شوم

خیال تو دل را صفا می دهد

ز بس مهربانی فدایت شوم

                    عجب نیست از شهد وصلت اگر

                    مرا هم چشانی فدایت شوم

از آن رو نهانی که می بینمت

به هر جا عیانی فدایت شوم

                    چه پیدا چه پنهان به هر جا روی

                     امام زمانی فدایت شوم

نه تها به «میثم» به خلق جهانی

تو کهف امانی فدایت شوم



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( پنج شنبه 93/3/22 :: ساعت 12:2 عصر )
»» هنوز جام بلایت به دست ساقی بود

بهارو باغ و گل و بستان و بلبل مست   

به دون فیض توهیچ است هیچ ،هرچه که هست 

خوش آن گروه که دیوانه واردرهمه عمر

شکسته اند به پای محبتت سر و دست

چو آفتاب زآغوش کبریا تابید

جبین هر که به سنگ بلای دوست شکست

درآن زمان که خدا خلق کرد عالم را

زمان هستی خودرابه تار زلف توبست

چه جای حیرت اگرمن زپادرافتادم

که زیرکوه غمت آسمان زپای نشست

هنوز جام بلایت به دست ساقی بود

که ما شدیم به یک جرعه خیالی مست

می محبت تودربهشت تاجوشید

فرشتگان الهی شدندباده پرست

هنوز صحبت پروانه حرف شمع نبود

که من به گردتومی سوختم به بزم الست

فتاد«میثم»بی دست وپابه دامن تو

چوقطره ای که به دریای بی کران پیوست

 

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( جمعه 92/9/22 :: ساعت 12:11 عصر )
»» تو جان جهانی فدایت شوم

تو جان جهانی فدایت شوم

تو بهتر ز جانی فدایت شوم

                       نه ماهی نه مهری به رویت قسم

                       به از این و آنی فدایت شوم

دلم را که چون سایه دنبال توست

کجا میکشانی فدایت شوم

                       چه کردم گناهم چه بوده چرا

                       ز چشمم نهانی فدایت شوم

قلم را شکستم دهان دوختم

تو فوق بیانی فدایت شوم

                       قد سرو و سرو قد تو کجا

                       تو سرو روانی فدایت شوم

چه کم گردد از تو مرا هم اگر

کنارت نشانی فدایت شوم

                      الا ای تمام جهان از تو پر

                      کجای جهانی فدایت شوم

خیال تو دل را صفا می دهد

ز بس مهربانی فدایت شوم

                    عجب نیست از شهد وصلت اگر

                    مرا هم چشانی فدایت شوم

از آن رو نهانی که می بینمت

به هر جا عیانی فدایت شوم

                    چه پیدا چه پنهان به هر جا روی

                     امام زمانی فدایت شوم

نه تها به «میثم» به خلق جهانی

تو کهف امانی فدایت شوم



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( جمعه 92/9/1 :: ساعت 6:1 عصر )
»» امام مهدی امتحان الهی

 

امام مهدی امتحان الهی(9)

الکلینی عن علی بن ابراهیم، عن محمد بن عیسی، عن یونس عن سلیمان بن صالح رفعه الی أبی جعفر الباقر علیه السلام قال: قال لی:

ان حدیثکم هذا لتشمئز منه القلوب قلوب الرجال، فانبذوا الیهم نبذا فمن أقر به فزیدوه، و من أنکره فذروه، انه لابد من أن تکون فتنة یسقط فیها کل بطانة و ولیجة حتی یسقط فیها من یشق الشعرة بشعرتین حتی لا یبقی الا نحن و شیعتنا.

راوی گوید: امام باقر علیه السلام به من فرمود:

گفتار شما (شیعیان) دلهای مردم (نااهل) را ناخوش آید، احادیثی را بر آنها عرضه کنید اگر پذیرا بودند زیادترش کنید و هر کس منکر بود رهایش کنید زیرا که یقینا فتنه ای به سراغ شما خواهد آمد که هر دوست و همراهی را از بین ببرد تا آنکه حتی اگر بر یک مو وارد شود آن را به دو مو تبدیل کند، در این فتنه جز ما و شیعیان (خالص) ما باقی نخواهند ماند. (1) .

   *******

پاورقی:1-  بحارالانوار 1105:52 ح 36. -امام مهدی علیه السلام جلوه جمال الهی



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( پنج شنبه 92/5/24 :: ساعت 10:9 صبح )
»» امام مهدی امتحان الهی

امام مهدی امتحان الهی (8)

علی بن أحمد، عن عبید الله بن موسی، عن محمد بن الحسین، عن صفوان بن یحیی قال: أبوالحسن الرضا علیه السلام:

و الله ما یکون ما تمدون أعینکم الیه حتی تمحصوا و تمیزوا، و حتی لا یبقی منکم الا الأندر فالأندر.

امام رضا علیه السلام:

به خدا قسم، آنچه چشمهایتان را به آن دوخته اید واقع نمی شود مگر بعد از آزمایش و جدائی شما از یکدیگر، و تا آنجا که جز تعداد بسیار کمی از شما شیعیان باقی نماند. (1) .

  *******

پاورقی:1-  بحارالانوار 114:52 ح 30. -امام مهدی علیه السلام جلوه جمال الهی



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( جمعه 92/4/28 :: ساعت 9:51 صبح )
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

حدیث روز
مثل شجره طیبه
در تفسیر مرج البحرین یلتقیان
فضایل حضرت زهرا(سلام الله علیها)
داستانهایى از زیارت عاشورا
مقامات مردان خدا
داستانهائى از علماء
فاطمه(س)بعدازرحلت پیامبر(ص)
مردى که بر قبر شیخ مى گریست
ای آخرین بهار
صلوات و درود فرشتگان
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 334
>> بازدید دیروز: 66
>> مجموع بازدیدها: 1515943
» درباره من

قطره ای ازدریا

» پیوندهای روزانه

داستانهای اصول کافی [193]
داستان وحکایت [174]
احکام بانوان [91]
احکام جوانان ونوجوانان ویژه دختران [104]
احکام جوانان ونوجوانان ویژه پسران [89]
احکام روابط زن ومرد [193]
[آرشیو(6)]

» فهرست موضوعی یادداشت ها
امام زمان(عج)[221] . حدیث روز[159] . امام علی(ع)[135] . محرم[110] . داستان دوستان[103] . امام حسین(ع)[102] . شعر[97] . رمضان[81] . امام رضا(ع)[68] . حضرت محمد(ص)[67] . امام حسن مجتبی(ع)[48] . امام صادق(ع)[43] . یَابْنَ آدَمَ![37] . پندهاى کوتاه از نهج‏البلاغه[34] . حضرت زهرا(س)[31] . بانگ رحیل[31] . دعاهاى قرآن[31] . دعا[28] . صلوات[21] . عکسهای دیدنی[21] . پیام امام زمان[21] . شیطان[20] . امام جواد(ع)[17] . کرامات الرضویه (ع )[16] . اعجازخوراکیها[15] . امام باقر(ع)[15] . نکته ها[14] . امام سجاد(ع)[13] . علامه حسن زاده آملى[13] . امام حسن عسکری(ع)[12] . چیستان[12] . داستانهائى از علماء[10] . درسهایی ازنهج البلاغه[10] . شیوه هاى تهاجم فرهنگى[9] . مناجات[9] . امام مهدی امتحان الهی[9] . اربعین[8] . حادثه کربلا و پیامبران الهی[8] . پیشگوئیهای حضرت علی(ع)[8] . مراقبات ماه مبارک رمضان[8] . فاطمه سلام الله علیها از دیدگاه روایات[8] . زیارت عاشورا[8] . ذکرهای شگفت عارفان[8] . نماز[8] . داستانی ازصلوات[7] . شیطان شناسی[7] . غدیر[6] . دوستی[6] . حضرت معصومه(س)[6] . آیت الله بهاءالدینی[6] . ابزارهاى تهاجم فرهنگى[6] . امام زمان[6] . وادی السلام[6] . معاد[5] . بانگ رحیل![5] . حضرت زینب(س)[5] . حکایت[5] . دانستنی ها[5] . تمثیلات[5] . حدیث[5] . ره توشه[5] . شفایافتگان[5] . فاطمه سلام الله علیها از دیده گاه قرآن[5] . عکس دیدنی[5] . ماه رمضان[5] . لطیفه[4] . کشکول[4] . مقامات مردان خدا[4] . عیدفطر[4] . عیدنوروزدرشعرامام خمینی(ره)[4] . عکس[4] . فاطمه زهرا(س)[4] . شعر میلاد حضرت ولیعصر(عج)[4] . سلمان فارسی[4] . درسهایی ازعارف کامل مرحوم میرزا جواد آقا ملکی تبریزی[4] . پیامهاونکته های قرآنی[4] . حکایت[4] . امام هادی(ع)[4] . امام خمینی(ره)[4] . امام کاظم(ع)[4] . اعجازخوراکیها[4] . آیامی دانید[4] . مقام حضرت زینب(س)[4] . یاصاحب الزمان(عج)[4] . یاعلی ابن موسی الرضا(ع)[3] . هجران غیبت[3] . نماز باران و بلعیدن دوشیرِ در پرده[3] . کشکول[3] . استغاثه به حضرت مهدی(عج)[3] . اسراف[3] . احترام به عزاداران امام حسین(ع)[3] . حضرت ابوالفضل(ع)[3] . جواب چهل مسئله مشکل از کودکی خردسال[3] . داستانهاى شگفت انگیز از زیارت عاشورا[3] . سیمای نصیحت وناصحین[3] . شوخ طبعیهای جبهه[3] . شیخ حسنعلی اصفهانی(نخودکی)[3] . شایعه[3] . فضایل حضرت زهرا[3] . شیطان درقرآن(مبحث هفتم)[3] . عیدنوروزمبارک باد[2] . فراق محبوب[2] . عیدمبعث[2] . غفلت چرا؟![2] . فضیلت ماه رمضان[2] . فرمان شگفت[2] . عکسهای دیدنی[2] . فلسفه روزه چیست؟[2] . قرآن[2] . فوکویاماوبازشناسی هویت شیعه[2] . شیطان درقرآن(مبحث دوم)[2] . عدس[2] . علل و عوامل عزت[2] . مکتب عشق[2] . مردم از نظر دعا کردن بر چند گروهند؟[2] . معجزات رسول خدا صلى اللّه علیه و آله[2] . ناله ستون مسجد[2] . قضاوتهای حضرت علی(ع)[2] . گریه امام زمان(عج)[2] . گریه پیامبر صلى الله علیه و آله ![2] . شب قدر[2] . شعر جانسوز[2] . شباهت علم اخلاق به علم طب[2] . شفاى پا[2] . شیخ مرتضى انصارى[2] . شعر-درمبعث حضرت رسول(ص)[2] . شهادت امام حسن علیه السلام[2] . سیما واهمیت روزه[2] . سرو کجا، قامت رسای ابوالفضل[2] . سفارش مؤ کّد امام زمان (عج ) به خواندن زیارت عاشورا[2] . روز پنجم محرم[2] . روز چهارم محرم[2] . روز دهم محرم[2] . روز هشتم محرم[2] . روز هفتم محرم[2] . زهر کشنده[2] . سخنى درباره نیمه شعبان[2] . زیارت عاشورا و برطرف شدن دشواریها[2] . دستورالعمل[2] . دعا از امتیازات شیعه[2] . دعاهایى که به حضرت محمد (ص) آموزش داد[2] . دعای امام صادق علیه السلام در روز آخر شعبان[2] . دعاى بندگان با کمال الهى[2] . دلیل قرآنی[2] . دیدار با مهدی در سایه قرآن[2] . دفاع ازحق[2] . دست بخشش گر[2] . دلیل اوّل معاد[2] . دو رکعت نماز حاجت[2] . روزسوم محرم[2] . روزششم محرم[2] . داستانهایى از زیارت عاشورا[2] . داستانی از صلوات[2] . حماسه عاشورا[2] . در خلوت هم از گناه بپرهیزید[2] . خاطره[2] . خطبه پیامبر گرامی اسلام(ص)درآخرماه شعبان المعظم[2] . چند گفتار از امام رضا علیه السلام[2] . چه کنم با شرم؟[2] . حدیث قدسی[2] . تلخى گوش و شورى آب چشم[2] . حد یث روز[2] . حدیث عید[2] . حضرت فاطمه(س)[2] . پیش صاحب نظران[2] . پیشنهاد ابلیس[2] . پیراهن نبوت بر تن على علیه السلام[2] . تأثیرتربیت خانوادگی[2] . تسلیم[2] . ترک جلسه به خاطر نماز[2] . تشرف آقا شیخ حسین نجفی[2] . به برکت حضرت زهرا(س)شیعه شدند[2] . پاسخ نیکی[2] . پند[2] . بهشت مشتاق حسن[2] . پر افتخارترین پیوند[2] . جمع شدن حیوانات و عزاداری آنها در کنار کوه الوند[2] . ثواب زیارت امام حسین(علیه السلام)[2] . تو جان جهانی فدایت شوم[2] . توقیع حضرت ولیعصر(عج)[2] . تشرف اخوی آقاسیدعلی داماد[2] . تشریع روزه رمضان[2] . تعجب عزرائیل[2] . اسامی شیطان[2] . ارتحال رسول خداصلی الله علیه وآله[2] . اسلحه مسموم در توبره[2] . اشعار امام حسین علیه‏السلام[2] . اعتماد به ساقى[2] . الاکه راز خدایی[2] . آثار نیک و بد اعمال[2] . آه دل[2] . ابدال یا پیشکاران امام زمان (عجّ)[2] . آیت الله بهجت[2] . آیت الله خوشوقت[2] . آفرینش نور پیش از آفرینش خلق[2] . 1مام زمان(عج)[2] . آثارمتفاوت همنشینی باطبقات مختلف[2] . آخرین وظایف منتظران[2] . انجیر[2] . امام حسن عسکری(ع)[2] . امام حسن(ع)[2] . امام حسین (ع)[2] . امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) در دیدگاه اهل سنت[2] . امام زمان (عج)[2] . آیت الله بهاء الدینی[2] . امام زمان(ع)[2] . امام کاظم(ع)[2] . اول آگاهی بعدعمل[2] . بعثت رسول خدا[2] . به ره ولای مهدی[2] . به من پناه آورید![2] . بهترین بندگان خدا[2] . بیهوده تان نیافریده ام![2] . اولین مؤمن[2] . یامهدی(عج)[2] . یونجه[2] . کرامات امام رضا علیه السلام به روایت اهل سنت[2] . کم کم غروب ماه خدا دیده می شود[2] . نکته[2] . نظراهل تسنن درباره حضرت مهدی(عج الله تعالی)[2] . مقام معظم رهبری[2] . موعودجهانی[2] . میلاد خورشید[2] . نماز لیله الرغائب[2] . نور نبوت[2] . هفته دفاع مقدس[2] . وصیت امام صادق علیه السلام به عمران بصری[2] . یاثامن الحجج(ع)[2] . نیکی به پدرومادر[2] . ویژه گیهای امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)[2] . یا صاحب الزمان(عج)[2] . یاامام رضا(ع)[2] . یاامام صادق(علیه السلام) . یاایهاالعزیز . یاایهالعزیز . یاباقرالعلوم . یا صادق آل محمد«علیه السلام» . یا علمدارحسین(ع) . یا قابض.... . یا مولا . یاامام جواد(ع) . یا اباصالح المهدی ادرکنی . یا ایها العزیز . یا بگو نه تا به خانه ام بروم .. . یا حسن مجتبی(علیه السلام) . یا رب زغمش . یا صاحب الزمان (عج) . نکته . نماز اوّل وقت وسط جنگ . یاجوادالائمه ادرکنی . یاحسن مجتبی(ع) . یاد دادن استخاره با تسبیح به خانمی که می‏خواست از راه حرام کسب م . یاد کردى دوسویه . یادی از گذشته . یادی ازشهیدثالث . یار آمدنی است . یاران مهدى علیه السلام بیشتر کجا هستند؟ . یاعلی بن موسی الرضا(ع) . یاعلی(ع) . یافاطمه معصومه(س) . یاقدوس . یامهدی . هارون مکی . هان اى مردم! دنیا... . یَابَنی آدَمَ! . وصیت نامه رهبر انقلاب در سال 42 . وصیت های حضرب زهرا(س) . وظیفه پدران . وفات سلمان فارسی . وقتى عمر از على علیه السلام مى گوید! . ولایت و درخت انار . ولترنت افشا کرد: . وه !شگفتا از تو اى خاک اسرارآمیز! . ویژگی های حزب الله . ویژگی های شیطان . ویژگی‌های ماه رجب . ویژگیهاى حضرت معصومه (س) . ویژگیهاى دهگانه عاقل . ویژگیهای میهمانی خداوند . هدایت واقفى در خواب خفته . هدف امام حسین‌(ع)درنهضت عاشورا . هدف امام حسین‌(ع)درنهضت عاشورا«2» . هرکه شیدای توشد . هشت خاصّیت زمین کربلا . هشتمین اختر امامت . هشدار پروردگار! . هفت خبر داغ . هفت سرور اهل بهشت . هفت سرور وسید اهل بهشت . هفتاد و دو آذرخش . هفتاد و دو آذرخش سوزان . وادی السلام از دیدگاه روایات . وادی السلام در آستانه ظهور . وادی السلام در شب معراج . وادی السلام در عهد امیرمؤ منان (ع) . وادی السلام در عهد کهن . وادی السلام و پیشینه آن . واقعه غدیرخم . والا ترین خصلت مومن . والشمس .
» آرشیو مطالب
صادق
صادق

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
در انتظار آفتاب
عکس و مطلب جالب و خنده دار
وبلاگ هیت متوسلین به آقا امام زمان ارواحنا فداء
بلوچستان
نغمه ی عاشقی
معیار عدل
.: شهر عشق :.
بادصبا
سایت روستای چشام (Chesham.ir)
منطقه آزاد
اندیشه های من
عشق
سرباز حریم ولایت
شورای دانش آموزی شهرستان
ستاره طلایی
xXx عکسدونی xXx
نمی دونم بخدا موندم
عرفان وادب
پایــــــگاه اطــــــلاع رســــــــانی قـتــــلیــــش
صدای مردم نی ریز
مناجات با عشق
نوجوونی از خودتون
یا ذوالجلال و الاکرام
* امام مبین *
درجست وجوی حقیقت
دکتر علی حاجی ستوده
طلبه ایرانی
یه غریبه
حدائق ذات بهجة
نوری ازقرآن
تنهاصراط بندگی
مؤسسه فرهگی وهنری شهیدآوینی
پایگاه اطلاع رسانی دفترمقام معظم رهبری
سایت جامع دفاع مقدس
مسجدمقدس جمکران
فاطمیون قم
باشگاه شبانه
قطعه ای ازبقیع
گروه اینترنتی رهروان ولایت

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان
































» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» موسیقی وبلاگ

» طراح قالب