حدیث روز
امام صادق علیه السلام:
اِنَّ الْمُؤمِنَ لَیَسْکُنُ اِلَى الْمُؤْمِنِ کَما یَسْکُنُ الظَّمْآنِ اِلَى الْماءِ الْبارِدِ؛(1)
به راستى که مؤمن با برادر مؤمنش آرامش پیدا مى کند، چنان که تشنه، با آب خنک آرامش مى یابد.
******
پاورقی:1- کافى، ج 2، ص 247.
داستان دوستان
تلخى گوش و شورى آب چشم
ابن ابى لیلى - که یکى از دوستان امام جعفر صادق علیه السلام است - حکایت نماید:
روزى به همراه نعمان کوفى به محضر مبارک آن حضرت وارد شدیم ، حضرت به من فرمود: این شخص کیست ؟
عرض کردم : مردى از اهالى کوفه به نام نعمان مى باشد، که صاحب راءى و داراى نفوذ کلام است .
حضرت فرمود: آیا همان کسى است که با راءى و نظریّه خود، چیزها را با یکدیگر قیاس مى کند؟
عرض کردم : بلى .
پس حضرت به او خطاب نمود و فرمود: اى نعمان ! آیا مى توانى سرت را با سایر اعضاء بدن خود قیاس نمائى ؟
نعمان پاسخ داد: خیر.
حضرت فرمود: کار خوبى نمى کنى ، و سپس افزود: آیا مى شناسى کلمه اى را که اوّلش کفر و آخرش ایمان باشد؟
جواب گفت : خیر.
امام علیه السلام پرسید: آیا نسبت به شورى آب چشم و تلخى مایع چسبناک گوش و رطوبت حلقوم و بى مزّه بودن آب دهان شناختى دارى ؟
اظهار داشت : خیر.
ابن ابى لیلى مى گوید: من به حضور آن حضرت عرضه داشتم : فدایت شوم ، شما خود، پاسخ آن ها را براى ما بیان فرما تا بهره مند گردیم .
بنابراین حضرت صادق علیه السلام در جواب فرمود: همانا خداوند متعال چشم انسان را از پیه و چربى آفریده است ؛ و چنانچه آن مایع شور مزّه ، در آن نمى بود پیه ها زود فاسد مى شد.
و همچنین خاصیّت دیگر آن ، این است که اگر چیزى در چشم برود به وسیله شورى آب آن نابود مى شود و آسیبى به چشم نمى رسد؛ و خداوند در گوش ، تلخى قرار داد تا آن که مانع از ورود حشرات و خزندگان به مغز سر انسان باشد.
و بى مزّه بودن آب دهان ، موجب فهمیدن مزّه اشیاء خواهد بود؛ و نیز به وسیله رطوبت حلق به آسانى اخلاط سر و سینه خارج مى گردد.
و امّا آن کلمه اى که اوّلش کفر و آخرش ایمان مى باشد: جمله ((لا إ له إ لاّ اللّه )) است ، که اوّل آن ((لا اله )) یعنى ؛ هیچ خدائى و خالقى وجود ندارد و آخرش ((الاّ اللّه )) است ، یعنى ؛ مگر خداى یکتا و بى همتا.(1)
××××××××
پاورقی:1- بحارالا نوار: ج 2، ص 295، ح 14، به نقل از علل الشّرایع .
خلاصه حالات هشتمین معصوم ، ششمین اختر امامت
حضرت امام جعفرصادق«علیه السلام»
آن حضرت هنگام طلوع سپیده صبح ، روز جمعه یا دوشنبه ، هفدهم ربیع الا وّل یا اوّل رجب ، سال 80 یا 83 هجرى قمرى در مدینه منوّره دیده به جهان گشود.
نام : جعفر صلوات اللّه و سلامه علیه .
کنیه : ابو عبداللّه ، ابو اسماعیل ، ابو موسى ، ابو اسحاق .
لقب : صادق ، صابر، فاضل ، طاهر، شیخ ، صادق آل محمّد، باقى ، منجى ، کامل ، کافل ، عالم و ... .
پدر: امام محمّد باقر، باقر علم الا وّلین والا خرین علیه السلام .
مادر: فاطمه ، معروف به امّ فروه ، دختر قاسم بن محمّد بن ابى بکر مى باشد.
نقش انگشتر: حضرت داراى چهار انگشتر بود، که نقش هر کدام به ترتیب عبارتند از: ((اللّهُ وَلیّی وَ عِصْمَتى مِنْ خَلْقِهِ)) ، ((اللّهُ خالِقُ کُلِّ شَیْى ءٍ)) ، ((اءنْتَ ثِقَتى فَاعْصِمْنى مِنْ خَلْقِکَ)) ، ((ما شاءَاللّهُ لا قُوَّةَ إ لاّ باللّهِ)).
دربان : مفضّل بن عمر است ، و نیز بعضى محمّد بن سنان را گفته اند.
مدّت امامت : حضرت در سنین 34 سالگى ، روز دوشنبه ، هفتم ذى الحجّه یا ربیع الا وّل ، در سال 114 هجرى ، پس از شهادت پدر بزرگوارش به منصب امامت و خلافت رسید و حدود 34 سال امامت و هدایت جامعه اسلامى را بر عهده داشت .
هنگامى که امام جعفر صادق علیه السلام به منصب امامت نایل آمد، در موقعیّت حسّاسى قرار گرفته بود، چون دولت بنى العبّاس تازه روى کار آمده بود و تنها تلاش آن ها استحکام و ثبات پایه هاى حکومت خود بود؛ و ناچار بودند که افکار عموم ، مخصوصا سادات بنى الزّهراء را به خود جلب و جذب نمایند.
بر همین اساس امام علیه السلام از موقعیّت موجود زمان ، به نحو اءحسن استفاده نموده و با تشکیل جلسات مختلف در رشته هاى گوناگون علوم و فنون ، ابعاد مختلف اسلام و معارف الهى را تبیین و تشریح نمود.
طبق گفته مورّخین و محدّثین : بیش از دوازده هزار شاگرد از اقشار مختلف در جلسات درس و محاضرات آن حضرت شرکت نموده و در علوم و فنون مختلف از دریاى بى کران علوم حضرتش بهره مى گرفتند.
و چهارصد جلد کتاب از جواب ها و مطالب آن حضرت نوشته شده است ، که به عنوان اصول ((اءربعمائة )) معروف مى باشد.
و بر همین اساس ، شیعه به عنوان مذهب جعفرى معروف گردید.
رهبران و پیشوایان مذاهب چهارگانه اهل سنّت از شاگردان امام جعفر صادق علیه السلام بوده اند.
آن حضرت مدّت 15 سال و اندى ، هم زمان با جدّ بزرگوارش ، امام زین العابدین علیه السلام ؛ و مدّت 19 سال پس از آن ، با پدر عظیم القرش حضرت باقرالعلوم علیه السلام ؛ و سپس مدّت 34 سال امامت و زعامت جامعه اسلامى را بر عهده داشت ، که روى هم عمر پربرکت آن حضرت را 68 سال گفته اند.
تعداد فرزندان : تعداد شش فرزند پسر و چهار دختر براى آن حضرت گفته اند.
خلفاء و سلاطین هم عصر امامت آن حضرت : پنج نفر از طایفه بنى امیّه به نام هاى : هشام بن عبدالملک ، ولید بن یزید بن عبدالملک ، یزید بن ولید بن عبدالملک ، ابراهیم بن ولید، مروان حمار مى باشند؛ و هچنین دو نفر از بنى العبّاس به نام : سفّاح و منصور دوانیقى عبّاسى بوده اند.
نماز آن حضرت : چهار رکعت است ، که در هر رکعت پس از قرائت سوره حمد، صد مرتبه ((سبحان اللّه و الحمد للّه و لا إ له إ لاّ اللّه و اللّه اءکبر)) خوانده مى شود.(1)
و بعد از آن که سلام نماز پایان یافت ، تسبیحات حضرت فاطمه زهراء علیها السلام گفته مى شود؛ و سپس حوایج مشروعه خویش را از خداوند متعال درخواست مى نمائیم ، که ان شاءاللّه برآورده خواهد شد.
×××××
پاورقی:1- تاریخ ولادت و دیگر حالات حضرت برگرفته شده است از: اصول کافى : ج 1، تهذیب الا حکام : ج 6، تذکرة الخواصّ، اعیان الشّیعة : ج 1، مستدرک الوسائل : ج 6، کشف الغمّة : ج 2، مجموعه نفیسه ، تاریخ اهل البیت :، ینابیع المودّة ، اعلام الورى طبرسى : ج 1، جمال الاُسبوع ، دعوات راوندى ، بحارالا نوار: ج 47 و 88، عیون المعجزات ، دلائل الا مامة طبرى ، ارشاد شیخ مفید و... .چهل داستان وچهل حدیث ازامام صادق(ع)
یا صادق آل محمد«علیه السلام»
غم نپایدکه دگرموکب یارآمده است
گلعذاری که بودرشک بهاآرمده است
موج دریای کرم گوهری آورده برون
کزفروغش همه دلها بقرارآمده است
ازگلستان بقا، یک گل بی خاردگر
ازره لطف به منزلگه خارآمده است
نوراوپیش ترازخلقت این عالم بود
عالم ازیُمن قدومش چوغبارآمده است
لیک درهفدهم ماه ربیع الاّول
پرده ازچهره این مه بکنارآمده است
نورزهراست که پرتوفکندباردگر
شاخ طوبی است ، دگربارببارآمده است
آمدآن شاه که از قدرت دانایی او
لشکرکفروجهالت به فرارآمده است
نورزهراوعلی را«مَرَجَ البَحرین »است؟
یابُوَدروح محمد(ص)که دوبارآمده است
بهرآزادی وخوشبختی ابناء بشر
ششمین اخترمسعودتبارآمده است
«صابر»و«فاضل»و«طاهر»لقب مشهورش
لیک بیش ازهمه «صادق»بشمارآمده است
«جعفری»نام شده مذهب «اثنی عشری»
چونکه اومظهری ازهفت وچهارآمده است
غرق امواج گُنه کی شوداین کشتی دل
که چنین موج شکن کوه وقارآمده است
وقت آن شدکه«حسان» عرض کند حاجت خویش
چونکه سلطان کرم بهرنثارآمده است
××××××
شعراز:حسان
Sms میلاد
به مناسبت میلاد پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله)وحضرت امام صادق(علیه السلام)
امروز صفابادل وجان، همراه است
هنگام طلوع آفتاب وماه است
هم جشن ولادت امام صادق(ع)
هم عیدمحمدبن عبدالله(ص) است
××××××
درهفدهم ربیع جلّ ا لخا لق
کزمشفق دین مدددوصبح صادق
هم جشن ولادت رسول مدنی(ص)
هم عیدولادت امام صادق(ع)
××××××××
زدخیمه به دل ، مهرومحبت باهم
تارفت زدل ، غصّه وماتم باهم
امشب به سپهرمعرفت جلوه گرند
خورشید نبوت وولایت باهم
××××××××
امشب که گل ستاره ، چیدن دارد
درسینه ، دلم شوق طپیدن دارد
ای خواب ! میابه دیدة من کا مشب
خورشید ، کنارماه دیدن دارد
×××××××
امشب که فلک ، کون ومکان افروزست
ازنوردومهر آسمان افروزست
آن ، مهر امامت ، که فلک روشن ازاوست
وین ، مهرنبّوت، که جهان افروزست
&حدیث روز &
برخورد خوب
امام صادق (علیه السلام):
مُجَامَلَةُ النّاسِ ثُلْثُ العَقْلِ.
برخورد خوب با مردم، یک سوم خردمندی است.
کافی، ج 2، ص 643
راه شناخت دین داران
امام صادق(ع)فرمود:
کسی که به راستی ازحق سخن می گویدباسه نشانه شناخته می شود:
اول:بایددیدچه دوستانی دارد.(خوبندیابد)
دوم:بایدبه نمازش توجّه کردکه آن راچگونه ودرچه وقتی می خواند؟
سوم:اگرمال وثروتی دارد.بایددقّت کردمالش رادرچه راهی خرج می کند.1
×××××
پاورقی:1-بحارالانوار،ج83،ص20
انتظار
- حضرت امام صادق (علیه السلام) یکی از شرایط پذیرفته شدن عبادت بندگان را انتظار حکومت حضرت قائم اروحناه فداه برشمرده اند ، و پس از بیان این موضوع فرموده اند : - پس شخصی که خود را صالح می پندارد ، باید منتظر ظهور مصلح باشد ، همان گونه که "خلقی که در انتظار ظهور مصلح به سر می برد ، باید خود صالح باشد." ترک عادت های اجتماعی و رها شدن از قید و بند غفلت از آثار ارزشمندی که ظهور حضرت بقیة الله اروحناه فداه به همراه دارد ، انسان را به برترین و با فضیلت ترین مقامات می رساند و در پرتو انتظار ظهور امام عصر (عج) نه تنها از قید و بند غفلت از آن حضرت رها می شود بلکه غیبت برای او به منزله مشاهده می شود. اکنون به این روایت بسیار جالب توجه کنید : امام سجاد (ع) در این روایت کسانی را که در زمان غیبت امام زمان اروحناه فداه زندگی می کنند ولی مسئله غیبت نتوانسته آنان را در قید و بند غفلت اسیر کند و در انتظار ظهور آن بزرگوار به سر می برند ، برترین مردمان هر زمان معرفی فرموده اند. ما اگر خواهان رسیدن به مقامات شیعیان راستین و واقعی هستیم ، باید مسیری را بپیماییم که آنان پیموده اند و در راهی گام برداریم که آنان گام برداشته اند ، و همچون آنان اعتیاد به غفلت را از خود زدوده و خود را با توجه و انتظار ظهور زینت بخشیم ، زیرا انتظار پدیدآورنده فکر و اندیشه ، نیرو بخش و عمل آفرین است و بر این اساس پیغمبر اکرم (ص) فرموده اند : انتظار زمینه ای مهم برای برقراری و تسلط حکومت جهانی امام عصر (عج) می باشد و علت سفارشات فراوان خاندان وحی پیرامون این موضوع ؛ اهمیّت آن است. و حضرت امام صادق (علیه السلام) یکی از شرایط پذیرفته شدن عبادت بندگان را انتظار حکومت حضرت قائم اروحناه فداه برشمرده اند ، و پس از بیان این موضوع فرموده اند : امام صادق (ع) در روایت دیگری در پیرامون وظیفه مردم در زمان غیبت امام عصر اروحناه فداه می فرمایند : و حضرت امیرالمومنین (علیه السلام) دارا بودن حالت انتظار را از صفات دوستداران و شیفتگان اهل بیت (علیه السلام) می دانند و محبیّن خاندان وحی را به دارا بودن صفت انتظار در هر صبح و شام توصیف می نمایند. آن حضرت می فرمایند : یکی از یاران امام هادی (علیه السلام) از آن بزرگوار درباره برنامه عملی و وظیفه عموم شیعیان در زمان غیبت امام عصر ارواحنا فداء سئوال کرد : در زمان غیبت ، شیعیان شما چه کاری انجام دهند ؟ بنابراین ، همان گونه که در روایت وارد شده است ، انتظار ظهور مصلح جهان ، از شرایط پذیرفته شدن اعمال مردم و از وظائف پیروان و شیفتگان خاندان رسالت است. پس شخصی که خود را صالح می پندارد ، باید منتظر ظهور مصلح باشد ، همان گونه که "خلقی که در انتظار ظهور مصلح به سر می برد ، باید خود صالح باشد." اینک با نقل کلامی گهربار از حضرت جوادالائمه (علیه السلام) در پیرامون وجوب انتظار حکومت جهانی امام عصر (عج) بر ارزش کلام می افزاییم : حضرت عبدالعظیم حسنی می فرماید : به امید آن روز که ندای دلربایش در فضا طنین افکن شود و دل های دردناک و آزرده را شفا بخشد و بزرگ مردان الهی که خدا در توصیف شان فرموده است : " هر کجا باشید ، خداوند همه شما را می آورد. " (قرآن کریم) به سوی آن بزرگوار بشتابند. و ... ×××××× پاورقی :صحیفه مهدیه
برای ما دولتی است که هرگاه خداوند بخواهد آن را می آورد. سپس فرمودند : کسی که دوست دارد از اصحاب قائم (عج) باشد ، باید منتظر ظهور باشد و به ورع و اخلاق نیکو رفتار کند ، در حالی که در صراط انتظار گام بر می دارد ، پس در این حالت اگر مرگ او فرا رسد و قائم بعد از او قیام کند ، پاداش او همانند کسی است که آن بزرگوار را درک می نماید. پس کوشش کنید و منتظر باشید. گوارا باد بر شما ای گروهی که مورد رحمت خدا هستید.
حضرت امام سجاد (ع) به ابی خالد کابلی فرمودند :
غیبت نسبت به دوازدهمین نفر از اوصیاء رسول خدا (ص) و امامان بعد از او امتداد پیدا می کند و طولانی می شود.
ای اباخالد ! به راستی که اهل زمان غیبت او که به امامت ایشان معتقدند و منتظر ظهور او می باشند برترین اهل هر زمان هستند ، زیرا که خداوند - که یادش بزرگ باد - آن چنان به آنان عقل و فهم و معرفت عنایت نموده است ، که مسأاله غیبت برای آنان به منزله مشاهده گردیده است و خداوند آنان را در آن زمان به منزله کسانی قرار داده است که پیشاپیش رسول خدا (ص) با شمشیر جنگیده اند ، آنان حقیقتا ً صاحبان اخلاص و شیعیان راستین ما و دعوت کنندگان دین خدا در نهان و آشکار می باشند.
و حضرت سجاد فرمودند : انتظار فرج از بزرگ ترین نوع فرج است. (بحار ، 122/52)
زیرا آنان توانسته اند با عقل و فهم و معرفتی که خداوند به انان داده است نه تنها گرفتار عادات اجتماعی غفلت از امام زمان (عج) نباشند ، بلکه توانسته اند آن چنان در حالات روحی خود تحول ایجاد کنند که مسأله غیبت برای آنان همچون مشاهده ، شود. بنا بر فرمایش امام سجاد (ع) این گونه افراد شیعیان راستین اهل بیت و پیروان واقعی خاندان وحی می باشند.
" با فضیلت ترین جهاد امت من ، انتظار فرج است. " (بحار ، 143/77)
برای ما دولتی است که هرگاه خداوند بخواهد آن را می آورد. سپس فرمودند : کسی که دوست دارد از اصحاب قائم (عج) باشد ، باید منتظر ظهور باشد و به ورع و اخلاق نیکو رفتار کند ، در حالی که در صراط انتظار گام بر می دارد ، پس در این حالت اگر مرگ او فرا رسد و قائم بعد از او قیام کند ، پاداش او همانند کسی است که آن بزرگوار را درک می نماید. پس کوشش کنید و منتظر باشید. گوارا باد بر شما ای گروهی که مورد رحمت خدا هستید. (بحار ، 150/52)
صبح و شام در انتظار فرج و ظهور باش. (بحار ، 133/52)
" به راستی که دوستان ما در هر روز و شب در انتظار فرا رسیدن روز آسایش و راحتی و فرج می باشند. (بحار ، 121/27) "
امام هادی علیه السلام فرمودند : بر شما باد ، دعا و نیایش و انتظار فرج (بحار ، 336/95)
من به محضر مولایم حضرت جواد (ع) وارد شدم و تصمیم داشتم از آن بزرگوار درباره قائم آل محمد (عج) سوال کنم که آیا او همان مهدی است یا دیگری ؟ قبل از آنکه چیزی بگویم ، آن حضرت فرمود : ای اباالقاسم ، قائم ما آل محمد ، همان مهدی است که واجب است در دوران غیبت انتظار او کشید و در زمان ظهورش اطاعتش نمود. او سومین نفر از نسل من است.
سوگند به آن کسی که محمد (ص) را به نبوت منصوب نمود وامامت رابه ما اختصاص داد ، اگر از دنیا باقی نماند مگر یک روز ، خداوند آن روز طولانی می کند تا آن حضرت خروج کند و زمین را پر از عدل و داد نماید ، همان گونه که از جور وستم پر شده باشد. خداوند امر او را در یک شب اصلاح میکند ، همان گونه که کار کلیم خود حضرت موسی (ع) را اصلاح نمود ، او برای به دست آوردن آتش برای خانواده اش رفت ، و در حالی برگشت که دارای مقام نبوت و رسالت بود. آنگاه حضرت جواد (ع) فرمودند : با فضیلت ترین اعمال شیعیان ما ، انتظار فرج است. (بحار 156/51)
دعای امام صادق علیه السلام در روز آخرشعبان
قالالامام الصادق علیهالسلام ـ مِمّا کانَ یَقولُهُ فی آخِرِ لَیلَةٍ مِن شَعبانَ وأوَّلِ لَیلَةٍ مِن شَهرِ رَمَضانَ
ازجمله دعاهایى که امام صادق علیهالسلام در آخرین شب شعبان و اوّلین شب ماه رمضانمىخوانْد:
اللّهُمَّ إنَّ هذَا الشَّهرَ المُبارَکَ الَّذی اُنزِلَ فیهِالقُرآنُ هُدىً لِلنّاسِ و بَیِّناتٍ مِنَ الهُدى وَالفُرقانِ قَد حَضَرَ،فَسَلِّمنا فیهِ وَ سَلِّمهُ لَنا و تَسَلَّمهُ مِنّا فی یُسرٍ مِنکَ و عافِیَةٍ ،یامَن أخَذَ القَلیلَ و شَکَرَ الکَثیرَ اقبَل مِنِّی الیَسیرَ .
خداوندا! این ماه مبارک، که قرآن را در آن فرو فرستادهاى و آنرا مایه هدایت مردم و نشانههایى روشن از هدایت و فرقان قرار دادهاى، فرا رسید. پس، ما را در این ماه، سالم بدار و نیز آن را براى ما سالم بدار و آن را با آسانى وتندرستى از سوى خودت، از ما دریافت کن. اى که اندک را مىگیرى و پاداش بسیارمىدهى! اندک را از من بپذیر!
اللّهُمَّإنّی أسأَلُکَ أن تَجعَلَ لی إلى کُلِّ خَیرٍ سَبیلاً، و مِن کُلِّ ما لا تُحِبُّمانِعا، یا أرحَمَ الرّاحِمینَ، یا مَن عَفا عَنّی و عَمّا خَلَوتُ بِهِ مِنَالسَّیِّئاتِ،یا مَن لَم یُؤاخِذنی بِارتِکابِ المَعاصی، عَفوَکَ عَفوَکَعَفوَکَ یا کَریمُ، إلهی وَ عَظتَنی فَلَم أتَّعِظ ، و زَجَرتَنی عَن مَحارِمِکَفَلَم أنزَجِر، فَما عُذری؟ فَاعفُ عَنّی یا کَریمُ ، عَفوَکَ عَفوَکَ
خداوندا! از تو مىخواهم که به سوى هر نیکى،راهى و در برابر هر آنچه دوست ندارى، باز دارندهاى برایم قرار دهى! اىمهربانترینِ مهربانان؛ اى که از من و از گناهانى که در نهان انجام دادهام، چشمپوشیدى؛ اى آن که مرا به خاطر نافرمانىها مؤاخذه ننمودى! ببخشاى، ببخشاى، ببخشاى،اى بزرگوار!
خدایا! پندم دادى، پند نگرفتم! از گناهانت بازم داشتى، دستبرنداشتم! چه عذرى دارم؟! پس بر من ببخشاى، اى بزرگوار! ببخشاى، ببخشاى!
اللّهُمّ، إنّی أسأَلُکَ الرّاحَةَ عِندَ المَوتِ، وَالعَفوَ عِندَالحِسابِ، عَظُمَ الذَّنبُ مِن عَبدِکَ فَلیَحسُنِ التَّجاوُزُ مِن عِندِکَ، یاأهلَ التَّقوى و یا أهلَ المَغفِرَةِ، عَفوَکَ عَفوَکَ
. خداوندا! از تو آسودگى را به هنگام مرگ و بخشایش را به هنگامحساب، مىخواهم. بندهات گناه بزرگ آورْد. اینک، گذشت از سوى تو، نیکوست، اى شایستهتقوا و اى شایسته آمرزش! ببخشاى، ببخشاى!
اللّهُمَّ إنّیعَبدُکَ وَابنُ عَبدِکَ وَابنُ أمَتِکَ، ضَعیفٌ فَقیرٌ إلى رَحمَتِکَ، و أنتَمُنزِلُ الغِنى وَالبَرَکَةِ عَلَى العِبادِ، قاهِرٌ مُقتَدِرٌ، أحصَیتَ أعمالَهُمو قَسَمتَ أرزاقَهُم، و جَعَلتَهُم مُختَلِفَةً ألسِنَتُهُم و ألوانُهُم، خَلقا مِنبَعدِ خَلقٍ، لا یَعلَمُ العِبادُ عِلمَکَ، ولا یَقدِرُ العِبادُ قَدرَکَ، وکُلُّنا فَقیرٌ إلى رَحمَتِکَ، فَلا تَصرِف عَنّی وَجهَکَ، وَاجعَلنی مِن صالِحیخَلقِکَ فِی العَمَلِ وَالأَمَلِ وَالقَضاءِ وَالقَدَرِ
خداوندا! من بنده تو و فرزند بنده وکنیز توام، ناتوانى که نیازمند رحمت توست؛ و تویى که بر بندگانت، توانگرى و برکت رافرو مىفرستى و چیره با اقتدارى و کارهاى بندگان را شمرده و روزىهایشان را تقسیمکردهاى و آنان را با زبانها و رنگهاى گوناگون، قرار دادهاى، آفرینشى پس ازآفرینشى .
بندگان، نه دانش تو را دارند و نه قدرت تو را . همه ما نیازمندرحمت توییم. پس، روى رحمت را از من برنگردان و مرا در کار و امید و تقدیر خویش، ازبندگان شایستهات قرار بده!.
اللّهُمَّ أبقِنیخَیرَ البَقاءِ، و أفنِنی خَیرَ الفَناءِ؛ عَلى مُوالاةِ أولِیائِکَ و مُعاداةِأعدائِکَ وَالرَّغبَةِ إلَیکَ وَالرَّهبَةِ مِنکَ، وَالخُشوعِ وَالوَفاءِوَالتَّسلیمِ لَکَ، وَالتَّصدیقِ بِکِتابِکَ، وَاتِّباعِ سُنَّةِ رَسولِکَ .
خداوندا! مرا به نیکوترین ماندن، باقى بدار وبه بهترین فنا، فانى ساز: بر دوستى با دوستانت و دشمنى با دشمنانت و شوق به درگاهتو هراس از عظمتت و خشوع و وفا و تسلیم نسبت به خودت و باور به کتابت و پیروى ازسنّت فرستادهات.
اللّهُمَّ ما کانَ فی قَلبی مِن شَکٍّ أو ریبَةٍ، أو جُحودٍ أو قُنوطٍ ، أوفَرَحٍ أو بَذَخٍ، أو بَطَرٍ أو خُیَلاءَ، أو رِیاءٍ أو سُمعَةٍ، أو شِقاقٍ أونِفاقٍ، أو کُفرٍ أو فُسوقٍ أو عِصیانٍ، أو عَظَمَةٍ أو شَیءٍ لا تُحِبُّ،فَأَسأَلُکَ یا رَبِّ أن تُبدِلَنی مَکانَهُ إیمانا بِوَعدِکَ، و وَفاءً بِعَهدِکَ،و رِضا بِقَضائِکَ، و زُهدا فِی الدُّنیا، و رَغبَةً فیما عِندَکَ، و اُثرَةً وطُمَأنینَةً و تَوبَةً نَصوحا، أسأَلُکَ ذلِکَ یا رَبَّ العالَمینَ .
خداوندا! آنچه در دلم هست، از: شک و تردید، یاانکار و یأس، یا شادى بىجا و غرور، یا سرمستى و غرور، یا ریا و آوازهخواهى، یادشمنى و نفاق، یا کفر و تبهکارى و نافرمانى، یا خودبزرگبینى و یا هر چه که دوستنمىدارى ـ پروردگارا ـ از تو مىخواهم که آنها را به ایمان به وعدهات، وفا بهپیمانت، رضا به تقدیرت، پارسایى در دنیا، شوق به آنچه پیش توست، بزرگوارى، آرامش وتوبه راستیناست. توبه نصوح، یعنى توبه درست و بىغل و تبدیل کنى! اى پروردگارجهانیان! اینها را از تو مىطلبم.
إلهیأنتَ مِن حِلمِکَ تُعصى، و مِن کَرَمِکَ وَ جودِکَ تُطاعُ؛ فَکَأَنَّکَ لَم تُعصَ،و أنَا و مَن لَم یَعصِکَ سُکّانُ أرضِکَ، فَکُن عَلَینا بِالفَضلِ جَوادا، وبِالخَیرِ عَوّادا، یا أرحَمَ الرّاحِمینَ
خدایا! چون بردبارى، نافرمانىات مىکنندو چون بزرگوار و بخشندهاى، فرمانت مىبرند، آن چنان که گویا نافرمانىاتنکردهاند. من و آن که نافرمانى تو نکرده است، ساکنان زمین توییم. پس با عطاى خویشبر ما، بخشنده و خیررسان باش، اى مهربانترینِ مهربانان!
درود خدا بر محمّدو خاندان او، درودى پیوسته و بىشمار، درودى که ارزش آن را کسى جز تو نداند، اىمهربانترینِ مهربانان!
**************
مصباح المتهجّد:850/911، الإقبال: 1/43، البلد الأمین: 192
&خداپرستی وایمان &
دراین استدلال دقت کنید!
ابوشاکردیصانی که مردی منکرخداوخلقت بودروزی واردخدمت حضرت امام صادق(ع)شد.عرضکرد:ای جعفربن محمد(ص)مراراهنمایی کن به پروردگارم وبرهانی آشکارابراثبات آفرینش جهان بیاور.
حضرت فرمود:بنشین.ابوشاکرنشست.
بچه ای درآنجابودوباتخم مرغی بازی می کرد،حضرت آن تخم مرغ راازاوگرفت وبه دیصانی گفت:این تخم مرغ چون دژوحصارمحکمی است که ازتمام اطراف پوشیده شده وجدارخارجی آن راپوستی محکم وضخیم تشکیل داده ودرزیرآن پوسته نازکی قراردارد،درداخل پوسته سفیده روانی است که درمیان آن زرده ای مایع وجوددارد،نه زرده داخل سفیده می شود ونه سفیده داخل زرده می گردد.به همین کیفیت تکوّن وپیدایش یافته نه چیزی درآن داخل می شود ونه ازداخل آن چیزی خارج می گردد.اکنون تونمی دانی این تخم مرغ منشأحیوانی ماده خواهدبود یانر.هنگامی که باشرایط معین شکفت وبازشدجوحه ای همانندطاووس به رنگهای مختلف ازمیان آن خارج می شود.
ای دیصانی آیابرای پیدایش این تخم مرغ باچنین خصوصیتی مدبری حکیم وآفریننده ای علیم لازم می دانی یامی گویی خودبه خودبااین وضع شگفت انگیزپیداشده؟
ابوشاکرسربه زیرانداخت ومدتّی دراندیشه وفکربود.ناگاه سربرداشت وکفت:گواهی می دهم بریگانگی خداورسالت خاتم انبیاء وشهادت می دهم که شماامام وحجّت خدابرخلقی وتوبه می کنم ازعقیده ای که تاکنون داشتم.1
پاورقی:احتجاج طبرسی ،ص171