یاصاحب الزمان(عج)
به قدر تشنگی گر تشنه امر فرج بودیم
خدا داند فرج این گونه طولانی نمی گردید
********
هر روز برای آمدنت دعا می کنیم
و برای نیامدنت کارهای بسیار!
حدیث روز
روزه آزمون اخلاص
قال امیرالمومنین علیه السلام:
فرض الله ... الصیام ابتلاء لاخلاص الخلق
خداوند روزه را واجب کرد تا به وسیله آن اخلاص خلق را بیازماید.
********
نهج البلاغه، حکمت 252
ره توشه
به مناسبت ماه مبارک رمضان(مبحث اول)
فکر کن ؛
اى انسان ! تو در رابطه با منافع این دنیاى زبون در حرکات و سکنات خود آنگونه عمل مى کنى که سود بیشترى برده و منافع بیشترى را کسب نمایى . بهمین جهت چیزهایى را انتخاب مى کنى که مزیت و برترى بیشترى داشته باشد. بلکه از این هم بالاتر، بخاطر آب و غذا و رختخواب بهتر خود را خسته و وقتت را صرف مى کنى ؛ در حالى که بخوبى مى دانى که از این خستگى بجز تفاوت کمى بدست نمى آید که آن هم همیشگى نبوده و بزودى از بین مى رود.
پس چرا در رابطه با آخرت خود اینگونه نیستى ، با وجود این که نعمتهاى آخرت پایدار و جاوید بوده و نعمتهاى این دو جهان با هم قابل قیاس نیستند.
مثلا اگر کالایى را جهت تجارت خریده و سپس متوجه شوى که اگر بجاى آن ، کالاى دیگرى مى خریدى ، استفاده تو دو چندان مى بود، اندوهگین و ناراحت شده و خود را سرزنش مى کردى که چرا از این مطلب غافل بودم ؛ و تصمیم مى گرفتى که از این به بعد بى گدار به آب نزنى .
ولى اگر در تجارت آخرت هفتاد برابر سود یا بیش از آن را از دست بدهى غمگین نمى شوى . مثلا نماز جماعت در مسجد جامع با امامت عالم باتقوا بخصوص اگر جمعیت زیادى به او اقتدا کرده باشند، ثواب آن هزاران بار بیش از نماز فراداى در خانه است . با این وجود در مورد آن کوتاهى کرده و براى از دست دادن آن حتى باندازه یک دهم از دست دادن مال دنیا هم ناراحت نمى شوى .
باعث این همه سستى چیزى جز ضعف ایمان است ! بترس از این که این ایمان ضعیف را در ترسهاى زیاد - بخصوص در سختیهاى مرگ - از دست داده و با بد عاقبتى و بى ایمانى از دنیا بروى . خود را براى مجازات بزرگتر بودن خواست دنیا از خواهش آخرت آماده نموده و این سخن معصوم (علیه السلام ) را بیاد آور که :
((کسى که صبح کند و همت و خواست بزرگتر او دنیا باشد پیوند خود را با خداوند بریده و خداوند چهار چیز را در قلب او جایگزین مى نماید: غمى که هیچگاه از او جدا نشود، کارى که هیچگاه از آن فراغت نیابد، فقرى که هیچگاه به بى نیازى نرسد و آرزویى که به پایان آن نرسد.))
و از این عبارت که ((پیوند خود را با خدا بریده است )) غافل مشو که این خود مجازات بسیار بزرگى است .
اى عاقل !
این ضرر و بدبختى بزرگ را در ترازوى عقل خود با هر ضرر دنیایى که تصور مى شود مقایسه کن و ببین آیا بین این دو نسبتى هست . درباره مصیبت خود در زمان مهلت بیندیش ؛ فرصتها را از دست نداده و براى روز افسوس و پشیمانى و طولانى بودن روز قیامت و ترسهاى آن خود را آماده کن . از عذاب ، انتقام و مجازات سخت روز قیامت بر نفس خود گریه کن ؛ نفسى که در این دنیا به نعمت و آسایش عادتش داده اى .
*********
ازکتاب المراقبات آیت حق میرزاجوادآقاملکی تبریزی
10 سئوال درباره روزه و روزه داری در ماه مبارک رمضان
1- آیا روزه باعث افت قند خون می شود ؟
اگر فاصله بین دو وعده غذایی بیش از حدود 10 ساعت نباشد قند خون به میزان طبیعی حفظ می شود . اما در گرسنگی طولانی تر مثلاً در روزه بی سحری به ویژه در روزهای طولانی سال ، قند خون ، به کمتر از میزان طبیعی کاهش می یابد و این موضوع به ویژه در نوجوانان خطرآفرین است .
2- آیا روزه سبب لاغری می شود ؟
در کسانی که به نحو صحیح روزه می گیرند و دو وعده غذای نسبتاً سبک در سحری و افطار می خورند روزه سبب لاغری می شود . به بیان دیگر ، اگر در هنگام روزه داری یک وعده غذای انسان حذف شود طبعاً کالری دریافتی کمتر از میزان نیاز بوده و برای تأمین مازاد نیاز به انرژی از چربی ذخیره در بدن استفاده خواهد شد و فرد لاغر می شود . اما اگر غذای مصرفی در سحر ، افطار و تا هنگام خواب ، در حد نیاز بدن و یا حتی بیشتر باشد لاغری رخ نمی دهد .
3- چه غذاهایی برای سحری مناسب است ؟
سحری باید ویژگی یک وعده ناهار را داشته باشد . ضمن این که باید به گونه ای باشد که احساس تشنگی را به حداقل برساند . غذاهایی که آب جذب می کنند مثل ماکارونی ، ته دیگ و آش رشته ایجاد تشنگی می کنند . استفاده از سالا و هندوانه تا حدود زیادی مانع تشنگی می شود .
4- آیا بدون سحری می توان روزه گرفت ؟
بهتر است این کار نشود ، به خصوص در نوجوانان گرسنگی 24 ساعته سبب افت قند خون به میزان زیادی شده و سبب تحلیل رفتن عضلات می گردد که بسیار زیان آور است .
5- چه غذاهایی برای افطار مناسب است ؟
به دلیل آن که معده چند ساعت خالی بوده بهتر است با مایعاتی که تقریباً درجه حرارت بدن را دارند شروع کنید . آب جوش یا چای کم رنگ یا سوپ هایی که زیاد غلیظ نباشند برای این منظور مناسبند . قند یا خرما که سریعآً جذب میشود بهتر است ابتدا با آب جوش یا چای خورده تا قند خون را کمی افزایش دهد .
6- آیا خوردن دو وعده غذا به جای سه وعده برای بدن ایجاد مشکل می کند ؟
اصولاً هیچ ترجیحی برای آن که در طول روز مثلاً سه وعده یا چهار وعده غذا بخوریم در بزرگسلان وجود ندارد . اما در کودکان و نوجوانان به سبب کوچک بودن حجم معده حتماً سه وعده غذای اصلی و دو میان وعده لازم است .
در مورد نوجوانانی که روزه بر آنان واجب است باید حجم و کیفیت دو وعده غذای سحری و افطار در حدی باشد که نیازهای آنان را تأمین کند و رشد آنان را به تعویق نیندازد .
7- آیا روزه سبب زخم معده می شود ؟
عوامل بروز زخم معده اضطراب و استرس است . همچنین توان بدن در خنثی کردن اسیدهای معده نقش مهمی در این زمینه دارد ، اصولاً چون افراد روزه دار از یک آرامش عرفانی برخوردارند ، زمینه ای برای پیدایش زخم معده فراهم نمی شود . البته در کسانی که زخم معده دارند به ویژه در دوران فعال بیماری ، ممکن است روزه گرفتن سبب تشدید عوارض شود .
8- آیا روزه مانع درس خواندن می شود ؟
ممکن است در ساعات آخر روز و قبل از افطار ، به دلیل کاهش نسبی قند خون قدرت تمرکز و یادگیری پایین بیاید . البته افراد با هم تفاوت دارند . توصیه ما این است که دانش آموزان و دانشجویان درس خواندن را از صبح زود شروع کنند و ساعات های آخر روز را برای استراحت بگذارند .
9- آیا روزه سبب پیدایش کمبود ویتامین ها و املاح بدن می شود ؟
با خوردن سبزی و میوه و شیر در دو وعده سحر و افطار نیاز بدن به ویتامین ها و املاح بدن به خوبی تأمین می شود .
10 - آیا افراد دیابتی می توانند روزه بگیرند ؟
دیابتی های نوع یک به دلیل آن که باید وعده های غذایی با فاصله معین و منظم باشند قادر به روزه گرفتن نیستند . در بسیاری از موارد دیابت نوع 2 نیز چون نباید فاصله غذاها زیاد باشد ، روزه گرفتن دشوار است . تنها بعضی از افراد میان سال که دیابت نوع 2 خفیف و کنترل شده دارند ، ممکن است بتوانند با نظر پزشک آن هم در روزهای کوتاه سال ، روزه بگیرند .
******
مرکزمدیریت حوزه علمیه خواهران
پیمان با فرشتگان
قال الصادق علیه السلام:
ان علیا علیه السلام کان اذا اصبح یقول:مرحبا بکما من ملکین حفیظین املى
علیکما ما تحبان ان شاء الله فلا یزال فى التسبیح و التهلیل حتى تطلع
الشمس و کذلک بعد العصر حتى تغرب الشمس.
بحار الانوار 84:267 ح 38
حضرت صادق علیه السلام فرمود:
حضرت امیر المؤمنین علیه ا لسلام هر بامداد-در خطاب به دو فرشته
نویسنده اعمال-مىفرمود:مرحبا بر شما دو فرشته بزرگوار و یاد داشت
کننده اعمال-به خواستخدا امروز نیز-آنچه دوست دارید بر شما املا
خواهم کرد،و به دنبال این تعهد به ذکر:«سبحان الله و لا ا له الا الله»مشغول
مىشد تا خورشید طلوع مىکرد.و هنگام عصر نیز تا غروب آفتاب،به
همان ذکرها مىپرداخت.
علم کتاب
علم کتاب تمامانزدامیرالمؤمنین(ع)است
خداوند متعال در قرآن مجید مى فرماید :
«و یقول الذین کفروا لست مرسلا قل کفى بالله شهیدا بینى و بینکم و من عنده علم الکتاب(1)؛ کافران مى گویند شما فرستاده خداوند نیستى ، بگو کافیست که خداوند و کسى که علم کتاب در نزد اوست میان من و شما گواه باشد.»
و پوشیده نیست که قرآن مجید، علم الکتاب را اقیانوسى از دانش مى داند که اسرار هستى در آن نهان است ، مثلا در یک جا مى فرماید:
«و ما من غائبة فى السماء والارض الا فى کتاب مبین(2)؛ هیچ غیبى در آسمان و زمین نیست مگر اینکه در کتاب آشکار قرار دارد».
و در جاى دیگر مى فرماید: هیچ ذره اى در آسمان و زمین و یا کمتر و یا بیشتر نیست مگر اینکه خداوند آنرا مى داند و در کتاب مبین قرار دارد.(3)
و در جاى دیگر بطور واضح مى فرماید: کلیدهاى غیب نزد خداوند است ، به جز او کسى از آن آگاه نیست ، او مى داند آنچه در خشکى و دریاست ، هیچ برگى بر زمین نمى افتد مگر اینکه مى داند، هیچ دانه اى در تاریکى زمین و هیچ تر و خشکى نیست مگر اینکه در کتابى واضح قرار دارد.«و لا رطب و لا یابس الا فى کتاب مبین «(4)
و بالاخره براى اینکه به عظمت این علم الکتاب بیشتر آگاه شویم نگاهى مى اندازیم به داستان حضرت سلیمان و بلقیس که در قرآن مجید آمده است .
در این جریان ، حضرت سلیمان از اطرافیان خود پرسید: کدامیک از شما تخت بلقیس را قبل از اینکه او و افرادش بیایند نزد من حاضر مى کند؟ یکى از جنیان گفت : من آن تخت را قبل از اینکه شما از جاى خود برخیزى حاضر مى کنم !
در این میان قرآن مى گوید: کسى که در نزد او دانشى بود.«قال الذى عنده علم من ا لکتاب » گفت : من آنرا زودتر از بهم خوردن پلک چشم تو حاضر مى کنم (5) و این کار را کرد.
توجه دارید که قرآن مجید دارنده این قدرت رابه عنوان کسى که اندکى از علم کتاب را دارد یاد مى کند، و از این نکته معلوم مى شود که دانش این کتاب باید بسیار گسترده باشد که اندکى از آن ، اینگونه انسان را قدرتمند مى کند و لذا در احادیث متعدد از اهل البیت علیهم السلام ذکر شده است که فرمودند: دانش آنکه بخشى از علم الکتاب را داشت در مقابل دانش کسى که تمامى علم کتاب را دارد همانند ترى بال مگسى است از آب دریا!!(6)
آرى و با تکیه بر همین علم و منبع بود که عده اى از اصحاب امام صادق علیه السلام مثل عبدالاعلى و عبیدة بن عبدالله بن بشیر همگى از امام صادق علیه السلام شنیدند که مى فرمود: من مى دانم آنچه در زمینها و آنچه در بهشت و آنچه در جهنم و آنچه بوده و آنچه خواهد بود، آنگاه حضرت اندکى درنگ نمود و چون دید که این سخن بر شنوندگان سنگین آمد فرمود: من اینها را از کتاب خدا مى دانم ، خداوند مى فرماید: در قرآن است بیان همه چیز.(7)
روایات اهل البیت علیهم السلام قاطعانه اعلام مى دارد که صاحب این علم ، امیرالمؤمنین علیه السلام و پس از او ائمه اطهار علیه السلام از اولاد معصومین او مى باشند.
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله به ابو سعید خدرى که از آن آیه مبارکه پرسیده بود فرمود: او برادرم على بن ابیطالب است .(8)
و امام صادق علیه السلام در حدیث صحیح فرمود«:الذى عنده علم الکتاب هو المیرالمؤمنین علیه السلام ؛ آنکه در نزد او دانش کتاب است همان امیرالمؤمنین علیه السلام است .»(9)
یکى از اصحاب امام باقر علیهم السلام از حضرت در مورد آیه مذکور سؤ ال کرد، حضرت فرمود: ما (اهل البیت علیه السلام ) هستیم و على اول ما و برترین ما و نیکوترین ما بعد از پیامبر اکرم علیه السلام مى باشد.(10)
امام صادق علیه السلام به عبدالله بن ولید فرمود: مردم در مورد پیامبر اولوالعزم و امیرالمؤمنین چه مى گویند؟ عرض کردم : هیچکس را بر پیامبران اولوالعزم مقدم نمى کنند.
امام علیه السلام فرمود: خداوند تبارک و تعالى در مورد موسى علیه السلام فرمود: «و کتبنا له فى الالواح من کل شى ء موعظة0(11)؛ براى او در آن لوحها برخى از مواعظ را نوشتیم .» و نفرمود تمامى موعظه ها را، و در مورد عیسى علیه السلام فرمود: «و لیبین لکم بعض الذى تختلفون فیه ؛(12) تا عیسى براى شما برخى از موارد اختلاف را بیان کند..« و نفرمود همه آن را، اما در مورد امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود «:قل کفى بالله شهیدا بینى و بینکم و من عنده علم الکتاب(13)؛ بگو خدا و کسى که تمامى علم کتاب نزد اوست میان من و شما براى گواهى کافیست .»
و سپس حضرت براى اینکه عظمت این دانش ، معلوم گردد به آیه دیگر استناد جسته فرمود: خداوند عزوجل فرموده است : «و لا رطب و لا یابس الا فى کتاب مبین»(14) آنگاه حضرت صادق علیه السلام فرمود: علم این کتاب )با این عظمت ) نزد على علیه السلام است(15)
×××××××
پاورقی:1- رعد، 43.
2- نمل ، 75.
3- سبا،3.
4- انعام ، 134.
5- نمل ،40.
6- تفسیر نورالثقلین ، ج 4، ص 87 ازتفسیر على بن ابرهیم .
7- بصائرالدرجات ، ص 127و128. ((و نزلنا علیک الکتاب تبیانا لکل شى ء)) -89نحل .
8- تفسیر نورالثقلین ، ج 2، ص 523 از امالى صدوق (ره ).
9- همان ، ج 2،ص 523 از تفسیر على ابن ابراهیم .
10- همان ، ج 2، ص 521 از اصول کافى .
11- اعراف ، 145.
12- زخرف ، 63.
13- رعد، 43.
14- انعام ، 59.
15- الاحتجاج ، ج 2، ص 139.
حدیث روز
توجّه امام مهدى(علیه السلام) به شیعیان خویش
قالَ الاِْمامُ الْمَهْدِىُّ(علیه السلام):
«إِنّا غَیْرُ مُهْمِلینَ لِمُراعاتِکُمْ، وَ لا ناسینَ لِذِکْرِکُمْ، وَ لَوْ لا ذلِکَ
لَنَزَلَ بِکُمُ اللاَّْواهُ، وَ اصْطَلَمَکُمُ الاَْعْداءُ. فَاتَّقُوا اللّهَ جَلَّ جَلالُهُ
وَ ظاهِرُونا.»
ما در رعایت حال شما کوتاهى نمى کنیم و یاد شما را از خاطر
نبرده ایم ، که اگر جز این بود گرفتارى ها به شما روى مى آورد
و دشمنان، شما را ریشه کن مى کردند. از خدا بترسید و ما را
پشتیبانى کنید.
میلاد نور
مورّخین و محدّثین بسیارى در کتاب هاى خود آورده اند:
حکیمه دختر امام محمّد جواد و عمّه امام حسن عسکرى علیهماالسلام حکایت کند:
روزى منزل حضرت ابومحمّد، امام حسن عسکرى علیه السلام بودم ، چون خورشید غروب کرد، از جاى برخاستم تا به منزل خودمان بروم .
امام حسن عسکرى علیه السلام فرمود: اى عمّه ! امشب را در منزل ما باش ، در این شب نوزادى کریم و عزیز به دنیا مى آید، نوزادى که خداوند زمین را به وسیله او حیات مى بخشد، او حجّت خداوند متعال خواهد بود.
چون نگاهى به مادرش نرجس کردم ، آثار حمل در او ندیدم ؛ وقتى موضوع را براى امام حسن عسکرى علیه السلام اظهار داشتم ، حضرت فرمود: نزدیک طلوع فجر وعده الهى ، عملى خواهد شد و سپس افزود: داستان حمل و زایمان او همانند حضرت موسى علیه السلام مخفى و ناگهانى است .
آن روز را روزه بودم ، بعد از نماز مغرب و عشاء در منزل حضرت افطار کردم و در رختخواب دراز کشیدم ، نیمه شب براى نماز شب برخاستم ، نرجس نیز بلند شد و نماز شب خواند، حضرت مرا صدا کرد و فرمود: اى عمّه ! مشیّت الهى نزدیک است .
بعد از آن مشغول قرائت قرآن گشتم ، ناگهان نرجس ناله اى کرد، سریع نزد او رفتم ، و ملاّفه اى روانداز روى آن مخدّره انداختم و پس از ساعتى کوتاه صدائى شنیدم ، همین که ملاّفه را کنار زدم ، چشمم افتاد به نوزادى که در حال سجده بود.
او را در بغل گرفتم ، بسیار تمیز و خوشبو بود، در همین بین امام حسن عسکرى علیه السلام فرمود: اى عمّه ! فرزندم را بیاور.
هنگامى که نوزاد خود را در برگرفت ، اظهار داشت : اى عزیزم ! سخن بگو. نوزاد لب به سخن گشود و با زبان فصیح گفت : ((أشهد أن لا إله إلاّ اللّه وحده لا شریک له ، و أشهد أنّ محمّداً رسول اللّه ))، سپس نام یازده امام را یکى پس از دیگرى بر زبان آورد و بر آن ها صلوات و تحیّت فرستاد.
چون صبح شد خدمت امام حسن عسگرى علیه السلام آمدم تا نوزاد را بار دیگر بنگرم ولى او را نیافتم ، گفتم : اى مولاى من ! نوزاد عزیز کجاست ؟
فرمود: همان طور که حضرت موسى علیه السلام به ودیعه رفت ، نوزاد ما هم به ودیعه رفته است .
و چون روز هفتم شد و بر آن حضرت وارد شدم ، فرمود: اى عمّه ! نوزادم را بیاور، وقتى به اتاق درونى رفتم ، نوزاد را مشاهده کردم و او را در بغل گرفته و بوسیدم .
همین که او را نزد پدر بزرگوارش آوردم ، همانند روز اوّلى که به دنیا آمده بود، شهادتین را گفت ، پس از آن امام عسکرى علیه السلام زبان مبارک خود را در دهان نوزاد عزیز قرار داد و نوزاد، زبان پدر را همانند شیر و عسل مى مکید.
پس از آن ، امام علیه السلام فرمود: عزیزم ! سخن بگو.
نوزاد مجدّدا، همانند قبل پس از شهادتین ، یکایک ائمّه علیهم السلام را نام بُرد و صلوات و سلام بر آن ها فرستاد.
سپس این آیه شریفه قرآن را تلاوت نمود:
وَ نُریدُ أنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِى الاْ رْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أئمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ وَ نُمَکِّنَ لَهْمُ فِى الاْ رْضِ وَ نُرِىَ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُما مِنْهُمْ ما کانُوا یَحْذَرُونَ.
و بعد از آن ، نام کتاب هائى را که بر حضرت شیث ، ابراهیم ، ادریس ، نوح ، هود، صالح ، موسى و عیسى علیهم السلام نازل شده بود، بر زبان شیرین و مبارک خویش جارى نمود.1
*******
پاورقی:چهل داستان وحدیث ازامام زمان(عج)
شعر میلاد حضرت ولیعصر(عج)
درجسم جهان ، باردگرروح دمیدند
دلها همه از جلوه دلدار طپیدند
بر چهره شب ، پرده ای ازنور کشیدند
هنگام سحر ، نیمه شعبان معظم
شور و طرب و، نور وسروراست به هرجا
چون مهدی موعود ، نهد پای به دنیا
پور حسن عسکری و ، نرگس والا
دردانه زهرا که به خوبان شده خاتم
احمد رخ و، حیدرصفت و، فاطمه رفتار
حُسن حسنین است درآن قامت ورخسار
پیوسته شکوفان و بهار آن گل بی خار
مقصود خدا ،زآب وگل وخلقت آدم
غایب زنظرهاست ، ولی حاضردائم
با علم خداداد ، بود شاهد و عالم
همنام پیمبر ، لقبش حجت و قائم
ازقامت او ، پایه خلقت شده محکم
آلودگی ما سبب غیبت دلدار
جز پرده عصیان نَبُوَد مانع دیدار
غایب نبود هیچگه از مردم بیدار
بسیار کسان را شده ، دیدار فراهم
با دیده جان ، دلبردلخواه توان یافت
چون ابرگناهان رَوَد، آن ماه توان یافت
با پاکدلی در حرمش راه توان یافت
لطفش همه جا ، بر همه کس ، بوده دمادم
روزی که بشر می شود آزرده وخسته
روزی که شود راه امید همه بسته
دلها ز ستمهای جهانگیر شکسته
آن روز دگر ، روز ظهور است مسلّم
تا جلوه کند یار، دل آماده او کن
پاکیزه دل آئینه آن روی نکو کن
بااشک (حسان) چهره بیارای ووضوکن
شاید که بخدمت کند احضارتوراهم
smsمیلادامام زمان(عج)
روشن شد از این عید ، جهان تاریک
یارب بنما ظهور مهدی نزدیک
در گلشن زهرا(س)، گل نرگس بشکفت
شد نیمه شعبان ، به محمد(ص) تبریک
++++++++
امشب که زدل غصّه وغم ریشه کن است
دریای عنایت و کرم موج زن است
این شور وشعف که در دل خلق خداست
از یُمن قدومِ حجت ابن الحسن(عج) است
××××××××××
جلوه گر شد زعنایات خدا مظهرذات
شکرلله که شده وقت نزول برکات
حجت ابن الحسن(عج)آمد، صلواتی بفرست
که خدا نیز فرستد به جمالش صلوات
××××××××××
برخیز که میرکاروان می آید
آن قافله سالار جهان می آید
درخانه عسکری زنرجس خاتون
هان مهدی صاحب الزمان(عج)می آید
×××××××××××
مرآت جمال سرمدی می آید
احیاگردین احمدی می آید
برخیز وبپا جشن وچراغانی کن
چون دسته گل محمدی می آید
×××××××××××
امشب که به وجدوشورچرخ کهن است
گل نغمه مانوای یابن الحسن (عج) است
آمد ولی عصر(عج)همان کس که از او
بر کنده ز جا ریشة نخل فتن است