قدرت خدا....
********
منبع:وبلاگ نشریه حضور
فاطمه(س) راصدابزن
اگرتراست حاجتی،فاطمه راصدابزن
کندبه ما عنایتی، فاطمه راصدا بزن
علاج دردهای ما،بسته به لطف اوبود
دهدبه ما سلامتی، فاطمه راصدا بزن
خدا به حق فاطمه، نظرکند به ما همه
طلب نما شفاعتی، فاطمه راصدا بزن
خدا کند وصف او، به کوثراست حرف او
بخواه از اوکرامتی ، فاطمه راصدا بزن
به آه ودرد سینه اش،به شوق آن مدینه اش
زسوزدل توساعتی، فاطمه راصدا بزن
به شوق قبر فاطمه ،به لب بوداین زمزمه
شود اگرسعادتی، فاطمه راصدا بزن
******
حبیب الله زنگی آبادی(سائل)
حدیث روز
رسول اکرم صلی الله علیه و آله:
لا تَکرِهُوا ا لفِتنَهَ فِی آخِرا لزَّمانِ فَاِنَّها تُبیرُ ا لمُنافِقِین؛
از فتنه و آزمایش در آخرالزمان نگران نباشید چرا که موجب
نابودی منافقان خواهد شد.
********
میزان ا لحکمه، ح 15748
سبزى حضرت زهرا(س) و دشمنى بنىامیه
حضرت فاطمه(س) محور خشنودى و خشم خداوند است. پاره وجود
مصطفى(ص) و سرور بانوان عالم است، اما دشمنان اهلبیت(ع) حتى
از اینکه«خرفه» که نوعى سبزى خودرو و مورد علاقه حضرت فاطمه(س)
بود و بهنام آن بزرگوار شهرت یافته بود، یادآور نام و خاطره حضرت
زهرا(س)باشد نگران بودند و از سر دشمنى و کینه، تلاش کردند نام آن
را برگردانند تاهمین اندک نیز نام و شخصیت اهلبیت(ع) بویژه فاطمه
زهرا(س) را درخاطرهها زنده نکند، و این کارى بود که بنىامیه کردند
و از تغییر نام یکسبزى نیز فروگذارى ننمودند. این واقعیت دردآورى
است که در روایتبعدى آمده است.
فرات بناحنف: از امام صادق(ع) شنیدم مىفرماید:
لیس على وجه الارض بقلة اشرف و لا انفع من الفرفخ و هوبقلة فاطمة(ع).
ثم قال: لعن الله بنیامیة، هم سموها بقلة الحمقاءبغضا لنا و عداوة لفاطمة(ع); (1) .
بر روى زمین، سبزىاى شریفتر و سودمندتر از خرفه نیست، و اینسبزى
فاطمه(ع) است. سپس فرمود:
خدا لعنت کند بنىامیه را! آنها از سر کینه با ما و به خاطر دشمنى با
فاطمه(ع) آن را «سبزى نادان» نامیدند.
*******
پاورقی:1- کافى، ج6، ص367.
مرجع تقلیدی که لباس زائران کربلا را میشست
صدای شیعه:آ نچه در پی میخوانید بخشی از توصیههای اخلاقی آیتاللهالعظمی مظاهری است که تقدیم میشود.
*افتخار مقدس اردبیلی
مقدس اردبیلی(رضواناللهعلیه) که یکی از مراجع بزرگ بود، روزی از لب فرات رد میشد که به زائری برخورد نمود. این زائر یک پیرمرد دهاتی بود که بر لب فرات نشسته و در حالی که بسیار خسته مینمود، لباس میشست مقدس اردبیلی به او سلام کرد و این امر باعث طمع پیرمرد شد. پس گفت: آقا میتوانی مقداری از لباسهای مرا بشویی؟ مقدس اردبیلی پاسخ مثبت داد، عبا و قبا را کنار گذاشت و مشغول لباس شستن شد. پس از مدتی چند نفر از مردم و طلاب که از آنجا میگذشتند، مقدس اردبیلی را شناخته و به ایشان احترام نمودند این امر موجب شد پیرمرد بفهمد که لباسهایش را به دست مرجع تقلیدش سپرده؛ بنابراین بسیار شرمنده شد و گفت: آقا ببخشید که شما را نشناختم.
مقدس اردبیلی فرمود: باعث افتخار من است که بتوانم لباس زائر امام حسین(ع) را بشویم.
*امام رضا(ع) و شستشوی پیرمرد
حمامی را برای حضرت رضا(ع) قرق کردند، امام پیرمردی بیرون نرفت، تا این که حضرت وارد شدند.
پیرمرد حضرت را نشناخته و خیال کرد که ایشان از کارگران میباشد لذا گفت: آقا میشود پشت مرا کیسه بمالی؟ حضرت پاسخ مثبت داد، کیسه را گرفته و مشغول شستشوی پشت پیرمرد و سپس پاها و دستهای او شدند.
پیرمرد ضمن شستشو متوجه شد که ایشان حضرت رضا(ع) میباشد و به همین دلیل بسیار خجلت زده شد. اما حضرت فرمودند: چرا خجالت کشیدی؟ تو بر من منت داری، زیرا ثواب بزرگی را به من دادی.
*حضرت زهرا(س) و پرسشگری پیرزن
در روایت دیگری از حضرت زهرا(س) میخوانیم که خدمتکاری نزد ایشان رفته و مسالهای را پرسید.
حضرت پاسخ او را داده و روانهاش کردند پس از چند دقیقه آن زن دوباره برگشته و همان مساله را پرسید این بار نیز حضرت زهرا(س) پاسخ او را دادند اما کار به اینجا ختم نشد و آن فرد چندین بار دیگر رفت و بازگشت و در آخر به حضرت گفت: من بسیار کند ذهن هستم، با این حال باید پاسخ مساله را به خانه ببرم و در غیر این صورت کتک خواهم خورد. شما ببخشید که این قدر مزاحتمان شدم. حضرت زهرا(س) در پاسخ او فرمودند: نه، چرا مزاحم باشی تو بر من منت داری، زیرا هر پاسخ مسالهای را که میدهم ثواب فراوان دارم و تو سبب آن میشود.
*نیش مار
ثقةالاسلام کلینی(ره) میفرماید: در قبر فردی، مار بزرگی است که هر روز انگشت بزرگش را میزند و او باید در قبر و در عالم برزخ با آن بسازد بعد گفت: امام صادق(ع) میفرماید میدانید چرا برای اینکه آن فرد میتوانست گره از کار مسلمانی را بگشاید، اما نگشود یعنی ای آقای لولهکشی که پیرزنی به در مغازهات آمده و درخواست کرده تا لوله ترکیده آب خانهاش را تعمیر کنی و تو میتوانستی بروی، اما نرفتی، این کارت ماری در گور خواهد شد و تا روز قیامت نیشت میزند.
ای آقای داروخانهچی که داروی مریض مستأصل را داشتی، اما آن را به وی ندادی، این کار تو مانند ماری تا روز قیامت در نزدت خواهد بود. ای آقای صاحب اتومبیل که زن بچه به بغل را در آفتاب سوزان و یا سرمای گزنده میبینی، اما او را سوار نمیکنی، این کار تو ماری شده و تا روز قیامت در کنارت میماند.
از این رو در روایات آمده است افرادی که در معرض حوائج مسلمین هستند، باید بسیار شاکر باشند؛ زیرا به نعمت بزرگی دست یافتهاند.
مرکز خبر حوزه
هنر نمایی با پوست تخم مرغ!
اهمیّت نماز، 15 ضرر و زیان در نماز
مرحوم سیّد بن طاووس در کتاب فلاح السّائل آورده است :
روزى حضرت صدّیقه کبرى ، فاطمه زهراء سلام اللّه علیها به محضر مبارک پدر بزرگوار خود، رسول گرامى اسلام صلّلى اللّه علیه و آله وارد شد؛ و اظهار داشت : اى پدر جان ! جزاى آن دسته از مردان و یا زنانى که نماز را سبک مى شمارند، چیست ؟
پیامبر خدا صلوات اللّه علیه فرمود: دخترم ، فاطمه جان ! هرکس نماز را سبک شمارد و به شرائط و دستورات آن بى اعتنائى نماید، خداوند او را به پانزده نوع عقاب ، مجازات مى گرداند:
شش نوع آن در دنیا، سه نوع آن موقع مرگ و جان دادن ، سه نوع در قبر و سه نوع دیگر در قیامت آن هنگامى که از قبر بر انگیخته شود خواهد بود.
امّا آن شش نوع عقابى که در دنیا خواهد دید:
1 برداشتن برکت و توفیق از عمرش ، که نتواند از آن بهره کافى و سودمندى برگیرد.
2 برداشتن برکت از درآمدهایش .
3 پاک شدن سیماى نیکوکاران از چهره اش .
4 سرگردان و دلسرد شدن در کارها و عباداتش .
5 دعاها و خواسته هایش مستجاب نخواهد شد.
6 آن که در دعاى مؤ منین سهیم نخواهد بود و دعاى خیر ایشان شاملش نمى شود.
و امّا آن عقاب هائى را که هنگام مرگ خواهد دید:
1 ذلیلانه خواهد مُرد.
2 گرسنه و تشنه جان مى دهد.
3 هیچ چیزى تشنگى و گرسنگى او را بر طرف نسازد.
و امّا آن عذاب هائى که در قبر دچارش مى شود:
1 خداوند متعال ملکى را ماءمور مى نماید تا مرتّب او را مورد شکنجه قرار دهد.
2 قبرش تنگ و تاریک و وحشتناک مى باشد.
و امّا آنچه در قیامت مبتلایش مى گردد:
1 خداوند ملکى را ماءمور مى نماید تا او را بر صورت ، روى زمین بکشاند و اهل محشر او را تماشا نمایند.
2 محاسبه و بررسى اعمالش سخت و دقیق خواهد بود.
3 و در نهایت این که مورد رحمت و محبّت خداوند قرار نمى گیرد و عذابى دردناک دچارش خواهد شد.(1)
*******
پاورقی:1- مستدرک الوسائل : ج 3، ص 23، ح 1.
حد یث روز
قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء سلام اللّه علیها:
: یا اءبَا الحَسَن ، إ نّى لا سْتَحى مِنْ إ لهى اءنْ
اءکَلِّفَ نَفْسَکَ مالاتَقْدِرُ عَلَیْهِ.(1)
ترجمه :
خطاب به همسرش امیرالمؤ منین علىّ علیه السلام کرد: من از خداى
خود شرم دارم که از تو چیزى را در خواست نمایم و تو توان تهیه
آنرا نداشته باشى .
*********
پاورقی:1- اءمالى شیخ طوسى : ج 2، ص 228.
اولین مؤمن
از على علیه السلام نقل شده که مى فرمود: من بنده خدا و
برادر رسول خدایم من صدیق اکبرم ، به غیر از من هر کس این
دعا را بکند دروغگو و افتراگر است ، هفت سال پیش از مردم با
رسول خدا نماز خواندم .ابن عباس میگفت : اولین کسى که با
پیغمبر نماز خواند على بود، جابر بن عبدالله مى گفت: رسول خدا
روزدوشنبه مبعوث شدوعلى روز سه شنبه با اونمازخواند،زیدبن ارقم
میگفت : على اولین مسلمان است . مدرک کتاب الکامل ج 2ص 37.
«على علیه السلام شش ساله بودکه رسول خدااورا بخانه خود برد
و مانندیگانه پسرخانواده زیرتربیت خودقرارداده تمام اخلاق وروحیات
خود رادرمدت چهارو پنج سال به او منتقل ساخت،خودآن حضرت در
خطبه قاصعه میفرماید: وضعنى فى حجره واناولدیضمنى الىصدره و
یکنفنى فى فراشه و یمسنى جسده : مرادرآغوش خودقرار مى داد
در حالى که من پسر بچه بودم بسینه خود مى چسباند، در بستر
خود مرا جا میداد بدن شریف خود را درتماس من قرار میداد.«
با این وضع نارسا است اگربگوییم :على ایمان آوردچون کافر نبودکه
ایمان بیاورد،بلکه از اول مؤمن بود، خود حضرت در خطبه چهارم
نهج البلاغه میفرماید :ماشککت فى الحق مذاریته درحق شک
نکردم از روزى که آنرا بمن نشان دادند .
********
عبداله بن عباس که بخاطر وسعت علم و اطلاعاتش به«حبر الامه »معروف و از شاگردان و ارادتمندان امیر المومنین علیه السلام ، مادرش لبابه کبرى بود، موقعى که رسول خدا و بنى هاشم در شعب ابوطالب محصور بودند بدنیا آمد، موقع وفات رسول خدا سیزده سال داشت و بقولى پانزده سال ، در سال 68 هجرى در طائف از دنیا رفت .
جابر بن عبداله انصارى از طائفه خزرج و یکى از بزرگان اصحاب رسول خدا و از دوستداران خاندان عصمت و طهارت بود، خدمت على علیه السلام و امام حسن و امام حسین و امام زین العابدین و امام باقر علیهم السلام را درک نمود، 94 سال در دنیا عمر کرد، بسال 74 یا 77 وفات یافت . زید بن ارقم از طائفه خزرج و از سابقین در اسلام است ، در اکثر غزوات رسول اکرم شرکت داشت ، وى از علاقمندان على علیه السلام بود و در جنگ صفین شرکت کرد، بعدا ساکن کوفه شد و در آنجا خانه بنا نمود تا در سال 68 در زمان مختار از دنیا رفت .
جدیدترین سروده آیتالله العظمی صافی گلپایگانی از سوی دفتر معظمله منتشر شد. ما را ز کورش و کی و جم اعتبار نیست فخری به داریوش و به اسفندیار نیست مرده است دور رستم و سیروس و کیقباد ما را به جاهلیّت آن دوره کار نیست در سایهی محمد(ص) و آل محمدیم برتر از این برای بشر افتخار نیست ابناء دین و سوره توحید و کوثریم بر دل ز کفر و شرک و شرارت غبار نیست اسلام، اعتقاد و نظام و هویت است هر کس نداشت در دو جهان رستگار نیست اندر دژ ولایت و حِصن امامتیم مانند این حصار به گیتی حصار نیست ما امت عدالت و صلح و اخوتیم در ما نفاق و شیطنتِ دیوسار نیست از جاهلیّتِ مجوس نگیریم رسم و راه ما را به جز ولایت مهدی (عج) شعار نیست اعلام «ان اکرمکم» باشد این پیام در کیش ما به رنگ و نژاد اعتبار نیست گر مدعی تلاش به توهین ما کند با او بگو که از تو جز این انتظار نیست تو باش و هفت خوان و خرافات و تُرَّهات راهی که میروی ره پروردگار نیست زنده است دین احمد(ص) و قرآن و اهل بیت(ع) اَکمل از آن طریق سوی کردگار نیست یارب رسان امام زمان منجی جهان فرّخ زمان او که در آن، کار عار نیست پر میکند ز عدل به امرِ خدا زمین بهتر ز عصر دولت او روزگار نیست آئین دین مداری و تقوی شود رواج رسم فساد و شرب مدام و قمار نیست مؤمن عزیز گردد و کافر شود ذلیل مرد خدا به دورهی او خوار و زار نیست