باز محرم آمد و اشک هایش برای حسین
&حماسه عاشورا &
?درکتابی چنین نگاشته شده بود،که بشردرطول عمرمیلیونی خود«از3400سال تاریخ شناخته شده بشر»فقط250سال درصلح زندگی می کرده وبیش از14500جنگ درکره ی خاکی درمیان آدمیان صورت گرفته است واززمان تأسیس سازمان ملل متحدتاکنون150بارجنگ راتجربه نموده است.
اگربه خواهیدسراغ جنگهای بزرگ بشری رابگیرید،حتماًبایدکتاب قطورتاریخ راورق زده،درلابه لای آن چشمان متعجّب ونگران خودرابه ارقام وحشتناکی ازکشته هاومفقودان بدوزید.اینهانمونه هایی ازآن ارقام هستند.
*درقاره اروپابه تنهایی درجنگهای قرن هفدهم4/5میلیون نفرودرقرن هجدهم5/5میلیون نفرودرقرن نوزدهم9میلیون نفرکشته شدند.
*درجنگ جهانی اوّل9میلیون نفرکشته،5میلیون نفرمفقود،و22میلیون نفرمعلول ودرجنگ جهانی دوّم 50میلیون نفرکشته وبیش از 20 میلیون نفردر150 جنگی که پس ازسال 1945 دردنیارخ داده کشته شدند،امّاامروزهیچکس به یادآنهاحتیّ یک دقیقه سکوت نمی کند.
*امّابی آنکه سراغ کتاب تاریخ بروید،فقط یک جنگ رامی یابیدکه پیروان آن هرساله آئین حماسه وعزای کشته هایشان راباشکوه ترازسال قبل به نمایش می گذارند.این جنگ شایدازنظروسعت میدان نبرد،مدّت درگیری وتعدادکشته هاومجروحان درحداقل باشند،امّابیشترین سهم رادرتاریخ به خوداختصاص داده است.
این نبردعاشورای حسینی نام دارد،همان که چندساعت بیشترطول نکشیدودرسال61هجری دربیابانی که هیچ ماهواره ای برای ضبط درگیری آن وجودنداشت ،اتّفاق افتاد.واینک همین«نصف روز»حادثه پس ازقرنهاهمچنان برزندگی آزادمردان نقش آفرینی می کند.ومی بینیم که ملت مظلوم فلسطین نیزدرپرتوآن به راه مقاومت ادامه می دهد.
«السلام علیک یا اباعبدالله وعلی الارواح التی حلت بفنائک»
باز محرم آمد و اشک هایش برای حسین
باز محرم آمد و ناله هایش برای زینب
باز محرم آمد و دلتنگی هایش برای رقیه
باز محرم آمد و دل شکستگی هایش برای عباس
دهه اول محرم که می شود بغض عجیبی روی سینه ام سنگینی می کند و اشک ها در چشمم دو دو می زند و منتظر تلنگری است که جاری شود ... کاش به جای این همه دل نازکی کمی هم از صبر زینب می آموختم که در سخت ترین شرایط محکم بایستم تا دشمن بلرزد ... کاش به جای این همه بی تابی کمی از استقامت حسین می آموختم و کمی از وفاداری ابوالفضل .... و کاش ذره ای از جوانمردی حسین در وجود ما بود.
بازمحرم آمد...
&درسوگ امام حسین(ع) &
?بازاین چه نواست،وزکجامی آید؟
کاین نغمه به گوش آشنامی آید
یارب چه غباردلنشینی است که باز
بر لوح دل از خاطره ها می آید
این کیست ،که ازقصَه پرغصَه او
غم های دگر، به انتها می آید
این کیست،که برپرده دل چنگ زند
کزشورغمش،دل به نوامی آید
این کیست،که ازشتاب چرخ عمرش
گردغم وطوفان عزا می آید
این کیست،که ازشعار آزادی او
برگوش مجاهدان، ندا می آید
این کیست ،که هرکس شنود نامش را
با چشم ترونوحه سرا می آید
این کیست ،که هرجاگذرد ،همچوبهار
بوی گل سرخ ، ازفضا می آید
این کیست ، که حجَ خویش ،ناکرده تمام
لبیک به لب ، به نینوا می آید
ازشهرنبی ، مسافری سرگردان
با قافله اش ، به کربلا می آید
این عاشق سرگشته،حسین است حسین
کاینجابه مشیَت خدامی آید
این ذبح عظیم است،که ازبیت خدا
باجمله عزیزان به منامی آید
اکبربه شتاب از پی ثارالله
باقلب حسین،پا به پامی آید
عبَاس،به پاس محمل خواهرخویش
چون سایه زینب،زقفا می آید
گرجنگ وستیزاست،خدایا،درپیش
پس دختر زهرا،به کجا می آید
«یا عطشان»
& نام گذا ری شب های محرم &
?سوگواری هریک ازشب های دهه ی اول ماه محرم به یکی از شهیدان یاشخصیت های مرتبط باجریان کربلا اختصاص دارد.
نام گذاری این شب هاباگذشت زمان درفرهنگ عامه صورت گرفته است و واضع خاصی ندارد و وضع کردن آن بیشتر به مداحان وذاکران بازمی گردد.
ترتیب متعارف شب های دهه ی اول ماه محرم به قرار زیر است :
شب اول – مسلم بن عقیل(ع).
شب دوم – ورودکاروان به کربلا .
شب سوم – حضرت رقیه (س).
شب چهارم –فرزندان حضرت زینب (ع)،حرَ،فرزندان حضرت مسلم(ع).
شب پنجم - حضرت عبدالله بن حسن(ع)، زهیر،حبیب بن مظاهر.
شب ششم –حضرت قاسم بن الحسن (ع).
شب هفتم – حضرت علی اصغر (ع).
شب هشتم – حضرت علی اکبر (ع).
شب نهم – حضرت عباس (ع)- شب تاسوعا.
شب دهم – حضرت امام حسین (ع) – شب عاشورا.
شب یازدهم – شام غریبان.
شب دوازدهم – حضرت امام سجاد(ع).
شب آخر – حضرت زهرا(س).
«یا شهید کربلا»
قتلگاه عشاق
امام محمد باقر علیه السلام فرمود: على علیه السلام به کربلا گذر کرد و فرمود: خوابگاهى است از سوارانى !
قتلگاهى است از عشاق !
این کوى ،کوى شهیدانى است که گذشتگان از آنان پیشى ندارند و آیندگان به آنان نمى رسند.
امام محمد باقر علیه السلام فرمود: على علیه السلام با دو تن از یاران خود به کربلا گذشت ، هنگامى که به آن سرزمین گذر کرد چشمانش پر از اشک شد و گفت : این خوابگاهى از سواران آنهاست ، این بار اندازى براى بنه آنان است در این جایگاه ، خون آنان به زمین ریخته مى شود خوشا به تو پاکیزه خاکى که در فراز تو خون احبا خواهد ریخت . (1)
××××××
پاورقی:1- عنصر شجاعت یا هفتاد دو تن ، یک تن - چهره درخشان حسین بن على علیه السلام : على ربانى خلخالى
عزاداری حیوانات در کوه الوند
عالم جلیل و کامل نبیل، صاحب کرامات باهره و مقامات ظاهره آخوند زین العابدین سلماسی (اعلی الله مقامه) فرمود: چون از سفر زیارت حضرت امام رضا علیهالسلام مراجعت کردیم؛ عبور ما به کوه الوند افتاد که در نزدیکی همدان واقع شده است. پس در آنجا فرود آمدیم و موسم بهار بود.
همراهان مشغول خیمه زدن شدند و من به دامنهی کوه نظر میکردم. ناگاه چشمم به چیز سفیدی افتاد، چون تأمل کردم پیرمرد محاسن سفیدی را دیدم که عمامهی کوچکی بر سر داشت و بر سکویی که قریب به چهار ذرع ارتفاع داشت، نشسته بود و بر دور آن سنگهای بزرگی چیده بود که به جز سرش چیزی نمایان نبود.
پس نزدیک او رفتم وسلام کردم و مهربانی نمودم. با من انس گرفت و از جای خود فرود آمد و مرا خبر داد که از گروه ضاله (صوفیه) نیست که به جهت بیرون رفتن از عهدهی تکالیف، اسمهای مختلف بر خود گذاشتهاند و با قیافههای عجیب بیرون میآیند! بلکه برای او اهل و اولاد بوده است و پس از اصلاح امور ایشان، برای فراغت در عبادت، از آنها عزلت اختیار کرده است. و در نزد او رسالههای علمیه از علمای آن عصر بود و میگفت هیجده سال است که در آنجا ساکن شده است.
او میگفت: اول آمدن من به اینجا ماه رجب بود، چون پنج ماه و اندی گذشت؛ شبی مشغول نماز مغرب بودم، ناگاه صدای ولولهی عظیمی آمد و آوازهای غریبی شنیدم! پس ترسیدم و نماز را کوتاه کردم و در این دشت نگاه کردم. دیدم بیابان از حیوانات پر شده است و همهی آنها رو به من میآیند! اضطراب و خوفم زیاد شد و از آن اجتماع حیوانات تعجب کردم. و چون دیدم در میان ایشان حیوانات مختلفه و متضاده چون شیر و آهو و گاو کوهی و پلنگ و گرگ با هم مختلط هستند و با صداهای عجیبی صیحه میزنند! سپس در این محل دور من جمع شدند و سرهای خود را به سوی من بلند کرده و فریاد میزدند!
با خود گفتم: دور هم جمع شدن این وحوش و درندگانی که با هم دشمن هستند. برای دریدن من نیست. زیرا اگر برای دریدن من بود، باید همدیگر را میدریدند. پس این اجتماع برای امر بزرگی میباشد! باید یک حادثهی عجیبی در دنیا رخ داده باشد.
وقتی خوب فکر کردم، فهمیدم امشب شب عاشورای حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام میباشد و این فریادها و سر و صداها و فغان و اجتماع و نوحه گری و گریه و ناله برای مصیبت حضرت سیداالشهداء علیهالسلام است. وقتی مطمئن شدم، عمامه را از سر برداشتم و با دست بر سر خود زدم و خود را از این مکان انداختم و میگفتم: «حسین، حسین، شهید کربلا حسین» و امثال این کلمات را میگفتم. پس حیوانات در میان خود جایی برایم خالی کردند و دورم حلقه زدند. بعضی از حیوانات سر به زمین میزدند و بعضی خود را در خاک میانداختند و همین طور تا طلوع فجر عزاداری میکردیم!
سپس آنها که وحشیتر از همه بودند، رفتند و به همین ترتیب یک یک حیوانات رفتند و متفرق شدند. از آن سال تا به حال که مدت هیجده سال است، این عادت آنها است و هر وقت که من محرم را فراموش میکنم و یا بر من مشتبه میشود، آنها با جمع شدنشان به من توجه میدهند [1] .
×××××
اورقی:1-داستانهای شگفت ،ص285—کرامات الحسینیه،ج2،ص127—ترجمه دارالسلام نوری،ج4،ص360—منتهی الآمال ،ج1،ص840
حادثه کربلا و پیامبران الهی
کشتى نوح علیه السلام و کربلا
چون حضرت نوح علیه السلام بر کشتى نشست و بر روى آب همه روى زمین را گشت تا به زمین کربلا رسید، چون به آن زمین بلا رسید آن سرزمین کشتى او را به گرداب افکند پس حضرت نوح علیه السلام از غرق شدن کشتى ترسید دست دعا به درگاه عزت و جلال خدا برداشت و عرض کرد: پروردگارا همه روى زمین را گشتم ، ترس اضطرابى که در این زمین بر منن رخ نمود در هیچ جا رخ نداده بود. همان ساعت جبرئیل علیه السلام از جانب خداوند عز و جل فرود آمد و عرض نمود: یا نوح ، حسین علیه السلام سبط محمد صلى الله علیه و آله خاتم پیامبران و فرزند گرامى اوصیا در این سرزمن کشته مى شود حضرت نوح پرسید قاتل آن بزرگوار کیست ؟ جبرئیل عرض کرد: قاتل او کسى است که اهل هفت آسمان و اهل هفت زمین بر او لعنت مى کنند پس حضرت نوح چهار مرتبه بر آن حرام زاده بد کردار لعنت کرد پس کشتى از آن مهکله نجات یافت و از آن سرزمین بلا گذشت .(1)
مطلع شدن حضرت ابراهیم علیه السلام بر مصایب امام حسین علیه السلام
تفسیر فرات به سند خود از امام صادق علیه السلام روایت مى کند که آن حضرت در تفسیر آیه (فنظر نظرة فى النجوموم ) فرمود: حضرت ابراهیم حساب نمود و به علم نجوم نظر فرمود: مطلع گردید بر مصایب امام علیه السلام حسین علیه السلام که در زمین کربلا رخ مى دهد فرمود: من ناخوش هستم براى مصیبتى که بر حضرت امام حسین علیه السلام وارد خواهد شد.(2)
××××××××
پاورقی:1- محن الابرار (ترجمه جلد دهم بحار )، ص 48 .
2- همان ، ص 34. - چهره درخشان حسین بن على علیه السلام : على ربانى خلخالى
دستورالعملى از حاج میرزا جواد اقا ملکى تبریزى (1)
پیامبر گرامى اسلام (ص ) سفارشهاى موکد(ى ) درباره طول (دادن ) سجود فرموده است ، و این امرى است بسیار مهم . سجده طولانى ، نزدیکترین هیت (::حال )هاى بندگى است ، و به همین جهت در هر رکعت نماز، دو سجده تشریع (واجب ) شده است . از ائمه اطهار (ع )و شیعیانشان در مورد طول سجود مطالب مهمى نقل شده است .
در یکى از سجده هاى امام سجاد (ع ) شمارش رفت که هزار مرتبه فرمود:
لا اله الا الله حقا حقا، لا اله الا الله تعبدا و رقا لا اله الا الله ایماناو صدقا.
درباره امام کاظم (ع )نوشته شده (است ) که گاهى طول سجده اش از بامداد تا ظهر ادامه داشت ، و از اصحاب ائمه مانند ابن ابى عمیرو جمیل و خربوذقریب به همین مطلب نقل شده است .
در ایام تحصیل در نجف اشرف شیخ و استادى داشتم که براى طلاب با تقوا، مرجع بود. از او سوال کردم : چه عملى را شما تجربه کرده اید که مى تواند در حال سالک موثر باشد، فرمود: در هر شبانه روز یک سجده طولانى به جاى آورد و در حال سجده بگوید: لا اله الا انت سبحانک انى کنت من الظالمین ، در حال ذکر، این چنین توجه کند که پروردگارم منزه از این است که بر من ظلمى روا داشته باشد، بلکه خود من هستم که بر نفسم ستم کردم و او را در این مهالک قرار دادم
استاد من علاقه مندانش را به این سجده سفارش مى کردم و هر کس که انجام مى داد، تاثیرش را مشاهده مى کرد، مخصوصا کسانى که این سجده را بیشتر طول مى دادند. بعضى انها هزار مرتبه ذکر مذکور را در سجده تکرار مى کردند و بعضى کمتر و بعضى بیشتر و شنیدم که بعضى (از) آنها این ذکر را سه مرتبه در سجده تکرار مى کردند.(2)
×××××
پاورقی:1- المراقبات ، ص 122.
2- در محضر عارفان - مؤ لف : واصف بادکوبه اى
مصیبت امام حسین علیه السلام از همه بالاتر است
شیخ صدوق قدس سره در علل الشرایع به اسناد خود از عبدالله بن فضل هاشمى روایت کرده که گفت : به امام صادق علیه السلام عرض کردم : یا بن رسول الله ، چه شد روز عاشورا روز شهادت حسین علیه السلام است روز بزرگ مصائب است ، و حال آن که روز وفات رسول الله صلى الله علیه و آله و روزى که فاطمه علیهاالسلام جهان را وداع گفت و روزى که امیرالمومنین علیه السلام شهادت یافت و روزى که حسن بن على علیه السلام به ضربت ستم شهید گشت واجب مى کند که مصائب این روزها بزرگ تر باشد ؟
امام علیه السلام فرمود: مصیبت روز قتل امام حسین علیه السلام بزرگ تر است از جمیع ایام ، زیرا که اصحاب کساء که در نزد خداوند بهترین آفریدگانند، فزون از پنج تن نباشند و آنها محمد و على فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام هستند و جود عالم منوط به وجود ایشان بود چون رسول خداصلى الله علیه و آله جهان را وداع کرد مردمان به بقاى چهار تن دیگر شاد بودند و چون فاطمه علیهاالسلام از دنیا رفت مردمان به وجود حسن و حسین علیهماالسلام تسلیت مى یافتند چون على علیه السلام به شهادت رسید، امام حسن و امام حسین علیهماالسلام به جاى او بودند و بعد از شهادت حسن علیه السلام مردم چشمشان به جمال حسین علیه السلام بود اما چون حسین علیه السلام را به قتل رساندند کسى از اصحاب کساء باقى نماند تا مردم را در سوگوارى آن حضرت سیر و سلوکى باشد ولى شهادت حضرت حسین علیه السلام چنان بود که پیامبر صلى الله علیه و آله و على و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام همگان را شهید کرده باشند این جاست که مصیبت روز شهادت حسین علیه السلام بزرگترین ایام و برزگترین مصائب است . (1)
××××××
پاورقی:1- وقایع الایام ، ص 371.
حادثه کربلا و پیامبران الهی
عبور آدم علیه السلام از زمین کربلا
چون آدم علیه السلام بر زمین هیوط کرد و حوا را ندید دنبال او گشت تا عبورش به زمین کربلا افتاد پیش از آن که حادثه اى واقع شود، غمناک شد، سینه اش تنگى گرفت ، و چون به مقتل امام حسین علیه السلام رسید پایش لغزید خون از آن جارى شد.
پس سر به موى آسمان بلند کرده و گفت : اى پروردگار من ، مرتکب گناه دیگر شده ام و اینک مرا کیفر خواهى کرد زیرا که من تمام زمین را طى کردم و یا چنین حادثه اى روبه رو نشد مسجد خداوند وحى فرستاد: اى آدم گناهى تازه مرتکب نشده اى ولى فرزند تو حسین علیه السلام در این سرزمین به ظلم کشته مى شود اینک خون تو به موافقت وى ریخته شد.
آدم عرض کرد: پروردگارا، حسین پیغمبر است ؟
خطاب سید که پیامبر نیست و لیکن فرزند زداه پیامبر من محمد صلى الله علیه وآله است عرض کرد: قاتل وى کیست ؟ندا رسید: یزید که ملعون اهل آسمان ها و زمین است آدم به جبرئیل رو کرد و گفت : چه کنم ؟ گفت : یزید را لعن کن پس آدم چهار مرتبه یزید را لعنت کرد و چند قدمى برداشت تا به کوه عرفات رسید و حوا را یافت .(1)
×××××
پاورقی:1- وقایع الایام خیابانى ، ص 149 . - چهره درخشان حسین بن على علیه السلام : على ربانى خلخالى