خداوند ـ عزّوجلّ ـ می فرماید : «ای محمّد! اگر آفریدگان به ساخته های شگفت من می نگریستند، جزمرا نمی پرستیدند و اگر شیرینی یاد مرا در دل هایشان می چشیدند، ملازم درگاه من می شدند و اگر به ظرائف نیکی های من می نگریستند، به چیزی جز من نمی پرداختند» . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
قطره ای ازدریا
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» فضیلت انتظار فرج

 

فضیلت انتظار فرج

در دوره غیبت امام زمان علیه السلام مشکلات و پیشامدهای سختی بوقوع می پیوندد به گونه ای که اعتقادات بسیاری از مردم در نتیجه این امور متزلزل می شود. جهت جلوگیری از دچار شدن به این قبیل خطرات، هشدارهای زیادی توأم با روشنگریهای لازم در رهنمودهای اهلبیت علیهم السّلام داده شده است که به دو نمونه از آنچه در این زمینه در مجموعه روایات علی بن ابیطالب علیه السلام وارد شده است اشاره می گردد.

  - عن محمد بن مسلم عن ابی عبداللَّه علیه السلام قال: ...قال علی علیه السلام : ...انتظروا الفرج و لا تیأسوا من روح اللَّه، فانّ احبَّ الاعمال الی اللَّه عزّوجلّ انتظار الفرج... و المنتظر لأمرنا کالمُتَشَحِّطِ بدمه فی سبیل اللَّه.

محمد بن مسلم از امام صادق علیه السلام نقل می کند که آن حضرت از پدران بزرگوارش و آنها از علی علیه السلام روایت کردند که علی بن ابیطالب علیه السلام فرمودند: منتظر فرج (امام زمان علیه السلام) باشید و از عنایت و توجهات خداوند ناامید نشوید. همانا محبوب ترین کارها در نزد خداوند عزّوجلّ انتظار فرج (امام زمان علیه السلام ) است.

آنگاه در ادامه بیان فضیلت انتظار فرمودند:

کسی که منتظر امر ما (فرج امام زمان علیه السلام ) باشد، مانند رزمنده ای است که در راه خداوند به خون خود آغشته شده باشد (اجر و پاداش شهید را دارد).

  - قال زیدبن صوحان العبدی: یا امیرالمؤمنین! أی الاعمال احبّ الی اللّه عزّوجلّ؟ قال علیه السلام : انتظار الفرج من اعظم الفرج.

زیدبن صوحان عبدی گفت: یا امیرالمؤمنین! کدامیک از اعمال در نزد پروردگار عالم محبوب تر است؟ حضرت فرمودند: انتظار فرج.

******

پاورقی:(24) الخصال، ج 2ص 740حدیث اربعمأة، ط انتشارات علمیه اسلامیه.

  (25) بحار الانوار، ج 52ص 122



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( شنبه 91/7/22 :: ساعت 7:12 عصر )
»» گسترش زمین (دحوالارض)

 

گسترش زمین (دحوالارض)

  «دحوالارض را به گسترش زمین از زیر کعبه تفسیر کرده‌اند.»[1]

امام رضا(ع) دراین‌باره می‌فرماید:

«روز بیست و پنجم ذیقعده (روز دحوالارض) روز ولادت ابراهیم خلیل‌(ع) و عیسی مسیح‌(ع) است و روزی است که زمین از زیر کعبه گسترده شده است».[2]

همچنین نقل شده است که در چنین روزی حضرت آدم‌(ع) به زمین هبوط کرده است.[3]

دحوالارض در کلام خدا

به گفته مفسّرین، ایه شریفه «وَالْاَرْضَ بَعْدَ ذلِکَ دَحیها؛ و زمین را بعد از آن با غلتانیدن گسترش داد» (نازعات: 30) اشاره به دحوالارض دارد و «منظور از آن نیز این است که در آغاز، تمام سطح زمین را آب‌های حاصل از باران‌های سیلابی نخستین فراگرفته بود. این آب‌ها به تدریج در گودال‌های زمین جای گرفتند و خشکی‌ها از زیر آب سر برآوردند و روز به روز گسترده‌تر شدند تا به وضع فعلی درآمدند.»[4] و نخستین برآمدگی نیز که آشکار شد، کعبه بوده است.

در این‌باره در ایه دیگری به بیانی دیگر می‌خوانیم: «وَ هُوَ الَّذی مَدَّ الْاَرْضَ؛ و اوست کسی که زمین را گسترش داد». (رعد: 3)

در تفسیر این ایه نیز آمده است:

«خداوند زمین را به‌گونه‌ای گسترد که برای زندگی انسان و پرورش گیاهان و جانداران آماده باشد؛ گودال‌ها و سراشیبی‌های تند و خطرناک را به وسیله فرسایش کوه‌ها و تبدیل سنگ‌ها به خاک پر کرد و آنها را مسطح و قابل زندگی ساخت؛ درحالی‌که چین‌خوردگی‌های نخستین آن، به‌گونه‌ای بودند که اجازه زندگی به انسان را نمی‌دادند».[5]

بی‌گمان دحوالارض، نماد مهرورزی و رحمت پروردگار به بندگان خویش و سرآغاز آمادگی و فروتنی کره زمین برای زندگی و سکونت آدمیان بر روی آن بوده است. از این رهگذر پاسداشت دحوالارض، پاسداشت انبوهی از نعمت‌های بی‌پایان خداست که به تدریج بر چهره زمین ساخته و پرداخته شده است تا انسان‌ها، با آرامش بر روی این کره خاکی زندگی کنند.

برخی از اعمال و آداب روز بیست و پنجم ذی‌القعده عبارتند از:

1. روزه گرفتن

2. ذکر فراوان خدا

3. خواندن دو رکعت نماز، نزدیک ظهر به این کیفیت:

در هر رکعت بعد از حمد پنج مرتبه سوره الشّمس بخواند و آنگاه بعد از سلام نماز بگوید:

«لا حَوْلَ و لا قوَّهَ اِلّا بِالله العلی العظیم» و سپس این دعا را بخواند:

یا مُقیلَ الْعَثَراتِ اَقِلْنی عَثْرَتی یا مُجیبَ الدَّعَواتِ اَجِبْ دَعْوَتی یا سامِعَ الْاَصْواتِ اِسْمَعْ صَوْتی وَ ارْحَمْنی و تَجاوَزْ عَنْ سَیئاتی وَ ما عِنْدی یا ذَالْجَلالِ وَ الْاِکْرام.[5]

ای درگذرنده لغزش‌ها، از لغزشم درگذر! ای اجابت‌کننده دعاها! دعایم را مستجاب کن! ای شنوای آوازها! صدایم را بشنو و به من رحم کن و از بدی‌هایم و آنچه نزد من است درگذر! ای صاحب جلالت و بزرگواری.

4. خواندن دعایی که با این عبارت شروع می‌شود: اللّهمّ یا داحِی الْکعبهَ وَ فالِقَ الْحَبَّه[7]...

اهتمام معصومین (علیهم‌السلام) به پاسداشت روز دحوالارض‌

 فضیلت دحوالارض

توصیه‌های اهل‌بیت ـ علیهم‌السلام ـ درباره پاسداشت روز دحوالارض و رعایت آداب و انجام دادن اعمال این روز، از اهتمام آنها به روز دحوالارض خبر می‌دهد. آنها مراقب فرارسیدن این روز بودند و چون فرامی‌رسید، یاران و اصحاب خویش را نیز از آن باخبر می‌ساختند.

چراغ راه

سخنی از ایت‌الله ملکی تبریزی در پاسداشت روز دحوالارض

خداوند بزرگ در چنین روزی زمین را برای سکنای فرزندان آدم و زندگی بر روی آن آماده فرمود، و روزی‌های ما و نعمت‌های پروردگار در چنین روزی گسترش یافته است؛ روزی‌ها و نعمت‌هایی که از شماره بیرون است و کسی را یارای شکر آن نیست. و اگر تو در بزرگی شأن دحوالارض اندیشه نمایی حیرت‌زده خواهی شد. و از این‌جاست که انسان عارف و مراقب روز دحوالارض، در برابر همه این نعمت‌های گوناگون، شکری بر خویشتن واجب می‌بیند، و چون به قلب خویش مراجعه می‌کند، می‌بیند که حتی بر ادای حق ناچیزی از آن همه نعمت‌ها توانا نیست.

و چون بنده‌ای نسبت به آن همه نعمت‌ها شناخت حاصل کند، به عجز و کوتاهی خویش در ادای حق آن نعمت‌های انبوه اقرار خواهد کرد و تلاش خود را در انجام شکر آنها ناچیز خواهد شمرد و همواره خود را در برابر آفریننده آن همه نعمت‌ها سرافکنده خواهد دید.[8]

آورده‌اند که...

حسن بن علی وشّا می‌گوید:

من کودک بودم که شب بیست و پنجم ذی‌القعده با پدرم در خدمت امام رضا(ع) شام خوردیم. آن‌گاه آن حضرت فرمود: امشب حضرت ابراهیم(ع) و حضرت عیسی(ع) متولّد شده‌اند و زمین از زیر کعبه پهن شده است، پس هر که روزش را روزه بدارد، چنان است که شصت ماه را روزه داشته است.[9]

از حضرت علی(ع) روایت است که فرمود: «نخستین رحمتی که از آسمان به زمین نازل شد، در روز بیست و پنجم ماه ذی‌القعده، روز دحوالارض بوده است. و هرکس این روز را روزه بدارد و شب آن را به عبادت بپردازد، به پاداش عبادت صد‌ساله رسیده است؛ عبادت صد ساله‌ای که روز‌های آن را به روزه و شب‌های آن را به عبادت گذرانیده است. و هر جماعتی که در این روز گِرد هم ایند و به ذکر پروردگار بپردازند، پراکنده نخواهند شد مگر آنکه خواسته‌های آنان برآورده خواهد شد و در این روز هزاران رحمت از سوی پروردگار نازل می‌شود که نودونه درصد آن از آنِ کسانی است که روزش را به روزه و ذکر مشغول باشند و شبش را به احیا و عبادت».[10]

××××××××

[1]. سیدمصطفی حسین دشتی، معارف و معاریف، ج 3، ص 257.

[2]. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 97، ص 122.

[3]. میرزا جواد ملکی تبریزی، مراقبات، ج 2، ص 186.

[4]. گروهی از نویسندگان، تفسیر نمونه، ج 26، صص 100 و 101.

[5]. همان، ج 10، ص 113.

[6]. شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، ص 451.

[7]. نک: مفاتیح الجنان، ص 451 بخش اعمال مربوط به دحوالارض.

[8]. مراقبات، صص 193 و 194.

[9]. مفاتیح الجنان، ص 451.

[10]. مراقبات، صص 186 و 187.

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( پنج شنبه 91/7/20 :: ساعت 6:14 عصر )
»» حکمت الهى در خلقت پشه و زنبور

حکمت الهى در خلقت پشه و زنبور

و اساطین علماء و اعاظم حکما در بیان عجایب صنایع، و غرایب بدایع، بذل جهدخود را کرده و در دریاى حکمت فکرت غواصى نموده و کتب و دفاترى ساخته و پرداخته‏اند ولى با وجود این، نسبت‏به آنچه در واقع و نفس الامر هست تهیدست‏مانده‏اند.و ما در این موضع، اشاره مى‏کنیم به قلیلى از حکمتها و عجایبى که در اضعف‏حیوانات، که: پشه و زنبور است، و اشرف آنها که: انسان است، و بعضى از انواع یکى‏از اجناس پست‏ترین عوالم الهیه است تا دیگر اجناس و عوالم، به قیاس به آن دانسته‏شود.و چنانچه متعرض بیان آنچه فهمیدن از براى ما ممکن است از عجایب ومصالحى که در یک عضو از اعضاى یکى از این سه حیوان است نشویم از وضع کتاب‏بیرون، و شرح آن از حد افزون مى‏گردد.

پس بر سبیل اختصار و اجمال بعضى از عجایب و حکم آنها را بیان مى‏کنیم تاکیفیت تفکر در صنایع پروردگار دانسته شود.و لهذا مى‏گوئیم:

اما پشه: تامل کن در آن، که با وجود خردى جثه آن، خداوند عالم آن را به هیئت‏فیل، که بزرگترین حیوانات است‏خلق نموده و از براى آن خرطومى چون خرطوم فیل‏قرار داده، و جمیع اعضائى که از براى فیل است در آن خلق کرده، به علاوه دو بال ودو شاخ.و این جثه ضعیف را منقسم به اعضاى ظاهریه و باطنیه فرموده است، و دودست و دو پاى آن را کشیده و دو چشم و دو گوش آن را شکافت، و سر و شکم ازبراى آن قرار داد.و در باطن آن موضع غذا مقرر داشت.و جمیع قوائى که در مرمت‏بدن ضرورى است از «غاذیه‏» (1) و جاذبه و دافعه و ماسکه و هاضمه و نامیه، به آن عطانموده و آن را به غذائى که خون حیوانات است دلالت کرد.و دو بالش داد که به وسیله‏آنها به طلب غذا پرواز کند.و خرطومش عطا کرد که از آن خون را به خود بکشد، وخرطوم آن را با وجود هایت‏باریکى «مجوف‏» (2) کرد تا خون صاف از آن بالا رود.وآن را طریقه فرو بردن خرطوم در بدن حیوان و مکیدن، تعلیم کرد.و آن را از دشمنى‏انسان آگاه ساخت و یاد داد که چون انسان دست‏خود را حرکت دهد قصد آن را دارد،پس راه فرارش را آموخت.و گوش آن را چنان شنوا گردانید که همهمه حرکت دست‏را از دور مى‏شنود و راه فرار پیش مى‏گیرد و چون دست‏ساکن شد باز «معاودت‏» (3) مى‏نماید.و آن را دو حدقه کرامت فرمود که مواضع غذاى خود را ببیند و به سمت آن‏پرواز کند، و چون حدقه او کوچک بود و محل «جفن‏» (4) و مژه در آن نبود که گرد وغبار را از حدقه محافظت کند تعلیم آن نمود که به دو دست‏خود گرد و غبار را از حدقه دور و آن را صیقل دهد.و به این سبب است که حیوانات خرد مانند مگس و پشه على‏الاتصال دستهاى خود را به حدقه مى‏زنند.و این قدر قلیلى است از عجایب صنع خدادر آن، و چنانچه اولین و آخرین جمع شوند که احاطه به جمیع عجایب ظاهریه وباطنیه آن کنند عاجز مى‏گردند.

و اما زنبور: تفکر کن که چگونه خداوند حکیم از آب دهان آن موم و عسل راآفرید که یکى نور و ضیاء، و دیگرى مرهم و شفاست.و آن را تعلیم کرد تا از گلها وشکوفه‏ها غذاى خود را بردارد و از نجاسات و کثافات اجتناب نماید.و از براى ایشان‏پادشاهى قرار داد و هیئت آن را از دیگران ممتاز کرد و همه را مطیع و منقاد امر و نهى‏آن گردانید.و آن را عدل و سیاست آموخت و خیر خواه همه گردانید تا یکى را بر درخانه گماشت که هر کدام که نجس باشد منع کند و بکشد.و به آن وحى نمود که دربلندیها و کوهها و درختها از موم خانه سازد تا از آفات محفوظ باشند.

و نظر کن در کیفیت‏بناى خانه‏هاى ایشان که همه را به شکل مسدس مى‏سازند، زیرااگر «مستدیر» (5) ساختندى در بیرون خانه‏ها خلل و فرج «مهمل‏» (6) ماندى.و اگر مربع بناکردندى زوایاى آن در اندرون خالى بودى، پس شکل مسدس را اختیار کردند که هیچ‏موضعى از مواضع خارجه و داخله آن ضایع نماند «فسبحان من خالق خبیر و حکیم‏لطیف و بصیر» .(7)

××××××

پاورقی:1- . قوه‏اى که غذا را تحلیل ببرد و جزو بدن کند.

2. توخالى.

3. برگشت.

4. پلک چشم

5. گرد و دایره مانند.

6. بیهوده و بیکار.

7- کتاب معراج السعاده-ملااحمدنراقی



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( پنج شنبه 91/7/20 :: ساعت 5:57 عصر )
»» حدیث روز

 حدیث روز

حافظ، ابو داود، سلیمان بن اشعث سجستانی، متولّد 202 ه" . و متوفّای 275 ه" . در کتاب سنن خود، مشهور به: «سنن ابی داود» که یکی از صحاح ششگانه اهل سنّت است، بخشی را به حضرت مهدی علیه السّلام اختصاص داده، و احادیثی را در این رابطه آورده است، که از آن جمله است حدیث جابر بن سمره از رسول اکرم - صلّی اللَّه علیه و آله - که فرمود:

  « لا یَزالُ هذا الدّینُ عَزیزاً اِلی اِثْنَیْ عَشَرَ خَلیفَةً ».

  « این دین تا دوازده خلیفه من هست، عزیز و سرافراز است ».

جابر بن سمره می گوید: آنگاه مردم تکبیر گفتند و سر و صدا کردند، و رسول اکرم - صلّی اللَّه علیه و آله - مطلبی فرمود که برمن پوشیده ماند، از پدرم پرسیدم که رسول خدا چه فرمود؟ پدرم گفت: «کُلُّهُمْ مِنْ قُرَیْشٍ»: « همه آنها از قریش می باشند ».

  * * *

 - سنن ابی داود، ج 4 ص 106 ( حدیث 4280 ).

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( پنج شنبه 91/7/20 :: ساعت 5:51 عصر )
»» تشرف علمی

 

تشرف علمی

مرحوم آیة الله شیخ مرتضی حائری (1) به نقل از مرحوم فاضل صالح آیة حاج حسن آقای فرید اراکی - فرزند مرحوم آیة الله حاج آقا محسن اراکی - و او از مرحوم آیة الله آقا شیخ محمد رضا قدریجانی فرمود:

مرحوم آیة الله سید محمد فشارکی در مسائل فقهی و نظری سخت تفکر کرده، آنگاه با مرحوم میرزای شیرزای دوم به بحث می نشست، تا واقعیت حکم خداوندی روشن شود. روزی پس از تفکر و بحث فراوان، از رسیدن به نتیجه مطلوب عاجز ماند. به همین دلیل، با توجه به نبود آرامش در خانه شخصی، چاره را آن می بیند که از شهر سامرا خارج و به بیابان ساکت و آرامی پناه ببرد، تا شاید بتواند مسأله را حل نماید.

پس او از شهر سامرا خارج و به سمت بیابان رفته، در گودالی که در اثر سیل ایجاد شده بود، استقرار می یابد، تا کسی او را ندیده و مزاحمتی از برای وی ایجاد نشود و او بتواند با خیالی آسوده به تفکر پرداخته و مسأله فقهی را حل نماید!

ساعتی بعد که او غرق تفکرات خویش بود و عاجزانه تلاش می کرد تا مسأله و حکم خداوندی را به دست آورد، ناگهان مردی را در چهره لباس ‍ اعراب در مقابل خود می یابد. به محض یافت حضور او، آن مرد عرب رو به او کرده و می گوید: به چه فکر می کنی؟

مرحوم سید که سخت از حضور مرد عرب ناراحت شده بود و او را مزاحمی برای تفکر علمی خویش می یافت، با تندی هر چه تمام تر می گوید: در فلان مسأله فکر می کنم!

گوهر مخزن اسرار همانست که بود

حقه مهر بدان مهر و نشاست که بود

                          عاشقان زمره ارباب امانت باشند

                          لاجرم چشم گهر بار همانست که بود

از صبا پرس که ما را همه شب تا دم صبح

بوی زلف تو همان نرجس جانست که بود

                         طالب لعل و گهر نیست و گرنه خورشید

                         همچنان در عمل معدن و کانست که بود (2) .

عرب به آرامی می گوید: آیا پیرامون فلان مسأله فکر نمی کنی؟ آیا چنین اشکالی به ذهنت نمی رسد؟ و برای رد آن اشکال اکنون چنین جوابی را نداده ای؟ و پس از اشاره به تمام ابعاد بحث، به آخرین حلقه آن - که همان اشکال مرحوم سید فشارکی بوده - اشاره می فرماید: آنگاه با بیان ریشه مخفی اشکال سید، مسأله را حل می نماید.

به محض حل شدن مسأله، مرحوم سید فشارکی متوجه ناپدید شدن آن مرد عرب می شود. پس با توجه به سختی مسأله فوق، در می یابد که آن فرد کسی جز خود حضرت ولی الله اعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف - و یا یکی از اصحاب خاص آن جناب - نبوده است.

  ×××××××

پاورقی:(1) از جمله علماء برجسته و پارسا، مرحوم آیة الله حاج شیخ مرتضی حائری فرزند مؤ سس حوزه علمیه قم حضرت آیة الله شیخ عبدالکریم حائری است. او در روز 14 ذی الحجه سال 1334 در شهر اراک دیده به جهان گشود و پس از طی دوران طفولیت، تحصیلات ابتدایی را در نزد پدر بزرگوارش ‍ آموخت و سپس در سن هجده سالگی به شهر کربلا مهاجرت کرد، تا سالیان سال در نزد مرحوم فاضل اردکانی به تحصیل و تحقیق بپردازد.

آیة الله حائری از شخصیت های برجسته زمان بودند، به گونه ای که رهبر فقید انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی پیرامونش فرمودند: ایشان در علم و عمل، به حق خلف بزرگوار مرحوم آیة الله العظمی شیخ عبد الکریم بودند. این بزرگوار علاوه بر مقام فقاهت و عدالت از صفای باطن بطور شایسته برخوردار و از اوایل نهضت اسلامی ایران از اشخاص پیشقدم در این نهضت مقدس بودند.

مرحوم آیة الله حائری مردی فوق العاده خوش اخلاق و خوش برخورد بود و بیش از پنجاه سال در حوزه علمیه قم به تدریس و تربیت شاگرد در سطوح مختلف پرداخت و از این راه نیز نقش به سزایی در پیشرفت حوزه در ابعاد مختلف داشت. آیة الله حائری در مدت عمر با برکت خود 64 بار به زیارت قبر مطهر حضرت رضا علیه السلام شتافت. تا آنکه پس از 72 سال بالاخره در 14 اسفند 1364 برابر با 23 جمادی الثانی 1406 قمری به دیدار حق تعالی شتافت.

  (2) حافظ.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( پنج شنبه 91/7/20 :: ساعت 1:11 عصر )
»» زمین خالی از حجّت نمی ماند

 

 

زمین خالی از حجّت نمی ماند

در جهان بینی مکتب اهل بیت علیهم السّلام انسان بدون امام معصوم، و زمین خالی از حجّت بحق الهی، نخواهد ماند؛ چرا که بدون امام معصوم هدایت و کمال صحیح و شایسته انسانی میسّر نخواهد شد. بعلاوه حفظ نظام هستی به برکت وجود حجت های خداوند است. بر این حقیقت در جای جای روایات رسول اکرم صلی الله علیه و آله و ائمه اطهارعلیهم السّلام به شیوه های مختلف تصریح شده است. منتهی گاهی زمینه و شرایط برای حضور علنی و آشکار امام علیه السلام فراهم است در نتیجه او به گونه ای که همه مردم او را می شناسند و به او دسترسی دارند در میان آن ها زندگی می کند، اما در شرایط خاصی به جهت وجود خطرات جانی یا مصالح دیگری که خداوند به آنها عالم تر است مشیّت الهی اقتضاء می نماید که امام علیه السلام پنهان از چشم مردم زندگی کند. در این باره روایات زیادی نقل شده است. جهت آشنایی بیشتر با این موضوع به ذکر دو حدیث از روایات حضرت علی علیه السلام اکتفا می شود.

 

  - عن علی علیه السلام قال: اللّهم انه لابدَّ لارضک من حجّة لک علی خلقک، یهدیهم الی دینک و یعلّمهم علمک لئلا تبطل حجّتک و لا یضلّ أتباع اولیائک بعد اذ هدیتهم به اما ظاهر لیس بالمطاع او مکتتم مترقّب، ان غاب عن النّاس شخصُهُ فی حال هدایتهم فانّ علمه و آدابه فی قلوب المؤمنین مثبتة، فهم بها عاملون.

 

بار خدایا! همواره باید در روی زمین تو حجتی برای بندگانت داشته باشی تا خلق را به دینت راهنمایی کند، و علم تو را به آنها بیاموزد تا حجّت تو تباه نشود و پیروان اولیاء تو بعد از آنکه آن ها را هدایت کرده ای دوباره گمراه نگردند. (حجت تو) یا ظاهر و آشکار خواهد بود که اطاعت او را نمی کنند و یا از دیده ها نهان خواهد بود که مردم در انتظار او به سر می برند. اگر شخص و جسم او در حال هدایت مردم از آنان غائب باشد علم و آدابش در قلب های عاشقان حق پایدار است و آن ها به آن علم و آداب پایبند هستند و به آن عمل می کنند.

 

  - اللّهم بلی لا تخلو الارض من قائم لِلّه بحجّةٍ: امّا ظاهراً مشهوراً و امّا خائفاً مَغموراً لئلا تبطُلَ حجج اللّه و بیّناته و کم ذا و أین؟ اولئک واللّهِ الاقلّون عدداً و الاعظمون عنداللّه قدراً یحفظُ اللّه بهم حُججه و بیّناته... اولئک خلفاء اللّه فی ارضهِ و الدعاةِ الی دینهِ.

 

  ... بارخدایا آری! زمین از امامی که قیام بر حق کند خالی نخواهد ماند. او یا آشکار و شناخته شده است یا ترسان و پنهان است تا حجت ها و دلیل های روشن خدا (یعنی اصول و احکام دین و تعالیم انبیاء) از بین نرود. اما اینکه ایشان چند نفرند و کجایند؟ به خدا سوگند از نظر تعداد آن ها بسیار کم هستند ولی از جهت منزلت و بلندمرتبه گی در نزد خداوند بسیار بزرگوارند. خداوند به وسیله ایشان حجّت ها و دلیل های روشن خود را حفظ می کند... آنان خلفا و نمایندگان خدا در روی زمین هستند و مردم را به سوی دین و احکام و مقررات او دعوت می کنند...

*******

پاورقی:(3) کمال الدین، ج 1ص 302ح .11

  (4) نهج البلاغه فیض الاسلام، حکمت 139ص .1158



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( پنج شنبه 91/7/20 :: ساعت 11:1 صبح )
»» فضیل بن عیاض

فضیل بن عیاض  

فضیل بن عیاض دزد معروفى بود که مردم از دست او خواب راحت نداشتند، شبى از دیوار خانه اى بالا مى رود، به قصد ورود به منزل روى دیوار مى نشیند. خانه از آن مرد عابد و زاهدى بود، که شب زنده دارى مى کرد، نماز شب مى خواند، دعا مى نمود اما در آن لحظه به تلاوت قرآن مشغول بود، صداى حزین قرائت قرآنش به گوش مى رسید، ناگهان این آیه را تلاوت کرد: اءلم یاءن للذین آمنوا ان تخشع قلوبهم لذکر الله آیا وقت آن نرسیده است که مدعیان ایمان ، قلبشان براى یاد خدا نرم و آرام شود؟ تا کى قساوت قلب ؟ تا کى تجرى و عصیان ؟ تا کى پشت به خدا کردن ؟! آیا وقت روى گرداندن از گناه و رو کردن به سوى خدا نرسیده است ؟

فضیل بن عیاض همین که این آیه را از روى دیوار شنید، گویى به خود او وحى شد و مخاطب شخص او است . از این رو همانجا گفت : خدایا! چرا، چرا، وقتش رسیده است ، و همین الان موقع آن است .

از دیوار پایین آمد و بعد از آن ، دزدى ، شراب ، قمار و هر چه را که احیانا به آن مبتلا بود، کنار گذاشت . از همه هجرت کرد، از تمام آن آلودگیها دورى گزید، تا حدى که برایش مقدور بود اموال مردم را به صاحبانش پس داد، حقوق الهى را ادا کرد و کوتاهى هاى گذشته را جبران نمود. تا جایى که بعدها یکى از بزرگان گردید، نه فقط مرد باتقوایى شد که مربى و معلمى نمونه براى دیگران گردید.(1و2)

××××××

پاورقی:1- گفتارهاى معنوى ، ص 226 و روضات الجنات ، لفظ فضیل .

2- کتاب عاقبت بخیران عالم- على محمد عبداللهى



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( چهارشنبه 91/7/19 :: ساعت 5:51 عصر )
»» تدبر در آفرینش اقلیم وجود

 تدبر در آفرینش اقلیم وجود

بدان که از تفکر در هرموجودى از موجودات مشاهده عجائب صنع پروردگار مى‏توان نمود.و از تدبر در هرمخلوقى از مخلوقات ملاحظه غرایب قدرت آفریدگار مى‏توان کرد، زیرا که آنچه دراقلیم وجود بجز ذات پاک آفریدگار یافت مى‏شود رشحه‏اى از رشحات وجود او وقطره‏اى از دریاى بى‏منتهاى فیض وجود او است.و از اوج عالم مجردات تا حضیض‏منزل مادیات را اگر سیر کنى بجز صنع او نبینى، و از کشور افلاک تا خطه خاک را اگرتفحص کنى به غیر از آثار قدرت او نیابى.مجردات و مادیات از صنایع عجیبه او و «جواهر» (1) و اعراض فلکیات و عنصریات و بسائط و مرکبات از بدایع غریبه او.

اى همه هستى زتو پیدا شده××× خاک ضعیف از تو توانا شده

زیر نشین علمت کاینات××× ما به تو قائم چو تو قائم به ذات

مبدا هر چشمه که جودیش هست ×××مخترع هر چه وجودیش هست

گر سر چرخ است پر از طوق اوست ×××ور دل خاک است پر از شوق اوست

اى ز وجود تو وجود همه××× پرتوى از بود تو بود همه

نیست کن و هست کن و هست و نیست××× غیر تو و صنع تو موجود نیست

صفحه خضرا ز تو آراسته××× عرصه غبرا (2) زتو پیراسته

غیب ازل نور شهود از تو یافت××× لوح عدم نقش وجود از تو یافت

روشنى لعل بدخشان (3) زتو××× پرتو خورشید درخشان زتو

نور ده ظلمتیان عدم ×××ربط ده خیل حدوث و قدم

جنبشى از بحر وجودت، سپهر××× پرتوى از عکس رخت، ماه و مهر

نقطه‏اى از دفتر صنعت فلک××× شحنه‏اى از عسکر ملکت ملک

و هیچ ذره از ذرات عالم نیست مگر اینکه از انواع عجایب حکمت و غرایب‏صنعت پروردگار اینقدر در آن یافت میشود که اگر جمیع عقلاى عالم و حکماى‏بنى آدم از بدو آفرینش تا قیام قیامت دامن همت‏بر میان بندند که ادراک آن را کنند به «عشرى از اعشار» (4) و اندکى از بسیار آن نتوانند رسید، چه جاى این که آثار قدرت‏کامله را در جمیع موجودات توانند فهمید.

و مخفى نماند که موجوداتى که از «کتم عدم‏» (5) به فضاى وجود آمده‏اند بسیارى ازآنها را ما نمى‏شناسیم، نه مجمل آنها را میدانیم نه مفصل، نه نامى از آنها شنیده‏ایم و نه‏نشانى.و دست تصرف اوهام ما از آنها کوتاه، و قدم اندیشه ما را در نزد آنها راه نیست.

پس از براى ما تفکر در آنها و ادراک عجایب و غرایب آنها ممکن نیست، بلکه‏تفکر و تدبر ما منحصر است‏بآنچه مجملا وجود آنها را دانسته‏ایم و اصل آنها راشناخته.و آنها بر دو قسم‏اند: یکى آنچه دیده نمى‏شود و به حس در نمى‏آید و آنرا «عالم ملکوت‏» گویند، مانند عالم عقول و نفوس مجرده و ملائکه و جن و شیاطین.و ازبراى آنها انواع و طبقات بسیارى که بجز خالق آنها احاطه به آنها نتواند کرد.

و دیگرى آنچه محسوس میشود و مشاهده میگردد.و از براى آنها سه طبقه است.

یکى آنکه: از عالم افلاک مشاهده میشود از ثوابت و سیارات و گردش آنها در لیل‏و نهار.

دوم: خطه خاک محسوس با آنچه در آن هست از بلندى و پستى و کوه و دریا وبیابان و صحرا و شطوط و انهار و معادن و اشجار و نباتات و حیوانات و جمادات.

سیم: عالم هوا با آنچه در آن مشاهده میشود از رعد و برق و برف و باران و ابر وصاعقه و امثال اینها.

و هریک از این طبقات را انواع متکثره و هر نوعى را اقسام و اصناف غیر متناهیه‏است که هر یکى را صنعتى و هیئتى و اثر و خاصیتى و ظاهرى و باطنى و حرکت وسکونى و حکمت و مصلحتى است که بجز خداوند دانا نتواند ادراک نمود.

و هر یک از اینها را که دست زنى محل تفکر و عبرت، و باعث‏بصیرت و معرفت‏مى‏گردد، زیرا که همگى آنها گواهان عدل و شهود صدق‏اند بر وحدانیت‏خالق آنها وحکمت او و کمال او و قدرت و عظمت او.

برگ درختان سبز در نظر هوشیارهر ورقش دفترى‏ست معرفت کردگارپس هر که دیده بصیرت بگشاید و به قدم حقیقت گرد سراپاى عالم وجود بر آید ومملکت‏خداوند ودود را سیر کند در هر ذره از ذرات مخلوقات، عجایب حکمت وآثار قدرت، این قدر مشاهده مى‏کند که فهم او حیران و عقل او واله و سرگردان‏مى‏گردد.

و شبهه‏اى نیست در اینکه طبقات عوالم پروردگار در شرافت و وسعت متفاوت‏اند وهر عالم پستى را نسبت‏به مافوق آن قدر محسوسى نیست پس عالم خاک را که‏پست‏ترین عالم خداوند پاک است قدرى نیست در نزد عالم هوا، همچنان که عالم هوارا مقدارى نیست‏به قیاس عالم سموات، و عالم سموات را نسبت‏به عالم مثال، و عالم‏مثال را نظر به عالم ملکوت، و عالم ملکوت را نظر به عالم جبروت، و تمام اینها رانسبت‏به آنچه ما را راهى به ادراک آن نیست از عوالم الهیه.و آنچه از مخلوقات را که‏بر روى پست‏ترین همه این عوالم است که زمین باشد از حیوانات و نباتات و جمادات‏قدر محسوسى نسبت‏به اهل زمین نیست.و از براى هر یکى از این اجناس ثلاثه انواع واقسام و اصناف و افراد بى‏نهایت است.و هر یک از این عوالم مشتمل است‏بر عجایب‏بسیار و غرایب بى‏شمار که تعداد آنها از حد و حصر متجاوز و بنان (6) و بیان از ترقیم (7) آن‏ابکم (8) و عاجز است.(9)

××××××

پاورقی:1 . «جوهر» ، موجودى است مستقل مانند: اجسام.و «عرض‏» ، موجودى است غیر مستقل و قائم به غیر، مانند:

رنگ.و هر یک اقسامى دارد. (جهت اطلاع بیشتر رک: فرهنگ معارف اسلامى، ج 1، ص 661 و حکمت الهى،ج 1، ص 88)

2. زمین.

3. نام ناحیه‏اى از ترکستان افغان است که داراى معدن «لعل‏» است و لعل آن معروف مى‏باشد.و «لعل‏» یکى‏از سنگهاى قیمتى است که به رنگ سرخ مانند یاقوت است.

4. یک صدم.

5. جهان نیستى

6. انگشتان.

7. رقم زدن، شمارش.

8. گنگ، کر.

9- کتاب معراج السعاده-ملااحمدنراقی



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( چهارشنبه 91/7/19 :: ساعت 5:30 عصر )
»» ولایت و درخت انار

 

ولایت و درخت انار 

آورده اند که روزى امیرالمؤمنین على علیه السلام در موضعى نشسته بود. در پیش وى درختى انار خشک بود. جماعتى دوستان و دشمنان وى در آمدند. حضرت امیر علیه السلام فرمود: امروز آیتى به شما نمایم که همچو مایده عیسى بود در بنى اسرائیل . گفتند: آن چیست ؟ گفت : در این درخت انار نگاه کنید. چون نگاه کردند، به ولایت على بن ابى طالب علیه السلام آن درخت سبز شد و شاخ بکشید و انار بار آورد. ایشان تعجب مى کردند. فرمود: برخیزید و بسم الله بگویید و انار باز کنید. برخاستند و بسم الله مى گفتند. آنان که دوستان بودند، انار باز مى کردند و آنان که دشمنان بودند دست به هر انارى که دراز مى کردند، بالاتر مى رفت و دست ایشان بدان نمى رسید. گفتند: یا امیرالمؤمنین ! چگونه است که دست بعضى بدو مى رسد و دست بعضى نمى رسد؟ گفت : فرداى قیامت نیز چنین بود. دوستان ما در بهشت بر تختها نشسته باشند یا تکیه کرده ، چون میوه خواهند، درخت سر فرود آرد تا ایشان میوه باز کنند بى زحمت که : و ذللت قطوفها تذلیلا؛(1) و دشمنان ما در دوزخ به بهشتیان مى نگرند و آن نعمتها مى بینند و دست ایشان بدان نرسد. بهشتیان را گویند که پاره اى آب بر ما ریزید یا از آن نعمتها که روزى شما کرده اند: افیظوا علینا من الماء او مما رزقناکم الله ؛ (2) ایشان گویند: فارغ باشید که از این هیچ به شما نرسد که حق تعالى بر کافران حرام کرده است : ان الله حرمهما على الکافرین .( 3)

×××××

پاورقی:1- (و چیدن میوه هاى (درختان بهشت ) بسیار آسان است ). سوره انسان ، آیه 14.

2- سوره اعراف ، آیه 50.

3- همان .



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( سه شنبه 91/7/18 :: ساعت 11:6 صبح )
»» حجت روی زمین در پیام امام زمان

 

حجت روی زمین در پیام امام زمان(عجل الله تعالی فرجه)

حجت از نظر معنی به چند معنی آمده که از جمله به معنای پیشوا است. انبیاء و امامان هم به همین منظور از جانب خداوند متعال ماموریت پیدا کرده اند تا خلق را ارشاد نموده و از ضلالت و گمراهی نجاتشان دهند و روی همین اصل آنها را حجت نیز نامیده اند، چنانچه در سفارشات حضرت موسی بن جعفر علیه السلام به هشام بن حکم می خوانیم: ان لله علی الناس حجتین: حجه ظاهره و حجه باطنه. فاما الظاهره فالرسل و الانبیاء و الائمه علیهم السلام. و اما الباطنه فالعقول. (1) به راستی که برای خدا در میان مردم دو پیشوا است، پیشوای ظاهر و پیشوای باطن و درون. اما پیشوای ظاهری رسولان و پیامبرانند و امامان علیهم السلام. و اما پیشوای باطنی و درونی عقلهای مردم است. ولی این سوال پیش می آید: آیا ممکن است که زمین خالی از حجت خدا باشد؟ جواب این سوال را در پیام امام زمان علیه السلام می خوانیم.

متن پیام

ان الارض لا تخلو من حجه، و لا یبقی الناس فی فتره. (2) .

زمین هرگز از حجت و پیشوا خالی نمی ماند و مردم در وقفه و سرگردانی نخواهد بود. بنابر این خدا را شکر می کنیم از اینکه پیوسته حجت و راهنما برای ما مقرر فرموده و در هر زمان مردم از وجود انبیاء و پیامبران و یا جانشینشان بهره مند بوده اند، و ما نیز از برکات وجود حضرت ولی عصر ارواحنا فداه بهره مندیم.

نگارنده گوید: در بعضی از ادعیه آمده: بوجوده ثبتت الارض و السماء. برقراری زمین و آسمان وابسته به وجود آن حضرت است. (3) .

*******

پاورقی:(1) بحار جلد 1 صفحه 137.

  (2) کمال الدین چاپ مطبعه الصدوق صفحه 445.

  (3) مفاتیح الجنان، فرازی از دعای عدیله.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( سه شنبه 91/7/18 :: ساعت 10:26 صبح )
<   <<   71   72   73   74   75   >>   >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

حدیث روز
مثل شجره طیبه
در تفسیر مرج البحرین یلتقیان
فضایل حضرت زهرا(سلام الله علیها)
داستانهایى از زیارت عاشورا
مقامات مردان خدا
داستانهائى از علماء
فاطمه(س)بعدازرحلت پیامبر(ص)
مردى که بر قبر شیخ مى گریست
ای آخرین بهار
صلوات و درود فرشتگان
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 16
>> بازدید دیروز: 105
>> مجموع بازدیدها: 1547513
» درباره من

قطره ای ازدریا

» پیوندهای روزانه

داستانهای اصول کافی [193]
داستان وحکایت [175]
احکام بانوان [91]
احکام جوانان ونوجوانان ویژه دختران [105]
احکام جوانان ونوجوانان ویژه پسران [89]
احکام روابط زن ومرد [194]
[آرشیو(6)]

» فهرست موضوعی یادداشت ها
امام زمان(عج)[221] . حدیث روز[159] . امام علی(ع)[135] . محرم[110] . داستان دوستان[103] . امام حسین(ع)[102] . شعر[97] . رمضان[81] . امام رضا(ع)[68] . حضرت محمد(ص)[67] . امام حسن مجتبی(ع)[48] . امام صادق(ع)[43] . یَابْنَ آدَمَ![37] . پندهاى کوتاه از نهج‏البلاغه[34] . حضرت زهرا(س)[31] . بانگ رحیل[31] . دعاهاى قرآن[31] . دعا[28] . صلوات[21] . عکسهای دیدنی[21] . پیام امام زمان[21] . شیطان[20] . امام جواد(ع)[17] . کرامات الرضویه (ع )[16] . اعجازخوراکیها[15] . امام باقر(ع)[15] . نکته ها[14] . امام سجاد(ع)[13] . علامه حسن زاده آملى[13] . امام حسن عسکری(ع)[12] . چیستان[12] . داستانهائى از علماء[10] . درسهایی ازنهج البلاغه[10] . شیوه هاى تهاجم فرهنگى[9] . مناجات[9] . امام مهدی امتحان الهی[9] . اربعین[8] . حادثه کربلا و پیامبران الهی[8] . پیشگوئیهای حضرت علی(ع)[8] . مراقبات ماه مبارک رمضان[8] . فاطمه سلام الله علیها از دیدگاه روایات[8] . زیارت عاشورا[8] . ذکرهای شگفت عارفان[8] . نماز[8] . داستانی ازصلوات[7] . شیطان شناسی[7] . غدیر[6] . دوستی[6] . حضرت معصومه(س)[6] . آیت الله بهاءالدینی[6] . ابزارهاى تهاجم فرهنگى[6] . امام زمان[6] . وادی السلام[6] . معاد[5] . بانگ رحیل![5] . حضرت زینب(س)[5] . حکایت[5] . دانستنی ها[5] . تمثیلات[5] . حدیث[5] . ره توشه[5] . شفایافتگان[5] . فاطمه سلام الله علیها از دیده گاه قرآن[5] . عکس دیدنی[5] . ماه رمضان[5] . لطیفه[4] . کشکول[4] . مقامات مردان خدا[4] . عیدفطر[4] . عیدنوروزدرشعرامام خمینی(ره)[4] . عکس[4] . فاطمه زهرا(س)[4] . شعر میلاد حضرت ولیعصر(عج)[4] . سلمان فارسی[4] . درسهایی ازعارف کامل مرحوم میرزا جواد آقا ملکی تبریزی[4] . پیامهاونکته های قرآنی[4] . حکایت[4] . امام هادی(ع)[4] . امام خمینی(ره)[4] . امام کاظم(ع)[4] . اعجازخوراکیها[4] . آیامی دانید[4] . مقام حضرت زینب(س)[4] . یاصاحب الزمان(عج)[4] . یاعلی ابن موسی الرضا(ع)[3] . هجران غیبت[3] . نماز باران و بلعیدن دوشیرِ در پرده[3] . کشکول[3] . استغاثه به حضرت مهدی(عج)[3] . اسراف[3] . احترام به عزاداران امام حسین(ع)[3] . حضرت ابوالفضل(ع)[3] . جواب چهل مسئله مشکل از کودکی خردسال[3] . داستانهاى شگفت انگیز از زیارت عاشورا[3] . سیمای نصیحت وناصحین[3] . شوخ طبعیهای جبهه[3] . شیخ حسنعلی اصفهانی(نخودکی)[3] . شایعه[3] . فضایل حضرت زهرا[3] . شیطان درقرآن(مبحث هفتم)[3] . عیدنوروزمبارک باد[2] . فراق محبوب[2] . عیدمبعث[2] . غفلت چرا؟![2] . فضیلت ماه رمضان[2] . فرمان شگفت[2] . عکسهای دیدنی[2] . فلسفه روزه چیست؟[2] . قرآن[2] . فوکویاماوبازشناسی هویت شیعه[2] . شیطان درقرآن(مبحث دوم)[2] . عدس[2] . علل و عوامل عزت[2] . مکتب عشق[2] . مردم از نظر دعا کردن بر چند گروهند؟[2] . معجزات رسول خدا صلى اللّه علیه و آله[2] . ناله ستون مسجد[2] . قضاوتهای حضرت علی(ع)[2] . گریه امام زمان(عج)[2] . گریه پیامبر صلى الله علیه و آله ![2] . شب قدر[2] . شعر جانسوز[2] . شباهت علم اخلاق به علم طب[2] . شفاى پا[2] . شیخ مرتضى انصارى[2] . شعر-درمبعث حضرت رسول(ص)[2] . شهادت امام حسن علیه السلام[2] . سیما واهمیت روزه[2] . سرو کجا، قامت رسای ابوالفضل[2] . سفارش مؤ کّد امام زمان (عج ) به خواندن زیارت عاشورا[2] . روز پنجم محرم[2] . روز چهارم محرم[2] . روز دهم محرم[2] . روز هشتم محرم[2] . روز هفتم محرم[2] . زهر کشنده[2] . سخنى درباره نیمه شعبان[2] . زیارت عاشورا و برطرف شدن دشواریها[2] . دستورالعمل[2] . دعا از امتیازات شیعه[2] . دعاهایى که به حضرت محمد (ص) آموزش داد[2] . دعای امام صادق علیه السلام در روز آخر شعبان[2] . دعاى بندگان با کمال الهى[2] . دلیل قرآنی[2] . دیدار با مهدی در سایه قرآن[2] . دفاع ازحق[2] . دست بخشش گر[2] . دلیل اوّل معاد[2] . دو رکعت نماز حاجت[2] . روزسوم محرم[2] . روزششم محرم[2] . داستانهایى از زیارت عاشورا[2] . داستانی از صلوات[2] . حماسه عاشورا[2] . در خلوت هم از گناه بپرهیزید[2] . خاطره[2] . خطبه پیامبر گرامی اسلام(ص)درآخرماه شعبان المعظم[2] . چند گفتار از امام رضا علیه السلام[2] . چه کنم با شرم؟[2] . حدیث قدسی[2] . تلخى گوش و شورى آب چشم[2] . حد یث روز[2] . حدیث عید[2] . حضرت فاطمه(س)[2] . پیش صاحب نظران[2] . پیشنهاد ابلیس[2] . پیراهن نبوت بر تن على علیه السلام[2] . تأثیرتربیت خانوادگی[2] . تسلیم[2] . ترک جلسه به خاطر نماز[2] . تشرف آقا شیخ حسین نجفی[2] . به برکت حضرت زهرا(س)شیعه شدند[2] . پاسخ نیکی[2] . پند[2] . بهشت مشتاق حسن[2] . پر افتخارترین پیوند[2] . جمع شدن حیوانات و عزاداری آنها در کنار کوه الوند[2] . ثواب زیارت امام حسین(علیه السلام)[2] . تو جان جهانی فدایت شوم[2] . توقیع حضرت ولیعصر(عج)[2] . تشرف اخوی آقاسیدعلی داماد[2] . تشریع روزه رمضان[2] . تعجب عزرائیل[2] . اسامی شیطان[2] . ارتحال رسول خداصلی الله علیه وآله[2] . اسلحه مسموم در توبره[2] . اشعار امام حسین علیه‏السلام[2] . اعتماد به ساقى[2] . الاکه راز خدایی[2] . آثار نیک و بد اعمال[2] . آه دل[2] . ابدال یا پیشکاران امام زمان (عجّ)[2] . آیت الله بهجت[2] . آیت الله خوشوقت[2] . آفرینش نور پیش از آفرینش خلق[2] . 1مام زمان(عج)[2] . آثارمتفاوت همنشینی باطبقات مختلف[2] . آخرین وظایف منتظران[2] . انجیر[2] . امام حسن عسکری(ع)[2] . امام حسن(ع)[2] . امام حسین (ع)[2] . امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) در دیدگاه اهل سنت[2] . امام زمان (عج)[2] . آیت الله بهاء الدینی[2] . امام زمان(ع)[2] . امام کاظم(ع)[2] . اول آگاهی بعدعمل[2] . بعثت رسول خدا[2] . به ره ولای مهدی[2] . به من پناه آورید![2] . بهترین بندگان خدا[2] . بیهوده تان نیافریده ام![2] . اولین مؤمن[2] . یامهدی(عج)[2] . یونجه[2] . کرامات امام رضا علیه السلام به روایت اهل سنت[2] . کم کم غروب ماه خدا دیده می شود[2] . نکته[2] . نظراهل تسنن درباره حضرت مهدی(عج الله تعالی)[2] . مقام معظم رهبری[2] . موعودجهانی[2] . میلاد خورشید[2] . نماز لیله الرغائب[2] . نور نبوت[2] . هفته دفاع مقدس[2] . وصیت امام صادق علیه السلام به عمران بصری[2] . یاثامن الحجج(ع)[2] . نیکی به پدرومادر[2] . ویژه گیهای امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)[2] . یا صاحب الزمان(عج)[2] . یاامام رضا(ع)[2] . یاامام صادق(علیه السلام) . یاایهاالعزیز . یاایهالعزیز . یاباقرالعلوم . یا صادق آل محمد«علیه السلام» . یا علمدارحسین(ع) . یا قابض.... . یا مولا . یاامام جواد(ع) . یا اباصالح المهدی ادرکنی . یا ایها العزیز . یا بگو نه تا به خانه ام بروم .. . یا حسن مجتبی(علیه السلام) . یا رب زغمش . یا صاحب الزمان (عج) . نکته . نماز اوّل وقت وسط جنگ . یاجوادالائمه ادرکنی . یاحسن مجتبی(ع) . یاد دادن استخاره با تسبیح به خانمی که می‏خواست از راه حرام کسب م . یاد کردى دوسویه . یادی از گذشته . یادی ازشهیدثالث . یار آمدنی است . یاران مهدى علیه السلام بیشتر کجا هستند؟ . یاعلی بن موسی الرضا(ع) . یاعلی(ع) . یافاطمه معصومه(س) . یاقدوس . یامهدی . هارون مکی . هان اى مردم! دنیا... . یَابَنی آدَمَ! . وصیت نامه رهبر انقلاب در سال 42 . وصیت های حضرب زهرا(س) . وظیفه پدران . وفات سلمان فارسی . وقتى عمر از على علیه السلام مى گوید! . ولایت و درخت انار . ولترنت افشا کرد: . وه !شگفتا از تو اى خاک اسرارآمیز! . ویژگی های حزب الله . ویژگی های شیطان . ویژگی‌های ماه رجب . ویژگیهاى حضرت معصومه (س) . ویژگیهاى دهگانه عاقل . ویژگیهای میهمانی خداوند . هدایت واقفى در خواب خفته . هدف امام حسین‌(ع)درنهضت عاشورا . هدف امام حسین‌(ع)درنهضت عاشورا«2» . هرکه شیدای توشد . هشت خاصّیت زمین کربلا . هشتمین اختر امامت . هشدار پروردگار! . هفت خبر داغ . هفت سرور اهل بهشت . هفت سرور وسید اهل بهشت . هفتاد و دو آذرخش . هفتاد و دو آذرخش سوزان . وادی السلام از دیدگاه روایات . وادی السلام در آستانه ظهور . وادی السلام در شب معراج . وادی السلام در عهد امیرمؤ منان (ع) . وادی السلام در عهد کهن . وادی السلام و پیشینه آن . واقعه غدیرخم . والا ترین خصلت مومن . والشمس .
» آرشیو مطالب
صادق
صادق

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
در انتظار آفتاب
عکس و مطلب جالب و خنده دار
وبلاگ هیت متوسلین به آقا امام زمان ارواحنا فداء
بلوچستان
نغمه ی عاشقی
معیار عدل
.: شهر عشق :.
بادصبا
سایت روستای چشام (Chesham.ir)
منطقه آزاد
اندیشه های من
عشق
سرباز حریم ولایت
شورای دانش آموزی شهرستان
ستاره طلایی
xXx عکسدونی xXx
نمی دونم بخدا موندم
عرفان وادب
پایــــــگاه اطــــــلاع رســــــــانی قـتــــلیــــش
صدای مردم نی ریز
مناجات با عشق
نوجوونی از خودتون
یا ذوالجلال و الاکرام
* امام مبین *
درجست وجوی حقیقت
دکتر علی حاجی ستوده
طلبه ایرانی
یه غریبه
حدائق ذات بهجة
نوری ازقرآن
تنهاصراط بندگی
مؤسسه فرهگی وهنری شهیدآوینی
پایگاه اطلاع رسانی دفترمقام معظم رهبری
سایت جامع دفاع مقدس
مسجدمقدس جمکران
فاطمیون قم
باشگاه شبانه
قطعه ای ازبقیع
گروه اینترنتی رهروان ولایت

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان
































» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» موسیقی وبلاگ

» طراح قالب