سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خیری در زندگانی نیست مگر برای دو کس : دانشمندی پیروی شده یا شنونده ای فراگیرنده . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
قطره ای ازدریا
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» حدیث روز

 تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعکس، کد موسیقی، روزگذر دات کام http://roozgozar.com

حدیث روز

قال الحسن مجتبی (علیه السّلام):

 «فی المائدة اثنتی عشرة خصلة یجب علی کلّ مسلم ان یعرفها اربع منها فرض و اربع منها سنة و اربع منها تأدیب فامّا الفرض فالمعرفة و الرضا و التسمیة و الشکر و امّا السنة فالوضوء قبل الطعام و الجلوس علی الجانب الایسر و الاکل به ثلاث اصابع و سعق الاصابع و امّا التأدیب فالاکل مما یلیک و تصغیر اللقمه و المضغ الشدید و قلّة النظر فی وجوه النّاس». [1] .

یعنی بر هر مسلمانی لازم است که سر سفره دوازده دستور را عملی کنند که چهار دستور آن واجب است و چهار دستور آن سنّت و مستحب است و چهار دستور دیگر ادب است.

امّا آنچه فرض و واجب است این است که: اوّلا باید غذا و طعامت را بشناسی و بدانی آیا حلال است یا حرام و آیا برای بدنت مضر است یا مفید. دوّم باید به آنچه خدا روزیت کرده راضی باشی. سوّم «بسم اللّه الرّحمن الرّحیم» بگوئی. و چهارم آنکه شکر نعمت الهی را بنمائی.

امّا آنچه مستحب است: اوّل وضو و شستشوی دستها قبل از غذا است. دوّم نشستن در وقت غذا خوردن در حالی که به طرف چپ تکیه کرده باشد. سوّم آنکه با سه انگشت غذا بخورد اگر با دست غذا می خورد (و تمام دستت را آلوده نکنی) چهارم لیسیدن انگشتها و نگذاشتن آنکه انگشتها آلوده بماند.

امّا آنچه از ادب سفره است این است که:از جلوی خودت غذا بخوری و لقمه را کوچک برداری و خوب بجوی و کمتر به صورت دیگران نگاه کنی.

×××××

پاورقی:1- بحارالانوار،ج 66 ، ص413



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( پنج شنبه 90/5/20 :: ساعت 2:3 عصر )
»» وصایای جالب و آموزنده‏ی امام حسن (ع) به جناده

وصایای جالب و آموزنده‏ی امام حسن (ع) به جناده

جنادة بن ابی‏امیه گوید: در آن بیماری که امام حسن (ع) به دنبال آن از دنیا رحلت فرمود: به دیدار آن حضرت رفتم و در پیش روی آن حضرت طشتی بود پر از خون که در اثر زهر معاویه لعنة الله آن خونها در طشت ریخته بود. من که آن حضرت را به آن حال مشاهده کردم عرض کردم: ای مولای من چرا معالجه نمی‏کنید؟

در پاسخ فرمود:

«یا عبدالله بماذا اعالج الموت»؟

(ای بنده‏ی خدا مرگ را به چه چیز درمان کنم؟)

من که این سخن را شنیدم گفتم:

«انا لله و انا الیه راجعون»

در این وقت آن بزرگوار به من رو کرده، فرمود:

«والله لقد عهد الینا رسول الله صلی الله علیه و آله ان هذا الامر یملکه اثناعشر اماما من ولد علی و فاطمة، ما منا الا مسموم او مقتول، ثم رفعت الطست و بکی صلوات الله علیه و آله»

(به خدا سوگند رسول خدا (ص) به ما سفارش فرموده که این امر خلافت را دوازده نفر امام از فرزندان علی و فاطمه مالک گردند، و هیچ یک از ما نیست جز آنکه یا مسموم گردد و یا کشته شود، آنگاه طشت را برداشتند و آن حضرت گریست.)

جناده گوید: من عرض کردم: ای فرزند رسول خدا مرا موعظه کن!

فرمود: آری.

«استعد لسفرک، و حصل زادک قبل حلول أجلک  ……   ».

 (خود را برای سفری که در پیش داری آماده کن و توشه‏ی خود را تهیه کن پیش از آنکه اجل تو فرارسد، و بدانکه تو دنیا را می‏طلبی و مرگ نیز تو را طلب می‏کند، و اندوه آن روزت را که نرسیده بر آن روزی که در آن هستی بار مکن، و بدان که تو چیزی از مال را که بیش از روزی توست به دست نمی‏آوری جز آنکه نسبت به آن خزینه ‏دار دیگری هستی.

و بدانکه در حلال مال دنیا حساب است و در حرام آن کیفر و عقاب، و در شبهه‏ ناکهای آن نیز عتاب و سرزنش، پس دنیا را به منزله‏ی گوشت مرداری قرار ده (که فقط در مورد اضطرار و ناچاری از آن برگیری) و از آن به مقداری که تو را کفایت کند برگیر، پس اگر آن مقدار حلال بود که تو در آن زهد ورزیده‏ای، و اگر حرام بود که وزر و گناهی در آن مقدار بر تو نیست، چون همانند آن است (که در وقت اضطرار) از مردار گرفته‏ای، و اگر عتابی هم باشد اندک است.

و برای دنیای خود به گونه‏ای کار کن که گویا همیشه زندگی می‏کنی، و برای آخرتت به گونه‏ای کار کن که گویا فردا خواهی مرد، و اگر عزتی خواهی بدون وسیله‏ی فامیل و بزرگی، و هیبتی خواهی بی‏آنکه از طریق سلطنت باشد، پس خود را از خواری و ذلت نافرمانی و معصیت خداوند به عزت و بزرگی اطاعت پروردگار عزوجل درآور.

و اگر حاجت و نیازی تو را به مصاحبت مردان مجبور کرد (و ناچار شدی تا دوستی و مصاحبی برای خود بگیری) پس با کسی مصاحبت کن که چون مصاحب او گشتی (مصاحبت او) تو را بیاراید (نه آنکه سبب شرمساری تو گردد) و هر گاه خدمت او را کردی تو را بپوشاند، واگر از او کمکی درخواست کردی کمک کند، و اگر سخنی گفتی گفتارت را تصدیق کند، و اگر حمله افکندی پشتت را محکم کند، و اگر دست کمک به سویش دراز کردی تو را مدد کند، واگر شکستی در کار تو پیدا شد آن را برطرف سازد، و اگر کار نیکی از تو دید آن را فراموش نکند و به حساب آرد، و اگر از او درخواستی کردی به تو بدهد، و اگر به زبان نیاوردی او آغاز کند، و اگر مصیبت دردناکی به او روآورد، تو را ناراحت کند.

کسیکه از ناحیه‏ی او به تو گزندی نرسد، و راهها از سوی او بر تو پراکنده نشود، و در برابر مشکلات زندگی دست از یاری تو بر ندارد، و اگر بر سر تقسیم چیزی با هم به نزاع برخاستید، تو را بر خویشتن مقدم دارد.)

جنادة گوید: در این وقت نفس امام (ع) به شماره افتاد و رنگ مبارکش زرد شد به طوری که من ترسیدم، و بر آن بزرگوار بیمناک گشتم، که دیدم حسین (ع) و اسود بن اسد داخل شدند و حسین (ع) خود را بر روی بستر آن حضرت انداخت و سر و صورت او را بوسید، و شروع کردند آهسته با یکدیگر گفتند.

ابوالاسود گفت: «انا لله...» حسن (ع) خبر از مرگ خود می‏دهد![1] .

××××××

پاورقی:1- بحارالانوار،ج44،ص138-140 الانصاف ،ص121



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( سه شنبه 89/11/12 :: ساعت 9:31 عصر )
»» زهر کشنده

زهر کشنده

  «زهر کشنده‏ای را که معاویه از پادشاه روم طلب کرد و برای جعده فرستاد»

طبرسی در کتاب احتجاج از سالم بن ابی‏الجعد از امام حسن (ع) روایت کرده که فرمود:

به من خبر رسیده که معاویه به پادشاه روم نامه‏ای نوشته و خواسته است تا زهری کشنده برای او بفرستد، و پادشاه روم در پاسخ او نوشته: دین و آیین ما چنین اجازه‏ای به ما نمی‏دهد که در کشتن کسیکه با ما نمی‏جنگد کمک کنیم!

و معاویه در پاسخ او نوشته: این مردی را که من می‏خواهم بکشم فرزند همان مردی است که در سرزمین تهامه خروج کرد، و او اینک قیام کرده، می‏خواهد سلطنت پدر خود را بازستاند، و من می‏خواهم دسیسه‏ای کرده و این زهر را به وسیله‏ی کسی به خورد او بدهم و بندگان و شهرها را از او آسوده سازم!

و همراه این نامه هدایایی نیز برای پادشاه روم فرستاده، و پادشاه روم و نیز تحت شرایطی این سم را برای او فرستاده است.[1] .

و از مروج الذهب نقل شده که معاویه آن سم کشنده را برای مروان بن حکم فرستاد و به او دستور داد آن زهر را به جعده بدهد، و وعده‏ی همسری یزید و یک صد هزار درهم پول نیز به او داد تا این جنایت را انجام دهد...

امام روزه بود

و بنا بر نقل راوندی در خرائج، جعده زهر را در شیری ریخت، و امام حسن (ع) در آن روز روزه بود، و روز گرمی هم بود، و چون به خانه بازگشت و هنگام افطار شد، جعده آن شربت شیر مسموم را نزد آن حضرت آورد، و امام (ع) آن را نوشید، و چون احساس زهر را کرد فرمود: ای دشمن خدا مرا کشتی، خدایت بکشد! و به خدا سوگند پس از من بدانچه می‏خواهی نخواهی رسید، و خدا تو را خوار خواهد کرد.[2] .

و از امام صادق (ع) روایت شده که فرمود:

«ان الاشعث شرک فی دم امیرالمؤمنین و ابنته جعدة سمت الحسن، و ابنه شرک فی دم الحسین»[3] .

(به راستی که خود اشعث در خون امیرالمؤمنین شرکت جست، و دخترش جعده امام حسن را مسموم کرد، و پسرش (محمد بن اشعث) در خون حسین شرکت جست.)

و چون امام (ع) احساس درد شدید در امعاء خود کرد، گفت:

«انا لله و انا الیه راجعون، الحمدلله علی لقاء محمد سید المرسلین و ابی سید الوصیین، و امی سیدة نساء العالمین و عمی جعفر الطیار و حمزة سید الشهداء»

(همه از جانب خدا آمده و به سوی خدا باز می‏گردیم، سپاس خدای را بر دیدار سرور رسولان و پدرم آقای اوصیا، و مادرم بانوی زنان جهانیان، و عمویم جعفر طیار و حمزه سیدالشهدا و...!»

و در مورد تاثیر آن زهر کشنده از کتاب البدایة و النهایة[4]  نقل شده که برای امام حسن (ع) پزشکی آوردند و آن پزشک پس از معاینه‏ی دقیقی که کرد گفت:

«ان السم قد قطع امعاءه»

(به راستی که این زهر امعاء او را پاره کرده!).{5}

×××××××××

پاورقی :1- بحارالانوار،ج44،ص147

2- بحارالانوار،ج44،ص154

3- همان کتاب

 4- البدایه والنهایه،ج8،ص143

5- کتاب زندگانی امام حسن(ع)



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( سه شنبه 89/11/12 :: ساعت 9:22 عصر )
»» داستان دوستان

داستان دوستان

جواب به یک اعتراض

روزی امام مجتبی علیه‏السلام با لباسی آراسته و با شکوهی خاص در حالی که سوار بر مرکبی زیبا بود از کوچه‏های مدینه عبور می‏کرد. در مسیر راه پیرمردی یهودی در کمال پریشانی و گرسنگی عنان مرکب امام را گرفت و گفت: «ای پسر پیغمبر سؤالی دارم، منصفانه جواب دهید.»

حضرت علیه‏السلام فرمود: «بپرس!»

یهودی گفت: «جد شما رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:

«الدنیا سجن المؤمن و جنة الکافر.»

«دنیا زندان مؤمن و بهشت کافر است.»

تو به اعتقاد خود مؤمنی و من کافرم، لیکن تو را همواره اسبها و غلامان و کنیزان و لباس‏های فاخر و خانه‏ها و فرشهای رنگین و غذاهای لذیذ آماده است، اما من که یهودی و کافر می‏باشم دنیای تو را بهشت می‏نگرم و دنیا نسبت به من زندان است، به گونه‏ای که از هر جهت بیچاره‏ام.»

امام علیه‏السلام در حالی که تبسم شیرینی بر لب داشت فرمود:

«ای پیر! اگر تو نظر کنی به آنچه خداوند در آخرت برای مؤمنان آماده فرموده و نعمت‏های بهشتی ما را با نعمت‏های دنیوی مقایسه کنی، آنگاه خواهی فهمید که من در این دنیا در زندانم، و اگر جایگاه کفار و منافقان و عذاب‏های آنان را در قیامت می‏دیدی هر آینه می‏فهمیدی که تو اکنون در بهشت و با کمال فراغت زندگی می‏کنی.»[1] .

********

پاورقی:1- فصول المهمه،ابن صباغ مالکی،ص138



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( چهارشنبه 89/6/3 :: ساعت 6:18 عصر )
»» پاسخ نیکی

پاسخ نیکی

انس بن مالک گوید:

«یکی از کنیزان امام حسن علیه‏السلام شاخه‏ی گلی را به آن حضرت اهدا کرد.

امام علیه‏السلام آن گل را گرفت و به او فرمود:

«تو را در راه خدا آزاد ساختم.»

من به حضرت گفتم: «ای پسر رسول خدا! آیا به راستی به خاطر اهداء یک

شاخه گل ناچیز، او را آزاد کردید؟!»

امام علیه‏السلام فرمود:

«کمال الجود بذل الموجود.»

«نهایت بخشش آن است که تمام هستی خود را ببخشی.»

و آن کنیز از مال دنیا جز آن شاخه‏ی گل را نداشت. خداوند در قرآنش فرموده:

«و اذا حییتم بتحیة فحیوا باحسن منها او ردوها.»[1] .

«هر گاه کسی به شما تحیت گوید او را همان گونه و بلکه بهتر پاسخ دهید.»

پاسخ بهتر بخشش او، همان آزاد کردنش بود.»[2] .

*******

پاورقی:1-سوره نساء ،آیه86----2- مناقب آل ابیطالب، ابن شهرآشوب،ج4ٌ18



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( چهارشنبه 89/6/3 :: ساعت 5:30 عصر )
»» فخر کاینات

فخر کاینات

ای آن که جلوه‏ای ز جمال خدا تویی 

فرزند فاطمه، حسن مجتبی، تویی

                      پور علی و سبط نبی، فخر کاینات 

                     نور و سرور چشم و دل مرتضی، تویی

میلاد تو به نیمه‏ی ماه خدا بود 

یعنی که جلوه‏ای ز کمال خدا تویی

                   حسنت چنان شبیه پیمبر بود، که من 

                   در بحر حیرتم که مگر مصطفی تویی؟!

بعد از علی به مسند حق، بهر مسلمین 

رهبر تویی، امام تویی، پیشوا تویی

                  شادی‏فزای خانه‏ی وحیی، که بر نبی 

                  آن کوثری که کرد خدایش عطا، تویی

هنگام رزم، همچو علی تیغ می‏زنی 

هنگام صلح، مظهر صلح و صفا تویی

                در راه پایداری قرآن، ز دست خلق 

               آن کس که خورد خون جگر سالها، تویی

آن قهرمان، که با همه‏ی قدرت از عدو 

بهر خدا شنید بسی ناسزا، تویی

                در بحر پرتلاطم و طوفان حادثات 

                در کشتی نجات بشر، ناخدا تویی

صلح تو شد، مقدمه‏ی نهضت حسین 

بنیانگذار واقعه‏ی کربلا، تویی

                «خسرو» به غیر درگه تو رو کجا کند؟ 

                ای آن که با ضمیر همه آشنا تویی(1)

******

پاورقی:1- شعرازسیدمحمدخسرونژاد



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( یکشنبه 89/5/31 :: ساعت 6:12 عصر )
»» داستان دوستان

&داستان دوستان 

 ?مردی از شام امام حسن(ع) را دید که بر مرکب سوار است. زبان به لعن امام گشود. امام چیزی نگفتند تا مرد ساکت شد بعد به او سلام کردند و خنده کنان فرمودند ای پیر مرد به گمانم غریبی و شاید مرا با کسی اشتباه گرفته‌ای، به هر حال اگر خسته‌‌ای نزد ما استراحت کن، اگر چیزی می‌خواهی کمکت می‌کنیم، اگر راه را گم کرده‌ای راه را نشانت می‌دهیم و اگر عریانی لباست می‌پوشانیم و اگر محتاجی بی نیازت می کنیم و اگر بی پناهی پناهت می‌دهیم و اگر به قصد مسافرت آمده‌ای میهمان ما  باش تا روز بازگشت. ... مرد شامی گریست و گفت به درستی که خدا می داند که رسالتش را کجا قرار دهد .

        ... .(بحارالانوار ، ج43، ص 344)



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( چهارشنبه 87/6/27 :: ساعت 12:23 عصر )
»» شعر- درمیلادامام مجتبی (ع)

شعر- درمیلادامام حسن مجتبی (ع)

ماه رمضان ، که جان فزامی باشد

مقرون ، به اجابت دعا می باشد

خوانندمبارکش ، که درنیمة آن

میلاد امام  مجتبی  می باشد

                             *************

امشب زسمانور خدا می آید

سر منشأ احسان وعطا می آید

دردهر ، تمام شیعیان مسرورند

زیرا که امام مجتبی می آید



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( سه شنبه 87/6/26 :: ساعت 12:21 عصر )
<      1   2   3   4   5      
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

حدیث روز
مثل شجره طیبه
در تفسیر مرج البحرین یلتقیان
فضایل حضرت زهرا(سلام الله علیها)
داستانهایى از زیارت عاشورا
مقامات مردان خدا
داستانهائى از علماء
فاطمه(س)بعدازرحلت پیامبر(ص)
مردى که بر قبر شیخ مى گریست
ای آخرین بهار
صلوات و درود فرشتگان
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 164
>> بازدید دیروز: 66
>> مجموع بازدیدها: 1515773
» درباره من

قطره ای ازدریا

» پیوندهای روزانه

داستانهای اصول کافی [193]
داستان وحکایت [174]
احکام بانوان [91]
احکام جوانان ونوجوانان ویژه دختران [104]
احکام جوانان ونوجوانان ویژه پسران [89]
احکام روابط زن ومرد [193]
[آرشیو(6)]

» فهرست موضوعی یادداشت ها
امام زمان(عج)[221] . حدیث روز[159] . امام علی(ع)[135] . محرم[110] . داستان دوستان[103] . امام حسین(ع)[102] . شعر[97] . رمضان[81] . امام رضا(ع)[68] . حضرت محمد(ص)[67] . امام حسن مجتبی(ع)[48] . امام صادق(ع)[43] . یَابْنَ آدَمَ![37] . پندهاى کوتاه از نهج‏البلاغه[34] . حضرت زهرا(س)[31] . بانگ رحیل[31] . دعاهاى قرآن[31] . دعا[28] . صلوات[21] . عکسهای دیدنی[21] . پیام امام زمان[21] . شیطان[20] . امام جواد(ع)[17] . کرامات الرضویه (ع )[16] . اعجازخوراکیها[15] . امام باقر(ع)[15] . نکته ها[14] . امام سجاد(ع)[13] . علامه حسن زاده آملى[13] . امام حسن عسکری(ع)[12] . چیستان[12] . داستانهائى از علماء[10] . درسهایی ازنهج البلاغه[10] . شیوه هاى تهاجم فرهنگى[9] . مناجات[9] . امام مهدی امتحان الهی[9] . اربعین[8] . حادثه کربلا و پیامبران الهی[8] . پیشگوئیهای حضرت علی(ع)[8] . مراقبات ماه مبارک رمضان[8] . فاطمه سلام الله علیها از دیدگاه روایات[8] . زیارت عاشورا[8] . ذکرهای شگفت عارفان[8] . نماز[8] . داستانی ازصلوات[7] . شیطان شناسی[7] . غدیر[6] . دوستی[6] . حضرت معصومه(س)[6] . آیت الله بهاءالدینی[6] . ابزارهاى تهاجم فرهنگى[6] . امام زمان[6] . وادی السلام[6] . معاد[5] . بانگ رحیل![5] . حضرت زینب(س)[5] . حکایت[5] . دانستنی ها[5] . تمثیلات[5] . حدیث[5] . ره توشه[5] . شفایافتگان[5] . فاطمه سلام الله علیها از دیده گاه قرآن[5] . عکس دیدنی[5] . ماه رمضان[5] . لطیفه[4] . کشکول[4] . مقامات مردان خدا[4] . عیدفطر[4] . عیدنوروزدرشعرامام خمینی(ره)[4] . عکس[4] . فاطمه زهرا(س)[4] . شعر میلاد حضرت ولیعصر(عج)[4] . سلمان فارسی[4] . درسهایی ازعارف کامل مرحوم میرزا جواد آقا ملکی تبریزی[4] . پیامهاونکته های قرآنی[4] . حکایت[4] . امام هادی(ع)[4] . امام خمینی(ره)[4] . امام کاظم(ع)[4] . اعجازخوراکیها[4] . آیامی دانید[4] . مقام حضرت زینب(س)[4] . یاصاحب الزمان(عج)[4] . یاعلی ابن موسی الرضا(ع)[3] . هجران غیبت[3] . نماز باران و بلعیدن دوشیرِ در پرده[3] . کشکول[3] . استغاثه به حضرت مهدی(عج)[3] . اسراف[3] . احترام به عزاداران امام حسین(ع)[3] . حضرت ابوالفضل(ع)[3] . جواب چهل مسئله مشکل از کودکی خردسال[3] . داستانهاى شگفت انگیز از زیارت عاشورا[3] . سیمای نصیحت وناصحین[3] . شوخ طبعیهای جبهه[3] . شیخ حسنعلی اصفهانی(نخودکی)[3] . شایعه[3] . فضایل حضرت زهرا[3] . شیطان درقرآن(مبحث هفتم)[3] . عیدنوروزمبارک باد[2] . فراق محبوب[2] . عیدمبعث[2] . غفلت چرا؟![2] . فضیلت ماه رمضان[2] . فرمان شگفت[2] . عکسهای دیدنی[2] . فلسفه روزه چیست؟[2] . قرآن[2] . فوکویاماوبازشناسی هویت شیعه[2] . شیطان درقرآن(مبحث دوم)[2] . عدس[2] . علل و عوامل عزت[2] . مکتب عشق[2] . مردم از نظر دعا کردن بر چند گروهند؟[2] . معجزات رسول خدا صلى اللّه علیه و آله[2] . ناله ستون مسجد[2] . قضاوتهای حضرت علی(ع)[2] . گریه امام زمان(عج)[2] . گریه پیامبر صلى الله علیه و آله ![2] . شب قدر[2] . شعر جانسوز[2] . شباهت علم اخلاق به علم طب[2] . شفاى پا[2] . شیخ مرتضى انصارى[2] . شعر-درمبعث حضرت رسول(ص)[2] . شهادت امام حسن علیه السلام[2] . سیما واهمیت روزه[2] . سرو کجا، قامت رسای ابوالفضل[2] . سفارش مؤ کّد امام زمان (عج ) به خواندن زیارت عاشورا[2] . روز پنجم محرم[2] . روز چهارم محرم[2] . روز دهم محرم[2] . روز هشتم محرم[2] . روز هفتم محرم[2] . زهر کشنده[2] . سخنى درباره نیمه شعبان[2] . زیارت عاشورا و برطرف شدن دشواریها[2] . دستورالعمل[2] . دعا از امتیازات شیعه[2] . دعاهایى که به حضرت محمد (ص) آموزش داد[2] . دعای امام صادق علیه السلام در روز آخر شعبان[2] . دعاى بندگان با کمال الهى[2] . دلیل قرآنی[2] . دیدار با مهدی در سایه قرآن[2] . دفاع ازحق[2] . دست بخشش گر[2] . دلیل اوّل معاد[2] . دو رکعت نماز حاجت[2] . روزسوم محرم[2] . روزششم محرم[2] . داستانهایى از زیارت عاشورا[2] . داستانی از صلوات[2] . حماسه عاشورا[2] . در خلوت هم از گناه بپرهیزید[2] . خاطره[2] . خطبه پیامبر گرامی اسلام(ص)درآخرماه شعبان المعظم[2] . چند گفتار از امام رضا علیه السلام[2] . چه کنم با شرم؟[2] . حدیث قدسی[2] . تلخى گوش و شورى آب چشم[2] . حد یث روز[2] . حدیث عید[2] . حضرت فاطمه(س)[2] . پیش صاحب نظران[2] . پیشنهاد ابلیس[2] . پیراهن نبوت بر تن على علیه السلام[2] . تأثیرتربیت خانوادگی[2] . تسلیم[2] . ترک جلسه به خاطر نماز[2] . تشرف آقا شیخ حسین نجفی[2] . به برکت حضرت زهرا(س)شیعه شدند[2] . پاسخ نیکی[2] . پند[2] . بهشت مشتاق حسن[2] . پر افتخارترین پیوند[2] . جمع شدن حیوانات و عزاداری آنها در کنار کوه الوند[2] . ثواب زیارت امام حسین(علیه السلام)[2] . تو جان جهانی فدایت شوم[2] . توقیع حضرت ولیعصر(عج)[2] . تشرف اخوی آقاسیدعلی داماد[2] . تشریع روزه رمضان[2] . تعجب عزرائیل[2] . اسامی شیطان[2] . ارتحال رسول خداصلی الله علیه وآله[2] . اسلحه مسموم در توبره[2] . اشعار امام حسین علیه‏السلام[2] . اعتماد به ساقى[2] . الاکه راز خدایی[2] . آثار نیک و بد اعمال[2] . آه دل[2] . ابدال یا پیشکاران امام زمان (عجّ)[2] . آیت الله بهجت[2] . آیت الله خوشوقت[2] . آفرینش نور پیش از آفرینش خلق[2] . 1مام زمان(عج)[2] . آثارمتفاوت همنشینی باطبقات مختلف[2] . آخرین وظایف منتظران[2] . انجیر[2] . امام حسن عسکری(ع)[2] . امام حسن(ع)[2] . امام حسین (ع)[2] . امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) در دیدگاه اهل سنت[2] . امام زمان (عج)[2] . آیت الله بهاء الدینی[2] . امام زمان(ع)[2] . امام کاظم(ع)[2] . اول آگاهی بعدعمل[2] . بعثت رسول خدا[2] . به ره ولای مهدی[2] . به من پناه آورید![2] . بهترین بندگان خدا[2] . بیهوده تان نیافریده ام![2] . اولین مؤمن[2] . یامهدی(عج)[2] . یونجه[2] . کرامات امام رضا علیه السلام به روایت اهل سنت[2] . کم کم غروب ماه خدا دیده می شود[2] . نکته[2] . نظراهل تسنن درباره حضرت مهدی(عج الله تعالی)[2] . مقام معظم رهبری[2] . موعودجهانی[2] . میلاد خورشید[2] . نماز لیله الرغائب[2] . نور نبوت[2] . هفته دفاع مقدس[2] . وصیت امام صادق علیه السلام به عمران بصری[2] . یاثامن الحجج(ع)[2] . نیکی به پدرومادر[2] . ویژه گیهای امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)[2] . یا صاحب الزمان(عج)[2] . یاامام رضا(ع)[2] . یاامام صادق(علیه السلام) . یاایهاالعزیز . یاایهالعزیز . یاباقرالعلوم . یا صادق آل محمد«علیه السلام» . یا علمدارحسین(ع) . یا قابض.... . یا مولا . یاامام جواد(ع) . یا اباصالح المهدی ادرکنی . یا ایها العزیز . یا بگو نه تا به خانه ام بروم .. . یا حسن مجتبی(علیه السلام) . یا رب زغمش . یا صاحب الزمان (عج) . نکته . نماز اوّل وقت وسط جنگ . یاجوادالائمه ادرکنی . یاحسن مجتبی(ع) . یاد دادن استخاره با تسبیح به خانمی که می‏خواست از راه حرام کسب م . یاد کردى دوسویه . یادی از گذشته . یادی ازشهیدثالث . یار آمدنی است . یاران مهدى علیه السلام بیشتر کجا هستند؟ . یاعلی بن موسی الرضا(ع) . یاعلی(ع) . یافاطمه معصومه(س) . یاقدوس . یامهدی . هارون مکی . هان اى مردم! دنیا... . یَابَنی آدَمَ! . وصیت نامه رهبر انقلاب در سال 42 . وصیت های حضرب زهرا(س) . وظیفه پدران . وفات سلمان فارسی . وقتى عمر از على علیه السلام مى گوید! . ولایت و درخت انار . ولترنت افشا کرد: . وه !شگفتا از تو اى خاک اسرارآمیز! . ویژگی های حزب الله . ویژگی های شیطان . ویژگی‌های ماه رجب . ویژگیهاى حضرت معصومه (س) . ویژگیهاى دهگانه عاقل . ویژگیهای میهمانی خداوند . هدایت واقفى در خواب خفته . هدف امام حسین‌(ع)درنهضت عاشورا . هدف امام حسین‌(ع)درنهضت عاشورا«2» . هرکه شیدای توشد . هشت خاصّیت زمین کربلا . هشتمین اختر امامت . هشدار پروردگار! . هفت خبر داغ . هفت سرور اهل بهشت . هفت سرور وسید اهل بهشت . هفتاد و دو آذرخش . هفتاد و دو آذرخش سوزان . وادی السلام از دیدگاه روایات . وادی السلام در آستانه ظهور . وادی السلام در شب معراج . وادی السلام در عهد امیرمؤ منان (ع) . وادی السلام در عهد کهن . وادی السلام و پیشینه آن . واقعه غدیرخم . والا ترین خصلت مومن . والشمس .
» آرشیو مطالب
صادق
صادق

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
در انتظار آفتاب
عکس و مطلب جالب و خنده دار
وبلاگ هیت متوسلین به آقا امام زمان ارواحنا فداء
بلوچستان
نغمه ی عاشقی
معیار عدل
.: شهر عشق :.
بادصبا
سایت روستای چشام (Chesham.ir)
منطقه آزاد
اندیشه های من
عشق
سرباز حریم ولایت
شورای دانش آموزی شهرستان
ستاره طلایی
xXx عکسدونی xXx
نمی دونم بخدا موندم
عرفان وادب
پایــــــگاه اطــــــلاع رســــــــانی قـتــــلیــــش
صدای مردم نی ریز
مناجات با عشق
نوجوونی از خودتون
یا ذوالجلال و الاکرام
* امام مبین *
درجست وجوی حقیقت
دکتر علی حاجی ستوده
طلبه ایرانی
یه غریبه
حدائق ذات بهجة
نوری ازقرآن
تنهاصراط بندگی
مؤسسه فرهگی وهنری شهیدآوینی
پایگاه اطلاع رسانی دفترمقام معظم رهبری
سایت جامع دفاع مقدس
مسجدمقدس جمکران
فاطمیون قم
باشگاه شبانه
قطعه ای ازبقیع
گروه اینترنتی رهروان ولایت

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان
































» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» موسیقی وبلاگ

» طراح قالب