کوثروصل هرکه شیدای توشدازدل ودین می گذرد شورعشق ست که ازآن وازین می گذرد نکهت یاد تو درخاطرمن پیچیده ست گویی ازباغ دلم نافه ی چین می گذرد خضرازکوثروصل تواگرنوش کند ترک جان می کند، ازماء معین می گذرد هرکه رادولت دیداربهشت رُخ توست دیگرازنعمت فردوس برین می گذرد روزگاریست که در حسرت دیدار توایم حیف ازاین عمرکه بیهوده چنین می گذرد ای صبا ازسرکوی وی اگر می گذری گوچه برحال من زاروحزین می گذرد ******* شعراز:سیدمهدی حسینی
ورزش درخانه
دل وجرأت یعنی این!
تبلیغات انتخاباتی 32سال پیش
حدیث روز
امام صادق علیه السلام:
اِنَّ الْمُؤمِنَ لَیَسْکُنُ اِلَى الْمُؤْمِنِ کَما یَسْکُنُ الظَّمْآنِ اِلَى الْماءِ الْبارِدِ؛(1)
به راستى که مؤمن با برادر مؤمنش آرامش پیدا مى کند، چنان که تشنه، با آب خنک آرامش مى یابد.
******
پاورقی:1- کافى، ج 2، ص 247.
داستان دوستان
تلخى گوش و شورى آب چشم
ابن ابى لیلى - که یکى از دوستان امام جعفر صادق علیه السلام است - حکایت نماید:
روزى به همراه نعمان کوفى به محضر مبارک آن حضرت وارد شدیم ، حضرت به من فرمود: این شخص کیست ؟
عرض کردم : مردى از اهالى کوفه به نام نعمان مى باشد، که صاحب راءى و داراى نفوذ کلام است .
حضرت فرمود: آیا همان کسى است که با راءى و نظریّه خود، چیزها را با یکدیگر قیاس مى کند؟
عرض کردم : بلى .
پس حضرت به او خطاب نمود و فرمود: اى نعمان ! آیا مى توانى سرت را با سایر اعضاء بدن خود قیاس نمائى ؟
نعمان پاسخ داد: خیر.
حضرت فرمود: کار خوبى نمى کنى ، و سپس افزود: آیا مى شناسى کلمه اى را که اوّلش کفر و آخرش ایمان باشد؟
جواب گفت : خیر.
امام علیه السلام پرسید: آیا نسبت به شورى آب چشم و تلخى مایع چسبناک گوش و رطوبت حلقوم و بى مزّه بودن آب دهان شناختى دارى ؟
اظهار داشت : خیر.
ابن ابى لیلى مى گوید: من به حضور آن حضرت عرضه داشتم : فدایت شوم ، شما خود، پاسخ آن ها را براى ما بیان فرما تا بهره مند گردیم .
بنابراین حضرت صادق علیه السلام در جواب فرمود: همانا خداوند متعال چشم انسان را از پیه و چربى آفریده است ؛ و چنانچه آن مایع شور مزّه ، در آن نمى بود پیه ها زود فاسد مى شد.
و همچنین خاصیّت دیگر آن ، این است که اگر چیزى در چشم برود به وسیله شورى آب آن نابود مى شود و آسیبى به چشم نمى رسد؛ و خداوند در گوش ، تلخى قرار داد تا آن که مانع از ورود حشرات و خزندگان به مغز سر انسان باشد.
و بى مزّه بودن آب دهان ، موجب فهمیدن مزّه اشیاء خواهد بود؛ و نیز به وسیله رطوبت حلق به آسانى اخلاط سر و سینه خارج مى گردد.
و امّا آن کلمه اى که اوّلش کفر و آخرش ایمان مى باشد: جمله ((لا إ له إ لاّ اللّه )) است ، که اوّل آن ((لا اله )) یعنى ؛ هیچ خدائى و خالقى وجود ندارد و آخرش ((الاّ اللّه )) است ، یعنى ؛ مگر خداى یکتا و بى همتا.(1)
××××××××
پاورقی:1- بحارالا نوار: ج 2، ص 295، ح 14، به نقل از علل الشّرایع .
خلاصه حالات هشتمین معصوم ، ششمین اختر امامت
حضرت امام جعفرصادق«علیه السلام»
آن حضرت هنگام طلوع سپیده صبح ، روز جمعه یا دوشنبه ، هفدهم ربیع الا وّل یا اوّل رجب ، سال 80 یا 83 هجرى قمرى در مدینه منوّره دیده به جهان گشود.
نام : جعفر صلوات اللّه و سلامه علیه .
کنیه : ابو عبداللّه ، ابو اسماعیل ، ابو موسى ، ابو اسحاق .
لقب : صادق ، صابر، فاضل ، طاهر، شیخ ، صادق آل محمّد، باقى ، منجى ، کامل ، کافل ، عالم و ... .
پدر: امام محمّد باقر، باقر علم الا وّلین والا خرین علیه السلام .
مادر: فاطمه ، معروف به امّ فروه ، دختر قاسم بن محمّد بن ابى بکر مى باشد.
نقش انگشتر: حضرت داراى چهار انگشتر بود، که نقش هر کدام به ترتیب عبارتند از: ((اللّهُ وَلیّی وَ عِصْمَتى مِنْ خَلْقِهِ)) ، ((اللّهُ خالِقُ کُلِّ شَیْى ءٍ)) ، ((اءنْتَ ثِقَتى فَاعْصِمْنى مِنْ خَلْقِکَ)) ، ((ما شاءَاللّهُ لا قُوَّةَ إ لاّ باللّهِ)).
دربان : مفضّل بن عمر است ، و نیز بعضى محمّد بن سنان را گفته اند.
مدّت امامت : حضرت در سنین 34 سالگى ، روز دوشنبه ، هفتم ذى الحجّه یا ربیع الا وّل ، در سال 114 هجرى ، پس از شهادت پدر بزرگوارش به منصب امامت و خلافت رسید و حدود 34 سال امامت و هدایت جامعه اسلامى را بر عهده داشت .
هنگامى که امام جعفر صادق علیه السلام به منصب امامت نایل آمد، در موقعیّت حسّاسى قرار گرفته بود، چون دولت بنى العبّاس تازه روى کار آمده بود و تنها تلاش آن ها استحکام و ثبات پایه هاى حکومت خود بود؛ و ناچار بودند که افکار عموم ، مخصوصا سادات بنى الزّهراء را به خود جلب و جذب نمایند.
بر همین اساس امام علیه السلام از موقعیّت موجود زمان ، به نحو اءحسن استفاده نموده و با تشکیل جلسات مختلف در رشته هاى گوناگون علوم و فنون ، ابعاد مختلف اسلام و معارف الهى را تبیین و تشریح نمود.
طبق گفته مورّخین و محدّثین : بیش از دوازده هزار شاگرد از اقشار مختلف در جلسات درس و محاضرات آن حضرت شرکت نموده و در علوم و فنون مختلف از دریاى بى کران علوم حضرتش بهره مى گرفتند.
و چهارصد جلد کتاب از جواب ها و مطالب آن حضرت نوشته شده است ، که به عنوان اصول ((اءربعمائة )) معروف مى باشد.
و بر همین اساس ، شیعه به عنوان مذهب جعفرى معروف گردید.
رهبران و پیشوایان مذاهب چهارگانه اهل سنّت از شاگردان امام جعفر صادق علیه السلام بوده اند.
آن حضرت مدّت 15 سال و اندى ، هم زمان با جدّ بزرگوارش ، امام زین العابدین علیه السلام ؛ و مدّت 19 سال پس از آن ، با پدر عظیم القرش حضرت باقرالعلوم علیه السلام ؛ و سپس مدّت 34 سال امامت و زعامت جامعه اسلامى را بر عهده داشت ، که روى هم عمر پربرکت آن حضرت را 68 سال گفته اند.
تعداد فرزندان : تعداد شش فرزند پسر و چهار دختر براى آن حضرت گفته اند.
خلفاء و سلاطین هم عصر امامت آن حضرت : پنج نفر از طایفه بنى امیّه به نام هاى : هشام بن عبدالملک ، ولید بن یزید بن عبدالملک ، یزید بن ولید بن عبدالملک ، ابراهیم بن ولید، مروان حمار مى باشند؛ و هچنین دو نفر از بنى العبّاس به نام : سفّاح و منصور دوانیقى عبّاسى بوده اند.
نماز آن حضرت : چهار رکعت است ، که در هر رکعت پس از قرائت سوره حمد، صد مرتبه ((سبحان اللّه و الحمد للّه و لا إ له إ لاّ اللّه و اللّه اءکبر)) خوانده مى شود.(1)
و بعد از آن که سلام نماز پایان یافت ، تسبیحات حضرت فاطمه زهراء علیها السلام گفته مى شود؛ و سپس حوایج مشروعه خویش را از خداوند متعال درخواست مى نمائیم ، که ان شاءاللّه برآورده خواهد شد.
×××××
پاورقی:1- تاریخ ولادت و دیگر حالات حضرت برگرفته شده است از: اصول کافى : ج 1، تهذیب الا حکام : ج 6، تذکرة الخواصّ، اعیان الشّیعة : ج 1، مستدرک الوسائل : ج 6، کشف الغمّة : ج 2، مجموعه نفیسه ، تاریخ اهل البیت :، ینابیع المودّة ، اعلام الورى طبرسى : ج 1، جمال الاُسبوع ، دعوات راوندى ، بحارالا نوار: ج 47 و 88، عیون المعجزات ، دلائل الا مامة طبرى ، ارشاد شیخ مفید و... .چهل داستان وچهل حدیث ازامام صادق(ع)
یا صادق آل محمد«علیه السلام»
غم نپایدکه دگرموکب یارآمده است
گلعذاری که بودرشک بهاآرمده است
موج دریای کرم گوهری آورده برون
کزفروغش همه دلها بقرارآمده است
ازگلستان بقا، یک گل بی خاردگر
ازره لطف به منزلگه خارآمده است
نوراوپیش ترازخلقت این عالم بود
عالم ازیُمن قدومش چوغبارآمده است
لیک درهفدهم ماه ربیع الاّول
پرده ازچهره این مه بکنارآمده است
نورزهراست که پرتوفکندباردگر
شاخ طوبی است ، دگربارببارآمده است
آمدآن شاه که از قدرت دانایی او
لشکرکفروجهالت به فرارآمده است
نورزهراوعلی را«مَرَجَ البَحرین »است؟
یابُوَدروح محمد(ص)که دوبارآمده است
بهرآزادی وخوشبختی ابناء بشر
ششمین اخترمسعودتبارآمده است
«صابر»و«فاضل»و«طاهر»لقب مشهورش
لیک بیش ازهمه «صادق»بشمارآمده است
«جعفری»نام شده مذهب «اثنی عشری»
چونکه اومظهری ازهفت وچهارآمده است
غرق امواج گُنه کی شوداین کشتی دل
که چنین موج شکن کوه وقارآمده است
وقت آن شدکه«حسان» عرض کند حاجت خویش
چونکه سلطان کرم بهرنثارآمده است
××××××
شعراز:حسان
حدیث روز
قالَ رَسُولُ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ:
ثَلاثَةٌ اءخافُهُنَّ عَلى اُمتَّى : اءلضَّلالَةُ بَعْدَ الْمَعْرِفَةِ، وَ مُضِلاّتُ الْفِتَنِ، وَ شَهْوَةُ الْبَطْنِ وَ الْفَرْجِ.(1)
ترجمه :
فرمود: سه چیز است که از آن ها براى امّت خود احساس خطر مى کنم :
1 گمراهى ، بعد از آن که هدایت و معرفت پیدا کرده باشند.
2 گمراهى ها و لغزش هاى به وجود آمده از فتنه ها.
3 مشتهیات شکم ، و آرزوهاى نفسانى و شهوت پرستى .
××××××
پاورقی:1- اءمالى طوسى : ج 1، ص 158، بحارالا نوار: ج 10، ص 368، ح 15.
آفرینش نور پیش از آفرینش خلق
عبداللَّه بن مسعود رض گفت:..رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم به من فرمود:
بدان، براستی خدا ی متعال دو هزار سال پیش از آفرینش خلق، من و علیعلیه السلام را از نور عظیم آفرید؛ آن هنگام که تسبیح و تقدیسی وجود نداشت[1] ..[2] .
جابربن عبداللَّه گفت: پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم فرمود: براستی خدا، من و علی علیه السلام را دو هزار سال قبل از آفرینش آدم به صورت دو نور در جلوی عرش بیافرید و ما در آن جا خدا را تسبیح وتقدیس میکردیم که وقتی خداوند آدم را آفرید، ما را در صلب او قرار داد؛ سپس ما را از صلب و رحم پاک، به صلب و رحم پاک دیگر نقل داد تا این که ما را در صلب ابراهیم علیه السلام، و از صلب ابراهیم، به صلب پاک و رحم پاک دیگر انتقال داد تا این که در صلب عبدالمطلب ساکن نمود. سپس در عبدالمطلب نور را تقسیم کرد، به طوری که دو ثلث آن در عبداللَّه و یک ثلثش در ابی طالب قرار گرفت. سپس نوری از من و نوری از علیعلیه السلام در وجود فاطمه ساکن گردید. پس حسن و حسین دو نور از نور پروردگار جهانیان هستند[3] .
پیامبراکرمصلی الله علیه وآله وسلم فرمود: ای سلمان! آیا میدانی نقبای من چه کسانی هستند؟ و دوازده نفری که خداوند آنها را بعد از من به امامت اختیار کرده، کیانند؟
سلمان عرض کرد: خدا و رسول او داناترند.
فرمود: ای سلمان! خدا مرااز نورخالص خودش آفرید ومرا خواند واطاعت کرد واز نور من علی راآفرید واو راخواند، اونیز اطاعت کرد.وازنور من وعلی - صلواتاللَّه علیه فاطمهعلیها السلام را آفرید. پس او را هم فرا خواند، او هم اطاعت کرد. و از من و علی و فاطمهعلیهم السلام حسن وحسینعلیهما السلام را آفرید وآن دو رانیز فرا خواند، اطاعت کردند. آن گاه ما رابه پنج اسم از اسماء حسنایش نامگذاری کرد. خدا محمود است و من محمّد؛ خدا علی است واین نیز علی است؛ خدا فاطراست واین فاطمه؛ خدا صاحب احسان است واین حسن؛ وخدا محسن است واین حسین همچنین خدااز صلب حسین، نهنفر از ائمهعلیهم السلام را آفرید. پس اینان را فرا خواند وخدا را اطاعت کردند، واین همه قبل از این که خدا آسمان رابنانهد و زمین رابگستراند وحتی قبل از آفرینش هوا، آب، فرشته وبشر بود. ما به علم خدای متعال نوری بودیم که تسبیح میگفتیم ومیشنیدیم واطاعت میکردیم[4] .
امام صادقعلیه السلام فرمود: براستی خدای تبارک وتعالی چهارده هزارسال قبلاز آفرینش، چهاردهنور آفریدکه اینهاارواح ما بودند. سؤال شد: ای پسررسول خدا! چهاردهنفرکیانند؟ فرمود: محمّد، علی، فاطمه، حسن، حسین وامامان ازفرزندان حسینعلیهم السلام که آخر اینها قائمعلیه السلام است که بعد از غیبتش قیام میکند، و دجّال را میکشد، و زمین را از هر جور و ستمی پاک میسازد[5] .
×××××××
پاورقی:1بحرالمناقب،ص69-احقاق الحق،ج5،ص249-250
2- نزهة المجالس،ج2،ص230
3- احقاق الحق،ج5،ص243-255
4- بحار،ج15،ص9
5- بحار،ج15،ص23،روایت40
مدح و منقبت پیامبر صلّى اللّه علیه و آله
مژده یاران که نوبهار آمد
گل و سرو و سمن به بار آمد
ابر رحمت در این خجسته بهار
گوهر افشان به کوهسار آمد
وه چه عیدى که در طلیعه او
عید قرآن و دین نمایان است
عید میلاد جعفر صادق
آن که چون آفتاب تابان است
خاتم الانبیاء که خاک درش
سرمه چشم اهل عرفان است
این دو میلاد مقترن با هم
مورد بحث نکته سنجان است
دین و مذهب از این دو یافت رواج
در دو قالب نهفته یک جان است
زین دو عید بزرگ ایمانى
تاج فخرى به فرق قرآن است
خلاصه حالات آخرین پیامبر و اشرف مخلوقات
آن حضرت پیش از طلوع سپیده صبح ، روز جمعه یا روز دوشنبه ، هفدهم یا دوازدهم ماه ربیع الاوّل ، عام الفیل 55 روز پس از هلاکت اصحاب فیل در شهر مکّه شِعب ابى طالب ختنه شده و پاکیزه و خندان به دنیا آمد و جهانى تاریک را به نور مبارک خود روشن نمود.
هنگامى که رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله از شکم مادر تولّد یافت ، دست چپ خود را بر زمین گذارد و دست راست به سمت آسمان بلند نمود و چون کلمه توحید را بر زبان جارى نمود، نورى از دهان مبارکش ظاهر گردید که تمامى مکّه را روشنائى بخشید.
نام : محمّد ، احمد، محمود و ... صلّى اللّه علیه و آله .
کنیه : ابوالقاسم ، ابوابراهیم ، ابوالطاهر، ابوالطیّب ، ابوالمساکین ، ابوالدُّرتین ، ابوالریحانَتَین ،ابوالسِبطَین و ... .
لقب : خاتم ، رسول اللّه ، رسول الرّحمة ، رسول الرّاحة ، نبیُّالرّحمة ، نبىٍّّ التّوبة ، سراج المنیر، مبشّر، منذر، امین ، وفىٍّّ، مزمّل ، مدّثّر، عالم ، ماحى ، حاشر، شاهد و ... .
و در تورات : مادماد، در انجیل : فارقلیط ملّقب شده است .
پدر آن حضرت عبداللّه فرزند عبدالمطّلب و مادرش آمنه دختر وهب بن عبد مناف بوده است .
حضرت رسول صلوات اللّه علیه با سى واسطه به حضرت آدم مى رسد و 9900 سال و چهار ماه و ده روز بعد از وفات حضرت آدم علیه السلام متولّد گردید(8).
نقش انگشتر: آن حضرت داراى دو انگشتر بود، نقش یکى ((لاإ له إ لاّ اللّه ، محمّد رسول اللّه )) و دیگرى ((صَدَقَاللّه )) بود که هر دو را به دست راست خود قرار مى داد.
دو ماه بعد از آن که نطفه آن حضرت در رحم مادر قرار گرفت ، پدرش عبداللّه وفات یافت و دوران شیرخوارگى را توسّط حلیمه سعدیه سپرى نمود.
در سنین چهار یا شش سالگى ، مادرش آمنه و در هشت سالگى ، جدّش عبدالمطّلب وفات کردند.
همچنین نه سال و هشت ماه بعد از نبوّتش که دو سال پس از خروج از شِعب ابى طالب باشد، عمویش ابوطالب وفات یافت و سه روز بعد از آن ، خدیجه آن بانوى باوفا، در سن 65 سالگى در گذشت .
در سنین سیزده سالگى به همراه عمویش عمران ابوطالب به شهر شام مسافرت نمود و نزد قبائل و قوافل مورد اعتماد و اطمینان قرار گرفت ، به طورى که لقب امین بر او نهاده شد.
در سنین 25 سالگى از طرف خدیجه براى تجارت به شام مسافرت نمود و چند ماه پس از بازگشت از سفر، با وى ازدواج کرد.
در چهل سالگى 27 رجب به رسالت و نبوّت مبعوث گردید و هنگامى که دعوتش آشکار گردید مورد اذیّت و آزار مشرکان ومخالفان قرار گرفت تا جائى که گفته اند:
پس از گذشت پنج سال از بعثت در محاصره شدید دشمنان قرار گرفت و به ناچار در محلّى به نام شِعب ابى طالب به همراه دیگر یارانش پناهنده شد و مدّت سه سال با تحمّل سختى هاى فراوانِ اقتصادى ، اجتماعى ، سیاسى و ... به سر برد.
و چون اذیّت و آزار دشمنان ، بعد از وفات ابوطالب و خدیجه شدّت گرفت ؛ روز پنجشنبه ، اوّل ربیع الاوّل یعنى سیزده سال پس از بعثت در سنین 53 سالگى ، آن حضرت به اصحاب و همراه یارانش از مکّه به مدینه مهاجرت نمود و دوازدهم همان ماه ، هنگام زوال خورشید وارد مدینه گردید ومدّت ده سال در آن شهر اقامت نمود.
آن حضرت حدود یک سال قبل از هجرت از مکّه به مدینه ، در بیدارى با جسم و روح به معراج رفت و چون پاسى از شب گذشت پس از عروج از مسجد الحرام در مسجدالا قصى فرود آمد.
و طبق فرمایش امام صادق صلوات اللّه علیه : پیامبر اسلام صلّى اللّه علیه و آله یکصد و بیست مرتبه به معراج رفت و در هر مرتبه خداوند بیش از دیگر فرایض و واجبات ، توصیه به ولایت امام علىّ و دیگر ائمّه اطهارعلیهم السلام مى نمود.(9)
در نیمه ماه رجب ، سال دوّم هجرت ، در بین نماز عصر، قبله مسلمانان از بیت المقدّس به سمت کعبه متحوّل شد.(10)
در مدّت عمر پر برکت آن حضرت ، بیش از چهارهزار و چهارصد معجزه توسّط حضرتش واقع گردید.(11)
و آنچه معجزه توسّط دیگر پیامبران الهى انجام گرفته بود، به وسیله پیامبر گرامى اسلام انجام شد که مهمّترین آن ها قرآن بود به طورى که تمامى انسان ها از مقابله با آن عاجز و ناتوان بوده و هستند.
روز هیجدهم ذى الحجّة ، سال نهم هجرى (12) پس از بازگشت از حجّة الوداع ، آن حضرت در محلّى به نام غدیر خم ، از طرف خداوند متعال امام علىّ بن ابى طالب علیه السلام را به عنوان خلیفه خود و امام مسلمین در جمع کلّیه حُجّاج معرّفى و منصوب نمود، که اکثر مفسّرین و تاریخ نویسانِ اهل سنّت نیز به آن تصریح کرده اند.
حضرت رسول صلوات اللّه علیه ، چهل و هفت سَرّیه براى جنگ با مخالفان اعزام نمود که خود حضرت در بیست و شش جنگ ، مشارکت وفرماندهى داشت و در 9 جنگ مقاتله و جهاد نمود...
دربان حضرت را امام علىّ بن اءبى طالب علیه السلام و انس بن مالک وابو رافع نام برده اند.
نماز آن حضرت : دو رکعت است ، در هر رکعت پس از حمد، همچنین در رکوع و پس از رکوع و در هر سجده و بین دو سجده و بعد از سجده دوّم پانزده مرتبه سوره قدر قرائت مى گردد، که جمعاً 210 مرتبه در هر رکعت باید خوانده شود(13).
بعد از سلام نماز تسبیح حضرت زهراء سلام اللّه علیها خوانده شود و حوائج مشروعه خود را از خداوند متعال درخواست نماید.
×××××××
1- بحارالا نوار: ج 28، ص 29، س 13 و ج 36، ص 336، س 11، با تفاوت .
2- مصدر قبل : ج 10، ص 432، س 9 و ج 28، ص 368، س 12.
3- مصدر قبل : ج 38، ص 36، ح 10.
4- مصدر قبل : ج 25، ص 19، س 1.
5- إ کمال الدین صدوق : ص 234 240، در این باب احادیث معتددى است .
6- نورالثقلین : ج 1، ص 507، ح 360.
7- بعضى از مآخذ و کتاب هائى که مورد استافاده قرار گرفته است ، در آخرین قسمت جلد دوّم همین مجموعه گرانمایه موجود مى باشد.
8-فضائل شاذان بن جبرئیل قمّى : ص 18، س 11.
9- خصال شیخ صدوق : ج 2، ص 600، ح 3
10- وسائل الشّیعه : ج 4، ص 302
11- بحارالا نوار: ج 17، ص 301، ح 13.
12- مطابق با دهم فروردین ، سال دهم شمسى .
13- تاریخ ولادت و شهادت و دیگر حالات حضرت رسول صلّى اللّه علیه و آله ، برگرفته شده است از: اصول کافى : ج 1، بحار الا نوار: ج 15 22، اعیان الشّیعة : ج 1، تهذیب الاحکام : ج 6، کشف الغمّة : ج 1، ینابیع المودّة ، مناقب ابن شهرآشوب : ج 1، تذکرة الخوّاص ، الفصول المهمّة ، مجموعه نفیسه ، إ علام الورى طبرسى : ج 1، تاریخ اهل البیت ، الهدایة الکبرى ،جمال ا سبوع ، إ ثبات الوصیّة مسعودى و ... چهل داستان وحدیث ازحضرت رسول