هر که بر ملک دست یافت تنها خود را دید و از دیگران رو بتافت . [نهج البلاغه]
قطره ای ازدریا
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» چند گفتار از امام رضا علیه السلام

چند گفتار از امام رضا علیه السلام

براى تبرک و نیز بهره‏ورى از دانش امام على بن موسى الرضا علیهما السلام،برخى سخنان آن عزیز بزرگوار را ذکر مى‏کنیم:

1- «المرء مخبوء تحت لسانه‏»مرد زیر زبانش پنهان است و چون سخن بگوید شناخته مى‏شود.1

2- «التدبیر قبل العمل یؤمنک من الندم‏»تدبیر و اندیشه پیش از انجام کار تو را از پشیمانى ایمن مى‏دارد. 2

3- «مجالسة الاشرار تورث سوء الظن بالاخیار»همنشینى با اشرار و بدکاران موجب بدبینى نسبت‏به نیکان و درستکاران مى‏شود. 3

4- «بئس الزاد الى المعاد العدوان على العباد»دشمنى با بندگان خدا بد توشه‏یى است‏براى آخرت. 4

5- «ما هلک امرء عرف قدره‏»شخصی که قدر و منزلت‏خویش را بشناسد هلاک نمى‏گردد. 5

6- «الهدیة تذهب الضغائن من الصدور»هدیه کینه‏ها را از دلها مى‏زداید. 6

7- «اقربکم منى مجلسا یوم القیمة احسنکم خلقا و خیرکم لاهله‏»در قیامت آنکس به من نزدیکتر است که در دنیا خوش اخلاقتر و نسبت‏به خانواده‏ى خود نیکوکارتر باشد.7

8- «لیس منا من خان مسلما»کسى که به مسلمانى خیانت کند از ما نیست. 8

9- «المؤمن اذا غضب لم یخرجه غضبه عن حق‏»مؤمن چون خشمگین شود خشمش او را از رعایت‏حق بیرون نمى‏برد. 9

-«ان الله یبغض القیل و القال و اضاعة المال و کثرة السؤال‏»خداوند قیل و قال و ضایع کردن مال و پرسش بسیار (و بى مورد) را دشمن مى‏دارد. 10

11- محبت کردن با مردم نصف عقل است. 11

12- سختترین کارها سه چیز است:انصاف و حقگویى اگر چه علیه خود باشد-در همه حال بیاد خدا بودن-با برادران ایمانى در اموال مواسات کردن. 12

13- شخص با سخاوت از غذایى که مردم برایش آماده کرده‏اند مى‏خورد تا دیگران نیز از غذایى که او آماده مى‏سازد بخورند .13

14- قرآن کلام و سخن خداست از آن نگذرید و هدایت را در غیر آن نجوئید که گمراه مى‏شوید .14

*********

1-2-3-4-5-6- مسند الامام الرضا (ع) ج 1 ص 294- 291

7-8-9- مسند الامام الرضا (ع) ج 1 ص 305- 294

10-11-12- مسند الامام الرضا (ع) ج 1 ص 290- 285

13- مسند الامام الرضا (ع) ج 1 ص 305- 294

14- مسند الامام الرضا (ع) ج 1 ص 305- 294



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( سه شنبه 89/7/27 :: ساعت 11:38 صبح )
»» هیجده خرما یا مدّت عمر

داستان دوستان

هیجده خرما یا مدّت عمر
بسیارى از بزرگان در کتاب هاى مختلف حکایت کرده اند:
شخصى به نام محمّد قرظى گوید
:
در سفر حجّ وارد مسجد جُحفه شدم ؛ و چون بسیار خسته بودم ، خوابیدم ، در عالم خواب رسول خدا صلى الله علیه و آله را دیدم ، پس نزد آن حضرت رفتم
.
همین که نزدیک حضرت رسیدم ، به من خطاب کرد و فرمود: با کارى که نسبت به فرزندانم انجام دادى ، خوشحال شدم
.
در همین اثناء طبق خرمائى که جلوى حضرت رسول صلى الله علیه و آله بود، مرا جلب توجّه کرد، لذا از آن حضرت تقاضا کردم تا مقدارى از آن ها را به من عنایت نماید؟

حضرت رسول صلى الله علیه و آله نیز با دست مبارک خویش مقدارى خرما از درون آن طبق ، برداشت و به من داد.
چون آن خرماها را شمردم ، هیجده عدد بود، با خود گفتم : بیش از هیجده سال از عمر من باقى نمانده است
.
از خواب بیدار شدم و پس از گذشت مدّتى از این جریان ، دیدم در محلّى جمعیّت بسیارى در حال رفت و آمد هستند، سؤ ال کردم اینجا چه خبر است ؟

گفتند: حضرت علىّ بن موسى الرّضا علیهما السلام تشریف فرما شده است و مردم جهت زیارت و دیدار با آن حضرت اجتماع کرده و رفت و آمد مى کنند.
پس جلو رفتم ، حضرت را مشاهده کردم که در همان جایگاه پیغمبر اسلام صلوات اللّه علیه ، که در خواب دیده بودم ، نشسته است ؛ و نیز جلوى حضرت رضا علیه السلام طبقى از همان خرما وجود داشت
.
کنار حضرت رفتم و تقاضا کردم تا مقدارى از آن خرماها را به من عطا نماید؟

و امام علیه السلام مقدارى از آن ها را با دست مبارک خود برداشت و به من داد؛ و چون آن ها را شمردم هیجده عدد بود، خواهش کردم که چند عددى دیگر بر آن ها بیفزاید؟
امام علیه السلام در جواب فرمود: چنانچه جدّم ، رسول اللّه صلى الله علیه و آله بیش از آن مقدار داده بود، من نیز بر آن مى افزودم.1

×××××××××

1-      مستدرک الوسائل : ج 12، ص 374، ح 3، الثّاقب فى المناقب : ص 482، ح 412، إ علام الورى طبرسى : ج 2، ص 54، مناقب ابن شهرآشوب : ج 4، ص 242، ینابیع المودة : ص 121.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( سه شنبه 89/7/27 :: ساعت 11:28 صبح )
»» سه ویژگى برجسته مؤمن

حدیث روز

 سه ویژگى برجسته مؤمن

قالَ الاِْمامُ الرِّضا(علیه السلام):

لا یَکُونُ الْمُؤْمِنُ مُؤْمِنًا حَتّى تَکُونَ فیهِ ثَلاثُ خِصال:

1ـ سُنَّةٌ مِنْ رَبِّهِ. 2ـ وَ سُنَّةٌ مِنْ نَبِیِّهِ. 3ـ وَ سُنَّةٌ مِنْ وَلِیِّهِ.

 فَأَمَّا السُّنَّةُ مِنْ رَبِّهِ فَکِتْمانُ سِرِّهِ. وَ أَمَّا السُّنَّةُ مِنْ نَبِیِّهِ فَمُداراةُ النّاسِ.

وَ أَمَّا السُّنَّةُ مِنْ وَلِیِّهِ فَالصَّبْرُ فِى الْبَأْساءِ وَ الضَّرّاءِ.


مؤمن، مؤمن واقعى نیست، مگر آن که سه خصلت در او باشد:

سنّتى از پروردگارش و سنّتى از پیامبرش و سنّتى از امامش.

 امّا سنّت پروردگارش، پوشاندن راز خود است،امّا سنّت پیغمبرش،

 مدارا و نرم رفتارى با مردم است،امّا سنّت امامش، صبر کردن در زمان

 تنگدستى و پریشان حالى است.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( سه شنبه 89/7/27 :: ساعت 11:24 صبح )
»» آیتالله بهجت:اگر مردم میدانستند که استقبال از این سید چقدر ثواب

آیت‌الله بهجت:اگر مردم می‌دانستند که استقبال از این سید چقدر ثواب دارد...

حجت الاسلام فقیهی اصفهانی از اساتید حوزه علمیه قم  : Bahjat-1یکی از رفقا ما به نام آقای رجالی ، که خیلی رفت و آمد داشت از قدیم با حضرت آیت الله بهجت و درس ایشان را خیلی شرکت می کرد و خیلی آدم با صفا و سالم و خوبی است، ایشان چند مورد از ایشان را برای ما نقل می کرد .

یکی اینکه می گفت ، آیت الله بهجت ، به این راحتی هر کسی را راه نمی دادند برای ملاقات ، آن هم برای ملاقات های طولانی و این حرف ها .

ولی آیت الله خامنه ای مرتب خدمت آیت الله بهجت می رسیدند و این ها یک رابطه صمیمی داشتند . زیاد و به طور مخفیانه آقا می آمدند قم و می رفتند خدمت آیت الله بهجت .

یکی از زمان هایی که ایشان می گفت زمان ملاقات این دو بزرگوار بوده است ، سحر بود دو ساعت مانده به اذان صبح . ایشان می گفت که آیت الله خامنه ای گاهی سحر می آمدند . در آن موقعیت حساس می آمدند خدمت آیت الله بهجت و می رفتند . خوب این نشانه علاقه شدید آیت الله بهجت به مقام معظم رهبری است که در این موقع شب و سحر آقا را می خواستند و با هم بودند و صحبت می کردند .

بعد باز ایشان می گفتند چند سال پیش که آیت الله خامنه ای یک هفته ای تشریف آوردند قم ، جمعیت زیادی برای استقبال آمده بودند در خیابان ها .

آیت الله بهجت هم آمدند جزء جمعیت استقبال کنندگان . حالا یک مرجعی در سن حدود نود سال ! ایشان هم آمدند در جمع استقبال کنندگان آیت الله خامنه ای . ایشان می گفت که یک شخصی به ایشان گفت که حاج آقا شما با این سن و سال آمدید وسط این جمعیت استقبال کنندگان ؟

آیت الله بهجت فرمودند : " اگر مردم می دانستند که استقبال این سید چقدر ثواب دارد هیچ کس در خانه نمی نشست " .

Agha-_Safar

این تعبیر خیلی زیباست که اگر مردم می دانستند استقبال این سید چقدر ثواب دارد هیچ کس تو خانه نمی نشست .

حاج آقا صدیقی هم که خوب تو مراسم آیت الله بهجت نقل کردند که چقدر آقا برای سلامتی آیت الله خامنه ای نذر می کردند و گوسفند نذر می کردند و کارهایی انجام می دادند . خوب این باز نشانه شدت علاقه بود به آقا .

بعد چیزی که نقل کردند این که شش ماه قبل از فوت آیت الله بهجت ایشان فرموده بودند که : " آقا را بگویید بیایند اینجا با ایشان کار دارم " .Bahjat-2

آقا را خواسته بودند و آیت الله خامنه ای آمده بودن این جا قم . صحبت هایی با هم داشتند از جمله آیت الله بهجت فرموده بودند : " خطری به سمت شما دارد می آید و من این خطر را احساس می کنم و من آن چه باید برای شما انجام بدهم ، برای سلامتی شما انجام داده ام (حالا نذر باشد یا هر چیز دیگر) " .

 

و فرموده بودند : " خودتان هم هر کاری می توانید انجام بدهید " .

البته کاملش را حاج آقای صدیقی روی منبر نگفتند .

ولی بعدها یکی از دفتری های آیت الله بهجت  که اطلاع داشتند و کامل تر گفتند .

گفتند چند روزی گذشت و باز دوباره حضرت آیت الله بهجت گفتند که : " آیت الله خامنه ای را بگویید یک نفر بفرستند من با ایشان کار دارم " . حاج آقا محمدی گلپایگانی را آیت الله خامنه ای فرستادند پیش آیت الله بهجت .

آیت الله بهجت دومرتبه تأکید کردند: "  که من برای سلامتی شما هرکاری می توانستم انجام دادم . خودتان هم یک کاری انجام بدهید " . برای بار دوم بعد از چند روز این تأکید را آیت الله بهجت داشتند که به واسطه آقای محمدی گلپایگانی به آقا خبرش رسید و خود آیت الله خامنه ای هم هرکاری باید انجام بدهند انجام داده بودند .

آقا زاده آیت الله بهجت نیز می گفت که یک موقعی آیت الله خامنه ای تشریف آوردند قم ، بعد آیت الله بهجت فرمودند : " همه از اطاق بروند بیرون " . حالا هر کس می آمد ملاقات آیت الله بهجت ، پسر آقا و بعضی های دیگر هم حضور داشتند .

بعد می گفت : یک موقعی آیت الله خامنه ای که آمدند ، آیت الله بهجت فرمودند : " هیچ کسی نماند ، همه بروند بیرون من با آقا حرف خصوصی دارم " و بعد تا مدتی با هم بودند و به طور خصوصی و ما همه رفته بودیم بیرون از اطاق ، این قدر با هم صمیمی بودند .

والسلام



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( یکشنبه 89/7/25 :: ساعت 11:8 عصر )
»» عکس: سرداب حرم حضرت عباس (ع)

عکس: سرداب حرم حضرت عباس (ع)

سرداب قبل مرمت

 

سرداب بعد از مرمت

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( یکشنبه 89/7/25 :: ساعت 10:59 عصر )
»» حُسن ظنّ به خدا

حدیث روز

حُسن ظنّ به خدا

قالَ الاِْمامُ الرِّضا(علیه السلام):


«أَحْسِنِ الظَّنَّ بِاللّهِ، فَإِنَّ مَنْ حَسُنَ ظَنُّهُ بِاللّهِ کانَ عِنْدَ ظَنِّهِ وَ مَنْ رَضِىَ

 بِالْقَلیلِ مِنَ الرِّزْقِ قُبِلَ مِنْهُ الْیَسیرُ مِنَ الْعَمَلِ. وَ مَنْ رَضِىَ بِالْیَسیرِ مِنَ

الْحَلالِ خَفَّتْ مَؤُونَتُهُ وَ نُعِّمَ أَهْلُهُ وَبَصَّرَهُ اللّهُ دارَ الدُّنْیا وَ دَواءَها وَ أَخْرَجَهُ

 مِنْها سالِمًا إِلى دارِالسَّلامِ.»:


به خداوند خوشبین باش، زیرا هر که به خدا خوشبین باشد، خدا با

گمانِ خوشِ او همراه است، و هر که به رزق و روزى اندک خشنود

باشد، خداوند به کردار اندک او خشنود باشد،

و هرکه به اندک ازروزى حلال خشنود باشد،بارش سبک و خانواده اش

 در نعمت باشد و خداوند او را به درد دنیا و دوایش بینا سازد و او را

 از دنیا به سلامت به دارالسّلامِ بهشت رساند.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( یکشنبه 89/7/25 :: ساعت 10:28 عصر )
»» نماز باران و بلعیدن دوشیرِ در پرده

نماز باران و بلعیدن دوشیرِ در پرده
در زمان حکومت مأمون - خلیفه عبّاسى - در یکى از سال ها خشک سالى شد و زراعت هاى مردم در کم آبى سختى قرار گرفت ، ماءمون در یکى از روزهاى جمعه به حضرت علىّ بن موسى الرّضاعلیهما السلام پیشنهاد داد تا آن حضرت جهت بارش باران و رفاه مردم چاره اى بیندیشد.
امام علیه السلام فرمود: بایستى مردم سه روز - شنبه ، یک شنبه ، دوشنبه - را روزه بگیرند و در سوّمین روز جهت دعا و نیایش به درگاه پروردگار متعال عازم بیابان گردند
.
پس چون روز سوّم فرا رسید، حضرت به همراه جمعیّتى انبوه به صحراء رفتند و سپس امام علیه السلام بر بالاى بلندى رفت و پس از حمد و ثناى الهى اظهار داشت
:
پروردگارا، تو حقّ ما اهل بیت را عظیم و گرامى داشته اى ، اینک مردم به تبعیّت از فرمانت به تو روى آورده و متوسّل شده اند؛ و به امید رحمت و فضل تو به اینجا آمده اند و آرزوى بخشش و احسان تو را دارند
.
خداوندا! بر آن ها باران رحمت و برکت خود را فرود فرست تا سیراب و بهره مند گردند
.
در همین لحظه ، ناگهان باد، شروع به وزیدن گرفت و ابرى ظاهر گشت و صداى رعد و برق عجیبى در فضا پیچید و مردم حالتى شادمانه به خود گرفتند
.
حضرت جمعیّت را مخاطب قرار داد و فرمود: آرام باشید، این ابر براى شما نیامده است ، ماءموریت او جاى دیگرى است
.
و پس از آن ، ابر دیگرى نمایان شد و این بار نیز مردم شادمان شدند، همچنین امام علیه السلام فرمود: آرام باشید، این ابر ماءموریّتش براى جمعیّت و سرزمینى دیگر است
.
و به همین منوال تا دَه مرتبه ابر آمد و حضرت چنین مى فرمود
.
تا آن که در یازدهمین مرحله ، امام علیه السلام اظهار نمود: این ابر براى شما آمده است ، اکنون شکرگزار خداوند متعال باشید و برخیزید به خانه هایتان بازگردید، که تا به منازل خود وارد نشوید، باران نخواهد بارید
.
امام جواد علیه السلام در ادامه روایت فرمود: تا زمانى که مردم به خانه هایشان نرفتند، ابر از باریدن خوددارى کرد؛ امّا به محض آن که مردم داخل خانه هاى خود شدند، باران به قدرى بارید که تمام رودها و نهرها پر از آب شد و مردم مى گفتند: این از برکت وجود مقدّس فرزند رسول خدا صلى الله علیه و آله است
.
بعد از آن ، امام رضا علیه السلام در جمع مردم حضور یافت و ضمن سخنرانى مهمّى فرمود
:
اى مردم ! احکام و حدود الهى را رعایت کنید؛ و همیشه در تمام حالات ، شکرگذار نعمت ها و رحمت هاى خداوند باشید، معصیت و گناه مرتکب نشوید، اعتقادات و ایمان خود را نسبت به خداوند و رسول و ائمّه اطهار علیهم السلام تقویت نمائید
.
و نسبت به حقوقى که بر عهده یکدیگر دارید بى توجّه نباشید و آن ها را رعایت کنید، نسبت به یکدیگر دلسوز و یارى ، مهربان باشید؛ و بدانید که دنیا وسیله اى است براى عبور به جهانى دیگر، که أبدى و جاوید مى باشد
.
سپس امام جواد علیه السلام افزود: بعد از این جریان ، عدّه اى از سخن چینان دنیاپرست و چاپلوس نزد مأمون رفتند و گفتند: این شخص - بعنى امام رضا علیه السلام - با این سحر و جادویش همه را شیفته خود گردانیده است و مردم را بر علیه خلیفه و دستگاهِ حکومت تحریک مى کند
.
لذا مأ مون شخصى را فرستاد تا حضرت رضا علیه السلام را نزد وى آورد؛ و چون حضرت وارد مجلس ماءمون شد، یکى از وزراى حکومت به امام خطاب کرد و گفت : تو با آمدن باران ، ادّعاهائى کرده اى ؛ چنانچه در کار خود صادق و مطمئنّ هستى ، دستو بده تا این دو شیرى که بر پرده خلیفه نقاشى شده اند، زنده شوند
.
امام رضا علیه السلام بانگ برآورد: اى دو شیر درّنده ! این شخص فاجر را نابود کنید، که أثرى از او باقى نماند
.
ناگهان آن دو عکس به شکل دو شیر حقیقى در آمدند و آن وزیر سخن چین دروغ گو را دریده و بدون آن که قطره خونى از او بریزد، او را بلعیدند
.
و آن گاه اظهار داشتند: یاابن رسول اللّه ! اجازه مى فرمائى تا مأمون را نیز به دوستش ملحق گردانیم ؟

مأمون با شنیدن این سخن بیهوش شد و روى زمین افتاد و چون او را به هوش آوردند، دو مرتبه آن دو شیر گفتند: اجازه بفرما تا او را نیز نابود کنیم ؟
حضرت فرمود: خیر، مقدّرات الهى باید انجام پذیرد و سپس به آن دو شیر دستور داد تا به جاى خود بازگردند و آن ها نیز به حالت اوّلیه خویش ‍ بازگشتند.
و مأمون به امام رضا علیه السلام گفت : الحمدللّه ، که مرا از شرّ این شخص - حمید بن مهران - نجات بخشیدى .1

××××××××××

1-      عیون اءخبارالرّضا علیه السلام : ج 2، ص 170، الخرایج والجرایح : ج 2، ص 658، ح .1

میلادهشتمین اخترآسمان امامت وولایت مبارک باد

...**>



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( یکشنبه 89/7/25 :: ساعت 10:20 عصر )
»» داستان دوستان

داستان دوستان

خبر از غیب و خرید کفن


علىّ بن احمد وشّاء - که یکى از اءهالى کوفه و از دوستان و موالیان

اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام است - حکایت کند:

روزى به قصد خراسان عازم مسافرت شدم و چون بار سفر بستم ،

 دخترم حُلّه اى آورد و گفت : این پارچه را در خراسان بفروش و با پول

 آن انگشتر فیروزه اى برایم خریدارى نما.


پس آن حُلّه را گرفتم و در میان لباس ها و دیگر وسائل خود قرار دادم

 و حرکت کردم ، وقتى به شهر مرو رسیدم در یکى از مسافرخانه ها

اتاقى گرفتم و ساکن شدم .


هنوز خستگى راه از بدنم بیرون نرفته بود که دو نفر نزد من آمدند و

اظهار داشتند: ما از طرف حضرت علىّ بن موسى الرّضا علیهما السلام

 آمده ایم ، چون یکى از دوستان ما فوت کرده و از دنیا رفته است ،

 براى کفن او نیاز به حُلّه اى داریم که شما همراه آورده اى ؟


و من به جهت خستگى راه آن را فراموش کرده بودم ، لذا گفتم :

 من چنین پارچه و حُلّه اى همراه ندارم و آن ها رفتند؛ ولى پس از

لحظاتى بازگشتند و گفتند: امام و مولاى ما، حضرت رضا علیه السلام

 سلام رسانید و فرمود: حُلّه مورد نظر ما همراه تو است ، که دخترت

آن را به تو داده تا برایش ‍ بفروشى و انگشتر فیروزه اى تهیّه نمائى ؛

 و تو آن را در فلان بسته ، کنار دیگر لباس هایت قرار داده اى .


پس آن را از میان وسائل خود خارج گردان و تحویل ما بده ؛ و این

 هم قیمت آن حُلّه است ، که آورده ایم .


پس پول ها را گرفتم و آن حُلّه را بیرون آوردم و تحویل آن ها دادم ،

آن گاه با خود گفتم : باید مسائل خود را از آن حضرت سؤ ال نمایم و

 سؤ ال هاى خود را روى کاغذى نوشتم و فرداى آن روز، جلوى درب

منزل حضرت رفتم که با جمعیّت انبوهى مواجه شدم و ممکن نبود که

 بتوانم از میان آن جمعیّت وارد منزل حضرت شوم .


در نزدیکى منزل حضرت رضا علیه السلام کنارى ایستادم و با خود

 مى اندیشیدم که چگونه و از چه راهى مى توانم وارد شوم و نوشته

خود را تحویل دهم تا جواب آن ها را مرقوم فرماید؟


در همین فکر و اندیشه بودم ، که ناگهان شخصى که ظاهرا خدمت

گذار امام رضا علیه السلام بود نزدیک من آمد و اظهار داشت :


اى علىّ بن احمد! این جواب مسائلى که مى خواستى سؤ ال کنى .


وقتى نوشته را دریافت کردم ، دیدم جواب یکایک سؤ ال هایم مى باشد

که جواب آن ها را برایم ارسال نموده بود، بدون آن که آن ها را تحویل داده

 باشم ،حضرت از آنها اطّلاع داشته است .1

×××××××

1- مناقب ابن شهرآشوب : ج 4، ص 341، کشف الغمّة : ج 2، ص 102، الثّاقب فى المناقب : ص 479، ح 406.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( شنبه 89/7/24 :: ساعت 9:57 عصر )
»» حدیث روز

حدیث روز

به پنج کس امید نداشته باش

قالَ الاِْمامُ الرِّضا(علیه السلام):

«خَمْسٌ مَنْ لَمْ تَکُنْ فیهِ فَلا تَرْجُوهُ لِشَىْء مِنَ الدُّنْیا وَ الاْخِرَةِ:مَنْ

لَمْ تَعْرِفَ الْوَثاقَةَ فى أُرُومَتِهِ، وَ الکَرَمَ فى طِباعِهِ، وَ الرَّصانَةَ فى

 خَلْقِهِ، وَ النُّبْلَ فى نَفْسِهِ، وَ الَْمخافَةَ لِرَبِّهِ.»:


پنج چیز است که در هر کس نباشد امید چیزى از دنیا و آخرت به

 او نداشته باش:

1ـ کسى که در نهادش اعتماد نبینى

2ـ و کسى که در سرشتش کَرم نیابى

3ـ و کسى که در آفرینشش استوارى نبینى

4ـ و کسى که در نفسش نجابت نیابى

5ـ و کسى که از خدایش ترسناک نباشد.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( شنبه 89/7/24 :: ساعت 8:28 عصر )
»» قیامت و پرسش از مهم ترین نعمت ها

قیامت و پرسش از مهم ترین نعمت ها


مرحوم شیخ صدوق به نقل از حاکم بیهقى حکایت کند:


روزى حضرت علىّ بن موسى الرّضا علیهما السلام در جمع عدّه اى

 نشسته بود، ضمن فرمایشاتى فرمود: در دنیا هیچ نعمت واقعى و

 حقیقى وجود ندارد.


بعضى از دانشمندان حاضر در مجلس گفتند: یاابن رسول اللّه ! پس

این آیه شریفه قرآن ((لتسئلنّ یومئذٍ عن النّعیم )) که مقصود آب سرد

 و گوارا مى باشد، را چه مى گوئى ؟


حضرت با آواى بلند اظهار نمود: شما این چنین تفسیر کرده اید؛

و عدّه اى دیگرتان گفته اند: منظور طعام لذیذ است ؛ و نیز عدّه اى

دیگر، خواب راحت و آرام بخش تعبیر کرده اند.


و سپس افزود: به درستى که پدرم از پدرش ، امام جعفر صادق

علیه السلام روایت فرموده است که : خداوند متعال نعمت هائى

را که در اختیار بندگانش قرار داده است ، همه به عنوان تفضّل و

لطف بوده است تا مورد استفاده و بهره قرار دهند.


و خداى رحمان اصل آن نعمت ها را مورد سؤ ال و بازجوئى قرار

 نمى دهد و منّت هم برایشان نمى گذارد، چون منّت نهادن در

 مقابل لطف و محبّت ، زشت و ناپسند است

.
بنابر این ، منظور از آیه شریفه قرآن ، محبّت و ولایت ما اهل بیت

 رسول اللّه صلوات اللّه علیهم است که خداوند متعال در روز محشر،

 پس از سؤ ال پیرامون توحید و یکتاپرستى ؛ و پس از سؤ ال از

نبوّت پیغمبر اسلام ، از ولایت ما ائمّه ، نیز سؤ ال خواهد کرد.


و چنانچه انسان از عهده پاسخ آن برآید و درمانده نگردد، وارد

بهشت گشته و از نعمت هاى جاوید آن بهره مى برد، که زایل

و فاسدشدنى نخواهد بود.


سپس امام رضا علیه السلام افزود: پدرم از پدران بزرگوارش

 علیهم السلام حکایت فرمود، که رسول خدا صلى الله علیه و آله

خطاب به علىّ بن ابى طالب علیه السلام فرمود:


اى علىّ! اوّلین چیزى که پس از مرگ از انسان سؤ ال مى شود،

 یگانگى خداوند سبحان ، سپس نبوّت و رسالت من ؛ و آن گاه از

 ولایت و امامت تو و دیگر ائمّه خواهد بود، با کیفیّتى که خداوند

 متعال مقرّر و تعیین نموده است

.
پس اگر انسان ، صحیح و کامل اقرار کند و پاسخ دهد، وارد بهشت

جاوید گشته و از نعمت هاى بى منتهایش بهره مند مى گردد.1

×××××××××

1-     تفسیرالبرهان : ج 4، ص 502، ح 5، به نقل از توحید شیخ صدوق .

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( شنبه 89/7/24 :: ساعت 8:18 عصر )
<   <<   131   132   133   134   135   >>   >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

حدیث روز
مثل شجره طیبه
در تفسیر مرج البحرین یلتقیان
فضایل حضرت زهرا(سلام الله علیها)
داستانهایى از زیارت عاشورا
مقامات مردان خدا
داستانهائى از علماء
فاطمه(س)بعدازرحلت پیامبر(ص)
مردى که بر قبر شیخ مى گریست
ای آخرین بهار
صلوات و درود فرشتگان
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 67
>> بازدید دیروز: 83
>> مجموع بازدیدها: 1547795
» درباره من

قطره ای ازدریا

» پیوندهای روزانه

داستانهای اصول کافی [193]
داستان وحکایت [175]
احکام بانوان [91]
احکام جوانان ونوجوانان ویژه دختران [105]
احکام جوانان ونوجوانان ویژه پسران [89]
احکام روابط زن ومرد [194]
[آرشیو(6)]

» فهرست موضوعی یادداشت ها
امام زمان(عج)[221] . حدیث روز[159] . امام علی(ع)[135] . محرم[110] . داستان دوستان[103] . امام حسین(ع)[102] . شعر[97] . رمضان[81] . امام رضا(ع)[68] . حضرت محمد(ص)[67] . امام حسن مجتبی(ع)[48] . امام صادق(ع)[43] . یَابْنَ آدَمَ![37] . پندهاى کوتاه از نهج‏البلاغه[34] . حضرت زهرا(س)[31] . بانگ رحیل[31] . دعاهاى قرآن[31] . دعا[28] . صلوات[21] . عکسهای دیدنی[21] . پیام امام زمان[21] . شیطان[20] . امام جواد(ع)[17] . کرامات الرضویه (ع )[16] . اعجازخوراکیها[15] . امام باقر(ع)[15] . نکته ها[14] . امام سجاد(ع)[13] . علامه حسن زاده آملى[13] . امام حسن عسکری(ع)[12] . چیستان[12] . داستانهائى از علماء[10] . درسهایی ازنهج البلاغه[10] . شیوه هاى تهاجم فرهنگى[9] . مناجات[9] . امام مهدی امتحان الهی[9] . اربعین[8] . حادثه کربلا و پیامبران الهی[8] . پیشگوئیهای حضرت علی(ع)[8] . مراقبات ماه مبارک رمضان[8] . فاطمه سلام الله علیها از دیدگاه روایات[8] . زیارت عاشورا[8] . ذکرهای شگفت عارفان[8] . نماز[8] . داستانی ازصلوات[7] . شیطان شناسی[7] . غدیر[6] . دوستی[6] . حضرت معصومه(س)[6] . آیت الله بهاءالدینی[6] . ابزارهاى تهاجم فرهنگى[6] . امام زمان[6] . وادی السلام[6] . معاد[5] . بانگ رحیل![5] . حضرت زینب(س)[5] . حکایت[5] . دانستنی ها[5] . تمثیلات[5] . حدیث[5] . ره توشه[5] . شفایافتگان[5] . فاطمه سلام الله علیها از دیده گاه قرآن[5] . عکس دیدنی[5] . ماه رمضان[5] . لطیفه[4] . کشکول[4] . مقامات مردان خدا[4] . عیدفطر[4] . عیدنوروزدرشعرامام خمینی(ره)[4] . عکس[4] . فاطمه زهرا(س)[4] . شعر میلاد حضرت ولیعصر(عج)[4] . سلمان فارسی[4] . درسهایی ازعارف کامل مرحوم میرزا جواد آقا ملکی تبریزی[4] . پیامهاونکته های قرآنی[4] . حکایت[4] . امام هادی(ع)[4] . امام خمینی(ره)[4] . امام کاظم(ع)[4] . اعجازخوراکیها[4] . آیامی دانید[4] . مقام حضرت زینب(س)[4] . یاصاحب الزمان(عج)[4] . یاعلی ابن موسی الرضا(ع)[3] . هجران غیبت[3] . نماز باران و بلعیدن دوشیرِ در پرده[3] . کشکول[3] . استغاثه به حضرت مهدی(عج)[3] . اسراف[3] . احترام به عزاداران امام حسین(ع)[3] . حضرت ابوالفضل(ع)[3] . جواب چهل مسئله مشکل از کودکی خردسال[3] . داستانهاى شگفت انگیز از زیارت عاشورا[3] . سیمای نصیحت وناصحین[3] . شوخ طبعیهای جبهه[3] . شیخ حسنعلی اصفهانی(نخودکی)[3] . شایعه[3] . فضایل حضرت زهرا[3] . شیطان درقرآن(مبحث هفتم)[3] . عیدنوروزمبارک باد[2] . فراق محبوب[2] . عیدمبعث[2] . غفلت چرا؟![2] . فضیلت ماه رمضان[2] . فرمان شگفت[2] . عکسهای دیدنی[2] . فلسفه روزه چیست؟[2] . قرآن[2] . فوکویاماوبازشناسی هویت شیعه[2] . شیطان درقرآن(مبحث دوم)[2] . عدس[2] . علل و عوامل عزت[2] . مکتب عشق[2] . مردم از نظر دعا کردن بر چند گروهند؟[2] . معجزات رسول خدا صلى اللّه علیه و آله[2] . ناله ستون مسجد[2] . قضاوتهای حضرت علی(ع)[2] . گریه امام زمان(عج)[2] . گریه پیامبر صلى الله علیه و آله ![2] . شب قدر[2] . شعر جانسوز[2] . شباهت علم اخلاق به علم طب[2] . شفاى پا[2] . شیخ مرتضى انصارى[2] . شعر-درمبعث حضرت رسول(ص)[2] . شهادت امام حسن علیه السلام[2] . سیما واهمیت روزه[2] . سرو کجا، قامت رسای ابوالفضل[2] . سفارش مؤ کّد امام زمان (عج ) به خواندن زیارت عاشورا[2] . روز پنجم محرم[2] . روز چهارم محرم[2] . روز دهم محرم[2] . روز هشتم محرم[2] . روز هفتم محرم[2] . زهر کشنده[2] . سخنى درباره نیمه شعبان[2] . زیارت عاشورا و برطرف شدن دشواریها[2] . دستورالعمل[2] . دعا از امتیازات شیعه[2] . دعاهایى که به حضرت محمد (ص) آموزش داد[2] . دعای امام صادق علیه السلام در روز آخر شعبان[2] . دعاى بندگان با کمال الهى[2] . دلیل قرآنی[2] . دیدار با مهدی در سایه قرآن[2] . دفاع ازحق[2] . دست بخشش گر[2] . دلیل اوّل معاد[2] . دو رکعت نماز حاجت[2] . روزسوم محرم[2] . روزششم محرم[2] . داستانهایى از زیارت عاشورا[2] . داستانی از صلوات[2] . حماسه عاشورا[2] . در خلوت هم از گناه بپرهیزید[2] . خاطره[2] . خطبه پیامبر گرامی اسلام(ص)درآخرماه شعبان المعظم[2] . چند گفتار از امام رضا علیه السلام[2] . چه کنم با شرم؟[2] . حدیث قدسی[2] . تلخى گوش و شورى آب چشم[2] . حد یث روز[2] . حدیث عید[2] . حضرت فاطمه(س)[2] . پیش صاحب نظران[2] . پیشنهاد ابلیس[2] . پیراهن نبوت بر تن على علیه السلام[2] . تأثیرتربیت خانوادگی[2] . تسلیم[2] . ترک جلسه به خاطر نماز[2] . تشرف آقا شیخ حسین نجفی[2] . به برکت حضرت زهرا(س)شیعه شدند[2] . پاسخ نیکی[2] . پند[2] . بهشت مشتاق حسن[2] . پر افتخارترین پیوند[2] . جمع شدن حیوانات و عزاداری آنها در کنار کوه الوند[2] . ثواب زیارت امام حسین(علیه السلام)[2] . تو جان جهانی فدایت شوم[2] . توقیع حضرت ولیعصر(عج)[2] . تشرف اخوی آقاسیدعلی داماد[2] . تشریع روزه رمضان[2] . تعجب عزرائیل[2] . اسامی شیطان[2] . ارتحال رسول خداصلی الله علیه وآله[2] . اسلحه مسموم در توبره[2] . اشعار امام حسین علیه‏السلام[2] . اعتماد به ساقى[2] . الاکه راز خدایی[2] . آثار نیک و بد اعمال[2] . آه دل[2] . ابدال یا پیشکاران امام زمان (عجّ)[2] . آیت الله بهجت[2] . آیت الله خوشوقت[2] . آفرینش نور پیش از آفرینش خلق[2] . 1مام زمان(عج)[2] . آثارمتفاوت همنشینی باطبقات مختلف[2] . آخرین وظایف منتظران[2] . انجیر[2] . امام حسن عسکری(ع)[2] . امام حسن(ع)[2] . امام حسین (ع)[2] . امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) در دیدگاه اهل سنت[2] . امام زمان (عج)[2] . آیت الله بهاء الدینی[2] . امام زمان(ع)[2] . امام کاظم(ع)[2] . اول آگاهی بعدعمل[2] . بعثت رسول خدا[2] . به ره ولای مهدی[2] . به من پناه آورید![2] . بهترین بندگان خدا[2] . بیهوده تان نیافریده ام![2] . اولین مؤمن[2] . یامهدی(عج)[2] . یونجه[2] . کرامات امام رضا علیه السلام به روایت اهل سنت[2] . کم کم غروب ماه خدا دیده می شود[2] . نکته[2] . نظراهل تسنن درباره حضرت مهدی(عج الله تعالی)[2] . مقام معظم رهبری[2] . موعودجهانی[2] . میلاد خورشید[2] . نماز لیله الرغائب[2] . نور نبوت[2] . هفته دفاع مقدس[2] . وصیت امام صادق علیه السلام به عمران بصری[2] . یاثامن الحجج(ع)[2] . نیکی به پدرومادر[2] . ویژه گیهای امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)[2] . یا صاحب الزمان(عج)[2] . یاامام رضا(ع)[2] . یاامام صادق(علیه السلام) . یاایهاالعزیز . یاایهالعزیز . یاباقرالعلوم . یا صادق آل محمد«علیه السلام» . یا علمدارحسین(ع) . یا قابض.... . یا مولا . یاامام جواد(ع) . یا اباصالح المهدی ادرکنی . یا ایها العزیز . یا بگو نه تا به خانه ام بروم .. . یا حسن مجتبی(علیه السلام) . یا رب زغمش . یا صاحب الزمان (عج) . نکته . نماز اوّل وقت وسط جنگ . یاجوادالائمه ادرکنی . یاحسن مجتبی(ع) . یاد دادن استخاره با تسبیح به خانمی که می‏خواست از راه حرام کسب م . یاد کردى دوسویه . یادی از گذشته . یادی ازشهیدثالث . یار آمدنی است . یاران مهدى علیه السلام بیشتر کجا هستند؟ . یاعلی بن موسی الرضا(ع) . یاعلی(ع) . یافاطمه معصومه(س) . یاقدوس . یامهدی . هارون مکی . هان اى مردم! دنیا... . یَابَنی آدَمَ! . وصیت نامه رهبر انقلاب در سال 42 . وصیت های حضرب زهرا(س) . وظیفه پدران . وفات سلمان فارسی . وقتى عمر از على علیه السلام مى گوید! . ولایت و درخت انار . ولترنت افشا کرد: . وه !شگفتا از تو اى خاک اسرارآمیز! . ویژگی های حزب الله . ویژگی های شیطان . ویژگی‌های ماه رجب . ویژگیهاى حضرت معصومه (س) . ویژگیهاى دهگانه عاقل . ویژگیهای میهمانی خداوند . هدایت واقفى در خواب خفته . هدف امام حسین‌(ع)درنهضت عاشورا . هدف امام حسین‌(ع)درنهضت عاشورا«2» . هرکه شیدای توشد . هشت خاصّیت زمین کربلا . هشتمین اختر امامت . هشدار پروردگار! . هفت خبر داغ . هفت سرور اهل بهشت . هفت سرور وسید اهل بهشت . هفتاد و دو آذرخش . هفتاد و دو آذرخش سوزان . وادی السلام از دیدگاه روایات . وادی السلام در آستانه ظهور . وادی السلام در شب معراج . وادی السلام در عهد امیرمؤ منان (ع) . وادی السلام در عهد کهن . وادی السلام و پیشینه آن . واقعه غدیرخم . والا ترین خصلت مومن . والشمس .
» آرشیو مطالب
صادق
صادق

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
در انتظار آفتاب
عکس و مطلب جالب و خنده دار
وبلاگ هیت متوسلین به آقا امام زمان ارواحنا فداء
بلوچستان
نغمه ی عاشقی
معیار عدل
.: شهر عشق :.
بادصبا
سایت روستای چشام (Chesham.ir)
منطقه آزاد
اندیشه های من
عشق
سرباز حریم ولایت
شورای دانش آموزی شهرستان
ستاره طلایی
xXx عکسدونی xXx
نمی دونم بخدا موندم
عرفان وادب
پایــــــگاه اطــــــلاع رســــــــانی قـتــــلیــــش
صدای مردم نی ریز
مناجات با عشق
نوجوونی از خودتون
یا ذوالجلال و الاکرام
* امام مبین *
درجست وجوی حقیقت
دکتر علی حاجی ستوده
طلبه ایرانی
یه غریبه
حدائق ذات بهجة
نوری ازقرآن
تنهاصراط بندگی
مؤسسه فرهگی وهنری شهیدآوینی
پایگاه اطلاع رسانی دفترمقام معظم رهبری
سایت جامع دفاع مقدس
مسجدمقدس جمکران
فاطمیون قم
باشگاه شبانه
قطعه ای ازبقیع
گروه اینترنتی رهروان ولایت

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان
































» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» موسیقی وبلاگ

» طراح قالب