پیام امام زمان(عجل الله تعالی)در رابطه با رویدادهای تازه
زمانی بر مردم می گذشت که درب خانه حضرات معصومین و امامان به رویشان باز بود و بدون هر مشکلی محضر آنان را درک می کردند و با حل مشکل بر می گشتند، گر چه در بعضی از اعصار مشکلاتی بر سر راه مردم بود، مثل زمان امام جعفر صادق علیه السلام که ملاقات حضرت آن قدرها آسان نبود بلکه گاهی مامورهای دولتی از رفت و آمد مردم جلوگیری می کردند و کاملا مراقب بودند. و یا حضرت امام موسی بن جعفر علیه السلام که مدت مدیدی در زندان هارون الرشید عباسی بود، مردم به امام خود دسترسی نداشتند. ولی در بیشتر ازمنه مردم مشکلی نداشتند و به خدمت امام خود می رسیدند و کسب فیض می نمودند.
شایان تذکر
شایان ذکر است: خاتم المجتهدین (شیخ مرتضی انصاری) عطر الله مرقده که هنوز وزنه علمی او در حوزه های علمیه محفوظ است و کتابهای (رسائل و مکاسب) ایشان تدریس می شود، در کتاب رسائل مطلبی در همین رابطه دارد تحت عنوان (انفتاح باب العلم و انسداد باب العلم) که منظور از انفتاح، باز بودن درب خانه امامان است و منظور از انسداد باب العلم زمان غیبت حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف است. در زمان انفتاح باب العلم تکلیف مردم مشخص بود ولی در زمان غیبت که دست ما از دامن امام زمان علیه السلام کوتاه است چه باید کرد؟ علاوه بر اینها با این همه پیشرفتهای علمی و صنعتی و اقتصادی و توسعه اموری که تا دیروز نبوده و امروز برای ما تازگی دارد، و در بعضی از مواردی که از حلیت و حرمت آن بی خبریم چه کنیم؟ از قبیل امور بانکی، سپرده ها، وام ها، سرمایه گذاری کوتاه مدت و دراز مدت، و ده ها مسائل دیگری که تا دیروز مطرح نبوده ولی اکنون در جریان است. حضرت ولی عصر علیه السلام در این رابطه پیامی دارد که در جواب نامه (اسحاق بن یعقوب) به وسیله دومین نائب امام زمان علیه السلام (محمد بن عثمان) به ما رسیده است که در ذیل می خوانید:
متن پیام
و اما الحوادث الواقعه: فارجعوا فیها الی رواه حدیثنا، فانهم حجتی علیکم و انا حجه الله علیهم. (1) و اما رویدادهای تازه و جدید که برای شما پیش می آید، به روایت کنندگان احادیث ما مراجعه کنید، زیرا آنان
حجت من بر شما هستند و من هم حجت خدا بر آنان می باشم.
شایان تذکر
در پاورقی کتاب کمال الدین، روایت کنندگان حدیث را (فقهاء) معرفی کرده اند، یعنی کسانی که حدیث را می شناسند و از صحت و سقم آن با خبرند و مرسل و مسند را تمیز می دهند و قدرت استنباط دارند، نه کسانی که کتابهای زیادی را مطالعه نمودند و ظواهرش را حفظ نموده اند و از معنی و مفهوم آن بی خبرند. در هر حال تکلیف ما با این پیام حضرت ولی عصر علیه السلام روشن است که در زمان غیبت کبری راهی جز تقلید از حضرات مراجع تقلید نداریم ولی مقلد و مرجع چه شخصی باشد، در این رابطه هم ما را راهنمائی فرموده اند، از جمله حضرت امام حسن عسکری علیه السلام فرمود: فاما من کان من الفقهاء صائنا لنفسه. حافظا لدینه. مخالفا علی هواه. مطیعا لامر مولاه. فللعوام ان یقلدوه. (2) هر فقیهی که خود نگهدار و دین نگهدار و مخالف هوای نفس و تابع امر خدا باشد، بر عوام واجب است که از وی پیروی و تقلید نمایند.
روی همین اصل تقلید از مراجع عظام یک امر ضروری است و در هر عصری از اعصار شیعیان از مجتهد جامع الشرایط تقلید می کردند و امروز هم در همین صراط قرار دارند.
*****
پاورقی:(1) کمال الدین صفحه 484 چاپ مطبعه الصدوق.
(2) احتجاج طبرسی: فصل احتجاجات امام حسن عسکری علیه السلام.
آگاهی به اخبار جهان در پیام امام زمان(عجل الله تعالی فرجه)
اطلاع و آگاهی از اوضاع جهان بر اساس تغییر زمان متفاوت است، مثلا یک روزی به وسیله قاصدی که فرسنگها راه را طی می کرده کسب اطلاع می کردند. روز دیگر کبوترهائی را به عنوان پیام رسانی تربیت می نمودند و با نصب نامه به پای کبوتر خبر را به طرف مقابل می رساندند. امروز هم رسانه های گروهی به انحاء مختلفه به نشر اخبار می پردازند، مخصوصا به وسیله ماهواره و عکسهای ماهواره ای و از همه بالاتر دستگاههای استراق سمع که اکثرا در جبهه های جنگ استفاده می شود. ولی تا کنون نشنیده ایم و ندیده ایم یک شخص عادی بدون وسائط عادی از اخبار جهان با خبر شود، مگر افرادی که از دریچه وحی و الهام می بینند و اوضاع جهان را زیر نظر دارند. تاریخ زندگانی امامان و پیشوایان ما بیانگر و نشان دهنده چنین مطلبی است که در کتابهای گوناگون آمده.
دفع اشکال
اگر بگویند: علم غیب مخصوص خداوند متعال است و بس، در جواب می گوئیم علم خدا ذاتی است، مثل چربی نسبت به روغن و یا رطوبت نسبت به آب و یا شوری نسبت به نمک، ولی علم غیب برای انبیاء و امامان ارادی است، یعنی هر وقت اراده کنند که بدانند، آن گاه می دانند، لذا امامان ما صلوات الله علیهم اجمعین از این طریق کسب فیض می کردند و بدون هر گونه واسطه ای از هر چه که می خواستند با خبر می شدند. چنانچه در نامه ای که حضرت مهدی علیه السلام به جناب شیخ مفید علیه الرحمه مرقوم فرمود آمده است:
متن پیام
فانا یحیط علمنا بانبائکم و لا یعزب عنا شی ء من اخبارکم. (1) ما از اخبار و اوضاع شما کاملا آگاهیم و هیچ یک از آنها بر ما پوشیده نیست. بنابر این خوشا به حال کسانی که در زندگی برنامه های شایسته ای دارند و گفتار و رفتارشان بر اساس موازین اسلام است. و چقدر شرم آور است کسانی که برنامه ننگین دارند و زندگانی آنها آمیخته با معصیت است در صورتی که امام زمان علیه السلام کاملا از اخبار جهان آگاهی دارد.
*******
پاورقی:(1) بحار جلد 53 صفحه 175.
حدیث روز
حافظ، ابو داود، سلیمان بن اشعث سجستانی، متولّد 202 ه" . و متوفّای 275 ه" . در کتاب سنن خود، مشهور به: «سنن ابی داود» که یکی از صحاح ششگانه اهل سنّت است، بخشی را به حضرت مهدی علیه السّلام اختصاص داده، و احادیثی را در این رابطه آورده است، که از آن جمله است:
حدیث جابر بن سمره از رسول اکرم - صلّی اللَّه علیه و آله - که فرمود:
« لا یَزالُ هذا الدّینُ عَزیزاً اِ لی اِثْنَیْ عَشَرَ خَلیفَةً ».
« این دین تا دوازده خلیفه من هست، عزیز و سرافراز است ».
جابر بن سمره می گوید: آنگاه مردم تکبیر گفتند و سر و صدا کردند، و رسول اکرم - صلّی اللَّه علیه و آله - مطلبی فرمود که برمن پوشیده ماند، از پدرم پرسیدم که رسول خدا چه فرمود؟ پدرم گفت: «کُلُّهُمْ مِنْ قُرَیْشٍ»: « همه آنها از قریش می باشند ».
******
- سنن ابی داود، ج 4 ص 106 ( حدیث 4280 ).
مبارزه با شیطان در پیام امام زمان(عجل الله تعالی فرجه)
در جای خود ثابت شده که انسان اشرف مخلوقات است و خداوند متعال در رابطه با خلقت انسان به خود تبریک گفته: فتبارک الله احسن الخالقین. (1) و یکی از خصوصیات انسان این است که می تواند فراتر از فرشتگان پرواز کند و آن در صورتی است که به این حدیث شریف عمل نماید.
قال رسول الله صلی الله علیه و آله: من غلب عقله علی شهوته فهو اعلی من الملائکه. حضرت رسول اکرم صلی الله علیه فرمود: هر کس عقلش بر شهوتش غلبه کند، او برتر از فرشتگان است. ولی انسان با داشتن این همه فضائل و مناقب، گرفتار دشمنانی است که باید به مبارزه با آنها برخیزد و گر نه شهوت و غرائزش بر عقل وی غلبه می کند و آن چنان در دره سقوط گرفتار می شود که نجاتش مشکل خواهد بود و از حیوانات نیز پست تر می گردد و از مراحل انسانیت دور می شود. حضرت رسول اکرم صلوات الله و سلامه علیه در این رابطه بیانی دارد که ملاحظه می فرمائید:
من غلب شهوته علی عقله فهو ادنی من البهائم. هر کس شهوت وی بر عقلش چیره گردد او از حیوانات پست تر است و این همان سقوطی است که گروهی توجه به چنین ذلتی ندارند. بالاخره انسان دارای دشمنانی است که باید با آنها مبارزه کند. یکی از دشمنان انسان کافران هستند که خداوند متعال در قرآن مجید فرموده:
ان الکافرین کانوا لکم عدوا مبینا. (2) به راستی که کافران نسبت به شما دشمنی آشکارند. دشمن دیگر انسان در قرآن مجید منافقین معرفی شده اند که خداوند متعال فرمود: هم العدو فاحذرهم قاتلهم الله انی یوفکون. (3) آنها (منافقین) دشمنند، از آنها بر حذر باشید، خدا آنها را بکشد به کجا می روند؟ یکی دیگر از دشمنان ما شیطان است که در قرآن مجید آمده: و لا تتبعوا خطوات الشیطان انه لکم عدو مبین. (4) .
پیروی از برنامه های شیطان نکنید زیرا او برای شما دشمنی آشکار است. شایان ذکر است که برای مبارزه با هر کدام از نامبرده ها راهی است و مبارزه با شیطان نیز راهی دارد که از جمله آنها در پیام امام زمان علیه السلام آمده است.
متن پیام
فما ارغم انف الشیطان بشی ء مثل الصلوه. فصلها فارغم انف الشیطان. (5)هیچ چیز مانند نماز بینی شیطان را به خاک نمی مالد، پس نماز بخوان تا بینی شیطان را به خاک بمالی.
******
پاورقی:(1) سوره مومنون: آیه 14.
(2) سوره نساء: آیه 101.
(3) سوره منافقون: آیه: 4.
(4) سوره بقره: آیه 168.
(5) بحار جلد 53 صفحه 182.
منع از سؤال بی فایده در پیام امام زمان(عجل الله تعالی فرجه)
پرسیدن از دو حال خارج نیست یا برای دانستن و یاد گرفتن است و یا برای مجادله و گفتگوهای بی مورد، اگر برای دانستن و یاد گرفتن باشد از نظر اسلام ممدوح است، ولی مجادله و گفتگوهای بی مورد ناپسند اعلام شده. ای کاش جاهلان و نادانان در این رابطه سرمایه گزاری می کردند تا از جهل و نادانی نجات پیدا کنند، زیرا هیچ مشکلی سخت تر از جهل نیست، ولی متاسفانه گروهی نمی دانند و از نادانی خود نیز بی خبرند.
آن کس که نداند و نداند که نداند
در جهل مرکب ابد الدهر بماند
گروهی هم می دانند که نمی دانند ولی نمی خواهند خود را از جهل و نادانی نجات دهند، در هر حال خوشا به حال کسانی که در فکر یاد گرفتن هستند. بعضیها سئوالات بی فایده دارند که نه به درد دنیا می خورد و نه به درد آخرت، لذا حضرات معصومین علیهم السلام پیروان خود را از چنین برنامه ای منع کردند، چنانچه در پیام حضرت ولی عصر علیه السلام می خوانیم.
متن پیام
فاغلقوا ابواب السئوال عما لا یعنیکم و لا تتکلفوا علم ما قد کفیتم. (1) از آنچه که برایتان سودی ندارد پرسش نکنید و خود را برای دانستن آنچه از شما نخواسته اند به زحمت نیندازید.
******
پاورقی:(1) بحار جلد 52 صفحه 92.
شکایت از جاهلان در پیام امام زمان (عجل الله تعالی فرجه)
شدیدترین دردها جهل و نادانی است که انبیاء عظام برای نجات مردم از چنین دردی آمدند، ولی متاسفانه پیامبران موجب اهانت و تحقیر مردم قرار می گرفتند که گاهی کار به شکنجه و جسارت و اذیت و آزار نیز کشیده می شد. حضرت نوح را با زدن سنگ آزار می دادند. حضرت ابراهیم خلیل را در آتش نمرود افکندند. حضرت عیسی روح الله را به دار آویختند.
فرازی از اشعار آقای شمس واعظ لنگرودی
روزگار است آن که گه عزت دهد گه خوار دارد
چرخ بازیگر از این بازیچه ها بسیار دارد (1) .
بهر یک ناپاک زن سر از تن یحیی بگیرد
بهر یک بتگر خلیل بت شکن در نار دارد
آن کلیمی کزید و بیضا فروزد عالمی را
مبتلای چنگ قومی ظالم و غدار دارد
نوح را بر تن زند سنگ و دهد یونس به ماهی
در محن ایوب و روح الله را بر دار دارد
مصطفی را گوهر دندان به سنگ کینه خسته
ریسمان جور را بر گردن کرار دارد
در این میان بیشترین آزار نصیب پیامبر اسلام گردید که حضرتش فرمود: ما اوذی نبی مثل ما اوذیت. هیچ پیامبری مثل من اذیت و آزار ندید. و امامان ما چون وارث انبیاء مخصوصا پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله بوده اند جسارت ها و آزارهای بسیاری از مردم دیدند که این اوراق گنجایش شرح مقال ندارد، و حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف از آزار مردم خبر داد که در ذیل می خوانید:
متن پیام
قد آذنا جهلاء الشیعه و حمقاوهم و من دینه جناح البعوضه ارجح منه. (2) نادانان و کم خردان شیعه و کسانی که پر وبال پشه از دینداری آنان برتر و محکمتر است ما را آزار می دهند.
******
پاورقی:(1) قائم مقام فراهانی.
(2) احتجاج طبرسی جلد 2 صفحه 474.
بیداری از خواب غفلت در پیام امام زمان(عجل الله تعالی فرجه)
قبل از نقل پیام حضرت ولی عصر علیه السلام لازم است بدانیم که یکی از نیازمندیهای بدن انسان خواب است لذا در هر شبانه روز هشت ساعت خوابیدن را برای انسان لازم دانسته اند مخصوصا چنین استراحتی اگر در شب انجام گیرد بهتر است. ولی شایان ذکر است که انسان گاهی گرفتار خواب غفلت هم می شود و از بسیاری فضائل غافل لاست و به رذائل و پستی ها پناهنده می شود. خوشا به حال کسانی که در زندگی گرفتار چنین خوابی نشده اند و اگر هم بوده اند زود بیدار گشتند. کسانی که تکالیف آسمانی را نادیده می گیرند اینان در خواب غفلت فرورفته اند. بی اعتنائی به مقدسات مذهب نتیجه خواب غفلت است از نماز اول وقت غافل بودن از نشانه های همین خواب است که اکثر مردم گرفتارند. لذا بیداری از خواب غفلت در بیان حضرات معصومین علیهم السلام شدیدا سفارش شده، که از جمله آنها در توقیع شریف حضرت ولی عصر است که به شیخ مفید (ره) رسیده.
متن پیام
و استیقظوا من رقدتکم. (1) از خوابی که شما را فراگرفته بیدار شوید.
******
پاورقی(1) بحار جلد 53 صفحه 175 سطر 3 از آخر.
نتیجه استغفار در پیام امام زمان(عجل الله تعالی فرجه)
در کتاب کمال الدین صدوق علیه الرحمه جلد 2 صفحه 490 حکایتی و جریانی نقل شده در رابطه با اشتباهی که شخصی به نام (حسن بن الفضل الیمانی) مرتکب شده بود، سپس نامبرده از حضرت ولی عصر علیه السلام عذرخواهی کرد. حضرت در توقیعی به وی مرقوم فرمودند.
متن پیام
اذا استغفرت الله عز و جل فالله یغفر لک. هر گاه استغفار کنی و از خداوند متعال آمرزش بخواهی خداوند بزرگ تو را می آمرزد.
شایان ذکر است که در اینجا مخاطب یک نفر می باشد ولی در واقع یک پیام همگانی است، زیرا اگر اشتباه و یا خطائی در کارهای ما پیش آید غفران و آمرزش از وعده های خداوند متعال است که با استغفار ما آن خطاها محو خواهد شد و پرونده خالی از سیئات می شود. ناگفته نماند که منظور از استغفار جمله استغفر الله نیست، بلکه شرائطی دارد که در نهج البلاغه چنین آمده: مردی نزد حضرت علی علیه السلام شرفیاب شد و گفت (استغفرالله) حضرت فرمود: آیا می دانی استغفار چیست؟.
اول - پشیمانی از گذشته ها و معصیتهای انجام شده است.
دوم - تصمیم گیری بر بازگشت نکردن به گناه.
سوم - حق و حقوق مردم را پرداختن.
چهارم - جبران نقیصه هائی که در واجبات داشته.
پنجم - کاری کند که گوشت بدنی که از حرام روئیده آب. شود و گوشت تازه ای بروید.
ششم - بدن سختی اطاعت را بچشد به همان نحوه ای که شیرینی معصیت را چشیده است. (1) بنابر این استغفار نتیجه مطلوبی دارد که باید با این مقدمه و نردبان به آن رسید.
و در اصول کافی چاپ رحلی جلد 2 صفحه 436 آمده: ان الله عز و جل یفرح بتوبه عبه المومن اذا تاب کما یفرح احدکم بضالته اذا وجدها. خداوند متعال با توبه کردن بنده مومن خوشحال می شود به همان نحوه ای که شخص با پیدا کردن گمشده اش خوشحال شود. و از جمله کسانی که خداوند متعال آنها را دوست دارد توبه کنندگان چنانچه در قرآن مجید سوره بقره آیه 222 می فرماید: ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین. به راستی که خداوند متعال توبه کنندگان و پاکیزگان را دوست دارد در این مورد شواهد زیادی هست، از جمله: جریان حر بن یزید ریاحی که حضرت حسین علیه السلام عذر او را پذیرفت و خداوند متعال توبه اش را قبول کرد که ارباب مقاتل در کتاب هایشان به تفصیل آورده اند.
شایان ذکر است که در دعای کمیل جمله ای آمده که واقعا امیدوار کننده است و آن جمله این است که حضرت مولای متقیان علی بن ابی طالب علیه السلام به خدا می گوید: یا سریع الرضا اغفر لمن لا یملک الا الدعاء. ای خدائیکه زود راضی می شوی، بیامرز کسی را که جز دعا چیزی ندارد، بنابر این باید گفت: خدایا از ما راضی باش. آمین یا رب العالمین .
*******
پاورقی : (1) شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید: جلد 20 صفحه 56.
شفایافتگان
آقا امام زمان! من به وسیله شما شفا می خواهم!
آقای «خادمی» نوشته اند:
« اغلب شبها به اقتضای کار روابط عمومی، تا صبح بیدار می ماندم. اما آن شب به لحاظ خستگی زیاد برای استراحت رفتم، اما خوابم نبرد، بی اختیار به روابط عمومی مسجد برگشتم تا به اوضاع سرکشی کنم.
به مسجد مردانه که بنّایی می کردند، رفتم. زائری گفت: می گویند در مسجد زنانه (زیرزمین) کسی شفا پیدا کرده است. گفتم: بنده اطلاع ندارم.
پس از برگشتن به روابط عمومی، با تلفن با مسئول مسجد زنانه تماس گرفتم، تایید نمودند. گفتم:
« به هر وضعیتی هست، ایشان را بری مصاحبه به روابط عمومی راهنمایی کنید.»
چند دقیقه بعد، خانم شفا یافته در معیت چندین زن که محافظت او را می نمودند تا از هجوم جمعیت در امان باشد، به مرکز روابط عمومی هدایت شد و درب اطاق را بستیم و چند نفر را بیشتر راه ندادیم.
خانم شفایافته، به شدت خسته به نظر می رسید، چون جمعیت زیادی از خانمها بری تبرک به او هجوم آورده بودند. در عین حال که درهای روابط عمومی بسته بود، از دریچه کوچک، زائرین مرتب اشیای مختلفی را به عنوان تبرک پرداخت می کردند.
پس از نوشیدن مقداری آب، خانم شروع به صحبت کردند.
به ایشان گفتم: خود را معرفی کنید.
گفت: طاهره جعفریان، فرزند عبدالحسین، شماره شناسنامه 290، ساکن: مشهد مقدس.
آدرس: مشهد، خیابان خواجه ربیع، ...
نوع بیماری: فلج بودن انگشتان هر دو دست. یعنی بسته بودن سه انگشت دست راست و بسته بودن انگشتان دست چپ، که قادر به کاری نبودم.
علت این بیماری این بود که پانزده سال قبل، خبر مرگ برادرم «حسین جعفریان» را به من دادند، به حالت غشوه افتادم و چون به هوش آمدم، متوجه شدم دستهایم به این نحو فلج مانده است.
شوهرم که در مشهد فرد ملاکی بود، پس از این واقعه با زن دیگری ازدواج کرد و بچه هایم را نیز از من گرفت و این اوضاع به وضع جسمی و روحی من لطمه شدیدی وارد آورد.
در طول این پانزده سال، به دکترهای زیادی مراجعه کردم، از جمله دکتر «مصباحی» و دکتر «حیرتی» که مطب آنان در خیابان عشرت آباد است و دکتر «رحیمی» که در بنت الهدی کار می کند، در تهران برای فیزیوتراپی در بیمارستان شفا یحیائیان نوبت گرفته بودم که به علت کمبود بودجه نتوانستم بروم.
قبل از آمدن به قم، پیش دکتر « برزین نرواز» رفتم و چند بار دستم را زیر برق گذاشتم، ولی سودی نداشت و دردی هم همراه بی حسی بود که همیشه قرص مسکن می خوردم.
چند روز قبل، به اتفاق خانم « کلیائی»، « جاوید» و «کیانی» از مشهد عازم زیارت حضرت عبدالعظیم (ع) و سپس برای زیارت به « قم» و « مسجد جمکران» به راه افتادیم و به منزل دامادم، آقای شهرستانی که اهل شروان و ساکن قم است، رفتیم تا به «مسجد جمکران» آمدیم و پس از بجا آوردن آداب مسجد، در مجلس جشنی که بمناسبت «عیدالزهراء (س)» بود، شرکت کردم.
مجلس، با شادی و سرور توأم بود و معنویت خاصی داشت و پس از اجرای برنامه و خواندن دعای توسل من حالت انقلابی در خود احساس کردم و بی اختیار عرض کردم:
« آقا امام زمان! من به وسیله شما شفا می خواهم. »
حالت عجیبی داشتم، ناگاه احساس کردم نورهای عجیب از دور و نزدیک می بینم، متوجه شدم که انگار دارند انگشتان و دستهایم را می کشند و دستم صدا می کرد، فهمیدم شفا یافتم.
یکی از خانمهایی که با او آمده بود، گفت: « من بغل دست این خانم بودم، متوجه شدم که ایشان سه مرتبه گفت: « یا صاحب الزمان! » و دستهایش را در هوا تکان داد و صورتش کاملاً برافروخته شد. »
موضوع را از خانم « زهرا کیانی » فرزند رضا، از همراهان ایشان که در خیابان خواجه ربیع، کوچه ... ، سکونت دارند، جویا شدیم. گفت:
« من ایشان را کاملاً می شناسم و پانزده سال است که دستشان فلج است. »
پس از تمام شدن مصاحبه، بطور ناشناس ایشان را از درب دیگری بیرون فرستادیم.
وقوع این قضیه، در تاریخ 30/7/68 بوده است.
داستان دوستان
دلاک و خدمت پدر
عالم ثقه (شیخ باقر کاظمى ) مجاور نجف اشرف از شخص صادقى که دلاک بود نقل کرد که او گفت : مرا پدر پیرى بود که در خدمتگذارى او کوتاهى نمى کردم ، حتى براى او آب در مستراح حاضر مى کردم و مى ایستادم تا بیرون بیاید؛ و همیشه مواظب خدمت او بودم مگر شب چهارشنبه که به مسجد سهله مى رفتم ، تا امام زمان علیه السلام را ببینم . شب چهارشنبه آخرى براى من میسر نشد مگر نزدیک مغرب ، پس تنها و شبانه راه افتادم .
ثلث راه باقى مانده بود و شب مهتابى بود، ناگاه شخص اعرابى را دیدم که بر اسبى سوار است و رو به من کرد.
در نفسم گفتم : زود است این عرب مرا برهنه کند. چون به من رسید به زبان عربى محلى با من سخن گفت و از مقصد من پرسید!
گفتم : مسجد سهله مى روم . فرمود: با تو خوردنى همراه است ؟ گفتم : نه ، فرمود: دست خود را داخل جیب کن ! گفتم : چیزى نیست ، باز با تندى فرمود: خوردنى داخل جیب تو است ، دست در جیب کردم مقدارى کشمش یافتم که براى طفل خود خریده بودم و فراموش کردم به فرزندم بدهم .
آنگاه سه مرتبه فرمود: وصیت مى کنم پدر پیر خود را خدمت کن ، آنگاه از نظرم غائب شد.
بعد فهمیدم که او امام زمان علیه السلام است و حضرت حتى راضى نیست که شب چهارشنبه براى رفتن به مسجد سهله ، ترک خدمت پدر کنم .(1)
×××××
پاورقی:1- منتهى الامال 2/476 - نجم الثاقب .